👆👆👆👆👆👆👆👆
برنامه «چشم‌انداز ۲۰۳۰» عربستان سعودی، نمونه‌ای موفق از تدوین و اجرای برنامه‌های «مدیریت راهبردی» و «حکمرانی مبتنی بر اهداف» است که توسعه اقتصادی، اجتماعی و فناوری را به صورت نظام‌مند پیش میبرد. این برنامه نمایانگر «رهبری تحول‌گرا» و توانمندی ایجاد «وفاق ملی» در مسیر اهداف کلان است.
در حالی که جمهوری اسلامی به دلیل فقدان برنامه‌ریزی مدون و چشم‌انداز مشخص، گرفتار «بحران استراتژیک» است، و بدتر از همه، مجتبی خامنه‌ای فاقد هرگونه برنامه راهبردی جامع بوده و به همین دلیل توان ارائه راهکارهای عملی و موثر برای خروج از بحران‌های ساختاری را ندارد.
✅مهم‌تر از همه، ایران ۲۵۰۰ ساله با تاریخ پر افتخارش و میراثی جهانی چون کوروش بزرگ، داریوش کبیر، زرتشت حکیم، فردوسی سترگ، زکریای رازی و ابوریحان بیرونی به چه روزی افتاده است که حالا ما بخواهیم از کشوری که عمر تشکیل آن به کمتر از یک قرن می‌رسد، درس بگیریم، تقلید کنیم و آن را به عنوان الگو قرار دهیم؟ آیا سرزمین تمدن‌ساز ایران، با آن پشتوانه غنی تاریخی، فرهنگی و علمی، سزاوار چنین ساده‌انگاری و دور شدن از اصالت‌های خود است؟ پاسخ به این پرسش، بیش از هر چیز، گواهی بر وجود ظرفیت‌های عظیم در درون خود ماست.
ما #شاهزاده_رضا_پهلوی را داریم؛ الگویی ممتاز و مظهر تجلی ایران کهن و فرهنگ بی‌بدیل ایرانی. ایشان نه صرفاً یک چهره سیاسی، بلکه وارث خرد تاریخی و حامل امید به آینده‌ای درخشان برای ایران هستند. شاهزاده رضا پهلوی با شناخت عمیق از هویت ملی، آگاهی به فرهنگ و تمدن اصیل ایرانی و برخورداری از تجارب بین‌المللی، ظرفیت بی‌نظیری در رهبری و هدایت کشور به سمت حکمرانی شفاف، پاسخگو و توسعه پایدار دارند.
توانمندی‌های ایشان تنها به دانش و تجارب فردی محدود نمی‌شود؛ بلکه ایشان به خوبی میتوانند با بهره‌گیری از شبکه‌های گسترده ارتباطات بین‌المللی و تعاملات دیپلماتیک، اتحاد میان نخبگان داخلی و جریان‌های دموکراسی‌خواه را تقویت نمایند. این وحدت استراتژیک، کلید عبور از بحران‌های عمیق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران است و زمینه‌ساز تحقق برنامه‌های مدون و علمی نوسازی کشور، همچون طرح‌های «#پروژه_شکوفایی» و «#پروژه_ققنوس»، است که بر پایه تحلیل‌های دقیق سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و استفاده هوشمندانه از سرمایه اجتماعی و شبکه‌سازی جهانی بنا شده‌اند.
شاهزاده رضا پهلوی با درک واقع‌بینانه از چالش‌ها و فرصت‌های ایران معاصر، برنامه‌های راهبردی و آینده‌نگر را برای توسعه همه‌جانبه کشور طراحی و پیش می‌برند؛ برنامه‌هایی که برگرفته از تجارب موفق جهانی، اما منطبق با شرایط بومی و ارزش‌های ملی ایران است. این رویکرد ترکیبی و متعادل، شاهزاده را به نماد واقعی امید و رهایی ملت ایران تبدیل کرده است؛ امیدی که می‌تواند با تکیه بر ظرفیت‌های داخلی و در همسویی با روندهای جهانی، ایران را به جایگاه واقعی خود در عرصه بین‌المللی بازگرداند و توسعه‌ای پایدار و عادلانه را رقم زند.
بنابراین، ما نیازی به تقلید صرف از دیگران نداریم، زیرا ایران با داشتن رهبر بی‌همتایی چون شاهزاده رضا پهلوی، می‌تواند مسیر خود را بر پایه غرور ملی، خرد جمعی و استراتژی‌های علمی و مدرن هموار سازد و شکوه و عظمت دیرینه‌اش را بازسازی کند.
در مجموع، اظهارات سخیف و بی‌پایه فائزه هاشمی که مجتبی خامنه‌ای را هم‌تراز محمد بن سلمان و بالاتر از شاهزاده رضا پهلوی معرفی می‌کند، نه تنها سرشار از ترس و غرض‌ورزی، بلکه فاقد هرگونه پشتوانه علمی و مدیریتی است و بیش از پیش، ناتوانی رژیم اشغالگر اسلامی را نمایان می‌کند. و این هذیان گویی، خود، بزرگترین سبب امید و دلگرمی ما ایرانگرایان تربیت یافته در #اندیشه_پهلویسم می‌باشد که بیش از پیش مطمئن شویم جمهوری اسلامی به فروپاشی همه جانبه رسیده و بزودی، به‌دست ما میهن‌پرستان باید ریق رحمت را سر بکشد....
ایران امروز بیش از هر زمان به حکمرانی خردمندانه، توسعه انسانی، مدیریت راهبردی و دموکراسی شفاف نیازمند است؛ ظرفیت‌هایی که تنها در چارچوب رهبری توانمند و متعهد اعلیحضرت شاهزاده رضا پهلوی محقق می‌شوند.
✍️جهان_ایرانی
پ.ن: داده‌های مرتبط با بن سلمان، به گزارش‌های بن هابارد (Ben Hubbard)، خبرنگار برجسته نیویورک‌تایمز، در کتاب MBS، مستند است.
برنامه «چشم‌انداز ۲۰۳۰» عربستان سعودی، نمونه‌ای موفق از تدوین و اجرای برنامه‌های «مدیریت راهبردی» و «حکمرانی مبتنی بر اهداف» است که توسعه اقتصادی، اجتماعی و فناوری را به صورت نظام‌مند پیش میبرد. این برنامه نمایانگر «رهبری تحول‌گرا» و توانمندی ایجاد «وفاق ملی» در مسیر اهداف کلان است.
در حالی که جمهوری اسلامی به دلیل فقدان برنامه‌ریزی مدون و چشم‌انداز مشخص، گرفتار «بحران استراتژیک» است، و بدتر از همه، مجتبی خامنه‌ای فاقد هرگونه برنامه راهبردی جامع بوده و به همین دلیل توان ارائه راهکارهای عملی و موثر برای خروج از بحران‌های ساختاری را ندارد.
✅مهم‌تر از همه، ایران ۲۵۰۰ ساله با تاریخ پر افتخارش و میراثی جهانی چون کوروش بزرگ، داریوش کبیر، زرتشت حکیم، فردوسی سترگ، زکریای رازی و ابوریحان بیرونی به چه روزی افتاده است که حالا ما بخواهیم از کشوری که عمر تشکیل آن به کمتر از یک قرن می‌رسد، درس بگیریم، تقلید کنیم و آن را به عنوان الگو قرار دهیم؟ آیا سرزمین تمدن‌ساز ایران، با آن پشتوانه غنی تاریخی، فرهنگی و علمی، سزاوار چنین ساده‌انگاری و دور شدن از اصالت‌های خود است؟ پاسخ به این پرسش، بیش از هر چیز، گواهی بر وجود ظرفیت‌های عظیم در درون خود ماست.
ما #شاهزاده_رضا_پهلوی را داریم؛ الگویی ممتاز و مظهر تجلی ایران کهن و فرهنگ بی‌بدیل ایرانی. ایشان نه صرفاً یک چهره سیاسی، بلکه وارث خرد تاریخی و حامل امید به آینده‌ای درخشان برای ایران هستند. شاهزاده رضا پهلوی با شناخت عمیق از هویت ملی، آگاهی به فرهنگ و تمدن اصیل ایرانی و برخورداری از تجارب بین‌المللی، ظرفیت بی‌نظیری در رهبری و هدایت کشور به سمت حکمرانی شفاف، پاسخگو و توسعه پایدار دارند.
توانمندی‌های ایشان تنها به دانش و تجارب فردی محدود نمی‌شود؛ بلکه ایشان به خوبی میتوانند با بهره‌گیری از شبکه‌های گسترده ارتباطات بین‌المللی و تعاملات دیپلماتیک، اتحاد میان نخبگان داخلی و جریان‌های دموکراسی‌خواه را تقویت نمایند. این وحدت استراتژیک، کلید عبور از بحران‌های عمیق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران است و زمینه‌ساز تحقق برنامه‌های مدون و علمی نوسازی کشور، همچون طرح‌های «#پروژه_شکوفایی» و «#پروژه_ققنوس»، است که بر پایه تحلیل‌های دقیق سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و استفاده هوشمندانه از سرمایه اجتماعی و شبکه‌سازی جهانی بنا شده‌اند.
شاهزاده رضا پهلوی با درک واقع‌بینانه از چالش‌ها و فرصت‌های ایران معاصر، برنامه‌های راهبردی و آینده‌نگر را برای توسعه همه‌جانبه کشور طراحی و پیش می‌برند؛ برنامه‌هایی که برگرفته از تجارب موفق جهانی، اما منطبق با شرایط بومی و ارزش‌های ملی ایران است. این رویکرد ترکیبی و متعادل، شاهزاده را به نماد واقعی امید و رهایی ملت ایران تبدیل کرده است؛ امیدی که می‌تواند با تکیه بر ظرفیت‌های داخلی و در همسویی با روندهای جهانی، ایران را به جایگاه واقعی خود در عرصه بین‌المللی بازگرداند و توسعه‌ای پایدار و عادلانه را رقم زند.
بنابراین، ما نیازی به تقلید صرف از دیگران نداریم، زیرا ایران با داشتن رهبر بی‌همتایی چون شاهزاده رضا پهلوی، می‌تواند مسیر خود را بر پایه غرور ملی، خرد جمعی و استراتژی‌های علمی و مدرن هموار سازد و شکوه و عظمت دیرینه‌اش را بازسازی کند.
در مجموع، اظهارات سخیف و بی‌پایه فائزه هاشمی که مجتبی خامنه‌ای را هم‌تراز محمد بن سلمان و بالاتر از شاهزاده رضا پهلوی معرفی می‌کند، نه تنها سرشار از ترس و غرض‌ورزی، بلکه فاقد هرگونه پشتوانه علمی و مدیریتی است و بیش از پیش، ناتوانی رژیم اشغالگر اسلامی را نمایان می‌کند. و این هذیان گویی، خود، بزرگترین سبب امید و دلگرمی ما ایرانگرایان تربیت یافته در #اندیشه_پهلویسم می‌باشد که بیش از پیش مطمئن شویم جمهوری اسلامی به فروپاشی همه جانبه رسیده و بزودی، به‌دست ما میهن‌پرستان باید ریق رحمت را سر بکشد....
ایران امروز بیش از هر زمان به حکمرانی خردمندانه، توسعه انسانی، مدیریت راهبردی و دموکراسی شفاف نیازمند است؛ ظرفیت‌هایی که تنها در چارچوب رهبری توانمند و متعهد اعلیحضرت شاهزاده رضا پهلوی محقق می‌شوند.
✍️جهان_ایرانی
پ.ن: داده‌های مرتبط با بن سلمان، به گزارش‌های بن هابارد (Ben Hubbard)، خبرنگار برجسته نیویورک‌تایمز، در کتاب MBS، مستند است.
🔹بازم کویره که - اپوزیسیون در چه خانه‌ای از شطرنج قرار دارد؟(1/2)
در این برهه از تاریخ پر فراز و نشیب سرزمین مان، جایی که هر نفس خسته‌ای بوی اعتراض میدهد و هر سکوتی، خود فریادی است رساتر از هر نعره، شاهد صحنه‌ایم که اگر با تدبیر و هوشمندی با آن مواجه نشویم، ممکن است به فاجعه‌ای جبران‌ناپذیر بدل شود. اعتصابات سراسری، این فوران خشم فروخورده و بیداری جمعی ملتی به پا خاسته، در لبه‌ی پرتگاه شکست قرار دارد.
این ادعا نه از سر ناامیدی، بلکه حاصل یک تحلیل بی‌رحمانه اما واقع‌بینانه از بازی شطرنجی است که در آن، مهره‌های جمهوری اسلامی با هوشمندی تمام به حرکت درمی‌آیند و در مقابل، اپوزیسیون، همچنان در انفعال تماشاگرانه فرو رفته است. کویره کویر....
جمهوری اسلامی، در این میدان نبرد اراده‌ها، نه فقط با زور بازو، که با مغز و استراتژی قدم برمی‌دارد. آن ها مهره‌گردانی می‌کنند و استادانه بازی را پیش می‌برند. هر اعتراضی که سربرمی‌آورد، هر تجمعی که شکل می‌گیرد که در آن اپوزیسیون در این بازی شطرنج مهره ای را حرکت نمیدهد ، برایشان نه یک تهدید مطلق، بلکه یک داده‌ی جدید است، یک فرصت برای رصد و تحلیل، برای یافتن نقطه‌ضعف و ضربه‌زدن به آن.
تاکتیک‌هایشان ظریف و پیچیده است؛ وقتی کامیون‌داران به اعتراض برمی‌خیزند و چرخ‌های اقتصاد را از حرکت بازمی‌دارند، ابتدا با وعده‌ی افزایش حقوق وارد می‌شوند. اگر ببینند این لقمه‌ی کوچک دندان‌گیر نیست و شعله‌ی خشم فرو نمی نشیند، بی‌درنگ گامی فراتر می‌گذارند، امتیازات بزرگ‌تری می‌دهند، شکاف ایجاد می‌کنند، صفوف متحد را متزلزل می‌سازند و با تزریق هوشمندانه‌ی یأس و خستگی، عزم پولادین اعتصاب‌کنندگان را ذره‌ذره فرسایش می‌دهند.
این نه فقط سرکوب فیزیکی، بلکه یک جنگ روانی تمام‌عیار و بی‌رحمانه است که هدفش، تسلیم روحی معترضین و از هم پاشیدن اراده‌ی جمعی است. آنها خوب می‌دانند که چگونه با طناب مطالبات به‌حق مردم، چاه بن‌بست ایجاد کنند.
اما در این سوی میدان، اپوزیسیون در انتظار، اپوزیسیونی که وظیفه‌ی تاریخی و اخلاقی‌اش هدایت، سازماندهی و حمایت همه‌جانبه از این خیزش بی‌سابقه است، کجاست؟
❗️ با قلبی آکنده از درد و با صدایی که از حنجره‌ی هزاران خشم فروخورده برمی‌آید، باید بگویم: ويترين اپوزیسیون شیشه ایه ، مشت رژیم فلزی چرا که اپوزیسیون هیچ مهره‌ای را تکان نمی‌دهند!
آنها همچون تماشاگرانی از جایگاه ویژه، تنها نظاره‌گر رخدادها هستند و نهایت کنش‌شان، ارسال پیام‌های دلگرم‌کننده و توصیه‌ی ایستادگی کنید/ پشت اعتصاب‌کنندگان باشید/ ما در کنار شما هستیم است.
این جملات، هرچند از نیتی خیر برخیزند، اما در کوران عمل و در بحبوحه‌ی نبردی که جان‌ها در آن گرو گذاشته شده، هیچ ارزش عملی ندارند.
وقتی کارگری نان خانواده‌اش را برای اعتراض به خطر می‌اندازد، وقتی خانواده‌ای در اضطرابِ فردای بی‌حقوقی پدرش می‌سوزد، او به یک پیام دلگرم‌کننده نیاز ندارد؛ او به یک راهکار عملی، یک برنامه‌ی حمایتی واقعی، یک چتر امنیتی و یک رهبری قاطع و مسئولیت‌پذیر نیاز دارد که مسیر را روشن کند و امید به پیروزی را زنده نگه دارد.
✍ #اشو
حقیقت تلخ‌تر از عرق سگی
حقیقت کلفته نمیره تو مخ‌های تنگ...
اشو نیست همجنس گرا ولیبکن پاسداره
@gurd_shah
در این برهه از تاریخ پر فراز و نشیب سرزمین مان، جایی که هر نفس خسته‌ای بوی اعتراض میدهد و هر سکوتی، خود فریادی است رساتر از هر نعره، شاهد صحنه‌ایم که اگر با تدبیر و هوشمندی با آن مواجه نشویم، ممکن است به فاجعه‌ای جبران‌ناپذیر بدل شود. اعتصابات سراسری، این فوران خشم فروخورده و بیداری جمعی ملتی به پا خاسته، در لبه‌ی پرتگاه شکست قرار دارد.
این ادعا نه از سر ناامیدی، بلکه حاصل یک تحلیل بی‌رحمانه اما واقع‌بینانه از بازی شطرنجی است که در آن، مهره‌های جمهوری اسلامی با هوشمندی تمام به حرکت درمی‌آیند و در مقابل، اپوزیسیون، همچنان در انفعال تماشاگرانه فرو رفته است. کویره کویر....
جمهوری اسلامی، در این میدان نبرد اراده‌ها، نه فقط با زور بازو، که با مغز و استراتژی قدم برمی‌دارد. آن ها مهره‌گردانی می‌کنند و استادانه بازی را پیش می‌برند. هر اعتراضی که سربرمی‌آورد، هر تجمعی که شکل می‌گیرد که در آن اپوزیسیون در این بازی شطرنج مهره ای را حرکت نمیدهد ، برایشان نه یک تهدید مطلق، بلکه یک داده‌ی جدید است، یک فرصت برای رصد و تحلیل، برای یافتن نقطه‌ضعف و ضربه‌زدن به آن.
تاکتیک‌هایشان ظریف و پیچیده است؛ وقتی کامیون‌داران به اعتراض برمی‌خیزند و چرخ‌های اقتصاد را از حرکت بازمی‌دارند، ابتدا با وعده‌ی افزایش حقوق وارد می‌شوند. اگر ببینند این لقمه‌ی کوچک دندان‌گیر نیست و شعله‌ی خشم فرو نمی نشیند، بی‌درنگ گامی فراتر می‌گذارند، امتیازات بزرگ‌تری می‌دهند، شکاف ایجاد می‌کنند، صفوف متحد را متزلزل می‌سازند و با تزریق هوشمندانه‌ی یأس و خستگی، عزم پولادین اعتصاب‌کنندگان را ذره‌ذره فرسایش می‌دهند.
این نه فقط سرکوب فیزیکی، بلکه یک جنگ روانی تمام‌عیار و بی‌رحمانه است که هدفش، تسلیم روحی معترضین و از هم پاشیدن اراده‌ی جمعی است. آنها خوب می‌دانند که چگونه با طناب مطالبات به‌حق مردم، چاه بن‌بست ایجاد کنند.
اما در این سوی میدان، اپوزیسیون در انتظار، اپوزیسیونی که وظیفه‌ی تاریخی و اخلاقی‌اش هدایت، سازماندهی و حمایت همه‌جانبه از این خیزش بی‌سابقه است، کجاست؟
❗️ با قلبی آکنده از درد و با صدایی که از حنجره‌ی هزاران خشم فروخورده برمی‌آید، باید بگویم: ويترين اپوزیسیون شیشه ایه ، مشت رژیم فلزی چرا که اپوزیسیون هیچ مهره‌ای را تکان نمی‌دهند!
آنها همچون تماشاگرانی از جایگاه ویژه، تنها نظاره‌گر رخدادها هستند و نهایت کنش‌شان، ارسال پیام‌های دلگرم‌کننده و توصیه‌ی ایستادگی کنید/ پشت اعتصاب‌کنندگان باشید/ ما در کنار شما هستیم است.
این جملات، هرچند از نیتی خیر برخیزند، اما در کوران عمل و در بحبوحه‌ی نبردی که جان‌ها در آن گرو گذاشته شده، هیچ ارزش عملی ندارند.
وقتی کارگری نان خانواده‌اش را برای اعتراض به خطر می‌اندازد، وقتی خانواده‌ای در اضطرابِ فردای بی‌حقوقی پدرش می‌سوزد، او به یک پیام دلگرم‌کننده نیاز ندارد؛ او به یک راهکار عملی، یک برنامه‌ی حمایتی واقعی، یک چتر امنیتی و یک رهبری قاطع و مسئولیت‌پذیر نیاز دارد که مسیر را روشن کند و امید به پیروزی را زنده نگه دارد.
✍ #اشو
حقیقت تلخ‌تر از عرق سگی
حقیقت کلفته نمیره تو مخ‌های تنگ...
اشو نیست همجنس گرا ولی
@gurd_shah
🔹بازم کویره که - شطرنج اعتصابات: جمهوری اسلامی در حال چیدن مهره‌هاست، اپوزیسیون کجاست؟(2/2)
باید با فریادی رسا اعلام کرد: این نوع حمایت به هیچ دردی نمی‌خورد!
این سکون کشنده، این انفعال مرگبار، نه تنها بی‌فایده است، بلکه سمی مهلک است که روح مبارزه را می‌فرساید و بذر یاس میکارد. هر لحظه سکوت و بی‌تحرکی اپوزیسیون، یک فرصتِ طلایی را برای تبدیل اعتراضات و اعتصابات پراکنده به یک جنبش منسجم و هدفمند از بین میبرد و در مقابل، قدرت مانور جمهوری اسلامی را افزایش میدهد.
این بی‌عملی، توهین به جان‌فشانی‌ها و رنج‌های مردمی است که به امید پشتیبانی، به میدان آمده‌اند.
اگر این وضعیت اسفناک ادامه یابد، اگر اپوزیسیون همچنان در خلسه‌ی شعارزدگی و انفعال مزمن خود غوطه ور باشد، اعتصابات سراسری، این نبض حیاتی جنبش، به ناگزیر متوقف خواهد شد و این، ضربه‌ای مهلک و کاری به پیکره‌ی ملتی خواهد بود که سال‌هاست در انتظار یک بیداری بزرگ و یک تغییر بنیادی است.
اکنون زمان آن فرا رسیده که اپوزیسیون از لاک شعارهای کلیشه‌ای بیرون بیاید، پا به میدان عمل بگذارد و با ارائه ی یک استراتژی شفاف و یک برنامه‌ی عملیاتی مدون، رهبری واقعی این جنبش مردمی را بر عهده بگیرد.
● باید طرحی نو درانداخت: چگونه میتوان اعتصاب‌کنندگان را سازماندهی و حمایت مالی و حقوقی کرد؟
● چگونه میتوان فشار جمهوری اسلامی را بر آنها خنثی کرد؟
● چگونه میتوان این حرکت را به یک جنبش پایدار، هدفمند و جهانی تبدیل کرد که در تمام عرصه‌ها، از داخل تا صحنه‌های بین‌المللی، به پشتوانه‌ی قدرتمندی بدل شود؟
این لحظه، لحظه‌ی تعیین‌کننده است.
یا از این آزمون تاریخی سربلند بیرون می‌آییم و با رهبری قاطع و استراتژیک، صفحه‌ی شطرنج را به نفع خود برمی‌گردانیم و بساط ظلم و ستم را برمی‌چینیم، یا در ورطه‌ی بی‌عملی و شعارزدگی محض غرق می‌شویم و فرصتی را از دست می‌دهیم که شاید هرگز تکرار نشود.
فریاد میزنم: وقت اقدام است، نه فقط شعار!
این سرزمین، این مردم نجیب و رنج‌کشیده، لیاقت زندگی بهتر را دارند و این مهم، تنها با رهبری شجاع، هوشمند و مسئولیت‌پذیر اپوزیسیون محقق خواهد شد.
✍ #اشو
میگن بی‌ادب، آره به اینم
میاد روزی کهخایه مالا رو کف خیابون پاره ببینم
برو ببینم فعلا تو نوبته خامنه ای جاشو بگیرم
بپا نگیره بت، بپا نگیره بت...
راستی صندوق اعتصابات چی شد؟🤔
@gurd_shah
باید با فریادی رسا اعلام کرد: این نوع حمایت به هیچ دردی نمی‌خورد!
این سکون کشنده، این انفعال مرگبار، نه تنها بی‌فایده است، بلکه سمی مهلک است که روح مبارزه را می‌فرساید و بذر یاس میکارد. هر لحظه سکوت و بی‌تحرکی اپوزیسیون، یک فرصتِ طلایی را برای تبدیل اعتراضات و اعتصابات پراکنده به یک جنبش منسجم و هدفمند از بین میبرد و در مقابل، قدرت مانور جمهوری اسلامی را افزایش میدهد.
این بی‌عملی، توهین به جان‌فشانی‌ها و رنج‌های مردمی است که به امید پشتیبانی، به میدان آمده‌اند.
اگر این وضعیت اسفناک ادامه یابد، اگر اپوزیسیون همچنان در خلسه‌ی شعارزدگی و انفعال مزمن خود غوطه ور باشد، اعتصابات سراسری، این نبض حیاتی جنبش، به ناگزیر متوقف خواهد شد و این، ضربه‌ای مهلک و کاری به پیکره‌ی ملتی خواهد بود که سال‌هاست در انتظار یک بیداری بزرگ و یک تغییر بنیادی است.
اکنون زمان آن فرا رسیده که اپوزیسیون از لاک شعارهای کلیشه‌ای بیرون بیاید، پا به میدان عمل بگذارد و با ارائه ی یک استراتژی شفاف و یک برنامه‌ی عملیاتی مدون، رهبری واقعی این جنبش مردمی را بر عهده بگیرد.
● باید طرحی نو درانداخت: چگونه میتوان اعتصاب‌کنندگان را سازماندهی و حمایت مالی و حقوقی کرد؟
● چگونه میتوان فشار جمهوری اسلامی را بر آنها خنثی کرد؟
● چگونه میتوان این حرکت را به یک جنبش پایدار، هدفمند و جهانی تبدیل کرد که در تمام عرصه‌ها، از داخل تا صحنه‌های بین‌المللی، به پشتوانه‌ی قدرتمندی بدل شود؟
این لحظه، لحظه‌ی تعیین‌کننده است.
یا از این آزمون تاریخی سربلند بیرون می‌آییم و با رهبری قاطع و استراتژیک، صفحه‌ی شطرنج را به نفع خود برمی‌گردانیم و بساط ظلم و ستم را برمی‌چینیم، یا در ورطه‌ی بی‌عملی و شعارزدگی محض غرق می‌شویم و فرصتی را از دست می‌دهیم که شاید هرگز تکرار نشود.
فریاد میزنم: وقت اقدام است، نه فقط شعار!
این سرزمین، این مردم نجیب و رنج‌کشیده، لیاقت زندگی بهتر را دارند و این مهم، تنها با رهبری شجاع، هوشمند و مسئولیت‌پذیر اپوزیسیون محقق خواهد شد.
✍ #اشو
میگن بی‌ادب، آره به اینم
میاد روزی که
برو ببینم فعلا تو نوبته خامنه ای جاشو بگیرم
بپا نگیره بت، بپا نگیره بت...
راستی صندوق اعتصابات چی شد؟🤔
@gurd_shah
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
قسمت اول از
#زن_هزار_چهره_ی_اپوزوسیون اکنون اپلود شد.
چگونه میشود تمام اپوزوسیون را درنوردید ،به هر شکل و شمایل در آمد و نهایتا دشمن ایران شد؟
از نفوذ به مافیای خودرو سازی تا مشروطه خواه و اصلاحطلب و وزارت اطلاعات و پان های انیرانی؟
#پسر_عاقل_نوح
ما را حمایت کنید.
لینک برنامه:
youtu.be/c20bMj3_qi8?si…
#زن_هزار_چهره_ی_اپوزوسیون اکنون اپلود شد.
چگونه میشود تمام اپوزوسیون را درنوردید ،به هر شکل و شمایل در آمد و نهایتا دشمن ایران شد؟
از نفوذ به مافیای خودرو سازی تا مشروطه خواه و اصلاحطلب و وزارت اطلاعات و پان های انیرانی؟
#پسر_عاقل_نوح
ما را حمایت کنید.
لینک برنامه:
youtu.be/c20bMj3_qi8?si…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
قسمت دوم از
#زن_هزار_چهره_ی_اپوزوسیون اکنون اپلود شد.
چگونه میشود تمام اپوزوسیون را درنوردید ،به هر شکل و شمایل در آمد و نهایتا دشمن ایران شد؟
از نفوذ به مافیای خودرو سازی تا مشروطه خواه و اصلاحطلب و وزارت اطلاعات و پان های انیرانی؟
#پسر_عاقل_نوح
ما را حمایت کنید.
لینک برنامه:
youtu.be/c20bMj3_qi8?si…
#زن_هزار_چهره_ی_اپوزوسیون اکنون اپلود شد.
چگونه میشود تمام اپوزوسیون را درنوردید ،به هر شکل و شمایل در آمد و نهایتا دشمن ایران شد؟
از نفوذ به مافیای خودرو سازی تا مشروطه خواه و اصلاحطلب و وزارت اطلاعات و پان های انیرانی؟
#پسر_عاقل_نوح
ما را حمایت کنید.
لینک برنامه:
youtu.be/c20bMj3_qi8?si…
🔴🪙روزنامه عرب‌ویکلی در تحلیلی با اشاره به تغییر مواضع جمهوری اسلامی نوشت عباس عراقچی در جریان سفرش به لبنان، به‌طور قابل‌توجهی از هرگونه اشاره به خلع سلاح حزب‌الله یا قرار دادن زرادخانه آن تحت کنترل دولت خودداری کرد. این روزنامه افزود این سکوت نشان میدهد که ایران در شرایط کنونی، بقای خود و دیپلماسی حساب‌شده را بر ابراز ایدئولوژیک اولویت داده و می‌کوشد از واکنش نظامی اسرائیل جلوگیری کند.
روزنامه عرب‌ویکلی: عبارات حساب‌شده عراقچی در بیروت و حذف آشکار نام حزب‌الله از بیانیه‌های رسمی نشان میدهد که قاهره هشدارهای جدی به تهران منتقل کرده است.
روزنامه عرب‌ویکلی: این هشدارها به احتمال زیاد شامل اطلاعات رسمی—شاید از منابع اسرائیلی یا آمریکایی—بوده که تأکید داشته‌اند حملات اسرائیل به ایران دیگر صرفاً در حد گمانه‌زنی رسانه‌ای نیست، بلکه تهدیدی قریب الوقوع است.
روزنامه عرب‌ویکلی: عبارات حساب‌شده عراقچی در بیروت و حذف آشکار نام حزب‌الله از بیانیه‌های رسمی نشان میدهد که قاهره هشدارهای جدی به تهران منتقل کرده است.
روزنامه عرب‌ویکلی: این هشدارها به احتمال زیاد شامل اطلاعات رسمی—شاید از منابع اسرائیلی یا آمریکایی—بوده که تأکید داشته‌اند حملات اسرائیل به ایران دیگر صرفاً در حد گمانه‌زنی رسانه‌ای نیست، بلکه تهدیدی قریب الوقوع است.
🚨مهم
⭕️🇮🇱صبح امروز شماری از جنگنده‌های نیروی هوایی اسرائیل تا نزدیکی مرز سوریه و عراق پیشروی کردند اما مجدداً به حریم هوایی جولان بازگشتند؛ گزارش شده است که این جنگنده‌ها خط پروازی منتهی به ایران را تا نیمه راه طی کرده‌اند. !!
طبق گزارش‌ها، این سورتی پرواز، یک مانور آزمایشی تمرینی بوده که جنگنده‌ها تا 640 کیلومتری مرز ایران نزدیک شده و سپس به آشیانه خود بازگشتند؛ گروهی از جنگنده‌های اسرائیلی نیز تا روستاهای سنونی شنغال و البادی عراق هم پیش رفتند و سپس بازگشتند. !!
در صورت تایید مشارکت جنگنده‌های نسل پنجم F35 در این مانور تمرینی میتوان نتیجه گرفت که حمله اسرائیل علیه ج.اسلامی بسیار قریب الوقوع است؛ زیرا این جنگنده‌ها به سیستم ساخت محیط عملیات به صورت سه بعدی معروف میباشند.
به بیان دیگر، رادار جنگنده 35ـF می‌تواند یک نقشه سه بعدی از منطقه ایجاد کند و نمایش دقیق‌تری از میدان نبرد نسبت به سیستم های راداری دو بعدی سنتی ارائه دهد که این قابلیت سه بعدی به خلبان اجازه میدهد تا موقعیت و ویژگی اهداف از جمله ارتفاع و برد آنها را بهتر درک کند
@gurd_shah
⭕️🇮🇱صبح امروز شماری از جنگنده‌های نیروی هوایی اسرائیل تا نزدیکی مرز سوریه و عراق پیشروی کردند اما مجدداً به حریم هوایی جولان بازگشتند؛ گزارش شده است که این جنگنده‌ها خط پروازی منتهی به ایران را تا نیمه راه طی کرده‌اند. !!
طبق گزارش‌ها، این سورتی پرواز، یک مانور آزمایشی تمرینی بوده که جنگنده‌ها تا 640 کیلومتری مرز ایران نزدیک شده و سپس به آشیانه خود بازگشتند؛ گروهی از جنگنده‌های اسرائیلی نیز تا روستاهای سنونی شنغال و البادی عراق هم پیش رفتند و سپس بازگشتند. !!
در صورت تایید مشارکت جنگنده‌های نسل پنجم F35 در این مانور تمرینی میتوان نتیجه گرفت که حمله اسرائیل علیه ج.اسلامی بسیار قریب الوقوع است؛ زیرا این جنگنده‌ها به سیستم ساخت محیط عملیات به صورت سه بعدی معروف میباشند.
به بیان دیگر، رادار جنگنده 35ـF می‌تواند یک نقشه سه بعدی از منطقه ایجاد کند و نمایش دقیق‌تری از میدان نبرد نسبت به سیستم های راداری دو بعدی سنتی ارائه دهد که این قابلیت سه بعدی به خلبان اجازه میدهد تا موقعیت و ویژگی اهداف از جمله ارتفاع و برد آنها را بهتر درک کند
@gurd_shah
⛔️⛔️ مظفرالدین شاه و وزیرانش در فرانسه مغرور از واگذاری امتیاز انحصاری و دائمی حفاری و برداشت عتیقه به دولت فرانسه در سراسر خاک ایران!
فرانسویها توانستند تخت جمشید را از زیر خروارها خاک بیرون بکشند و دهها کامیون عتیقه جات و طلاجات بسیار گرانبها و نایاب از اطرافش به موزه لوور پاریس بردند. دیواره ها و مجسمه هایی که حتی در خود ایران موجود نیست.
جالب انکه به مظفرالدین شاه اطلاع دادند، و او در سفر به شیراز از تخت جمشید بازدید کرد و بعد از دیدن نگاره های آن ، فکر کرد که اینجا بت کده قدیم بوده و به والی شیراز دستور تخریب چهره ها را داد. هم اکنون تمام تصاویر و نمادهای تخت جمشید بدون سر و صورتند!!
بعد از انقلاب هم خلخالی بعد از تخریب ارامگاه رضاشاه ، با بولدوزر به قصد تخریب تخت جمشید حرکت کرد که با درگیری و ممانعت استاندار وقت و مردم محلی موفق نشد ، کار مظفرالدین شاه را کامل کند.
@gurd_shah
فرانسویها توانستند تخت جمشید را از زیر خروارها خاک بیرون بکشند و دهها کامیون عتیقه جات و طلاجات بسیار گرانبها و نایاب از اطرافش به موزه لوور پاریس بردند. دیواره ها و مجسمه هایی که حتی در خود ایران موجود نیست.
جالب انکه به مظفرالدین شاه اطلاع دادند، و او در سفر به شیراز از تخت جمشید بازدید کرد و بعد از دیدن نگاره های آن ، فکر کرد که اینجا بت کده قدیم بوده و به والی شیراز دستور تخریب چهره ها را داد. هم اکنون تمام تصاویر و نمادهای تخت جمشید بدون سر و صورتند!!
بعد از انقلاب هم خلخالی بعد از تخریب ارامگاه رضاشاه ، با بولدوزر به قصد تخریب تخت جمشید حرکت کرد که با درگیری و ممانعت استاندار وقت و مردم محلی موفق نشد ، کار مظفرالدین شاه را کامل کند.
@gurd_shah
🔴دادگاه فدرال آمريكا، درخواست فوري فرماندار دموكرات كاليفرنيا جهت جلوگيري از عمليات نيروهاي گارد ملي براي جلوگيري از خشونت و غارت در لس‌آنجلس را رد كرد.
بنابراين، پرزيدنت ترامپ بار ديگر پيروز شد و نیروهای گارد ملی میتوانند از اماكن فدرال در برابر شورشيان و مهاجرين غيرقانوني محافظت كنند.
@gurd_shah
بنابراين، پرزيدنت ترامپ بار ديگر پيروز شد و نیروهای گارد ملی میتوانند از اماكن فدرال در برابر شورشيان و مهاجرين غيرقانوني محافظت كنند.
@gurd_shah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علی دهباشی، که در محافل آکادمیک و فرهنگی از روی تحقیر به #کوششعلی_دهباشی شناخته میشود، همان مزدور و نوکر بی‌وجدان جمهوری اسلامی است که مثل مار خزیده در آخور قدرت و به شکل منفورانه‌ای در ارتباط مستقیم با سفارت‌خانه‌های ایران در فرانسه و ایتالیا قرار دارد و دست‌هایش تا آرنج به خون فرهنگ و ادب ایران آلوده است. این نادان متوهم، که همراه و هم‌پیاله مهره‌های کلیدی و فاسد نظام مثل #سیدمصطفی_محقق_داماد و #سیدمحمود_دعایی و بسیاری دیگر بوده و است، با پاچه‌خواری و دغل‌بازی و ریاکاری، بر مجله کلک و سپس بخارا و سمرقند تسلط یافته و با ادعای علم و شرافت، خود را در قامت بزرگان عرصه فرهنگ و ادب، همچون زنده‌نام خانلری (سردبیر مجله بی‌همتا و وزین سخن در روزگار خجسته پهلوی) جا می‌زند، در حالی که چیزی جز چاپلوسی و توهم در وجودش نیست.
او حالا مفتضحانه نقش «متولی ایران» را بازی می‌کند و با نقابی مضحک از دفاع از ایران و زبان فارسی، به نهاد پادشاهی اصیل ایرانی حمله میبرد تا در نقاب ایران‌دوستی به فریاد جمهوری اسلامی برود و از مقاومت فرهنگی سخن بگوید.
@gurd_shah
او حالا مفتضحانه نقش «متولی ایران» را بازی می‌کند و با نقابی مضحک از دفاع از ایران و زبان فارسی، به نهاد پادشاهی اصیل ایرانی حمله میبرد تا در نقاب ایران‌دوستی به فریاد جمهوری اسلامی برود و از مقاومت فرهنگی سخن بگوید.
@gurd_shah
زبان فارسی یا نهاد شاهنشاهی؛ مغالطه بنیادین در تعریف ستون خیمه فرهنگ و تمدن ایرانی
در مطالعات تاریخی و فرهنگ‌پژوهی ایران پس از اسلام، یکی از رایج‌ترین مغالطه‌ها، شناخت نادرست جایگاه زبان فارسی در نمایندگی فرهنگ و تمدن ایرانی است. برخی از پژوهشگران، به گونه‌ای از زبان فارسی به عنوان نمود و عصاره هویت ملی و تمدنی ایران یاد کرده‌اند و نهاد پادشاهی را کم‌اهمیت یا حتی قابل نادیده‌انگاری در بازتولید این هویت دانسته‌اند. این دیدگاه، هرچند از سر حسن نیت و عشق به زبان فارسی شکل گرفته، اما از منظر تاریخ‌نگاری دقیق و مستند، نوعی مغالطه بنیادین به شمار می‌آید که هم ریشه‌های هویت ایرانی را به‌درستی تحلیل نمی‌کند و هم به‌نحوی موجب ایجاد اختلافات زبانی و قومی در جامعه امروز ایران میشود.
✅در واقع، چنانچه در کتاب #فیلسوف_شاه_ایرانشهر نوشته‌ام، بر اساس پژوهش‌های مستند و علمی، نهاد شاهنشاهی و ساختار سیاسی آن اساس و محور اصلی وحدت ملی و فرهنگی ایران و شکوه جهانی تمدن ایرانی بوده است. دیاکونوف در کتاب خود «تاریخ ماد» به روشنی نشان میدهد که نخستین هسته شاهنشاهی ایرانی، محصول اتحاد اقوام و قبایل گوناگون بوده و این پادشاهی، بر اساس #اشه، #خرد و #داد، ساختاری مبتنی بر ششگانۀ سیاست مستقل ملی، امنیت، دادگستری، آبادانی، بهداشت و آموزش را بنیان نهاده است که فرهنگ و هویت ایرانی را به صورت یکپارچه و در عین حال متکثر حفظ کرده است.
✅پس از حمله اعراب و فروپاشی نظام شاهنشاهی ساسانی، ایران به سبب از دست دادن نهاد پادشاهی وارد دوره‌ای طولانی از تشتت سیاسی و فرهنگی شد که در کتاب پیش‌گفته از آن به عنوان «قرون وسطای ایرانی» یاد کرده‌ام. درین دوره، گرچه زبان فارسی به تدریج به عنوان زبان فرهنگی حوزه گسترده‌ای از جغرافیای اسلام به کار گرفته شد، اما این زبان هرگز به تنهایی نماینده تمامیت فرهنگ و تمدن ایرانی نبود. زبان فارسی در بسیاری از متون علمی، تاریخی و ادبی به خصوص در دوره عباسیان، در بستر زبان عربی قرار داشت که زبان غالب متون و فرهنگ علمی و دینی آن دوران بود. در واقع، زبان فارسی همواره در حاشیه زبان عربی قرار داشت و بسیاری از آثار فارسی نیز حامل آموزه‌های اسلامی و فرهنگ تازی-اسلامی بودند، نه بازتاب‌گر تمام و کمال سنت‌ها و اندیشه‌های ملی ایرانی.
✅نکته مهم این است که نهاد شاهنشاهی، و نه زبان فارسی، به عنوان نماد واقعی و تاریخی ایران، وحدت‌بخش اقوام، فرهنگ‌ها و مذاهب گوناگون ایرانی در روزگار پیش از اسلام بوده است. شاهنشاهی، ساختاری سیاسی و اجتماعی بود که مشروعیت خود را از ظرفیت‌های ملی، عدالت‌خواهی، امنیت و آبادانی می‌گرفت و به عنوان «وحدت در کثرت» عمل می‌کرد. بنابراین، بازتولید مفهوم ایرانیت پس از اسلام، در غیاب نهاد پادشاهی، بیشتر در قالب آثار حماسی و ملی‌گرایانه‌ای مانند #خداینامک_ها و به‌ويژه #شاهنامه_فردوسی دیده میشود که به عنوان یکی از معدود منابعی است که یاد و نام پادشاهی ایرانی را زنده نگه داشت، نه زبان فارسی که عمدتاً حامل اندیشه غیر ایرانی بود.
✅از دیگر سو، تمرکز صرف بر زبان فارسی، که شماری از نویسندگان بر آن تأکید دارند، به‌نوعی موجب نوعی نگاه سطحی و ناقص به تاریخ و فرهنگ ایران میشود. این نگاه، مغالطه‌ای است که باعث نادیده گرفتن پیچیدگی‌های تاریخی، و حتی تقویت اختلافات قومی و زبانی در ایران امروز شده است.
✅همچنین، باید به نقش عنصر ترکی و دیگر عناصر قومی-فرهنگی در شکل‌گیری نظام‌های سیاسی پس از اسلام اشاره کرد. دولت‌هایی مانند غزنویان، سلجوقیان، ایلخانان و تیموریان که عمدتاً ریشه‌های غیر ایرانی داشتند، زبان فارسی را به عنوان «محمل» یا زبان فرهنگی عنصر تازی-اسلامی به کار بردند تا نفوذ خلافت اسلامی را فراتر از مرزهای جغرافیایی ایران گسترش دهند. این زبان فارسی «فرهنگ‌زده» نه بازتاب‌دهنده مستقیم فرهنگ ایرانی، بلکه حامل آموزه‌های اسلامی و گاه ترکی و یونانی بود. از این رو، آنچه در این دوره به زبان فارسی نوشته شد، نه‌تنها نمایانگر فرهنگ ایرانی به معنای واقعی کلمه نبود، بلکه در بسیاری موارد به عنوان ابزاری برای ترویج فرهنگ اسلامی و ترکی مورد استفاده قرار گرفت.
در پایان، لازم است که پژوهشگران، روشنفکران و علاقه‌مندان به تاریخ و فرهنگ ایران هوشیار باشند و از مغالطه رایج در تحلیل هویت ایرانی پرهیز کنند. زبان فارسی، با تمام ارزش و جایگاه بی‌بدیلش، نمی‌تواند جایگزین نهاد شاهنشاهی به عنوان نماد واقعی وحدت ملی و هویت تاریخی ایران باشد. ایرانیت واقعی محصول تاریخی مجموعه‌ای از عناصر فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است که شاهنشاهی ایرانی برای هزاران سال بنیان گذاشته و حافظ آن بوده است. بازشناسی درست این نهاد و نقش آن در شکل‌گیری و تداوم هویت ایرانی، به مراتب راهگشاتر از تأکید صرف بر زبان فارسی برای حل معضلات فرهنگی و اجتماعی امروز ایران است.
✍️جهان_ایرانی
در مطالعات تاریخی و فرهنگ‌پژوهی ایران پس از اسلام، یکی از رایج‌ترین مغالطه‌ها، شناخت نادرست جایگاه زبان فارسی در نمایندگی فرهنگ و تمدن ایرانی است. برخی از پژوهشگران، به گونه‌ای از زبان فارسی به عنوان نمود و عصاره هویت ملی و تمدنی ایران یاد کرده‌اند و نهاد پادشاهی را کم‌اهمیت یا حتی قابل نادیده‌انگاری در بازتولید این هویت دانسته‌اند. این دیدگاه، هرچند از سر حسن نیت و عشق به زبان فارسی شکل گرفته، اما از منظر تاریخ‌نگاری دقیق و مستند، نوعی مغالطه بنیادین به شمار می‌آید که هم ریشه‌های هویت ایرانی را به‌درستی تحلیل نمی‌کند و هم به‌نحوی موجب ایجاد اختلافات زبانی و قومی در جامعه امروز ایران میشود.
✅در واقع، چنانچه در کتاب #فیلسوف_شاه_ایرانشهر نوشته‌ام، بر اساس پژوهش‌های مستند و علمی، نهاد شاهنشاهی و ساختار سیاسی آن اساس و محور اصلی وحدت ملی و فرهنگی ایران و شکوه جهانی تمدن ایرانی بوده است. دیاکونوف در کتاب خود «تاریخ ماد» به روشنی نشان میدهد که نخستین هسته شاهنشاهی ایرانی، محصول اتحاد اقوام و قبایل گوناگون بوده و این پادشاهی، بر اساس #اشه، #خرد و #داد، ساختاری مبتنی بر ششگانۀ سیاست مستقل ملی، امنیت، دادگستری، آبادانی، بهداشت و آموزش را بنیان نهاده است که فرهنگ و هویت ایرانی را به صورت یکپارچه و در عین حال متکثر حفظ کرده است.
✅پس از حمله اعراب و فروپاشی نظام شاهنشاهی ساسانی، ایران به سبب از دست دادن نهاد پادشاهی وارد دوره‌ای طولانی از تشتت سیاسی و فرهنگی شد که در کتاب پیش‌گفته از آن به عنوان «قرون وسطای ایرانی» یاد کرده‌ام. درین دوره، گرچه زبان فارسی به تدریج به عنوان زبان فرهنگی حوزه گسترده‌ای از جغرافیای اسلام به کار گرفته شد، اما این زبان هرگز به تنهایی نماینده تمامیت فرهنگ و تمدن ایرانی نبود. زبان فارسی در بسیاری از متون علمی، تاریخی و ادبی به خصوص در دوره عباسیان، در بستر زبان عربی قرار داشت که زبان غالب متون و فرهنگ علمی و دینی آن دوران بود. در واقع، زبان فارسی همواره در حاشیه زبان عربی قرار داشت و بسیاری از آثار فارسی نیز حامل آموزه‌های اسلامی و فرهنگ تازی-اسلامی بودند، نه بازتاب‌گر تمام و کمال سنت‌ها و اندیشه‌های ملی ایرانی.
✅نکته مهم این است که نهاد شاهنشاهی، و نه زبان فارسی، به عنوان نماد واقعی و تاریخی ایران، وحدت‌بخش اقوام، فرهنگ‌ها و مذاهب گوناگون ایرانی در روزگار پیش از اسلام بوده است. شاهنشاهی، ساختاری سیاسی و اجتماعی بود که مشروعیت خود را از ظرفیت‌های ملی، عدالت‌خواهی، امنیت و آبادانی می‌گرفت و به عنوان «وحدت در کثرت» عمل می‌کرد. بنابراین، بازتولید مفهوم ایرانیت پس از اسلام، در غیاب نهاد پادشاهی، بیشتر در قالب آثار حماسی و ملی‌گرایانه‌ای مانند #خداینامک_ها و به‌ويژه #شاهنامه_فردوسی دیده میشود که به عنوان یکی از معدود منابعی است که یاد و نام پادشاهی ایرانی را زنده نگه داشت، نه زبان فارسی که عمدتاً حامل اندیشه غیر ایرانی بود.
✅از دیگر سو، تمرکز صرف بر زبان فارسی، که شماری از نویسندگان بر آن تأکید دارند، به‌نوعی موجب نوعی نگاه سطحی و ناقص به تاریخ و فرهنگ ایران میشود. این نگاه، مغالطه‌ای است که باعث نادیده گرفتن پیچیدگی‌های تاریخی، و حتی تقویت اختلافات قومی و زبانی در ایران امروز شده است.
✅همچنین، باید به نقش عنصر ترکی و دیگر عناصر قومی-فرهنگی در شکل‌گیری نظام‌های سیاسی پس از اسلام اشاره کرد. دولت‌هایی مانند غزنویان، سلجوقیان، ایلخانان و تیموریان که عمدتاً ریشه‌های غیر ایرانی داشتند، زبان فارسی را به عنوان «محمل» یا زبان فرهنگی عنصر تازی-اسلامی به کار بردند تا نفوذ خلافت اسلامی را فراتر از مرزهای جغرافیایی ایران گسترش دهند. این زبان فارسی «فرهنگ‌زده» نه بازتاب‌دهنده مستقیم فرهنگ ایرانی، بلکه حامل آموزه‌های اسلامی و گاه ترکی و یونانی بود. از این رو، آنچه در این دوره به زبان فارسی نوشته شد، نه‌تنها نمایانگر فرهنگ ایرانی به معنای واقعی کلمه نبود، بلکه در بسیاری موارد به عنوان ابزاری برای ترویج فرهنگ اسلامی و ترکی مورد استفاده قرار گرفت.
در پایان، لازم است که پژوهشگران، روشنفکران و علاقه‌مندان به تاریخ و فرهنگ ایران هوشیار باشند و از مغالطه رایج در تحلیل هویت ایرانی پرهیز کنند. زبان فارسی، با تمام ارزش و جایگاه بی‌بدیلش، نمی‌تواند جایگزین نهاد شاهنشاهی به عنوان نماد واقعی وحدت ملی و هویت تاریخی ایران باشد. ایرانیت واقعی محصول تاریخی مجموعه‌ای از عناصر فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است که شاهنشاهی ایرانی برای هزاران سال بنیان گذاشته و حافظ آن بوده است. بازشناسی درست این نهاد و نقش آن در شکل‌گیری و تداوم هویت ایرانی، به مراتب راهگشاتر از تأکید صرف بر زبان فارسی برای حل معضلات فرهنگی و اجتماعی امروز ایران است.
✍️جهان_ایرانی
Forwarded from Reza Pahlavi - Official
قاتل مجاهد کورکور، کیان پیرفلک و دیگر فرزندان بی‌گناه ایران یک نفر است: علی خامنه‌ای. تا زمانی که پیروز نشویم، او و رژیم ضحاکیش به این کشتار روزانه ادامه خواهند داد. یکی شویم، پیروز می‌شویم.
The murderer of Mojahed Kourkour, Kian Pirfalak, and other innocent children of Iran is one man: Ali Khamenei. Until we are victorious in our movement for freedom, he and his criminal regime will continue these daily killings.
When we unite, we will be victorious.
@OfficialRezaPahlavi
The murderer of Mojahed Kourkour, Kian Pirfalak, and other innocent children of Iran is one man: Ali Khamenei. Until we are victorious in our movement for freedom, he and his criminal regime will continue these daily killings.
When we unite, we will be victorious.
@OfficialRezaPahlavi
⭕ ترامپ در مصاحبه با نیویورک پست گفت :
🔻 در حال از دست دادن امید خود به توافق ایران برای توقف کامل غنی‌سازی اورانیوم در چارچوب یک توافق هسته‌ای اصلاح‌شده با ایالات متحده است، اما همچنان مصمم است که اجازه ندهد تهران به سلاح اتمی دست یابد.
🔻ترامپ در پاسخ به پرسش‌های روزنامه نیویورک پست درباره احتمال توافق ایران برای تعطیلی برنامه هسته‌ای گفت ، نمی‌دانم قبلاً فکر می‌کردم این امکان وجود دارد ، اما اکنون روز به روز نسبت به آن کمتر امیدوارم.
@gurd_shah
🔻 در حال از دست دادن امید خود به توافق ایران برای توقف کامل غنی‌سازی اورانیوم در چارچوب یک توافق هسته‌ای اصلاح‌شده با ایالات متحده است، اما همچنان مصمم است که اجازه ندهد تهران به سلاح اتمی دست یابد.
🔻ترامپ در پاسخ به پرسش‌های روزنامه نیویورک پست درباره احتمال توافق ایران برای تعطیلی برنامه هسته‌ای گفت ، نمی‌دانم قبلاً فکر می‌کردم این امکان وجود دارد ، اما اکنون روز به روز نسبت به آن کمتر امیدوارم.
@gurd_shah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حجت‌الاسلام حسین انصاریان اخیراً با لحنی کنایه‌آمیز به کاظم صدیقی تاخته و گفته: «مال مردم‌خوری با توبه و گریه بخشیده نمی‌شود»، اما خود او یکی از نمونه‌های بارز همان رفتارهایی است که نقد می‌کند.
بنا بر گزارش محسن، فرزند مجید رفیع، از مطلعان داخلی سیستم بانکی و کارمندان ارشد پیشین بانک انصار، انصاریان در سال‌های 1397_1398، پیش از اعلام رسمی ادغام هفت بانک نظامی در بانک سپه، با سفارش مستقیم از بیت رهبری، سپرده‌های بسیار کلان خود را از بانک بیرون کشید؛ در شرایطی که مردم عادی در میان انبوهی از نیروهای نظامی و امنیتی، در صف برداشت مانده و سرمایه‌هایشان در خطر بود.
محسن رفیع، ساکن سوهانک تهران (خ خندان/ ک یاس/ مجتمع عرشیا/ واحد 10، دارنده شماره ملی 0068359421)، که امروز در یکی از مراکز سیاست‌گذاری مالی و بانکی در آفریقای تهران مشغول به کار است، خود نیز به‌عنوان یک مفسد مالی نوپا و دون‌پایه شناخته میشود.
این ماجرا نشان میدهد که در پشت پرده، نه عدالت مطرح است و نه اصلاح ساختار، بلکه دعوای کفتارهایی‌ست که هر کدام سهم بیشتری از لاشه رژیم فروپاشیده می‌خواهند.
بنا بر گزارش محسن، فرزند مجید رفیع، از مطلعان داخلی سیستم بانکی و کارمندان ارشد پیشین بانک انصار، انصاریان در سال‌های 1397_1398، پیش از اعلام رسمی ادغام هفت بانک نظامی در بانک سپه، با سفارش مستقیم از بیت رهبری، سپرده‌های بسیار کلان خود را از بانک بیرون کشید؛ در شرایطی که مردم عادی در میان انبوهی از نیروهای نظامی و امنیتی، در صف برداشت مانده و سرمایه‌هایشان در خطر بود.
محسن رفیع، ساکن سوهانک تهران (خ خندان/ ک یاس/ مجتمع عرشیا/ واحد 10، دارنده شماره ملی 0068359421)، که امروز در یکی از مراکز سیاست‌گذاری مالی و بانکی در آفریقای تهران مشغول به کار است، خود نیز به‌عنوان یک مفسد مالی نوپا و دون‌پایه شناخته میشود.
این ماجرا نشان میدهد که در پشت پرده، نه عدالت مطرح است و نه اصلاح ساختار، بلکه دعوای کفتارهایی‌ست که هر کدام سهم بیشتری از لاشه رژیم فروپاشیده می‌خواهند.