Forwarded from شوراهای صنفی دانشجویان کشور
"حمله ماموران شهرداری به زمین تحت تملک دانشگاه هنر"
در هفته جاری ماموران شهرداری، اقدام به ایجاد مشکل و ادعای مالکیت بر قسمتی از ضلع غربی ساختمان پردیس مرکزی دانشگاه هنر واقع در مجموعه باغ ملی کردند.
روز دوشنبه 14 تیرماه مأموران شهرداری به مسئولان و حراست دانشگاه اعلام میکنند که باید قسمتی از ضلع غربی را تخلیه نمایند که با مقاومت حراست دانشگاه مواجه میگردند.
روز بعد، مأموران شهرداری اقدام به تهدید و درگیری با حراست و کارکنان دانشگاه کرده و حتی یکی از ماموران حراست دانشگاه را به زور وارد ماشین خود میکنند! که پس از ورود نیروی انتظامی قائله ختم میشود.
ادعای شهرداری بر قسمتی از مجموعه قزاقخانه سابق (ساختمان فعلی دانشگاه هنر) و پشت ساختمان تجسمی دانشگاه بوده که در زمان مالکیت ارتش بر ساختمان در داخل خود مجموعه، دیوارکشی شده و اقدام به نصب درب برای آن نمودهاند که شهرداری قسمت پشت دیوار را خارج از مجموعه در نظر گرفته و جهت نصب درب به دانشگاه اعتراض کردند!
قسمت مورد نظر شهرداری متعلق به عمارت قزاقخانه سابق بوده و از بیش از یک دهه پیش، که این ساختمان از ارتش خریداری شده و با نظر مستقیم مقام معظم رهبری به دانشگاه هنر واگذار شده، قسمتی از این ملک بوده است.
حال چرا شهرداری؛ که پیش از این تفاهماتی با دانشگاه داشته پس از سالها مالکیت دانشگاه و دقیقا هنگام تعطیلی دانشگاه اقدام به این عمل نموده است، مشخص نیست!
اکنون، ما می آییم..
برای دانشگاه هنر، که مورد تعرض واقع شد..
برای دفاع از مرزهای آموزشی تنها دانشگاه مادر هنر این مرز و بوم..
برای دانشجویانی که سه سال خاک باغ ملی را در ریه هایشان تلنبار کردند، تا روزی شهرداری مدعی خاک های فرو خورده شود!
"وعده ی ما یکشنبه 20/تیر ساعت 12پردیس باغ ملی"
#اخبار #رفاهی
1⃣1⃣
در هفته جاری ماموران شهرداری، اقدام به ایجاد مشکل و ادعای مالکیت بر قسمتی از ضلع غربی ساختمان پردیس مرکزی دانشگاه هنر واقع در مجموعه باغ ملی کردند.
روز دوشنبه 14 تیرماه مأموران شهرداری به مسئولان و حراست دانشگاه اعلام میکنند که باید قسمتی از ضلع غربی را تخلیه نمایند که با مقاومت حراست دانشگاه مواجه میگردند.
روز بعد، مأموران شهرداری اقدام به تهدید و درگیری با حراست و کارکنان دانشگاه کرده و حتی یکی از ماموران حراست دانشگاه را به زور وارد ماشین خود میکنند! که پس از ورود نیروی انتظامی قائله ختم میشود.
ادعای شهرداری بر قسمتی از مجموعه قزاقخانه سابق (ساختمان فعلی دانشگاه هنر) و پشت ساختمان تجسمی دانشگاه بوده که در زمان مالکیت ارتش بر ساختمان در داخل خود مجموعه، دیوارکشی شده و اقدام به نصب درب برای آن نمودهاند که شهرداری قسمت پشت دیوار را خارج از مجموعه در نظر گرفته و جهت نصب درب به دانشگاه اعتراض کردند!
قسمت مورد نظر شهرداری متعلق به عمارت قزاقخانه سابق بوده و از بیش از یک دهه پیش، که این ساختمان از ارتش خریداری شده و با نظر مستقیم مقام معظم رهبری به دانشگاه هنر واگذار شده، قسمتی از این ملک بوده است.
حال چرا شهرداری؛ که پیش از این تفاهماتی با دانشگاه داشته پس از سالها مالکیت دانشگاه و دقیقا هنگام تعطیلی دانشگاه اقدام به این عمل نموده است، مشخص نیست!
اکنون، ما می آییم..
برای دانشگاه هنر، که مورد تعرض واقع شد..
برای دفاع از مرزهای آموزشی تنها دانشگاه مادر هنر این مرز و بوم..
برای دانشجویانی که سه سال خاک باغ ملی را در ریه هایشان تلنبار کردند، تا روزی شهرداری مدعی خاک های فرو خورده شود!
"وعده ی ما یکشنبه 20/تیر ساعت 12پردیس باغ ملی"
#اخبار #رفاهی
1⃣1⃣
-حاشيه نشيني اطراف تهران؛ چند كيلومتر تا #املاک_نجومی !منطقه خاورشهر در روستای قاسم آباد، حوالی تهرانو #اخبار
@ettehad
@ettehad
💢 جوابیه روابط عمومی آموزش و پرورش شهرستان نیکشهر سیستان و بلوچستان در خصوص تصویر مدرسه کپری که از کانال #اخبار_فرهنگیان منتشر شده است.
🔸دبستان نیایش روستای جوگین از مدارس صعب العبور و عشایری مدیریت آموزش وپرورش نیکشهر است که این آموزشگاه کپری حذف شده و جایش را از یکسال قبل به فضای دبستان پیش ساخته داده است.
فضای دبستان پیش ساخته آن با ۱۴ دانش آموز در سال تحصیلی 94-95 در سال تحصیلی جاری نصب شده و در حال استفاده است.
این مدرسه جزو آخرین مدارس کپری نیکشهر می باشد و ان شاء الله در سال جاری کلنگ حذف مدارس کپری آموزش و پرورش نیکشهر در سال 95 به زمین زده خواهد شد وساخت مدارس خواهیم نمود و اقدامات اولیه در این خصوص با خیرین انجام شده است.
همچنین جهت اطلاع ارجمندتان:
نام مدرسه اشتباه است،بجای نیایش، ستایش نوشته شده که اشتباه از پیمانکار است.
عبدالجلیل چاکرزهی/ روابط عمومی آموزش و پرورش شهرستان نیکشهر
@ettehad
🔸دبستان نیایش روستای جوگین از مدارس صعب العبور و عشایری مدیریت آموزش وپرورش نیکشهر است که این آموزشگاه کپری حذف شده و جایش را از یکسال قبل به فضای دبستان پیش ساخته داده است.
فضای دبستان پیش ساخته آن با ۱۴ دانش آموز در سال تحصیلی 94-95 در سال تحصیلی جاری نصب شده و در حال استفاده است.
این مدرسه جزو آخرین مدارس کپری نیکشهر می باشد و ان شاء الله در سال جاری کلنگ حذف مدارس کپری آموزش و پرورش نیکشهر در سال 95 به زمین زده خواهد شد وساخت مدارس خواهیم نمود و اقدامات اولیه در این خصوص با خیرین انجام شده است.
همچنین جهت اطلاع ارجمندتان:
نام مدرسه اشتباه است،بجای نیایش، ستایش نوشته شده که اشتباه از پیمانکار است.
عبدالجلیل چاکرزهی/ روابط عمومی آموزش و پرورش شهرستان نیکشهر
@ettehad
#اخبار #کوتاه:
🔻نماینده مردم اسلامآباد غرب در مجلس گفت: با توجه به اینکه هر دقیقه اداره مجلس #۳۰۰ #میلیون تومان هزینه دارد، چرا وقت پارلمان را با ارائه برخی گزارشات هدر میدهند؟
🔻در حالی مرکز آمار از بیکاری۲ میلیون و ۷۲۹ هزار نفری و وزارت کار از بیکاری ۲میلیون و ۵۰۰هزار نفری دم میزنند که رئیس مرکز پژوهشهای #مجلس از گزارش این مرکز در خصوص #بیکاری حداقل ۴.۸ میلیون ایرانی پرده برداشت.
@ettehad
🔻نماینده مردم اسلامآباد غرب در مجلس گفت: با توجه به اینکه هر دقیقه اداره مجلس #۳۰۰ #میلیون تومان هزینه دارد، چرا وقت پارلمان را با ارائه برخی گزارشات هدر میدهند؟
🔻در حالی مرکز آمار از بیکاری۲ میلیون و ۷۲۹ هزار نفری و وزارت کار از بیکاری ۲میلیون و ۵۰۰هزار نفری دم میزنند که رئیس مرکز پژوهشهای #مجلس از گزارش این مرکز در خصوص #بیکاری حداقل ۴.۸ میلیون ایرانی پرده برداشت.
@ettehad
📝 یادداشت #اختصاصی مدیر کانال #اخبار_فرهنگیان
💢 از ماست که بر ماست...
✍ مهدی فتحی / دبیر ریاضی ناحیه یک سنندج
سال هاست مشاهده می کنیم تبعیض و اجحاف درحق فرهنگیان انجام می شود و فاصله حقوق و مزایای فرهنگیان با کارکنان دیگر ادارات به اوج رسیده است. همچنین اخیراً با به تأخیر انداختن همان چندرغاز حقوق معلمان نیز شائبه هایی مبنی بر کسب سود حاصل از این تأخیر ها به نفع دولت در بین جامعه و معلمان رواج پیدا کرده است. اینکه واریز حقوق فرهنگیان که سال های قبل بطور میانگین در 25 هر ماه پرداخت می شد و اکنون با تأخیری حدودا 10 روزه مواجه شده است و سود احتمالی این تأخیر ها به جیب چه کسانی می رود مورد بحث این یادداشت نیست. بلکه آنچه مورد بحث است این است که ما معلمان در طول این سال ها خود باعث به وجود آمدن چنین اوضاعی شده ایم. وقتی که کلاس هایمان را متراکم کردند و در هر کلاس 40 تا 50 دانش آموز بی گناه را جای دادند و ما بی هیچ اعتراضی سرمان را پایین انداخته و به کلاس رفتیم و اداره اش کردیم. وقتی که مدارس را دو شیفته کرده و دانش آموزان را در مدارس تل انبار کردند، و ما دوباره بی هیچ عکس العملی به مدارس و سر کلاس های پرجمعیت رفتیم. وقتی که اضافه کاری هایمان را سال به سال به تعویق انداختند و سال بعد باعلم به اینکه حق الزحمه مان را حالا حالا ها پرداخت نکرده و یا ممکن است که هیچ وقت پرداخت ننمایند مجددا تقاضای اضافه کار کردیم، و کلاس ها را بی معلم نگذاشتیم. و نگذاشتیم کلاس های اضافه بر روی دستشان بماند و مجبور شوند افراد بیکار اداری را که در پست های من درآوردی و اضافه فعالیت می کنند وادار به خروج از اداره کرده و به مدارس و کلاس های درس بکشانند، و باعث شدیم سیستم اداری روز به روز فربه تر شده و بار تمامی زحمات بر روی دوش معلمان بیفتد (آن هم با کمترین حق الزحمه)، و در مقابل اداری ها مانند ارباب و رعیت شدیم. وقتی که پاداش روستا و حق یک ماه مرخصی سالانه را حذف کردند و هیچ کدام چیزی نگفتیم. وقتی که حق برگزاری انتخابات های مختلف را شش ماه تا یک سال با تأخیر به معلمان پرداخت کردند - در حالی که حق برگزار کنندگان غیر معلم را در اسرع وقت واریز کردند - مجددا صندوق های رأی را بدون برگزار کننده نگذاشتیم. وقتی که وادارمان کردند به مدارس مخروبه که هر آن ممکن است بر سرمان آوار شود برویم؛ و بدون هیچ واکنشی رفتیم و تدریس کردیم. وقتی که بودجه آموزش و پرورش را به جای اینکه افزایش دهند کاهش نیز دادند و ماحتی از آن خبر هم نداشتیم و حتی نق هم نزدیم. وقتی که برای به دست آوردن برخی پست ها و یا بودن در بعضی مدارس و یا گرفتن برخی ساعات تدریس سر و دست می شکنیم و چاپلوسی بعضی افراد را می کنیم. وقتی که وعده های دروغین می شنویم و عملی نشدن آنها را به عینه می بینیم و همچنان در پی خوش خدمتی هستیم. وقتی که کلاس های ضمن خدمت را که دولت برای حضور در آن به کارکنانش باید پاداش هم بدهد برایمان پولی کردند و ما همچنان برای این کلاس ها سر و دست می شکنیم. وقتی که...
پس بهتر است ساکت شویم و حتی اگر حقوق هم ندادند سرمان را پایین انداخته و به کلاس هایمان برویم. و تازه خدا را شکر هم بکنیم که بابت کاری که می کنیم از ما پولی نیز نمی گیرند. بهتر است بدون هیچ اعتراضی و بدون اینکه حرکتی بکنیم همچنان ادامه داده و منتظر الطاف دولتمردان و وزرا و مسئولین بمانیم. من هم جای آنها بودم همین بلاها را سر معلمان می آوردم. وقتی همه چیز سر جای خودش است و کاری لنگ نمی ماند، مدارس همچنان فعال اند و امتحانات و انتخابات همچنان بدون مشکل برگزار می شوند. قبوض خدماتی مدارس بدون واریز سرانه پرداخت شده و وسایل مورد نیاز مدارس تأمین می شود و الخ پس دیگر چه لزومی دارد که نگران اوضاع باشند و اینگونه رفتار نکنند؟
لذا دست مریزاد می گوییم به مسئولین و دولتمردان که رعایای خود را به خوبی می شناسند و به درستی می دانند که چگونه آنها را به استثمار بکشند و کسی هم دم بر نیاورد.
پس بهترین جمله ای که درخور این اوضاع باشد این است که بگوییم " از ماست که بر ماست... "
@ettehad
💢 از ماست که بر ماست...
✍ مهدی فتحی / دبیر ریاضی ناحیه یک سنندج
سال هاست مشاهده می کنیم تبعیض و اجحاف درحق فرهنگیان انجام می شود و فاصله حقوق و مزایای فرهنگیان با کارکنان دیگر ادارات به اوج رسیده است. همچنین اخیراً با به تأخیر انداختن همان چندرغاز حقوق معلمان نیز شائبه هایی مبنی بر کسب سود حاصل از این تأخیر ها به نفع دولت در بین جامعه و معلمان رواج پیدا کرده است. اینکه واریز حقوق فرهنگیان که سال های قبل بطور میانگین در 25 هر ماه پرداخت می شد و اکنون با تأخیری حدودا 10 روزه مواجه شده است و سود احتمالی این تأخیر ها به جیب چه کسانی می رود مورد بحث این یادداشت نیست. بلکه آنچه مورد بحث است این است که ما معلمان در طول این سال ها خود باعث به وجود آمدن چنین اوضاعی شده ایم. وقتی که کلاس هایمان را متراکم کردند و در هر کلاس 40 تا 50 دانش آموز بی گناه را جای دادند و ما بی هیچ اعتراضی سرمان را پایین انداخته و به کلاس رفتیم و اداره اش کردیم. وقتی که مدارس را دو شیفته کرده و دانش آموزان را در مدارس تل انبار کردند، و ما دوباره بی هیچ عکس العملی به مدارس و سر کلاس های پرجمعیت رفتیم. وقتی که اضافه کاری هایمان را سال به سال به تعویق انداختند و سال بعد باعلم به اینکه حق الزحمه مان را حالا حالا ها پرداخت نکرده و یا ممکن است که هیچ وقت پرداخت ننمایند مجددا تقاضای اضافه کار کردیم، و کلاس ها را بی معلم نگذاشتیم. و نگذاشتیم کلاس های اضافه بر روی دستشان بماند و مجبور شوند افراد بیکار اداری را که در پست های من درآوردی و اضافه فعالیت می کنند وادار به خروج از اداره کرده و به مدارس و کلاس های درس بکشانند، و باعث شدیم سیستم اداری روز به روز فربه تر شده و بار تمامی زحمات بر روی دوش معلمان بیفتد (آن هم با کمترین حق الزحمه)، و در مقابل اداری ها مانند ارباب و رعیت شدیم. وقتی که پاداش روستا و حق یک ماه مرخصی سالانه را حذف کردند و هیچ کدام چیزی نگفتیم. وقتی که حق برگزاری انتخابات های مختلف را شش ماه تا یک سال با تأخیر به معلمان پرداخت کردند - در حالی که حق برگزار کنندگان غیر معلم را در اسرع وقت واریز کردند - مجددا صندوق های رأی را بدون برگزار کننده نگذاشتیم. وقتی که وادارمان کردند به مدارس مخروبه که هر آن ممکن است بر سرمان آوار شود برویم؛ و بدون هیچ واکنشی رفتیم و تدریس کردیم. وقتی که بودجه آموزش و پرورش را به جای اینکه افزایش دهند کاهش نیز دادند و ماحتی از آن خبر هم نداشتیم و حتی نق هم نزدیم. وقتی که برای به دست آوردن برخی پست ها و یا بودن در بعضی مدارس و یا گرفتن برخی ساعات تدریس سر و دست می شکنیم و چاپلوسی بعضی افراد را می کنیم. وقتی که وعده های دروغین می شنویم و عملی نشدن آنها را به عینه می بینیم و همچنان در پی خوش خدمتی هستیم. وقتی که کلاس های ضمن خدمت را که دولت برای حضور در آن به کارکنانش باید پاداش هم بدهد برایمان پولی کردند و ما همچنان برای این کلاس ها سر و دست می شکنیم. وقتی که...
پس بهتر است ساکت شویم و حتی اگر حقوق هم ندادند سرمان را پایین انداخته و به کلاس هایمان برویم. و تازه خدا را شکر هم بکنیم که بابت کاری که می کنیم از ما پولی نیز نمی گیرند. بهتر است بدون هیچ اعتراضی و بدون اینکه حرکتی بکنیم همچنان ادامه داده و منتظر الطاف دولتمردان و وزرا و مسئولین بمانیم. من هم جای آنها بودم همین بلاها را سر معلمان می آوردم. وقتی همه چیز سر جای خودش است و کاری لنگ نمی ماند، مدارس همچنان فعال اند و امتحانات و انتخابات همچنان بدون مشکل برگزار می شوند. قبوض خدماتی مدارس بدون واریز سرانه پرداخت شده و وسایل مورد نیاز مدارس تأمین می شود و الخ پس دیگر چه لزومی دارد که نگران اوضاع باشند و اینگونه رفتار نکنند؟
لذا دست مریزاد می گوییم به مسئولین و دولتمردان که رعایای خود را به خوبی می شناسند و به درستی می دانند که چگونه آنها را به استثمار بکشند و کسی هم دم بر نیاورد.
پس بهترین جمله ای که درخور این اوضاع باشد این است که بگوییم " از ماست که بر ماست... "
@ettehad
📝 یادداشت #اختصاصی کانال #اخبار_فرهنگیان
💢 از فشار قبر تا فشار فقر
✍ بهمن ویسی/معلم نمونه کشوری
روزی از روزهای عهد نوجوانی،گذرم به گورستان شهر افتاد.پیش از طلیعه آفتاب،مردان محاسن سپیدی با سر و روی خاک آلود از فراز تپه های قبرستان پایین می آمدند.در سیمای آنان معنویتی خاص و گیرا،موج می زد که جای آن داشت ساعت ها نشست و بر قامت متواضع و بی ریای شان با حسرت نگریست.ریا،دغل،چاپلوسی،فریب،روزمرگی رفتاری و بسیاری دیگر از ناهنجاری های اخلاقی هنوز در جامعه جای پایی پیدا نکرده بود.زمانه ی اخلاص بود و رفاقت و نه اختلاس و غارت.هر کس نان خشکی در توشه داشت بی مزد و منت با یار ندارش قسمت می کرد.از پدر پرسیدم این مردان در این سحرگاه در لابه لای قبور دیار خاموشان به چه کاری مشغول اند و جواب شنیدم که اینان از بندگان خالص و پرهیزکارند که بنا بر اعتقاد خود برای دوری از وسوسه گناه و در امان ماندن از آتش سوزان جهنم و تجربه فشار قبر و هول و هراس مرگ و تدفین،شبی را در قبرها به صبح می رسانند.در ذهن رویا پرداز خود شبی را مجسم کردم که به همراه این گروه ساعاتی از شب را در جوار اموات سپری کنم اما حتی تجسم آن لرزه بر اندام من افکند.
***
انتشار گزارش روزنامه شهروند در خصوص گورخوابی جمعی از مردان،زنان و کودکان بی سرپناه کشور در بیخ گوش پایتخت،پرنده روح مرا به سوی آن سال ها و خاطره ها پرواز داد.اما آن کجا و این کجا؟!
به راستی مقصر شیوع فقر لجام گسیخته که موجب پدیده هایی این چنینی در جامعه شده، کیست؟چرا این همه دولتمرد و سیاستمدار و اقتصاددان و برنامه ریز در کشوری که مهم ترین ماده حیات اقتصاد جهان را در اختیار دارد در این سالیان متمادی از درمان درد جانکاه فقر،عاجز مانده اند؟برازنده ایران کهن با تاریخ و فرهنگی چند هزار ساله نیست که با پدیده هایی چون:گورخوابی،کارتن خوابی،زباله خوابی،حلبی آباد،تکدی گری،تن فروشی و سرقت دست به گریبان باشد.پس این همه نهاد حمایتی و مددکاری در کشور به چه اموری سرگرم هستند که این معضلات دم دستی از دید آنان پنهان مانده است؟شاید سیاسی کاری و سیاست پیشگی دامن این نهادها را هم گرفته است!فقر و بیکاری ریشه ناهنجاری ها و بزه های اجتماعی است.بنیان های اخلاقی خانواده و جامعه را سست و بستر آسیب هایی مانند:خودکشی،قتل،نزاع،پرخاشگری، افسردگی،طلاق،فحشا،اعتیاد و سرقت را فراهم می کند و ناگفته پیداست که بدون حل ریشه ای مشکل جامعه،هر برنامه اصلاحی محکوم به شکست است.با دلی پرخون و چشمانی اشکبار از خوانش گزارش شهروند، فارغ از هر گونه گرایش سیاسی و جناحی و صرفا به عنوان یک معلم دردمند از همه مسئولان می خواهم که ضمن تمرکز بر مسایل داخلی کشور، تمام هم و غم خویش را مصروف ایجاد اشتغال و رفع مشکلات معیشتی و رفاهی آحاد جامعه نمایند که بقای ملک و ملت و تحکیم مبانی فرهنگی به اجرای این اصل وابسته است.
@ettehad
💢 از فشار قبر تا فشار فقر
✍ بهمن ویسی/معلم نمونه کشوری
روزی از روزهای عهد نوجوانی،گذرم به گورستان شهر افتاد.پیش از طلیعه آفتاب،مردان محاسن سپیدی با سر و روی خاک آلود از فراز تپه های قبرستان پایین می آمدند.در سیمای آنان معنویتی خاص و گیرا،موج می زد که جای آن داشت ساعت ها نشست و بر قامت متواضع و بی ریای شان با حسرت نگریست.ریا،دغل،چاپلوسی،فریب،روزمرگی رفتاری و بسیاری دیگر از ناهنجاری های اخلاقی هنوز در جامعه جای پایی پیدا نکرده بود.زمانه ی اخلاص بود و رفاقت و نه اختلاس و غارت.هر کس نان خشکی در توشه داشت بی مزد و منت با یار ندارش قسمت می کرد.از پدر پرسیدم این مردان در این سحرگاه در لابه لای قبور دیار خاموشان به چه کاری مشغول اند و جواب شنیدم که اینان از بندگان خالص و پرهیزکارند که بنا بر اعتقاد خود برای دوری از وسوسه گناه و در امان ماندن از آتش سوزان جهنم و تجربه فشار قبر و هول و هراس مرگ و تدفین،شبی را در قبرها به صبح می رسانند.در ذهن رویا پرداز خود شبی را مجسم کردم که به همراه این گروه ساعاتی از شب را در جوار اموات سپری کنم اما حتی تجسم آن لرزه بر اندام من افکند.
***
انتشار گزارش روزنامه شهروند در خصوص گورخوابی جمعی از مردان،زنان و کودکان بی سرپناه کشور در بیخ گوش پایتخت،پرنده روح مرا به سوی آن سال ها و خاطره ها پرواز داد.اما آن کجا و این کجا؟!
به راستی مقصر شیوع فقر لجام گسیخته که موجب پدیده هایی این چنینی در جامعه شده، کیست؟چرا این همه دولتمرد و سیاستمدار و اقتصاددان و برنامه ریز در کشوری که مهم ترین ماده حیات اقتصاد جهان را در اختیار دارد در این سالیان متمادی از درمان درد جانکاه فقر،عاجز مانده اند؟برازنده ایران کهن با تاریخ و فرهنگی چند هزار ساله نیست که با پدیده هایی چون:گورخوابی،کارتن خوابی،زباله خوابی،حلبی آباد،تکدی گری،تن فروشی و سرقت دست به گریبان باشد.پس این همه نهاد حمایتی و مددکاری در کشور به چه اموری سرگرم هستند که این معضلات دم دستی از دید آنان پنهان مانده است؟شاید سیاسی کاری و سیاست پیشگی دامن این نهادها را هم گرفته است!فقر و بیکاری ریشه ناهنجاری ها و بزه های اجتماعی است.بنیان های اخلاقی خانواده و جامعه را سست و بستر آسیب هایی مانند:خودکشی،قتل،نزاع،پرخاشگری، افسردگی،طلاق،فحشا،اعتیاد و سرقت را فراهم می کند و ناگفته پیداست که بدون حل ریشه ای مشکل جامعه،هر برنامه اصلاحی محکوم به شکست است.با دلی پرخون و چشمانی اشکبار از خوانش گزارش شهروند، فارغ از هر گونه گرایش سیاسی و جناحی و صرفا به عنوان یک معلم دردمند از همه مسئولان می خواهم که ضمن تمرکز بر مسایل داخلی کشور، تمام هم و غم خویش را مصروف ایجاد اشتغال و رفع مشکلات معیشتی و رفاهی آحاد جامعه نمایند که بقای ملک و ملت و تحکیم مبانی فرهنگی به اجرای این اصل وابسته است.
@ettehad
Forwarded from کانال کانون صنفی معلمان ایران
#اخبار_بیمه
🔺 انصراف بیمهشدگان از پوشش بیمه #تکمیلی
🔸 افراد متقاضی انصراف باید تا تاریخ 30 آبانماه سال جاری، برای تکمیل فرم انصراف به ادارات رفاه محل خدمت خود مراجعه و نسبت به انصراف از بیمه اقدام کنند در غیر این صورت انصراف این افراد پذیرفته نشده و حق بیمه تکمیلی از حقوق آنها کسر خواهد شد
۱۳۹۶/۸/۱۷
#نشردهید
➖➖➖➖
کانال کانون صنفی معلمان 👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwtsVECWzOntQR9Mg
🔺 انصراف بیمهشدگان از پوشش بیمه #تکمیلی
🔸 افراد متقاضی انصراف باید تا تاریخ 30 آبانماه سال جاری، برای تکمیل فرم انصراف به ادارات رفاه محل خدمت خود مراجعه و نسبت به انصراف از بیمه اقدام کنند در غیر این صورت انصراف این افراد پذیرفته نشده و حق بیمه تکمیلی از حقوق آنها کسر خواهد شد
۱۳۹۶/۸/۱۷
#نشردهید
➖➖➖➖
کانال کانون صنفی معلمان 👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwtsVECWzOntQR9Mg