📚 چگونه کتاب چاپ کنيم!
—---------------------—
مرتضي رويتوند/طنزنویس
شما يادتان نميآيد، خيلي سال پيش، ما تعدادي نويسنده و شاعر داشتيم و تعداد محدودي هم #ناشر. تقريبا تعادلي بين تعداد کتابهاي چاپشده و مؤسسههاي انتشاراتي وجود داشت اما اين روزها از آنجايي که 67 درصد مردم، شاعر و نويسنده هستند (بقيه هم بازيگر)، دنياي چاپ کتاب متحول شده است. اگر شما شاعر يا نويسندهاي مطرح هستيد که خيلي ماجرا پيچيده نيست، شما کتاب مينويسيد و کسي نميخرد؛ به همين سادگي. حالا اگر کتاب هم فروش خوبي کرد، ناشر مبلغ کمي در حد چنددرصد از فروش به شما ميدهد که براي نوشتن کتاب بعديتان، چند خودکار و مقداري کاغذ داشته باشيد. اگر شما نويسنده يا شاعري گمنام هستيد و کتاباولي، پيشنهادم به شما اين است که کتاب چاپ نکنيد! اما اگر عزمتان براي چاپ کتاب، جزم است، شما را راهنمايي خواهم کرد.اگر از تعداد محدودي انتشاراتي بگذريم که سازوکار مشخصي براي چاپ کتاب دارند، بقيه کمي عجيب هستند. بگذاريد برايتان بگويم؛ شما نوشتههايتان را دستتان ميگيريد و ميرويد به يک انتشاراتي. طبيعتا روز اول، مدير مربوطه پاسخگو نيست و در جلسهاي مهم حضور دارد. شما ميدانيد که 97 درصد وقت يک مدير موفق در هر مؤسسهاي در جلسههاي مهم صرف ميشود. فرض کنيد شما بيکار هستيد و فردا هم به همان انتشاراتي ميرويد اما اي دل غافل، مدير مربوطه همين الان از مؤسسه خارج شده است. شما هم که بيکار، روز بعد هم ميرويد که از بدِ روزگار، آن روز پنجشنبه است و مؤسسه تعطيل. شما هم که سماجت خاصي در انتشار کتاب خود داريد و ميدانيد کتاب شما ميتواند دنيا را متحول کند، شنبه به انتشاراتي ميرويد و اگر خوششانس باشيد، مدير مربوطه در مؤسسه حضور دارد. شما سلام ميکنيد و او سرش در کاغذهاي روي ميز است؛ شما خودتان را معرفي ميکنيد، او سرش روي کاغذهاي روي ميز است؛ شما از کتابتان ميگوييد و او همچنان سرش روي کاغذهاي روي ميز است. خلاصه درحاليکه سرش روي کاغذهاي روي ميز است؛ يا مطالب شما را ميگيرد يا ميگويد به فلان ايميل، بفرستيد. شما شاد و شنگول درحاليکه ديگر خود را همرده با ويکتور هوگو ميدانيد، به خانه ميرويد. يک هفته، دندان روي جگر ميگذاريد و سراغي از کتاب خود نميگيريد. پس از يک هفته با مؤسسه تماس ميگيريد؛ احتمال قريببهيقين، تلفن، روي پيغامگير است. چند روز تماس ميگيريد و روي همه شمارههاي داخلي مؤسسه پيغام ميگذاريد. همانطور که عرض کردم، فرض بر آن است که شما بيکار هستيد؛ پس يک روز تصميم ميگيريد خودتان به مؤسسه تشريف ببريد. طبيعتا مدير مربوطه در جلسه است. شما را به مدير ديگري حواله ميکنند و اگر او در جلسه نباشد به شما خواهد گفت: کتاب شما در دست بررسي بوده و چون تعداد کتابها زياد است، چند ماه ديگر نوبت به کتاب شما ميرسد. سرتان را درد نياورم، چند ماه بعد ميرويد و سرتان را به سقف ميکوبند؛ ايرادي، نکتهاي، چيزي ميآورند و ميگويند: متأسفانه نميتوانيم با شما همکاري کنيم. مورد داشتهايم که به نويسندهاي گفتهاند نوشتههاي شما ايراد وزني دارند و بهتر است کتاب «عروض و قافيه» استاد سيروس شميسا را مطالعه کنيد؛ غافل از اينکه، نوشته اين بنده خدا اصلا رمان بوده است، نه شعر. اين ماجرا اصلا عجيب نيست، از اين عجيبتر هم داريم. برخي انتشاراتيها روش جالبي دارند؛ ميگويند هزينه کتاب از شما، چاپ از ما. اينها خيلي با محتوا کاري ندارند؛ نوشتههاي شما را ميگيرند، چند ميليوني پول گرفته و مدتي بعد، کتابها را به شما تحويل ميدهند و نوبت شماست که چون کتابفروشي دورهگرد، بگرديد و کتاب خود را توزيع کنيد. برخي انتشاراتيها هم پول جدا ميگيرند و کار توزيع را هم انجام ميدهند که البته برخي بهصورت صوري، کتاب را توزيع کرده و به نويسنده بختبرگشته ميگويند ما کتابت را توزيع کرديم اما در حقيقت احتمالا کتابهاي موردنظر يا در انبار ناشر ميمانند يا خمير ميشوند يا اصلا از اولش هم چاپ نشدهاند. ناشران منصفتر، نيم، يکسوم يا دوسوم هزينه کتاب را از نويسنده ميگيرند.
تازگيها ميگويند، سبکي هم اختراع شده است که ميشود نامش را گذاشت «نتورک پابليشينگ». به اين صورت که ناشر ميگويد، اگر يک نويسنده بياوري که ما کتابش را چاپ کنيم، فلاندرصد تخفيف ميگيري، اگر دو نفر بياوري، فلاندرصد تخفيف. خلاصه نوعي خاصي از نتورک مارکتينگ هم در بازار کتاب ايجاد شده است.
سبکهاي ديگري هم براي چاپ #کتاب وجود دارد که فرصت براي ارائه آن، وجود ندارد.
—------------------
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
📚 چگونه کتاب چاپ کنيم!
—---------------------—
مرتضي رويتوند/طنزنویس
شما يادتان نميآيد، خيلي سال پيش، ما تعدادي نويسنده و شاعر داشتيم و تعداد محدودي هم #ناشر. تقريبا تعادلي بين تعداد کتابهاي چاپشده و مؤسسههاي انتشاراتي وجود داشت اما اين روزها از آنجايي که 67 درصد مردم، شاعر و نويسنده هستند (بقيه هم بازيگر)، دنياي چاپ کتاب متحول شده است. اگر شما شاعر يا نويسندهاي مطرح هستيد که خيلي ماجرا پيچيده نيست، شما کتاب مينويسيد و کسي نميخرد؛ به همين سادگي. حالا اگر کتاب هم فروش خوبي کرد، ناشر مبلغ کمي در حد چنددرصد از فروش به شما ميدهد که براي نوشتن کتاب بعديتان، چند خودکار و مقداري کاغذ داشته باشيد. اگر شما نويسنده يا شاعري گمنام هستيد و کتاباولي، پيشنهادم به شما اين است که کتاب چاپ نکنيد! اما اگر عزمتان براي چاپ کتاب، جزم است، شما را راهنمايي خواهم کرد.اگر از تعداد محدودي انتشاراتي بگذريم که سازوکار مشخصي براي چاپ کتاب دارند، بقيه کمي عجيب هستند. بگذاريد برايتان بگويم؛ شما نوشتههايتان را دستتان ميگيريد و ميرويد به يک انتشاراتي. طبيعتا روز اول، مدير مربوطه پاسخگو نيست و در جلسهاي مهم حضور دارد. شما ميدانيد که 97 درصد وقت يک مدير موفق در هر مؤسسهاي در جلسههاي مهم صرف ميشود. فرض کنيد شما بيکار هستيد و فردا هم به همان انتشاراتي ميرويد اما اي دل غافل، مدير مربوطه همين الان از مؤسسه خارج شده است. شما هم که بيکار، روز بعد هم ميرويد که از بدِ روزگار، آن روز پنجشنبه است و مؤسسه تعطيل. شما هم که سماجت خاصي در انتشار کتاب خود داريد و ميدانيد کتاب شما ميتواند دنيا را متحول کند، شنبه به انتشاراتي ميرويد و اگر خوششانس باشيد، مدير مربوطه در مؤسسه حضور دارد. شما سلام ميکنيد و او سرش در کاغذهاي روي ميز است؛ شما خودتان را معرفي ميکنيد، او سرش روي کاغذهاي روي ميز است؛ شما از کتابتان ميگوييد و او همچنان سرش روي کاغذهاي روي ميز است. خلاصه درحاليکه سرش روي کاغذهاي روي ميز است؛ يا مطالب شما را ميگيرد يا ميگويد به فلان ايميل، بفرستيد. شما شاد و شنگول درحاليکه ديگر خود را همرده با ويکتور هوگو ميدانيد، به خانه ميرويد. يک هفته، دندان روي جگر ميگذاريد و سراغي از کتاب خود نميگيريد. پس از يک هفته با مؤسسه تماس ميگيريد؛ احتمال قريببهيقين، تلفن، روي پيغامگير است. چند روز تماس ميگيريد و روي همه شمارههاي داخلي مؤسسه پيغام ميگذاريد. همانطور که عرض کردم، فرض بر آن است که شما بيکار هستيد؛ پس يک روز تصميم ميگيريد خودتان به مؤسسه تشريف ببريد. طبيعتا مدير مربوطه در جلسه است. شما را به مدير ديگري حواله ميکنند و اگر او در جلسه نباشد به شما خواهد گفت: کتاب شما در دست بررسي بوده و چون تعداد کتابها زياد است، چند ماه ديگر نوبت به کتاب شما ميرسد. سرتان را درد نياورم، چند ماه بعد ميرويد و سرتان را به سقف ميکوبند؛ ايرادي، نکتهاي، چيزي ميآورند و ميگويند: متأسفانه نميتوانيم با شما همکاري کنيم. مورد داشتهايم که به نويسندهاي گفتهاند نوشتههاي شما ايراد وزني دارند و بهتر است کتاب «عروض و قافيه» استاد سيروس شميسا را مطالعه کنيد؛ غافل از اينکه، نوشته اين بنده خدا اصلا رمان بوده است، نه شعر. اين ماجرا اصلا عجيب نيست، از اين عجيبتر هم داريم. برخي انتشاراتيها روش جالبي دارند؛ ميگويند هزينه کتاب از شما، چاپ از ما. اينها خيلي با محتوا کاري ندارند؛ نوشتههاي شما را ميگيرند، چند ميليوني پول گرفته و مدتي بعد، کتابها را به شما تحويل ميدهند و نوبت شماست که چون کتابفروشي دورهگرد، بگرديد و کتاب خود را توزيع کنيد. برخي انتشاراتيها هم پول جدا ميگيرند و کار توزيع را هم انجام ميدهند که البته برخي بهصورت صوري، کتاب را توزيع کرده و به نويسنده بختبرگشته ميگويند ما کتابت را توزيع کرديم اما در حقيقت احتمالا کتابهاي موردنظر يا در انبار ناشر ميمانند يا خمير ميشوند يا اصلا از اولش هم چاپ نشدهاند. ناشران منصفتر، نيم، يکسوم يا دوسوم هزينه کتاب را از نويسنده ميگيرند.
تازگيها ميگويند، سبکي هم اختراع شده است که ميشود نامش را گذاشت «نتورک پابليشينگ». به اين صورت که ناشر ميگويد، اگر يک نويسنده بياوري که ما کتابش را چاپ کنيم، فلاندرصد تخفيف ميگيري، اگر دو نفر بياوري، فلاندرصد تخفيف. خلاصه نوعي خاصي از نتورک مارکتينگ هم در بازار کتاب ايجاد شده است.
سبکهاي ديگري هم براي چاپ #کتاب وجود دارد که فرصت براي ارائه آن، وجود ندارد.
—------------------
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
📚 حال نشر دانشگاهي خوب نيست
—----------------------------
در نشست «بررسی نقش #استاد، #دانشجو و #ناشر در توسعه علمی دانشگاهها» گفته شد: وضعیت #کتاب و نشر دانشگاهی ما خوب نیست و ناشران به تنهایی نمیتوانند کاری انجام دهند.
به گزارش ایسنا، نشست «بررسی نقش استاد، دانشجو و ناشر در توسعه علمی دانشگاهها» در قالب چهارمین نشست از سلسله نشستهای «فصل سخن» از سوی معاونت فرهنگی دفتر مطالعات فرهنگی جهاددانشگاهی و سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی با حضور جمعی از ناشران دانشگاهی در خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) برگزار شد.
در ابتدای این نشست سیدمهدی صادقینژاد - پژوهشگر و عضو کمیسیون آموزش و پژوهش و توسعه انجمن فرهنگی ناشران دانشگاهی - با اشاره به انتشار نسخه پی دی اف(pdf) کتابها بدون رعایت حقوق ناشر و پدیدآورنده در کانالهای تلگرامی و سایر شبکههای اجتماعی گفت: این مسئله و پایین آمدن سطح مطالعه مشکلاتی را برای پدیدآورندگان به وجود آورده است که نسبت به کار دلسرد میشوند و از طرفی از جانب نهادهای ذیصلاح قوانینی در نظر گرفته نشده است.
سیدعباس حسینینیک - مدیرمسئول انتشارات مجد و بازرس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران- نیز درباره جنبههای حقوقی و اخلاقی مسئله ذکرشده گفت: سوال اصلی این است که توزیع فایل کتاب در تلگرام یک خدمت است یا خیانت؟ برخی از کانالها هدفشان خدمت به کتابخوانی است، حتی در این کانالها خبری از تبلیغ نیست، اما بخشی از آنها نیز کاسبکارانه است. آنچه اخلاق و حقوق ما بر آن تأکید داشته این است که پدیدآورندگان آثار علمی، ادبی و هنری از جنبههای مادی و معنوی حمایت شوند.
او با اشاره به کنوانسیون برن گفت: این کنوانسیون در سال ۱۸۷۶تدوین شده است. در آن زمان کسی به فکر حقوق مالکیت فکری در ایران به خاطر وضعیت اجتماعی کشور نبود. در سال ۱۳۴۸، ۱۳۵۹و ۱۳۸۲قوانینی برای مالکیت فکری در ایران تصویب شد، اخیرا نیز درباره کتابسازی قوانینی تصویب شده است.
مدیرمسئول انتشارات مجد با بیان اینکه حقوق مالکیت فکری انحصار ایجاد میکند، گفت: حقوقدانان خارجی و فقها برای پیشگیری از این انحصار راهحلهای مختلفی را ارائه کردهاند. به همین خاطر بحث استثنائات بر کنوانسیون برن در سال ۱۸۸۶مطرح شده که حبس علم صورت نگیرد، مانند نقل قول، که نقل قول، تقریظ، حاشیهنویسی و نقد کتاب به نحو عرفی است. همچنین استثنای دیگر بحث زمان است. مالکیت فکری بر پیشرفت بشر تأثیرگذار بوده است. ادامه مطلب https://eduarticle.me/?p=2831
—---------------------------—
🌟 کانال مقاله ها وخبرهای آموزشی و فرهنگی🌟👇
https://telegram.me/joinchat/BLf0qT5oqnlU7BbDAeE3WA
—----------------------------
در نشست «بررسی نقش #استاد، #دانشجو و #ناشر در توسعه علمی دانشگاهها» گفته شد: وضعیت #کتاب و نشر دانشگاهی ما خوب نیست و ناشران به تنهایی نمیتوانند کاری انجام دهند.
به گزارش ایسنا، نشست «بررسی نقش استاد، دانشجو و ناشر در توسعه علمی دانشگاهها» در قالب چهارمین نشست از سلسله نشستهای «فصل سخن» از سوی معاونت فرهنگی دفتر مطالعات فرهنگی جهاددانشگاهی و سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی با حضور جمعی از ناشران دانشگاهی در خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) برگزار شد.
در ابتدای این نشست سیدمهدی صادقینژاد - پژوهشگر و عضو کمیسیون آموزش و پژوهش و توسعه انجمن فرهنگی ناشران دانشگاهی - با اشاره به انتشار نسخه پی دی اف(pdf) کتابها بدون رعایت حقوق ناشر و پدیدآورنده در کانالهای تلگرامی و سایر شبکههای اجتماعی گفت: این مسئله و پایین آمدن سطح مطالعه مشکلاتی را برای پدیدآورندگان به وجود آورده است که نسبت به کار دلسرد میشوند و از طرفی از جانب نهادهای ذیصلاح قوانینی در نظر گرفته نشده است.
سیدعباس حسینینیک - مدیرمسئول انتشارات مجد و بازرس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران- نیز درباره جنبههای حقوقی و اخلاقی مسئله ذکرشده گفت: سوال اصلی این است که توزیع فایل کتاب در تلگرام یک خدمت است یا خیانت؟ برخی از کانالها هدفشان خدمت به کتابخوانی است، حتی در این کانالها خبری از تبلیغ نیست، اما بخشی از آنها نیز کاسبکارانه است. آنچه اخلاق و حقوق ما بر آن تأکید داشته این است که پدیدآورندگان آثار علمی، ادبی و هنری از جنبههای مادی و معنوی حمایت شوند.
او با اشاره به کنوانسیون برن گفت: این کنوانسیون در سال ۱۸۷۶تدوین شده است. در آن زمان کسی به فکر حقوق مالکیت فکری در ایران به خاطر وضعیت اجتماعی کشور نبود. در سال ۱۳۴۸، ۱۳۵۹و ۱۳۸۲قوانینی برای مالکیت فکری در ایران تصویب شد، اخیرا نیز درباره کتابسازی قوانینی تصویب شده است.
مدیرمسئول انتشارات مجد با بیان اینکه حقوق مالکیت فکری انحصار ایجاد میکند، گفت: حقوقدانان خارجی و فقها برای پیشگیری از این انحصار راهحلهای مختلفی را ارائه کردهاند. به همین خاطر بحث استثنائات بر کنوانسیون برن در سال ۱۸۸۶مطرح شده که حبس علم صورت نگیرد، مانند نقل قول، که نقل قول، تقریظ، حاشیهنویسی و نقد کتاب به نحو عرفی است. همچنین استثنای دیگر بحث زمان است. مالکیت فکری بر پیشرفت بشر تأثیرگذار بوده است. ادامه مطلب https://eduarticle.me/?p=2831
—---------------------------—
🌟 کانال مقاله ها وخبرهای آموزشی و فرهنگی🌟👇
https://telegram.me/joinchat/BLf0qT5oqnlU7BbDAeE3WA
بانک مقاله های آموزشی و فرهنگی
حال نشر دانشگاهی خوب نیست
در نشست «بررسی نقش استاد، دانشجو و ناشر در توسعه علمی دانشگاهها» گفته شد: وضعیت کتاب و نشر دانشگاهی ما خوب نیست و ناشران به تنهایی نمیتوانند کاری انجام دهند. به گزارش ایسنا، نشست «بررسی نقش استاد، د