Forwarded from اتچ بات
🏴 #حسینبنعلی در طول سفر مکرر این اشعار را میخواند:
گویی #مرگ
به لطافت بوییدن #گلی است
در #سپیدهدم
خواستنی و دوست داشتنی
چون #گردنبند
بر گردن #دختری جوان
📚ادبالحسینوحماسته/احمد صابری
@antioligarchie
گویی #مرگ
به لطافت بوییدن #گلی است
در #سپیدهدم
خواستنی و دوست داشتنی
چون #گردنبند
بر گردن #دختری جوان
📚ادبالحسینوحماسته/احمد صابری
@antioligarchie
Telegram
attach 📎
🔲فرجام عملهی ظلم
🔻یکی از سنتهای لایتغیر در نفی #حقیقت و تلاش برای به کرسی نشاندن #دروغ آن است که عملهی ظلم و دروغ و نفی حقیقت، ناخودآگاه معترف به حق و مظلومیت میشوند و اینچنین است که غبار زمان یا زنگار دروغ قادر به محو حقیقت نیست و خودِ دستگاه ظلم به نفی خود و اثبات مظلوم مبادرت میکند.
#خولی بن یزید سر #حسین_بن_علی ع را به نزد #عبیدالله بن زیاد میبرد، آنقدر سرخوش از گرفتن پاداش است که فراموش میکند در برابر #عبیدالله و رفتار و خصلت و عقبهاش نقل محافل، شعری نخواند که حاوی سجایای دشمن #عبیدالله باشد و درحالیکه سر #حسینبنعلی ع را همراه دارد، میسراید:
اِملأ رکابی فضهً او ذهباً
انی قتلتُ السیدَ المحجبا
و خیرهُم منْ یذکرونَ النسبا
قتلتُ خیرالناسِ اُماً و اَبا
بر رکاب من نقره و طلا ببخش که سرور پردهدار را کشتم
کسی که بهترین پدر و مادر را دارد وقتی سخن از نسب باشد وبدان تفاخر کنند
#ابن_زیاد که میداند پدرش به دلیل آنکه معلوم نبود فرزند کیست به #زیاد_ابن_ابیه(زیاد پسر پدرش) مشهور بود وحالا کردار ظالمانهاش او را در مواجهه با #حسینبنعلی ع قرار داده است آنگاه که میبیند حتی #خولی درحالیکه سر دشمنش را در دست دارد ناخودآگاه فضیلت او را برمیشمرد و در میان جمع بیریشهبودن #عبیدالله را یادآوری میکند، برمیآشوبد و میگوید:
اگر #حسین این است که میگویی چرا او را کشتید؟!
و فرمان میدهد که #خولی را گردن بزنند تا او نیز در شمار عملهی ظلمی درآید که در طول تاریخ جز بدنامی نصیبی نبردند و حتی به پاداش وعده داده شده نیز نرسیدند.
*پانوشت : #خوارزمی در #مقتلالحسین، ج۲٬ص۳۹ و #المقرم در مقتلالحسین ص۳۰۴٬ #طبری هم همین قول را میآورد اما ماجرا را مربوط به #سنان_بن_انس میداند که در اصل ماجرا تفاوتی نمیکند.
@antioligarchie
🔻یکی از سنتهای لایتغیر در نفی #حقیقت و تلاش برای به کرسی نشاندن #دروغ آن است که عملهی ظلم و دروغ و نفی حقیقت، ناخودآگاه معترف به حق و مظلومیت میشوند و اینچنین است که غبار زمان یا زنگار دروغ قادر به محو حقیقت نیست و خودِ دستگاه ظلم به نفی خود و اثبات مظلوم مبادرت میکند.
#خولی بن یزید سر #حسین_بن_علی ع را به نزد #عبیدالله بن زیاد میبرد، آنقدر سرخوش از گرفتن پاداش است که فراموش میکند در برابر #عبیدالله و رفتار و خصلت و عقبهاش نقل محافل، شعری نخواند که حاوی سجایای دشمن #عبیدالله باشد و درحالیکه سر #حسینبنعلی ع را همراه دارد، میسراید:
اِملأ رکابی فضهً او ذهباً
انی قتلتُ السیدَ المحجبا
و خیرهُم منْ یذکرونَ النسبا
قتلتُ خیرالناسِ اُماً و اَبا
بر رکاب من نقره و طلا ببخش که سرور پردهدار را کشتم
کسی که بهترین پدر و مادر را دارد وقتی سخن از نسب باشد وبدان تفاخر کنند
#ابن_زیاد که میداند پدرش به دلیل آنکه معلوم نبود فرزند کیست به #زیاد_ابن_ابیه(زیاد پسر پدرش) مشهور بود وحالا کردار ظالمانهاش او را در مواجهه با #حسینبنعلی ع قرار داده است آنگاه که میبیند حتی #خولی درحالیکه سر دشمنش را در دست دارد ناخودآگاه فضیلت او را برمیشمرد و در میان جمع بیریشهبودن #عبیدالله را یادآوری میکند، برمیآشوبد و میگوید:
اگر #حسین این است که میگویی چرا او را کشتید؟!
و فرمان میدهد که #خولی را گردن بزنند تا او نیز در شمار عملهی ظلمی درآید که در طول تاریخ جز بدنامی نصیبی نبردند و حتی به پاداش وعده داده شده نیز نرسیدند.
*پانوشت : #خوارزمی در #مقتلالحسین، ج۲٬ص۳۹ و #المقرم در مقتلالحسین ص۳۰۴٬ #طبری هم همین قول را میآورد اما ماجرا را مربوط به #سنان_بن_انس میداند که در اصل ماجرا تفاوتی نمیکند.
@antioligarchie