Forwarded from ستاد کل پادشاهی خواهان ايران
سخنان شاهزاده رضا پهلوی در ژنو: صدای پادشاه اصیل ایرانی
چنانکه به گستردگی در کتاب #فیلسوف_شاه_ایرانشهر نوشتهام، نهاد پادشاهی به مفهوم فلسفی و سیاسی آن در فرهنگ عمیق و اصیل ایرانی نماد وحدت و تمامیت و شرافت و عزت و افتخار و موجودیت ملت و کشور ایران است. این نهاد، از ابتدا تا به امروز، بهعنوان ستون فقرات هویت ملی ایران در کنار تاریخ باستانی و تمدن کهن این سرزمین قرار دارد. پادشاهی در فرهنگ اصیل ایرانی حافظ ارزشهای فرهنگی و اجتماعی است که موجب انسجام و همبستگی ملت ایران در طول هزاران سال شده است. سخنرانی امروز شاهزاده رضا پهلوی در ژنو، در خانه شورای حقوق بشر سازمان ملل در پیشگاه چشم و گوش جهانیان و مدافعان خستگیناپذیر حقوق بشر، بار دیگر اثبات کرد که شاهزاده رضا پهلوی بی آنکه خودشان مدعی باشند، یک پادشاه اصیل ایرانی هستند. سخنان ایشان در این نشست نه تنها بیانگر حقیقتهای بسیاری از جنایات و تخلفات جمهوری اسلامی بود، بلکه در عین حال یک بازخوانی از نقش تاریخی و فرهنگی نهاد پادشاهی در ایران ارائه داد.
✅نهاد پادشاهی در فرهنگ ایران نماد کشور و ملت است و امروز شاهزاده صدای کشور و ملتی شدند که مدتهاست که به شدت سرکوب شده است، نه تنها به دست رژیم ستمگری که کشور ما را اشغال کرده، بلکه از سوی تعصب ایدئولوژیکی که حقیقت را درباره ایران تحریف میکند. در این راستا، شاهزاده رضا پهلوی نه تنها بهعنوان یک شخصیت سیاسی، بلکه بهعنوان تنها نماینده تمامعیار کشور و ملت ایران، خودشان را بهعنوان صدای کسانی معرفی کردند که در زیر فشار نظام جمهوری اسلامی به حاشیه رانده شدهاند. ایشان صدای فریب جمهوری اسلامی را فریاد زدند و جهان را از فریبهای جمهوری اسلامی آگاه کردند. این اقدام نشان داد که پادشاه کشور و ملت ایران به کسی اطلاق میشود که نه فقط در مقام یک فرد سلطنتی، بلکه در نقش یک حافظ حقوق ملت ایران و حافظ حقیقت تاریخ این سرزمین، همچنان ایستاده است.
✅نهاد پادشاهی در فرهنگ ایرانی حافظ حقوق و نماینده همه ملت ایران از هر قوم و زبان و دین و آیین و جنسیتی است، و امروز شاهزاده با اشاره به حقوق همه ملت اثبات کردند که پادشاه ایران هستند. این ویژگی پادشاهی ایرانی بهویژه در شرایط کنونی که جمهوری اسلامی با سیاستهای ایدئولوژیک خود تلاش دارد که تنوع فرهنگی، قومی و مذهبی ایران را نادیده بگیرد و سرکوب کند، برجستهتر از همیشه است. شاهزاده رضا پهلوی با تأکید بر اهمیت احترام به حقوق تمام ایرانیان، از اقوام و اقلیتهای مختلف گرفته تا زنان و جوانان، تأکید نمودند که نهاد پادشاهی باید نماینده همه ایرانیان باشد، نه فقط گروههای خاص.
✅نهاد پادشاهی در فرهنگ ایران خاستگاه عدالت و دادگستری و موکراسی و مدافع حقوق اجتماعی و فردی است و امروز شاهزاده با اشاره به قتل و شکنجه و کشتار و زندانی کردن ملت به دست جمهوری اسلامی و کشتار متخصصان و سلب آزادی زنان از سوی جمهوری اسلامی اثبات نمودند که پادشاه کشور و ملت ایران هستند. شاهزاده رضا پهلوی در سخنان خودشان با صراحت به جنایات جمهوری اسلامی علیه مردم ایران اشاره کردند، از جمله سرکوبهایی که بهویژه بر زنان و فعالان حقوق بشر و کنشگران زیستمحیطی وارد شده است. ایشان همچنین به کشتار دانشمندان و متخصصان ایرانی که به دلیل تلاش برای پیشرفت کشور خود و شراکت در توسعه امنیتی، علمی و صنعتی کشور به قتل رسیدهاند، اشاره نمودند و این جنایات را نهفقط تهدیدی برای امنیت کشور، بلکه ضربهای به هویت و آینده ملت ایران دانستند. این اشارهها بهروشنی نشان میدهد که پادشاهی در فرهنگ ایران، علاوه بر حفاظت از تمامیت سرزمین، باید حافظ حقوق بشر و کرامت انسانها باشد.
✅پادشاه در فرهنگ ایران حافظ میراث فرهنگی و ادبی و تاریخی و تمدنی کشور و ملت ایران است و شاهزاده امروز با اشاره به تلاش نیم قرنی جمهوری اسلامی در تخریب و نابود کردن جلوههای تاریخی و فرهنگی میراث ایران پیش از اسلام، اثبات کردند پادشاه ایران هستند. در این بخش از سخنرانی، شاهزاده به نقش جمهوری اسلامی در تحریف تاریخ و تخریب آثار فرهنگی و تاریخی ایران اشاره نمودند. اشاره به تخریب آثار باستانی و تاریخی ایران در دوران جمهوری اسلامی، بهویژه تلاشهایی که برای پاکسازی تاریخ پیش از اسلام انجام شده است، تأکید بر این نکته دارد که نهاد پادشاهی در ایران بهعنوان حافظ تاریخ و فرهنگ ایران عمل میکند و اجازه نمیدهد که تاریخ این سرزمین تحریف و نابود شود.
ادامه دارد....👇👇👇👇
چنانکه به گستردگی در کتاب #فیلسوف_شاه_ایرانشهر نوشتهام، نهاد پادشاهی به مفهوم فلسفی و سیاسی آن در فرهنگ عمیق و اصیل ایرانی نماد وحدت و تمامیت و شرافت و عزت و افتخار و موجودیت ملت و کشور ایران است. این نهاد، از ابتدا تا به امروز، بهعنوان ستون فقرات هویت ملی ایران در کنار تاریخ باستانی و تمدن کهن این سرزمین قرار دارد. پادشاهی در فرهنگ اصیل ایرانی حافظ ارزشهای فرهنگی و اجتماعی است که موجب انسجام و همبستگی ملت ایران در طول هزاران سال شده است. سخنرانی امروز شاهزاده رضا پهلوی در ژنو، در خانه شورای حقوق بشر سازمان ملل در پیشگاه چشم و گوش جهانیان و مدافعان خستگیناپذیر حقوق بشر، بار دیگر اثبات کرد که شاهزاده رضا پهلوی بی آنکه خودشان مدعی باشند، یک پادشاه اصیل ایرانی هستند. سخنان ایشان در این نشست نه تنها بیانگر حقیقتهای بسیاری از جنایات و تخلفات جمهوری اسلامی بود، بلکه در عین حال یک بازخوانی از نقش تاریخی و فرهنگی نهاد پادشاهی در ایران ارائه داد.
✅نهاد پادشاهی در فرهنگ ایران نماد کشور و ملت است و امروز شاهزاده صدای کشور و ملتی شدند که مدتهاست که به شدت سرکوب شده است، نه تنها به دست رژیم ستمگری که کشور ما را اشغال کرده، بلکه از سوی تعصب ایدئولوژیکی که حقیقت را درباره ایران تحریف میکند. در این راستا، شاهزاده رضا پهلوی نه تنها بهعنوان یک شخصیت سیاسی، بلکه بهعنوان تنها نماینده تمامعیار کشور و ملت ایران، خودشان را بهعنوان صدای کسانی معرفی کردند که در زیر فشار نظام جمهوری اسلامی به حاشیه رانده شدهاند. ایشان صدای فریب جمهوری اسلامی را فریاد زدند و جهان را از فریبهای جمهوری اسلامی آگاه کردند. این اقدام نشان داد که پادشاه کشور و ملت ایران به کسی اطلاق میشود که نه فقط در مقام یک فرد سلطنتی، بلکه در نقش یک حافظ حقوق ملت ایران و حافظ حقیقت تاریخ این سرزمین، همچنان ایستاده است.
✅نهاد پادشاهی در فرهنگ ایرانی حافظ حقوق و نماینده همه ملت ایران از هر قوم و زبان و دین و آیین و جنسیتی است، و امروز شاهزاده با اشاره به حقوق همه ملت اثبات کردند که پادشاه ایران هستند. این ویژگی پادشاهی ایرانی بهویژه در شرایط کنونی که جمهوری اسلامی با سیاستهای ایدئولوژیک خود تلاش دارد که تنوع فرهنگی، قومی و مذهبی ایران را نادیده بگیرد و سرکوب کند، برجستهتر از همیشه است. شاهزاده رضا پهلوی با تأکید بر اهمیت احترام به حقوق تمام ایرانیان، از اقوام و اقلیتهای مختلف گرفته تا زنان و جوانان، تأکید نمودند که نهاد پادشاهی باید نماینده همه ایرانیان باشد، نه فقط گروههای خاص.
✅نهاد پادشاهی در فرهنگ ایران خاستگاه عدالت و دادگستری و موکراسی و مدافع حقوق اجتماعی و فردی است و امروز شاهزاده با اشاره به قتل و شکنجه و کشتار و زندانی کردن ملت به دست جمهوری اسلامی و کشتار متخصصان و سلب آزادی زنان از سوی جمهوری اسلامی اثبات نمودند که پادشاه کشور و ملت ایران هستند. شاهزاده رضا پهلوی در سخنان خودشان با صراحت به جنایات جمهوری اسلامی علیه مردم ایران اشاره کردند، از جمله سرکوبهایی که بهویژه بر زنان و فعالان حقوق بشر و کنشگران زیستمحیطی وارد شده است. ایشان همچنین به کشتار دانشمندان و متخصصان ایرانی که به دلیل تلاش برای پیشرفت کشور خود و شراکت در توسعه امنیتی، علمی و صنعتی کشور به قتل رسیدهاند، اشاره نمودند و این جنایات را نهفقط تهدیدی برای امنیت کشور، بلکه ضربهای به هویت و آینده ملت ایران دانستند. این اشارهها بهروشنی نشان میدهد که پادشاهی در فرهنگ ایران، علاوه بر حفاظت از تمامیت سرزمین، باید حافظ حقوق بشر و کرامت انسانها باشد.
✅پادشاه در فرهنگ ایران حافظ میراث فرهنگی و ادبی و تاریخی و تمدنی کشور و ملت ایران است و شاهزاده امروز با اشاره به تلاش نیم قرنی جمهوری اسلامی در تخریب و نابود کردن جلوههای تاریخی و فرهنگی میراث ایران پیش از اسلام، اثبات کردند پادشاه ایران هستند. در این بخش از سخنرانی، شاهزاده به نقش جمهوری اسلامی در تحریف تاریخ و تخریب آثار فرهنگی و تاریخی ایران اشاره نمودند. اشاره به تخریب آثار باستانی و تاریخی ایران در دوران جمهوری اسلامی، بهویژه تلاشهایی که برای پاکسازی تاریخ پیش از اسلام انجام شده است، تأکید بر این نکته دارد که نهاد پادشاهی در ایران بهعنوان حافظ تاریخ و فرهنگ ایران عمل میکند و اجازه نمیدهد که تاریخ این سرزمین تحریف و نابود شود.
ادامه دارد....👇👇👇👇
❤109👍7💯5👎1👏1
Forwarded from ستاد کل پادشاهی خواهان ايران
سیرک اختلاف قومیتی و ضرورت بازنگری در مدل حکمرانی در ایران
سیرک اخیر اختلافات میان جریانهای #پانترک و #پانکرد که در روزهای گذشته و با انگیزه سیاسی به نمایش درآمد، تجلی بارزی از تقابل نیروهای واگرایانهای است که درصدد بر هم زدن انسجام تاریخی و تمدنی ایراناند. این نمایش پرهیاهو، اگرچه ظاهراً در عرصه منازعات قومی تعریف میشود، اما در بطن خود حامل پیامهایی ژرف برای ملت ایران است؛ پیامهایی که فهم و درک آنها برای حفظ یکپارچگی ملی و تاریخی کشور ضروری است.
1⃣نخست، این رویداد نشان داد که جریانهای پانقومیتی، بهرغم تبلیغات پرطمطراقشان، در بستر فرهنگی و تاریخی این سرزمین ریشهای ندارند. آنها نه امتدادی از موجودیت تمدنی ایران، بلکه در تقابل با آن عمل میکنند. این گروهها، که داعیههای واگرایانهشان مبتنی بر انگارههای وارداتی و سیاستهای تجزیهطلبانه است، در برابر بنیانهای اصیل و ژرف فرهنگی و تاریخی ایران ناتوان و دستخالیاند. ایران، بهعنوان یک کلانهویت تمدنی، همواره توانسته است کثرتهای زبانی، قومی و مذهبی خود را در درون وحدتی فراتاریخی جای دهد و بدینوسیله، هرگونه تهدید هویتی را بیاثر سازد.
2⃣دوم، این رخدادها بار دیگر پرده از سیاستهای تخریبی جمهوری اسلامی در روزهای پایانی خود برداشت. نشانههای قطعی حاکی از آن است که این حکومت، با آگاهی از فرجام محتوم خود، درصدد آن است که ایران را در وضعیت #زمین_سوخته قرار دهد. برنامههایی چون ایجاد بحرانهای داخلی، تضعیف زیرساختهای ملی، تخریب محیطزیست، و تشدید گسلهای قومی، همه در راستای راهبردی است که هدفش نه بقای ایران، بلکه نابودی امکان بازسازی ملی است. این سیاست، که در چارچوب دکترین «اگر ما نباشیم، هیچچیز نباید بماند» اجرا میشود، تهدیدی بنیادین برای آینده ایران است.
3⃣اما مهمترین پیام این وقایع، ضرورت بازاندیشی در بنیاد نظام حکمرانی ایران است. ایران، با همه تنوع شگرف طبیعی، اقلیمی، قومی، مذهبی، زبانی و فرهنگی خود، تنها در صورتی میتواند به حیات تمدنیاش ادامه دهد که یک نیروی وحدتبخش فراگیر و فراتاریخی در رأس آن قرار گیرد. و آن نیروی وحدتبخش، چنانکه به گستردگی در کتاب #فیلسوف_شاه_ایرانشهر نوشتهام، #نهاد_پادشاهی و #سنت_شهریاری است. تجربه تاریخی نشان داده است که در دورههایی که ایران دارای یک پادشاهی مقتدر و مشروع بوده، نظیر دوران هخامنشی، ساسانی و پهلوی، توانسته است به اوج شکوه و اقتدار برسد. در مقابل، هرگاه از این الگوی دیرینه شهریاری فاصله گرفته، بمانند اکثریت مطلق روزگار پساتازش تازیان مسلمان، دچار تفرقه و زوال شده است.
پادشاهی، بهعنوان یک نهاد وحدتبخش، نه خود جزئی از تنوعات و کثرات ایران است، نه در تقابل با آنها، بلکه همانگونه که در «کارنامه اردشیر بابکان» توصیف شده، «سرخدایی» است که تمامی این تنوعات را در درون خود نگاه میدارد، آنها را پرورش میدهد و ضامن بقای آنها میشود، و به آنها تشخصی در گسترده فراخ #هویت_ملی میبخشد. پادشاهی، در این معنا، که ریشه سه هزارساله ایرانی دارد، نه یک نظام شخصمحور بلکه یک اصل ساختاری برای انسجام ملی است. ازین رو بود که شاهنشاه آریامهر، محمدرضاشاه پهلوی، دستهبهدسته و قومبهقوم و زبانبهزبان و دینبهدین و فردبهفرد ایرانیان را شاه خطاب میکردند، و جایگاه حقوقی و معنوی خودشان را شاهنشاه، یعنی شاه شاهان تصور میکردند.
بدین ترتیب، در این دوران سرنوشتساز، فهم این حقیقت که ایران برای حفظ هویت و شکوه خویش نیازمند یک محور ثابت و تاریخی بهنام سامانه پادشاهی و سنت شهریاری است، بیش از پیش اهمیت یافته است. از این رو، بازگشت به سنت شهریاری راستین، که در آن شاه نه یک فرد، بلکه نماد و تجلی وحدت ملی است، راهی است که میتواند ایران را از خطر فروپاشی و انحطاط نجات دهد.
✍️جهان_ایرانی
سیرک اخیر اختلافات میان جریانهای #پانترک و #پانکرد که در روزهای گذشته و با انگیزه سیاسی به نمایش درآمد، تجلی بارزی از تقابل نیروهای واگرایانهای است که درصدد بر هم زدن انسجام تاریخی و تمدنی ایراناند. این نمایش پرهیاهو، اگرچه ظاهراً در عرصه منازعات قومی تعریف میشود، اما در بطن خود حامل پیامهایی ژرف برای ملت ایران است؛ پیامهایی که فهم و درک آنها برای حفظ یکپارچگی ملی و تاریخی کشور ضروری است.
1⃣نخست، این رویداد نشان داد که جریانهای پانقومیتی، بهرغم تبلیغات پرطمطراقشان، در بستر فرهنگی و تاریخی این سرزمین ریشهای ندارند. آنها نه امتدادی از موجودیت تمدنی ایران، بلکه در تقابل با آن عمل میکنند. این گروهها، که داعیههای واگرایانهشان مبتنی بر انگارههای وارداتی و سیاستهای تجزیهطلبانه است، در برابر بنیانهای اصیل و ژرف فرهنگی و تاریخی ایران ناتوان و دستخالیاند. ایران، بهعنوان یک کلانهویت تمدنی، همواره توانسته است کثرتهای زبانی، قومی و مذهبی خود را در درون وحدتی فراتاریخی جای دهد و بدینوسیله، هرگونه تهدید هویتی را بیاثر سازد.
2⃣دوم، این رخدادها بار دیگر پرده از سیاستهای تخریبی جمهوری اسلامی در روزهای پایانی خود برداشت. نشانههای قطعی حاکی از آن است که این حکومت، با آگاهی از فرجام محتوم خود، درصدد آن است که ایران را در وضعیت #زمین_سوخته قرار دهد. برنامههایی چون ایجاد بحرانهای داخلی، تضعیف زیرساختهای ملی، تخریب محیطزیست، و تشدید گسلهای قومی، همه در راستای راهبردی است که هدفش نه بقای ایران، بلکه نابودی امکان بازسازی ملی است. این سیاست، که در چارچوب دکترین «اگر ما نباشیم، هیچچیز نباید بماند» اجرا میشود، تهدیدی بنیادین برای آینده ایران است.
3⃣اما مهمترین پیام این وقایع، ضرورت بازاندیشی در بنیاد نظام حکمرانی ایران است. ایران، با همه تنوع شگرف طبیعی، اقلیمی، قومی، مذهبی، زبانی و فرهنگی خود، تنها در صورتی میتواند به حیات تمدنیاش ادامه دهد که یک نیروی وحدتبخش فراگیر و فراتاریخی در رأس آن قرار گیرد. و آن نیروی وحدتبخش، چنانکه به گستردگی در کتاب #فیلسوف_شاه_ایرانشهر نوشتهام، #نهاد_پادشاهی و #سنت_شهریاری است. تجربه تاریخی نشان داده است که در دورههایی که ایران دارای یک پادشاهی مقتدر و مشروع بوده، نظیر دوران هخامنشی، ساسانی و پهلوی، توانسته است به اوج شکوه و اقتدار برسد. در مقابل، هرگاه از این الگوی دیرینه شهریاری فاصله گرفته، بمانند اکثریت مطلق روزگار پساتازش تازیان مسلمان، دچار تفرقه و زوال شده است.
پادشاهی، بهعنوان یک نهاد وحدتبخش، نه خود جزئی از تنوعات و کثرات ایران است، نه در تقابل با آنها، بلکه همانگونه که در «کارنامه اردشیر بابکان» توصیف شده، «سرخدایی» است که تمامی این تنوعات را در درون خود نگاه میدارد، آنها را پرورش میدهد و ضامن بقای آنها میشود، و به آنها تشخصی در گسترده فراخ #هویت_ملی میبخشد. پادشاهی، در این معنا، که ریشه سه هزارساله ایرانی دارد، نه یک نظام شخصمحور بلکه یک اصل ساختاری برای انسجام ملی است. ازین رو بود که شاهنشاه آریامهر، محمدرضاشاه پهلوی، دستهبهدسته و قومبهقوم و زبانبهزبان و دینبهدین و فردبهفرد ایرانیان را شاه خطاب میکردند، و جایگاه حقوقی و معنوی خودشان را شاهنشاه، یعنی شاه شاهان تصور میکردند.
بدین ترتیب، در این دوران سرنوشتساز، فهم این حقیقت که ایران برای حفظ هویت و شکوه خویش نیازمند یک محور ثابت و تاریخی بهنام سامانه پادشاهی و سنت شهریاری است، بیش از پیش اهمیت یافته است. از این رو، بازگشت به سنت شهریاری راستین، که در آن شاه نه یک فرد، بلکه نماد و تجلی وحدت ملی است، راهی است که میتواند ایران را از خطر فروپاشی و انحطاط نجات دهد.
✍️جهان_ایرانی
👍77❤9👎3
نقدی بر دیدگاههای آجودانی: تحریف تاریخ ایران و توهمات دلسردکننده مشروطهگرایانه
در هنگامهای که ایران در بستر تحولات تاریخی خود، از میان گردبادهای آشوب و نوزایی عبور میکند، هیچگاه نباید اجازه داد که تاریخ این سرزمین کهن، دستخوش تحریف و کژفهمی گردد. گفتگوی اخیر دکتر ماشالله آجودانی با علی لیمونادی، کارگردان، روزنامهنگار و بنیانگذار تلویزیون ایرانیان در لسآنجلس، مصداق بارزی از چنین تحریفی است. این گفتوگو که بیتردید بوی کهنگی و ایدئولوژی شکستخورده پنجاهوهفتی را با خود حمل میکرد، تلاشی بود برای بازتعریف تاریخ مشروطیت و دوران پهلوی بر مبنای نگرشی که نه تنها از درک واقعیتهای ملی و تاریخی ایران عاجز است، بلکه به وضوح در تضاد با منطق تمدنی و آرمانهای یک پادشاهی مترقی و دموکراتیک قرار دارد. دکتر آجودانی با اشاره به برخی از تحولات تاریخ ایران، به ویژه دوره مشروطه و پهلوی، نظراتی ارائه کرد که نیازمند تحلیل و بازنگری است و ما درین کوتاهنوشت به چهار محور اساسی اشاره میکنیم و جویندگان بیشتردانی را به کتاب #فیلسوف_شاه_ایرانشهر و #گفتمان_نسل_شیک_پاسارگادی و #پروژۀ_شکوفایی_ایران ارجاع میدهيم.
1⃣مشروطه، نه یک جنبش فرهنگی، بلکه یک چالش سیاسی چندوجهی
مشروطه ایران را بسیاری از مورخان و روشنفکران معاصر، بهویژه آجودانی، بهعنوان یک «جنبش فرهنگی» توصیف کردهاند؛ اما این برداشت یکسویه و سطحی، نهتنها از درک ژرفا و پیچیدگیهای آن بازمیماند، بلکه نقاب بر واقعیتهای تلخ آن دوران میکشد. انقلاب مشروطه، برخلاف آنچه برخی مدعیاند، نه یک جنبش صرفاً فرهنگی، که صحنهای از آمیختگی بیسر و سامان میان نیروهای متجدد و واپسگرا، میان ملیگرایان راستین و بیگانگان، و میان اراده استقلال و سلطه استعماری بود. آنچه تاریخنگاری رسمی از ما پنهان داشته، این است که مشروطه، در بستری از مداخلات داخلی و خارجی، بازیچه قدرتهایی شد که ایران را نه به سوی شکوفایی، بلکه به ورطه تفرقه و انحطاط کشاندند.
آنچه آجودانی از آن غفلت میورزد، حضور مستقیم و غیرمستقیم چهرههایی چون ادوارد براون و سید جمالالدین اسدآبادی است که هر یک به شکلی، در مسیر این نهضت تأثیر نهادند. از سویی، جریانهای غربگرای وابسته، با ترویج ایدههای بیگانه، ساختار سنتی و ملی ایران را به چالش کشیدند و از سوی دیگر، روحانیت نجف و وعاظ وابسته، تلاش داشتند که مشروطه را در چارچوب امتگرایی خود محدود سازند. نتیجه این تداخل منافع، آن شد که بهجای استقلال، کشور به میدان تاختوتاز قدرتهای خارجی بدل گشت و سرانجام در ۱۹۱۷، در شرف تقسیم میان روسیه و بریتانیا قرار گرفت. این حقیقت انکارناپذیر، نه از یک پیروزی فرهنگی، که از شکستی عظیم در عرصه سیاست و ملیگرایی حکایت دارد.
اما اگر مشروطه به اضمحلال کشیده شد، پس چه کسی آن را از نو احیا کرد؟ پاسخ روشن است: رضاشاه پهلوی. آنچه سلسله پهلوی پس از انحطاط قاجار بر ایران آورد، نهفقط یک تحول همهجانبه، بلکه پالایشی اساسی از آلودگیهای متمم قانون اساسی بود که دستاوردهای مشروطه را به زنجیر کشیده بودند. پهلوی، با اقتدار خود، دست روحانیت را از نظام آموزشی و دادگستری کوتاه کرد، ساختار دولت مدرن را بنیان نهاد و مسیر ایران را از راهِ قهقراییِ واپسماندگی به سوی نوسازی گشود. در حقیقت، مشروطهای که در ۱۲۸۵ خورشیدی نیمهجان و ناکام ماند، در دوران پهلوی، جان تازه گرفت و در هیئتی نوین به حیات خود ادامه داد. اما نکتهای که تاریخنگاران مغرض عامدانه از آن غافل ماندهاند، این است که رضاشاه، نه نابودگر مشروطه، بلکه یگانه احیاگر راستین آن بود.
پس باید به روشنی اذعان داشت که اگر ایران امروز هنوز بر جای ایستاده و نام آن در تاریخ جهان جاری است، این نه از صدقه سر مشروطهخواهان شکستخورده، که از عزم استوار پادشاهی است که کشور را از بحران بیرون کشید و آن را به مرزهای شکوه و عظمت رساند. این همان حقیقتی است که تاریخنگاران باید به رسم امانت، بیهیچ لکنت و تردیدی، در سطور خود بنگارند.
ادامه دارد....👇👇👇👇👇
در هنگامهای که ایران در بستر تحولات تاریخی خود، از میان گردبادهای آشوب و نوزایی عبور میکند، هیچگاه نباید اجازه داد که تاریخ این سرزمین کهن، دستخوش تحریف و کژفهمی گردد. گفتگوی اخیر دکتر ماشالله آجودانی با علی لیمونادی، کارگردان، روزنامهنگار و بنیانگذار تلویزیون ایرانیان در لسآنجلس، مصداق بارزی از چنین تحریفی است. این گفتوگو که بیتردید بوی کهنگی و ایدئولوژی شکستخورده پنجاهوهفتی را با خود حمل میکرد، تلاشی بود برای بازتعریف تاریخ مشروطیت و دوران پهلوی بر مبنای نگرشی که نه تنها از درک واقعیتهای ملی و تاریخی ایران عاجز است، بلکه به وضوح در تضاد با منطق تمدنی و آرمانهای یک پادشاهی مترقی و دموکراتیک قرار دارد. دکتر آجودانی با اشاره به برخی از تحولات تاریخ ایران، به ویژه دوره مشروطه و پهلوی، نظراتی ارائه کرد که نیازمند تحلیل و بازنگری است و ما درین کوتاهنوشت به چهار محور اساسی اشاره میکنیم و جویندگان بیشتردانی را به کتاب #فیلسوف_شاه_ایرانشهر و #گفتمان_نسل_شیک_پاسارگادی و #پروژۀ_شکوفایی_ایران ارجاع میدهيم.
1⃣مشروطه، نه یک جنبش فرهنگی، بلکه یک چالش سیاسی چندوجهی
مشروطه ایران را بسیاری از مورخان و روشنفکران معاصر، بهویژه آجودانی، بهعنوان یک «جنبش فرهنگی» توصیف کردهاند؛ اما این برداشت یکسویه و سطحی، نهتنها از درک ژرفا و پیچیدگیهای آن بازمیماند، بلکه نقاب بر واقعیتهای تلخ آن دوران میکشد. انقلاب مشروطه، برخلاف آنچه برخی مدعیاند، نه یک جنبش صرفاً فرهنگی، که صحنهای از آمیختگی بیسر و سامان میان نیروهای متجدد و واپسگرا، میان ملیگرایان راستین و بیگانگان، و میان اراده استقلال و سلطه استعماری بود. آنچه تاریخنگاری رسمی از ما پنهان داشته، این است که مشروطه، در بستری از مداخلات داخلی و خارجی، بازیچه قدرتهایی شد که ایران را نه به سوی شکوفایی، بلکه به ورطه تفرقه و انحطاط کشاندند.
آنچه آجودانی از آن غفلت میورزد، حضور مستقیم و غیرمستقیم چهرههایی چون ادوارد براون و سید جمالالدین اسدآبادی است که هر یک به شکلی، در مسیر این نهضت تأثیر نهادند. از سویی، جریانهای غربگرای وابسته، با ترویج ایدههای بیگانه، ساختار سنتی و ملی ایران را به چالش کشیدند و از سوی دیگر، روحانیت نجف و وعاظ وابسته، تلاش داشتند که مشروطه را در چارچوب امتگرایی خود محدود سازند. نتیجه این تداخل منافع، آن شد که بهجای استقلال، کشور به میدان تاختوتاز قدرتهای خارجی بدل گشت و سرانجام در ۱۹۱۷، در شرف تقسیم میان روسیه و بریتانیا قرار گرفت. این حقیقت انکارناپذیر، نه از یک پیروزی فرهنگی، که از شکستی عظیم در عرصه سیاست و ملیگرایی حکایت دارد.
اما اگر مشروطه به اضمحلال کشیده شد، پس چه کسی آن را از نو احیا کرد؟ پاسخ روشن است: رضاشاه پهلوی. آنچه سلسله پهلوی پس از انحطاط قاجار بر ایران آورد، نهفقط یک تحول همهجانبه، بلکه پالایشی اساسی از آلودگیهای متمم قانون اساسی بود که دستاوردهای مشروطه را به زنجیر کشیده بودند. پهلوی، با اقتدار خود، دست روحانیت را از نظام آموزشی و دادگستری کوتاه کرد، ساختار دولت مدرن را بنیان نهاد و مسیر ایران را از راهِ قهقراییِ واپسماندگی به سوی نوسازی گشود. در حقیقت، مشروطهای که در ۱۲۸۵ خورشیدی نیمهجان و ناکام ماند، در دوران پهلوی، جان تازه گرفت و در هیئتی نوین به حیات خود ادامه داد. اما نکتهای که تاریخنگاران مغرض عامدانه از آن غافل ماندهاند، این است که رضاشاه، نه نابودگر مشروطه، بلکه یگانه احیاگر راستین آن بود.
پس باید به روشنی اذعان داشت که اگر ایران امروز هنوز بر جای ایستاده و نام آن در تاریخ جهان جاری است، این نه از صدقه سر مشروطهخواهان شکستخورده، که از عزم استوار پادشاهی است که کشور را از بحران بیرون کشید و آن را به مرزهای شکوه و عظمت رساند. این همان حقیقتی است که تاریخنگاران باید به رسم امانت، بیهیچ لکنت و تردیدی، در سطور خود بنگارند.
ادامه دارد....👇👇👇👇👇
👍56❤7
Forwarded from ️ گــارد شـــاهــنــشــاهــی ️
خاستگاه اندیشگی فلسفۀ پهلویسم.pdf
4.2 MB
کتاب بیهمتای #فیلسوف_شاه_ایرانشهر با نام فرعی "برداشتهایی فروتنانه از سامانه پنداری و کارنامه کرداری محمدرضاشاه پهلوی" به پژوهش و گزارش #جهان_ایرانی و به مناسبت #روز_پدر_ایرانی (سالروز تولد رضاشاه بزرگ در ۲۴ اسفند) در چهار دفتر انتشار یافت:
📚دفتر نخست:
#خاستگاه_اندیشگی_فلسفه_پهلویسم
#اشتراک_حداکثری این کتاب ارجمند کمترین وظیفه هر ایرانی پادشاهی خواه است، پس با یک طوفان ملی، فضای مجازی را ازین کتاب پُر کنیم.
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅
@gurd_shah
📚دفتر نخست:
#خاستگاه_اندیشگی_فلسفه_پهلویسم
#اشتراک_حداکثری این کتاب ارجمند کمترین وظیفه هر ایرانی پادشاهی خواه است، پس با یک طوفان ملی، فضای مجازی را ازین کتاب پُر کنیم.
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅
@gurd_shah
فرودگاه تاریخی فلسفۀ پهلویسم.pdf
8.9 MB
کتاب بیهمتای #فیلسوف_شاه_ایرانشهر با نام فرعی "برداشتهایی فروتنانه از سامانه پنداری و کارنامه کرداری محمدرضاشاه پهلوی" به پژوهش و گزارش #جهان_ایرانی و به مناسبت #روز_پدر_ایرانی (سالروز تولد رضاشاه بزرگ در ۲۴ اسفند) در چهار دفتر انتشار یافت:
📚دفتر دوم:
#فرودگاه_تاریخی_فلسفه_پهلویسم
#اشتراک_حداکثری این کتاب ارجمند کمترین وظیفه هر ایرانی پادشاهی خواه است، پس با یک طوفان ملی، فضای مجازی را ازین کتاب پُر کنیم.
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅
@gurd_shah
📚دفتر دوم:
#فرودگاه_تاریخی_فلسفه_پهلویسم
#اشتراک_حداکثری این کتاب ارجمند کمترین وظیفه هر ایرانی پادشاهی خواه است، پس با یک طوفان ملی، فضای مجازی را ازین کتاب پُر کنیم.
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅
@gurd_shah
نقشۀ راه فلسفۀ پهلویسم.pdf
5.2 MB
کتاب بیهمتای #فیلسوف_شاه_ایرانشهر با نام فرعی "برداشتهایی فروتنانه از سامانه پنداری و کارنامه کرداری محمدرضاشاه پهلوی" به پژوهش و گزارش #جهان_ایرانی و به مناسبت #روز_پدر_ایرانی (سالروز تولد رضاشاه بزرگ در ۲۴ اسفند) در چهار دفتر انتشار یافت:
📚دفتر سوم:
#نقشه_راه_فلسفه_پهلویسم
#اشتراک_حداکثری این کتاب ارجمند کمترین وظیفه هر ایرانی پادشاهی خواه است، پس با یک طوفان ملی، فضای مجازی را ازین کتاب پُر کنیم.
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅
@gurd_shah
📚دفتر سوم:
#نقشه_راه_فلسفه_پهلویسم
#اشتراک_حداکثری این کتاب ارجمند کمترین وظیفه هر ایرانی پادشاهی خواه است، پس با یک طوفان ملی، فضای مجازی را ازین کتاب پُر کنیم.
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅
@gurd_shah
شکوفایی_و_فراگیری_فلسفۀ_پهلویسم_بخش_یکم.pdf
5.8 MB
کتاب بیهمتای #فیلسوف_شاه_ایرانشهر با نام فرعی "برداشتهایی فروتنانه از سامانه پنداری و کارنامه کرداری محمدرضاشاه پهلوی" به پژوهش و گزارش #جهان_ایرانی و به مناسبت #روز_پدر_ایرانی (سالروز تولد رضاشاه بزرگ در ۲۴ اسفند) در چهار دفتر انتشار یافت:
📚 بخش نخست از دفتر چهارم:
#شکوفایی_و_فراگیری_فلسفه_پهلویسم
#اشتراک_حداکثری این کتاب ارجمند کمترین وظیفه هر ایرانی پادشاهی خواه است، پس با یک طوفان ملی، فضای مجازی را ازین کتاب پُر کنیم.
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅
@gurd_shah
📚 بخش نخست از دفتر چهارم:
#شکوفایی_و_فراگیری_فلسفه_پهلویسم
#اشتراک_حداکثری این کتاب ارجمند کمترین وظیفه هر ایرانی پادشاهی خواه است، پس با یک طوفان ملی، فضای مجازی را ازین کتاب پُر کنیم.
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅
@gurd_shah
شکوفایی_و_فراگیری_فلسفۀ_پهلویسم_بخش_دوم.pdf
5.7 MB
کتاب بیهمتای #فیلسوف_شاه_ایرانشهر با نام فرعی "برداشتهایی فروتنانه از سامانه پنداری و کارنامه کرداری محمدرضاشاه پهلوی" به پژوهش و گزارش #جهان_ایرانی و به مناسبت #روز_پدر_ایرانی (سالروز تولد رضاشاه بزرگ در ۲۴ اسفند) در چهار دفتر انتشار یافت:
📚 بخش دوم از دفتر چهارم:
#شکوفایی_و_فراگیری_فلسفه_پهلویسم
#اشتراک_حداکثری این کتاب ارجمند کمترین وظیفه هر ایرانی پادشاهی خواه است، پس با یک طوفان ملی، فضای مجازی را ازین کتاب پُر کنیم.
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅
@gurd_shah
📚 بخش دوم از دفتر چهارم:
#شکوفایی_و_فراگیری_فلسفه_پهلویسم
#اشتراک_حداکثری این کتاب ارجمند کمترین وظیفه هر ایرانی پادشاهی خواه است، پس با یک طوفان ملی، فضای مجازی را ازین کتاب پُر کنیم.
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅
@gurd_shah
👍52❤14👏4
طیف #روشنفکران_حکومتی که ۴۶ سال است بر سر سفره فتنه ۵۷ نشستهاند — از مهدی خلجی و صادق زیباکلام گرفته تا عباس عبدی، عبدالکریم سروش و مصطفی مهرآیین — همانهایی هستند که در ۵۷ آشی برای این سرزمین پختند و اکنون نهتنها مسئولیتی نمیپذیرند، بلکه با فرافکنی، بار تمام تبعات آن را بر دوش ملت ایران میافکنند. اکنون ببینید #مصطفی_مهرآیین چه بر علیه ملت ایران گفته است.
✅ پاسخ #جهان_ایرانی نویسنده کتاب ۴ جلدی #فیلسوف_شاه_ایرانشهر به مصطفی مهرآیین را اینجا بخوانید.
@gurd_shah
@gurd_shah
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤56👍16🔥4👎3🤬1
زبان فارسی یا نهاد شاهنشاهی؛ مغالطه بنیادین در تعریف ستون خیمه فرهنگ و تمدن ایرانی
در مطالعات تاریخی و فرهنگپژوهی ایران پس از اسلام، یکی از رایجترین مغالطهها، شناخت نادرست جایگاه زبان فارسی در نمایندگی فرهنگ و تمدن ایرانی است. برخی از پژوهشگران، به گونهای از زبان فارسی به عنوان نمود و عصاره هویت ملی و تمدنی ایران یاد کردهاند و نهاد پادشاهی را کماهمیت یا حتی قابل نادیدهانگاری در بازتولید این هویت دانستهاند. این دیدگاه، هرچند از سر حسن نیت و عشق به زبان فارسی شکل گرفته، اما از منظر تاریخنگاری دقیق و مستند، نوعی مغالطه بنیادین به شمار میآید که هم ریشههای هویت ایرانی را بهدرستی تحلیل نمیکند و هم بهنحوی موجب ایجاد اختلافات زبانی و قومی در جامعه امروز ایران میشود.
✅در واقع، چنانچه در کتاب #فیلسوف_شاه_ایرانشهر نوشتهام، بر اساس پژوهشهای مستند و علمی، نهاد شاهنشاهی و ساختار سیاسی آن اساس و محور اصلی وحدت ملی و فرهنگی ایران و شکوه جهانی تمدن ایرانی بوده است. دیاکونوف در کتاب خود «تاریخ ماد» به روشنی نشان میدهد که نخستین هسته شاهنشاهی ایرانی، محصول اتحاد اقوام و قبایل گوناگون بوده و این پادشاهی، بر اساس #اشه، #خرد و #داد، ساختاری مبتنی بر ششگانۀ سیاست مستقل ملی، امنیت، دادگستری، آبادانی، بهداشت و آموزش را بنیان نهاده است که فرهنگ و هویت ایرانی را به صورت یکپارچه و در عین حال متکثر حفظ کرده است.
✅پس از حمله اعراب و فروپاشی نظام شاهنشاهی ساسانی، ایران به سبب از دست دادن نهاد پادشاهی وارد دورهای طولانی از تشتت سیاسی و فرهنگی شد که در کتاب پیشگفته از آن به عنوان «قرون وسطای ایرانی» یاد کردهام. درین دوره، گرچه زبان فارسی به تدریج به عنوان زبان فرهنگی حوزه گستردهای از جغرافیای اسلام به کار گرفته شد، اما این زبان هرگز به تنهایی نماینده تمامیت فرهنگ و تمدن ایرانی نبود. زبان فارسی در بسیاری از متون علمی، تاریخی و ادبی به خصوص در دوره عباسیان، در بستر زبان عربی قرار داشت که زبان غالب متون و فرهنگ علمی و دینی آن دوران بود. در واقع، زبان فارسی همواره در حاشیه زبان عربی قرار داشت و بسیاری از آثار فارسی نیز حامل آموزههای اسلامی و فرهنگ تازی-اسلامی بودند، نه بازتابگر تمام و کمال سنتها و اندیشههای ملی ایرانی.
✅نکته مهم این است که نهاد شاهنشاهی، و نه زبان فارسی، به عنوان نماد واقعی و تاریخی ایران، وحدتبخش اقوام، فرهنگها و مذاهب گوناگون ایرانی در روزگار پیش از اسلام بوده است. شاهنشاهی، ساختاری سیاسی و اجتماعی بود که مشروعیت خود را از ظرفیتهای ملی، عدالتخواهی، امنیت و آبادانی میگرفت و به عنوان «وحدت در کثرت» عمل میکرد. بنابراین، بازتولید مفهوم ایرانیت پس از اسلام، در غیاب نهاد پادشاهی، بیشتر در قالب آثار حماسی و ملیگرایانهای مانند #خداینامک_ها و بهويژه #شاهنامه_فردوسی دیده میشود که به عنوان یکی از معدود منابعی است که یاد و نام پادشاهی ایرانی را زنده نگه داشت، نه زبان فارسی که عمدتاً حامل اندیشه غیر ایرانی بود.
✅از دیگر سو، تمرکز صرف بر زبان فارسی، که شماری از نویسندگان بر آن تأکید دارند، بهنوعی موجب نوعی نگاه سطحی و ناقص به تاریخ و فرهنگ ایران میشود. این نگاه، مغالطهای است که باعث نادیده گرفتن پیچیدگیهای تاریخی، و حتی تقویت اختلافات قومی و زبانی در ایران امروز شده است.
✅همچنین، باید به نقش عنصر ترکی و دیگر عناصر قومی-فرهنگی در شکلگیری نظامهای سیاسی پس از اسلام اشاره کرد. دولتهایی مانند غزنویان، سلجوقیان، ایلخانان و تیموریان که عمدتاً ریشههای غیر ایرانی داشتند، زبان فارسی را به عنوان «محمل» یا زبان فرهنگی عنصر تازی-اسلامی به کار بردند تا نفوذ خلافت اسلامی را فراتر از مرزهای جغرافیایی ایران گسترش دهند. این زبان فارسی «فرهنگزده» نه بازتابدهنده مستقیم فرهنگ ایرانی، بلکه حامل آموزههای اسلامی و گاه ترکی و یونانی بود. از این رو، آنچه در این دوره به زبان فارسی نوشته شد، نهتنها نمایانگر فرهنگ ایرانی به معنای واقعی کلمه نبود، بلکه در بسیاری موارد به عنوان ابزاری برای ترویج فرهنگ اسلامی و ترکی مورد استفاده قرار گرفت.
در پایان، لازم است که پژوهشگران، روشنفکران و علاقهمندان به تاریخ و فرهنگ ایران هوشیار باشند و از مغالطه رایج در تحلیل هویت ایرانی پرهیز کنند. زبان فارسی، با تمام ارزش و جایگاه بیبدیلش، نمیتواند جایگزین نهاد شاهنشاهی به عنوان نماد واقعی وحدت ملی و هویت تاریخی ایران باشد. ایرانیت واقعی محصول تاریخی مجموعهای از عناصر فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است که شاهنشاهی ایرانی برای هزاران سال بنیان گذاشته و حافظ آن بوده است. بازشناسی درست این نهاد و نقش آن در شکلگیری و تداوم هویت ایرانی، به مراتب راهگشاتر از تأکید صرف بر زبان فارسی برای حل معضلات فرهنگی و اجتماعی امروز ایران است.
✍️جهان_ایرانی
در مطالعات تاریخی و فرهنگپژوهی ایران پس از اسلام، یکی از رایجترین مغالطهها، شناخت نادرست جایگاه زبان فارسی در نمایندگی فرهنگ و تمدن ایرانی است. برخی از پژوهشگران، به گونهای از زبان فارسی به عنوان نمود و عصاره هویت ملی و تمدنی ایران یاد کردهاند و نهاد پادشاهی را کماهمیت یا حتی قابل نادیدهانگاری در بازتولید این هویت دانستهاند. این دیدگاه، هرچند از سر حسن نیت و عشق به زبان فارسی شکل گرفته، اما از منظر تاریخنگاری دقیق و مستند، نوعی مغالطه بنیادین به شمار میآید که هم ریشههای هویت ایرانی را بهدرستی تحلیل نمیکند و هم بهنحوی موجب ایجاد اختلافات زبانی و قومی در جامعه امروز ایران میشود.
✅در واقع، چنانچه در کتاب #فیلسوف_شاه_ایرانشهر نوشتهام، بر اساس پژوهشهای مستند و علمی، نهاد شاهنشاهی و ساختار سیاسی آن اساس و محور اصلی وحدت ملی و فرهنگی ایران و شکوه جهانی تمدن ایرانی بوده است. دیاکونوف در کتاب خود «تاریخ ماد» به روشنی نشان میدهد که نخستین هسته شاهنشاهی ایرانی، محصول اتحاد اقوام و قبایل گوناگون بوده و این پادشاهی، بر اساس #اشه، #خرد و #داد، ساختاری مبتنی بر ششگانۀ سیاست مستقل ملی، امنیت، دادگستری، آبادانی، بهداشت و آموزش را بنیان نهاده است که فرهنگ و هویت ایرانی را به صورت یکپارچه و در عین حال متکثر حفظ کرده است.
✅پس از حمله اعراب و فروپاشی نظام شاهنشاهی ساسانی، ایران به سبب از دست دادن نهاد پادشاهی وارد دورهای طولانی از تشتت سیاسی و فرهنگی شد که در کتاب پیشگفته از آن به عنوان «قرون وسطای ایرانی» یاد کردهام. درین دوره، گرچه زبان فارسی به تدریج به عنوان زبان فرهنگی حوزه گستردهای از جغرافیای اسلام به کار گرفته شد، اما این زبان هرگز به تنهایی نماینده تمامیت فرهنگ و تمدن ایرانی نبود. زبان فارسی در بسیاری از متون علمی، تاریخی و ادبی به خصوص در دوره عباسیان، در بستر زبان عربی قرار داشت که زبان غالب متون و فرهنگ علمی و دینی آن دوران بود. در واقع، زبان فارسی همواره در حاشیه زبان عربی قرار داشت و بسیاری از آثار فارسی نیز حامل آموزههای اسلامی و فرهنگ تازی-اسلامی بودند، نه بازتابگر تمام و کمال سنتها و اندیشههای ملی ایرانی.
✅نکته مهم این است که نهاد شاهنشاهی، و نه زبان فارسی، به عنوان نماد واقعی و تاریخی ایران، وحدتبخش اقوام، فرهنگها و مذاهب گوناگون ایرانی در روزگار پیش از اسلام بوده است. شاهنشاهی، ساختاری سیاسی و اجتماعی بود که مشروعیت خود را از ظرفیتهای ملی، عدالتخواهی، امنیت و آبادانی میگرفت و به عنوان «وحدت در کثرت» عمل میکرد. بنابراین، بازتولید مفهوم ایرانیت پس از اسلام، در غیاب نهاد پادشاهی، بیشتر در قالب آثار حماسی و ملیگرایانهای مانند #خداینامک_ها و بهويژه #شاهنامه_فردوسی دیده میشود که به عنوان یکی از معدود منابعی است که یاد و نام پادشاهی ایرانی را زنده نگه داشت، نه زبان فارسی که عمدتاً حامل اندیشه غیر ایرانی بود.
✅از دیگر سو، تمرکز صرف بر زبان فارسی، که شماری از نویسندگان بر آن تأکید دارند، بهنوعی موجب نوعی نگاه سطحی و ناقص به تاریخ و فرهنگ ایران میشود. این نگاه، مغالطهای است که باعث نادیده گرفتن پیچیدگیهای تاریخی، و حتی تقویت اختلافات قومی و زبانی در ایران امروز شده است.
✅همچنین، باید به نقش عنصر ترکی و دیگر عناصر قومی-فرهنگی در شکلگیری نظامهای سیاسی پس از اسلام اشاره کرد. دولتهایی مانند غزنویان، سلجوقیان، ایلخانان و تیموریان که عمدتاً ریشههای غیر ایرانی داشتند، زبان فارسی را به عنوان «محمل» یا زبان فرهنگی عنصر تازی-اسلامی به کار بردند تا نفوذ خلافت اسلامی را فراتر از مرزهای جغرافیایی ایران گسترش دهند. این زبان فارسی «فرهنگزده» نه بازتابدهنده مستقیم فرهنگ ایرانی، بلکه حامل آموزههای اسلامی و گاه ترکی و یونانی بود. از این رو، آنچه در این دوره به زبان فارسی نوشته شد، نهتنها نمایانگر فرهنگ ایرانی به معنای واقعی کلمه نبود، بلکه در بسیاری موارد به عنوان ابزاری برای ترویج فرهنگ اسلامی و ترکی مورد استفاده قرار گرفت.
در پایان، لازم است که پژوهشگران، روشنفکران و علاقهمندان به تاریخ و فرهنگ ایران هوشیار باشند و از مغالطه رایج در تحلیل هویت ایرانی پرهیز کنند. زبان فارسی، با تمام ارزش و جایگاه بیبدیلش، نمیتواند جایگزین نهاد شاهنشاهی به عنوان نماد واقعی وحدت ملی و هویت تاریخی ایران باشد. ایرانیت واقعی محصول تاریخی مجموعهای از عناصر فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است که شاهنشاهی ایرانی برای هزاران سال بنیان گذاشته و حافظ آن بوده است. بازشناسی درست این نهاد و نقش آن در شکلگیری و تداوم هویت ایرانی، به مراتب راهگشاتر از تأکید صرف بر زبان فارسی برای حل معضلات فرهنگی و اجتماعی امروز ایران است.
✍️جهان_ایرانی
👍71❤16👎4😱1
Forwarded from ️ گــارد شـــاهــنــشــاهــی ️
خاستگاه اندیشگی فلسفۀ پهلویسم.pdf
4.2 MB
کتاب بیهمتای #فیلسوف_شاه_ایرانشهر با نام فرعی "برداشتهایی فروتنانه از سامانه پنداری و کارنامه کرداری محمدرضاشاه پهلوی" به پژوهش و گزارش #جهان_ایرانی و به مناسبت #روز_پدر_ایرانی (سالروز تولد رضاشاه بزرگ در ۲۴ اسفند) در چهار دفتر انتشار یافت:
📚دفتر نخست:
#خاستگاه_اندیشگی_فلسفه_پهلویسم
#اشتراک_حداکثری این کتاب ارجمند کمترین وظیفه هر ایرانی پادشاهی خواه است، پس با یک طوفان ملی، فضای مجازی را ازین کتاب پُر کنیم.
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅
@gurd_shah
📚دفتر نخست:
#خاستگاه_اندیشگی_فلسفه_پهلویسم
#اشتراک_حداکثری این کتاب ارجمند کمترین وظیفه هر ایرانی پادشاهی خواه است، پس با یک طوفان ملی، فضای مجازی را ازین کتاب پُر کنیم.
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅
@gurd_shah
فرودگاه تاریخی فلسفۀ پهلویسم.pdf
8.9 MB
کتاب بیهمتای #فیلسوف_شاه_ایرانشهر با نام فرعی "برداشتهایی فروتنانه از سامانه پنداری و کارنامه کرداری محمدرضاشاه پهلوی" به پژوهش و گزارش #جهان_ایرانی و به مناسبت #روز_پدر_ایرانی (سالروز تولد رضاشاه بزرگ در ۲۴ اسفند) در چهار دفتر انتشار یافت:
📚دفتر دوم:
#فرودگاه_تاریخی_فلسفه_پهلویسم
#اشتراک_حداکثری این کتاب ارجمند کمترین وظیفه هر ایرانی پادشاهی خواه است، پس با یک طوفان ملی، فضای مجازی را ازین کتاب پُر کنیم.
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅
@gurd_shah
📚دفتر دوم:
#فرودگاه_تاریخی_فلسفه_پهلویسم
#اشتراک_حداکثری این کتاب ارجمند کمترین وظیفه هر ایرانی پادشاهی خواه است، پس با یک طوفان ملی، فضای مجازی را ازین کتاب پُر کنیم.
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅
@gurd_shah
نقشۀ راه فلسفۀ پهلویسم.pdf
5.2 MB
کتاب بیهمتای #فیلسوف_شاه_ایرانشهر با نام فرعی "برداشتهایی فروتنانه از سامانه پنداری و کارنامه کرداری محمدرضاشاه پهلوی" به پژوهش و گزارش #جهان_ایرانی و به مناسبت #روز_پدر_ایرانی (سالروز تولد رضاشاه بزرگ در ۲۴ اسفند) در چهار دفتر انتشار یافت:
📚دفتر سوم:
#نقشه_راه_فلسفه_پهلویسم
#اشتراک_حداکثری این کتاب ارجمند کمترین وظیفه هر ایرانی پادشاهی خواه است، پس با یک طوفان ملی، فضای مجازی را ازین کتاب پُر کنیم.
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅
@gurd_shah
📚دفتر سوم:
#نقشه_راه_فلسفه_پهلویسم
#اشتراک_حداکثری این کتاب ارجمند کمترین وظیفه هر ایرانی پادشاهی خواه است، پس با یک طوفان ملی، فضای مجازی را ازین کتاب پُر کنیم.
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅
@gurd_shah
شکوفایی_و_فراگیری_فلسفۀ_پهلویسم_بخش_یکم.pdf
5.8 MB
کتاب بیهمتای #فیلسوف_شاه_ایرانشهر با نام فرعی "برداشتهایی فروتنانه از سامانه پنداری و کارنامه کرداری محمدرضاشاه پهلوی" به پژوهش و گزارش #جهان_ایرانی و به مناسبت #روز_پدر_ایرانی (سالروز تولد رضاشاه بزرگ در ۲۴ اسفند) در چهار دفتر انتشار یافت:
📚 بخش نخست از دفتر چهارم:
#شکوفایی_و_فراگیری_فلسفه_پهلویسم
#اشتراک_حداکثری این کتاب ارجمند کمترین وظیفه هر ایرانی پادشاهی خواه است، پس با یک طوفان ملی، فضای مجازی را ازین کتاب پُر کنیم.
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅
@gurd_shah
📚 بخش نخست از دفتر چهارم:
#شکوفایی_و_فراگیری_فلسفه_پهلویسم
#اشتراک_حداکثری این کتاب ارجمند کمترین وظیفه هر ایرانی پادشاهی خواه است، پس با یک طوفان ملی، فضای مجازی را ازین کتاب پُر کنیم.
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅
@gurd_shah
شکوفایی_و_فراگیری_فلسفۀ_پهلویسم_بخش_دوم.pdf
5.7 MB
کتاب بیهمتای #فیلسوف_شاه_ایرانشهر با نام فرعی "برداشتهایی فروتنانه از سامانه پنداری و کارنامه کرداری محمدرضاشاه پهلوی" به پژوهش و گزارش #جهان_ایرانی و به مناسبت #روز_پدر_ایرانی (سالروز تولد رضاشاه بزرگ در ۲۴ اسفند) در چهار دفتر انتشار یافت:
📚 بخش دوم از دفتر چهارم:
#شکوفایی_و_فراگیری_فلسفه_پهلویسم
#اشتراک_حداکثری این کتاب ارجمند کمترین وظیفه هر ایرانی پادشاهی خواه است، پس با یک طوفان ملی، فضای مجازی را ازین کتاب پُر کنیم.
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅
@gurd_shah
📚 بخش دوم از دفتر چهارم:
#شکوفایی_و_فراگیری_فلسفه_پهلویسم
#اشتراک_حداکثری این کتاب ارجمند کمترین وظیفه هر ایرانی پادشاهی خواه است، پس با یک طوفان ملی، فضای مجازی را ازین کتاب پُر کنیم.
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅
@gurd_shah
❤65👍4
Forwarded from ️ گــارد شـــاهــنــشــاهــی ️
️ گــارد شـــاهــنــشــاهــی ️
فایل نهایی دفتر سوم.pdf
#مهم
#نشر_حداکثری
⭕ هم میهنان میهن پرست ايرانی!
⭕ در کنار فعالیت های میدانی و مشارکت در تظاهرات خیابانی علیه #حکومت_وحشت_جمهوری_اسلامی که ایران را به یغما برده و ایرانی را به روز سیاه نشانده است، از آگاه شدن و آگاه سازی نیز غفلت نکنیم.
◀️ کتاب #فیلسوف_شاه_ایرانشهر که در کانال بارگذاری شد را هم مطالعه کنید، و هم در یک طوفان مجازی، به همه دوستان و آشنایان و اد لیست های خود بفرستید. اگر دسترسی به کانال های الکترونیکی و مجازی کتاب دارید، این کتاب را در آن محیط ها نیز بارگذاری کنید. همچنین، بر پایه اجازه ای که نویسنده ایران یار کتاب در مقدمه داده اند، حتا به قصد کسب درآمد، این کتاب را به شکل کاغذی چاپ کنید و به فروش رسانید یا کادو دهید.
☄️ با همرسانی سراسری این کتاب به دوستان خود، از آنها بخواهید تا آنها نیز این کتاب را به دوستان خود بفرستند. با انتشار آگاهی و دانایی، این پیام را به #حکومت_وحشت_جمهوری_اسلامی برسانید که مردم ایران به #بیداری_خرد_جمعی رسیده و کشور ایران در حال تجربه #رنسانس_فراگیرملی است و روزگار حکومت وحشت جمهوری اسلامی به سر آمده و در همین روزهاست که لاشه گندیده اش را به زیر خاک نابودی خواهیم سپرد.
✨ ✨ دوستان! این کتاب را به مهر ایران زمین #به_شکل_میلیونی فوروارد کنید.⭐️
#پاینده_ایران
#نیکبخت_ایرانی
#جاوید_شاهنشاهی_پهلوی
#شاهزاده_رو_صدا_کن
#نشر_حداکثری
#پاینده_ایران
#نیکبخت_ایرانی
#جاوید_شاهنشاهی_پهلوی
#شاهزاده_رو_صدا_کن
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤55👍10
به کسانی که دیروز این "خود"خوریها (با حذف "خود" و افزدون پساب جانداران) را میکردند:
امروز نیز در خاورمیانه و لبنان؛ چیزی بنام "نصرالله" و "حزبالله" نیست!!
فردا هم "شیعه" در ایران نخواهد بود!!
سرانجام دشمنی با شهریگری ایران، نابودیاست.
فر ایران را میستاییم
فر پادشاهی ایران را میستاییم
#فیلسوف_شاه_ایرانشهر #پیروزی_بسیار_نزدیک_است #رضاشاه_دوم_وارث_شاهنشاهی_ایران
#MIGAwithPahlavi
#MIGA
#گارد_شاهنشاهی #پاشنا #پاینده_ایران
#پروژه_شکوفایی_ایران #همکاری_ملی
امروز نیز در خاورمیانه و لبنان؛ چیزی بنام "نصرالله" و "حزبالله" نیست!!
فردا هم "شیعه" در ایران نخواهد بود!!
سرانجام دشمنی با شهریگری ایران، نابودیاست.
فر ایران را میستاییم
فر پادشاهی ایران را میستاییم
#فیلسوف_شاه_ایرانشهر #پیروزی_بسیار_نزدیک_است #رضاشاه_دوم_وارث_شاهنشاهی_ایران
#MIGAwithPahlavi
#MIGA
#گارد_شاهنشاهی #پاشنا #پاینده_ایران
#پروژه_شکوفایی_ایران #همکاری_ملی
1👍140❤17👏3🤬1