#تلنگر
🔻️ خونهایی که ریخته شده و انهدامهایی که پدید آمده، یک ریشهاش را باید در این میلِ «سرکشِ بیمرزِ بیماروارِ قدرتطلبی» جست، که گاهی حتّی به صورت انتقام جویی از بشریّت و آبادی بروز میکند. عجیب این است که اکثر این گشتاسبْ صفتان* طراز اوّل، برای خود قائل به رسالتی بودهاند و از اقامهی توجیهی انسانی یا دینی یا تمدّنی برای اعمال خود ابا نمیورزیدهاند، به قول فردوسی:
"زیانِ کسان از پیِ سود خویش
بجویند و دین اندر آرند پیش!"
حتّی چنگیز خود را از این ادّعا بینیاز نمیدید؛ چنان که روایت شده است که در بخارا بر منبر رفت و به مردم گفت: «ای قوم، میدانید که شما گناهان بزرگ کردهاید، و بزرگان شما به گناه مقدّماَند. از من میپرسید که این سخن به چه دلیل میگویی، به سبب آن که من عذابِ خدایم. اگر از شما گناهان بزرگ نیامدی، خدای بزرگ چون منی بر سر شما نفرستادی [ کتاب جهانگشای جُوینی] .
هیتلر هم چنان که میدانیم داعیّهی اصلاح و ایجاد نظمِ مطلوبتری میداشت. این طرز تفکّر نه تنها در افراد، بلکه در اقوام و جمعیّتها نیز مجال بروز یافته است. خود حزب نازی یکی از آن نمونههاست، و پیش از آن استعمار اروپایی که به اقصی نقاط دنیا پنجه میانداخت، یک شیوهی فکر بود؛ استعمار ادّعای گسترش تمدّن و اِعمال رسالت داشت؛ میگفت هرکس به روشِ من زندگی نمیکند، وحشی است و باید به زور متمدّنش کرد!
[*گشتاسب، بدنامترین شهریار ایرانی شاهنامه است]
📚 #داستان_داستانها/ دکتر اسلامیندوشن
@antioligarchie
🔻️ خونهایی که ریخته شده و انهدامهایی که پدید آمده، یک ریشهاش را باید در این میلِ «سرکشِ بیمرزِ بیماروارِ قدرتطلبی» جست، که گاهی حتّی به صورت انتقام جویی از بشریّت و آبادی بروز میکند. عجیب این است که اکثر این گشتاسبْ صفتان* طراز اوّل، برای خود قائل به رسالتی بودهاند و از اقامهی توجیهی انسانی یا دینی یا تمدّنی برای اعمال خود ابا نمیورزیدهاند، به قول فردوسی:
"زیانِ کسان از پیِ سود خویش
بجویند و دین اندر آرند پیش!"
حتّی چنگیز خود را از این ادّعا بینیاز نمیدید؛ چنان که روایت شده است که در بخارا بر منبر رفت و به مردم گفت: «ای قوم، میدانید که شما گناهان بزرگ کردهاید، و بزرگان شما به گناه مقدّماَند. از من میپرسید که این سخن به چه دلیل میگویی، به سبب آن که من عذابِ خدایم. اگر از شما گناهان بزرگ نیامدی، خدای بزرگ چون منی بر سر شما نفرستادی [ کتاب جهانگشای جُوینی] .
هیتلر هم چنان که میدانیم داعیّهی اصلاح و ایجاد نظمِ مطلوبتری میداشت. این طرز تفکّر نه تنها در افراد، بلکه در اقوام و جمعیّتها نیز مجال بروز یافته است. خود حزب نازی یکی از آن نمونههاست، و پیش از آن استعمار اروپایی که به اقصی نقاط دنیا پنجه میانداخت، یک شیوهی فکر بود؛ استعمار ادّعای گسترش تمدّن و اِعمال رسالت داشت؛ میگفت هرکس به روشِ من زندگی نمیکند، وحشی است و باید به زور متمدّنش کرد!
[*گشتاسب، بدنامترین شهریار ایرانی شاهنامه است]
📚 #داستان_داستانها/ دکتر اسلامیندوشن
@antioligarchie