🔴📣🔴مرگ دردناک بیژن قلوزی باید همه وجدانهای بیدار را برای تغییر وضعیت موجود به حرکت در آورد
🖌 فرهاد شیخی
بیژن قلوزی کسی است که که مرگ دردناکش باید همه وجدانهای بیدار را تکان داده و جامعه ای را به حرکت در آورد، همانطور که خودسوزی یک دکه دار، مردم تونس را به حرکت در آورد و آتش حقانیت اش جامعه ای را در بر گرفت.
چه کسی او را کشت؟؟خودش یا کارفرما؟؟
چقدر دردناک است که قاتل زنده باشد و از دسترنج مقتول ارتزاق کرده باشد و یک دنیا قانون و دولت هم حامی اش باشد و راست راست در خیابان نعش کثیفش را حرکت دهد.
بیژن قلوزی را کارفرما (سرمایه) سوزاند نه خودش، درست همانزمان که شروع به ندادن حقوق اش کرد بنزین را رویش ریخت و ماه ها یکی پس از دیگری او را استثمار و به بیگاری کشاند و آخر سر فندکی زیرش گرفت.
مطمئنا اگر به مراجع قانونی هم میرفت،چیزی جز همان تجربه ی کارگران هفت تپه که باتوم و شلاق و کتک کاری از جانب مأموران قانون بود را دریافت نمیکرد.
و همه ی این عوامل دست به دست هم داد تا در روز ۲۲ بهمن که دولت سرافرازیش را جار میزند، سر افکندگی و ضد کارگری بودنش (که به دروغ رفاه مردمی را فریاد میزنند و با کلیدشان مغز همه را خورده اند) را اثبات کند و از دنیا برود.
چه مرگ دردناکی
خانواده ای پنج نفره، مستاجر، دختر دم بخت و ماه ها بیگاری و بعد خود سوزی! بیگاری و برده داری نوین را در ایران میشود در هر ناحیه ای به وفور دید.
ماه ها معوقات مزدی یعنی ماه ها نان در سفره نداشتن، یعنی ماه ها روان پریشی، یعنی ماکزیموم پتانسیل اعتراضی در وجود تک تک ما.
هر چند که با همان مزد چهار پله زیر خط فقر و با مخارج و تورم بالا و دلار پنج هزارتومانی و ارزش پایین پول ایران نانی به سفره نداشت.
خودسوزی وی در دفتر کارفرما، در جایی که پولهای کارش تل انبار و به حساب صاحب شرکت آسفالت منطقه واریز شده بیش از هر چیزی نمایانگر این است که تا چه حد کارگر بی حق و حقوق است و جز خودش یعنی جز طبقه ی کارگر که هم سرنوشت هستند، کسی را ندارد.
هم در تئوری هم در پراتیک ، هفت تپه و هپکوها بارها اثبات کرد که قانون علیه کارگر و له کارفرماست وگرنه، اگر غیر از این بود قلوزی ها خودسوزی نمیکردند و در روز کارگر جلو مجلس برچیده نمیشدند.
من بعنوان یک کارگر که کیلومترها از وی دور اما هم سرنوشت او هستم انگشت مجرمیت و نه صرفا اتهام را به طرف صاحب شرکت آسفالت و دولت دراز میکنم و همچنین شریک غم خانواده ی او که الان نان آوری ندارند هستم
#بیژن_قلوزی
#بی_قانونی
#خودکشی_کارگران
#دستمزد_معوقه
(https://attach.fahares.com/QkTksQE/Qk4BQX0k0I0Gsw==)
@ettehad
🖌 فرهاد شیخی
بیژن قلوزی کسی است که که مرگ دردناکش باید همه وجدانهای بیدار را تکان داده و جامعه ای را به حرکت در آورد، همانطور که خودسوزی یک دکه دار، مردم تونس را به حرکت در آورد و آتش حقانیت اش جامعه ای را در بر گرفت.
چه کسی او را کشت؟؟خودش یا کارفرما؟؟
چقدر دردناک است که قاتل زنده باشد و از دسترنج مقتول ارتزاق کرده باشد و یک دنیا قانون و دولت هم حامی اش باشد و راست راست در خیابان نعش کثیفش را حرکت دهد.
بیژن قلوزی را کارفرما (سرمایه) سوزاند نه خودش، درست همانزمان که شروع به ندادن حقوق اش کرد بنزین را رویش ریخت و ماه ها یکی پس از دیگری او را استثمار و به بیگاری کشاند و آخر سر فندکی زیرش گرفت.
مطمئنا اگر به مراجع قانونی هم میرفت،چیزی جز همان تجربه ی کارگران هفت تپه که باتوم و شلاق و کتک کاری از جانب مأموران قانون بود را دریافت نمیکرد.
و همه ی این عوامل دست به دست هم داد تا در روز ۲۲ بهمن که دولت سرافرازیش را جار میزند، سر افکندگی و ضد کارگری بودنش (که به دروغ رفاه مردمی را فریاد میزنند و با کلیدشان مغز همه را خورده اند) را اثبات کند و از دنیا برود.
چه مرگ دردناکی
خانواده ای پنج نفره، مستاجر، دختر دم بخت و ماه ها بیگاری و بعد خود سوزی! بیگاری و برده داری نوین را در ایران میشود در هر ناحیه ای به وفور دید.
ماه ها معوقات مزدی یعنی ماه ها نان در سفره نداشتن، یعنی ماه ها روان پریشی، یعنی ماکزیموم پتانسیل اعتراضی در وجود تک تک ما.
هر چند که با همان مزد چهار پله زیر خط فقر و با مخارج و تورم بالا و دلار پنج هزارتومانی و ارزش پایین پول ایران نانی به سفره نداشت.
خودسوزی وی در دفتر کارفرما، در جایی که پولهای کارش تل انبار و به حساب صاحب شرکت آسفالت منطقه واریز شده بیش از هر چیزی نمایانگر این است که تا چه حد کارگر بی حق و حقوق است و جز خودش یعنی جز طبقه ی کارگر که هم سرنوشت هستند، کسی را ندارد.
هم در تئوری هم در پراتیک ، هفت تپه و هپکوها بارها اثبات کرد که قانون علیه کارگر و له کارفرماست وگرنه، اگر غیر از این بود قلوزی ها خودسوزی نمیکردند و در روز کارگر جلو مجلس برچیده نمیشدند.
من بعنوان یک کارگر که کیلومترها از وی دور اما هم سرنوشت او هستم انگشت مجرمیت و نه صرفا اتهام را به طرف صاحب شرکت آسفالت و دولت دراز میکنم و همچنین شریک غم خانواده ی او که الان نان آوری ندارند هستم
#بیژن_قلوزی
#بی_قانونی
#خودکشی_کارگران
#دستمزد_معوقه
(https://attach.fahares.com/QkTksQE/Qk4BQX0k0I0Gsw==)
@ettehad
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتحادیه آزاد کارگران ایران
🔴📣🔴مرگ دردناک بیژن قلوزی باید همه وجدانهای بیدار را برای تغییر وضعیت موجود به حرکت در آورد
🖌 فرهاد شیخی
بیژن قلوزی کسی است که که مرگ دردناکش باید همه وجدانهای بیدار را تکان داده و جامعه ای را به حرکت در آورد، همانطور که خودسوزی یک دکه دار، مردم تونس را به حرکت در آورد و آتش حقانیت اش جامعه ای را در بر گرفت.
چه کسی او را کشت؟؟خودش یا کارفرما؟؟
چقدر دردناک است که قاتل زنده باشد و از دسترنج مقتول ارتزاق کرده باشد و یک دنیا قانون و دولت هم حامی اش باشد و راست راست در خیابان نعش کثیفش را حرکت دهد.
بیژن قلوزی را کارفرما (سرمایه) سوزاند نه خودش، درست همانزمان که شروع به ندادن حقوق اش کرد بنزین را رویش ریخت و ماه ها یکی پس از دیگری او را استثمار و به بیگاری کشاند و آخر سر فندکی زیرش گرفت.
مطمئنا اگر به مراجع قانونی هم میرفت،چیزی جز همان تجربه ی کارگران هفت تپه که باتوم و شلاق و کتک کاری از جانب مأموران قانون بود را دریافت نمیکرد.
و همه ی این عوامل دست به دست هم داد تا در روز ۲۲ بهمن که دولت سرافرازیش را جار میزند، سر افکندگی و ضد کارگری بودنش (که به دروغ رفاه مردمی را فریاد میزنند و با کلیدشان مغز همه را خورده اند) را اثبات کند و از دنیا برود.
چه مرگ دردناکی
خانواده ای پنج نفره، مستاجر، دختر دم بخت و ماه ها بیگاری و بعد خود سوزی! بیگاری و برده داری نوین را در ایران میشود در هر ناحیه ای به وفور دید.
ماه ها معوقات مزدی یعنی ماه ها نان در سفره نداشتن، یعنی ماه ها روان پریشی، یعنی ماکزیموم پتانسیل اعتراضی در وجود تک تک ما.
هر چند که با همان مزد چهار پله زیر خط فقر و با مخارج و تورم بالا و دلار پنج هزارتومانی و ارزش پایین پول ایران نانی به سفره نداشت.
خودسوزی وی در دفتر کارفرما، در جایی که پولهای کارش تل انبار و به حساب صاحب شرکت آسفالت منطقه واریز شده بیش از هر چیزی نمایانگر این است که تا چه حد کارگر بی حق و حقوق است و جز خودش یعنی جز طبقه ی کارگر که هم سرنوشت هستند، کسی را ندارد.
هم در تئوری هم در پراتیک ، هفت تپه و هپکوها بارها اثبات کرد که قانون علیه کارگر و له کارفرماست وگرنه، اگر غیر از این بود قلوزی ها خودسوزی نمیکردند و در روز کارگر جلو مجلس برچیده نمیشدند.
من بعنوان یک کارگر که کیلومترها از وی دور اما هم سرنوشت او هستم انگشت مجرمیت و نه صرفا اتهام را به طرف صاحب شرکت آسفالت و دولت دراز میکنم و همچنین شریک غم خانواده ی او که الان نان آوری ندارند هستم
#بیژن_قلوزی
#بی_قانونی
#خودکشی_کارگران
#دستمزد_معوقه
(https://attach.fahares.com/QkTksQE/Qk4BQX0k0I0Gsw==)
@ettehad
🖌 فرهاد شیخی
بیژن قلوزی کسی است که که مرگ دردناکش باید همه وجدانهای بیدار را تکان داده و جامعه ای را به حرکت در آورد، همانطور که خودسوزی یک دکه دار، مردم تونس را به حرکت در آورد و آتش حقانیت اش جامعه ای را در بر گرفت.
چه کسی او را کشت؟؟خودش یا کارفرما؟؟
چقدر دردناک است که قاتل زنده باشد و از دسترنج مقتول ارتزاق کرده باشد و یک دنیا قانون و دولت هم حامی اش باشد و راست راست در خیابان نعش کثیفش را حرکت دهد.
بیژن قلوزی را کارفرما (سرمایه) سوزاند نه خودش، درست همانزمان که شروع به ندادن حقوق اش کرد بنزین را رویش ریخت و ماه ها یکی پس از دیگری او را استثمار و به بیگاری کشاند و آخر سر فندکی زیرش گرفت.
مطمئنا اگر به مراجع قانونی هم میرفت،چیزی جز همان تجربه ی کارگران هفت تپه که باتوم و شلاق و کتک کاری از جانب مأموران قانون بود را دریافت نمیکرد.
و همه ی این عوامل دست به دست هم داد تا در روز ۲۲ بهمن که دولت سرافرازیش را جار میزند، سر افکندگی و ضد کارگری بودنش (که به دروغ رفاه مردمی را فریاد میزنند و با کلیدشان مغز همه را خورده اند) را اثبات کند و از دنیا برود.
چه مرگ دردناکی
خانواده ای پنج نفره، مستاجر، دختر دم بخت و ماه ها بیگاری و بعد خود سوزی! بیگاری و برده داری نوین را در ایران میشود در هر ناحیه ای به وفور دید.
ماه ها معوقات مزدی یعنی ماه ها نان در سفره نداشتن، یعنی ماه ها روان پریشی، یعنی ماکزیموم پتانسیل اعتراضی در وجود تک تک ما.
هر چند که با همان مزد چهار پله زیر خط فقر و با مخارج و تورم بالا و دلار پنج هزارتومانی و ارزش پایین پول ایران نانی به سفره نداشت.
خودسوزی وی در دفتر کارفرما، در جایی که پولهای کارش تل انبار و به حساب صاحب شرکت آسفالت منطقه واریز شده بیش از هر چیزی نمایانگر این است که تا چه حد کارگر بی حق و حقوق است و جز خودش یعنی جز طبقه ی کارگر که هم سرنوشت هستند، کسی را ندارد.
هم در تئوری هم در پراتیک ، هفت تپه و هپکوها بارها اثبات کرد که قانون علیه کارگر و له کارفرماست وگرنه، اگر غیر از این بود قلوزی ها خودسوزی نمیکردند و در روز کارگر جلو مجلس برچیده نمیشدند.
من بعنوان یک کارگر که کیلومترها از وی دور اما هم سرنوشت او هستم انگشت مجرمیت و نه صرفا اتهام را به طرف صاحب شرکت آسفالت و دولت دراز میکنم و همچنین شریک غم خانواده ی او که الان نان آوری ندارند هستم
#بیژن_قلوزی
#بی_قانونی
#خودکشی_کارگران
#دستمزد_معوقه
(https://attach.fahares.com/QkTksQE/Qk4BQX0k0I0Gsw==)
@ettehad
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🔴📣🔴خودکشی يا اقدام به خودكشي 9 كارگر اخراجي یا طلبکاراز کارفرمایان درنیمه اول فروردین ماه1397
«وقتي با استناد به اخبار و آمارهاي رسمي كه نيمي از واقعيت تلخ فرجام اخراج و تعديل و بيكاري اجباري كارگران است، جدولي با روزشمار ابتداي فروردين 1396 تا 15 فروردين 1397 ميبنديم كه ستون و رديفهايش با خبر خودكشي موفق يا اقدام به خودكشي 9 كارگر اخراجي يا گرفتار مشكلات معيشتي پر ميشود، ترجيح ميدهيم ماشينها به آتش كشيده شود و اموال عمومي تخريب شود تا اينكه كارگر اخراجي، تيغ و طناب و بنزين به دست بگيرد و رگ بزند و بالاي سر اتوبانها، گردن آويخته، تاب بخورد يا در شعلههاي آتش رقص مرگ كند و ترجيح ميدهيم دختر و پسر كارگر اخراجي، موادفروشي كنند و از ديوار مردم بالا بروند تا اينكه پدر، چكش به دست، بر بالين اعضاي خانواده بايستد و به قول نجفي تواناي حقوقدان، به «راهحل ابدي» براي پايان دادن به قصه فقر متوسل شود».
درگزارشی که18فروردین رسانه ای شد از جمله آمده است:
يك كيسه گوجه سبز كنار دست صندوقدار ميوه فروشي است. روي گوجه سبزهايي كه بيشتر شبيه هستههاي سبز رنگ است تا نوبرانهاي لذيذ، كاغذي گذاشتهاند با اين نوشته «نيمكيلو؛ 60 هزار تومن»
صندوقدار، در پاسخ به اعتراض مشتري كه ميگويد ميوه فروشي خيابان ديباجي، گوجه سبز را كيلويي 85 هزار تومان ميفروشد، جواب ميدهد: «تجريش همينو ميده 200 هزار تومن.»
يك كيلو گوجه سبز نارس؛ 200 هزار تومان؛ معادل يك هفتم دستمزد بيش از 80 درصد كارگران كشور. كارگراني كه معوقات مزدي 4 ماهه و 6 ماهه و 9 ماهه دارند و فقر مطلق، بسياري شان را به مرز جنون رسانده و خط پايان جنون؟ خودكشي، ديگركشي، خالي كردن خشم بر سر اموال عمومي، خالي كردن خشم بر جان آنهايي كه مسوول فقر كارگرند...
هفته پاياني اسفند ماه، كارگر اخراجي شهرداري نودژ (كرمان) يك شيشه 2 ليتري بنزين به دست گرفت و خود را به ماشين شهردار نودژ رساند و شيشه را روي شهردار و ماشين شهردار خالي كرد. ماشين و شهردار در آتش خشم مردي سوختند كه تنها راه تامين معاش خود و خانوادهاش را از دست داده بود؛ اين جمله بايد اصلاح شود؛ «تنها راه تامين معاشش را از دستش گرفته بودند.»
هفته گذشته، كارگر اخراجي شركت خودروسازي، وارد پاركينگ مجتمع توليدي شد و ماشينهاي 4 مديري كه پاي اخراج او امضا گذاشته بودند را به آتش كشيد. ماشينهاي گران قيمت مديران شركت خودروسازي در آتش خشم مردي سوخت كه تنها راه تامين معاش خود و خانوادهاش را از دست داده بود؛ اين جمله بايد اصلاح شود؛ «تنها راه تامين معاشش را از دستش گرفته بودند.»
وقتي با استناد به اخبار و آمارهاي رسمي كه نيمي از واقعيت تلخ فرجام اخراج و تعديل و بيكاري اجباري كارگران است، جدولي با روزشمار ابتداي فروردين 1396 تا 15 فروردين 1397 ميبنديم كه ستون و رديفهايش با خبر خودكشي موفق يا اقدام به خودكشي 9 كارگر اخراجي يا گرفتار مشكلات معيشتي پر ميشود، ترجيح ميدهيم ماشينها به آتش كشيده شود و اموال عمومي تخريب شود تا اينكه كارگر اخراجي، تيغ و طناب و بنزين به دست بگيرد و رگ بزند و بالاي سر اتوبانها، گردن آويخته، تاب بخورد يا در شعلههاي آتش رقص مرگ كند و ترجيح ميدهيم دختر و پسر كارگر اخراجي، موادفروشي كنند و از ديوار مردم بالا بروند تا اينكه پدر، چكش به دست، بر بالين اعضاي خانواده بايستد و به قول نجفي تواناي حقوقدان، به «راهحل ابدي» براي پايان دادن به قصه فقر متوسل شود.
اگر امروز، جمعي از جامعه 15 ميليون نفري كارگري كشور، اعتراض كفِ خياباني را به عنوان راهي براي رساندن صداهاي رو به خاموشي از فرط فقر، انتخاب كردهاند، چند برابر معادل اين تعداد معترض، ماههاست كه در كنج خانهنشيني از صدقه سرِ اخراج و تعديل، انديشه انتقامجويي در سر پرورش ميدهند. فكر كردن به انتقام گرفتن، چه از خود - به عنوان نمايش اعتراض با بلندترين صداي ممكن - و چه از ديگراني كه مسبب مشكلات فرد بودهاند شايد، محصول يك شب و يك روز و لحظه و آن نيست. آن شتكهاي ريز درهم پيوسته خشم، در يك بازه زماني نامعلوم به موج قد بلندي تبديل شده كه اگر در همان ابتدا كه حتي غليان فروخفته هم تلقي نميشد، راهكاري عقلاني براي فرو نشاندنش پيدا ميكردند، امروز نبايد اقيانوس پيما به اين كارزار ميفرستادند. كارزاري كه يك سمتش، كارگر است كه تنها سلاحش، زور بازوست و يك طرف، كارفرما كه پول و قدرت دارد و قلمي بيترحم.
#خودکشی_کارگران_اخراجی
@ettehad
«وقتي با استناد به اخبار و آمارهاي رسمي كه نيمي از واقعيت تلخ فرجام اخراج و تعديل و بيكاري اجباري كارگران است، جدولي با روزشمار ابتداي فروردين 1396 تا 15 فروردين 1397 ميبنديم كه ستون و رديفهايش با خبر خودكشي موفق يا اقدام به خودكشي 9 كارگر اخراجي يا گرفتار مشكلات معيشتي پر ميشود، ترجيح ميدهيم ماشينها به آتش كشيده شود و اموال عمومي تخريب شود تا اينكه كارگر اخراجي، تيغ و طناب و بنزين به دست بگيرد و رگ بزند و بالاي سر اتوبانها، گردن آويخته، تاب بخورد يا در شعلههاي آتش رقص مرگ كند و ترجيح ميدهيم دختر و پسر كارگر اخراجي، موادفروشي كنند و از ديوار مردم بالا بروند تا اينكه پدر، چكش به دست، بر بالين اعضاي خانواده بايستد و به قول نجفي تواناي حقوقدان، به «راهحل ابدي» براي پايان دادن به قصه فقر متوسل شود».
درگزارشی که18فروردین رسانه ای شد از جمله آمده است:
يك كيسه گوجه سبز كنار دست صندوقدار ميوه فروشي است. روي گوجه سبزهايي كه بيشتر شبيه هستههاي سبز رنگ است تا نوبرانهاي لذيذ، كاغذي گذاشتهاند با اين نوشته «نيمكيلو؛ 60 هزار تومن»
صندوقدار، در پاسخ به اعتراض مشتري كه ميگويد ميوه فروشي خيابان ديباجي، گوجه سبز را كيلويي 85 هزار تومان ميفروشد، جواب ميدهد: «تجريش همينو ميده 200 هزار تومن.»
يك كيلو گوجه سبز نارس؛ 200 هزار تومان؛ معادل يك هفتم دستمزد بيش از 80 درصد كارگران كشور. كارگراني كه معوقات مزدي 4 ماهه و 6 ماهه و 9 ماهه دارند و فقر مطلق، بسياري شان را به مرز جنون رسانده و خط پايان جنون؟ خودكشي، ديگركشي، خالي كردن خشم بر سر اموال عمومي، خالي كردن خشم بر جان آنهايي كه مسوول فقر كارگرند...
هفته پاياني اسفند ماه، كارگر اخراجي شهرداري نودژ (كرمان) يك شيشه 2 ليتري بنزين به دست گرفت و خود را به ماشين شهردار نودژ رساند و شيشه را روي شهردار و ماشين شهردار خالي كرد. ماشين و شهردار در آتش خشم مردي سوختند كه تنها راه تامين معاش خود و خانوادهاش را از دست داده بود؛ اين جمله بايد اصلاح شود؛ «تنها راه تامين معاشش را از دستش گرفته بودند.»
هفته گذشته، كارگر اخراجي شركت خودروسازي، وارد پاركينگ مجتمع توليدي شد و ماشينهاي 4 مديري كه پاي اخراج او امضا گذاشته بودند را به آتش كشيد. ماشينهاي گران قيمت مديران شركت خودروسازي در آتش خشم مردي سوخت كه تنها راه تامين معاش خود و خانوادهاش را از دست داده بود؛ اين جمله بايد اصلاح شود؛ «تنها راه تامين معاشش را از دستش گرفته بودند.»
وقتي با استناد به اخبار و آمارهاي رسمي كه نيمي از واقعيت تلخ فرجام اخراج و تعديل و بيكاري اجباري كارگران است، جدولي با روزشمار ابتداي فروردين 1396 تا 15 فروردين 1397 ميبنديم كه ستون و رديفهايش با خبر خودكشي موفق يا اقدام به خودكشي 9 كارگر اخراجي يا گرفتار مشكلات معيشتي پر ميشود، ترجيح ميدهيم ماشينها به آتش كشيده شود و اموال عمومي تخريب شود تا اينكه كارگر اخراجي، تيغ و طناب و بنزين به دست بگيرد و رگ بزند و بالاي سر اتوبانها، گردن آويخته، تاب بخورد يا در شعلههاي آتش رقص مرگ كند و ترجيح ميدهيم دختر و پسر كارگر اخراجي، موادفروشي كنند و از ديوار مردم بالا بروند تا اينكه پدر، چكش به دست، بر بالين اعضاي خانواده بايستد و به قول نجفي تواناي حقوقدان، به «راهحل ابدي» براي پايان دادن به قصه فقر متوسل شود.
اگر امروز، جمعي از جامعه 15 ميليون نفري كارگري كشور، اعتراض كفِ خياباني را به عنوان راهي براي رساندن صداهاي رو به خاموشي از فرط فقر، انتخاب كردهاند، چند برابر معادل اين تعداد معترض، ماههاست كه در كنج خانهنشيني از صدقه سرِ اخراج و تعديل، انديشه انتقامجويي در سر پرورش ميدهند. فكر كردن به انتقام گرفتن، چه از خود - به عنوان نمايش اعتراض با بلندترين صداي ممكن - و چه از ديگراني كه مسبب مشكلات فرد بودهاند شايد، محصول يك شب و يك روز و لحظه و آن نيست. آن شتكهاي ريز درهم پيوسته خشم، در يك بازه زماني نامعلوم به موج قد بلندي تبديل شده كه اگر در همان ابتدا كه حتي غليان فروخفته هم تلقي نميشد، راهكاري عقلاني براي فرو نشاندنش پيدا ميكردند، امروز نبايد اقيانوس پيما به اين كارزار ميفرستادند. كارزاري كه يك سمتش، كارگر است كه تنها سلاحش، زور بازوست و يك طرف، كارفرما كه پول و قدرت دارد و قلمي بيترحم.
#خودکشی_کارگران_اخراجی
@ettehad
Telegram
attach 📎
🔴خودکشی کارگر شهرداری مرودشت به دلیل عدم دریافت حقوق و مشکلات معیشتی
روز شنبه ۲۰ دی ماه، یکی از کارگران شهرداری شهرستان مرودشت واقع در استان فارس به دلیل عدم پرداخت به موقع حقوق و مشکلات معیشتی، در محل کار خود و مقابل دوربینهای مداربسته، از طریق حلق آویز کردن دست به خودکشی زده و جان خود را از دست داد.
#خودکشی_کارگران_بدلیل_فقر_وبیحقوقی_ومعیشت_فاجعه_بار
@ettehad
روز شنبه ۲۰ دی ماه، یکی از کارگران شهرداری شهرستان مرودشت واقع در استان فارس به دلیل عدم پرداخت به موقع حقوق و مشکلات معیشتی، در محل کار خود و مقابل دوربینهای مداربسته، از طریق حلق آویز کردن دست به خودکشی زده و جان خود را از دست داد.
#خودکشی_کارگران_بدلیل_فقر_وبیحقوقی_ومعیشت_فاجعه_بار
@ettehad
خودکشی کارگر هتل اسپیناس سعادتآباد
معین امیدی کارگر هتل اسپیناس سعادتآباد پس از ۱۶ ساعت کار بیوقفه در شب یلدا خود را از طبقهی ۲۱ پایین انداخت و به زندگی خود پایان داد.
#خودکشی_کارگران
#استثمار
🆔
https://t.me/ettehad
✉️ 🔚 tamas
https://t.me/Ettehadyeh20
معین امیدی کارگر هتل اسپیناس سعادتآباد پس از ۱۶ ساعت کار بیوقفه در شب یلدا خود را از طبقهی ۲۱ پایین انداخت و به زندگی خود پایان داد.
#خودکشی_کارگران
#استثمار
🆔
https://t.me/ettehad
✉️ 🔚 tamas
https://t.me/Ettehadyeh20
خودکشی یکی از کارگران اخراجی پتروشیمی ایلام به دلیل مشکلات معیشتی
یکی از کارگران اخراجی پتروشیمی شهر چوار در استان ایلام به نام محمد منصوری ۳۲ ساله به دلیل مشکلات معیشتی اقدام به خودکشی و به زندگی خود پایان داد.
محمد منصوری روز یکشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۱ در منزل شخصیاش خود را حلقآویز کرده است.
محمد منصوری از کارگران روزمزد پتروشیمی چوار بوده که چند ماه پیش و پس از چندین سال کارکردن توسط مسئولین پتروشیمی چوار اخراج شده است. وی اهل شهر چوار و پدر دو فرزند پسر دو ساله میباشد.
#خودکشی_کارگران #فقر_و_فلاکت_عمومی
🆔
https://t.me/ettehad
✉️ 🔚 tamas
https://t.me/Ettehadyeh20
یکی از کارگران اخراجی پتروشیمی شهر چوار در استان ایلام به نام محمد منصوری ۳۲ ساله به دلیل مشکلات معیشتی اقدام به خودکشی و به زندگی خود پایان داد.
محمد منصوری روز یکشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۱ در منزل شخصیاش خود را حلقآویز کرده است.
محمد منصوری از کارگران روزمزد پتروشیمی چوار بوده که چند ماه پیش و پس از چندین سال کارکردن توسط مسئولین پتروشیمی چوار اخراج شده است. وی اهل شهر چوار و پدر دو فرزند پسر دو ساله میباشد.
#خودکشی_کارگران #فقر_و_فلاکت_عمومی
🆔
https://t.me/ettehad
✉️ 🔚 tamas
https://t.me/Ettehadyeh20
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
افزایش فشارهای اقتصادی در ایران و افزایش خودکشی در میان کارگران در گفتوگو با فواد کیخسروی، عضو هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران
#خودکشی_کارگران
🆔
https://t.me/ettehad
✉️ 🔚 tamas
https://t.me/Ettehadyeh20
#خودکشی_کارگران
🆔
https://t.me/ettehad
✉️ 🔚 tamas
https://t.me/Ettehadyeh20
افزایش آمار خودکشی کارگران در کشور؛ ۱۰ خودکشی در کمتر از سه ماه
آمار قربانیان خودکشی کارگران در سه ماه گذشته در مقایسه با مدت زمان مشابه سال گذشته افزایش چشمگیری داشته است، بطوریکه در کمتر از سه ماه دستکم ۱۰ کارگر خودکشی کرده اند.
از اول خردادماه تا مردادماه ۱۴۰۱، ۱۰ کارگر خودکشی و ۲۲ کارگر حین انجام کار جان خود را از دست داده اند.
خودکشی ده کارگر در دو ماه و بیست روز
هجدهم مرداد، یک منبع کارگری در شهرستان چوار استان ایلام با تایید خبر درگذشت دو کارگر جوان گفت: “کارگران یاد شده با نام «محمد منصوری» و «علی محمدکریمی» از اهالی روستای آبزا و شهر چوار بودند که به دلیل مشکلات خانوادگی و اقتصادی جان خود را از دست دادند.”
او گفت: “محمد منصوری» با ۳۲ سال سن و دو فرزند روز ۱۶ مرداد ماه خود را در محل سکونتش حلق آویز کرد و علی محمدکریمی نیز بعد از گذشت ۲۴ ساعت از حادثه اول خود را به ضرب گلوله از پای درآورد.”
با این حساب، اگر اقدام به خودکشی کارگر هفت ...ادامه مطلب
#حادثه_کارگری #خودکشی_کارگران #عدم_ایمنی_محیط_کار #مرگ_کارگران
🆔
https://t.me/ettehad
✉️ 🔚 tamas
https://t.me/Ettehadyeh20
آمار قربانیان خودکشی کارگران در سه ماه گذشته در مقایسه با مدت زمان مشابه سال گذشته افزایش چشمگیری داشته است، بطوریکه در کمتر از سه ماه دستکم ۱۰ کارگر خودکشی کرده اند.
از اول خردادماه تا مردادماه ۱۴۰۱، ۱۰ کارگر خودکشی و ۲۲ کارگر حین انجام کار جان خود را از دست داده اند.
خودکشی ده کارگر در دو ماه و بیست روز
هجدهم مرداد، یک منبع کارگری در شهرستان چوار استان ایلام با تایید خبر درگذشت دو کارگر جوان گفت: “کارگران یاد شده با نام «محمد منصوری» و «علی محمدکریمی» از اهالی روستای آبزا و شهر چوار بودند که به دلیل مشکلات خانوادگی و اقتصادی جان خود را از دست دادند.”
او گفت: “محمد منصوری» با ۳۲ سال سن و دو فرزند روز ۱۶ مرداد ماه خود را در محل سکونتش حلق آویز کرد و علی محمدکریمی نیز بعد از گذشت ۲۴ ساعت از حادثه اول خود را به ضرب گلوله از پای درآورد.”
با این حساب، اگر اقدام به خودکشی کارگر هفت ...ادامه مطلب
#حادثه_کارگری #خودکشی_کارگران #عدم_ایمنی_محیط_کار #مرگ_کارگران
🆔
https://t.me/ettehad
✉️ 🔚 tamas
https://t.me/Ettehadyeh20
خودسوزی منجر به فوت کارگر اخراجی پتروشیمی بیستون
یکی از کارگران شرکت پتروشیمی کرمانشاه واقع در بخش بیستون از توابع شهرستان هرسین به نام سجاد امیری ۳۰ ساله پس از اخراج از این شرکت به دلیل مشکلات معیشتی اقدام به خودسوزی و جانش را از دست داد.
بر اساس گزارشهای منتشرشده، سجاد امیری روز دوشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۱ مقابل ساختمان شرکت پتروشیمی بیستون اقدام به خودسوزی نموده که پس از انتقال به مراکز درمانی به دلیل درصد بالای سوختگی جانش را از دست داده است.
سجاد امیری در این شرکت چند سال سابقه کار داشته و طی روزهای اخیر بدون هیچ گونه توضیحی توسط مسئولین شرکت پتروشیمی بیستون اخراج شده و به دلیل فقر و مشکلات معیشتی اقدام به خودسوزی کرده است.”
ادامه مطلب
#خودسوزی #خودکشی_کارگران #فلاکت_عمومی #کارگران_نفت
🆔
https://t.me/ettehad
✉️ 🔚 tamas
https://t.me/Ettehadyeh20
یکی از کارگران شرکت پتروشیمی کرمانشاه واقع در بخش بیستون از توابع شهرستان هرسین به نام سجاد امیری ۳۰ ساله پس از اخراج از این شرکت به دلیل مشکلات معیشتی اقدام به خودسوزی و جانش را از دست داد.
بر اساس گزارشهای منتشرشده، سجاد امیری روز دوشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۱ مقابل ساختمان شرکت پتروشیمی بیستون اقدام به خودسوزی نموده که پس از انتقال به مراکز درمانی به دلیل درصد بالای سوختگی جانش را از دست داده است.
سجاد امیری در این شرکت چند سال سابقه کار داشته و طی روزهای اخیر بدون هیچ گونه توضیحی توسط مسئولین شرکت پتروشیمی بیستون اخراج شده و به دلیل فقر و مشکلات معیشتی اقدام به خودسوزی کرده است.”
ادامه مطلب
#خودسوزی #خودکشی_کارگران #فلاکت_عمومی #کارگران_نفت
🆔
https://t.me/ettehad
✉️ 🔚 tamas
https://t.me/Ettehadyeh20