#معرفی_کتاب
📚 #رمان زنی با موهای قرمز
نویسنده : #اورهان_پاموک
زنی با موهای قرمز (به ترکی استانبولی: Kırmızı Saçlı Kadın)، رمانیست از نوسینده ترک اورهان پاموک که در سال ۲۰۱۶ منتشر شدهاست. اورهان پاموک موضوعات جاری را از طریق افسانههای زمانهای مختلف درهم آمیخته مانندادیپ «سوفکلس» یارستمو سهراب «فردوسی» و آن را با عشق، حسادت، و رابطه بین پدر و پسر، به وسیله تصاویری که از حوادث تاریخی ایجاد میکند، نشان میدهد. با مطالعه این کتاب میتوان در مورد تجربیات آن دوره صاحب نظر شد.
ایدهٔ اصلی بسیاری از داستانهای کلاسیک پیشگویی اتفاقات پیشِروست؛ به پادشاهی میگویند فرزندت تو را خواهد کشت و او به خیال خودش از شر فرزند خلاص میشود. بعدها همان فرزند او را میکشد و تخت پادشاهی را سرنگون میسازد؛ درونمایهٔ رایج بسیاری از داستانهای اسطورهای در ملل و مذاهب مختلف .در واقع پاموک سعی مینماید با نزدیکشدن به فردیت شکنندهٔ قهرمانهای داستانها به تماشای شکستن آنها در برابر تقدیر، سرنوشت یا هر قدرت برتری که بر فرد مستولی میشود، بنگرد و آن را روایت کند. منبع :ویکیپدیا با دخل و تصرف
کانال مقاله ها 🌸 @eduarticle
📚 #رمان زنی با موهای قرمز
نویسنده : #اورهان_پاموک
زنی با موهای قرمز (به ترکی استانبولی: Kırmızı Saçlı Kadın)، رمانیست از نوسینده ترک اورهان پاموک که در سال ۲۰۱۶ منتشر شدهاست. اورهان پاموک موضوعات جاری را از طریق افسانههای زمانهای مختلف درهم آمیخته مانندادیپ «سوفکلس» یارستمو سهراب «فردوسی» و آن را با عشق، حسادت، و رابطه بین پدر و پسر، به وسیله تصاویری که از حوادث تاریخی ایجاد میکند، نشان میدهد. با مطالعه این کتاب میتوان در مورد تجربیات آن دوره صاحب نظر شد.
ایدهٔ اصلی بسیاری از داستانهای کلاسیک پیشگویی اتفاقات پیشِروست؛ به پادشاهی میگویند فرزندت تو را خواهد کشت و او به خیال خودش از شر فرزند خلاص میشود. بعدها همان فرزند او را میکشد و تخت پادشاهی را سرنگون میسازد؛ درونمایهٔ رایج بسیاری از داستانهای اسطورهای در ملل و مذاهب مختلف .در واقع پاموک سعی مینماید با نزدیکشدن به فردیت شکنندهٔ قهرمانهای داستانها به تماشای شکستن آنها در برابر تقدیر، سرنوشت یا هر قدرت برتری که بر فرد مستولی میشود، بنگرد و آن را روایت کند. منبع :ویکیپدیا با دخل و تصرف
کانال مقاله ها 🌸 @eduarticle
📚 #معرفی_کتاب
#رمان #وقتی_نیچه_گریست
نویسنده : #اروین_یالوم
(به انگلیسی: When Nietzsche Wept) یکی از نامدارترین رمانهای روانشناختیِ اروین د. یالوم است که در سال ۱۹۹۲ به زبان انگلیسی نوشته شد. #اروین_یالوم روانپزشکِ هستیگرا (اگزیستانسیالیست)، استاد بازنشستهٔ روانپزشکی در دانشگاه استنفورد و نویسندهٔ شماری از نامدارترین رمانهای روانشناختی است. این رمان دیدار خیالیِ فریدریش نیچه، فیلسوف آلمانی، و یوزف برویر، پزشکِ وینی، را روایت میکند. رویدادهای رمان در سال ۱۸۸۲ در شهر وینِ اتریش رخ میدهند و این رمان در واقع روایتی است از تاریخِ برهمکنشِ فلسفه و روانکاوی و رویارویی خیالی برخی از مهمترین چهرههای دهههای پایانی قرن نوزدهم همچون فریدریش نیچه، یوزف برویر و زیگموند فروید. در سال ۲۰۰۷ فیلمی با همین نام (به انگلیسی: When Nietzsche Wept) به کارگردانی Pinchas Perry با اقتباس از این رمان ساخته شدهاست . ویکیپدیا
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
#رمان #وقتی_نیچه_گریست
نویسنده : #اروین_یالوم
(به انگلیسی: When Nietzsche Wept) یکی از نامدارترین رمانهای روانشناختیِ اروین د. یالوم است که در سال ۱۹۹۲ به زبان انگلیسی نوشته شد. #اروین_یالوم روانپزشکِ هستیگرا (اگزیستانسیالیست)، استاد بازنشستهٔ روانپزشکی در دانشگاه استنفورد و نویسندهٔ شماری از نامدارترین رمانهای روانشناختی است. این رمان دیدار خیالیِ فریدریش نیچه، فیلسوف آلمانی، و یوزف برویر، پزشکِ وینی، را روایت میکند. رویدادهای رمان در سال ۱۸۸۲ در شهر وینِ اتریش رخ میدهند و این رمان در واقع روایتی است از تاریخِ برهمکنشِ فلسفه و روانکاوی و رویارویی خیالی برخی از مهمترین چهرههای دهههای پایانی قرن نوزدهم همچون فریدریش نیچه، یوزف برویر و زیگموند فروید. در سال ۲۰۰۷ فیلمی با همین نام (به انگلیسی: When Nietzsche Wept) به کارگردانی Pinchas Perry با اقتباس از این رمان ساخته شدهاست . ویکیپدیا
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
📚 #معرفی_کتاب
#رمان خداحافظ گاری کوپر
خداحافظ گاری کوپر (به فرانسوی: Adieu Gary Cooper) نام رمانی فلسفی سیاسی از نویسنده فرانسوی رومن گاری است. رمان دربارهٔ جوانی ۲۱ ساله به نام لنی است که از زادگاه خود آمریکا به کوههای سوییس پناه میبرد و دربارهٔ فلسفه زندگی او و دیدگاههایش است. رومن گاری «خداحافظ گاری کوپر» را در سال ۱۹۶۹ نوشت. سروش حبیبی این کتاب را در سال ۱۳۵۱ و چهار سال بعد از انتشار کتاب در فرانسه به فارسی ترجمه کردهاست. رومن گاری «خداحافظ گاری کوپر» را ابتدا به انگلیسی نوشت و در ابتدا نام آن را ولگرد اسکی باز گذاشت.
چند جمله ازکتاب :
این قدر بچه نبود که بگذارد عزیزترین چیزش را، آزادیش را از او بگیرند. حتی از پول و پله میترسید. پول بد تله ایست. اول آدم صاحب پول است، بعد پول صاحب آدم میشود.
مادرها عجیب گریزپا هستند. نسل شان دارد از میان میرود. به زودی دیگر جز در افسانهها نمیتوانی پیدایشان کنی.
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
#رمان خداحافظ گاری کوپر
خداحافظ گاری کوپر (به فرانسوی: Adieu Gary Cooper) نام رمانی فلسفی سیاسی از نویسنده فرانسوی رومن گاری است. رمان دربارهٔ جوانی ۲۱ ساله به نام لنی است که از زادگاه خود آمریکا به کوههای سوییس پناه میبرد و دربارهٔ فلسفه زندگی او و دیدگاههایش است. رومن گاری «خداحافظ گاری کوپر» را در سال ۱۹۶۹ نوشت. سروش حبیبی این کتاب را در سال ۱۳۵۱ و چهار سال بعد از انتشار کتاب در فرانسه به فارسی ترجمه کردهاست. رومن گاری «خداحافظ گاری کوپر» را ابتدا به انگلیسی نوشت و در ابتدا نام آن را ولگرد اسکی باز گذاشت.
چند جمله ازکتاب :
این قدر بچه نبود که بگذارد عزیزترین چیزش را، آزادیش را از او بگیرند. حتی از پول و پله میترسید. پول بد تله ایست. اول آدم صاحب پول است، بعد پول صاحب آدم میشود.
مادرها عجیب گریزپا هستند. نسل شان دارد از میان میرود. به زودی دیگر جز در افسانهها نمیتوانی پیدایشان کنی.
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
📚 #معرفی_کتاب
#رمان
#ابلوموف یا آبلوموف نام رمانی است نوشته #ایوان_گنچاروف نویسنده روس به سال ۱۸۵۹ میلادی. نیکیتا میخایلکوف، کارگردان روس، در ۱۹۷۹ بر اساس این رمان فیلمی یا عنوان چند روز از زندگی ابلوموف ساخته است. نمایشنامهٔ آبلوموف از مارسل کوولیه، هم از رمان مزبور اقتباسی شدهاست.
ابلوموف هجوی است دربارهٔ اشراف قرن نوزدهم روسیه که زندگی را با تنپروری و خمودگی میگذاراند. رمان گنچاروف در روسیه بسیار مورد توجه مردم و منتقدان ادبی قرار گرفت. تولستوی آن را شاهکار بزرگ ادبی مینامد و داستایفسکی زاده ذهنی سرشار میخواندش. در رمان ابلوموف، نوستالژی (خاطرههای دور)، رؤیا، و تخیل موج میزند و نگاه جزیی نگر گنچاروف و توصیف وی از رویدادها و شخصیتها از منظر روانشناختی قابل تأمل است. اَبلوموف نمایانگر مسخ انسان است.
لنین (ضمن نطقی در ۱۹۲۲) گفت: «روسیه سه انقلاب را از سر گذراندهاست، اما هنوز آبلوموفها باقی ماندهاند» منظور وی این بود که روحیه تنبلی و کرختی چنان با طبع و سرشت برخی از افراد، حتی افراد روشنفکر و فرهیخته، عجین شدهاست که انقلاب هم نتوانسته آن را ریشهکن کند. دکتر غلامحسین ساعدی با اشاره به آبلوموف گفتهاست گنچاروف در دنیای دیکتاتوری سیاسی، بزرگترین کتاب را نوشتهاست.| ویکیپدیا بادخل و تصرف
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
#رمان
#ابلوموف یا آبلوموف نام رمانی است نوشته #ایوان_گنچاروف نویسنده روس به سال ۱۸۵۹ میلادی. نیکیتا میخایلکوف، کارگردان روس، در ۱۹۷۹ بر اساس این رمان فیلمی یا عنوان چند روز از زندگی ابلوموف ساخته است. نمایشنامهٔ آبلوموف از مارسل کوولیه، هم از رمان مزبور اقتباسی شدهاست.
ابلوموف هجوی است دربارهٔ اشراف قرن نوزدهم روسیه که زندگی را با تنپروری و خمودگی میگذاراند. رمان گنچاروف در روسیه بسیار مورد توجه مردم و منتقدان ادبی قرار گرفت. تولستوی آن را شاهکار بزرگ ادبی مینامد و داستایفسکی زاده ذهنی سرشار میخواندش. در رمان ابلوموف، نوستالژی (خاطرههای دور)، رؤیا، و تخیل موج میزند و نگاه جزیی نگر گنچاروف و توصیف وی از رویدادها و شخصیتها از منظر روانشناختی قابل تأمل است. اَبلوموف نمایانگر مسخ انسان است.
لنین (ضمن نطقی در ۱۹۲۲) گفت: «روسیه سه انقلاب را از سر گذراندهاست، اما هنوز آبلوموفها باقی ماندهاند» منظور وی این بود که روحیه تنبلی و کرختی چنان با طبع و سرشت برخی از افراد، حتی افراد روشنفکر و فرهیخته، عجین شدهاست که انقلاب هم نتوانسته آن را ریشهکن کند. دکتر غلامحسین ساعدی با اشاره به آبلوموف گفتهاست گنچاروف در دنیای دیکتاتوری سیاسی، بزرگترین کتاب را نوشتهاست.| ویکیپدیا بادخل و تصرف
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
#حکایتها ، ۱۰۶
پیرزن خبیث
...زنی روستایی بود، آن هم چه زن خبیثی. زد و مرد، و ذره ای عمل خیر از خودش بر جای نگذاشت. شیاطین او را گرفتند و توی دریاچه آتش فرو کردند. این بود که فرشته نگهبانش ایستاد و از خود پرسید کدام عمل خیرش به یادم می آید که به خدا بگویم. گفت:یک بار از باغچه اش پیازچه ای کند و به زنی فقیر داد.» و خدا جواب داد: «پس آن پیازچه را بردار، و آن را به سوی او دراز کن، و بگذار آن را بگیرد و بیرون کشیده شود. اگر بتوانی از دریاچه بیرونش بکشی، بگذار به بهشت بیاید، اما اگر پیازچه بشکند، آن زن دیگر مجبور است همان جا که هست بماند.» فرشته به سوی آن زن دوید، و پیازچه را به طرفش دراز کرد. گفت: «این را بگیر تا بیرونت بکشم.» و با احتیاط بنا کرد به بیرون کشیدنش. کم مانده بود بیرونش بکشد که دیگر گناهکاران داخل دریاچه، با دیدن او که بیرون کشیده می شد، در دامنش چنگ زدند تا همراه او بیرون کشیده شوند. اما او زنی خبیث بود و بنای لگدپراکنی به آنان را گذاشت. «من باید بیرون کشیده شوم، نه شما. پیازچه مال من است. نه مال شما.» همین که این را گفت: پیازچه شکست. و آن زن توی دریاچه افتاد و تا به امروز در آنجا می سوزد. این بود که فرشته گریه کرد و به راهش رفت.
| #برگزیده از #رمان برادران کارامازوف اثر داستایوفسکی
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
پیرزن خبیث
...زنی روستایی بود، آن هم چه زن خبیثی. زد و مرد، و ذره ای عمل خیر از خودش بر جای نگذاشت. شیاطین او را گرفتند و توی دریاچه آتش فرو کردند. این بود که فرشته نگهبانش ایستاد و از خود پرسید کدام عمل خیرش به یادم می آید که به خدا بگویم. گفت:یک بار از باغچه اش پیازچه ای کند و به زنی فقیر داد.» و خدا جواب داد: «پس آن پیازچه را بردار، و آن را به سوی او دراز کن، و بگذار آن را بگیرد و بیرون کشیده شود. اگر بتوانی از دریاچه بیرونش بکشی، بگذار به بهشت بیاید، اما اگر پیازچه بشکند، آن زن دیگر مجبور است همان جا که هست بماند.» فرشته به سوی آن زن دوید، و پیازچه را به طرفش دراز کرد. گفت: «این را بگیر تا بیرونت بکشم.» و با احتیاط بنا کرد به بیرون کشیدنش. کم مانده بود بیرونش بکشد که دیگر گناهکاران داخل دریاچه، با دیدن او که بیرون کشیده می شد، در دامنش چنگ زدند تا همراه او بیرون کشیده شوند. اما او زنی خبیث بود و بنای لگدپراکنی به آنان را گذاشت. «من باید بیرون کشیده شوم، نه شما. پیازچه مال من است. نه مال شما.» همین که این را گفت: پیازچه شکست. و آن زن توی دریاچه افتاد و تا به امروز در آنجا می سوزد. این بود که فرشته گریه کرد و به راهش رفت.
| #برگزیده از #رمان برادران کارامازوف اثر داستایوفسکی
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
📚 #معرفی_کتاب
#رمان #برادران_کارامازوف
برادران کارامازوف (به روسی: Братья Карамазовы) رمانی از #داستایوفسکی نویسندهٔ شهیر روسی است. برادران کارامازوف مشهورترین اثر داستایوسکی است که نخستین بار به صورت پاورقی در سالهای ۸۰–۱۸۷۹ در نشریه پیامآور روسی منتشر شد. گویا این رمان قرار بوده قسمت اول از یک مجموعه سهگانه باشد اما نویسنده چهار ماه بعد از پایان انتشار کتاب درگذشت.
داستان کتاب ماجرای خانوادهای عجیب و شرح نحوهٔ ارتباطی است که بین فئودور کارامازوف، پیرمرد فاسدالاخلاق و متمول با سه پسرش به نامهای میتیا، ایوان و آلیوشا و پسر نامشروعش به نام اسمردیاکوف وجود دارد. برادران کارامازوف رمانی فلسفی است که بهطور عمیقی در حوزهٔ الهیات و وجود خدا، اختیار و اخلاقیات میپردازد. از زمان انتشار این رمان توسط بسیاری از اندیشمندان و دانشمندان همانند آلبرت اینشتین، زیگموند فروید، مارتین هایدگر، کورت ونگات، لودویگ ویتگنشتاین و پاپ بندیکت شانزدهم مورد تحسین قرار گرفتهاست و به عنوان یکی از بهترین اثرها در ادبیات شناخته شدهاست.
این رمان به عنوان یکی از اثربخشترین رمانها شناخته شدهاست. زیگموند فروید آن را جذابترین رمان نوشته شده خواند.
دیگر نویسندهای که به اثر بخش بودن رمان برادران کارامازوف در آثار خود اذعان داشته، فرانتس کافکا است.
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
#رمان #برادران_کارامازوف
برادران کارامازوف (به روسی: Братья Карамазовы) رمانی از #داستایوفسکی نویسندهٔ شهیر روسی است. برادران کارامازوف مشهورترین اثر داستایوسکی است که نخستین بار به صورت پاورقی در سالهای ۸۰–۱۸۷۹ در نشریه پیامآور روسی منتشر شد. گویا این رمان قرار بوده قسمت اول از یک مجموعه سهگانه باشد اما نویسنده چهار ماه بعد از پایان انتشار کتاب درگذشت.
داستان کتاب ماجرای خانوادهای عجیب و شرح نحوهٔ ارتباطی است که بین فئودور کارامازوف، پیرمرد فاسدالاخلاق و متمول با سه پسرش به نامهای میتیا، ایوان و آلیوشا و پسر نامشروعش به نام اسمردیاکوف وجود دارد. برادران کارامازوف رمانی فلسفی است که بهطور عمیقی در حوزهٔ الهیات و وجود خدا، اختیار و اخلاقیات میپردازد. از زمان انتشار این رمان توسط بسیاری از اندیشمندان و دانشمندان همانند آلبرت اینشتین، زیگموند فروید، مارتین هایدگر، کورت ونگات، لودویگ ویتگنشتاین و پاپ بندیکت شانزدهم مورد تحسین قرار گرفتهاست و به عنوان یکی از بهترین اثرها در ادبیات شناخته شدهاست.
این رمان به عنوان یکی از اثربخشترین رمانها شناخته شدهاست. زیگموند فروید آن را جذابترین رمان نوشته شده خواند.
دیگر نویسندهای که به اثر بخش بودن رمان برادران کارامازوف در آثار خود اذعان داشته، فرانتس کافکا است.
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
📚 #معرفی_کتاب
پیشنهادچند #رمان برای مطالعه در این روزهای کرونایی .
این کتابها قبلا در کانال مقالهها معرفی شده است و با کلیک بر روی عنوان کتاب میتوانید توضیحات بیشتری دریافت نمایید. با آرزوی سلامتی برای همهعزیزان .
۱.برادران کارامازوف رمانی از داستایوفسکی
۲. تسلی بخشیهای فلسفه نویسنده: آلن دوباتن
۳.رمان ابلوموف نوشته ایوان گنچاروف
۳.رمان خداحافظ گاری کوپرنویسنده: رومن گاری
۴.رمان وقتی نیچه گریست نویسنده : اروین یالوم
۵.رمان زنی با موهای قرمز نویسنده :اورهان پاموک
۶. رمان سیذارتا نویسنده : هرمان هسه
۷.از رنجی که میبریم مجموعه داستانی جلال آلآحمد
۸. رمان زوربای یونانی نوشتهٔ نیکوس کازانتزاکیس
۹. رمان قمارباز اثر داستایوفسکی
۱۰.رمان ۱۹۸۴ نویسنده جورج اورول
۱۱.گوربهگوراثر ویلیام_فاکنر
۱۲. رمان "مردی به نام اوه" اثر فردریک بَکمن
۱۳. مدیر مدرسه اثر جلال آل احمد
۱۴. «من پیش از تو» نوشته جوجو مویز
۱۵.رمان کیمیاگراثر پائولو کوئلیو
۱۶.صدسال تنهایی نوشته گابریل گارسیا مارکز
۱۷.همیشه شوهر نویسنده: داستایوسکی
۱۸.قلعه حیوانات نوشتهٔ:جُرج اُروِل
۱۹.مرگ خوش از آلبر کامو
۲۰.سهشنبهها با موری اثر میچ آلبوم
۲۱. مائدههای زمینی شاهکار آندره ژید
۲۲. کتاب کجا ممکن است پیدایش کنم ؟ اثر هاروکی موراکامی
۲۳.مرگ ایوان ایلیچ اثر لئو تولستوی
۲۴.کتاب کلمات نویسنده : ژان پل سارتر
۲۵.کتاب "در بهشت چند نفر منتظر شما هستند" از میچ آلبوم
۲۶.جاناتان مرغ دریایی اثر ریچارد باخ
۲۷.کاندید یا سادهدل اثر ولتر
۲۸. رمان ملت عشق نوشته الیف شافاک
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
پیشنهادچند #رمان برای مطالعه در این روزهای کرونایی .
این کتابها قبلا در کانال مقالهها معرفی شده است و با کلیک بر روی عنوان کتاب میتوانید توضیحات بیشتری دریافت نمایید. با آرزوی سلامتی برای همهعزیزان .
۱.برادران کارامازوف رمانی از داستایوفسکی
۲. تسلی بخشیهای فلسفه نویسنده: آلن دوباتن
۳.رمان ابلوموف نوشته ایوان گنچاروف
۳.رمان خداحافظ گاری کوپرنویسنده: رومن گاری
۴.رمان وقتی نیچه گریست نویسنده : اروین یالوم
۵.رمان زنی با موهای قرمز نویسنده :اورهان پاموک
۶. رمان سیذارتا نویسنده : هرمان هسه
۷.از رنجی که میبریم مجموعه داستانی جلال آلآحمد
۸. رمان زوربای یونانی نوشتهٔ نیکوس کازانتزاکیس
۹. رمان قمارباز اثر داستایوفسکی
۱۰.رمان ۱۹۸۴ نویسنده جورج اورول
۱۱.گوربهگوراثر ویلیام_فاکنر
۱۲. رمان "مردی به نام اوه" اثر فردریک بَکمن
۱۳. مدیر مدرسه اثر جلال آل احمد
۱۴. «من پیش از تو» نوشته جوجو مویز
۱۵.رمان کیمیاگراثر پائولو کوئلیو
۱۶.صدسال تنهایی نوشته گابریل گارسیا مارکز
۱۷.همیشه شوهر نویسنده: داستایوسکی
۱۸.قلعه حیوانات نوشتهٔ:جُرج اُروِل
۱۹.مرگ خوش از آلبر کامو
۲۰.سهشنبهها با موری اثر میچ آلبوم
۲۱. مائدههای زمینی شاهکار آندره ژید
۲۲. کتاب کجا ممکن است پیدایش کنم ؟ اثر هاروکی موراکامی
۲۳.مرگ ایوان ایلیچ اثر لئو تولستوی
۲۴.کتاب کلمات نویسنده : ژان پل سارتر
۲۵.کتاب "در بهشت چند نفر منتظر شما هستند" از میچ آلبوم
۲۶.جاناتان مرغ دریایی اثر ریچارد باخ
۲۷.کاندید یا سادهدل اثر ولتر
۲۸. رمان ملت عشق نوشته الیف شافاک
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
Telegram
✏️مقاله،ویدیو آموزشی فرهنگی
📚 #معرفی_کتاب
#رمان #برادران_کارامازوف
برادران کارامازوف (به روسی: Братья Карамазовы) رمانی از #داستایوفسکی نویسندهٔ شهیر روسی است. برادران کارامازوف مشهورترین اثر داستایوسکی است که نخستین بار به صورت پاورقی در سالهای ۸۰–۱۸۷۹ در نشریه پیامآور روسی…
#رمان #برادران_کارامازوف
برادران کارامازوف (به روسی: Братья Карамазовы) رمانی از #داستایوفسکی نویسندهٔ شهیر روسی است. برادران کارامازوف مشهورترین اثر داستایوسکی است که نخستین بار به صورت پاورقی در سالهای ۸۰–۱۸۷۹ در نشریه پیامآور روسی…
📚 #معرفی_کتاب
#مسخ(به آلمانی: Die Verwandlung) رمان کوتاه یا داستان کوتاهی از فرانتس #کافکا است که در پاییز ۱۹۱۲ نوشته شده و در اکتبر ۱۹۱۵ در لایپزیگ به چاپ رسید. مسخ از مهمترین آثار ادبیات فانتزی قرن بیستم است که در دانشکدهها و آموزشگاههای ادبیات سراسر جهان غرب تدریس میشود.
داستان در مورد بازاریاب جوانی به نام گرگور سامسا است که یک روز صبح از خواب بیدار میشود و متوجه میشود که به یک مخلوق نفرتانگیز حشرهمانند تبدیل شدهاست. دلیل مسخ سامسا در طول داستان بازگو نمیشود و خود کافکا نیز هیچگاه در مورد آن توضیحی نداد. لحن روشن و دقیق و رسمی نویسنده در این کتاب تضادی حیرتانگیز با موضوع کابوسوار داستان دارد. داستان غمانگیز گرگور سامسا حاکی از بیگانگی با هنجارها است. گویی او خود میخواهد که بین تابعیت محض از اجتماع و مسخ شدن، مسخ شدن را برگزیند. در نتیجه میتوان گفت که مسخ شدن گرگور نوعی فرار از واقعیت حاکم است.
ولادیمیر ناباکوف در مورد این داستان گفتهاست: «اگر کسی مسخ کافکا را چیزی بیش از یک خیالپردازی حشرهشناسانه بداند به او تبریک میگویم چون به صف خوانندگان خوب و بزرگ پیوستهاست.» مترجم فرانسه مسخ معتقد است که گرگور سامسا در واقع کنایهای از خود شخصیت نویسنده (کافکا) است. #رمان
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
#مسخ(به آلمانی: Die Verwandlung) رمان کوتاه یا داستان کوتاهی از فرانتس #کافکا است که در پاییز ۱۹۱۲ نوشته شده و در اکتبر ۱۹۱۵ در لایپزیگ به چاپ رسید. مسخ از مهمترین آثار ادبیات فانتزی قرن بیستم است که در دانشکدهها و آموزشگاههای ادبیات سراسر جهان غرب تدریس میشود.
داستان در مورد بازاریاب جوانی به نام گرگور سامسا است که یک روز صبح از خواب بیدار میشود و متوجه میشود که به یک مخلوق نفرتانگیز حشرهمانند تبدیل شدهاست. دلیل مسخ سامسا در طول داستان بازگو نمیشود و خود کافکا نیز هیچگاه در مورد آن توضیحی نداد. لحن روشن و دقیق و رسمی نویسنده در این کتاب تضادی حیرتانگیز با موضوع کابوسوار داستان دارد. داستان غمانگیز گرگور سامسا حاکی از بیگانگی با هنجارها است. گویی او خود میخواهد که بین تابعیت محض از اجتماع و مسخ شدن، مسخ شدن را برگزیند. در نتیجه میتوان گفت که مسخ شدن گرگور نوعی فرار از واقعیت حاکم است.
ولادیمیر ناباکوف در مورد این داستان گفتهاست: «اگر کسی مسخ کافکا را چیزی بیش از یک خیالپردازی حشرهشناسانه بداند به او تبریک میگویم چون به صف خوانندگان خوب و بزرگ پیوستهاست.» مترجم فرانسه مسخ معتقد است که گرگور سامسا در واقع کنایهای از خود شخصیت نویسنده (کافکا) است. #رمان
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
📚 #معرفی_کتاب
کتاب #عقاید_یک_دلقک (به آلمانی: Ansichten eines Clowns)، نوشتهٔ #هاینریش_بل نویسندهٔ آلمانی است که در ۱۹۶۳ نوشته شدهاست.
هاینریش بل با نوشتن این کتاب موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۷۲ شد همچنین در سال ۱۹۷۶ وویکش یاسنی کارگردان اهل جمهوری چک فیلمی از این رمان ساخته است . (انگلیسی: The Clown)
این کتاب دربارهٔ دلقکی به نام هانس شنیر است که معشوقهاش، ماری، او را بابت دلایل مذهبی ترک کرده و وارد رابطه با مردی کاتولیک به نام هربرت تسوپفنر شدهاست که دارای نفوذ مذهبی و سیاسی قابل توجهی است. هانس به همین دلیل دچار افسردگی شده و مرضهای همیشگیاش، مالیخولیا و سردرد تشدید یافته. از این رو برای تسکین آلام خود به مشروب رو آورده است. به قول خودش «دلقکی که به مشروب روی بیاورد، زودتر از یک شیروانی ساز مست سقوط میکند». فقط دو چیز این دردها را تسکین میدهند: مشروب و ماری. مشروب یک تسکین موقتیست ولی ماری نه؛ ولی او رفته. سراسر داستان روایت چند ساعتی است که هانس شنیر از بوخوم به زادگاهش بن باز میگردد و بعد از ناامیدی عاطفی و حس تنهایی و فقری که به او دست میدهد برای اجرا با گیتار به ایستگاه راهآهن بن میرود. در خلال این مدت او به صورت نامنظم و غیرخطی خاطراتی را تعریف میکند که برای خواننده روشن میکند که چطور وضعیت او به اینجا کشیده است. #رمان
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
کتاب #عقاید_یک_دلقک (به آلمانی: Ansichten eines Clowns)، نوشتهٔ #هاینریش_بل نویسندهٔ آلمانی است که در ۱۹۶۳ نوشته شدهاست.
هاینریش بل با نوشتن این کتاب موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۷۲ شد همچنین در سال ۱۹۷۶ وویکش یاسنی کارگردان اهل جمهوری چک فیلمی از این رمان ساخته است . (انگلیسی: The Clown)
این کتاب دربارهٔ دلقکی به نام هانس شنیر است که معشوقهاش، ماری، او را بابت دلایل مذهبی ترک کرده و وارد رابطه با مردی کاتولیک به نام هربرت تسوپفنر شدهاست که دارای نفوذ مذهبی و سیاسی قابل توجهی است. هانس به همین دلیل دچار افسردگی شده و مرضهای همیشگیاش، مالیخولیا و سردرد تشدید یافته. از این رو برای تسکین آلام خود به مشروب رو آورده است. به قول خودش «دلقکی که به مشروب روی بیاورد، زودتر از یک شیروانی ساز مست سقوط میکند». فقط دو چیز این دردها را تسکین میدهند: مشروب و ماری. مشروب یک تسکین موقتیست ولی ماری نه؛ ولی او رفته. سراسر داستان روایت چند ساعتی است که هانس شنیر از بوخوم به زادگاهش بن باز میگردد و بعد از ناامیدی عاطفی و حس تنهایی و فقری که به او دست میدهد برای اجرا با گیتار به ایستگاه راهآهن بن میرود. در خلال این مدت او به صورت نامنظم و غیرخطی خاطراتی را تعریف میکند که برای خواننده روشن میکند که چطور وضعیت او به اینجا کشیده است. #رمان
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
📚 #معرفی_کتاب
سرگذشت #ندیمه یا قصهٔ ندیمه (به انگلیسی: The Handmaid's Tale) رُمانی نوشتهٔ مارگارت اتوود و منتشر شده در سال ۱۹۸۵ است. این رمان در ژانر علمی تخیلی جا میگیرد، هرچند خود نویسنده، با این که کتابش برندهٔ جایزه آرتور سی کلارک که مخصوص کتابهای علمی تخیلی است شده، با این نظر موافق نیست.
داستان در شهر کمبریج در ماساچوست ایالات متحدهٔ آمریکا رخ میدهد. پس از ترور رئیسجمهور آمریکا با گلوله و به رگبار بستن همهٔ اعضای کنگره ایالات متحده توسط مسیحیان بنیادگرا و اعلام وضعیت فوقالعاده، انقلابی در کشور رخ میدهد، قانون اساسی لغو شده و حکومتی تمامیتخواه مسیحی به نام جمهوری گیلاد تشکیل میشود. در این حکومت جدید آزادیهای فردی اکثر شهروندان پایمال میشود و همهٔ ادیان به جز دین رسمی کشور، ازدواج مجدد، طلاق، سقطجنین، همجنسگرایی غیرقانونی اعلام میشود. متخلفان مذهبی و سیاسی اگر بخت یارشان باشد به مناطق سمی و خطرناک که کولونی نامیده میشوند فرستاده میشوند، وگرنه در بیشتر موارد با طناب دار اعدام شده و به «دیوار» (ظاهراً دیوار دانشگاه کمبریج) آویخته میشوند تا مایهٔ عبرت بقیه باشند.
داستان از زبان زنی از طبقهٔ کلفتها روایت میشود که نام واقعی او جوون است، ولی لقب او از آنجا که نام فرماندهاش «فرد» است، «اُفرد» (Offrefd) است. اُفرد پیش از انقلاب گیلاد همسر و یک دختر کوچک داشتهاست. از آنجا که شوهرش پیش از او با زن دیگری ازدواج کرده بوده ازدواج آنها توسط حکومت جدید غیرقانونی اعلام میشود و پس از فراری ناموفق، زن دستگیر میشود و (چون بچه داشته و باروری خود را ثابت کردهاست) به مرکز سرخ که مرکز آموزش کلفتهاست منتقل میشود، و دخترش به خانوادهٔ یک فرماندهٔ بیفرزند داده میشود. اُفرد از سرنوشت دختر و شوهرش اطلاعی ندارد. او در خلال ماجراهای روزانهٔ خود، خاطرات قدیمیاش را نیز بازگو میکند که فضای خفقانآور جمهوری گیلاد را برای خواننده ترسیم میکند. از این رمان فیلم سینمایی و سریال نیز ساخته شده است. #رمان
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
سرگذشت #ندیمه یا قصهٔ ندیمه (به انگلیسی: The Handmaid's Tale) رُمانی نوشتهٔ مارگارت اتوود و منتشر شده در سال ۱۹۸۵ است. این رمان در ژانر علمی تخیلی جا میگیرد، هرچند خود نویسنده، با این که کتابش برندهٔ جایزه آرتور سی کلارک که مخصوص کتابهای علمی تخیلی است شده، با این نظر موافق نیست.
داستان در شهر کمبریج در ماساچوست ایالات متحدهٔ آمریکا رخ میدهد. پس از ترور رئیسجمهور آمریکا با گلوله و به رگبار بستن همهٔ اعضای کنگره ایالات متحده توسط مسیحیان بنیادگرا و اعلام وضعیت فوقالعاده، انقلابی در کشور رخ میدهد، قانون اساسی لغو شده و حکومتی تمامیتخواه مسیحی به نام جمهوری گیلاد تشکیل میشود. در این حکومت جدید آزادیهای فردی اکثر شهروندان پایمال میشود و همهٔ ادیان به جز دین رسمی کشور، ازدواج مجدد، طلاق، سقطجنین، همجنسگرایی غیرقانونی اعلام میشود. متخلفان مذهبی و سیاسی اگر بخت یارشان باشد به مناطق سمی و خطرناک که کولونی نامیده میشوند فرستاده میشوند، وگرنه در بیشتر موارد با طناب دار اعدام شده و به «دیوار» (ظاهراً دیوار دانشگاه کمبریج) آویخته میشوند تا مایهٔ عبرت بقیه باشند.
داستان از زبان زنی از طبقهٔ کلفتها روایت میشود که نام واقعی او جوون است، ولی لقب او از آنجا که نام فرماندهاش «فرد» است، «اُفرد» (Offrefd) است. اُفرد پیش از انقلاب گیلاد همسر و یک دختر کوچک داشتهاست. از آنجا که شوهرش پیش از او با زن دیگری ازدواج کرده بوده ازدواج آنها توسط حکومت جدید غیرقانونی اعلام میشود و پس از فراری ناموفق، زن دستگیر میشود و (چون بچه داشته و باروری خود را ثابت کردهاست) به مرکز سرخ که مرکز آموزش کلفتهاست منتقل میشود، و دخترش به خانوادهٔ یک فرماندهٔ بیفرزند داده میشود. اُفرد از سرنوشت دختر و شوهرش اطلاعی ندارد. او در خلال ماجراهای روزانهٔ خود، خاطرات قدیمیاش را نیز بازگو میکند که فضای خفقانآور جمهوری گیلاد را برای خواننده ترسیم میکند. از این رمان فیلم سینمایی و سریال نیز ساخته شده است. #رمان
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle