👆👆👆👆👆👆👆
بدون پذیرش این واقعیت که «گذار» یک پروژه پیچیده و تدریجی است، امید به تحول پایدار در ایران ممکن نیست. وظیفۀ میهندوستان آن است که با کنار گذاشتن احساساتگرایی سیاسی، به تقویت نگاه علمی و عملی در میان مردم و نخبگان کمک کنند.
✅سوم: تقویت سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی به دولت موقت
سومین و شاید حیاتیترین دلیل برای حمایت از پروژۀ شکوفایی ایران، نقش آن در تولید «سرمایه اجتماعی» و تقویت #اعتماد_عمومی به فرآیندهای موقتی و دائمی حاکمیت پس از گذار است. در علوم سیاسی، مشروعیت سیاسی (Political Legitimacy) وابسته به میزان اعتماد شهروندان به نهادهای حاکمیتی است. هیچ دولت موقت یا دائم، بدون پشتوانه اعتماد عمومی، قادر به انجام مأموریتهای بزرگ نوسازی ملی نخواهد بود.
با آگاهیرسانی درباره ساختارها، برنامهها و مسئولیتهای دولت موقت، مردم به این باور میرسند که فرآیند گذار نه بیسر و سامان، بلکه بر اساس یک منطق مشخص و قابل پیگیری پیش خواهد رفت. در نتیجه، میزان پذیرش عمومی، مشارکت داوطلبانه، همکاری تخصصی و کاهش تنشهای داخلی افزایش خواهد یافت.
در یک نظام سیاسی پسادیکتاتوری، شکلگیری نوعی «قرارداد اجتماعی موقت» بین دولت موقت و جامعه مدنی، پیششرط عبور آرام و موفق از بحرانهاست. پروژۀ شکوفایی ایران در تلاش است تا این قرارداد اجتماعی را با مردم ببندد، و بهجای انحصارطلبی سیاسی، به مشارکتپذیری عمومی و شایستهسالاری متعهد باشد.
✅سخن پایانی: شکوفایی ملی، مشارکت ملی میطلبد
با وجود این تلاشهای علمی و ملی، شوربختانه برخی از میهندوستان یا فعالان سیاسی، بهجای مشارکت سازنده، با رویکردی شاید ایدئولوژیک یا وسواس گونه یا بدبینانه به این پروژهها مینگرند. این در حالی است که، چنانکه شاهزاده رضا پهلوی صراحتاً اعلام کردهاند، پروژۀ شکوفایی یک برنامۀ فراایدئولوژیک، ملی، تکنوکراتیک و مشارکتپذیر است. تمامی متخصصان و نخبگان، فارغ از گرایش سیاسی، موظفاند به سهم خود در این بازسازی بزرگ ملی شرکت کنند.
در عین حال، تذکری نیز به مجریان پروژههای گذار وارد است. هرگونه حسِّ احتمالیِ «#خود_ایرانپنداری» و انحصارگرایی در سطوح مدیریتی یا تئوریک این پروژهها، از اساس با روح انقلاب ملی و مسیر شکوه جهانی ایران عزیزمان که شاهزاده رضا پهلوی ترسیم کردهاند، در تعارض است. پیروزی انقلاب ملی ایران تنها زمانی تحقق خواهد یافت که با گشودگی، فروتنی، مسئولیتپذیری و پاسخگویی همراه باشد. فراموش نکنیم که فردای پیروزی، داوری تاریخی مردم و نسلهای آینده در انتظار ماست؛ مبادا که با رفتارهای استبدادزده، شرمسار این ملت، این خاک و این شاهنشاهی باشیم.
#به_ایران_بیاندیشیم
#به_ایران_بیاندیشیم
#به_ایران_بیاندیشیم
و تنها و تنها و تنها:
#به_ایران_بیاندیشیم
و بخشی از راهحل باشیم، نه بخشی از مشکل!
شاهزاده رضا پهلوی تنها قطبنماست!
✍️جهان_ایرانی
لینک پنل اول:
https://m.youtube.com/watch?v=_odoXCXwqcA
لینک پنل دوم:
https://m.youtube.com/watch?v=6Gi0IOTMJ24
بدون پذیرش این واقعیت که «گذار» یک پروژه پیچیده و تدریجی است، امید به تحول پایدار در ایران ممکن نیست. وظیفۀ میهندوستان آن است که با کنار گذاشتن احساساتگرایی سیاسی، به تقویت نگاه علمی و عملی در میان مردم و نخبگان کمک کنند.
✅سوم: تقویت سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی به دولت موقت
سومین و شاید حیاتیترین دلیل برای حمایت از پروژۀ شکوفایی ایران، نقش آن در تولید «سرمایه اجتماعی» و تقویت #اعتماد_عمومی به فرآیندهای موقتی و دائمی حاکمیت پس از گذار است. در علوم سیاسی، مشروعیت سیاسی (Political Legitimacy) وابسته به میزان اعتماد شهروندان به نهادهای حاکمیتی است. هیچ دولت موقت یا دائم، بدون پشتوانه اعتماد عمومی، قادر به انجام مأموریتهای بزرگ نوسازی ملی نخواهد بود.
با آگاهیرسانی درباره ساختارها، برنامهها و مسئولیتهای دولت موقت، مردم به این باور میرسند که فرآیند گذار نه بیسر و سامان، بلکه بر اساس یک منطق مشخص و قابل پیگیری پیش خواهد رفت. در نتیجه، میزان پذیرش عمومی، مشارکت داوطلبانه، همکاری تخصصی و کاهش تنشهای داخلی افزایش خواهد یافت.
در یک نظام سیاسی پسادیکتاتوری، شکلگیری نوعی «قرارداد اجتماعی موقت» بین دولت موقت و جامعه مدنی، پیششرط عبور آرام و موفق از بحرانهاست. پروژۀ شکوفایی ایران در تلاش است تا این قرارداد اجتماعی را با مردم ببندد، و بهجای انحصارطلبی سیاسی، به مشارکتپذیری عمومی و شایستهسالاری متعهد باشد.
✅سخن پایانی: شکوفایی ملی، مشارکت ملی میطلبد
با وجود این تلاشهای علمی و ملی، شوربختانه برخی از میهندوستان یا فعالان سیاسی، بهجای مشارکت سازنده، با رویکردی شاید ایدئولوژیک یا وسواس گونه یا بدبینانه به این پروژهها مینگرند. این در حالی است که، چنانکه شاهزاده رضا پهلوی صراحتاً اعلام کردهاند، پروژۀ شکوفایی یک برنامۀ فراایدئولوژیک، ملی، تکنوکراتیک و مشارکتپذیر است. تمامی متخصصان و نخبگان، فارغ از گرایش سیاسی، موظفاند به سهم خود در این بازسازی بزرگ ملی شرکت کنند.
در عین حال، تذکری نیز به مجریان پروژههای گذار وارد است. هرگونه حسِّ احتمالیِ «#خود_ایرانپنداری» و انحصارگرایی در سطوح مدیریتی یا تئوریک این پروژهها، از اساس با روح انقلاب ملی و مسیر شکوه جهانی ایران عزیزمان که شاهزاده رضا پهلوی ترسیم کردهاند، در تعارض است. پیروزی انقلاب ملی ایران تنها زمانی تحقق خواهد یافت که با گشودگی، فروتنی، مسئولیتپذیری و پاسخگویی همراه باشد. فراموش نکنیم که فردای پیروزی، داوری تاریخی مردم و نسلهای آینده در انتظار ماست؛ مبادا که با رفتارهای استبدادزده، شرمسار این ملت، این خاک و این شاهنشاهی باشیم.
#به_ایران_بیاندیشیم
#به_ایران_بیاندیشیم
#به_ایران_بیاندیشیم
و تنها و تنها و تنها:
#به_ایران_بیاندیشیم
و بخشی از راهحل باشیم، نه بخشی از مشکل!
شاهزاده رضا پهلوی تنها قطبنماست!
✍️جهان_ایرانی
لینک پنل اول:
https://m.youtube.com/watch?v=_odoXCXwqcA
لینک پنل دوم:
https://m.youtube.com/watch?v=6Gi0IOTMJ24
YouTube
Iran Prosperity Project - Episode 1: Economy | پروژه شکوفایی ایران - قسمت ۱: اقتصاد
Join this channel to get access to perks:
https://www.youtube.com/channel/UCnUdm0u-2FRffBnxQYHuTHA/join
پروژه شکوفایی ایران در راستای یکی از ارکان اصلی برنامهی پنجگانهی شاهزاده رضا پهلوی برای عبور از جمهوری اسلامی و دوران پس از آن با ارائهی چشماندازی…
https://www.youtube.com/channel/UCnUdm0u-2FRffBnxQYHuTHA/join
پروژه شکوفایی ایران در راستای یکی از ارکان اصلی برنامهی پنجگانهی شاهزاده رضا پهلوی برای عبور از جمهوری اسلامی و دوران پس از آن با ارائهی چشماندازی…
سخنی آرام و صریح با وحید بهمن
جناب بهمن،
در روزگاری که ایران عزیز ما در تلاطم بحرانهای هویتی، فرهنگی و سیاسیست، برای نگارنده—و بیتردید بسیاری از ایرانیان—اشخاص و نامها نه ملاک قضاوتاند، نه معیار باور. آنچه محور و قطبنمای اندیشه و کنش ماست، سه رکن بنیادی است: میهن، ملت، و نهاد پادشاهی. امروز، نماد روشن و مشروع این هر سه، در شخصیت والا و فراجناحی #شاهزاده_رضا_پهلوی تجلی یافته است.
من نه بر آنم که به پروندههای پرحاشیه همچون مسئله خانم #صبا_بختیاری ورود کنم، و نه به بررسی سوابق افراد علاقهای دارم. آنچه مرا به نوشتن این سطور وامیدارد، صرفاً پرسشهاییست برآمده از دغدغه صداقت، شفافیت و حفظ شأن نهاد پادشاهی.
✅محور اول: رعایت مرزهای حقوقی
با کمال احترام، جایگاه حقوقی شما در دفتر مطبوعاتی شاهزاده چیست که بهصورت مکرر و با لحن قطعی، از موضع آن نهاد دفاع میکنید؟
در یک نهاد مبتنی بر اصول دموکراسی و مدرن، شایسته است که مسئولان رسمی، آنهم در جایگاه حقوقی تعریفشده، مستقیماً به افکار عمومی پاسخ دهند. اگر بیانیه یا موضعی منتشر شده، منطقی و درست آن است که منتشرکننده یا نهاد مسئول، خود آن را تبیین و دفاع کند. مداخله افراد غیرمسئول در پاسخگویی، نهتنها باری از دوش آن نهاد نمیکاهد، بلکه شائبه نبود شفافیت و انحصارگرایی را دامن میزند.
اگر در این دفتر مسئولیتی دارید، با صراحت اعلام بفرمایید. و اگر ندارید، چرا خود را در مقام سخنگو و گاه حتی در نقش بازپرس و داور قرار میدهید؟ آیا این رویکرد با اصول دیرینه فرهنگ ایرانی که راستی، مسئولیتپذیری و احترام به حدود جایگاهها را گرامی میدارد، همخوانی دارد؟
✅محور دوم: تفکیک میان نهاد پادشاهی و ساختارهای وابسته
پر روشن است که انتقاد از یک بخش یا فرد از دفتر شاهزاده، به معنای انتقاد از کل نهاد پادشاهی نیست—همانگونه که در دهههای پیشین، نقد عملکرد رضا قطبی در صداوسیما، به معنای مخالفت با نظام شاهنشاهی نبود. در یک نظام پادشاهی مسئولمحور، تفکیک میان نهاد، شخص و عملکرد افراد امری طبیعی و حتی واجب است. قرار نیست چون در نظام ولایت فقیه، نقدِ منصوبان ولیفقیه، «ضد نظام» تلقی میشود، ما نیز در فضای پادشاهی دچار همان مغالطه شویم.
✅محور سوم: پرسشهای بیپاسخ
حال که شما بدون داشتن هیچ مسئولیت حقوقی در دفتر رسانهای شاهزاده، در جایگاه سخنگو ظاهر میشويد، و گاه بهمراتب فراتر رفته، خود را در جایگاه دادستانی قرار میدهید که دیگران را بازخواست میکند، و حق پرسشگری از نهادهای وابسته به شاهزاده را گناهانگاری میکنید و با واکنشهای تند، تخفیفآمیز و سرکوبگرانه رفتار میکنید، پس لطفاً به این پرسش نیز شفاف پاسخ دهید:
نویسنده متن سخنرانی شاهزاده رضا پهلوی در کنفرانس اورشلیم پست در نیویورک در ۴ ژوئن ۲۰۲۳ چه کسی بوده است؟
در آن متن، #ابنخلدون—اندیشمند بزرگ تونسی—بهعنوان یکی از شخصیتهای "خاورمیانه" معرفی شده است!! آیا تونس از نظر نگارنده این متن، بخشی از خاورمیانه است؟! این تنها یک مثال از پرسشهاییست که انتظار میرود حضرتعالی به جهت احاطه بر عملکرد دفتر شاهزاده ورود کنید و از طریق مسیرهای شفاف و مسئولانه پاسخگو شوید تا ما پادشاهیخواهان بدانیم کدام سید حسین نصری در تشکیلات شاهزاده این متن را نوشته که اسباب استهزا و استخفاف نهاد پادشاهی و شخص اعلیحضرت شده است!!
✅محور چهارم: زبان، اخلاق سیاسی و فرهنگ گفتوگو
جناب بهمن،
زبان، آینه اندیشه و نشانگر منش آدمیست. آنچه از شما بهویژه در روزهای گذشته در فضای عمومی دیده و شنیدهایم—از تکرار واژگان بسیار ناپسند تا برخوردهای تند و هیجانی—نه در شأن یک پادشاهیخواه است، و نه با ارزشهای فرهنگیای که نهاد پادشاهی مدافع آنهاست، همسویی دارد.
پاسداری از نهاد پادشاهی، با ادبیات چالهمیدانی (گجیل قاپیسی)، هیجانزدگی، یا برچسبزنی به منتقدان حاصل نمیشود. اگر بهراستی دغدغه این نهاد را دارید، آنگاه بهترین راه آن است که زبانتان در تراز کلام شاهزاده، اندیشهتان همسنگ تاریخ ایران، و رویکردتان همسو با فرهنگ اعتدال ایرانی باشد.
پرسشگری، نقد و حتی مخالفت محترمانه، بخشی از سلامت سیاسی در هر جامعه مدرن است.
پادشاهیای که به دنبالش هستیم، قرار نیست سایهای از الگوهای مطلقگرایانه باشد. قرار است در آن، همه چیز در پرتو قانون، شفافیت، و مسئولیت تعریف شود.
برای نهاد پادشاهی، که نماد امید، عقلانیت و پیوند تاریخی ملت و دولت است، هزینهتراشی نکنیم. #خود_ایرانپنداری نکنیم و بر آن نباشیم که بهجای حقیقت، تنها روایت خود را مرجع مشروعیت بدانیم. ایران فراتر از ماست!
#به_ایران_بیاندیشیم!
به امید تکثیر پادشاهیخواهانی که گفتار و کردارشان نه بر هیجان، که بر خرد و عدالت استوار باشد.
✍️جهان_ایرانی
https://youtu.be/CtEOioOoQ3Y?si=jozjB-oswsnDhVPn
جناب بهمن،
در روزگاری که ایران عزیز ما در تلاطم بحرانهای هویتی، فرهنگی و سیاسیست، برای نگارنده—و بیتردید بسیاری از ایرانیان—اشخاص و نامها نه ملاک قضاوتاند، نه معیار باور. آنچه محور و قطبنمای اندیشه و کنش ماست، سه رکن بنیادی است: میهن، ملت، و نهاد پادشاهی. امروز، نماد روشن و مشروع این هر سه، در شخصیت والا و فراجناحی #شاهزاده_رضا_پهلوی تجلی یافته است.
من نه بر آنم که به پروندههای پرحاشیه همچون مسئله خانم #صبا_بختیاری ورود کنم، و نه به بررسی سوابق افراد علاقهای دارم. آنچه مرا به نوشتن این سطور وامیدارد، صرفاً پرسشهاییست برآمده از دغدغه صداقت، شفافیت و حفظ شأن نهاد پادشاهی.
✅محور اول: رعایت مرزهای حقوقی
با کمال احترام، جایگاه حقوقی شما در دفتر مطبوعاتی شاهزاده چیست که بهصورت مکرر و با لحن قطعی، از موضع آن نهاد دفاع میکنید؟
در یک نهاد مبتنی بر اصول دموکراسی و مدرن، شایسته است که مسئولان رسمی، آنهم در جایگاه حقوقی تعریفشده، مستقیماً به افکار عمومی پاسخ دهند. اگر بیانیه یا موضعی منتشر شده، منطقی و درست آن است که منتشرکننده یا نهاد مسئول، خود آن را تبیین و دفاع کند. مداخله افراد غیرمسئول در پاسخگویی، نهتنها باری از دوش آن نهاد نمیکاهد، بلکه شائبه نبود شفافیت و انحصارگرایی را دامن میزند.
اگر در این دفتر مسئولیتی دارید، با صراحت اعلام بفرمایید. و اگر ندارید، چرا خود را در مقام سخنگو و گاه حتی در نقش بازپرس و داور قرار میدهید؟ آیا این رویکرد با اصول دیرینه فرهنگ ایرانی که راستی، مسئولیتپذیری و احترام به حدود جایگاهها را گرامی میدارد، همخوانی دارد؟
✅محور دوم: تفکیک میان نهاد پادشاهی و ساختارهای وابسته
پر روشن است که انتقاد از یک بخش یا فرد از دفتر شاهزاده، به معنای انتقاد از کل نهاد پادشاهی نیست—همانگونه که در دهههای پیشین، نقد عملکرد رضا قطبی در صداوسیما، به معنای مخالفت با نظام شاهنشاهی نبود. در یک نظام پادشاهی مسئولمحور، تفکیک میان نهاد، شخص و عملکرد افراد امری طبیعی و حتی واجب است. قرار نیست چون در نظام ولایت فقیه، نقدِ منصوبان ولیفقیه، «ضد نظام» تلقی میشود، ما نیز در فضای پادشاهی دچار همان مغالطه شویم.
✅محور سوم: پرسشهای بیپاسخ
حال که شما بدون داشتن هیچ مسئولیت حقوقی در دفتر رسانهای شاهزاده، در جایگاه سخنگو ظاهر میشويد، و گاه بهمراتب فراتر رفته، خود را در جایگاه دادستانی قرار میدهید که دیگران را بازخواست میکند، و حق پرسشگری از نهادهای وابسته به شاهزاده را گناهانگاری میکنید و با واکنشهای تند، تخفیفآمیز و سرکوبگرانه رفتار میکنید، پس لطفاً به این پرسش نیز شفاف پاسخ دهید:
نویسنده متن سخنرانی شاهزاده رضا پهلوی در کنفرانس اورشلیم پست در نیویورک در ۴ ژوئن ۲۰۲۳ چه کسی بوده است؟
در آن متن، #ابنخلدون—اندیشمند بزرگ تونسی—بهعنوان یکی از شخصیتهای "خاورمیانه" معرفی شده است!! آیا تونس از نظر نگارنده این متن، بخشی از خاورمیانه است؟! این تنها یک مثال از پرسشهاییست که انتظار میرود حضرتعالی به جهت احاطه بر عملکرد دفتر شاهزاده ورود کنید و از طریق مسیرهای شفاف و مسئولانه پاسخگو شوید تا ما پادشاهیخواهان بدانیم کدام سید حسین نصری در تشکیلات شاهزاده این متن را نوشته که اسباب استهزا و استخفاف نهاد پادشاهی و شخص اعلیحضرت شده است!!
✅محور چهارم: زبان، اخلاق سیاسی و فرهنگ گفتوگو
جناب بهمن،
زبان، آینه اندیشه و نشانگر منش آدمیست. آنچه از شما بهویژه در روزهای گذشته در فضای عمومی دیده و شنیدهایم—از تکرار واژگان بسیار ناپسند تا برخوردهای تند و هیجانی—نه در شأن یک پادشاهیخواه است، و نه با ارزشهای فرهنگیای که نهاد پادشاهی مدافع آنهاست، همسویی دارد.
پاسداری از نهاد پادشاهی، با ادبیات چالهمیدانی (گجیل قاپیسی)، هیجانزدگی، یا برچسبزنی به منتقدان حاصل نمیشود. اگر بهراستی دغدغه این نهاد را دارید، آنگاه بهترین راه آن است که زبانتان در تراز کلام شاهزاده، اندیشهتان همسنگ تاریخ ایران، و رویکردتان همسو با فرهنگ اعتدال ایرانی باشد.
پرسشگری، نقد و حتی مخالفت محترمانه، بخشی از سلامت سیاسی در هر جامعه مدرن است.
پادشاهیای که به دنبالش هستیم، قرار نیست سایهای از الگوهای مطلقگرایانه باشد. قرار است در آن، همه چیز در پرتو قانون، شفافیت، و مسئولیت تعریف شود.
برای نهاد پادشاهی، که نماد امید، عقلانیت و پیوند تاریخی ملت و دولت است، هزینهتراشی نکنیم. #خود_ایرانپنداری نکنیم و بر آن نباشیم که بهجای حقیقت، تنها روایت خود را مرجع مشروعیت بدانیم. ایران فراتر از ماست!
#به_ایران_بیاندیشیم!
به امید تکثیر پادشاهیخواهانی که گفتار و کردارشان نه بر هیجان، که بر خرد و عدالت استوار باشد.
✍️جهان_ایرانی
https://youtu.be/CtEOioOoQ3Y?si=jozjB-oswsnDhVPn