🖌مقاله‌،ویدیو آموزشی
584 subscribers
1.71K photos
1.07K videos
204 files
2.95K links
مجموعه‌ای متنوع از پژوهشها، ویدیو و خبرهای مهم آموزشی و فرهنگی . جهت ارسال مقاله و مطلب با ما تماس بگیرید. مسؤولیت مطالب به عهده نویسنده است .آدرس سایت ما : www.eduarticle.me

تماس با ما :
@mh1342
Download Telegram
😡 وسواس‌
—---------------------—
دکتر‌ علی‌ شریفی متخصص اعصاب و روان

#وسواس،یکی از #بیماری‌های_اضطرابی رنج‌آور است.عموم مردم،وقتی کلمه‌ وسواس را مـی‌شنوند،به یاد«آب و آب‌کشی» و رعایت بیش از حد«نجسی و پاکی‌»می‌افتند،ولی باید دانست‌ که‌ مـحدوده‌ی وسواس بسیار وسیع‌تر از ایـن اسـت و انواع مختلف دارد که به آن‌ها اشاره می‌کنیم:

1-وسواس آلودگی:بیمار فکر می‌کند خودش یا اشیا و افراد دیگر،آلوده و کثیف هستند و باید از آن‌ها‌ اجتناب کند،در خیلی از موارد نیز شروع می‌کند به شست‌وشو و تـمیز کردن آلودگی‌های مورد تصور(آن هم به نحو افراطی).بعضی از بیماران،گاهی تا 12 ساعت!در حمام می‌مانند‌ و موقع‌ خروج،باز هم مطمئن نیستند که حتما تمیز شده‌اند.در عین حال،همین بیماران،نگران مـصرف بـیش از حد آب،اسراف کردن و مدیون شدن به همسایگان خود هستند،اما نمی‌توانند‌ از‌ کار وسواسی‌شان دست بکشند.در واقع،یکی از سخت‌ترین بیماری‌های روان‌پزشکی،وسواس است که هم خود بیمار و هم اطرافیان او را رنج مـی‌دهد.ایـن بیماران ممکن است به دلیل‌ صرف‌ وقت طولانی برای شست‌وشو،دچار مشکلات مفصلی،بیماری‌های پوستی،حساسیت به مواد شوینده و گاهی مسمومیت با وایتکس و نظایر آن شوند.

همچنین،میزان زیادی از مـشکلات خـانوادگی و حتی طلاق به‌ همین‌ دلیل‌-غیرقابل تحمل بودن وسواس برای‌ همسر‌ بیمار‌-به وجود می‌آید.موارد بدتری نیز گزارش شده است: بیمار به مدت 20 سال!همسرش را مجبور می‌کرد کـه پس از‌ اسـتحمام‌،بـه‌ جای خشک کردن با حـوله،بـرهنه،وسـط اتاق‌ بایستد‌ تا با جریان هوا خشک شود،چون دست زدن به حوله باعث انتشار آلودگی می‌شود!بیماری دیگری برای لمس‌ هـمه‌چیز‌ از‌ کـیسه فـریزر استفاده می‌کرد،به طوری که مهم‌ترین هزینه‌ی زنـدگی‌ را «خـرید کیسه فریزر»تشکیل می‌داد!
ادامه مطلب ...https://eduarticle.me/?p=2259
#بهداشت_سلامت
—---------------------—
↩️ کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
🔶‌ ‌‌‌آیـا‌ #تمارض‌ بیماری است؟ /دکتر علی شریفی‌ متخصص مغز و اعصاب
—------------------------------------
شاید برایتان پیش آمده‌ بـاشد‌ کـه‌ کـسی از بیماری خود و نشانه‌های آن صحبت کند؛ولی حس کنید آنچه می‌شنوید، واقعیت ندارد‌ و گوینده،هدف دیگری را تـعقیب می‌کند.احتمالا با گزاره‌هایی از این دست مواجه‌ شده‌اید که:«فلانی با‌ زرنگی‌‌ تـوانست معافیت پزشکی بگیرد!»یـا«بـا گول زدن دکترها گواهی گرفتم و امتحان ندادم!»یا«متهم در دادگاه ادعا کرد که اعصاب همه‌ی افراد خانواده‌ی ما خراب است و من به دلیل‌ جنون‌ آنی،فلانی را کشتم!»یا از همه رایج‌تر:«این دخـتر یا پسر می‌خواهد با این کار جلب توجه یا ترحم کند»یا«خودش‌ را به مریضی زده است تا از تنبیه‌ فرار‌ کند».

ابتدا به نظر می‌آید این جملات،بر تلاش تعمدی شخص‌ بـرای بـیمار نشان دادن خود و فرصت‌طلبی برای رسیدن به یک‌ امتیاز نابجا دلالت می‌کند.ولی همیشه این‌طور نیست.بنابراین‌، در‌ این گفتار سعی می‌کنیم مفهوم دقیق تمارض و تفاوت آن را با سایر مقولات مشابه(اختلال تبدیلی که قـبلا بـه آن پرداختیم، بیماری ساختگی،بیماری‌های روان-تنی و...)روشن کنیم.

ابتدا‌ به‌ مقوله‌ی«نفع اولیه»و«نفع ثانویه»می‌پردازیم؛زیرا تمارض با این مفهوم ارتباط اساسی دارد:

1.نفع اولیه‌1:نیاز به مورد توجه و رسـیدگی قـرار گرفتن و تمایل به #جلب_محبت،از نیازهای‌ ذاتی‌ و فطری‌ انسان است. گاه به دلایل‌ روان‌شناختی‌ و به‌ صورت ناخودآگاه،شخص‌ به ایفای نقش بیمار تمایل پیدا می‌کند که در گفتار مربوط بـه اخـتلال تـبدیلی(که اصطلاحا هیستری نامیده‌ مـی‌شود‌) نـمونه‌های‌ مـتعددی از آن را ذکر کردیم.در اختلال‌ تبدیلی‌،خود شخص دخالتی در بروز نشانه‌های بیماری ندارد و فشارهای‌ روانی به صورت خودکار و ناخودآگاه،به علایمی شبیه فـلج یـا‌ حـمله‌ی‌ قلبی‌ یا ناتوانی در سخن گفتن و...جلب عنایت و تـوجه‌ اطـرافیان منجر‌ می‌شود.ولی چون نتیجه‌ی بررسی‌های پزشکی

منفی است و دکترها می‌گویند که این شخص هیچ‌گونه بیماری‌ ندارد،ممکن است‌ بـیمار‌ بـه‌ تـمارض متهم و به بی‌اعتنایی نسبت‌ به بروز مجدد این نشانه‌ها مـحکوم‌ گردد‌.درحالی‌که تنها راه‌ درمان این بیماران،اعتنا به آنان و کشف تعارضات منجر به‌ بروز بیماری و کمک‌ بـه‌ حـل‌ مـنطقی و درست آنهاست.

در بیماری بسیار عجیب دیگری به نام«اختلال ساختگی‌»2، کـه‌ مـعمولا‌ فقط پزشکان و پرستاران با آن مواجه می‌شوند (چون هیچ‌گاه بیمار به آن اذعان نمی‌کند‌)و دیگران‌ از‌ آن‌ مطلع نـمی‌گردند،بـه دلیـل نیاز روانی به ایفای نقش بیمار،شخص‌ به صورت‌ تعمدی‌ و آگاهانه خـود را بـیمار مـی‌کند تا مورد معاینه، آزمایش،عکس‌برداری،و درمان قرار گیرد‌،اما‌ از‌ طرف دیگر، مایل به بـهبود بـیماری خـود نیست.زیرا به«مریض بودن»نیاز دارد‌.ولی‌ نفع دیگری از این مریض بودن نمی‌برد.نـوع بـاز هم‌ عجیب‌تر این بیماری‌،به‌ صورت‌ مریض کردن فرد دیگر3(مانند فرزند)بـه صـورت بـهانه‌ای برای مراجعه به سرویس‌های درمانی‌ و ایفای‌ نقش‌«مریض‌داری»دیده می‌شود. /#بهداشت_سلامت
ادامه مقاله .... https://eduarticle.me/?p=2275
—---------------------------—
↩️ کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
⛔️طبق گزارش سالانه «گالوپ» در آمريکا، ايرانيان جزءعصباني‌ترين مردم دنيا هستند
عصباني هستيم؟! 😡😡
_______________
وقتي هزار و يک مشکل حل‌نشده داشته باشي معلوم است که با هر بهانه‌اي زود از کوره درمي‌روي و #عصباني مي‌شوي. شايد همه ما اين جمله را بارها از زبان اطرافيانمان شنيده باشيم. وقتي همديگر را درک نمي‌کنيم، وقتي شغل مناسب پيدا نمي‌کنيم، وقتي به اندازه کافي از رانندگي در خيابان‌هاي شلوغ شهر لذت نمي‌بريم و با هر بهانه‌اي بر سر اطرافيانمان فرياد مي‌کشيم، مي‌شويم عصباني‌ترين مردم دنيا. نظرسنجي اخير گالوپ نشان مي‌دهد، ايراني‌ها به همه اين دلايل در سرليست عصباني‌ترين مردم دنيا قرار گرفته‌اند. در اين نظرسنجي که بر‌اساس معيارهايي چون ميزان ناراحتي و احساس نارضايتي و عصبانيت از زندگي روزمره انجام شده، بعد از ايران کشورهاي عراق و سودان در رده‌هاي دوم و سوم قرار گرفته‌اند. جامعه آماري اين نظرسنجي محدود است و قابل تعميم به همه گروه‌هاي اجتماعي در ايران نيست، بااين‌حال، نارضايتي‌هاي اجتماعي در ميان طبقه متوسط رو به پايين و طبقات فرودست که به‌دليل افزايش بيکاري و رکود دامنه‌دار اقتصادي در سال‌هاي اخير شدت گرفته، مي‌تواند مبناي پژوهش‌ها و نظرسنجي‌هاي بعدي در داخل ايران قرار گيرد. متن کامل مقاله در https://eduarticle.me/?p=2279
#بهداشت_سلامت
—----------------------------------
🌟مقاله ها وخبرهای آموزشی و فرهنگی🌟
مجموعه ای متنوع از پژوهشها ، ویدیو و خبرهای مهم آموزشی فرهنگی ↩️
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
طبق گزارش سالانه «گالوپ» در آمريکا، ايرانيان جزءعصباني‌ترين مردم دنيا هستند/عصباني هستيم؟! / #بهداشت_سلامت
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
10 ملاحظه مهم در اعلام خبر بد به بيماران توسط پزشکان
—---------------------------
حميدرضا نمازي، عضو گروه اخلاق پزشکي دانشگاه علوم‌‌پزشکي:
اول: اين پيش‌فرض که بسياري از بيماران با شنيدن خبري بد، همچون ابتلا به سرطان، ممکن است از فرط تشويش و اضطراب قالب تهي کنند، درست نيست. مطالعات و گزارش‌هاي آماري نشان نمي‌دهد که کسي پس از شنيدن خبر بد، سکته کرده يا درگذشته باشد. اگر هم طبيبي، شاهد نقضي بر اين مدعا داشته باشد، دليلي بر نگفتن خبر بد به بيمار نيست بلکه نشان مي‌دهد گروه اندکي از بيماران، ظرفيت رواني پذيرش خبر بد را ندارند.
دوم: هنگام گفتن خبر بد بايد تمام توجه خود را معطوف به بيمار کنيم. بيماران نسبت به استفاده پزشکان از تلفن همراه يا رايانه‌هاي دستي حساسند و با اين اوضاع احساس مي‌کنند جدي گرفته نشده‌اند.
سوم: مهارت‌هاي زبان بدن در زمان گفتن خبر بد، بيش از آنچه فکر مي‌کنيم به‌کار مي‌آيد. توصيه مي‌شود در محيطي آرام و به دور از مراجعات مکرر سايرين، روبه‌روي بيمار و همسطح او بنشينيم و با او تماس چشمي برقرار کنيم. الگوهاي حمايتگرانه در زبان بدن، همچون نگاه دقيق و استفاده مناسب از دست‌ها در پذيرش بهتر و راحت‌تر بيمار مؤثر است.
چهارم: همدردي به کار بيمار نمي‌آيد. او پيش از همه‌چيز، محتاج حمايت علمي ما طبيبان است و پس از آن، همدلي ما را طلب مي‌کند. همدردي از طرف پزشک، غيرواقعي مي‌نمايد و تلقي اصيلي براي بيمار ايجاد نمي‌کند.
پنجم: خبر بد را بايد به‌‌تدريج و قطره‌چکاني به بيمار بدهيم. به تعبير ديگر، خبر بد را بشکنيم و سپس بگوييم؛ البته اين به معناي زجرکش‌کردن بيمار نيست. هنگام شنيدن خبر بد، سؤالاتي به پهناي يک زندگي در ذهن و ضمير بيمار ايجاد مي‌شود. هنر پزشک آن است که سؤالات بيمار را هدايت کند تا او درگير وسواس در بيماري يا حواشي آزاردهنده نشود. هنگام پاسخ‌دادن به بيمار هم بايد از کلي‌گويي پرهيز کنيم.
ششم: خبر بد را به خود بيمار بدهيم، نه به اطرافيان او! بزرگ‌ترين مشکل بيماران مبتلا به سرطان و بيماري‌هاي مشابه، بحران اعتماد است. گفتن خبر بد به اطرافيان پيش از اطلاع خود بيمار، به طرزي ناخواسته اين امر را براي بيمار تداعي مي‌کند که هميشه چيزهايي وجود دارد که به او گفته نشده و او نمي‌داند. حتي توصيه مي‌شود وظيفه گفتن خبر بيماري به اطرافيان را به دوش خود بيمار بگذاريم. وقتي بيمار در جايگاه گوينده خبر بد به اطرافيانش قرار مي‌گيرد، برخلاف تصور، استحکام وجودي بيشتري پيدا مي‌کند.
هفتم: پس از شنيدن اطلاعات مربوط به بيماري، اگر بيمار تمايل داشت سخن بگويد و حتي مباحثي غيرپزشکي را مطرح کند، به او مجال دهيم. سعي نکنيم متکلم وحده باشيم و بيمار را بمباران کلامي کنيم. اتفاقا توصيه مي‌شود در برابر شکايت بيمار از زندگي، انکار بيماري، پرخاشگري يا اظهار ناتواني او، شنونده‌اي ساکت باشيم و سؤالات او را هدايت کنيم.
هشتم: لحظه‌اي که بيمار، خبر بد را مي‌شنود، هرگز فراموش نمي‌شود و از ذهنش پاک نمي‌شود. احترام يا ترحمي که در اين لحظه ابراز مي‌کنيم، بر تمامي دوران بيماري سايه مي‌افکند. حواسمان باشد حتي اگر حس ترحم به ما دست داد، آن را ابراز نکنيم بلکه در گفتن خبر بد از مسير احترام به بيراهه ترحم نرويم؛ احترام، مرهمي دروني بر درد بيماري است.
نهم: براي آرام‌کردن بيمار، هرگز به او دروغ نگوييم. اميد واهي، آزاردهنده است. دسترسي به اطلاعات در روزگار جديد چنان است که هرکس با جست‌وجويي اينترنتي مي‌تواند آنچه از حقيقت بيماري پنهان شده را دريابد و بفهمد. حقيقت‌گويي طبيبانه، شرط لازم براي کنارآمدن با بيماري است. اريش فروم معتقد بود آدميان مسئوليت‌گريزند و ترجيح ‌مي‌دهند مسئوليت‌هاي سخت و ناخوشايند خود را در سر پيچ زندگي به ديگران واگذار کنند.
دهم: روزمرگي پس از شنيدن خبر بد، کمرنگ مي‌شود و انگار هر لحظه از زندگي تازه و يکه است. بيمار درعين‌حال که در دوراهی اميد و نااميدي قرار دارد، روزگارش نوبه‌نو مي‌شود، چنانکه احساس مي‌کند واجد احوالاتي شده که پيش‌تر سابقه نداشته و تجربه نکرده است. اين تجربه در برخي بيماران چنان خوشايند است که سالگرد ابتلا به سرطان را جشن مي‌گيرند و اين اتفاق را عامل يافتن چشمي متفاوت در نظر به عالم مي‌دانند. اين امر مهم، براي همگان دست نمي‌دهد ولي مي‌توان بيش يا کم بيماران را به سمت آن هدايت کرد. نگارش اتوبيوگرافي يا خودنوشت و مقايسه احوال پس و پيش از بيماري توسط خود بيمار، توصيه نوربرت الياس، جامعه‌شناس مرگ است. ...
#بهداشت_سلامت
—------------------------
کانال مقاله ها
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
🔴 اختلال #هراس چیست؟
—------------------------—
دکتر علی شریفی‌ متخصص اعصاب و روان
🔸شاید شما هم‌ بـا‌ ایـن‌ صـحنه برخورد کرده باشید:در محفلی‌ که هیچ‌چیز ناراحت‌کننده‌ای وجود ندارد(مثلا در یک جشن‌‌ عروسی)بی‌مقدمه و بـه‌ناگهان،یکی از حضار حالش بد می‌شود؛یعنی رنگش می‌پرد،در‌ قلبش احساس سوزش یا‌ درد‌ و تـیرکشیدگی می‌کند،احساس نگرانی مـفرط دارد،دچـار سرگیجه و لرزش می‌شود و می‌گوید:«دارم می‌میرم».ولی‌ بعد از رساندن او به اورژانس و گرفتن نوار قلب و فشار خون‌ و انجام آزمایش،پزشک اعلام می‌کند که‌ او خوشبختانه‌ بیماری قلبی ندارد و خطری تهدیدش نمی‌کند و مشکل، «مشکل عصبی»اسـت.همه تعجب می‌کنند که در آن موقعیت‌ که همه شاد بودند،چه مشکل عصبی ممکن بود بروز کند؟

تعجب شما‌ بجاست‌؛چون در بیماری(یا دقیق‌تر بگویم اختلال) پانیک یا هراس،اساسا حمله‌ی اضطرابی،بـی‌مقدمه و در جـای‌ نامناسب بروز می‌کند و علت خاصی در آن لحظه ندارد.

احتمال بروز این بیماری در‌ طول‌ عمر افراد،در حدود 5/1 تا 5 درصد است و احتمال ابتلای خانم‌ها 2 تا 3 برابر آقایان است. در مورد علت این بیماری،تـئوری‌های مـتفاوتی بیان شده است. به‌طور خلاصه می‌توان آن را‌ مخلوطی‌ دانست از آمادگی ژنتیکی و وراثتی همراه با حوادث استرس‌آور زندگی و عدم توانایی در تجزیه‌ و تحلیل مناسب و نقص مکانیسم‌های دفاعی.

حملاتی نظیر آنچه فوقا تـوصیف شـد،«حمله‌ی هراس یا پانیک‌»نام‌ دارد‌ و اگر واجد ضوابط زیر باشد‌،«بیماری‌ هراس‌» نام می‌گیرد.

1-حملات مکرر به مدت ده دقیقه یا بیش‌تر.

2-ایجاد نگرانی مداوم به مدت یک ماه یـا بـیش‌تر در مـورد‌ وقوع‌‌ مجدد‌ یک حمله.

3-نـگرانی مـداوم در مـورد تبعات حمله‌(نظیر‌«دیوانه نشوم»، «سکته‌ی قلبی نکنم»...)

4-تغییر واضح در رفتار به دلیل وقوع این حملات.

5-علت‌های پزشکی دیگر که مـی‌تواند‌ عـلائم‌ مـشابهی‌‌ ایجاد کند(پرکاری تیروئید،مواد شیمیایی مخرب روان نـظیر اکـستازی‌،...)

بعضی مواقع حمله‌ی هراس با علامت دیگری به نام گذر هراسی( Agoraphobia )همراه است؛یعنی بیمار از قرار‌ گرفتن‌ در‌ مکان‌ها یـا مـوقعیت‌هایی کـه ممکن است خروج از آن سخت باشد‌،می‌ترسد‌،با این‌که می‌ترسد در مـوقعیتی قرار گیرد که در صورت بروز حمله‌ی پانیک،نتواند از دیگران‌‌ کمک‌ بخواهد‌(مثلا در ازدحام یا بازار یا خیابان).

ایـن بـیماری مـعمولا در اواخر‌ نوجوانی‌ و ابتدای‌ جوانی بروز می‌کند و در بسیاری از بیماران ممکن است بـا عـلائم افسردگی‌ نیز همراه‌ باشد‌.بسیاری‌ از مبتلایان به این بیماری به‌جای درمان‌ مناسب پزشکی،ممکن است بـه مـواد مـخدر‌ یا‌ الکل روی آورند و مشکلشان تشدید شود.

درمان:خوشبختانه اکثر این بیماران بـه‌خوبی بـه‌ درمـان‌ پاسخ‌‌ می‌دهند.عمده‌ترین درمان‌ها عبارت‌اند از:

الف-درمان دارویی:گروه‌های متعدد دارویی،خصوصا داروهای مؤثر‌ بـر‌ سـیستم سـروتونین در مغز،به‌خوبی بر بیماری‌ پانیک اثر می‌کنند،بدون این‌که عوارض‌ جدی‌ نظیر‌ خواب‌آوری، وابـستگی یـا افزایش وزن داشته باشند.

ب:درمان شناختی-رفتاری:که در آن اولا بی‌خطری‌‌ حملات‌ پانیک(از نظر سکته‌ی قـلبی یـا دیـوانه شدن!)به بیمار تفهیم می‌شود‌.ثانیا‌ با‌ آموزش نحوه‌ی تنفس در صورت بروز حمله‌ هـراس و تـمرینات ریلاکس شدن(تن آرامی)و نیز آموزش‌ خود‌ هیپنوتیزم‌،به بهبود بیمار کمک مـی‌شود.

ایـن درمـان‌ا هیچ‌یک با دیگری تضادی ندارند‌ و مجموع‌ درمان‌ دارویی و روان‌درمانی‌های فوق الذکر،بهترین نتیجه را می‌دهد.
#بهداشت_سلامت
—---------------------------------
↩️ کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
🔴 اختلال تبدیلی یا فلج #هیستریک را بشناسیم
—----------------------
نویسنده : شریفی،علی
‌ ‌‌‌احـتمالا‌ کلمه‌ی«هیستری»را شنیده‌اید یا با تعابیری نظیر «فلج هیستریک»یا«واکنش هیستریک‌»مـواجه‌ شـده‌اید‌.در ایـن گفتار،می‌خواهیم با این مقوله،که یکی از شایع‌ترین‌ مشکلات عصبی انسان است‌،آشنا شویم.

اسـاس اسم‌گذاری این اختلال،به اعتقاد قدیمی‌ فلاسفه‌ی یونانی درباره سرگردان‌ بودن رحم بـرمی‌گردد! Histr‌) در‌ لاتین به معنی رحـم یـا زاهدان است)در این‌ اختلال،شخص به دلایل عصبی،علامتی نظیر فلج و یا عدم توانایی در حرف زدن،شنیدن یا دیدن پیدا می‌کند. یونانیان تصور می‌کردند‌ که این اختلال فقط در زنان‌ دیده می‌شود،ولی امـروزه مشخص شده است که این‌ بیماری،هرچند در زنان شایع‌تر است،در مردان نیز دیده می‌شود(و ربطی به رحم ندارد!).بنابراین‌ نام‌‌ «اختلال تبدیلی‌1برای آن انتخاب شده که در مورد خصوصیات آن اجمالا توضیح مـی‌دهیم:

اخـتلال تبدیلی،اختلالی در عملکرد بدن‌ است که با مفاهیم رایج آناتومی و فیزیولوژی‌ سیستم عصبی مرکزی‌ یا‌ محیطی تطبیق‌ نمی‌کند؛مثلا شخص،قادر به حرکت دادن‌ دست یا پایش نیست و اصطلاحا دچـار فـلج شده است،ولی پزشکان پی از معاینه‌ اعلام می‌کنند که بیمار،فلج نیست‌ و مشکل‌ عصبی دارد.یا این که گاهی حس بینایی حتی در حد کور شدن مختل‌ شده است،ولی چشم پزشک اعلام مـی‌کند کـه چشم بیمار مشکلی ندارد و سالم است!

این‌ بیماری‌ معمولا‌ در شرایط استرس پیش می‌آید‌ و اخلال‌ قابل‌ توجهی در عملکرد شخص ایجاد می‌کند.در خیلی از موارد،اختلال تبدیلی،شبیه بیماری‌های سیستم‌ عصبی مـرکزی،مـانند سـکته‌ی مغزی تشنج‌،پارکینسون‌ و ...است‌ و اصـطلاحا بـیماری تـبدیلی،این‌گونه بیماری‌ها را تقلید می‌کند‌(البته‌ بیمار تعمّدی ندارد و«تمارض»نمی‌کند و موضوع تمارض،مقوله‌ی جداگانه‌ای است).

غالبا نوع علائم،تابع درک بیمار از وضـعیت‌های‌ طـبی‌ اسـت‌؛مثلا‌ چون اکثر مردم می‌دانند که دردهای‌ قـلبی مـعمولا در سمت‌ چپ قفسه‌ی سینه و دست چپ‌ حس می‌شود،بیمار تبدیلی بدون داشتن مشکل قلبی، در سمت چپ قفسه سینه‌ و دسـت‌ چـپ‌ احـساس درد مـی‌کند.

معمولا با یک بررسی کوتاه،بر اساس نحوه‌ی شروع یا تشدید علائم بیمار،می‌توان فهمید‌ که‌ اختلال‌ حـسی یـا حـرکتی‌ که بیمار را به اورژانس آورده است،در اثر‌ تعارض‌ و تضاد‌ بین‌ او و یکی از نـزدیکانش(هـمسر،والدین،برادر،خواهر یا...)یا سایر فشارها(نظیر‌ مشکل‌ تحصیلی‌ یا شغلی لاینحل)پیش‌ آمده اسـت.

اخـلال تـبدیلی در واقع نوعی«مبدّل»است که‌ انرژی‌‌ روانی را از التهاب یک تضاد و کشمکش شـدید درونـی،بـه یک‌ علامت بدنی‌«تبدیل‌»می‌کند‌.این علائم معمولا مقلد یک‌ اورژانس پزشکی هستند کـه رسـیدگی فـوری و معمولا بررسی‌های گران‌قیمت‌ طبی‌ را می‌طلبد و منجر به ناتوانی‌ قابل توجه در بیمار می‌شود.

خانم‌ها چـند بـرابر‌ بیش‌تر‌ از‌ آقایان در معرض ابتلا به‌ اختلال تبدیلی هستند.

در جوامع روستایی،کم‌سوادان،طبقات پایـین‌تر اقـتصادی‌‌ -اجـتماعی‌،جمعیّت‌های نظامی(خصوصا جبهه‌ی جنگ)، جوامع ابتدایی و افراد کم‌هوش بیش‌تر به اختلال‌ تبدیلی‌‌ دچـار‌ مـی‌شوند.
ادامه مطلب در 👈 https://eduarticle.me/?p=2361

#بهداشت_سلامت
—------------------------------—

↩️ کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA