چند قرن بردگی
6.56K subscribers
18.1K photos
15.3K videos
9 files
154 links
This channel reviews the day to day news from Iran, corruption of the western positions and their appeasement.

ارتباط با ما :


@Iranianpatriot77

@iran_azad_57
Download Telegram
#دیدگاه

حکایت این روزهای ایران

شکم های فقیر ذهنِ فقیرمیسازد، وذهن های فقیر دنبال توسعه و ترقی نمی روند

یک ﻣﻌﻠﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮبی ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ...
سنی ازش گذشته بود و حالا ﺍﻭﺍﺧﺮ ﺩﻭﺭﻩ‌ﯼ ﺧﺪﻣﺘﺶ ﺑﻮﺩ. علاوه بر تجربه، بسیار خوش اخلاق بود، ﺣﺴﺎﺑﯽ ﺁﺭﻭﻡ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ داشتنی بود...!
ما با تمام بچگی‌مون هرگز نمی‌خواستیم ناراحتیشو  ببینیم...
وقتِ کلاس، ﻫﻤﻪ ﺳﺎﮐﺖ ﻣﻰﻧﺸﺴﺘﯿﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﺎﺵ ﮔﻮﺵ می‌دادیم...
ﻫﻤﯿﺸﻪ می‌گفت: ﻫﺮ ﺳﻮﺍﻟﯽ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﺑﭙﺮﺳﯿﺪ، اگه ﺑﻠﺪ هم ﻧﺒﺎﺷﻢ، ﻣﯿﺮﻡ مطالعه می‌کنم و فرداش جواب می‌دم...

یک روز
ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﻗﻀﯿﻪ‌ﯼ ﺩﺭﻣﺎﻧﮕﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ زﻛﺮﻳﺎﻯ ﺭﺍﺯﻯ قصد ساختنش را داشتند.
ﺯﮐﺮﯾﺎﯼ ﺭﺍﺯﯼ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﺗﯿﮑﻪ ﮔﻮﺷﺖ ﺩﺭ ﭼﻬﺎﺭ ﻧﻘﻄﻪ از ﺷﻬﺮ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ، ﻫﺮ ﺟﺎ ﻛﻪ گوشت ﺩﯾﺮﺗﺮ ﻓﺎﺳﺪ ﺷﺪ، هموﻧﺠﺎ درماﻧﮕﺎﻩ ﺭﻭ بسازيد...
اون وقت بود که تازه ﺳﻮال‌های ﻣﺎ ﺍﺯ ﺁﻗﺎ ﻣﻌﻠﻢ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ . . .
بچه‌ها : آقا اجازه؟ سگ‌ها ﮔﻮشت‌ها ﺭﻭ ﻧﺨﻮﺭﺩﻥ؟!
معلم : ﻧﻪ ﺣﺘﻤﺎً روی یک‌جای بلند یا محفوظ ﺑﻮﺩﻩ؛ نمی‌دونم...!
بچه‌ها : ﺩﺯﺩها یا فقیرها ﮔﻮشت‌ها ﺭﻭ ﻧﺒﺮﺩﻥ؟!
معلم : نمی‌دﻭﻧﻢ ؛ ﺷﺎﻳﺪ ﮐﺴﯽ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﻮﺩﻩ...
بچه‌ها : ﮔﻮشت‌هایی ﻛﻪ ﺑﺮﺍی ﻓﺎﺳﺪ ﺷﺪﻥ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ، ﺍﺳﺮﺍﻑ ﻧﺒﻮﺩ؟!
معلم : ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺩﺭﻣﺎﻧﮕﺎﻩ، ﭼﻬﺎﺭ ﺗﯿﮑﻪ ﮔﻮﺷﺖ ﺍﯾﺮﺍﺩﯼ ﻧﺪﺍشته ﻛﻪ ﻓﺎﺳﺪ بشه...
بچه‌ها : ﺍﮔﻪ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺍﺯ ﮔﻮشت‌ها، ﺳﺎﻟﻢ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﺑﺎﺷﻦ، ﮐﺠﺎ ﺩﺭﻣﻮﻧﮕﺎﻩ ﺭﻭ می‌سازند؟!
معلم : ﺳﻮﺍﻝ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﻮﺩ ﺣﺘﻤﺎً باز هم ﺻﺒﺮ می‌کردند ﺑﺒﯿﻨﻨﺪ ﮐﺪﻭﻡ ﺗﻴﻜﻪ ﮔﻮﺷﺖ زودتر فاسد میشه...
بچه‌ها : ﺍﻭﻥ ﮔﻮشتی ﮐﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﻣﻮﻧﺪه ﺭﻭ ﺁﺧﺮﺵ ﻣﻴ‌ﺨﻮﺭﻧﺪ؟!
معلم : نمی‌دﻭﻧﻢ ﭘﺴﺮﺟﺎﻥ ؛ ﺣﺘﻤﺎ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩﻥ ﺩﻳﮕﻪ...
بچه‌ها آنقدراز این دست سوال‌ها پرسیدند تا اینکه معلم عصبانی و ناراحت شد و از جایش بلند شد و رفت بیرون کلاس قدم زد.
ﯾﻪ ﮐﻢ ﻛﻪ آﺭوﻡ ﺷﺪ، برگشت و سرجایش ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﺩﻭﺭه‌ی ﺧﺪﻣﺘﻢ تموﻡ میشه ﺑﻪ آﺧﺮ ﻋﻤﺮﻡ ﻫﻢ چیز ﺯﯾﺎﺩی نموﻧﺪه !

ﻭﻟﯽ ﺩﻟﻢ واسه ی مملکتم می‌سوزه !
میدونین چرا ؟؟؟!
دلم از این میسوزه ﮐﻪ چرا ﺫﻫﻦ بچهﻫﺎﯼ ﮐﻮﭼﯿﮑﺶ ، اینقدر ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﺳﺖ...!
همه‌شون ﻧﮕﺮﺍﻥ ﮔﻮشت ﻫﺴﺘﻨﺪ.
از بین این همه سوال که درباره گوشت پرسیدید حتی یک نفر نپرسید درمانگاه چی شد؟ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪ؟ ﻧﺸﺪ؟ ﺍﺻﻼً اون زمان ﭼﻄﻮﺭ ﺩﺭﻣﺎﻧﮕﺎهی می‌ساختند؟
چه سبکی داشته؟ چه بخش‌هایی براش درست می‌کردند؟

ﻣﻌﻠﻮﻣﻪ ﺗﻮی ذهن‌هاﯾﯽ ﮐﻪ ﻓﻘﺮ ﻭ ﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﭘﺮ ﺷﺪﻩ، ﺟﺎﯾﯽ ﻭﺍﺳﻪ
(ﺳﺎﺧﺘﻦ ﻭ ﺭﺷﺪ ﻭ ﺁﯾﻨﺪﻩ‌ﯼ ﻭﻃﻦ) باقی نمی‌مونه . . .
اینها رو  گفت و
ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﮓ ﺑﺨﻮﺭه ﺳﺮﺵ ﺭا ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺘﺎﺵ ﻭبه نقطه ای عمیق خیــــره شدو ﮔﻔﺖ:
ﺁﺭوﻡ ﺑﺮﯾﺪ ﺗﻮی ﺣﯿﺎﻁ...
ﻭﻟﻰ ﻣﺎ ﻧﺮﻓﺘﯿﻢ...

آن‌روزها زیاد چیزی نمیﻓﻬﻤﯿﺪﯾﻢ
نفهمیدیم ﭼﯽ ﮔﻔﺖ ﻭ ﭼﯽ ﺷﺪ.
ﻓﻘﻂ به احترام او، اون‌قدر ساکت سرجامون ﻧﺸﺴﺘﯿﻢ ﻭ ﻣﻌﻠﻢ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﯾﻢ، ﺗﺎ ﺯﻧﮓ ﺧﻮﺭد...!

حکایت این روزهای مملکتِ ما هم  دقیقأ همینه . . .

اینقدر #گرسنگی_عمدی و #مصنوعی بوجود آوردند که هیچ‌کس دنبال توسعه و سازندگی و راهکاری برای عمران و آبادی، برای اشتغال و گشایش در کارها نیست.
فقط ذهن‌مون درگیر دلار و ارز و سکه و بورس و جدیداً هم مرغ و  تخم‌مرغ و روغن وقیمت نامعقول پراید  هست...

حالا مدتهاست به این نتیجه رسیدم که
ذهن آحاد مردمِ ما گرسنه و فقير است. «فقیر» . . .!



⚡️@bardegi57
#دیدگاه


«ملت و دلبستگی»


هیچ دولتی دربارۀ اتفاقات ترکیه هیچ نظری نمی‌ده. بازداشت چند هزار نفر، حذف رقبای سیاسی و تمام اتفاقاتی که تا الان در ترکیه افتاده برای هیچ کشوری اهمیت نداره. وقتی جولانی با حمایت آشکار ترکیه در سوریه پیروز می‌شه و وزرای اروپایی شتابان خودشون رو به دمشق می‌رسونند و به جولانی مشروعیت بین‌المللی می‌دن، نمی‌شه انتظار داشت کسی رفتار اردوغان با مخالفان داخلی‌ش رو نقد کنه.

این واقعیت این دنیاست. هر ملتی فقط به منافع خودش فکر می‌کنه. در مورد ما هم همینه. اگر هم مسائل ترکیه رو خود من شخصاً دنبال می‌کنم، نهایتاً به این دلیله که همسایه‌مونه و تحولات و سرنوشت ترکیه به طور غیرمستقیم بر مسائل ما اثر می‌گذاره. اینکه چه کسی در ترکیه با چه اهدافی حاکم باشه، برای ما مسئله‌ست، اما نکته‌ش همینه: باز هم ربطی بین ما و ترکیه وجود داره که باعث می‌شه بهش توجه کنیم.

در این دنیا، دل هیچ ملتی به حال ملت دیگه نمی‌سوزه. واحدهای «تفکر»، «توجه»، «هیجان» و «عاطفه» در جهان ملیه. این واقعیت موجود این دنیاست. وقتی در نقطه‌ای از ایران اتفاقی می‌افته، نوع «تفکر»، «توجه»، «هیجان» و «عاطفه‌»ای که در ما برمی‌انگیزه، متفاوت از تفکر و توجه و هیجان و عاطفه‌ایه که دربارۀ رخدادها در دیگر کشورها داریم. چرا؟ این دقیقاً معلولِ مفهومِ ملته. ملت چیزی مگر حافظه، احساسات، تفکرات و تعلقات مشترک نیست. ایرانی‌های زیادی رو می‌شناسیم که سال‌های ساله خارج از کشور زندگی می‌کنند، بدشون هم نمیاد بیان ایران سری بزنند (یا حتی دوباره در ایران زندگی کنند)، در کشور میزبانشون هم کاملاً جا افتادند. اما «توجه»، «تفکر»، «هیجان» و «عاطفه»شون کاملاً معطوف به ایران و رخدادهای ایرانه! خب این یعنی چی؟ آیا چیزی جز مفهوم «ملت» باعث این حالت خاصه؟

اتفاقاً موردی مثل زنده‌یاد مهسا امینی یکی از بهترین نمونه‌ها برای درک این مفهوم ملته. مهسا متولد یک نقطۀ نسبتاً مرزی بود، اما در کل مرزهای ایران تکانی بزرگ ایجاد کرد. اگر در جهان واکنش‌های دیدیم، در واقع اون واکنش‌ها بازتاب واکنش‌های شدیدی بود که در خود ایران و در میان ایرانیان پدید اومده بود. برعکسش هم هست! الان برای شما مسئلۀ بازداشت امام‌اوغلو نهایتاً در حد یک «خبر» که به طور مستقیم به «ایران» و زندگی شما مربوطه، اهمیت داره، نه بیشتر. کتک خوردن مردم در خیابون‌های استانبول و آنکارا شما رو نه احساسی و هیجان‌زده می‌کنه و نه فکرتون رو درگیر می‌کنه.

برای درک مفهوم ملت به همین «دلبستگی» باید توجه کرد. اگر کسی می‌خواد به ملتی آسیب بزنه، به این «دلبستگی» آسیب می‌زنه، اگر هم کسی بخواد ملتی رو تقویت کنه باید این «دلبستگی» رو تقویت کنه. به کسانی که مروج افکار واگرایانه و تجزیه‌طلبانه هستند دقت کنید: تأکید دارند که مسائل فلان نقطه از ایران «به ما مربوط نیست». یعنی چی؟ یعنی می‌خوان این دلبستگی رو تخریب کنند و بگن رشتۀ پیونددهنده‌ای بین ما نیست که الان اون رشته دل ما رو هم بلرزونه و لازم بشه به هم اهمیت بدیم.

ملت یه پسماندۀ به‌دردنخور از دوران پیشالیبرال نیست؛ همون‌طور که دین چنین نیست. اگر لیبرالیسم هنری داشته باشه، رسوخ در پدیده‌های کهن و تحول اونهاست؛ یعنی «لیبرالیزه» کردن پدیده‌های کهن. اون مارکسیسمه که می‌خواد دنیای کهن رو ریشه‌کن کنه و طرحی نو دراندازه. ولی لیبرالیسم چیزی رو ریشه‌کن نمی‌کنه، لیبرالیزه می‌کنه؛ اصول لیبرال رو به پیکره‌های کهن اضافه می‌کنه و از این طریق امکان‌های سرکوب‌شده رو شکوفا می‌کنه.

در این دنیا «ویران کردن» آسون و کم‌هزینه‌ست، اما «ساختن» دشوار، پرهزینه و زمانبره! محاله بتونید یک ساختمون رو در زمان کوتاهی بسازید، اما می‌شه در عرض چند ثانیه ویرانش کرد. درختی رو که پنجاه سال ریشه دوانده، در عرض چند دقیقه می‌شه قطع کرد؛ انسانی که هزاران روز برای بالندگی‌ش هزینه شده، با یک ضربه می‌شه کشت! اینجاست که باید در ویران کردن، بسیار محتاط بود، چون بازسازی یا ناممکنه یا فرایندی بسیار دشوار و زمانبره. ضمن اینکه جای درخت تناوری که قطع شده، علف‌های هرز راحت‌تر رشد می‌کنند؛ یعنی ما تسلط کاملی بر نیروهای خطرناک که سازه‌های قدیمی جلوی رشدشون رو گرفته بودند، نداریم.

لیبرالیسمی که من می‌فهمم، ویران نمی‌کنه، بلکه کنار سازه‌های موجود، سازه‌های جدید می‌سازه؛ و اصلاً نگرش لیبرال باید دو سویه باشه: به امرِ جدید و امرِ کهن هر دو به یک اندازه حق دارند ــ «به شرط» پایبندی به ارزش‌ها و اصول لیبرال.

#تدینی


⚡️@bardegi57
#دیدگاه

1- 23 خرداد 1398 دونالد ترامپ به فاصله یک ماه از خرابکاری در بندر فجیره امارات، شنیزو آبه نخست وزیر ژاپن را مامور تحویل نامه ای صلح جویانه از سوی خود برای رهبر جمهوری اسلامی کرد.
خامنه ای نامه را نپذیرفت و همزمان در عملی غیردوستانه به نفتکش های ژاپنی در دریای عمان حمله کرد
ترامپ این واکنش ستیزه جویانه را بدون پاسخ گذاشت
او تنها به انتشار تصاویری از نقش نیروی دریایی سپاه پاسداران در مین گذاری مغناطیسی نفتکش ها و تایید نقش جمهوری اسلامی در حمله به نفتکش های ژاپنی توسط مایک پمپئو وزیر خارجه اکتفا کرد.

2- یک هفته بعد و در 30 خرداد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک فروند پهپاد ام کیو 4 آمریکایی را در خلیج فارس مورد اصابت قرار داد و منهدم کرد.
ترامپ در واکنش ابتدا در نطقی خشن تهدید به تلافی کرد
اما بعدا گفت از آنجایی که حمله تلافی جویانه تلفات به همراه می آورده از انجام آن منصرف شده

3- سه ماه بعد و در تاریخ 23 شهریور ماه 98 جمهوری اسلامی حمله ای بزرگ به تاسیسات آرامکو عربستان انجام داد که شوک بزرگی به اقتصاد جهانی وارد کرد و چرخه صدور انرژی را مختل کرد.
ترامپ هیچ واکنشی به این تهاجم نظامی صریح ج.ا نشان نداد که موجب دلسردی عربستان نسبت به آمریکا و تعهداتش شد.

4- دو ماه بعد و در آبان 98 بزرگترین خروش تاریخ مردم ایران علیه جمهوری اسلامی رخ داد.
ج.ا اینترنت را قطع کرد و با تیر جنگی به کشتار معترضین ایرانی مشغول شد.
ترامپ با وقفه ای ده روزه صرفا این جنایت را شفاهی محکوم کرد و کمکی میدانی و ملموس برای مردم ایران ترتیب نداد.

5- سه ماه بعد و 10 دی 98 شبه نظامیان وفادار به جمهوری اسلامی به سفارت آمریکا در بغداد حمله کردند.
درحالی که تصور می شد ترامپ فردی محتاط و صبور است، 3 روز بعد و در 13 دی در پاسخی سنگین و بهت برانگیز او قاسم سلیمانی (شاخص ترین مقام نظامی ج.ا) را در کنار فرمانده حشد از بین برد

6_همانطور که در سیر وقایع قابل مشاهده است
ترامپ علاوه بر غیرقابل پیش بینی بودن، در دور قبلی ریاست خود نیز نشان داده که فردی لزوما قاطع نبوده و ابتدا تلاش بسیاری برای تحمل و دوری از درگیری مستقیم کرده.
بنابراین اینکه الان به دنبال توافق با جمهوری اسلامی باشد چیز بی سابقه ای نیست.

7_لزومی برای هیجان و روزی تحسین و روز دیگر تقبیح او وجود ندارد.
نام ترامپ گرچه کابوس جمهوری اسلامی است اما بنا نیست لزوما فرشته آزادی ایران هم باشد
ما ایرانیان ابتدا باید روی توان سازمان خود، سپس متحدین معتمد و در درجه سوم وقایع جانبی تسریع کننده مثل مناقشه هسته ای حساب کنیم.


⚡️@bardegi57