🎬💠کدام سینما، کدام حقیقت!؟
https://goo.gl/at5S7Z
🔹به انگیزه ی برگزاری #جشنواره_ی_سینما_حقیقت
✍️#اکبر_نبوی
1️⃣ جهان #سینما، جهان نشان دادن خیال و واقعیت در قالب قاب تصویر است. و این یعنی «تعین» بخشیدن به روایت. تعین، محدوده است. قبضی است تحمیل شده بر هستیِ روایت و معنا و حتی فرم. و می دانیم که متعین کردن روایت، دنیای آن را بیش و پیش از آنکه به حقیقت نزدیک کند، از واقعیت و یا واقعیت نمایی های آن پرده بر می دارد. چه واقعیتِ هرچه نزدیکتر شده به عالم متخیل، چه واقعیتِ مبتنی بر روایت از عالم ماده.
2️⃣ به شهادت آثاری که در عالم سینما (داستانی و مستند) ساخته می شوند، اتفاقا گوهر گمشده ی سینما، انسان و خودِ واقعی اوست که بخشی از تجلیاتِ «حقیقت» در جهان ماده و دنیای واقعی است.
3️⃣ در میان همه شاخه های هنری، سینما تجربه گرا تر و ماده انگار تر است. و همین ویژگی، سینما را به «است» ها نزدیک می کند و از «هست» ها دورتر می سازد. مگر آن سازنده ی یک اثر سینمایی از آن سلوک برکشنده برخوردار بوده باشد که بخواهد از «است» به «هست» راهی بیابد و به آفاقِ حقیقت متجلی شده، ره سپر باشد و در این سیر و سفر، بیننده را نیز به کشف و شهود برساند.
4️⃣ جشنواره ی «سینما حقیقت» هنگام خجسته ای است و رویدادی مغتنم، و من آن را ارج می گذارم و قدر می نهم و برای جریان فیلمسازی مستند کشور با برکت می دانم. اما برگزار کنندگان این جشنواره ی ارزشمند باید به این مهم توجه کنند که بخاطر ماهیت و سرشت آثاری که در جشنواره شرکت داده می شوند، نسبت جشنواره، بیش و پیش از هر چیز، «واقعیت» است و نه حقیقت. بنابراین، باید نام نادرستی را که بر آن گذاشته شده اصلاح کنند و برای دوره های آینده نامی برگزینند که به جوهره ی آن نزدیک تر باشد.
5️⃣ پیام جناب آقای #صالحی_وزیر_محترم_فرهنگ_و_ارشاد را که در رسانه ها خواندم درشگفت شدم که چگونه ایشان از این واقعیت عریان و آشکار غفلت کرده است؟ چگونه میان فیلم های واقعیت گرا و آثار حقیقت گرا تمایز قائل نشده است که در بخشی از پیام کوتاه خود چنین نوشته است:
«تردیدی نیست که از رهگذر حقیقت امروز میتوان افقی روشن برای آینده ترسیم کرد. همچنان که مولای متقیان، علی(ع) فرمود: "حقیقت بهترین راهنما است" و این کلام نورانی سالهاست که چراغ راه جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران "سینماحقیقت" است.»
🔸در باره ی اصطلاح «حقیقتِ امروز» که در پیام ایشان بکار رفته است، سخنی جدا باید گفت و به مجالی دیگر وا می نهم. اگر توفیق رفیق راه باشد. انشاءالله.
✳️کلام آخر، مطلع سخن است: #کدام_سینما، #کدام_حقیقت؟
🔹بیست ویکم آذر نود و شش
⬇️⬇️
@BultanNews
https://goo.gl/at5S7Z
🔹به انگیزه ی برگزاری #جشنواره_ی_سینما_حقیقت
✍️#اکبر_نبوی
1️⃣ جهان #سینما، جهان نشان دادن خیال و واقعیت در قالب قاب تصویر است. و این یعنی «تعین» بخشیدن به روایت. تعین، محدوده است. قبضی است تحمیل شده بر هستیِ روایت و معنا و حتی فرم. و می دانیم که متعین کردن روایت، دنیای آن را بیش و پیش از آنکه به حقیقت نزدیک کند، از واقعیت و یا واقعیت نمایی های آن پرده بر می دارد. چه واقعیتِ هرچه نزدیکتر شده به عالم متخیل، چه واقعیتِ مبتنی بر روایت از عالم ماده.
2️⃣ به شهادت آثاری که در عالم سینما (داستانی و مستند) ساخته می شوند، اتفاقا گوهر گمشده ی سینما، انسان و خودِ واقعی اوست که بخشی از تجلیاتِ «حقیقت» در جهان ماده و دنیای واقعی است.
3️⃣ در میان همه شاخه های هنری، سینما تجربه گرا تر و ماده انگار تر است. و همین ویژگی، سینما را به «است» ها نزدیک می کند و از «هست» ها دورتر می سازد. مگر آن سازنده ی یک اثر سینمایی از آن سلوک برکشنده برخوردار بوده باشد که بخواهد از «است» به «هست» راهی بیابد و به آفاقِ حقیقت متجلی شده، ره سپر باشد و در این سیر و سفر، بیننده را نیز به کشف و شهود برساند.
4️⃣ جشنواره ی «سینما حقیقت» هنگام خجسته ای است و رویدادی مغتنم، و من آن را ارج می گذارم و قدر می نهم و برای جریان فیلمسازی مستند کشور با برکت می دانم. اما برگزار کنندگان این جشنواره ی ارزشمند باید به این مهم توجه کنند که بخاطر ماهیت و سرشت آثاری که در جشنواره شرکت داده می شوند، نسبت جشنواره، بیش و پیش از هر چیز، «واقعیت» است و نه حقیقت. بنابراین، باید نام نادرستی را که بر آن گذاشته شده اصلاح کنند و برای دوره های آینده نامی برگزینند که به جوهره ی آن نزدیک تر باشد.
5️⃣ پیام جناب آقای #صالحی_وزیر_محترم_فرهنگ_و_ارشاد را که در رسانه ها خواندم درشگفت شدم که چگونه ایشان از این واقعیت عریان و آشکار غفلت کرده است؟ چگونه میان فیلم های واقعیت گرا و آثار حقیقت گرا تمایز قائل نشده است که در بخشی از پیام کوتاه خود چنین نوشته است:
«تردیدی نیست که از رهگذر حقیقت امروز میتوان افقی روشن برای آینده ترسیم کرد. همچنان که مولای متقیان، علی(ع) فرمود: "حقیقت بهترین راهنما است" و این کلام نورانی سالهاست که چراغ راه جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران "سینماحقیقت" است.»
🔸در باره ی اصطلاح «حقیقتِ امروز» که در پیام ایشان بکار رفته است، سخنی جدا باید گفت و به مجالی دیگر وا می نهم. اگر توفیق رفیق راه باشد. انشاءالله.
✳️کلام آخر، مطلع سخن است: #کدام_سینما، #کدام_حقیقت؟
🔹بیست ویکم آذر نود و شش
⬇️⬇️
@BultanNews
📚🔸 گنجه ــ فرهنگ و ادبیات
🎬🌹مردان دلتنگی که در خود خسته هستند!
🍀🌺تقدیم به #جانبازان همیشه سرافراز #میهن_ام که شاید این روزها، مثنوی دلتنگی شان سینه سوز است.
دلتنگ یاران بخون بنشسته هستند!
مردان سرمستی که در خود خسته هستند!
همچون کبوترهای چاهی در تبی گنگ
بیتاب هرجا قمری پر بسته هستند
درد از رگ غمگین شان فواره کرده ست
از درد های خسته هم ، دلخسته هستند
روزی از آن سوی افق چیزی شنیدند
امروز را چون ساغری بشکسته هستند
از ژاله های بامدادی باده نوش اند
همچون شمیم عرش گل سربسته هستند
از شهر خاموشان دلی افسرده دارند
چشمان غمگین دل گلدسته هستند
دلتنگ گلهایند و گل را می سرایند
مردان دلتنگی که در خود خسته هستند!
✍️#اکبر_نبوی
💠آذرماه یک هزار و سیصد و نود خورشیدی
🌐📚https://t.me/ganjeonline
🎬🌹مردان دلتنگی که در خود خسته هستند!
🍀🌺تقدیم به #جانبازان همیشه سرافراز #میهن_ام که شاید این روزها، مثنوی دلتنگی شان سینه سوز است.
دلتنگ یاران بخون بنشسته هستند!
مردان سرمستی که در خود خسته هستند!
همچون کبوترهای چاهی در تبی گنگ
بیتاب هرجا قمری پر بسته هستند
درد از رگ غمگین شان فواره کرده ست
از درد های خسته هم ، دلخسته هستند
روزی از آن سوی افق چیزی شنیدند
امروز را چون ساغری بشکسته هستند
از ژاله های بامدادی باده نوش اند
همچون شمیم عرش گل سربسته هستند
از شهر خاموشان دلی افسرده دارند
چشمان غمگین دل گلدسته هستند
دلتنگ گلهایند و گل را می سرایند
مردان دلتنگی که در خود خسته هستند!
✍️#اکبر_نبوی
💠آذرماه یک هزار و سیصد و نود خورشیدی
🌐📚https://t.me/ganjeonline
Forwarded from گنجه آنلاین
📚🔸گنجه ــ فرهنگ و ادبیات
🎬💠پیاده روهای پابرهنه
در پیاده روهای مفلوک و پابرهنه ی خیابان مردم
صدای گنگ و تشنه ی وجدان
در هیاهوی کر کننده ی میهمانی قدرت و ثروت
و تراکم بوی خفه کننده ی بیعاری
گم شده است
مردی (نحیف و معصوم و مضطرب)
بر مقوایی پریده رنگ نوشته است:
سلام!
مراقب شرف و ایمان خود باشید.
پاپوشی وصله دار به پا
از حاشیه ی بزرگراه امام علی می گذرد
با انبانی از نان و خرما بر دوش
ــ خواب می بینم یا جذبه ای ناگهان است
تفاوت نمی کند ــ
دیدن تنهایی اش را طاقت ندارم
دوست ندارم تهران کوفه شود
تا در سکوت و خیانت تردید
و شکم های متورم از لقمه های چرب و شبهه ناک
دوباره فرق عدالت شکافته شود.
در پیاده روهای پابرهنه ی خیابان مردم
مردی با پاپوشی وصله دار به پا
فریاد می زند: آی مردم ...
✍️#اکبر_نبوی
✳️پنجم بهمن ماه نود و شش خورشیدی
🌐https://t.me/ganjeonline
📚گنجه آنلاین ــ درنگ ها و تاملات اکبر نبوی در حوزه ی جامعه، فرهنگ و هنر
🎬💠پیاده روهای پابرهنه
در پیاده روهای مفلوک و پابرهنه ی خیابان مردم
صدای گنگ و تشنه ی وجدان
در هیاهوی کر کننده ی میهمانی قدرت و ثروت
و تراکم بوی خفه کننده ی بیعاری
گم شده است
مردی (نحیف و معصوم و مضطرب)
بر مقوایی پریده رنگ نوشته است:
سلام!
مراقب شرف و ایمان خود باشید.
پاپوشی وصله دار به پا
از حاشیه ی بزرگراه امام علی می گذرد
با انبانی از نان و خرما بر دوش
ــ خواب می بینم یا جذبه ای ناگهان است
تفاوت نمی کند ــ
دیدن تنهایی اش را طاقت ندارم
دوست ندارم تهران کوفه شود
تا در سکوت و خیانت تردید
و شکم های متورم از لقمه های چرب و شبهه ناک
دوباره فرق عدالت شکافته شود.
در پیاده روهای پابرهنه ی خیابان مردم
مردی با پاپوشی وصله دار به پا
فریاد می زند: آی مردم ...
✍️#اکبر_نبوی
✳️پنجم بهمن ماه نود و شش خورشیدی
🌐https://t.me/ganjeonline
📚گنجه آنلاین ــ درنگ ها و تاملات اکبر نبوی در حوزه ی جامعه، فرهنگ و هنر
📚🔸گنجه ــ فرهنگ و جامعه
🎬💠شیطان، فتوشاپ و مشاوران و مدیران جاهل یا خائن
https://goo.gl/aXxsSi
✍️#اکبر_نبوی
با #فتوشاپ حتما آشنایی دارید. همان نرم افزاری که با استفاده از آن می توانید فیلم و عکس را تغییر دهید و به شکل دلخواه خود و یا مورد پسند دیگران درآورید.
📣⭕️ بر خلاف تصورات رایج، آغاز فتوشاپ به نوشتن نرم افزار موجود برای رایانه ها مربوط نمی شود. بلکه نخستین کسی که به کارهای فتوشاپی روی آورد، #اهریمن بود و اصولا ماهرترین #فتوشاپیست در تاریخ زندگی آدمی، همین آقای شیطان است. اصلا کار او همین است که خوب را بد و بد را برای ما خوب جلوه می دهد. و ما را وامی دارد تا پیرامون خود و انواع پدیده ها را آنگونه که او دوست دارد ببینیم. کار اهریمن، #تقلب_کردن در #واقعیت و #حقیقت است.
📣👈در جوامع انسانی و در نظام های سیاسی و حکومتی، #مدیران_و_مشاوران_جاهل_و_یا_خائن، همین کار را می کنند. زشتی ها را بزک می کنند. می آرایند و زیبا جلوه می دهند و خوبی ها و خوب ها را زشت و آبله رو و ناموجه نشان می دهند. این گروه، ابزار و سربازان اهریمن برای عملیات فرهنگی و اجتماعیِ فتوشاپ محسوب می شوند.
⭕️... و چنین می شودکه با فتوشاپ های ماهرانه ی این گروه از مشاوران و مدیران جاهل و یا خائن، یک #نظام_سیاسی و حکومتی، که ظاهری زیبا و دلپسند دارد، از درون خورده و پوسیده شده و با تلنگری فرو می ریزد.
💠در جمهوری اسلامی ایران، باید بیش ازهرچیز، مراقب فتوشاپیست های ماهر باشیم.
🔸هفتم بهمن نود و شش خورشیدی
@BultanNews
🎬💠شیطان، فتوشاپ و مشاوران و مدیران جاهل یا خائن
https://goo.gl/aXxsSi
✍️#اکبر_نبوی
با #فتوشاپ حتما آشنایی دارید. همان نرم افزاری که با استفاده از آن می توانید فیلم و عکس را تغییر دهید و به شکل دلخواه خود و یا مورد پسند دیگران درآورید.
📣⭕️ بر خلاف تصورات رایج، آغاز فتوشاپ به نوشتن نرم افزار موجود برای رایانه ها مربوط نمی شود. بلکه نخستین کسی که به کارهای فتوشاپی روی آورد، #اهریمن بود و اصولا ماهرترین #فتوشاپیست در تاریخ زندگی آدمی، همین آقای شیطان است. اصلا کار او همین است که خوب را بد و بد را برای ما خوب جلوه می دهد. و ما را وامی دارد تا پیرامون خود و انواع پدیده ها را آنگونه که او دوست دارد ببینیم. کار اهریمن، #تقلب_کردن در #واقعیت و #حقیقت است.
📣👈در جوامع انسانی و در نظام های سیاسی و حکومتی، #مدیران_و_مشاوران_جاهل_و_یا_خائن، همین کار را می کنند. زشتی ها را بزک می کنند. می آرایند و زیبا جلوه می دهند و خوبی ها و خوب ها را زشت و آبله رو و ناموجه نشان می دهند. این گروه، ابزار و سربازان اهریمن برای عملیات فرهنگی و اجتماعیِ فتوشاپ محسوب می شوند.
⭕️... و چنین می شودکه با فتوشاپ های ماهرانه ی این گروه از مشاوران و مدیران جاهل و یا خائن، یک #نظام_سیاسی و حکومتی، که ظاهری زیبا و دلپسند دارد، از درون خورده و پوسیده شده و با تلنگری فرو می ریزد.
💠در جمهوری اسلامی ایران، باید بیش ازهرچیز، مراقب فتوشاپیست های ماهر باشیم.
🔸هفتم بهمن نود و شش خورشیدی
@BultanNews
Telegram
attach 📎
برنامه ی سینمایی #ققنوس تا 27 بهمن هر شب راس ساعات 20/30 به صورت زنده از #شبکه_چهارم_سیما. با کارشناسی و اجرای #اکبر_نبوی.
@Bultannews
@Bultannews
🎬🔸حال سینما؛ حال مردم
✍️#اکبر_نبوی
1️⃣حال و احوال و روزگار #سینمای_ایران، شباهت عجیب و شگفتی با حال عمومی #مردم_ایران دارد.
در طول دستکم بیست سال گذشته، شرایط و وضع جامعه و نارسایی ها و مشکلات تلنبار شده بر هم و شکوه و گلایه های تند و تیز مردم، در همه ی ما به کرات این تصور را بوجود آورده است که: مردم بریده و خسته شده اند و دیگر میل و رغبت و شوقی برای حضور بانشاط و پر انگیزه در صحنه های عمومی و ملی کشور را ندارند. درست در چنین وضعیت روحی و تحلیلی و باوری، در یک راهپیمایی بیست و دوم بهمن، یک انتخابات ریاست جمهوری و ... مردم ایران حرکتی می کنند و نمایش قدرتمند و شگفتی از حضور انبوه و میلیونی از خود نشان می دهند که نه تنها ماها متحیر و شگفت زده، انگشت به دهان می مانیم، بلکه رسانه های جهانی و دشمنان ایران و ایرانی هم، از اینکه مدام برای شناخت مردم ایران دچار زحمت می شوند و تحلیل های شان رنگ می بازد، متعجب و عصبانی می شوند. آنها از #رفتار_پر_از_تعلیق_ملت_ایران، درمانده اند. نمی دانند این ملت را چگونه و با کدام رویکرد جامعه شناختی و روان شناختی ارزیابی و تحلیل کنند.
2️⃣ سینمای ایران هم، درست چنین وضعیتی دارد. وقتی همه ی ما از آن ناامید می شویم و چشم انداز آن را بیفروغ و کوتاه می بینیم، سینماگران کشور فیلم هایی می سازند که همه ی تحلیل های ما را از روند سینمای ایران و حیات آن، کاملا به هم می ریزد. تولیدات درخشان فیلم سازان ایرانی به ما یادآوری می کنند که قرار نیست، همه ی آثار سینمای ایران باشکوه و قدرتمند باشند. چنانچه در #هالیوود هم که سالانه بیش از هفتصد فیلم تولید می شود، چیزی کمتر از چهل فیلم خوب می توان یافت. بقیه ی آنها متوسط و لاغر و رنگ پریده اند.
مقایسه ی آماری دو سینمای ایران و آمریکا و سنجش میان تعداد فیلم خوب و متوسط ایرانی و آمریکایی، نشان می دهد که سینمای ایران وضعی به مراتب بهتر و مطلوبتر از هالیوود دارد. گرچه که خواست آرمانی و سخت پسند ما، به حق، فیلم های خوب بیشتری را طلب می کند. ولی باید واقعیت های متکثر برای تولید فیلم خوب و مطلوب را در نظر بگیریم و سپس، این واقعیت ها را در کنار مطالبات آرمانگرایانه و روحیه ی سخت پسند خود قرار دهیم تا به وضعیتی متعادل در ارزیابی و نقد و تحلیلی عینی و عقلانی تر برسیم.
🔸بیست و دوم بهمن هزار و سیصد و نود و شش
@bultannews
✍️#اکبر_نبوی
1️⃣حال و احوال و روزگار #سینمای_ایران، شباهت عجیب و شگفتی با حال عمومی #مردم_ایران دارد.
در طول دستکم بیست سال گذشته، شرایط و وضع جامعه و نارسایی ها و مشکلات تلنبار شده بر هم و شکوه و گلایه های تند و تیز مردم، در همه ی ما به کرات این تصور را بوجود آورده است که: مردم بریده و خسته شده اند و دیگر میل و رغبت و شوقی برای حضور بانشاط و پر انگیزه در صحنه های عمومی و ملی کشور را ندارند. درست در چنین وضعیت روحی و تحلیلی و باوری، در یک راهپیمایی بیست و دوم بهمن، یک انتخابات ریاست جمهوری و ... مردم ایران حرکتی می کنند و نمایش قدرتمند و شگفتی از حضور انبوه و میلیونی از خود نشان می دهند که نه تنها ماها متحیر و شگفت زده، انگشت به دهان می مانیم، بلکه رسانه های جهانی و دشمنان ایران و ایرانی هم، از اینکه مدام برای شناخت مردم ایران دچار زحمت می شوند و تحلیل های شان رنگ می بازد، متعجب و عصبانی می شوند. آنها از #رفتار_پر_از_تعلیق_ملت_ایران، درمانده اند. نمی دانند این ملت را چگونه و با کدام رویکرد جامعه شناختی و روان شناختی ارزیابی و تحلیل کنند.
2️⃣ سینمای ایران هم، درست چنین وضعیتی دارد. وقتی همه ی ما از آن ناامید می شویم و چشم انداز آن را بیفروغ و کوتاه می بینیم، سینماگران کشور فیلم هایی می سازند که همه ی تحلیل های ما را از روند سینمای ایران و حیات آن، کاملا به هم می ریزد. تولیدات درخشان فیلم سازان ایرانی به ما یادآوری می کنند که قرار نیست، همه ی آثار سینمای ایران باشکوه و قدرتمند باشند. چنانچه در #هالیوود هم که سالانه بیش از هفتصد فیلم تولید می شود، چیزی کمتر از چهل فیلم خوب می توان یافت. بقیه ی آنها متوسط و لاغر و رنگ پریده اند.
مقایسه ی آماری دو سینمای ایران و آمریکا و سنجش میان تعداد فیلم خوب و متوسط ایرانی و آمریکایی، نشان می دهد که سینمای ایران وضعی به مراتب بهتر و مطلوبتر از هالیوود دارد. گرچه که خواست آرمانی و سخت پسند ما، به حق، فیلم های خوب بیشتری را طلب می کند. ولی باید واقعیت های متکثر برای تولید فیلم خوب و مطلوب را در نظر بگیریم و سپس، این واقعیت ها را در کنار مطالبات آرمانگرایانه و روحیه ی سخت پسند خود قرار دهیم تا به وضعیتی متعادل در ارزیابی و نقد و تحلیلی عینی و عقلانی تر برسیم.
🔸بیست و دوم بهمن هزار و سیصد و نود و شش
@bultannews
🎬💠اکنون، مساله فقط ابراهیم حاتمی کیا نیست
✍️#اکبر_نبوی
پس از سخنان #ابراهیم_حاتمی_کیا در مراسم اختتامیه ی سی و ششمین #جشنواره_فیلم_فجر، با خود می گفتم ایکاش ابراهیم آن حرف ها را نمی زد. به همین خاطر و دلایل دیگر، تصمیم نداشتم در باره ی آن چیزی بنویسم. اما پس از آنکه نوشته های ضد ملی و وطن فروشانه ی تعدادی از مخنثان را خواندم که ابراهیم را بهانه کرده اند و به مدافعان حرم و #سردار_بزرگ_ملی_سرلشکر_قاسم_سلیمانی می تازند و با کینه های شتری خود می خواهند از هر فرصتی استفاده کنند و از فرزندان غیرتمند و #حماسه_ساز_وطن انتقام بگیرند، با صدای بلند می گویم که امروز مساله و موضعِ اختلاف و دعوا، از ابراهیم حاتمی کیا گذشته است. امروز مساله و اختلاف، میان غیرت و بی غیرتی، ایران خواهی و وطن فروشی و آزادگی و ذلت است.
بنابراین سکوت و دم فروبستن و ژست بیطرفی گرفتن، تقویت و کمک به جریانی (ولو کوچک و حقیر و زبون) است که به هیچ اصل و بنیادی از امنیت و آرامش ایران و ایرانی باور ندارند. یاری به جریانی است که به معنای درست کلمه، نقش داعش های بزک کرده را برعهده گرفته اند.
#داعشی ها جسم #مدافعان_حرم را سر می برند، اینها اندیشه ی دفاع از حرم و انگیزه ی پاک #مدافعان_میهن را تیرباران می کنند. داعشی ها با جنایت های وحشیانه ی خود، می کوشند رعب و وحشت ایجاد کنند، اینها با جوسازی و جنجال رسانه ای و مجازی و ایجاد خفقان، می خواهند در دل جوان های حوزه های فرهنگی و هنری، آنچنان رُعب و وحشت و ترسی بوجود آورند که جرأت نکنند به موضوع های راهبردی و داستان هایی که به #امنیت_ملی_کشور کمک می کنند، نزدیک شوند.
⭕️حرف آخر که حرف اول است: داعشی ها نسبت به چنین مخنثانی، شرف دارند.
🔹در پست های آینده در این باره بیشتر خواهم نوشت.
🔸25 بهمن 1396
@Bultannews
✍️#اکبر_نبوی
پس از سخنان #ابراهیم_حاتمی_کیا در مراسم اختتامیه ی سی و ششمین #جشنواره_فیلم_فجر، با خود می گفتم ایکاش ابراهیم آن حرف ها را نمی زد. به همین خاطر و دلایل دیگر، تصمیم نداشتم در باره ی آن چیزی بنویسم. اما پس از آنکه نوشته های ضد ملی و وطن فروشانه ی تعدادی از مخنثان را خواندم که ابراهیم را بهانه کرده اند و به مدافعان حرم و #سردار_بزرگ_ملی_سرلشکر_قاسم_سلیمانی می تازند و با کینه های شتری خود می خواهند از هر فرصتی استفاده کنند و از فرزندان غیرتمند و #حماسه_ساز_وطن انتقام بگیرند، با صدای بلند می گویم که امروز مساله و موضعِ اختلاف و دعوا، از ابراهیم حاتمی کیا گذشته است. امروز مساله و اختلاف، میان غیرت و بی غیرتی، ایران خواهی و وطن فروشی و آزادگی و ذلت است.
بنابراین سکوت و دم فروبستن و ژست بیطرفی گرفتن، تقویت و کمک به جریانی (ولو کوچک و حقیر و زبون) است که به هیچ اصل و بنیادی از امنیت و آرامش ایران و ایرانی باور ندارند. یاری به جریانی است که به معنای درست کلمه، نقش داعش های بزک کرده را برعهده گرفته اند.
#داعشی ها جسم #مدافعان_حرم را سر می برند، اینها اندیشه ی دفاع از حرم و انگیزه ی پاک #مدافعان_میهن را تیرباران می کنند. داعشی ها با جنایت های وحشیانه ی خود، می کوشند رعب و وحشت ایجاد کنند، اینها با جوسازی و جنجال رسانه ای و مجازی و ایجاد خفقان، می خواهند در دل جوان های حوزه های فرهنگی و هنری، آنچنان رُعب و وحشت و ترسی بوجود آورند که جرأت نکنند به موضوع های راهبردی و داستان هایی که به #امنیت_ملی_کشور کمک می کنند، نزدیک شوند.
⭕️حرف آخر که حرف اول است: داعشی ها نسبت به چنین مخنثانی، شرف دارند.
🔹در پست های آینده در این باره بیشتر خواهم نوشت.
🔸25 بهمن 1396
@Bultannews
🎬💠تعارض گفتمانی میان قوای سه گانه و افکار عمومی
✍️#اکبر_نبوی
1️⃣ وقتی که به افکار عمومی و تمنا و مطالبات شان نگاه می کنیم، مشاهده می کنیم که زیر پرچم گفتمان عدالت خواهی، رفع تبعیض، مبارزه با هر نوع از فساد و بویژه فساد اقتصادی، ریشه کن شدن تبار گرایی، حاکم شدن شایسته سالاری، رونق تولید و کسب و کار، رفع تنگناهای اقتصادی و فقر و محرومیت و استضعاف، از بین بردن بسترها و علل رشد روسپیگری و مواد مخدر و... جزو اصلی ترین مطالباتی است که مردم از حاکمان دارند.
2️⃣ هنگامی که به سخنان مسوولان و بویژه آقای رییس جمهور و عناصر اصلی و کلیدی دولت محترم گوش می دهیم و یا مطالب و سخنرانی ها و مصاحبه های شان را می خوانیم، با تاسف می بینیم که در دنیای دیگری سیر می کنند. گفتمان و تمناهای شان، با گفتمان عدالت خواه افکار عمومی فاصله ای دور و دراز و شگفت انگیز و خطرناک دارد.
3️⃣ هر اندازه که میان گفتمان مردم و حاکمان (در قوای سه گانه) فاصله و شکاف بوجود آید، و درک متقابل میان آنها از بین برود، شاهد شکل گیری دو دنیای معرفتی و عاطفی و ضد هم در یک جغرافیای مشترک خواهیم بود. این جغرافیا (ایران) مشترک است، اما رویاهای دو گروه اصلی (مردم و مسوولان) متفاوت و متعارض. در چنین وضعیتی، جامعه استعداد خاص و خطرناکی برای از هم گسیختگی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی پیدا می کند.
4️⃣ رفع فوری خطر این گفتمان دو گانه، و حاکم شدن عینی و عملی گفتمان توده های مردم (عدالت خواهی) راهبردی ترین سیاست و اقدامی است که باید (برای حفظ یکپارچگی ایران عزیز و بقای همراه با سربلندی جمهوری اسلامی) در کوتاه ترین زمان ممکن، محقق شود.
🔸10 اسفند 1396
🌐bultannews
✍️#اکبر_نبوی
1️⃣ وقتی که به افکار عمومی و تمنا و مطالبات شان نگاه می کنیم، مشاهده می کنیم که زیر پرچم گفتمان عدالت خواهی، رفع تبعیض، مبارزه با هر نوع از فساد و بویژه فساد اقتصادی، ریشه کن شدن تبار گرایی، حاکم شدن شایسته سالاری، رونق تولید و کسب و کار، رفع تنگناهای اقتصادی و فقر و محرومیت و استضعاف، از بین بردن بسترها و علل رشد روسپیگری و مواد مخدر و... جزو اصلی ترین مطالباتی است که مردم از حاکمان دارند.
2️⃣ هنگامی که به سخنان مسوولان و بویژه آقای رییس جمهور و عناصر اصلی و کلیدی دولت محترم گوش می دهیم و یا مطالب و سخنرانی ها و مصاحبه های شان را می خوانیم، با تاسف می بینیم که در دنیای دیگری سیر می کنند. گفتمان و تمناهای شان، با گفتمان عدالت خواه افکار عمومی فاصله ای دور و دراز و شگفت انگیز و خطرناک دارد.
3️⃣ هر اندازه که میان گفتمان مردم و حاکمان (در قوای سه گانه) فاصله و شکاف بوجود آید، و درک متقابل میان آنها از بین برود، شاهد شکل گیری دو دنیای معرفتی و عاطفی و ضد هم در یک جغرافیای مشترک خواهیم بود. این جغرافیا (ایران) مشترک است، اما رویاهای دو گروه اصلی (مردم و مسوولان) متفاوت و متعارض. در چنین وضعیتی، جامعه استعداد خاص و خطرناکی برای از هم گسیختگی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی پیدا می کند.
4️⃣ رفع فوری خطر این گفتمان دو گانه، و حاکم شدن عینی و عملی گفتمان توده های مردم (عدالت خواهی) راهبردی ترین سیاست و اقدامی است که باید (برای حفظ یکپارچگی ایران عزیز و بقای همراه با سربلندی جمهوری اسلامی) در کوتاه ترین زمان ممکن، محقق شود.
🔸10 اسفند 1396
🌐bultannews
📚🔸گنجه ــ فرهنگ و ادبیات
🎬💠رضا امیرخانی، رَهِش و منِ خواننده
✍️#اکبر_نبوی
https://goo.gl/TiXD5r
درست است که این سرماخوردگی دوباره (در همین یک ماه) زمین گیرم کرده و از کارهای ام بازداشته است، اما این حُسن را دارد که توانستم رمان «رَهِش» آخرین اثر دوست عزیزم آقای #رضا_امیرخانی را بخوانم.
هنگامی که آثار پیشین یک نویسنده، برای ات خاطره ساز شده باشند و تو را کشیده باشند در جهان انسانی شخصیت های ریز و درشتی که نویسنده پرورانده است. وقتی که برخی از آثار او را نه یک بار، بلکه چند بار خوانده باشی و باز هم به دنبال فرصت و مجالی هستی تا یک بار دیگر به جهان آن داستان ها و شخصیت ها بروی و مطمئنی که دوباره خواندن اش، قند مکرر است و ... کاملا طبیعی است که اثر جدید آن نویسنده را با شور و شوقی افزون تر در دست می گیری و با اشتیاق می خوانی اش.
این وضعیت را من با خواندن خبر انتشار رمان «رهش» داشتم. بی تاب بودم برای تهیه و خواندن اش. براستی بودم، اصلا مبالغه نمی کنم.
و عجیب بود برایم جهان انسانی و مفاهیمی که «رهش» را ساخته اند. و عجیب تر، فوران احساسات و غلیان خشم و ناراحتی رضا امیرخانی از وضعِِ بی وضع شهری که از دید امیرخانی وارونه شده است: «ر ه ش». وارونگی و بی قواره گی زندگیِ جمعی و فردی و سایه های غول پیکر ساختمان های سرد و بی روحی که « هم/سایگی» را از شهر دزدیده و در چاه ویل خود به بند کشیده و مناسباتی را رقم زده اند که به هرچه می ماند، مگر به ارزش ها و روابط و مناسبات گرم انسانی و آدمیزادی. انگار به افسانه ها می ماند این سرما و یخبندانی که آنچه از سلام ها و چشم های پراز خنده ی مردمان شهر بوده را دزدیده و برای این اندک مانده های تُنُک هم، دندان تیز کرده و سم بر زمین می کوبد و همچو گاو نری رم کرده، ماغ می کشد. و شاید هم تاکید «ارمیا» در فصل پایانی رمان بر واژه ی «جانور» به همین زیست جانوریِ ناخواسته و تحمیلی، که ظاهر و باطن شهر را در برگرفته، اشارت داشته باشد.
با همه ی اینها، اما، رهش آن نبود که از امیرخانی توقع داشتم. با خود گفتم «#من_او» و «#قیدار» و حتی «#بیوطن» کجا و رهش کجا. تفاوتی بس شگرف و شگفت میان آن سه اثر با #رهش، چندان خود را به رخ می کشد که نمی توانی از زیر بار سنگین آن بِرَهی و آسوده بمانی.
رهش می توانست از جنس «#نفحات_نفت» باشد. یک پژوهش نگاری شیرین و جذاب و اثر گذار و ماندگار از نویسنده ای که جدی است و به تعبیر قرآنیِ «خُذِ الکِتابَ بِقُوَه» کتاب و قلم و سخن را محکم و با قدرت گرفته است. و قلم و گفتار، برای اش سرگرمی و تفریح و نوشتن برای نوشتن نیست. که نوشتن برای او، «چه نوشتن» و «چگونه نوشتن» و «چرا نوشتن» است. که این هر سه «چه» اگر در نهاد دل و جان رضا امیرخانی نبود، ادبیات پارسی گوهری چون «منِ او» را در آغوش نداشت تا به آن ببالد و در چشمان اش غروری از جنس صخره های بلند و ستبر، بدرخشید.
🔹نه. #رهش نتوانست تجربه ی شیرین و دلپذیر «من او» و «قیدار» را برایم زنده کند. کاش امیرخانی آن را در قالب یک پژوهش شهرنگارانه ی پر از هشدار و انذار و بیم و امید، منتشر می ساخت.
@Bultannews
🎬💠رضا امیرخانی، رَهِش و منِ خواننده
✍️#اکبر_نبوی
https://goo.gl/TiXD5r
درست است که این سرماخوردگی دوباره (در همین یک ماه) زمین گیرم کرده و از کارهای ام بازداشته است، اما این حُسن را دارد که توانستم رمان «رَهِش» آخرین اثر دوست عزیزم آقای #رضا_امیرخانی را بخوانم.
هنگامی که آثار پیشین یک نویسنده، برای ات خاطره ساز شده باشند و تو را کشیده باشند در جهان انسانی شخصیت های ریز و درشتی که نویسنده پرورانده است. وقتی که برخی از آثار او را نه یک بار، بلکه چند بار خوانده باشی و باز هم به دنبال فرصت و مجالی هستی تا یک بار دیگر به جهان آن داستان ها و شخصیت ها بروی و مطمئنی که دوباره خواندن اش، قند مکرر است و ... کاملا طبیعی است که اثر جدید آن نویسنده را با شور و شوقی افزون تر در دست می گیری و با اشتیاق می خوانی اش.
این وضعیت را من با خواندن خبر انتشار رمان «رهش» داشتم. بی تاب بودم برای تهیه و خواندن اش. براستی بودم، اصلا مبالغه نمی کنم.
و عجیب بود برایم جهان انسانی و مفاهیمی که «رهش» را ساخته اند. و عجیب تر، فوران احساسات و غلیان خشم و ناراحتی رضا امیرخانی از وضعِِ بی وضع شهری که از دید امیرخانی وارونه شده است: «ر ه ش». وارونگی و بی قواره گی زندگیِ جمعی و فردی و سایه های غول پیکر ساختمان های سرد و بی روحی که « هم/سایگی» را از شهر دزدیده و در چاه ویل خود به بند کشیده و مناسباتی را رقم زده اند که به هرچه می ماند، مگر به ارزش ها و روابط و مناسبات گرم انسانی و آدمیزادی. انگار به افسانه ها می ماند این سرما و یخبندانی که آنچه از سلام ها و چشم های پراز خنده ی مردمان شهر بوده را دزدیده و برای این اندک مانده های تُنُک هم، دندان تیز کرده و سم بر زمین می کوبد و همچو گاو نری رم کرده، ماغ می کشد. و شاید هم تاکید «ارمیا» در فصل پایانی رمان بر واژه ی «جانور» به همین زیست جانوریِ ناخواسته و تحمیلی، که ظاهر و باطن شهر را در برگرفته، اشارت داشته باشد.
با همه ی اینها، اما، رهش آن نبود که از امیرخانی توقع داشتم. با خود گفتم «#من_او» و «#قیدار» و حتی «#بیوطن» کجا و رهش کجا. تفاوتی بس شگرف و شگفت میان آن سه اثر با #رهش، چندان خود را به رخ می کشد که نمی توانی از زیر بار سنگین آن بِرَهی و آسوده بمانی.
رهش می توانست از جنس «#نفحات_نفت» باشد. یک پژوهش نگاری شیرین و جذاب و اثر گذار و ماندگار از نویسنده ای که جدی است و به تعبیر قرآنیِ «خُذِ الکِتابَ بِقُوَه» کتاب و قلم و سخن را محکم و با قدرت گرفته است. و قلم و گفتار، برای اش سرگرمی و تفریح و نوشتن برای نوشتن نیست. که نوشتن برای او، «چه نوشتن» و «چگونه نوشتن» و «چرا نوشتن» است. که این هر سه «چه» اگر در نهاد دل و جان رضا امیرخانی نبود، ادبیات پارسی گوهری چون «منِ او» را در آغوش نداشت تا به آن ببالد و در چشمان اش غروری از جنس صخره های بلند و ستبر، بدرخشید.
🔹نه. #رهش نتوانست تجربه ی شیرین و دلپذیر «من او» و «قیدار» را برایم زنده کند. کاش امیرخانی آن را در قالب یک پژوهش شهرنگارانه ی پر از هشدار و انذار و بیم و امید، منتشر می ساخت.
@Bultannews
🎬💠اف بر این نگاه پلشت و ضد ملی
✍️#اکبر_نبوی
https://goo.gl/fUM1cv
عرب ستیزی و دمیدن در آتش دشمنی میان ایرانی و عرب، خطر کوچکی نیست که بتوانیم براحتی بر آن چشم بپوشیم.
🔴 پان ایرانیسم همان قدر برای منافع و امنیت ملی خطرزا ست که پان عربیسم برای جهان و امت اسلامی و امنیت ایران.
#پان_ایرانیسم و #پان_عربیسم، از آبشخوری واحد می نوشند و هر دو محصول بذر مسمومی است که #استعمار_پیر_انگلیس چندین قرن برای به بارنشستن آن سرمایه گذاری و صبر کرده است و امروز به یمن فعالیت سنگین رسانه ای و افزایش دامنه ی شعوبیه گرایی کور ایرانی و تعصب اُمَوی و جاهلی عربی، بیش از هر زمان برای چیدن میوه ی آن امیدوار شده است.
🔴 فیلم کوتاهی که در زیر می بیند، یکی از نمونه های مشمئز کننده ای است که در زمین استعماری پان ایرانیسم بازی می کند.
🔹فرض می گیرم که سازندگان این فیلم کوتاه، از سر شور و غیرت و تعصب ناموسی آن را ساخته باشند.
🔹فرض می گیرم تحت تاثیر هیچ جریان تبلیغاتی قرار نگرفته و کاملا خودانگیخته این فیلم را ساخته اند.
🔹فرض می گیرم ...
اما درنتیجه ی زیان بار و ضد ملی آن هیچ تردیدی نیست. حتی فرض های متکثری هم که ممکن است در ذهن هر یک از ما بوجود آیند، نمی توانند این واقعیت را پنهان کنند که امروز بیش از هر زمان (در طی چهل سال گذشته) خطر مشترک پان ایرانیسم و پان عربیسم احساس می شود و هر اقدامی (حتی با نادانی در آمیخته با حسن نیت) که بر این آتش خانمان برانداز بدمد، جز خیانت معنا و مفهومی نخواهد داشت.
🔸8 فروردین 1397
به کانال تلگرامی بولتن نیوز بپیوندید👇👇👇👇
@BultanNews
✍️#اکبر_نبوی
https://goo.gl/fUM1cv
عرب ستیزی و دمیدن در آتش دشمنی میان ایرانی و عرب، خطر کوچکی نیست که بتوانیم براحتی بر آن چشم بپوشیم.
🔴 پان ایرانیسم همان قدر برای منافع و امنیت ملی خطرزا ست که پان عربیسم برای جهان و امت اسلامی و امنیت ایران.
#پان_ایرانیسم و #پان_عربیسم، از آبشخوری واحد می نوشند و هر دو محصول بذر مسمومی است که #استعمار_پیر_انگلیس چندین قرن برای به بارنشستن آن سرمایه گذاری و صبر کرده است و امروز به یمن فعالیت سنگین رسانه ای و افزایش دامنه ی شعوبیه گرایی کور ایرانی و تعصب اُمَوی و جاهلی عربی، بیش از هر زمان برای چیدن میوه ی آن امیدوار شده است.
🔴 فیلم کوتاهی که در زیر می بیند، یکی از نمونه های مشمئز کننده ای است که در زمین استعماری پان ایرانیسم بازی می کند.
🔹فرض می گیرم که سازندگان این فیلم کوتاه، از سر شور و غیرت و تعصب ناموسی آن را ساخته باشند.
🔹فرض می گیرم تحت تاثیر هیچ جریان تبلیغاتی قرار نگرفته و کاملا خودانگیخته این فیلم را ساخته اند.
🔹فرض می گیرم ...
اما درنتیجه ی زیان بار و ضد ملی آن هیچ تردیدی نیست. حتی فرض های متکثری هم که ممکن است در ذهن هر یک از ما بوجود آیند، نمی توانند این واقعیت را پنهان کنند که امروز بیش از هر زمان (در طی چهل سال گذشته) خطر مشترک پان ایرانیسم و پان عربیسم احساس می شود و هر اقدامی (حتی با نادانی در آمیخته با حسن نیت) که بر این آتش خانمان برانداز بدمد، جز خیانت معنا و مفهومی نخواهد داشت.
🔸8 فروردین 1397
به کانال تلگرامی بولتن نیوز بپیوندید👇👇👇👇
@BultanNews
Telegram
attach 📎