گــارد شـــاهــنــشــاهــی
27.8K subscribers
44.1K photos
40.5K videos
262 files
5.85K links
ما گر زسر بریده میترسیدیم

درمحفل عاشقان نمیرقصیدیم

لینک گروه

https://t.me/+Ts5ShPmJhihlQWk3

https://t.me/joinchat/AAAAAE7OUoQG1yPRXHRTxg

https://instagram.com/guard_shahanshahi

تماس با مدیریت

@Amirashkanam
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#هشدار

حاوی صحنه هایی باعث ناراحتی شما میگردد

#اعدام_میهن_پرستان_آرتش_شاهنشاهی به دستور خمینی هندی زاده و کثافتی بنام #خلخالی

@guardShahanshahi
گــارد شـــاهــنــشــاهــی
#هشدار حاوی صحنه هایی باعث ناراحتی شما میگردد #اعدام_میهن_پرستان_آرتش_شاهنشاهی به دستور خمینی هندی زاده و کثافتی بنام #خلخالی @guardShahanshahi
این پست به مناسبت شب اعدام و قتل اولین گروه فرماندهان ارتش شاهنشاهی در پشت بام مدرسه رفاه، به حکم صادق خلخالی تهیه شده است.
در این شب، چهار فرمانده ارتش شاهنشاهی؛ ارتشبد نصیری، سپهبد رحیمی، سرلشکر خسروداد و سرلشکر ناجی، جان خود را در پشت بام مدرسه رفاه از دست دادند.
خلخالی ناظر بر اجرای حکم بود. پس از پایان تیرباران، خمینی با حضور بر پشت بام مدرسه رفاه، در همانجا نماز شکر به جای آورد و میتوان به صورت نمادین گفت که در واقع در خون فرماندهان، وضو گرفت. رگباری که بر روی فرماندهان گشوده شد به قدری دیوانه وار بود که حتی خود انقلابیون با فریاد از مامورین اعدام خواستند که تیراندازی را متوقف کنند. این قتل به قدری فجیع بود که بنا به گفته برخی شاهدان از ناودان بام مدرسه که پوشیده از برف و خیس بود، خون جاری شده بود. جنایت آن شب، سرآغاز جنایت‌های بعدی و اعدام‌های گروهی بود که طی روزها و شب‌های بعد به وقوع پیوست

خلخالی ابتدا تصمیم داشت در همان شب، ۲۶ ژنرال را که یکی از آنها سپهبد نادر جهانبانی بود به جوخه آتش بسپرد، ولی خمینی برای حفظ وجهه و تظاهر، ابتدا با تیرباران چهار ژنرال موافقت کرد و مابقی به تدریج، طی یک تا دو ماه بعد، همگی به قتل رسیدند. اما در این بین، آنچه که از دید بسیاری، پنهان می‌ماند اینکه، خلخالی مترسک دیوانه‌ای بیش نبود که توسط استاد خود که پانزده سال شاگردی او را کرده و زیر دست او تربیت شده بود، هدایت میشد

عکس خمینی که در انتهای کلیپ مشاهده می‌کنید، توسط آقای رضا دقتی گرفته شده است. ایشان در توصیف دقایقی که برای گرفتن عکس از خمینی با او گذرانده است در خاطرات خود می‌گوید "بعد از گرفتن چند عکس، خمینی گفت "بسه دیگه! خسته شدم! من پیش خودم گفتم من دارم کار میکنم، این خسته شده! تعجب کردم که چطور می‌شود که یکی که فقط نشسته سر جایش خسته می‌شود. همان موقع فهمیدم این آدم برای آباد کردن نیامده است.


لینک مرتبط
https://t.me/gurd_shah/122880

@guardShahanshahi