🌀سوگیریهای شناختی: فروپاشی انگاری
فروپاشیانگاری (ِDeclinism) نوعی #سوگیری_شناختی است که ذهن گرایش به گذشتهنگری مثبت و آیندهنگری منفی دارد و بر این باور است که یک جامعه یا نهاد رو به زوال است.
در نتیجه این سوگیری شناختی فرد به غلط تصور میکند که قدیم گل و بلبل بوده و در نتیجه نگاهی فراقزده به گذشته در او شکل میگیرد. در این فرایند ذهنی لحظات سخت و خاطرات بد گذشته در ذهن کمرنگ و دشواریهای زمان حال پر رنگ میشوند. تحقیقات نشان میدهند که میان فروپاشیانگاری و مفهوم نوستالژی رابطه نزدیکی برقرار است.
برخی تحقیقات روانشناسی اجتماعی نشان میدهند که هرگاه زمان حال برای فرد غیرقابل تحمل میشود و چالشهای فراوانی را پیش رویش میبیند، ذهن به فروپاشیانگاری روی میآورد. در این حالت ذهن از یک ساز و کار عاطفی استفاده میکند تا تحمل حال را آسانتر کند.
نویسندگان بسیاری از قدیم تا به حال از این مفهوم در آثارشان بهره بردهاند. یک نمونه کتاب "انحطاط و سقوط امپراطوری روم" اثر ادوار گیبون، مورخ انگلیسی است که در شش جلد در اواخر قرن هجدهم منتشر شد. گیبون در این کتاب استدلال میکند که یکی از دلایل سقوط امپراطوری روم این بود که شهروندان کمکم امیدشان را از دست دادند و کاهل شدند و زمام کار را به نااهلان سپردند. در نتیجه توصیه میکند که در هر جامعهای، باورهای خرافی باید جایش را به خردورزی بدهد تا آن جامعه از هم فرو نپاشد
اسوالد اشپنگلر، نویسنده و مورخ آلمانی نیز در کتابی تحت عنوان "فروپاشی مغرب زمین" حدود یک قرن پیش به این مفهوم میپردازد و پیشگویی میکند که تمدن مغرب زمین در شرف از هم پاشیدن است.
#سوگیریهای_شناختی
🔸ادامه مطلب درسایت بانک مقاله ها 👈اینجا
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
فروپاشیانگاری (ِDeclinism) نوعی #سوگیری_شناختی است که ذهن گرایش به گذشتهنگری مثبت و آیندهنگری منفی دارد و بر این باور است که یک جامعه یا نهاد رو به زوال است.
در نتیجه این سوگیری شناختی فرد به غلط تصور میکند که قدیم گل و بلبل بوده و در نتیجه نگاهی فراقزده به گذشته در او شکل میگیرد. در این فرایند ذهنی لحظات سخت و خاطرات بد گذشته در ذهن کمرنگ و دشواریهای زمان حال پر رنگ میشوند. تحقیقات نشان میدهند که میان فروپاشیانگاری و مفهوم نوستالژی رابطه نزدیکی برقرار است.
برخی تحقیقات روانشناسی اجتماعی نشان میدهند که هرگاه زمان حال برای فرد غیرقابل تحمل میشود و چالشهای فراوانی را پیش رویش میبیند، ذهن به فروپاشیانگاری روی میآورد. در این حالت ذهن از یک ساز و کار عاطفی استفاده میکند تا تحمل حال را آسانتر کند.
نویسندگان بسیاری از قدیم تا به حال از این مفهوم در آثارشان بهره بردهاند. یک نمونه کتاب "انحطاط و سقوط امپراطوری روم" اثر ادوار گیبون، مورخ انگلیسی است که در شش جلد در اواخر قرن هجدهم منتشر شد. گیبون در این کتاب استدلال میکند که یکی از دلایل سقوط امپراطوری روم این بود که شهروندان کمکم امیدشان را از دست دادند و کاهل شدند و زمام کار را به نااهلان سپردند. در نتیجه توصیه میکند که در هر جامعهای، باورهای خرافی باید جایش را به خردورزی بدهد تا آن جامعه از هم فرو نپاشد
اسوالد اشپنگلر، نویسنده و مورخ آلمانی نیز در کتابی تحت عنوان "فروپاشی مغرب زمین" حدود یک قرن پیش به این مفهوم میپردازد و پیشگویی میکند که تمدن مغرب زمین در شرف از هم پاشیدن است.
#سوگیریهای_شناختی
🔸ادامه مطلب درسایت بانک مقاله ها 👈اینجا
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
بانک مقاله های آموزشی و فرهنگی
سوگیریهای شناختی: فروپاشی انگاری
فروپاشیانگاری (ِDeclinism) نوعی سوگیری شناختی است که ذهن گرایش به گذشتهنگری مثبت و آیندهنگری منفی دارد و بر این باور است که یک جامعه یا نهاد رو به زوال است. در نتیجه این سوگیری شناختی فرد به غلط تص