آنتی الیگارشی
7.7K subscribers
14.5K photos
5.31K videos
94 files
5.04K links
تمام مطالب منتشر شده در کانال مورد تایید نیست و گاهی تنها برای هم افزایی و ایجاد فضای آزاد اندیشانه انتشار می یابد.

مسئولیت مطالب مخاطبان در گروه متصل به کانال تنها به
عهده خود مخاطبان است.
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
#دیدگاه


⭕️ اسلام سیاسی غیرفقاهتی: جستاری بر نیاز مبرم جنبش عدالتخواهی به اصلاحات بنیادین

سجاد باطنی (اصولگرا)

🔻عدالت از ارزش‌های اصیل اسلامی است که نه تنها در عالم تشریع، محور بسیاری از احکام الهی است بلکه تکوین نیز مبتنی بر آن است. درواقع این مفهوم با اصول و فروع، از عقاید تا احکام گره خورده است و مولفه اصلی انقلاب مهدی موعود نیز برپایی عدل در جهانی آکنده از ظلم عنوان شده است که همه این‌ها نشان از جایگاه رفیع عدل در سنت اسلامی است.

عدالت با نامی مشابه و معنایی نه چندان مشابه، در فلسفه سیاسی غرب نیز جایگاه رفیعی دارد که نشان از عالمگیری دغدغه جامعه عادلانه است. #جان_رالز، فیلسوف اخلاق و سیاست آمریکایی که همگان او را به جهت کتاب تاثیرگذار «نظریه ای در باب عدالت» به سال 1971 می‌شناسند. این کتاب از منظر فلاسفه غربی سیاست، تولد دوباره فلسفه سیاسی است که پس از دهه هفتاد میلادی، تمام اندیشمندان غربی این حوزه اثباتا و یا نفیا، در خصوص آن داد سخن سر داده‎‌اند و بر سر معانی و الزامات جامعه عادلانه به نزاع فلسفی پرداخته‌اند و این یعنی درکی مشترک از عدالت مورد تایید نیست!

جریانی دانشگاهی و دانشجویی نیز در ایران به رهبری معنوی یکی از اساتید فلسفه غرب دانشگاه تهران با عنوان عدالتخواهی شکل گرفته است که این روزها ویدیویی از نگاه این جنبش به ولایت فقیه در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود و منازعاتی را در فضای عمومی شکل داده است.
... نوشتار حاضر قصد دارد به نقد ساده انگاری #معناشناسانه و #روش_شناسانه این جنبش بپردازد که ذات این حرکت دانشجویی معتقد به اسلام سیاسی را غیرفقاهتی می‌نماید و برعکس آنچه می‌پندارند به فرآیند عرفی شدن یا سکولاریسم کمک می‌کنند.

▫️چرا ساده انگاری معناشناسانه؟
وقتی سران این جنبش از عدالت سخن می‌گویند، مرادشان «عدالت به مثابه انصاف» جان رالز است یا از «عدالت به مثابه استحقاق» رابرت نوزیک دفاع می‌کنند یا هیچکدام؟ طبعا در پاسخ به درک عرفی از عدالت رجوع می‌کنند و چنین خواهند گفت: «همه ما درک مشترکی از عدالت داریم، ما هم منظورمان از عدالت همین درک مشترک است»
نگاه اجمالی به ادبیات غربی و اسلامی نشان می‌دهد که برخلاف این مدعا، همه ما نگاه مشترکی به عدالت نداریم و منازعات فلسفی برسر این مفهوم، خود موید همین ادعاست. ساده‌انگاری از همانجا آغاز می‌شود که با توسل به درک عامه از مفاهیم غامض فلسفه سیاسی، بدون دقت نظری مستقیما وارد کنش‌گری شده و تمام رفتار خود را با همان درک عمومی، توجیه کنیم. پس جنبش عدالتخواه اولا نیاز به مانیفستی در عرصه فلسفه سیاسی دارد تا بتوان منظور آن را از کنش‌گری سیاسی عادلانه درک کرد.

▪️چرا ساده انگاری روششناسانه؟
باور به اسلام سیاسی که برخاسته از جان بدنه عدالتخواه است و ما در آن تردیدی نداریم، متاسفانه حامل یک فقدان بزرگ است و آن عدم اتکا بر فقه اسلامی و توسل به کلیات مبتنی بر استحسان شخصی یا خوشایند و بدآیندهای مذهبی سران این جنبش است. اسلام سیاسی که امام خمینی (ره) از آن دفاع می‌کرد پیوند وثیقی با فقاهت داشت و اتکا بر ولایت فقیه نیز برخاسته از همین رابطه شدید بین اسلام سیاسی و فقاهت است. این مسئله روش کنش‌گری سیاسی اسلامی را روشن می‌سازد.
وقتی یکی از سران این جنبش، که مشخصا اطلاعات فقهی چندانی ندارد، از نظر کارشناسانه‌ای صحبت می‌کند که ممکن است با نظر ولی فقیه در تضاد باشد، این ساده انگاری روششناسانه را می‌توان به وضوح نظاره کرد.
ولایت فقیه از منظر ایشان صرفا ولایت حکیم خردمند است که مبتنی بر عقل خود، تصمیمات سیاسی اتخاذ می‌کند. البته ما قصدی بر تقلیل جایگاه عقل به عنوان یکی از ادله اربعه نداریم اما نکته اینجاست که آنچه سران این جنبش نظر کارشناسانه خود در برابر نظر ولی فقیه می‌دانند اصلا کارشناسانه نیست!!! وقتی شخصی هیچ پیوند عمیق فقهی - اجتهادی با مسائل نداشته باشد چطور می‌تواند نقش کارشناسانه‌ای در خصوص کنش‌گری سیاسی - اسلامی آن هم در قامت یک جریان سوم ایفا کند؟
بعید نیست که با روند فعلی، اگر این جنبش محضر امیرالمومنین (علیه السلام) را درک می‌کردند، وساطت حسنین (ع) جهت عفو مروان بن حکم در جنگ جمل را مصداق آشکاری از تبعیض و روابط فامیلی ارزیابی می‌کردند و در آنجا نیز جنبش نه به تبعیض راه می‌انداختند.
از همین رو لازم است جنبش عدالتخواهی، پیوند خود با مرجعیت اجتهادی را تقویت کند و ضمن هم‌اندیشی با فقهایی که از منظر این جنبش صائب نظر هستند، به اصلاح رفتار سیاسی خود بپردازند که در غیراینصورت ، به واسطه انکار رابطه کنش سیاسی و تفقه، در راستای عرفی شدن و سکولاریسم گام بر می‌دارند.

@antioligarchie

پانوشت :سخنان محمد صادق شهبازی (عدالتخواه)