#یک_قسمت_از_یک #کتاب
👂تق...
این صدای بغض بلوری کلّه سیاه بود که به قلوه سنگ کنار برکه خورد و شکست بعد هم، هق هق گریهاش بلند شد. وزغ پیر، لای علفهای خیس نشسته بود. صدای او را شنید، نزدیک آمد و گفت: «گریه میکنی؟ انگار باز هم تما مشب را نخوابیدی. چشمهای شده قد دو تا فندق.»
🐢کلّه سیاه گفت: «مهم نیست. من میخواهم توی آسمان باشم. کنار ماه و ستارهها.»
وزغ حرف هر روزش را تکرار کرد: «لاک پشت کلّه شق! تو با این لاک سنگین و دست و پای کوتاه، این پایین پایینی. روی زمینی؛ ولی آسمان آن بالا بالاهاست.»
🐢کلُه سیاه این دفعه حرف تازهای داشت: «اگر آسمان، همین پایین، روی زمین باشد، آن وقت...»
👈ادامه داستان در👇
📙#بابابزرگ_پنبه_ای 📙
👈از مجموعه #چهل_کتاب_کوچک_قصه_و_شعر_کودک 👉
🦋از سری #کتاب_های_پروانه 🦋
🖊نویسنده: #مهری_ماهوتی 🖊
🎨تصویرگر: #شیلا_خزانه_داری 🎨
📕ناشر: #به_نشر 📕
📘قطع: خشتی📘
📗تعداد صفحات: 24📗
💰قیمت: 10 هزار ریال💰
#ادبيات_كودك
👈این #کتاب را میتوانید از www.Behnashr.com و فروشگاههای #کتاب #به_نشر #انتشارات_آستان_قدس_رضوی تهیه کنید.
🆔 @behnashr
📩30003209
http://uupload.ir/files/7eg_1.jpg
👂تق...
این صدای بغض بلوری کلّه سیاه بود که به قلوه سنگ کنار برکه خورد و شکست بعد هم، هق هق گریهاش بلند شد. وزغ پیر، لای علفهای خیس نشسته بود. صدای او را شنید، نزدیک آمد و گفت: «گریه میکنی؟ انگار باز هم تما مشب را نخوابیدی. چشمهای شده قد دو تا فندق.»
🐢کلّه سیاه گفت: «مهم نیست. من میخواهم توی آسمان باشم. کنار ماه و ستارهها.»
وزغ حرف هر روزش را تکرار کرد: «لاک پشت کلّه شق! تو با این لاک سنگین و دست و پای کوتاه، این پایین پایینی. روی زمینی؛ ولی آسمان آن بالا بالاهاست.»
🐢کلُه سیاه این دفعه حرف تازهای داشت: «اگر آسمان، همین پایین، روی زمین باشد، آن وقت...»
👈ادامه داستان در👇
📙#بابابزرگ_پنبه_ای 📙
👈از مجموعه #چهل_کتاب_کوچک_قصه_و_شعر_کودک 👉
🦋از سری #کتاب_های_پروانه 🦋
🖊نویسنده: #مهری_ماهوتی 🖊
🎨تصویرگر: #شیلا_خزانه_داری 🎨
📕ناشر: #به_نشر 📕
📘قطع: خشتی📘
📗تعداد صفحات: 24📗
💰قیمت: 10 هزار ریال💰
#ادبيات_كودك
👈این #کتاب را میتوانید از www.Behnashr.com و فروشگاههای #کتاب #به_نشر #انتشارات_آستان_قدس_رضوی تهیه کنید.
🆔 @behnashr
📩30003209
http://uupload.ir/files/7eg_1.jpg