فلاخن||سلمان کدیور
11.3K subscribers
1.59K photos
666 videos
35 files
954 links
سلمان کدیور
نویسنده
دانش آموخته روابط بین الملل - گرایش کنترل تسلیحات

.
Download Telegram
🔴 مردم حق دارند از شما بترسند!
.....
.....
چند روز پیش آقای مهدی محمدی که یکی از رهبران #جمنا نیز بودند در نقد رفتار اقای #روحانی در انتخابات نوشتند که آنها مردم را از مذهبی ها و انقلابی ها ترساندند و پیروز شدند.

من نمیدانم این رفقا کی میخواهند سرشان را از زیر برف خارج کنند؟ ایشان و امثال ایشان چرا به این مسئله به چشم یک آسیب نگاه نمی کنند که چرا حقیقتا مردم از جناح مذهبی و به قول ایشان انقلابی چنان می ترسند که به روحانی رای می‌دهند؟

به هر حال این ترس در ذهن مردم یک پیش زمینه روانی دارد که اصلاح طلبان آن را فعال می کنند. یعنی عملکرد جریان اصولگرا واقعا برای مردم ترسناک شده. وگرنه غالب مردم به شکست برجام و فساد جریان منتسب به آقای روحانی واقف اند، اما چرا با این وجود از جریان مذهبی و اصولگرا می ترسند و از آنها به روحانی پناه می برند؟

🔵 کاش یکی به آقای محمدی و طیف منتسبش بگوید، علت این امر مردم گریزی شما است. شما هیچوقت نیازهای اساسی مردم را در معادلاتتان لحاظ نکرده اید.

شما همیشه مردم را در نقش حامی خودتان خواسته اید و برای آنان ارزشی بیش از یک پیاده نظام قائل نبوده اید.

آنها را در جایگاه منتقد و فعال و کنشگر اجتماعی هیچگاه نپذیرفته اید. فقط خودتان را صاحب #عقل می دانید که مردمان را می خواهید همیشه #نصیحت و #هدایت کنید.

به #آزادی، به هنر به شادی آنان همیشه به چشم یک پدیده منفی و مخرب و گاه #تهدید نگاه کرده اید.

طیف منتسب شما مردم را به دو دسته متدین انقلابی و غیر متدین غیرانقلابی تقسیم کرده است و حتی تحمل ندارید که مردم طبق الگوی شما لباس نپوشند و رفتار اجتماعی نداشته باشند.
برای شما اصلا محال است یک انسان دینی نباشد، اما مدافع انقلاب باشد.

برای همین است که وقتی با #تتلو عکس می اندازید، به مردم حالت تهوع دست می دهد و نه تنها شما را مدافع #هنر نمی پندارند بلکه یقین می کنند شما هنر و هنرمندی را می پسندید که سر به آستان شما بساید و خود را #تسلیم شما کند.
در نظر مردم شما هیچگاه مدافع هنر نبوده و نیستید چرا که به آن به چشم تهدید دینی نگاه کرده اید.

شما هیچگاه مدافع #حقوق_اساسی مردم نبوده اید.
هیچگاه از مردم در قبال #مظالم برخی مسئولین و #حاکمان دفاع نکرده اید، همیشه همه چیز را #ماستمالی کرده و توجیه برایش تراشیده اید چرا که آن را به غلط تضعیف نظام می پندارید.

شما فقط با مفاسدی درگیر می شوید که سیاسی و دولتی باشد اما به مفاسد جناح خودتان به چشم اغماض نگاه می‌کنید.

و از همه‌ مصیبت بارتر اینکه شما #دین را نه به عنوان وسیله ای برای رشد انسان ها بلکه #ابزاری برای #کنترل آنها استفاده کرده اید.

شما حکومت اسلامی را با این تئوری تبدیل به #اسلام_حکومتی کرده اید تا بجای آنکه حکومت در خدمت اسلام باشد، اسلام را به خدمت حاکمیت درآورید و از هر چیزی ولو #حریم_خصوصی مردم، مسئله ای حکومتی بسازید و اجازه دخالت را برای خودتان محفوظ بدارید.

🔵 این مسائل و ده ها مورد دیگر هست که می شود ذکر کرد. بجای این بهانه های واهی، به فکر اصلاح خودتان و طرز فکرتان باشید و بیش از این افکار و اعمالتان را به نام اسلام و انقلاب و #رهبری، زینت نکنید.

دائم از شکست #برجام سخنرانی نکنید. از حسین فریدون قصیده نسازید، مردم خودشان اینها را بلدند منتها به شما هم #اعتماد ندارند.

مردم حق دارند از شما هراس داشته باشند.

#سلمان_کدیور
....
....
@khamenism
#معرفی_کتاب

🔴 رسیدن به بلوغِ «ما کیستیم؟»
📝 نویسنده: #محمد_قائم_خانی
.....
....

🔸انتشار دو کتاب «بی‌کتابی» و «وقت معلوم» توسط انتشارات شهرستان ادب را باید نقطه عطفی در جریان شناسی فکری ادبیات داستانی بعد از انقلاب دانست.


🔸جریانی که خود را متعلق به #گفتمان_انقلاب می‌داند، از همان ابتدا دغدغه ادبیات داستانی داشته است، ولی توقع نویسندگان این جریان از خویش، در موضع فهم «کیستی» خویش نبوده است. از دیدگاه‌های مختلف، ازجمله آنچه #هگل درباره نسبت تاریخ و روان توضیح می‌دهد، باید خودآگاهی عقل (که در اینجا همان عقلانیت انقلاب کننده در ایران است) را مرحله ویژه‌ای از بلوغ عقل در نظر گرفت. این‌که عقل به خود توجه کند و فهمی از خویش پیدا کند، مرحله‌ای بسیار مهم در فهم مراحل تکامل عقلانیت است.

🔸«#بی_کتابی» نوشته محمدرضا شرفی خبوشان، نگاهی است نقادانه به ماجرای مشروطه‌خواهی و حمله #لیاخوف روس به مجلس، از منظر عقلانیتی که #عدالت، #آزادی و دین را یکجا می‌خواهد، یعنی عقلانیتی که به پیروزی انقلاب سال ۵۷ منجر شد.

«#وقت_معلوم» نوشته مهدی کفاش هم از منظر همین عقلانیت، بر دهه پنجاه تمرکز کرده و قاجاریه، دول استعماری، حوزه علمیه و تشکیلات اتوپیامحور گوناگون شکل‌گرفته در آن دهه را مورد کنکاش قرار می‌دهد. نکته مهم این دو کتاب این است که موضوع شناخت را نه جریان‌های سیاسی- فکری ایران به‌مثابه «دیگری»، بلکه ایران به‌عنوان فاعل انقلاب ۵۷ قرار داده‌اند. این دو کتاب به دنبال نقاط ضعفی درگذشته می‌گردند که به ما نشان دهد چه چیزی درگذشته ما بوده که بحران‌های امروز را برای ما ایجاد کرده است.

در کنار این دو کتاب، حتماً باید از کتاب «آلوت» که توسط انتشارات نگاه منتشرشده هم اسم آورد. برخلاف دو کتاب گذشته، «آلوت» از بیرون به این تاریخ می‌نگرد و سعی در یافتن ریشه‌های ناکامی می‌کند. آلوت از این نظر کتاب مهمی است که بر سنت دینی دیگری استوار است. «آلوت» نوشته امیر خداوردی، منظری فقهی – کلامی به سیاست و فکر در جهان اسلام – ازجمله ایران- دارد. او از جایگاهی به تحولات سیاسی می‌نگرد که داعیه‌ای برای باز کردن راه نظری جدیدی پیرامون مسائل سیاسی دنیای جدید نداشته و در تمام دوران معاصر، در موقعیت تدافعی حفظ داشته‌های سلف قرار داشته است. در مورد این رمان هم نقطه اساسی، همان «خود»نگری تفصیلی است که تا پیش‌ازاین وجود نداشته. #آلوت هم چشم را به ریشه سنت فقهی خویش دوخته و سعی در فهم و جداسازی نقاط قوت و ضعف دارد؛ هرچند که در نهایت به‌صورت هجویه‌ای درباره ابعاد سیاست ورزی سنت فقهی – کلامی درآمده است. این کتاب هم نشانه بلوغ جزئی‌نگری عقلانیت فقهی – کلامی در اسلام است، و هم آینه‌ای است که امکان بازنگری در خویشتن را به عقلانیت انقلابی می‌دهد. «آلوت» از منظر ارتباط #سنت_اسلامی با دنیای مدرن، «دیگری» مهمی برای عقلانیت انقلابی است که امروزه بخش مهمی از حوزه‌های درس و بحث علوم دینی را به‌ویژه در قم در اختیار خویش دارد.

🔸این تکامل در دو سنت معرفی‌شده را باید با «خویشتن» شناسی #هدایت و #آل_احمد در دو جریان روشنفکری #سکولار و دینی مقایسه کرد. همان‌طور که خودشناسی هدایت، باعث تعمیق نگاه روشنفکری ادبیات داستانی ایران به مسائل کلان کشور شد، و همان‌طور که خودشناسی جلال آل احمد باعث به حاشیه رفتن جریان #روشنفکری ادبیات داستانی نسبت به قدرت و دور شدن آن جریان از فهم ایران به‌مثابه یک کل شد، سه کتاب معرفی‌شده هم می‌توانند به سرنوشتی مشابه دچار شوند. هم می‌توانند باعث رشد عقلانیت ایرانی و کنشگری درگیرانه با واقعیت شوند، و هم به سقوط و خزیدن به کنج انزوای ناشی از درون‌نگری محض بینجامند. هیچ‌کس هم نمی‌تواند تضمینی برای نحوه خاصی از شدن برای آینده ادبیات بدهد، اما این ابهام نباید ما را بترساند و به مراحل قبلی عقب براند. نویسندگان ایرانی، به هر جریان فکری و ادبی‌ای که تعلق دارند، باید چنین فهمی را ارج بنهند و خودشناسی را به‌عنوان پایه‌ای مهم برای صعود به مراحل آتی در نظر بگیرند. به امید روزی که #ادبیات_داستانی بتواند باکلیت #عقلانیت ایرانی پیوند بیاید و نقش اساسی خویش را در تکامل ایران اسلامی بر عهده بگیرد.

#ادبیات

🔻لینک مطلب :
🌐 yon.ir/wGZiz

اندیشکده مهاجر :
🆔 @mohajer_ThinkTank
🌐 mohaajer.ir
....
...
@khamenism