نظریه #شکوفایی دکتر سلیگمن
دکتر #سلیگمن پدر روانشناسی مثبت(علمی که به جای تمرکز بر بیماری ها بر توانمندی های افراد و بهبود آنها تمرکز می کند) در نظریه اولیه خودش که #شادکامی_اصیل نام داشت ادعا کرده بود که ۳ عامل اصلی :
1 هیجانات مثبت
2 درگیری مثبت در کارها (غرقه شدن)
3 معناداشتن زندگی موجب شادکامی و در نتیجه رضایت از ندگی در افراد می شود.
@FlourishingCenter
اما بعد از مدتی متوجه شد که گویا نظریه اش دربردارنده همه مطلب نیست، به همین دلیل چند سال را صرف پژوهش کرد و سپس نظریه "شکوفایی" را مطرح کرد، بر اساس این نظریه جدید شادکامی افراد تنها در سایه رسیدن آنها به شکوفایی محقق می شود.
او شکوفایی افراد را در نتیجه 5 عامل دانست:
1.هیجانات مثبت
2 .درگیری مثبت در کارها (غرقه شدن)
3.معناداری زندگی
4.روابط مثبت
5 .دستاورد یا پیشرفت (حرکت رو به جلو در زندگی)
@FlourishingCenter
در نظر دکتر سلیگمن افرادی که این پنج عامل را در زندگی داشته باشند از بهزیستی روانی،شادکامی و شکوفایی بیشتری برخوردارند. تحقیقات زیادی بر روی این نظریه انجام شده و آموزش هایی برای افزایش عناصر شکوفایی در افراد به وجود آمده است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
دکتر #سلیگمن پدر روانشناسی مثبت(علمی که به جای تمرکز بر بیماری ها بر توانمندی های افراد و بهبود آنها تمرکز می کند) در نظریه اولیه خودش که #شادکامی_اصیل نام داشت ادعا کرده بود که ۳ عامل اصلی :
1 هیجانات مثبت
2 درگیری مثبت در کارها (غرقه شدن)
3 معناداشتن زندگی موجب شادکامی و در نتیجه رضایت از ندگی در افراد می شود.
@FlourishingCenter
اما بعد از مدتی متوجه شد که گویا نظریه اش دربردارنده همه مطلب نیست، به همین دلیل چند سال را صرف پژوهش کرد و سپس نظریه "شکوفایی" را مطرح کرد، بر اساس این نظریه جدید شادکامی افراد تنها در سایه رسیدن آنها به شکوفایی محقق می شود.
او شکوفایی افراد را در نتیجه 5 عامل دانست:
1.هیجانات مثبت
2 .درگیری مثبت در کارها (غرقه شدن)
3.معناداری زندگی
4.روابط مثبت
5 .دستاورد یا پیشرفت (حرکت رو به جلو در زندگی)
@FlourishingCenter
در نظر دکتر سلیگمن افرادی که این پنج عامل را در زندگی داشته باشند از بهزیستی روانی،شادکامی و شکوفایی بیشتری برخوردارند. تحقیقات زیادی بر روی این نظریه انجام شده و آموزش هایی برای افزایش عناصر شکوفایی در افراد به وجود آمده است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
Forwarded from عکس نگار
روانشناسی مثبت گرا : نواقص نظریه #شادکامی_اصیل و مقایسه آن با نظریه #بهزیستی (شکوفایی، #PERMA)
✅مارتین سلیگمن در کتاب شکوفائی می گوید: "در گذشته فکر می کردم که موضوع روانشناسی مثبت گرا «شادکامی» است؛ و آن را از طریق سنجش میزان «رضایت از زندگی» می توان اندازه گیری کرد؛ و هدف روانشناسی مثبت گرا افزایش میزان «رضایت از زندگی» است. اما اکنون فکر می کنم که موضوع روانشناسی مثبت گرا «بهزیستی» است؛ و آن را از طریق سنجش میزان «شکوفائی» باید اندازه گیری کرد و هدف روانشناسی مثبت گرا هم افزایش میزان «شکوفائی» است."
سلیگمن نام نظریه جدید خود را «نظریه بهزیستی» می گذارد و معتقد است که با نظریه قبل خود که «نظریه شادکامی اصیل» نام داشت خیلی متفاوت است. وی علت عدول خود از نظریه شادکامی اصیل را به نظریه بهزیستی، وجود سه نقص یا کمبود در نظریه پیشین خود عنوان می کند.
@Flourishingcenter
✅نقص اول:
معنای معمول واژه «شادکامی» به طور جدائی ناپذیر با «خوشحال بودن» (cheerful mood) پیوند خورده است. بعبارت دیگر بیشتر مردم ، اشخاص دارای هیجانهای مثبت را شادکام می دانند. این بدان معناست که هیجان مثبت معنای پایه ای و اصلی شادکامی است. در واقع ذهینت مردم در مورد واژه «شادکامی» آن را معادل «زندگی لذت بخش» می کند در حالیکه نظریه شادکامی علاوه بر زندگی لذت بخش باید در بردارنده دو مفهوم مجذوبیت و معنا باشد.
✅نقص دوم:
در نظریه شادکامی میزان «شادکامی» از طریق مقیاس «رضایت از زندگی» اندازه گیری می شود. این مقیاس براساس گزارش خود افراد از نمره رضایتشان از زندگی طراحی شده است و پاسخهای آن روی پیوستاری از بسیار بد (نمره 1) تا حالت آرمانی (نمره 10) در نوسان است. گزارش افراد از میزان رضایتشان از زندگی به شدت متأثر از وضعیت عاطفی (خلقی) افراد در هنگام پاسخ به سوالات است. بنابر این ، استاندارد طلایی نظریه شادکامی اصیل به شکل نامناسبی با خُلق (وضعیت روحی در لحظه) پیوند خورده است. در واقع مقیاس رضایت از زندگی اساسا خلق شاد را اندازه گیری می کند نه شادکامی را که در آن علاوه بر شادی ، معنا و مجذوبیت هم موضوعیت دارند.
@Flourishingcenter
✅نقص سوم:
در نظریه شادکامی اصیل این است که هیجان مثبت ، مجذوبیت و معنا ، حق مطلب را در مورد تمام عناصر دیگری هم که افراد آنها را به خاطر خودشان انجام می دهند مانند موفقیت ؛ دستاورد ؛ تسلط و مهارت ؛ و ارتباط مثبت.
✍مقایسه اجمالی دو نظریه سلیگمن:
در نظریه شادکامی اصیل، موضوع مطالعه و تمرکز اصلی بر شادکامی است، در حالی که موضوع نظریه بهزیستی، «بهزیستی» (well-being) است. همچنین نظریه شادکامی، مفهوم شادکامی را به صورت اندازه گیری میزان «رضایت از زندگی» در نظر می گیرد، در حالی که این ابزار عملیاتی برای نظریه جدید، مجموعه ای از پنج مولفه یا جز تشکیل دهنده کلیدی (#هیجان_مثبت؛ #مجذوبیت؛ #معنا؛ #روابط_مثبت؛ و #دستاورد) است که با سر واژه انگلیسی #PERMA شناخته می شود که به اعتقاد سلیگمن در بیان نظریه بهزیستی بسیار جامع تر و مانع تر عمل می کند. در پایان، سلیگمن هدف کلی و غایی نظریه پیشین خود را «افزایش رضایت از زندگی» در نظر گرفته است، در حالی که در نظریه جدید خود، آن را افزایش و ارتقای مفهومی جدید که آن را «شکوفائی» (flourish)می نامد، در نظر می گیرد.
#نظریه شکوفایی سلیگمن، #PERMA
#شادکامی اصیل
منبع: سلیگمن، مارتین. (1392). شکوفایی، روان شناسی مثبت گرا (درک جدیدی از نظریه شادکامی و بهزیستی). ترجمه: کامکار، امیر و هژبریان، سکینه. تهران: انتشارات روان.
💥برای درک بهتر زندگی خردمندانه و شکوفایی با ما همراه باشید.
@Flourishingcenter
✅مارتین سلیگمن در کتاب شکوفائی می گوید: "در گذشته فکر می کردم که موضوع روانشناسی مثبت گرا «شادکامی» است؛ و آن را از طریق سنجش میزان «رضایت از زندگی» می توان اندازه گیری کرد؛ و هدف روانشناسی مثبت گرا افزایش میزان «رضایت از زندگی» است. اما اکنون فکر می کنم که موضوع روانشناسی مثبت گرا «بهزیستی» است؛ و آن را از طریق سنجش میزان «شکوفائی» باید اندازه گیری کرد و هدف روانشناسی مثبت گرا هم افزایش میزان «شکوفائی» است."
سلیگمن نام نظریه جدید خود را «نظریه بهزیستی» می گذارد و معتقد است که با نظریه قبل خود که «نظریه شادکامی اصیل» نام داشت خیلی متفاوت است. وی علت عدول خود از نظریه شادکامی اصیل را به نظریه بهزیستی، وجود سه نقص یا کمبود در نظریه پیشین خود عنوان می کند.
@Flourishingcenter
✅نقص اول:
معنای معمول واژه «شادکامی» به طور جدائی ناپذیر با «خوشحال بودن» (cheerful mood) پیوند خورده است. بعبارت دیگر بیشتر مردم ، اشخاص دارای هیجانهای مثبت را شادکام می دانند. این بدان معناست که هیجان مثبت معنای پایه ای و اصلی شادکامی است. در واقع ذهینت مردم در مورد واژه «شادکامی» آن را معادل «زندگی لذت بخش» می کند در حالیکه نظریه شادکامی علاوه بر زندگی لذت بخش باید در بردارنده دو مفهوم مجذوبیت و معنا باشد.
✅نقص دوم:
در نظریه شادکامی میزان «شادکامی» از طریق مقیاس «رضایت از زندگی» اندازه گیری می شود. این مقیاس براساس گزارش خود افراد از نمره رضایتشان از زندگی طراحی شده است و پاسخهای آن روی پیوستاری از بسیار بد (نمره 1) تا حالت آرمانی (نمره 10) در نوسان است. گزارش افراد از میزان رضایتشان از زندگی به شدت متأثر از وضعیت عاطفی (خلقی) افراد در هنگام پاسخ به سوالات است. بنابر این ، استاندارد طلایی نظریه شادکامی اصیل به شکل نامناسبی با خُلق (وضعیت روحی در لحظه) پیوند خورده است. در واقع مقیاس رضایت از زندگی اساسا خلق شاد را اندازه گیری می کند نه شادکامی را که در آن علاوه بر شادی ، معنا و مجذوبیت هم موضوعیت دارند.
@Flourishingcenter
✅نقص سوم:
در نظریه شادکامی اصیل این است که هیجان مثبت ، مجذوبیت و معنا ، حق مطلب را در مورد تمام عناصر دیگری هم که افراد آنها را به خاطر خودشان انجام می دهند مانند موفقیت ؛ دستاورد ؛ تسلط و مهارت ؛ و ارتباط مثبت.
✍مقایسه اجمالی دو نظریه سلیگمن:
در نظریه شادکامی اصیل، موضوع مطالعه و تمرکز اصلی بر شادکامی است، در حالی که موضوع نظریه بهزیستی، «بهزیستی» (well-being) است. همچنین نظریه شادکامی، مفهوم شادکامی را به صورت اندازه گیری میزان «رضایت از زندگی» در نظر می گیرد، در حالی که این ابزار عملیاتی برای نظریه جدید، مجموعه ای از پنج مولفه یا جز تشکیل دهنده کلیدی (#هیجان_مثبت؛ #مجذوبیت؛ #معنا؛ #روابط_مثبت؛ و #دستاورد) است که با سر واژه انگلیسی #PERMA شناخته می شود که به اعتقاد سلیگمن در بیان نظریه بهزیستی بسیار جامع تر و مانع تر عمل می کند. در پایان، سلیگمن هدف کلی و غایی نظریه پیشین خود را «افزایش رضایت از زندگی» در نظر گرفته است، در حالی که در نظریه جدید خود، آن را افزایش و ارتقای مفهومی جدید که آن را «شکوفائی» (flourish)می نامد، در نظر می گیرد.
#نظریه شکوفایی سلیگمن، #PERMA
#شادکامی اصیل
منبع: سلیگمن، مارتین. (1392). شکوفایی، روان شناسی مثبت گرا (درک جدیدی از نظریه شادکامی و بهزیستی). ترجمه: کامکار، امیر و هژبریان، سکینه. تهران: انتشارات روان.
💥برای درک بهتر زندگی خردمندانه و شکوفایی با ما همراه باشید.
@Flourishingcenter
🔹من برای چه به این دنیا آمده ام؟
@FlourishingCenter
گیتی همیشه نیازمند تجلی روح از طریق شمای منحصر به فرد است. همان گونه که مولانا (شاعر ایرانی) هشت قرن پیش بیان کرده است:
🔺پادشاه تو را به سرزمین فرستاد تا کار مشخصی را انجام دهی. تو به آن سرزمین رسیدی و یک صد کار دیگر انجام دادی. اما اگر کاری که به خاطرش به اینجا فرستاده شده ای را انجام نداده باشی، مانند این است که اصلاً هیچ کاری انجام نداده ای.
▪️پس ما برای این به دنیا آمده ایم که کار مشخصی را انجام دهیم، و این کار هدف ماست. اگر به آن كار نپردازیم و آن را انجام ندهیم، در این صورت هیچ کاری انجام نداده ایم. بنابراین همه ما به صورت شهودی میدانیم که این حرف یک حقیقت است، همه ما از کودکی و از شخصی ترین لحظات عمرمان این را می دانستیم؛ ما همواره می دانستیم که برای چه منظوری به این دنیا فرستاده شده ایم و قرار بوده است چه کسی شویم. ما همواره میدانستیم که باید رشد کنیم، تکامل فردی پیدا کنیم، خود واقعی مان شویم، و بزرگ شویم.
@FlourishingCenter
🔻یونگ در جایی می گوید، در هر دوره رواندرمانی باید این سؤال را پرسید: "چه کاری یا چه وظیفه ای است که این روان رنجوری به این فرد کمک می کند از آن اجتناب کند؟" یونگ هم چنین می گوید: "هرکسی که وارد یک دوره روان درمانی می شود تا حدی می داند به چه کاری باید بپردازد. می داند چه کاری باید انجام بدهد، می داند مسئولیت چه مواردي را باید عهده دار شود. و در این لحظات است که ما به سفری سطح بالاتر و بزرگ تر فراخوانده می شویم."
در روانشناسی جدید، هدف و وظیفه افراد #خودشکوفایی و #تحقق خویشتن عنوان شده است، که به عنوان موتور محرک افراد عمل می کند و سالم ترین راه تحقق خویشتن را استفاده از #فضایل و #توانمندی_های شخصیت برای رسیدن به #شادکامی اصیل یا همان #شکوفایی می دانند.
✅ @FlourishingCenter
@FlourishingCenter
گیتی همیشه نیازمند تجلی روح از طریق شمای منحصر به فرد است. همان گونه که مولانا (شاعر ایرانی) هشت قرن پیش بیان کرده است:
🔺پادشاه تو را به سرزمین فرستاد تا کار مشخصی را انجام دهی. تو به آن سرزمین رسیدی و یک صد کار دیگر انجام دادی. اما اگر کاری که به خاطرش به اینجا فرستاده شده ای را انجام نداده باشی، مانند این است که اصلاً هیچ کاری انجام نداده ای.
▪️پس ما برای این به دنیا آمده ایم که کار مشخصی را انجام دهیم، و این کار هدف ماست. اگر به آن كار نپردازیم و آن را انجام ندهیم، در این صورت هیچ کاری انجام نداده ایم. بنابراین همه ما به صورت شهودی میدانیم که این حرف یک حقیقت است، همه ما از کودکی و از شخصی ترین لحظات عمرمان این را می دانستیم؛ ما همواره می دانستیم که برای چه منظوری به این دنیا فرستاده شده ایم و قرار بوده است چه کسی شویم. ما همواره میدانستیم که باید رشد کنیم، تکامل فردی پیدا کنیم، خود واقعی مان شویم، و بزرگ شویم.
@FlourishingCenter
🔻یونگ در جایی می گوید، در هر دوره رواندرمانی باید این سؤال را پرسید: "چه کاری یا چه وظیفه ای است که این روان رنجوری به این فرد کمک می کند از آن اجتناب کند؟" یونگ هم چنین می گوید: "هرکسی که وارد یک دوره روان درمانی می شود تا حدی می داند به چه کاری باید بپردازد. می داند چه کاری باید انجام بدهد، می داند مسئولیت چه مواردي را باید عهده دار شود. و در این لحظات است که ما به سفری سطح بالاتر و بزرگ تر فراخوانده می شویم."
در روانشناسی جدید، هدف و وظیفه افراد #خودشکوفایی و #تحقق خویشتن عنوان شده است، که به عنوان موتور محرک افراد عمل می کند و سالم ترین راه تحقق خویشتن را استفاده از #فضایل و #توانمندی_های شخصیت برای رسیدن به #شادکامی اصیل یا همان #شکوفایی می دانند.
✅ @FlourishingCenter
🍁 روانشناسی مثبت گرا : نواقص نظریه #شادکامی_اصیل و مقایسه آن با نظریه #بهزیستی (شکوفایی، #PERMA)
✅مارتین سلیگمن در کتاب شکوفائی می گوید: "در گذشته فکر می کردم که موضوع روانشناسی مثبت گرا «شادکامی» است؛ و آن را از طریق سنجش میزان «رضایت از زندگی» می توان اندازه گیری کرد؛ و هدف روانشناسی مثبت گرا افزایش میزان «رضایت از زندگی» است. اما اکنون فکر می کنم که موضوع روانشناسی مثبت گرا «بهزیستی» است؛ و آن را از طریق سنجش میزان «شکوفائی» باید اندازه گیری کرد و هدف روانشناسی مثبت گرا هم افزایش میزان «شکوفائی» است."
سلیگمن نام نظریه جدید خود را «نظریه بهزیستی» می گذارد و معتقد است که با نظریه قبل خود که «نظریه شادکامی اصیل» نام داشت خیلی متفاوت است. وی علت عدول خود از نظریه شادکامی اصیل را به نظریه بهزیستی، وجود سه نقص یا کمبود در نظریه پیشین خود عنوان می کند.
@Flourishingcenter
✅نقص اول:
معنای معمول واژه «شادکامی» به طور جدائی ناپذیر با «خوشحال بودن» (cheerful mood) پیوند خورده است. بعبارت دیگر بیشتر مردم ، اشخاص دارای هیجانهای مثبت را شادکام می دانند. این بدان معناست که هیجان مثبت معنای پایه ای و اصلی شادکامی است. در واقع ذهینت مردم در مورد واژه «شادکامی» آن را معادل «زندگی لذت بخش» می کند در حالیکه نظریه شادکامی علاوه بر زندگی لذت بخش باید در بردارنده دو مفهوم مجذوبیت و معنا باشد.
✅نقص دوم:
در نظریه شادکامی میزان «شادکامی» از طریق مقیاس «رضایت از زندگی» اندازه گیری می شود. این مقیاس براساس گزارش خود افراد از نمره رضایتشان از زندگی طراحی شده است و پاسخهای آن روی پیوستاری از بسیار بد (نمره 1) تا حالت آرمانی (نمره 10) در نوسان است. گزارش افراد از میزان رضایتشان از زندگی به شدت متأثر از وضعیت عاطفی (خلقی) افراد در هنگام پاسخ به سوالات است. بنابر این ، استاندارد طلایی نظریه شادکامی اصیل به شکل نامناسبی با خُلق (وضعیت روحی در لحظه) پیوند خورده است. در واقع مقیاس رضایت از زندگی اساسا خلق شاد را اندازه گیری می کند نه شادکامی را که در آن علاوه بر شادی ، معنا و مجذوبیت هم موضوعیت دارند.
@Flourishingcenter
✅نقص سوم:
در نظریه شادکامی اصیل این است که هیجان مثبت ، مجذوبیت و معنا ، حق مطلب را در مورد تمام عناصر دیگری هم که افراد آنها را به خاطر خودشان انجام می دهند مانند موفقیت ؛ دستاورد ؛ تسلط و مهارت ؛ و ارتباط مثبت.
✍مقایسه اجمالی دو نظریه سلیگمن:
در نظریه شادکامی اصیل، موضوع مطالعه و تمرکز اصلی بر شادکامی است، در حالی که موضوع نظریه بهزیستی، «بهزیستی» (well-being) است. همچنین نظریه شادکامی، مفهوم شادکامی را به صورت اندازه گیری میزان «رضایت از زندگی» در نظر می گیرد، در حالی که این ابزار عملیاتی برای نظریه جدید، مجموعه ای از پنج مولفه یا جز تشکیل دهنده کلیدی (#هیجان_مثبت؛ #مجذوبیت؛ #معنا؛ #روابط_مثبت؛ و #دستاورد) است که با سر واژه انگلیسی #PERMA شناخته می شود که به اعتقاد سلیگمن در بیان نظریه بهزیستی بسیار جامع تر و مانع تر عمل می کند. در پایان، سلیگمن هدف کلی و غایی نظریه پیشین خود را «افزایش رضایت از زندگی» در نظر گرفته است، در حالی که در نظریه جدید خود، آن را افزایش و ارتقای مفهومی جدید که آن را «شکوفائی» (flourish)می نامد، در نظر می گیرد.
#نظریه شکوفایی سلیگمن، #PERMA
#شادکامی اصیل
☑️شکوفایی، روان شناسی مثبت گرا (درک جدیدی از نظریه شادکامی و بهزیستی).
🔘 تالیف سلیگمن، مارتین. (1392).
✔️ ترجمه: کامکار، امیر و هژبریان، سکینه.
📇 تهران: انتشارات روان.
@Flourishingcenter
✅مارتین سلیگمن در کتاب شکوفائی می گوید: "در گذشته فکر می کردم که موضوع روانشناسی مثبت گرا «شادکامی» است؛ و آن را از طریق سنجش میزان «رضایت از زندگی» می توان اندازه گیری کرد؛ و هدف روانشناسی مثبت گرا افزایش میزان «رضایت از زندگی» است. اما اکنون فکر می کنم که موضوع روانشناسی مثبت گرا «بهزیستی» است؛ و آن را از طریق سنجش میزان «شکوفائی» باید اندازه گیری کرد و هدف روانشناسی مثبت گرا هم افزایش میزان «شکوفائی» است."
سلیگمن نام نظریه جدید خود را «نظریه بهزیستی» می گذارد و معتقد است که با نظریه قبل خود که «نظریه شادکامی اصیل» نام داشت خیلی متفاوت است. وی علت عدول خود از نظریه شادکامی اصیل را به نظریه بهزیستی، وجود سه نقص یا کمبود در نظریه پیشین خود عنوان می کند.
@Flourishingcenter
✅نقص اول:
معنای معمول واژه «شادکامی» به طور جدائی ناپذیر با «خوشحال بودن» (cheerful mood) پیوند خورده است. بعبارت دیگر بیشتر مردم ، اشخاص دارای هیجانهای مثبت را شادکام می دانند. این بدان معناست که هیجان مثبت معنای پایه ای و اصلی شادکامی است. در واقع ذهینت مردم در مورد واژه «شادکامی» آن را معادل «زندگی لذت بخش» می کند در حالیکه نظریه شادکامی علاوه بر زندگی لذت بخش باید در بردارنده دو مفهوم مجذوبیت و معنا باشد.
✅نقص دوم:
در نظریه شادکامی میزان «شادکامی» از طریق مقیاس «رضایت از زندگی» اندازه گیری می شود. این مقیاس براساس گزارش خود افراد از نمره رضایتشان از زندگی طراحی شده است و پاسخهای آن روی پیوستاری از بسیار بد (نمره 1) تا حالت آرمانی (نمره 10) در نوسان است. گزارش افراد از میزان رضایتشان از زندگی به شدت متأثر از وضعیت عاطفی (خلقی) افراد در هنگام پاسخ به سوالات است. بنابر این ، استاندارد طلایی نظریه شادکامی اصیل به شکل نامناسبی با خُلق (وضعیت روحی در لحظه) پیوند خورده است. در واقع مقیاس رضایت از زندگی اساسا خلق شاد را اندازه گیری می کند نه شادکامی را که در آن علاوه بر شادی ، معنا و مجذوبیت هم موضوعیت دارند.
@Flourishingcenter
✅نقص سوم:
در نظریه شادکامی اصیل این است که هیجان مثبت ، مجذوبیت و معنا ، حق مطلب را در مورد تمام عناصر دیگری هم که افراد آنها را به خاطر خودشان انجام می دهند مانند موفقیت ؛ دستاورد ؛ تسلط و مهارت ؛ و ارتباط مثبت.
✍مقایسه اجمالی دو نظریه سلیگمن:
در نظریه شادکامی اصیل، موضوع مطالعه و تمرکز اصلی بر شادکامی است، در حالی که موضوع نظریه بهزیستی، «بهزیستی» (well-being) است. همچنین نظریه شادکامی، مفهوم شادکامی را به صورت اندازه گیری میزان «رضایت از زندگی» در نظر می گیرد، در حالی که این ابزار عملیاتی برای نظریه جدید، مجموعه ای از پنج مولفه یا جز تشکیل دهنده کلیدی (#هیجان_مثبت؛ #مجذوبیت؛ #معنا؛ #روابط_مثبت؛ و #دستاورد) است که با سر واژه انگلیسی #PERMA شناخته می شود که به اعتقاد سلیگمن در بیان نظریه بهزیستی بسیار جامع تر و مانع تر عمل می کند. در پایان، سلیگمن هدف کلی و غایی نظریه پیشین خود را «افزایش رضایت از زندگی» در نظر گرفته است، در حالی که در نظریه جدید خود، آن را افزایش و ارتقای مفهومی جدید که آن را «شکوفائی» (flourish)می نامد، در نظر می گیرد.
#نظریه شکوفایی سلیگمن، #PERMA
#شادکامی اصیل
☑️شکوفایی، روان شناسی مثبت گرا (درک جدیدی از نظریه شادکامی و بهزیستی).
🔘 تالیف سلیگمن، مارتین. (1392).
✔️ ترجمه: کامکار، امیر و هژبریان، سکینه.
📇 تهران: انتشارات روان.
@Flourishingcenter