🔻از 'مدرسه فرهنگ' تا مدرسه کپری؛ در جستجوی عدالت آموزشی
-----------------
چند هفتهای است که موضوع آموزش و #مدارس ایران بار دیگر مورد توجه زیادی قرار گرفته است اما اینبار از زوایایی متفاوت. زوایایی که نشاندهنده مشکلات ساختاری نظام آموزشی کشور و نگاههای متناقض و متفاوت به آن است.
ماجرا از گفتههای طیبه ماهروزاده، همسر غلامعلی حدادعادل درباره پایهگذاری مدرسه فرهنگ شروع شد و بعد با انتشار خبر تغییرات گسترده در #کتابهای_درسی و حذف نام و اثر نویسندگان بزرگ ایران از کتاب ادبیات فارسی، تنبیه بدنی دانشآموزان به رغم منع قانونی، گسترش آمار خودکشی در بین #دانشآموزان و در نهایت واژگونی سرویس رفت و آمد وانتی در سیستان و بلوچستان ادامه پیدا کرد....
✔️سانسور و خصوصی سازی
✔️آموزش فرسایشی در مدرسههای فرسوده
🔸متن کامل مطلب درسایت بانک مقاله ها اینجا
----------------
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
-----------------
چند هفتهای است که موضوع آموزش و #مدارس ایران بار دیگر مورد توجه زیادی قرار گرفته است اما اینبار از زوایایی متفاوت. زوایایی که نشاندهنده مشکلات ساختاری نظام آموزشی کشور و نگاههای متناقض و متفاوت به آن است.
ماجرا از گفتههای طیبه ماهروزاده، همسر غلامعلی حدادعادل درباره پایهگذاری مدرسه فرهنگ شروع شد و بعد با انتشار خبر تغییرات گسترده در #کتابهای_درسی و حذف نام و اثر نویسندگان بزرگ ایران از کتاب ادبیات فارسی، تنبیه بدنی دانشآموزان به رغم منع قانونی، گسترش آمار خودکشی در بین #دانشآموزان و در نهایت واژگونی سرویس رفت و آمد وانتی در سیستان و بلوچستان ادامه پیدا کرد....
✔️سانسور و خصوصی سازی
✔️آموزش فرسایشی در مدرسههای فرسوده
🔸متن کامل مطلب درسایت بانک مقاله ها اینجا
----------------
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
بانک مقاله های آموزشی و فرهنگی
از ‘مدرسه فرهنگ’ تا مدرسه کپری؛ در جستجوی عدالت آموزشی
چند هفتهای است که موضوع آموزش و مدارس ایران بار دیگر مورد توجه زیادی قرار گرفته است اما اینبار از زوایایی متفاوت. زوایایی که نشاندهنده مشکلات ساختاری نظام آموزشی کشور و نگاههای متناقض و متفاوت به
📚تاثیر محتوای #کتابهای #کودکان نامهربانیهای یار مهربان
----------------
...«گل پسرم رو قربون/ تاج سرم رو قربون/ میخواد بره مدرسه/ بخونه حساب و هندسه/ بزرگ بشه زن بگیره/ عروس برای من بگیره/ خودش کنارم میشینه/ زنش برام میز میچینه/ آب میاره/ نون میاره/ پلو و فسنجون میاره» شاید اگر این کلمات را از در میانه یک ترانه قدیمی از زبان یک قصهگوی خانگی میشنیدیم کمی عادی به نظرمان میرسید، اما دیدن این شعر در یک کتاب چاپ شده، کمی عجیب است. این شعر، متعلق است به کتابی اثر مصطفی رحماندوست که با نام «ترانههای نوازش» که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن را در سال 1385 منتشر کرده است، اما با انتشار این صفحه از کتاب در چند روز اخیر در شبکههای اجتماعی، انتقادهای بسیاری شاعر این #کتاب را نشانه گرفته است. بسیاری از کاربران معتقدند این #ادبیات، ادبیاتی زنستیزانه و جنسیتزده است.
مصطفی رحماندوست اما در واکنش به انتقادهای اخیر، در گفتوگویی عنوان کرده است: من این شعر را ۲۱ سال پیش سرودم و برای نخستین بار در مجله دوست چاپ شد.
🔸ادامه مطلب درسایت بانک مقاله ها 👈 https://eduarticle.me/?p=5445
----------------
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
----------------
...«گل پسرم رو قربون/ تاج سرم رو قربون/ میخواد بره مدرسه/ بخونه حساب و هندسه/ بزرگ بشه زن بگیره/ عروس برای من بگیره/ خودش کنارم میشینه/ زنش برام میز میچینه/ آب میاره/ نون میاره/ پلو و فسنجون میاره» شاید اگر این کلمات را از در میانه یک ترانه قدیمی از زبان یک قصهگوی خانگی میشنیدیم کمی عادی به نظرمان میرسید، اما دیدن این شعر در یک کتاب چاپ شده، کمی عجیب است. این شعر، متعلق است به کتابی اثر مصطفی رحماندوست که با نام «ترانههای نوازش» که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن را در سال 1385 منتشر کرده است، اما با انتشار این صفحه از کتاب در چند روز اخیر در شبکههای اجتماعی، انتقادهای بسیاری شاعر این #کتاب را نشانه گرفته است. بسیاری از کاربران معتقدند این #ادبیات، ادبیاتی زنستیزانه و جنسیتزده است.
مصطفی رحماندوست اما در واکنش به انتقادهای اخیر، در گفتوگویی عنوان کرده است: من این شعر را ۲۱ سال پیش سرودم و برای نخستین بار در مجله دوست چاپ شد.
🔸ادامه مطلب درسایت بانک مقاله ها 👈 https://eduarticle.me/?p=5445
----------------
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
بانک مقاله های آموزشی و فرهنگی
تاثیر محتوای کتابهای کودکان نامهربانیهای یار مهربان
رابطه عروس و مادرشوهر، داستانی نیست که در فرهنگ ایرانی تازگی داشته باشد، اما بارها و بارها در مذمت آنچه که بیشتر به عنوان دعوایی میان این دو نفر مطرح بوده، نوشته شده است. اما بیان آن، آنهم به صورتی ک
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 #ویدیو_آموزشی
مفاهیم زندگی جایگزین بحث #انتگرال در کتابهای #ریاضی دبیرستانها
آیا حذف مباحث از #کتابهای_درسی میتواند سبک زندگی را تغییر دهد یا #دانشآموزان را برای آینده آمادهتر کند؟
گفتوگو با سعید مدنی جامعه شناس
BBCPersian
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
مفاهیم زندگی جایگزین بحث #انتگرال در کتابهای #ریاضی دبیرستانها
آیا حذف مباحث از #کتابهای_درسی میتواند سبک زندگی را تغییر دهد یا #دانشآموزان را برای آینده آمادهتر کند؟
گفتوگو با سعید مدنی جامعه شناس
BBCPersian
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
📚دیوار کوتاه #کتابهای_درسی!
خبر حذف برخی گزاره های تاریخی درباره حمله روسیه به ایران از کتاب فارسی 2 پایه یازدهم با واکنش هایی روبرو شد. گسترش خبر آنچنان بود که در مصاحبه رییس سازمان پژوهش و برنامه ریزیِ وزارت آموزش و پرورش نیز مطرح شد. در متن خبر برخی جمله هایِ درس مورد نظر در کتاب های سال های 96 و 97 با هم مقایسه و جمله های حذف یا تغییر یافته در کنار جایگزین های شان آورده شده است. "در چاپ ۹۶: «تبریز، این شهر کهن، مرکز فرماندهی خطَ مقدَمِ دفاع در برابر دستدرازیهای همسایهُ شمالی ایران، یعنی روسیه بود» در چاپ سال ۹۷ این جمله کامل حذف شده است. در چاپ سال ۹۶: «روسیه چشم طمع بر آذربایجان دوختهبود.» که در چاپ ۹۷: این جمله نیز حذف شده است! در چاپ سال ۹۶: "روسها" مثل مور و ملخ در شهر پراکنده شدند، چاپ ۹۷: "سپاه روس" مثل مور و ملخ ... چاپ ۹۶: دیری نگذشت که پرچم روسها در خاک آغشته به خون بیگناهان به اهتزاز درآمد، چاپ سال 97: دیری نگذشت که این منطقه به تصرف سپاه روس درآمد. چاپ ۹۶ : نگاه فزونخواهانه و دهشت بار روسها به فراتر از اینها دوخته شده بود، که در کتاب چاپ شده در سال ۹۷ این جمله نیز کامل حذف شده است." ...
...هدف از حذف این جمله ها چندان روشن نیست! اما جمع گسترده ای از کاربران شبکه های اجتماعی چنین عملی را ایجاد نگاه مثبت تر در نوآموزانِ امروز و شهروندان فردا نسبت به روسیه است! اگر این دیدگاه را درست بدانیم اشاره به چند نکته ضروری است. ...
🔸متن کامل مطلب درسایت بانک مقاله ها 👈 اینجا
---------------
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
خبر حذف برخی گزاره های تاریخی درباره حمله روسیه به ایران از کتاب فارسی 2 پایه یازدهم با واکنش هایی روبرو شد. گسترش خبر آنچنان بود که در مصاحبه رییس سازمان پژوهش و برنامه ریزیِ وزارت آموزش و پرورش نیز مطرح شد. در متن خبر برخی جمله هایِ درس مورد نظر در کتاب های سال های 96 و 97 با هم مقایسه و جمله های حذف یا تغییر یافته در کنار جایگزین های شان آورده شده است. "در چاپ ۹۶: «تبریز، این شهر کهن، مرکز فرماندهی خطَ مقدَمِ دفاع در برابر دستدرازیهای همسایهُ شمالی ایران، یعنی روسیه بود» در چاپ سال ۹۷ این جمله کامل حذف شده است. در چاپ سال ۹۶: «روسیه چشم طمع بر آذربایجان دوختهبود.» که در چاپ ۹۷: این جمله نیز حذف شده است! در چاپ سال ۹۶: "روسها" مثل مور و ملخ در شهر پراکنده شدند، چاپ ۹۷: "سپاه روس" مثل مور و ملخ ... چاپ ۹۶: دیری نگذشت که پرچم روسها در خاک آغشته به خون بیگناهان به اهتزاز درآمد، چاپ سال 97: دیری نگذشت که این منطقه به تصرف سپاه روس درآمد. چاپ ۹۶ : نگاه فزونخواهانه و دهشت بار روسها به فراتر از اینها دوخته شده بود، که در کتاب چاپ شده در سال ۹۷ این جمله نیز کامل حذف شده است." ...
...هدف از حذف این جمله ها چندان روشن نیست! اما جمع گسترده ای از کاربران شبکه های اجتماعی چنین عملی را ایجاد نگاه مثبت تر در نوآموزانِ امروز و شهروندان فردا نسبت به روسیه است! اگر این دیدگاه را درست بدانیم اشاره به چند نکته ضروری است. ...
🔸متن کامل مطلب درسایت بانک مقاله ها 👈 اینجا
---------------
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
بانک مقاله های آموزشی و فرهنگی
دیوار کوتاه کتاب های درسی!
خبر حذف برخی گزاره های تاریخی درباره حمله روسیه به ایران از کتاب فارسی ۲ پایه یازدهم با واکنش هایی روبرو شد. گسترش خبر آنچنان بود که در مصاحبه رییس سازمان پژوهش و برنامه ریزیِ وزارت آموزش و پرورش نیز
✅جهان را آنگونه می بینم که دوست دارم
در درس انحرافات و آسیبهای اجتماعی و در بحث از فرایند اجتماعیشدن کودکان ایرانی، چند کتاب مقطع ابتدایی و لوازمالتحریر دانشآموزان را با خودم به کلاس میبرم که یکی از آنها کتاب «هدیههای آسمانی» است که به تعلیموتربیت اسلامی و به طور خاص آموزش نماز اختصاص دارد. این کتابها را از دختران دانشآموزی گرفتهام که آن مقطع تحصیلی را به اتمام رساندهاند. شاید بپرسید که چرا کتابها را به دانشجویانم نشان میدهم؟ در این کتابها عکسهایی از دختر و پسری دیده میشود که با ظاهری کاملا «شرعی» مشغول انجام فریضه نماز هستند. موضوعِ مهم از نظر تحلیل اجتماعی آن است که دانشآموزان دختر با مدادهای رنگی تمام صورت و ظاهر دختر(مدل) حاضر در عکسها را (حتی هنگام انجام فریضه نماز) امروزی کردهاند یعنی لب، گونه، چشم و ابروی او را به شکل دخترانی درآوردهاند که به طور معمول در زندگی روزمره ایرانی شاهد هستیم. دانش آموزان دختر خودشان دست به کار شده اند و وظیفه رنگ آمیزی و شاداب کردن تصویر را بر عهده گرفته اند. پس از این کتابها، لوازمالتحریر دانشآموزان را روی میز میچینم و به دانشجویان نشان میدهم. دفتر، مداد، پاککن و دفترچه یادداشت. بر روی هر کدام از این وسایل عکس، نام و نشانی نشسته است که 180 درجه با محتوای #کتابهای_درسی در تضادند. مثلا عکسهایی از چند دختر نوجوان با ظاهری امروزی که میکروفون به دست گرفتهاند و آواز میخوانند و میرقصند. عکسهایی از عروسک باربی در موقعیتها و حالتهای مختلف، عکسهایی از چند شخصیت مشهور کارتونی محصولات کمپانی والتدیزنی.
از نشان دادن این وسایل چه نتیجهای میگیرم؟
برخی از جامعهشناسان معتقدند که مخاطب/ خواننده معنای خاص خودش را بر محتوا/ متن اعمال میکند. به تعبیر حرفهایتر، خوانش خوانندگان از متن لزوما با خوانش پدیدآورندگان آن متن همسان نیست و میتواند در تضاد با اهداف و مقاصدی باشد که پدیدآورندگان مد نظر داشتهاند. در مثال بالا دانشآموزان معنای خاص خود را بر متن تحمیل میکنند. آنان کتاب و عکسهای آنرا آن طوری تعبیر و تفسیر میکنند که میخواهند باشد. این امر بیانگر موضوعی است که برخی از متفکران و محققان جامعهشناسی به ویژه محققان «مؤسسه مطالعات فرهنگی بیرمنگام» با عنوان «مقاومت» از آن یاد میکنند.
دومین نتیجه از مثال یادشده، تعارض و تضاد نهادهای اجتماعیکننده در ایران است که به اشکال مختلف، حتی در وسایل داخل کیف مدرسه دانشآموزان نیز خودش را آشکار میسازد. منظور، شاهد آن هستیم که ارزشها و هنجارهای جاری و ساری در «جهان زندگی» با ارزشها و هنجارهای مورد نظر« سیستم» در تضاد قرار دارد. سیستم با موسیقی میانه خوبی ندارد و حال آنکه در جهانِ زندگی خانوادهها فرزندان خود را با افتخار به کلاسهای موسیقی میفرستند. سیستم با رقص میانه خوبی ندارد ولی موسیقی و رقص در جشن تولد همین دانشآموزان همواره طنینانداز میشود. رقص و همخوانی دانشآموزان با آهنگ جنتلمن ساسیمانکن در حیاط برخی از مدارس کشور بهترین شاهد بر این ادعاست. سیستم دستورالعمل خاص خودش را برای پوشش دارد و این در حالی است که در جهانِزندگی آنچه در کوچه، خیابان، مترو و پارک میبینیم با این دستورالعمل فرسنگها فاصله دارد. همچنان میتوان این مثالها را ادامه داد.
و اما پرسش مهم: به راستی کودکانی که مدام در معرض نهادهای اجتماعیکنندهای قرار دارند که آثار و برنامههای همدیگر را در زمینه تعلیموتربیت به معنای واقعی کلمه «خنثی میکنند» از نظر شخصیتی چه نوع کودکانی خواهند بود؟ من فکر می کنم که یکی از دلایل آنکه ما ایرانیان مخزن ارزشهای متناقض و متضادیم همین فرایند اجتماعیشدن متناقضمان است. مثالی می زنم که فکر می کنم بسیار گویاست: چند سال قبل یکی از شبکههای ماهوارهای در کشورهای همسایه مسابقه رقص ترتیب داده بود که محمد خردادیان یکی از داوران آن بود. قبل از مسابقه چند دقیقه با دختران و پسرانی که از ایران در این مسابقه شرکت کرده بودند مصاحبه میشد. برخی از آنان برای کسب موفقیت در رقص، یا به اهل بیت متوسل میشدند و یا از خانواده و دوستانشان میخواستند که در نماز برایشان دعا کنند!
✔️توضیح عکس: عکس، همان دختر روی جلد کتاب است.
✍️ فردین علیخواه|گروه جامعهشناسی دانشگاه گیلان
مقاله،ویدیو آموزشی 🌺 @eduarticle
در درس انحرافات و آسیبهای اجتماعی و در بحث از فرایند اجتماعیشدن کودکان ایرانی، چند کتاب مقطع ابتدایی و لوازمالتحریر دانشآموزان را با خودم به کلاس میبرم که یکی از آنها کتاب «هدیههای آسمانی» است که به تعلیموتربیت اسلامی و به طور خاص آموزش نماز اختصاص دارد. این کتابها را از دختران دانشآموزی گرفتهام که آن مقطع تحصیلی را به اتمام رساندهاند. شاید بپرسید که چرا کتابها را به دانشجویانم نشان میدهم؟ در این کتابها عکسهایی از دختر و پسری دیده میشود که با ظاهری کاملا «شرعی» مشغول انجام فریضه نماز هستند. موضوعِ مهم از نظر تحلیل اجتماعی آن است که دانشآموزان دختر با مدادهای رنگی تمام صورت و ظاهر دختر(مدل) حاضر در عکسها را (حتی هنگام انجام فریضه نماز) امروزی کردهاند یعنی لب، گونه، چشم و ابروی او را به شکل دخترانی درآوردهاند که به طور معمول در زندگی روزمره ایرانی شاهد هستیم. دانش آموزان دختر خودشان دست به کار شده اند و وظیفه رنگ آمیزی و شاداب کردن تصویر را بر عهده گرفته اند. پس از این کتابها، لوازمالتحریر دانشآموزان را روی میز میچینم و به دانشجویان نشان میدهم. دفتر، مداد، پاککن و دفترچه یادداشت. بر روی هر کدام از این وسایل عکس، نام و نشانی نشسته است که 180 درجه با محتوای #کتابهای_درسی در تضادند. مثلا عکسهایی از چند دختر نوجوان با ظاهری امروزی که میکروفون به دست گرفتهاند و آواز میخوانند و میرقصند. عکسهایی از عروسک باربی در موقعیتها و حالتهای مختلف، عکسهایی از چند شخصیت مشهور کارتونی محصولات کمپانی والتدیزنی.
از نشان دادن این وسایل چه نتیجهای میگیرم؟
برخی از جامعهشناسان معتقدند که مخاطب/ خواننده معنای خاص خودش را بر محتوا/ متن اعمال میکند. به تعبیر حرفهایتر، خوانش خوانندگان از متن لزوما با خوانش پدیدآورندگان آن متن همسان نیست و میتواند در تضاد با اهداف و مقاصدی باشد که پدیدآورندگان مد نظر داشتهاند. در مثال بالا دانشآموزان معنای خاص خود را بر متن تحمیل میکنند. آنان کتاب و عکسهای آنرا آن طوری تعبیر و تفسیر میکنند که میخواهند باشد. این امر بیانگر موضوعی است که برخی از متفکران و محققان جامعهشناسی به ویژه محققان «مؤسسه مطالعات فرهنگی بیرمنگام» با عنوان «مقاومت» از آن یاد میکنند.
دومین نتیجه از مثال یادشده، تعارض و تضاد نهادهای اجتماعیکننده در ایران است که به اشکال مختلف، حتی در وسایل داخل کیف مدرسه دانشآموزان نیز خودش را آشکار میسازد. منظور، شاهد آن هستیم که ارزشها و هنجارهای جاری و ساری در «جهان زندگی» با ارزشها و هنجارهای مورد نظر« سیستم» در تضاد قرار دارد. سیستم با موسیقی میانه خوبی ندارد و حال آنکه در جهانِ زندگی خانوادهها فرزندان خود را با افتخار به کلاسهای موسیقی میفرستند. سیستم با رقص میانه خوبی ندارد ولی موسیقی و رقص در جشن تولد همین دانشآموزان همواره طنینانداز میشود. رقص و همخوانی دانشآموزان با آهنگ جنتلمن ساسیمانکن در حیاط برخی از مدارس کشور بهترین شاهد بر این ادعاست. سیستم دستورالعمل خاص خودش را برای پوشش دارد و این در حالی است که در جهانِزندگی آنچه در کوچه، خیابان، مترو و پارک میبینیم با این دستورالعمل فرسنگها فاصله دارد. همچنان میتوان این مثالها را ادامه داد.
و اما پرسش مهم: به راستی کودکانی که مدام در معرض نهادهای اجتماعیکنندهای قرار دارند که آثار و برنامههای همدیگر را در زمینه تعلیموتربیت به معنای واقعی کلمه «خنثی میکنند» از نظر شخصیتی چه نوع کودکانی خواهند بود؟ من فکر می کنم که یکی از دلایل آنکه ما ایرانیان مخزن ارزشهای متناقض و متضادیم همین فرایند اجتماعیشدن متناقضمان است. مثالی می زنم که فکر می کنم بسیار گویاست: چند سال قبل یکی از شبکههای ماهوارهای در کشورهای همسایه مسابقه رقص ترتیب داده بود که محمد خردادیان یکی از داوران آن بود. قبل از مسابقه چند دقیقه با دختران و پسرانی که از ایران در این مسابقه شرکت کرده بودند مصاحبه میشد. برخی از آنان برای کسب موفقیت در رقص، یا به اهل بیت متوسل میشدند و یا از خانواده و دوستانشان میخواستند که در نماز برایشان دعا کنند!
✔️توضیح عکس: عکس، همان دختر روی جلد کتاب است.
✍️ فردین علیخواه|گروه جامعهشناسی دانشگاه گیلان
مقاله،ویدیو آموزشی 🌺 @eduarticle
📚خفگی ادبیات در فضای کتابهایدرسی
احمد اکبرپور که معتقد است فضای تربیتی و آموزشی #کتابهای_درسی ادبیات، ذات ادبیات را خفه کرده است، از ضرورت وجود طنز در اینها کتابها میگوید.
این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا، درباره کیفیت کتابهای درسی ادبیات در انتقال غنای ادبیات فارسی و کمک به آموزش زبان و رسمالخط صحیح فارسی به کودکان و نوجوانان اظهار کرد: از طرف موسسهای مسئولیت داشتم تا کتابهای درسی چند پایه را بخوانم و نظر بدهم؛ وقتی آنها را خواندم، چنگی به دل نمیزد.
او افزود: ما درسی به نام ادبیات داریم تا دانشآموز کمی احساس راحتی و با آن کیف کند، اما فضای تربیتی و آموزشی کتابهای درسی ادبیات، ذات ادبیات را خفه کرده است؛ یعنی به شعر یا داستانی که بچه باید از آن لذت ببرد، آنقدر چیزهای تعلیم و تربیتی چسباندهاند که بچه آن لذت خاص خودش را از آن نمیبرد.
اکبرپور در پاسخ به سوالی درباره میزان مشارکت نویسندگان و شاعران کودک و نوجوان در تدوین کتابهای درسی ادبیات گفت: الزامی ندارد که حتما خود شاعران و نویسندگان کودک و نوجوان معاصر دخالت داشته باشند ولی حداقل آثارشان باید دخالت داشته باشد؛ یعنی اینکه یک ملاک باید برای ورود به کتاب درسی وجود داشته باشد؛ مثلا کتاب برگزیده سال، کتابهای برگزیده کانون، کتابهای برگزیده شورای کتاب کودک و ... .
این نویسنده کودکان و نوجوانان ادامه داد: منظورم این است که باید ملاکهای مشخصتری برای ورود مطالب به کتابهای درسی وجود داشته باشد. در غیر این صورت مثل آنچه تا حالا بوده از نویسندهها و شاعران خاصی استفاده میشود نه همه طیفهایی که برای کودکان و نوجوانان مینویسند.
احمد اکبرپور با اشاره به جای خالی مطالب طنز بیشتر در کتابهای درسی #ادبیات بیان کرد: من فکر میکنم با این شرایط ما خیلی بیشتر از اینها به طنز نیاز داریم، حتی طنزهایی که در ادبیات کهن ما وجود داشتهاند، همیشه در افسانههای ما حرکات بازیگونه بوده؛ «منم منم بزک زنگولهپا، میپرم دوپا دوپا...». چیزهایی که حس همراهی، شعف و شادی به بچهها بدهد. نه اینکه اینها در کتابهای ادبیات نباشد، اما کم است. طنز باید خیلی بیشتر از اینها باشد؛ چون در ذات طنز خیلی تعلیم و تربیت نیست و در خودش رهایی دارد.
"پاسخ وزارت آموزش و پرورش به مطلب فوق 👈اینجا
مقاله،ویدیو آموزشی 🌺 @eduarticle
احمد اکبرپور که معتقد است فضای تربیتی و آموزشی #کتابهای_درسی ادبیات، ذات ادبیات را خفه کرده است، از ضرورت وجود طنز در اینها کتابها میگوید.
این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا، درباره کیفیت کتابهای درسی ادبیات در انتقال غنای ادبیات فارسی و کمک به آموزش زبان و رسمالخط صحیح فارسی به کودکان و نوجوانان اظهار کرد: از طرف موسسهای مسئولیت داشتم تا کتابهای درسی چند پایه را بخوانم و نظر بدهم؛ وقتی آنها را خواندم، چنگی به دل نمیزد.
او افزود: ما درسی به نام ادبیات داریم تا دانشآموز کمی احساس راحتی و با آن کیف کند، اما فضای تربیتی و آموزشی کتابهای درسی ادبیات، ذات ادبیات را خفه کرده است؛ یعنی به شعر یا داستانی که بچه باید از آن لذت ببرد، آنقدر چیزهای تعلیم و تربیتی چسباندهاند که بچه آن لذت خاص خودش را از آن نمیبرد.
اکبرپور در پاسخ به سوالی درباره میزان مشارکت نویسندگان و شاعران کودک و نوجوان در تدوین کتابهای درسی ادبیات گفت: الزامی ندارد که حتما خود شاعران و نویسندگان کودک و نوجوان معاصر دخالت داشته باشند ولی حداقل آثارشان باید دخالت داشته باشد؛ یعنی اینکه یک ملاک باید برای ورود به کتاب درسی وجود داشته باشد؛ مثلا کتاب برگزیده سال، کتابهای برگزیده کانون، کتابهای برگزیده شورای کتاب کودک و ... .
این نویسنده کودکان و نوجوانان ادامه داد: منظورم این است که باید ملاکهای مشخصتری برای ورود مطالب به کتابهای درسی وجود داشته باشد. در غیر این صورت مثل آنچه تا حالا بوده از نویسندهها و شاعران خاصی استفاده میشود نه همه طیفهایی که برای کودکان و نوجوانان مینویسند.
احمد اکبرپور با اشاره به جای خالی مطالب طنز بیشتر در کتابهای درسی #ادبیات بیان کرد: من فکر میکنم با این شرایط ما خیلی بیشتر از اینها به طنز نیاز داریم، حتی طنزهایی که در ادبیات کهن ما وجود داشتهاند، همیشه در افسانههای ما حرکات بازیگونه بوده؛ «منم منم بزک زنگولهپا، میپرم دوپا دوپا...». چیزهایی که حس همراهی، شعف و شادی به بچهها بدهد. نه اینکه اینها در کتابهای ادبیات نباشد، اما کم است. طنز باید خیلی بیشتر از اینها باشد؛ چون در ذات طنز خیلی تعلیم و تربیت نیست و در خودش رهایی دارد.
"پاسخ وزارت آموزش و پرورش به مطلب فوق 👈اینجا
مقاله،ویدیو آموزشی 🌺 @eduarticle
📚نتیجه حذف داستان از #کتابهای_درسی
محمدرضا شمس با اشاره به خارج شدن داستان از کتابهای درسی #ادبیات، بچههایی را که چیزی از ادبیات این مملکت نمیدانند و نویسندگان تازهکاری را که رسمالخط درست بلد نیستند، حاصل ضعف سیستم مدرسهها میداند.
این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا، درباره کیفیت کتابهای درسی ادبیات در انتقال غنای ادبیات فارسی و کمک به آموزش زبان و رسمالخط صحیح فارسی به کودکان و نوجوانان اظهار کرد: با توجه به کتابهای فارسی که من با آنها مواجه بودهام، کمکم داستان را از کتاب درسی ادبیات خارج کردهاند. در صورتی که یکی از چیزهایی که به بچهها کمک میکند، داستان است. حتی من که ۶۳ سال از عمرم میگذرد هنوز «حسنک کجایی»، «زاغ و روباه» و ... را یادم است چون وقتی مطلبی به صورت داستان گفته شود، تاثیرگذاری خیلی بیشتری دارد.
بازخوردی که از جامعه میبینیم این است که بچههایی که از دبیرستان بیرون میآیند، آشنایی زیادی با ادبیات این مملکت ندارند ادامه داد: با بازخوردی که از بچهها و دانشآموزان میبینم، چیزی از ادبیات این مملکت نمیدانند. حتی شاید ویرایش ساده را هم بلد نباشند. حتی هیچکدام از نویسندگان تازهکار رسمالخط درست بلد نیستند و کارهایشان به ویرایش از منظر صحیح نوشتن احتیاج دارد. من فکر میکنم این از ضعف سیستم مدرسههای ما است.
محمدرضا شمس در پایان با اشاره به اهمیت استفاده از ادبیات داستانی ایرانی در کتابهای درسی ادبیات اظهار کرد: نه اینکه از ادبیات جنگ استفاده نکنند، آن هم یک نوع ادبی است، حتما از آن هم استفاده کنند اما از نمونههای خوب آن. آنهایی که نویسندگان خوب نوشته و قابل تجزیه و تحلیل هستند تا بچهها از آنها چیز یاد بگیرند.
🔸متن کامل مطلب در سایت بانک مقاله ها 👈اینجا
مقاله،ویدیو آموزشی 🌺 @eduarticle
محمدرضا شمس با اشاره به خارج شدن داستان از کتابهای درسی #ادبیات، بچههایی را که چیزی از ادبیات این مملکت نمیدانند و نویسندگان تازهکاری را که رسمالخط درست بلد نیستند، حاصل ضعف سیستم مدرسهها میداند.
این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا، درباره کیفیت کتابهای درسی ادبیات در انتقال غنای ادبیات فارسی و کمک به آموزش زبان و رسمالخط صحیح فارسی به کودکان و نوجوانان اظهار کرد: با توجه به کتابهای فارسی که من با آنها مواجه بودهام، کمکم داستان را از کتاب درسی ادبیات خارج کردهاند. در صورتی که یکی از چیزهایی که به بچهها کمک میکند، داستان است. حتی من که ۶۳ سال از عمرم میگذرد هنوز «حسنک کجایی»، «زاغ و روباه» و ... را یادم است چون وقتی مطلبی به صورت داستان گفته شود، تاثیرگذاری خیلی بیشتری دارد.
بازخوردی که از جامعه میبینیم این است که بچههایی که از دبیرستان بیرون میآیند، آشنایی زیادی با ادبیات این مملکت ندارند ادامه داد: با بازخوردی که از بچهها و دانشآموزان میبینم، چیزی از ادبیات این مملکت نمیدانند. حتی شاید ویرایش ساده را هم بلد نباشند. حتی هیچکدام از نویسندگان تازهکار رسمالخط درست بلد نیستند و کارهایشان به ویرایش از منظر صحیح نوشتن احتیاج دارد. من فکر میکنم این از ضعف سیستم مدرسههای ما است.
محمدرضا شمس در پایان با اشاره به اهمیت استفاده از ادبیات داستانی ایرانی در کتابهای درسی ادبیات اظهار کرد: نه اینکه از ادبیات جنگ استفاده نکنند، آن هم یک نوع ادبی است، حتما از آن هم استفاده کنند اما از نمونههای خوب آن. آنهایی که نویسندگان خوب نوشته و قابل تجزیه و تحلیل هستند تا بچهها از آنها چیز یاد بگیرند.
🔸متن کامل مطلب در سایت بانک مقاله ها 👈اینجا
مقاله،ویدیو آموزشی 🌺 @eduarticle
بانک مقاله های آموزشی و فرهنگی
نتیجه حذف داستان از کتابهای درسی
محمدرضا شمس با اشاره به خارج شدن داستان از کتابهای درسی ادبیات، بچههایی را که چیزی از ادبیات این مملکت نمیدانند و نویسندگان تازهکاری را که رسمالخط درست بلد نیستند، حاصل ضعف سیستم مدرسهها میداند
🔻هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده مجموعه "قصههای مجید" نسبت به "دستکاری" انجام شده در متن این داستان در #کتابهای_درسی واکنش نشان داد و گفت: "بدون مجوز نویسنده و بدون اطلاع من دست به چنین کاری زدهاند. من رضایت ندارم و اطلاع هم ندادهاند" و میگوید: "مجید به سنی نرسیده که نماز بخواند. در هیچکدام از داستانها هم نماز نخوانده است اما بیبی نماز میخواند".
آقای کرمانی به خبرگزاری ایسنا گفته است که "مجید یک بچه ۱۰-۱۲ ساله است و به سنی نرسیده که نماز بخواند؛ در این داستان این بچه میخواهد به اصفهان برود و جاهای دیدنیاش را ببیند".
چندی پیش ماجرای تغییر در داستان "قلب کوچک را به چه کسی بدهیم" نوشته نادر ابراهیمی در کتاب هفتم دبستان مطرح شد که مورد رضایت خانواده این نویسنده فقید نبود.
https://bbc.in/2JU1DQr
@BBCPersian
💫 ✏️مقاله،ویدیو آموزشی فرهنگی
🆔 @eduarticle 💯
آقای کرمانی به خبرگزاری ایسنا گفته است که "مجید یک بچه ۱۰-۱۲ ساله است و به سنی نرسیده که نماز بخواند؛ در این داستان این بچه میخواهد به اصفهان برود و جاهای دیدنیاش را ببیند".
چندی پیش ماجرای تغییر در داستان "قلب کوچک را به چه کسی بدهیم" نوشته نادر ابراهیمی در کتاب هفتم دبستان مطرح شد که مورد رضایت خانواده این نویسنده فقید نبود.
https://bbc.in/2JU1DQr
@BBCPersian
💫 ✏️مقاله،ویدیو آموزشی فرهنگی
🆔 @eduarticle 💯
📚واکنشی به حاشیه کتابهای درسی
محمدکاظم کاظمی شاعر و پژوهشگر به تغییر متنهای نویسندهها در #کتابهای_درسی واکنش نشان داد و گفت: دانشآموزی که میبیند به چه راحتی میشود در اثر داستانی یک نویسنده دست برد، اگر قرار باشد در این نظام «آموزش ببیند و پرورش یابد» از دو حال خارج نیست؛ یا این امر برایش پذیرفتنی و عادی میشود، یا ما را تحریفگر خواهد شناخت و در همه امور دیگر نیز شک خواهد کرد.
و از آن بدتر، مفسدهای که این تحریفها در پی دارد این است که جامعه را با تحریف آشنا میکنیم؛ این کار را عادی و پذیرفتنی میسازیم، آن هم از سوی حاکمیت و نهادهای حکومتی. ما در روز روشن به مردم میگوییم «تحریف واقعیت هیچ ایرادی ندارد، بلکه گاهی لازم است.» و به این ترتیب مردمانی که از روی دست حاکمیت نگاه میکنند، فردا آسانتر به این کار تن در میدهند. بعد فردا ممکن است آنها یک حقیقت ارجمند را تحریف کنند.
دانشآموزی که میبیند به چه راحتی میشود در اثر داستانی یک نویسنده مرحوم و یک نویسنده زنده دست برد، اگر قرار باشد در این نظام «آموزش ببیند و پرورش یابد» از دو حال خارج نیست؛ یا این امر برایش پذیرفتنی و عادی میشود، یا ما را تحریفگر خواهد شناخت و در همه امور دیگر نیز شک خواهد کرد. دیگر چوپان غیرراستگو میشویم.
و بالاخره این را بدانیم که یک روزی هم نوبت دیگران خواهد رسید و آنگاه دیگران با ما آن میکنند که ما با پیشینیانمان کردیم. اصلاً چرا به آینده حواله کنیم؟ همین امروز مگر چه درصد از فضای رسانهای و فضای تولید محتوا در اختیار نهادهای رسمی است؟ حقیقت این است که دیگر آموزش و پرورش، مطبوعات، صدا و سیما، نهادهای فرهنگی و حوزههای علمیه تنها منابع مراجعه مردم نیستند. اینها تنها منابع تولید محتوا نیستند. بدنه تولید محتوای رسمی مملکت روز به روز لاغرتر میشود و منابع دسترسی مردم به اطلاعات و محتواها از منابع غیررسمی روز به روز از دسترس بیرون میشوند. متولیان فرهنگی مملکت تنها سلاحی که دارند، همین حقانیت و صداقت است که با آن میتوانند در برابر انواع رسانههای گهگاه مغرض و مفسدهجو مبارزه کنید. این تنها سلاح را هم شما ناکار نکنید. فلان شبکه و فلان رسانه بیگانه دروغ میگوید و تحریف میکند؟ بگذارید این کار را بکند. تحریفگر رسوا خواهد شد. شما کاری کنید که مرجع اعتماد مردم باشید، به خصوص که از موضع و از پایگاه دیانت و انقلابیگری این کار را میکنید و رفتارهایتان به پای دین و انقلاب نوشته میشود.
🔸متن کامل مطلب در سایت بانک مقاله ها 👈اینجا
مقاله،ویدیو آموزشی 🌺 @eduarticle
محمدکاظم کاظمی شاعر و پژوهشگر به تغییر متنهای نویسندهها در #کتابهای_درسی واکنش نشان داد و گفت: دانشآموزی که میبیند به چه راحتی میشود در اثر داستانی یک نویسنده دست برد، اگر قرار باشد در این نظام «آموزش ببیند و پرورش یابد» از دو حال خارج نیست؛ یا این امر برایش پذیرفتنی و عادی میشود، یا ما را تحریفگر خواهد شناخت و در همه امور دیگر نیز شک خواهد کرد.
و از آن بدتر، مفسدهای که این تحریفها در پی دارد این است که جامعه را با تحریف آشنا میکنیم؛ این کار را عادی و پذیرفتنی میسازیم، آن هم از سوی حاکمیت و نهادهای حکومتی. ما در روز روشن به مردم میگوییم «تحریف واقعیت هیچ ایرادی ندارد، بلکه گاهی لازم است.» و به این ترتیب مردمانی که از روی دست حاکمیت نگاه میکنند، فردا آسانتر به این کار تن در میدهند. بعد فردا ممکن است آنها یک حقیقت ارجمند را تحریف کنند.
دانشآموزی که میبیند به چه راحتی میشود در اثر داستانی یک نویسنده مرحوم و یک نویسنده زنده دست برد، اگر قرار باشد در این نظام «آموزش ببیند و پرورش یابد» از دو حال خارج نیست؛ یا این امر برایش پذیرفتنی و عادی میشود، یا ما را تحریفگر خواهد شناخت و در همه امور دیگر نیز شک خواهد کرد. دیگر چوپان غیرراستگو میشویم.
و بالاخره این را بدانیم که یک روزی هم نوبت دیگران خواهد رسید و آنگاه دیگران با ما آن میکنند که ما با پیشینیانمان کردیم. اصلاً چرا به آینده حواله کنیم؟ همین امروز مگر چه درصد از فضای رسانهای و فضای تولید محتوا در اختیار نهادهای رسمی است؟ حقیقت این است که دیگر آموزش و پرورش، مطبوعات، صدا و سیما، نهادهای فرهنگی و حوزههای علمیه تنها منابع مراجعه مردم نیستند. اینها تنها منابع تولید محتوا نیستند. بدنه تولید محتوای رسمی مملکت روز به روز لاغرتر میشود و منابع دسترسی مردم به اطلاعات و محتواها از منابع غیررسمی روز به روز از دسترس بیرون میشوند. متولیان فرهنگی مملکت تنها سلاحی که دارند، همین حقانیت و صداقت است که با آن میتوانند در برابر انواع رسانههای گهگاه مغرض و مفسدهجو مبارزه کنید. این تنها سلاح را هم شما ناکار نکنید. فلان شبکه و فلان رسانه بیگانه دروغ میگوید و تحریف میکند؟ بگذارید این کار را بکند. تحریفگر رسوا خواهد شد. شما کاری کنید که مرجع اعتماد مردم باشید، به خصوص که از موضع و از پایگاه دیانت و انقلابیگری این کار را میکنید و رفتارهایتان به پای دین و انقلاب نوشته میشود.
🔸متن کامل مطلب در سایت بانک مقاله ها 👈اینجا
مقاله،ویدیو آموزشی 🌺 @eduarticle
بانک مقاله های آموزشی و فرهنگی
واکنشی به حاشیه کتابهای درسی
محمدکاظم کاظمی شاعر و پژوهشگر به تغییر متنهای نویسندهها در کتابهای درسی واکنش نشان داد و گفت: دانشآموزی که میبیند به چه راحتی میشود در اثر داستانی یک نویسنده دست برد، اگر قرار باشد در این نظام «
📚جنجالیترین تغییرات #کتابهای_درسی
از حذف شعر شاعرانی چون «نیما»، «اخوان» و «سایه»، تصویر دختران از روی جلد و عکس مقبره کوروش گرفته تا تغییر داستان نادر ابراهیمی و «قصههای مجید» و نیز حذف نام مولانا از جمله تغییراتی هستند که پای کتابهای درسی را به عرصه جنجال کشاندهاند.
نیما یوشیج، مهدی اخوان ثالث و امیرهوشنگ ابتهاج (هــ.ا.سایه) از جمله شاعرانی بودند که حذف شعرهایشان از کتابهای درسی بحث حذفیات را داغتر کرد و کاربران فضای مجازی نوشتند: «داروگ» و «مهتاب» نیما، «باغ بیبرگی» اخوان، «همزاد» ابتهاج و ... از کتابهای درسی حذف شد.
امسال نیز همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید بار دیگر بحث بر سر حذفیات کتابهای درسی بالا گرفت؛ اینبار عکس دختران از روی جلد کتاب ریاضی دبستانیها حذف شد. پس از واکنشهای مختلف از جمله طراحی و به اشتراکگذاری جلد کتاب ریاضی با تصویر مریم میرزاخانی، ریاضیدان فقید، محسن حاجیمیرزایی، وزیر آموزش و پرورش از این اقدام عذرخواهی کرد و گفت:«بابت بیسلیقگی انجامشده در کتاب ریاضی سوم دبستان عذرخواهی کرده و آن را اصلاح میکنیم.»
انتقاد از نحوه تالیف و تدوین کتابهای درسی اما پایان نیافت؛ حذفیات، تغییرات و محتواهای مورد بحث دیگری نیز در فضای مجازی دست به دست شدند.
اینبار پای تغییراتی بحثبرانگیز به میان آمد؛ داستان «قلب کوچک را به چه کسی بدهیم» نادر ابراهیمی، نویسنده فقید با تغییراتی در کتاب هفتم دبستان منتشر شد که مورد تایید خانواده او نبود و اعتراض همسرش را در پی داشت؛ در متن اصلی اثر آمده است: «قلبم را میبخشم به همه آنهایی که جنگیدند و دشمن را از خاک ما، از سرزمین ما و از خانه ما بیرون انداختند.» اما در کتاب درسی این متن اینگونه تغییر پیدا کرده است: «قلبم را میبخشم به همه آنهایی که به خاطر اسلام جنگیدند.»
👈متن کامل مطلب در سایت بانک مقاله ها اینجا
مقاله،ویدیو آموزشی 🌺 @eduarticle
از حذف شعر شاعرانی چون «نیما»، «اخوان» و «سایه»، تصویر دختران از روی جلد و عکس مقبره کوروش گرفته تا تغییر داستان نادر ابراهیمی و «قصههای مجید» و نیز حذف نام مولانا از جمله تغییراتی هستند که پای کتابهای درسی را به عرصه جنجال کشاندهاند.
نیما یوشیج، مهدی اخوان ثالث و امیرهوشنگ ابتهاج (هــ.ا.سایه) از جمله شاعرانی بودند که حذف شعرهایشان از کتابهای درسی بحث حذفیات را داغتر کرد و کاربران فضای مجازی نوشتند: «داروگ» و «مهتاب» نیما، «باغ بیبرگی» اخوان، «همزاد» ابتهاج و ... از کتابهای درسی حذف شد.
امسال نیز همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید بار دیگر بحث بر سر حذفیات کتابهای درسی بالا گرفت؛ اینبار عکس دختران از روی جلد کتاب ریاضی دبستانیها حذف شد. پس از واکنشهای مختلف از جمله طراحی و به اشتراکگذاری جلد کتاب ریاضی با تصویر مریم میرزاخانی، ریاضیدان فقید، محسن حاجیمیرزایی، وزیر آموزش و پرورش از این اقدام عذرخواهی کرد و گفت:«بابت بیسلیقگی انجامشده در کتاب ریاضی سوم دبستان عذرخواهی کرده و آن را اصلاح میکنیم.»
انتقاد از نحوه تالیف و تدوین کتابهای درسی اما پایان نیافت؛ حذفیات، تغییرات و محتواهای مورد بحث دیگری نیز در فضای مجازی دست به دست شدند.
اینبار پای تغییراتی بحثبرانگیز به میان آمد؛ داستان «قلب کوچک را به چه کسی بدهیم» نادر ابراهیمی، نویسنده فقید با تغییراتی در کتاب هفتم دبستان منتشر شد که مورد تایید خانواده او نبود و اعتراض همسرش را در پی داشت؛ در متن اصلی اثر آمده است: «قلبم را میبخشم به همه آنهایی که جنگیدند و دشمن را از خاک ما، از سرزمین ما و از خانه ما بیرون انداختند.» اما در کتاب درسی این متن اینگونه تغییر پیدا کرده است: «قلبم را میبخشم به همه آنهایی که به خاطر اسلام جنگیدند.»
👈متن کامل مطلب در سایت بانک مقاله ها اینجا
مقاله،ویدیو آموزشی 🌺 @eduarticle
📚آیا در دنیا ۱۰ کشور هستهای وجود دارد که ایران یکی از آنهاست؟
🔹در کتاب شیمی پایه دهم نوشته شده: با تلاش «دانشمندان هستهای… نام ایران در فهرست دهگانه کشورهای هستهای جهان ثبت شد.»
🔹در دنیا ۲۳ کشور فعالیتهای غنیسازی اورانیوم را انجام داده یا قبلا انجام میدادهاند یعنی صاحب آن فناوری هستند و نه ۱۰ کشور: آرژانتین، برزیل، چین، فرانسه، آلمان، هند، ایران، ژاپن، هلند، کرهشمالی، پاکستان، روسیه، کره جنوبی، بریتانیا، ایالات متحده، قزاقستان، استرالیا، اسرائیل. کشورهای بلژیک و سوئد و ایتالیا و اسپانیا هم در خاک فرانسه غنیسازی میکنند. لیبی، آفریقای جنوبی هم برنامههای غنیسازیشان را متوقف کردهاند.
🔹تنها فهرست ۹تایی در زمینه فعالیتهای هستهای، لیست کشورهای دارنده «بمب اتم» است که تا روز نگارش این گزارش، ایران در آن قرار ندارد. | فکتنامه
#کتابهای_درسی
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
🔹در کتاب شیمی پایه دهم نوشته شده: با تلاش «دانشمندان هستهای… نام ایران در فهرست دهگانه کشورهای هستهای جهان ثبت شد.»
🔹در دنیا ۲۳ کشور فعالیتهای غنیسازی اورانیوم را انجام داده یا قبلا انجام میدادهاند یعنی صاحب آن فناوری هستند و نه ۱۰ کشور: آرژانتین، برزیل، چین، فرانسه، آلمان، هند، ایران، ژاپن، هلند، کرهشمالی، پاکستان، روسیه، کره جنوبی، بریتانیا، ایالات متحده، قزاقستان، استرالیا، اسرائیل. کشورهای بلژیک و سوئد و ایتالیا و اسپانیا هم در خاک فرانسه غنیسازی میکنند. لیبی، آفریقای جنوبی هم برنامههای غنیسازیشان را متوقف کردهاند.
🔹تنها فهرست ۹تایی در زمینه فعالیتهای هستهای، لیست کشورهای دارنده «بمب اتم» است که تا روز نگارش این گزارش، ایران در آن قرار ندارد. | فکتنامه
#کتابهای_درسی
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle