🔵کمپين «بودجه عادلانه» به ايستگاه آخر رسيد
—-------------------
🔶3 میلیون تومان، کف یک #حقوق عادلانه است
اعتراضات پيرامون بودجه آموزشوپرورش در لايحه #بودجه 96، سرانجام 110 هزار #معلم و فرهنگي را بسيج کرد تا در کارزاري مدني به فرايند اختصاص بودجه حداقلي براي اين وزارتخانه اعتراض کنند؛ کارزاري که از سه هفته پيش بهراه افتاد، درواقع همگرايي معلمان و فرهنگيان به بودجه پيشنهادي دولت براي #وزارت_آموزشوپرورش بود که توانست اقبال عمومي را جلب کند. نقش ويژه شبکههاي اجتماعي در سروساماندادن به اين پويش مدني توانست، کمپين «بودجه عادلانه» را به يکي از فراگيرترين کارزارهاي مجازي تبديل کند که پايش به مجلس هم کشيده شد. دو روز پيش بود که جمعي از فرهنگيان از استانهاي مختلف کشور به مجلس شوراي اسلامي رفتند تا صداي معلمان را به گوش نمايندگان مجلس برسانند. تحويل امضاها و گفتوگو درباره ضرورت ايجاد اصلاحاتي در بودجه آموزشوپرورش از جمله مواردي بود که در ديدار فرهنگيان با نمايندگان مجلس مطرح شد. فعالان صنفي معلمان ميگويند با وجود استقبال خوب نمايندگان مجلس از افزايش بودجه آموزشوپرورش، بهنظر ميرسد، همچنان نميتوان به اقدام دولت درباره افزايش بودجه خوشبين بود. اين درحالي است که در صورت عدم استقبال دولت از افزايش بودجه آموزشوپرورش، با توجه به بار مالياي که افزايش بودجه بهدنبال خواهد داشت، شوراي نگهبان نيز با افزايش آن مخالفت خواهد کرد.
🔶 110 هزار نفري که به کمپين پيوستند
اين پويش مدني که از حدود يک ماه قبل از سوي تعدادي از #معلمان و فعالان صنفي ايجاد شده بود، نسبت به بودجه پيشنهادي دولت براي وزارت آموزشوپرورش اعتراض داشت. آنچنان که گزارشها نشان ميدهند، سهم اعتبارات وزارت آموزشوپرورش در لايحه سال آينده، حدود 33 هزار و 480 ميليارد ريال است؛ اين عدد بيانگر آن است که در مقايسه با کل بودجه سال 96، سهم آموزشوپرورش از کل بودجه عمومي دولت، کمتر از 10 درصد بوده درحاليکه دستکم بايد در حدود 15 درصد باشد. معلمان ميگويند، باوجود افزايش حدود 10,5 درصدي اعتبارات نسبت به سال 95، سهم آموزشوپرورش از بودجه عمومي دولت در سال آينده، نسبت به سالهاي 94 و 95 کاهش نيز داشته و اين موضوع بيش از هرچيز، تداوم نگاهي را نشان ميدهد که براي آموزشوپرورش، اولويتي را در سياستگذاريهاي کلان کشور قائل نيست.
کمپين «بودجه عادلانه» درواقع دو موضوع مهم يعني «افزايش حقوق معلمان» و «بهبود کيفيت آموزش در مدارس» را مورد توجه قرار داد؛ مواردي که ميتواند با توجه به اولويتهاي آموزشي در ساختار آموزشوپرورش و تلاش براي بهبود کيفيت ارائه خدمات آموزشي در سطح کلان مورد توجه قرار گيرند. با اين همه، عدم موفقيت وزارت آموزشوپرورش در چانهزني براي افزايش بودجه باعث شد تا فرهنگيان خود دست به کار شوند و در يک اقدام مدني، نسبت به بودجه پيشنهادي اعتراض کنند.
فعالان صنفي معلمان، يکي از دلايل ايجاد اين کمپين را تلاش براي بالابردن قدرت چانهزني آموزش و پرورش براي افزايش بودجه پيشنهادي ميدانستند و معتقدند چنانچه آموزشوپرورش، خود را ناتوان در چانهزني براي افزايش بودجه ببيند، بهدنبال راهکارهايي براي تأمين کسري بودجه خود خواهد بود. آنها با درنظرگرفتن مطالبات انباشتهشده فرهنگيان بر اين باورند که، بودجهاي که تقريبا در پايان هر سال، اضافه بر بودجه مصوب از سوي دولت در اختيار اين نهاد قرار ميگيرد، بيشتر براي پرداخت مطالبات معوق حقوقي نظير پاداش بازنشستگان، حقالتدريسها و... خواهد بود. از اين رو، نهتنها نميتوان انتظار داشت که دولت، بودجهاي را افزون بر بودجه مصوب براي فعاليتهاي کيفيتبخشي و عدالت آموزشي به اين نهاد اختصاص دهد بلکه بعيد نيست همان مقدار بودجه اندکي که براي چنين فعاليتهايي در لايحه بودجه ديده شده است، صرف موارد ديگري از جمله مطالباتِ انباشته شود.
🔶حداقل حقوق معلم بايد 3 ميليون تومان باشد
کمپين «بودجه عادلانه» در راستاي مطالبه جدي معلمان از مجلس درباره لايحه پيشنهادي براي بودجه 96 آموزشوپرورش، در کانالهاي تلگرامي و شبکههاي اجتماعي راهاندازي شد. 110هزار نفر از #فرهنگيان بهصورت مجازي به اين کارزار مدني پيوستند و ادامه 👇🏾
—-------------------
🔶3 میلیون تومان، کف یک #حقوق عادلانه است
اعتراضات پيرامون بودجه آموزشوپرورش در لايحه #بودجه 96، سرانجام 110 هزار #معلم و فرهنگي را بسيج کرد تا در کارزاري مدني به فرايند اختصاص بودجه حداقلي براي اين وزارتخانه اعتراض کنند؛ کارزاري که از سه هفته پيش بهراه افتاد، درواقع همگرايي معلمان و فرهنگيان به بودجه پيشنهادي دولت براي #وزارت_آموزشوپرورش بود که توانست اقبال عمومي را جلب کند. نقش ويژه شبکههاي اجتماعي در سروساماندادن به اين پويش مدني توانست، کمپين «بودجه عادلانه» را به يکي از فراگيرترين کارزارهاي مجازي تبديل کند که پايش به مجلس هم کشيده شد. دو روز پيش بود که جمعي از فرهنگيان از استانهاي مختلف کشور به مجلس شوراي اسلامي رفتند تا صداي معلمان را به گوش نمايندگان مجلس برسانند. تحويل امضاها و گفتوگو درباره ضرورت ايجاد اصلاحاتي در بودجه آموزشوپرورش از جمله مواردي بود که در ديدار فرهنگيان با نمايندگان مجلس مطرح شد. فعالان صنفي معلمان ميگويند با وجود استقبال خوب نمايندگان مجلس از افزايش بودجه آموزشوپرورش، بهنظر ميرسد، همچنان نميتوان به اقدام دولت درباره افزايش بودجه خوشبين بود. اين درحالي است که در صورت عدم استقبال دولت از افزايش بودجه آموزشوپرورش، با توجه به بار مالياي که افزايش بودجه بهدنبال خواهد داشت، شوراي نگهبان نيز با افزايش آن مخالفت خواهد کرد.
🔶 110 هزار نفري که به کمپين پيوستند
اين پويش مدني که از حدود يک ماه قبل از سوي تعدادي از #معلمان و فعالان صنفي ايجاد شده بود، نسبت به بودجه پيشنهادي دولت براي وزارت آموزشوپرورش اعتراض داشت. آنچنان که گزارشها نشان ميدهند، سهم اعتبارات وزارت آموزشوپرورش در لايحه سال آينده، حدود 33 هزار و 480 ميليارد ريال است؛ اين عدد بيانگر آن است که در مقايسه با کل بودجه سال 96، سهم آموزشوپرورش از کل بودجه عمومي دولت، کمتر از 10 درصد بوده درحاليکه دستکم بايد در حدود 15 درصد باشد. معلمان ميگويند، باوجود افزايش حدود 10,5 درصدي اعتبارات نسبت به سال 95، سهم آموزشوپرورش از بودجه عمومي دولت در سال آينده، نسبت به سالهاي 94 و 95 کاهش نيز داشته و اين موضوع بيش از هرچيز، تداوم نگاهي را نشان ميدهد که براي آموزشوپرورش، اولويتي را در سياستگذاريهاي کلان کشور قائل نيست.
کمپين «بودجه عادلانه» درواقع دو موضوع مهم يعني «افزايش حقوق معلمان» و «بهبود کيفيت آموزش در مدارس» را مورد توجه قرار داد؛ مواردي که ميتواند با توجه به اولويتهاي آموزشي در ساختار آموزشوپرورش و تلاش براي بهبود کيفيت ارائه خدمات آموزشي در سطح کلان مورد توجه قرار گيرند. با اين همه، عدم موفقيت وزارت آموزشوپرورش در چانهزني براي افزايش بودجه باعث شد تا فرهنگيان خود دست به کار شوند و در يک اقدام مدني، نسبت به بودجه پيشنهادي اعتراض کنند.
فعالان صنفي معلمان، يکي از دلايل ايجاد اين کمپين را تلاش براي بالابردن قدرت چانهزني آموزش و پرورش براي افزايش بودجه پيشنهادي ميدانستند و معتقدند چنانچه آموزشوپرورش، خود را ناتوان در چانهزني براي افزايش بودجه ببيند، بهدنبال راهکارهايي براي تأمين کسري بودجه خود خواهد بود. آنها با درنظرگرفتن مطالبات انباشتهشده فرهنگيان بر اين باورند که، بودجهاي که تقريبا در پايان هر سال، اضافه بر بودجه مصوب از سوي دولت در اختيار اين نهاد قرار ميگيرد، بيشتر براي پرداخت مطالبات معوق حقوقي نظير پاداش بازنشستگان، حقالتدريسها و... خواهد بود. از اين رو، نهتنها نميتوان انتظار داشت که دولت، بودجهاي را افزون بر بودجه مصوب براي فعاليتهاي کيفيتبخشي و عدالت آموزشي به اين نهاد اختصاص دهد بلکه بعيد نيست همان مقدار بودجه اندکي که براي چنين فعاليتهايي در لايحه بودجه ديده شده است، صرف موارد ديگري از جمله مطالباتِ انباشته شود.
🔶حداقل حقوق معلم بايد 3 ميليون تومان باشد
کمپين «بودجه عادلانه» در راستاي مطالبه جدي معلمان از مجلس درباره لايحه پيشنهادي براي بودجه 96 آموزشوپرورش، در کانالهاي تلگرامي و شبکههاي اجتماعي راهاندازي شد. 110هزار نفر از #فرهنگيان بهصورت مجازي به اين کارزار مدني پيوستند و ادامه 👇🏾
⬇️ ديده و شنيده شدن، بالاترين مطالبه فرهنگيان
—-------------------
وحيد ميرشکار
مطالبهگري #معلمان در فرايندهاي آسانسازي و ايمني شرايط شغلي، در توجه به سيستم حاکم تعريف ميشود. متأسفانه، پس از بيان خواستههاي معيشتي و شغلي واکنش مفيد و مؤثري از جانب دولتمردان و طراحان اقتصادي و آموزشي کشور دريافت نشد.
اين ناديدهانگاري علاوه بر اينکه در نظر بسياري از #فرهنگيان اشتياق به انجام وظايف شغلي را کاهش داده، حس اضافيبودن را نيز در آنها تلقين کرده است.
مطالبات معلمان از ابتدا بر محوريت رفاه و بهبود شرايط معيشت در ميان فرهنگيان درک شد و با واکاوي کارشناسان اجتماعي به شرايط حسي و رواني کار پيوند خورد؛ خواستهاي که درگيري معلم را از سطح مطالبات فردي به خواستههاي اجتماعي تعميم داد. شرايط کيفي و کمي آموزش با تأثير از کيفيت جامعه بر زندگي معلمان سايه خود را گستراند و در رفتار دستاندرکاران و برنامهريزان آموزش اين سايه را سنگينتر نمودار کرد. داستان اعتراضات معلمان، آغاز فرايند مطالبهگري را در آنها پروراند.
در ميان اين مطالبات، توجه به معيشت جايگاه ويژهاي را در ذهن و اراده فرهنگيان بهخود اختصاص داده است. خواستهها و مطالبات فرهنگيان را در توجه به آموزش رايگان و کيفي با اصلاح ساختاري در نگرش فرادستان و تدوينگران بالادست آموزشوپرورش، عملکرد کارآمد مبتنيبر امنيت شغلي در نيروهاي رسمي، پيماني و قراردادي، بهبود سريع وضعيت بيمههاي حمايتي، رفع تبعیضهاي بهوجودآمده شاغلان و بازنشستگان آموزشوپرورش با شاغلان ديگر وزارتخانهها و ارگانهاي دولتي، رفع خشونتهاي رفتاري و شخصيتي نسبت به عوامل سهگانه آموزش (معلم، شاگرد و والدين)، تأمين بودجه لازم مدارس برای تهيه اقلام مورد نياز و ايجاد بسترسازي مناسب آموزشي در مدارس و نگاهي دوستانه به فعاليتهاي صنفي و... ميتوان خلاصه کرد.
وضعيت اسفبار مدارس در مناطق حاشيهاي و استانهاي محروم، باور معلمان سراسر کشور را به خود جلب کرد. مدارس تککلاسه بدون تعيين حريم و ديوار، مدارس کانکسي و کپري استانهاي سيستانوبلوچستان، کرمان و... مؤيد دلمشغوليهاي مطالبهگران آموزشوپرورش در بدنه آموزشي کشور بوده و هست.
خيل بازماندگان از تحصيل، تشويشهاي معلمان را به فردايي روشن با جامعهاي آگاه مورد ظن و ترديد قرار داده است. دولتهاي پيشين و کنوني هنوز در عوامل شرايط ناکارآمد کنوني بهدنبال معلول ميگردند. حال آنکه عوامل در مطالبههاي بدنه فراگير شده است اما دريغ از چارهجويي.
ميتوان به جرأت از بزرگترين خواسته فرهنگيان پردهبرداري کرد که همانا ديده و شنيدهشدن ميليوني فرهنگيان سراسر کشور است؛ فرهنگياني که در سطح کنشهاي اجتماعيداري بيشترين بازخورد رفتاري و شخصيتي هستند.
رفتار رودررو و واقعي هزاران معلم با ميلیونها دانشآموز خود عامل درک عوامل مثبت و منفي آموزش را رقم زده و خواهد زد؛ عواملي که بدون هيچ هزينه رخنمايي خود را در زندگي هزاران فرهنگي شفاف ميکند.
معلم بهعنوان مهمترين رکن در سيستم آموزشي کشور بهدرستي کاستيها و معضلات آموزش را در بازخورد رفتاري دانشآموزان درک کرده و در بعد کشوري تمام سعي خود را ميکند تا با ارتباط برقرارکردن با سطوح مختلف تدوينگر و برنامهريز آموزش بازگوکننده کاستيها باشد اما وقتي اين فراکنش در سطح يکطرفه باقي ميماند، آنگاه معضلات انباشتهتر ميشود.
مشکلات از حريم يک مشکل خارج شده و به معضل بدل ميشود. گرهها کورتر و کورتر ميشود.
معلمان شاغل و فرهنگيان #بازنشسته امروز بيشتر از هميشه نياز خود را در ديده و شنيدهشدن تعريف ميکنند؛ مطالبهاي که چون نيک به آن بنگرند، ميتواند در راهبري مؤثر بر رفع مشکلات آموزشي باشد. اگر سياستگذاران و فرادستان آموزش نيت و خواستهشان حل اين ناکارآمديها باشد.وقایع اتفاقیه
—------------------
🌟کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
—-------------------
وحيد ميرشکار
مطالبهگري #معلمان در فرايندهاي آسانسازي و ايمني شرايط شغلي، در توجه به سيستم حاکم تعريف ميشود. متأسفانه، پس از بيان خواستههاي معيشتي و شغلي واکنش مفيد و مؤثري از جانب دولتمردان و طراحان اقتصادي و آموزشي کشور دريافت نشد.
اين ناديدهانگاري علاوه بر اينکه در نظر بسياري از #فرهنگيان اشتياق به انجام وظايف شغلي را کاهش داده، حس اضافيبودن را نيز در آنها تلقين کرده است.
مطالبات معلمان از ابتدا بر محوريت رفاه و بهبود شرايط معيشت در ميان فرهنگيان درک شد و با واکاوي کارشناسان اجتماعي به شرايط حسي و رواني کار پيوند خورد؛ خواستهاي که درگيري معلم را از سطح مطالبات فردي به خواستههاي اجتماعي تعميم داد. شرايط کيفي و کمي آموزش با تأثير از کيفيت جامعه بر زندگي معلمان سايه خود را گستراند و در رفتار دستاندرکاران و برنامهريزان آموزش اين سايه را سنگينتر نمودار کرد. داستان اعتراضات معلمان، آغاز فرايند مطالبهگري را در آنها پروراند.
در ميان اين مطالبات، توجه به معيشت جايگاه ويژهاي را در ذهن و اراده فرهنگيان بهخود اختصاص داده است. خواستهها و مطالبات فرهنگيان را در توجه به آموزش رايگان و کيفي با اصلاح ساختاري در نگرش فرادستان و تدوينگران بالادست آموزشوپرورش، عملکرد کارآمد مبتنيبر امنيت شغلي در نيروهاي رسمي، پيماني و قراردادي، بهبود سريع وضعيت بيمههاي حمايتي، رفع تبعیضهاي بهوجودآمده شاغلان و بازنشستگان آموزشوپرورش با شاغلان ديگر وزارتخانهها و ارگانهاي دولتي، رفع خشونتهاي رفتاري و شخصيتي نسبت به عوامل سهگانه آموزش (معلم، شاگرد و والدين)، تأمين بودجه لازم مدارس برای تهيه اقلام مورد نياز و ايجاد بسترسازي مناسب آموزشي در مدارس و نگاهي دوستانه به فعاليتهاي صنفي و... ميتوان خلاصه کرد.
وضعيت اسفبار مدارس در مناطق حاشيهاي و استانهاي محروم، باور معلمان سراسر کشور را به خود جلب کرد. مدارس تککلاسه بدون تعيين حريم و ديوار، مدارس کانکسي و کپري استانهاي سيستانوبلوچستان، کرمان و... مؤيد دلمشغوليهاي مطالبهگران آموزشوپرورش در بدنه آموزشي کشور بوده و هست.
خيل بازماندگان از تحصيل، تشويشهاي معلمان را به فردايي روشن با جامعهاي آگاه مورد ظن و ترديد قرار داده است. دولتهاي پيشين و کنوني هنوز در عوامل شرايط ناکارآمد کنوني بهدنبال معلول ميگردند. حال آنکه عوامل در مطالبههاي بدنه فراگير شده است اما دريغ از چارهجويي.
ميتوان به جرأت از بزرگترين خواسته فرهنگيان پردهبرداري کرد که همانا ديده و شنيدهشدن ميليوني فرهنگيان سراسر کشور است؛ فرهنگياني که در سطح کنشهاي اجتماعيداري بيشترين بازخورد رفتاري و شخصيتي هستند.
رفتار رودررو و واقعي هزاران معلم با ميلیونها دانشآموز خود عامل درک عوامل مثبت و منفي آموزش را رقم زده و خواهد زد؛ عواملي که بدون هيچ هزينه رخنمايي خود را در زندگي هزاران فرهنگي شفاف ميکند.
معلم بهعنوان مهمترين رکن در سيستم آموزشي کشور بهدرستي کاستيها و معضلات آموزش را در بازخورد رفتاري دانشآموزان درک کرده و در بعد کشوري تمام سعي خود را ميکند تا با ارتباط برقرارکردن با سطوح مختلف تدوينگر و برنامهريز آموزش بازگوکننده کاستيها باشد اما وقتي اين فراکنش در سطح يکطرفه باقي ميماند، آنگاه معضلات انباشتهتر ميشود.
مشکلات از حريم يک مشکل خارج شده و به معضل بدل ميشود. گرهها کورتر و کورتر ميشود.
معلمان شاغل و فرهنگيان #بازنشسته امروز بيشتر از هميشه نياز خود را در ديده و شنيدهشدن تعريف ميکنند؛ مطالبهاي که چون نيک به آن بنگرند، ميتواند در راهبري مؤثر بر رفع مشکلات آموزشي باشد. اگر سياستگذاران و فرادستان آموزش نيت و خواستهشان حل اين ناکارآمديها باشد.وقایع اتفاقیه
—------------------
🌟کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
🔹تلاش خاموش براي بيثباتي در آموزشوپرورش
—----------------------
صندلي #آموزشوپرورش در ايران صندلي لرزاني است. درواقع، تمامي وزراي آموزشوپرورش در ايران همواره زير تيغ استيضاح بودهاند و اين مسئله باعث شده آموزشوپرورش روزهاي بيثباتي را در سالهاي پس از انقلاب تجربه کند. در دولت يازدهم نيز اين وزارتخانه، روزهاي متفاوتي را تجربه کرده و حالا که مجلس به فخرالدين دانشآشتياني رأي اعتماد داد و او کمکم در حال تقويت پايگاه اجتماعي خود در ميان فرهنگيان است، از مجلس شوراي اسلامي خبر ميرسد گروهي از نمايندگان بهدنبال اجراي طرح استيضاح او هستند.
وزارت آموزشوپرورش درواقع و در مقطع کنوني با دو دسته از مشکلات دستوپنجه نرم ميکند؛ دسته اول، مشکلاتي است که در دهههاي اخير در آموزشوپرورش ماندگار و به مسائل ريشهاي اين وزارتخانه بزرگ تبديل شده و بخش زيادي از آن ناشي از مديريت ناقصي است که در دولتهاي محمود احمدينژاد رخ داد.
اما دسته دوم از مشکلات، مربوط به مسائلي است که در مدت سه سال مديريت علياصغر فاني در دولت يازدهم رفع نشد و حلنشده باقي ماند. برهميناساس ميتوان گفت فخرالدين احمديدانشآشتياني در صورت کسب رأي اعتماد از مجلس شوراي اسلامي، کار بسيار سختي در آموزشوپرورش دارد. با اين همه، سرعتعمل دانشآشتياني در پرداخت مطالبات فرهنگيان در اين چهار ماه و رويکرد تمرکززدايانه او باعث شده کمکم پايگاه اجتماعياش در ميان فرهنگيان تقويت شود. بااينحال، فاطمه سعيدي با اشاره به تلاش برخي نمايندگان براي استيضاح وزير آموزشوپرورش گفت: يکي از دلايل طراحان استيضاح آقاي دکتر دانشآشتياني، فساد در بانک سرمايه و صندوق ذخيره فرهنگيان است اما ميخواهند وزيري را استيضاح کنند که هيچ نقشي در تسهيلات عجيبوغريب بانک سرمايه در سالهاي قبل نداشته و در صندوق ذخيره فرهنگيان نيز از روزي که بر سر کار آمده، بيشترين همکاري را براي ريشهکنکردن فساد داشته است. مسئله ديگري که همکاران ما در مجلس بهعنوان علت استيضاح مطرح ميکنند، عدم پرداخت مطالبات #بازنشستگان و #فرهنگيان است. عجيب اينجاست که وزارت آموزشوپرورش در همين ماههاي گذشته، پاداش پايان خدمت بازنشستگان سال ٩٤ را بهطور کامل پرداخته و دراينمدت بيش از سه هزار و صد ميليارد تومان نقدي و هزار و ٤٠٠ ميليارد تومان در قالب اوراق بهعنوان تمام يا بخشي از #مطالبات اقشار مختلف فرهنگي اعم از حقالتدريس شاغلان، حقالتدريس آزاد، #حقوق سربازمعلمان، نيروهاي قراردادکار معين، بدهي به بانکها و بيمهها و... پرداخت شده است.
او با بيان اينکه استيضاح وزير آموزشوپرورش هيچ مبناي منطقي ندارد، تصريح کرد: آقاي دانشآشتياني فقط سه ماه است که از مجلس رأي اعتماد گرفته و ظاهرا برخي توقع معجزه سهماهه دارند.
دانشآشتياني و مشکلات ساختاري
همچنین اين اتفاق در شرايطي است که دانشآشتياني بهواسطه حجم بالاي مشکلات ساختاري در آموزشوپرورش، با ميراث مهمي از دوران سابق آموزشوپرورش مواجه است. تاريخيترين معضل در آموزشوپرورش بدون شک، مسئله معيشت فرهنگيان است. وزارت آموزشوپرورش در دوره علياصغر فانی يا نخواست يا توانش را نداشت که دولت و حاکميت را براي بهبود اين روند قانع کند تا مصوبات و اعتباراتي براي بهبود وضعيت درآمدي فرهنگيان به تصويب برساند. علاوهبراين، چالش عدم توزيع نيروي انساني و چالشهاي استخدامي معلمان درواقع مشکلي بود که به دوران وزارتي فاني سرايت کرد. همچنين اجراي ناقص طرح تغيير نظام آموزشي در دولت دوم محمود احمدينژاد و اجراي سالانه و پلهبهپله آن چالش بود که به دوران وزارت فاني رسيد و بينظمي کمسابقهاي را بر اين وزارتخانه تحميل کرد.
اين سه ميراث بسيار مهم در کنار کسري بودجه شکننده و بالاي آموزشوپرورش که از سالهاي قبل به شکل سالبهسال به آموزشوپرورش تزريق شد، باعث شده آموزشوپرورش باز درگير مشکلات ريشهاي و زيرساختي شود که حل آنها نياز به مديريت کلان و بسيار حسابشدهاي داشت. فاني اگرچه ميراثدار اين چالشها بود اما تيم مديريتي او نتوانست بهطور روشن، نسخهاي براي حل آنها ارائه کند؛ اتفاقي که در وزارت بهداشت هم رخ داد و تيم مديريتي اين وزارتخانه با برنامههايي کلان، مشکلاتي را در نظام بهداشت و درمان کشور حل کردند که قدمت زيادي داشت. درواقع، علياصغر فاني به دليل چيدمان خاصي که در معاونتهاي خود داشت، هيچوقت اين شانس را پيدا نکرد که معاونانش دست به کارهايي بزنند که مشکلات ريشهاي را حل کنند. حالا اين چالشهاي حلنشده براي دانشآشتياني مواجهه آساني نيست و بايد ديد او براي حل اين مشکلات چه نسخهاي دارد، اگر شرايط باثباتي از سوي نمايندگان مجلس براي او رقم بخورد. وقایع اتفاقیه
—----------------------
↩️ کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
—----------------------
صندلي #آموزشوپرورش در ايران صندلي لرزاني است. درواقع، تمامي وزراي آموزشوپرورش در ايران همواره زير تيغ استيضاح بودهاند و اين مسئله باعث شده آموزشوپرورش روزهاي بيثباتي را در سالهاي پس از انقلاب تجربه کند. در دولت يازدهم نيز اين وزارتخانه، روزهاي متفاوتي را تجربه کرده و حالا که مجلس به فخرالدين دانشآشتياني رأي اعتماد داد و او کمکم در حال تقويت پايگاه اجتماعي خود در ميان فرهنگيان است، از مجلس شوراي اسلامي خبر ميرسد گروهي از نمايندگان بهدنبال اجراي طرح استيضاح او هستند.
وزارت آموزشوپرورش درواقع و در مقطع کنوني با دو دسته از مشکلات دستوپنجه نرم ميکند؛ دسته اول، مشکلاتي است که در دهههاي اخير در آموزشوپرورش ماندگار و به مسائل ريشهاي اين وزارتخانه بزرگ تبديل شده و بخش زيادي از آن ناشي از مديريت ناقصي است که در دولتهاي محمود احمدينژاد رخ داد.
اما دسته دوم از مشکلات، مربوط به مسائلي است که در مدت سه سال مديريت علياصغر فاني در دولت يازدهم رفع نشد و حلنشده باقي ماند. برهميناساس ميتوان گفت فخرالدين احمديدانشآشتياني در صورت کسب رأي اعتماد از مجلس شوراي اسلامي، کار بسيار سختي در آموزشوپرورش دارد. با اين همه، سرعتعمل دانشآشتياني در پرداخت مطالبات فرهنگيان در اين چهار ماه و رويکرد تمرکززدايانه او باعث شده کمکم پايگاه اجتماعياش در ميان فرهنگيان تقويت شود. بااينحال، فاطمه سعيدي با اشاره به تلاش برخي نمايندگان براي استيضاح وزير آموزشوپرورش گفت: يکي از دلايل طراحان استيضاح آقاي دکتر دانشآشتياني، فساد در بانک سرمايه و صندوق ذخيره فرهنگيان است اما ميخواهند وزيري را استيضاح کنند که هيچ نقشي در تسهيلات عجيبوغريب بانک سرمايه در سالهاي قبل نداشته و در صندوق ذخيره فرهنگيان نيز از روزي که بر سر کار آمده، بيشترين همکاري را براي ريشهکنکردن فساد داشته است. مسئله ديگري که همکاران ما در مجلس بهعنوان علت استيضاح مطرح ميکنند، عدم پرداخت مطالبات #بازنشستگان و #فرهنگيان است. عجيب اينجاست که وزارت آموزشوپرورش در همين ماههاي گذشته، پاداش پايان خدمت بازنشستگان سال ٩٤ را بهطور کامل پرداخته و دراينمدت بيش از سه هزار و صد ميليارد تومان نقدي و هزار و ٤٠٠ ميليارد تومان در قالب اوراق بهعنوان تمام يا بخشي از #مطالبات اقشار مختلف فرهنگي اعم از حقالتدريس شاغلان، حقالتدريس آزاد، #حقوق سربازمعلمان، نيروهاي قراردادکار معين، بدهي به بانکها و بيمهها و... پرداخت شده است.
او با بيان اينکه استيضاح وزير آموزشوپرورش هيچ مبناي منطقي ندارد، تصريح کرد: آقاي دانشآشتياني فقط سه ماه است که از مجلس رأي اعتماد گرفته و ظاهرا برخي توقع معجزه سهماهه دارند.
دانشآشتياني و مشکلات ساختاري
همچنین اين اتفاق در شرايطي است که دانشآشتياني بهواسطه حجم بالاي مشکلات ساختاري در آموزشوپرورش، با ميراث مهمي از دوران سابق آموزشوپرورش مواجه است. تاريخيترين معضل در آموزشوپرورش بدون شک، مسئله معيشت فرهنگيان است. وزارت آموزشوپرورش در دوره علياصغر فانی يا نخواست يا توانش را نداشت که دولت و حاکميت را براي بهبود اين روند قانع کند تا مصوبات و اعتباراتي براي بهبود وضعيت درآمدي فرهنگيان به تصويب برساند. علاوهبراين، چالش عدم توزيع نيروي انساني و چالشهاي استخدامي معلمان درواقع مشکلي بود که به دوران وزارتي فاني سرايت کرد. همچنين اجراي ناقص طرح تغيير نظام آموزشي در دولت دوم محمود احمدينژاد و اجراي سالانه و پلهبهپله آن چالش بود که به دوران وزارت فاني رسيد و بينظمي کمسابقهاي را بر اين وزارتخانه تحميل کرد.
اين سه ميراث بسيار مهم در کنار کسري بودجه شکننده و بالاي آموزشوپرورش که از سالهاي قبل به شکل سالبهسال به آموزشوپرورش تزريق شد، باعث شده آموزشوپرورش باز درگير مشکلات ريشهاي و زيرساختي شود که حل آنها نياز به مديريت کلان و بسيار حسابشدهاي داشت. فاني اگرچه ميراثدار اين چالشها بود اما تيم مديريتي او نتوانست بهطور روشن، نسخهاي براي حل آنها ارائه کند؛ اتفاقي که در وزارت بهداشت هم رخ داد و تيم مديريتي اين وزارتخانه با برنامههايي کلان، مشکلاتي را در نظام بهداشت و درمان کشور حل کردند که قدمت زيادي داشت. درواقع، علياصغر فاني به دليل چيدمان خاصي که در معاونتهاي خود داشت، هيچوقت اين شانس را پيدا نکرد که معاونانش دست به کارهايي بزنند که مشکلات ريشهاي را حل کنند. حالا اين چالشهاي حلنشده براي دانشآشتياني مواجهه آساني نيست و بايد ديد او براي حل اين مشکلات چه نسخهاي دارد، اگر شرايط باثباتي از سوي نمايندگان مجلس براي او رقم بخورد. وقایع اتفاقیه
—----------------------
↩️ کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
📝آموزش؛ خاستگاه «تغيير» است
—---------------------------------
عبدالجليل کريمپور
فعال صنفی معلمان
يکي از مجموعههايي که درست در ايام انتخابات، فراواني آنها مهم تلقي ميشود و بار مالي براي کانديداهاي رياستجمهوري ندارد و ميتواند جايگاه خوبي براي پزدادن آنها باشد تا ادبيات شعاري خود را به نحو مطلوبي پيش ببرند، مجموعه بزرگ #فرهنگيان است که دولتها پس از تصدي قدرت، خيلي زود آنها را فراموش ميکنند. اينکه چرا #آموزشوپرورش از اولويت بالايي در دولتها برخوردار نيست، سؤالي جدي است که بايد کانديداهاي رياستجمهوري به آن پاسخي منطقي دهند! اکنون که در هفته معلم هستيم، منتظر ميمانيم تا ببينيم، کانديداها دوباره به سمت چه شعارهايي ميروند! آيا ميتوانند دغدغههاي معلمان را بفهمند و برنامهاي منطقي و قابل اجرا براي آن داشته باشند؟ مخاطب من در اين يادداشت؛ البته آقاي روحاني است که در اين دو، سه دوره اخير، اگر به ديده اغماض به برخي از کاستيهاي دولتش درزمينه آموزشوپرورش نگاه کنيم، ميتوان نمره بهتري را براي اين دولت در نظر گرفت. اگرچه انتظار برنامهريزي منطقيتر و عملياتيتري را در اين دوره از ايشان به انتظار مينشينيم. روي ديگر سخنم در اين يادداشت با مجموعه بزرگ فرهنگيان است که هر دوره در انتظار بازگشايي گره مشکلاتشان توسط دولتمردان هستند که بايد به انحاء مختلف سعي در معرفي جايگاه واقعي خويش داشته باشند تا آنها به درک اين واقعيت برسند که مجموعهاي که خود، آگاهيبخشي را آموزش ميدهند، خود نيز ميدانند و آگاهند که با حلواحلواگفتن دهان شيرين نميشود و بايد به برنامههايي رأي دهند که خود برنامه در اولويت کاري کانديدا قرار گرفته است و ميشود از درونمايه کلامش اين واقعيت را دريافت؛ البته ناگفته نماند که در اين ايام، سواي کانديداها ما شاهد اين رويه شعاري از جانب همه اقشار جامعه هستيم که گاه با شيوههايي نامطلوب، قدم در اين راه ميگذارند. يک سوي شهر، پارچهنوشتهاي روز معلم اذيتت ميکند و آن سوي ديگر کفزدنهايي که براي روزهاي خاص طراحي شدهاند، نااميدت مينمايند! راستش من خيلي دلم ميخواهد که فرزندم نيز همچون من معلم شود اما آيا فرزند من نيز چنين آرزويي را دارد و شعارهاي رنگارنگ توانسته او را به اين سمت رهنمون کند يا اينکه گلواژههاي شعار در زير بيبرنامگيهاي عمل مدفون شدهاند و راه به سرمنزل مقصود نميبرند! در اين بين البته از صداوسيما نيز گله در دل هست که چرا، گاه مشکلي از اين قشر ميبيند و بزرگش ميکند و ايثارها را ميبيند و از آن ميگذرد. بياييم حالا که در هفته معلم هستيم، مشکلات اين قشر را بفهميم، درکش کنيم، خودمان را به جاي آنها بگذاريم و آغازگر راهي نو براي شناسايي آنها باشيم که چون خرد را پاس بداريم، ميشود اميد داشت که ميتوانيم خردمند بسازيم و چون علم را قدر بدانيم، ميشود اميد به عالمان عرصه فکر و هنر داشت. روي سخن آخرم خطابي دوباره به رئيسجمهوري آينده است که مبادا با حيثيت اين جايگاه رفيع، بازي شود... .
—---------------------------
🌟 مقاله ها وخبرهای آموزشی و فرهنگی🌟لینک عضویت 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
📝آموزش؛ خاستگاه «تغيير» است
—---------------------------------
عبدالجليل کريمپور
فعال صنفی معلمان
يکي از مجموعههايي که درست در ايام انتخابات، فراواني آنها مهم تلقي ميشود و بار مالي براي کانديداهاي رياستجمهوري ندارد و ميتواند جايگاه خوبي براي پزدادن آنها باشد تا ادبيات شعاري خود را به نحو مطلوبي پيش ببرند، مجموعه بزرگ #فرهنگيان است که دولتها پس از تصدي قدرت، خيلي زود آنها را فراموش ميکنند. اينکه چرا #آموزشوپرورش از اولويت بالايي در دولتها برخوردار نيست، سؤالي جدي است که بايد کانديداهاي رياستجمهوري به آن پاسخي منطقي دهند! اکنون که در هفته معلم هستيم، منتظر ميمانيم تا ببينيم، کانديداها دوباره به سمت چه شعارهايي ميروند! آيا ميتوانند دغدغههاي معلمان را بفهمند و برنامهاي منطقي و قابل اجرا براي آن داشته باشند؟ مخاطب من در اين يادداشت؛ البته آقاي روحاني است که در اين دو، سه دوره اخير، اگر به ديده اغماض به برخي از کاستيهاي دولتش درزمينه آموزشوپرورش نگاه کنيم، ميتوان نمره بهتري را براي اين دولت در نظر گرفت. اگرچه انتظار برنامهريزي منطقيتر و عملياتيتري را در اين دوره از ايشان به انتظار مينشينيم. روي ديگر سخنم در اين يادداشت با مجموعه بزرگ فرهنگيان است که هر دوره در انتظار بازگشايي گره مشکلاتشان توسط دولتمردان هستند که بايد به انحاء مختلف سعي در معرفي جايگاه واقعي خويش داشته باشند تا آنها به درک اين واقعيت برسند که مجموعهاي که خود، آگاهيبخشي را آموزش ميدهند، خود نيز ميدانند و آگاهند که با حلواحلواگفتن دهان شيرين نميشود و بايد به برنامههايي رأي دهند که خود برنامه در اولويت کاري کانديدا قرار گرفته است و ميشود از درونمايه کلامش اين واقعيت را دريافت؛ البته ناگفته نماند که در اين ايام، سواي کانديداها ما شاهد اين رويه شعاري از جانب همه اقشار جامعه هستيم که گاه با شيوههايي نامطلوب، قدم در اين راه ميگذارند. يک سوي شهر، پارچهنوشتهاي روز معلم اذيتت ميکند و آن سوي ديگر کفزدنهايي که براي روزهاي خاص طراحي شدهاند، نااميدت مينمايند! راستش من خيلي دلم ميخواهد که فرزندم نيز همچون من معلم شود اما آيا فرزند من نيز چنين آرزويي را دارد و شعارهاي رنگارنگ توانسته او را به اين سمت رهنمون کند يا اينکه گلواژههاي شعار در زير بيبرنامگيهاي عمل مدفون شدهاند و راه به سرمنزل مقصود نميبرند! در اين بين البته از صداوسيما نيز گله در دل هست که چرا، گاه مشکلي از اين قشر ميبيند و بزرگش ميکند و ايثارها را ميبيند و از آن ميگذرد. بياييم حالا که در هفته معلم هستيم، مشکلات اين قشر را بفهميم، درکش کنيم، خودمان را به جاي آنها بگذاريم و آغازگر راهي نو براي شناسايي آنها باشيم که چون خرد را پاس بداريم، ميشود اميد داشت که ميتوانيم خردمند بسازيم و چون علم را قدر بدانيم، ميشود اميد به عالمان عرصه فکر و هنر داشت. روي سخن آخرم خطابي دوباره به رئيسجمهوري آينده است که مبادا با حيثيت اين جايگاه رفيع، بازي شود... .
—---------------------------
🌟 مقاله ها وخبرهای آموزشی و فرهنگی🌟لینک عضویت 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA