#یادداشت
⭕️ نمایش اقتدار و گرفتن انتقام، بر کشف حقیقت و اجرای عدالت مقدم است!
✍حاشیه پرداز
🔻دعوت می کنم با عنایت به قضیه محاکمه و اعدام #نوید_افکاری، ماجرای «اکبر سلاخ و محمود قاتل در دوره رضاشاه» را بخوانید؛
[ماجرا به طور خلاصه از این قرار است که در دوره رضاشاه، زنی به قتل می رسد و طلاهایش ربوده می شود. دولت، سه روز به شهربانی مهلت می دهد که قاتل را دستگیر کند. شهربانی روز دوم، مردی قصاب و سلاخ را دستگیر و به زور شکنجه، از او اعتراف می گیرد که قاتل است. چند روز بعد، قاتل واقعی موقع فروش طلاها، گیر می افتد و...]
▪️دقت کنید که در شبی از شبهای مرداد ۱۳۹۷، در یکی از خیابانهای شیراز قتلی رخ داده، مقتول هم کارمند حراست سازمان آبفا بوده است. مأموران آگاهی، #نوید_افکاری را نه در صحنه قتل و نه حتی چند روز بعد از آن فاجعه، که نزدیک دو ماه بعد یعنی اواخر شهریور دستگیر می کنند! یکی از ابهام های پرونده همین است، دقیقا مثل پرونده #مصطفی_صالحی. در هر دو قضیه، پای قتل یکی از ماموران در میان است، مدتها بعد فردی را به اتهام کشتن یک مأمور دولت دستگیر می کنند و بعدش هم به عادت مألوف سازمان های پلیسی و امنیتی ایران، متهم زیر شکنجه و فشار، همه چیز را لابد اعتراف کرده است، حتی گناه نخستین آدم ابوالبشر را!
همه ایراد ما در همین است: اعتراف زیر شکنجه، ذره ای اعتبار ندارد. اگر هدف کشف حقیقت و اجرای عدالت و مثلا قصاص قاتل جنایتکار است، باید از طریق دادرسی شفاف و بی طرفانه صورت پذیرد. مخصوصا وقتی شاکیان، منتسب به نهادهای نظامی و امنیتی هستند، طبیعی است که نیروی این نهادها به ضرر متهم به دادگاه و قاضی هم فشار میاورد.
یک درصد احتمال بدهید، #نوید_افکاری و #مصطفی_صالحی بیگناه بوده اند: اعدام یک بیگناه و قسر در رفتن قاتل واقعی! بله، از تبعات دادرسی غیرشفاف و طرفدارانه همین می تواند باشد، چرا؟ چون در نظر حاکمان ما، نمایش اقتدار و گرفتن انتقام، بر کشف حقیقت و اجرای عدالت، مقدم است.
دست اندرکاران امر، اگر ریگی به کفش نداشتند؛ در عوض اعمال سخیفی چون تولید مستندهای امنیتی و درج لوگوی باشگاه خبرنگاران جوان در زیر آن، دادنامه دادگاه مربوطه را تمام و کمال منتشر می کردند تا سیه روی شود، هر که در او غش باشد!
@antioligarchie
https://t.me/antioligarchie/26547
⭕️ نمایش اقتدار و گرفتن انتقام، بر کشف حقیقت و اجرای عدالت مقدم است!
✍حاشیه پرداز
🔻دعوت می کنم با عنایت به قضیه محاکمه و اعدام #نوید_افکاری، ماجرای «اکبر سلاخ و محمود قاتل در دوره رضاشاه» را بخوانید؛
[ماجرا به طور خلاصه از این قرار است که در دوره رضاشاه، زنی به قتل می رسد و طلاهایش ربوده می شود. دولت، سه روز به شهربانی مهلت می دهد که قاتل را دستگیر کند. شهربانی روز دوم، مردی قصاب و سلاخ را دستگیر و به زور شکنجه، از او اعتراف می گیرد که قاتل است. چند روز بعد، قاتل واقعی موقع فروش طلاها، گیر می افتد و...]
▪️دقت کنید که در شبی از شبهای مرداد ۱۳۹۷، در یکی از خیابانهای شیراز قتلی رخ داده، مقتول هم کارمند حراست سازمان آبفا بوده است. مأموران آگاهی، #نوید_افکاری را نه در صحنه قتل و نه حتی چند روز بعد از آن فاجعه، که نزدیک دو ماه بعد یعنی اواخر شهریور دستگیر می کنند! یکی از ابهام های پرونده همین است، دقیقا مثل پرونده #مصطفی_صالحی. در هر دو قضیه، پای قتل یکی از ماموران در میان است، مدتها بعد فردی را به اتهام کشتن یک مأمور دولت دستگیر می کنند و بعدش هم به عادت مألوف سازمان های پلیسی و امنیتی ایران، متهم زیر شکنجه و فشار، همه چیز را لابد اعتراف کرده است، حتی گناه نخستین آدم ابوالبشر را!
همه ایراد ما در همین است: اعتراف زیر شکنجه، ذره ای اعتبار ندارد. اگر هدف کشف حقیقت و اجرای عدالت و مثلا قصاص قاتل جنایتکار است، باید از طریق دادرسی شفاف و بی طرفانه صورت پذیرد. مخصوصا وقتی شاکیان، منتسب به نهادهای نظامی و امنیتی هستند، طبیعی است که نیروی این نهادها به ضرر متهم به دادگاه و قاضی هم فشار میاورد.
یک درصد احتمال بدهید، #نوید_افکاری و #مصطفی_صالحی بیگناه بوده اند: اعدام یک بیگناه و قسر در رفتن قاتل واقعی! بله، از تبعات دادرسی غیرشفاف و طرفدارانه همین می تواند باشد، چرا؟ چون در نظر حاکمان ما، نمایش اقتدار و گرفتن انتقام، بر کشف حقیقت و اجرای عدالت، مقدم است.
دست اندرکاران امر، اگر ریگی به کفش نداشتند؛ در عوض اعمال سخیفی چون تولید مستندهای امنیتی و درج لوگوی باشگاه خبرنگاران جوان در زیر آن، دادنامه دادگاه مربوطه را تمام و کمال منتشر می کردند تا سیه روی شود، هر که در او غش باشد!
@antioligarchie
https://t.me/antioligarchie/26547
Telegram
آنتی الیگارشی
#داستانک
⭕️اکبر سلاخ و محمود قاتل
✍مهدی تدینی
🔻تهران در شوک جنایتی فجیع فرورفته بود. قاتلی بیرحم زن و سه فرزندش را به قتل رسانده و زیورآلات زن را دزدیده بود. دوران رضاشاه بود و چنین رخدادی در شهر تهران که داستان امنیت بیمانند آن ورد زبانها…
⭕️اکبر سلاخ و محمود قاتل
✍مهدی تدینی
🔻تهران در شوک جنایتی فجیع فرورفته بود. قاتلی بیرحم زن و سه فرزندش را به قتل رسانده و زیورآلات زن را دزدیده بود. دوران رضاشاه بود و چنین رخدادی در شهر تهران که داستان امنیت بیمانند آن ورد زبانها…