️ گــارد شـــاهــنــشــاهــی ️
25.9K subscribers
50.3K photos
45.5K videos
310 files
7.87K links
ما گر زسر بریده میترسیدیم

درمحفل عاشقان نمیرقصیدیم

لینک گروه

https://t.me/+Ts5ShPmJhihlQWk3

https://t.me/joinchat/AAAAAE7OUoQG1yPRXHRTxg

https://instagram.com/guard_shahanshahi

تماس با مدیریت

@Amirashkanam
Download Telegram
ادامه🔺🔺
این رقم را باید با ۱۴/۶ درصد از درآمدها که از مالیات مستقیم و ۱/۸ درصد أن که از وام های خارجی و بقیه که از درآمدهای دیگر، از جمله فروش اوراق قرضه، تأمین می شد، مقایسه کرد.
با وجود این اوضاع نامتعارف، دگرگونی اقتصاد و جامعه حیرت انگیز بود.
‏تا سال ۱۳۵۵، تولید ناخالص ملی ایران ۷۰۰ برابر سال ۱۳۰۴، زمان به تخت نشستن رضاشاه بزرگ، شده بود، و سرمایه داخلی ۳۴۰۰ برابر و واردات تقريبا۱۰۰۰ برابر آن زمان شده بود. اغلب این دگرگونی ها در دوران شاه رخ داد بین سال های ۱۳۴۲ و ۱۳۵۵ میانگین ‎#رشد_سالانه_صنعت از ۲۰ درصد فراتر رفت و ‏حجم کارهای صنعتی دو برابر شد. ‎#تولید_ناخالص_ملی ۱۳ برابر شد و از ۴ میلیارد در سال ۱۳۴۱_۱۳۴۰ به ۵۳/۵ میلیارد دلار در سال ۱۳۵۵_۱۳۵۴ افزایش یافت. درآمد سرانه هشت برابر شد و در همان دوره از ۱۹۵ دلار به ۱۶۰۰ دلار رسیده و در سال ۱۳۵۶ از ۲۴۰۰ دلار فراتر رفت.
‏تمام این رشد به دلیل وجود نفت نبود. در فاصله سال های ۱۳۳۹ تا ۱۳۵۱ تمام اعضای سازمان اوپک از درآمد چشمگیر نفت برخوردار بودند ولی هیچ یک از آنها ‎#جز_ایران چنین سابقه رشد و توسعه درخشانی نداشته است. اقتصاددانان در این مورد توافق دارند که رشد اقتصادی لیبی و عربستان سعودی چشمگیر بود،
‏اما آن پیشرفت، بر خلاف ایران، فقط به دلیل وجود نفت بود. در ایران، انتظار می رفت این رشد و توسعه ادامه یابد. هویدا در سال ۱۳۵۳ به خبرنگار لوموند گفت که پیش بینی می کند تا سال ۱۳۶۴ از هر دو خانواده ایرانی یکی اتومبیلی برای خود داشته باشد. در آمد سرانه به ۴۵۰۰ دلار برسد.‏ایران سالانه ۲۰ میلیون تن فولاد، یک میلیون تن آلومینیوم، یک میلیون اتومبیل، سه میلیون دستگاه تلویزیون، یک میلیون تن کاغذ تولید کند و در آمد این کشور از صنایع شیمیایی خود به ۷ میلیارد دلار برسد. او با افتخار گفت که در پنج سال آینده ایران می تواند ۲۱۰۰۰ مهندس را آموزش دهد و از ‏توان بالقوه کار زنان به خوبی استفاده کند، در حالی که این گروه در گذشته تنها نقشی ناچیز در فعالیت های اقتصادی داشتند.
تضادهای موجود در توسعه اقتصادی ایران در برنامه های دیگر از جمله سند دورنمای ۲۰ ساله، برنامه آمایش سرزمین، و برنامه ششم توسعه نیز در نظر گرفته شده بود.‏سند دورنمای ۲۰ ساله (۱۳۷۱-۱۳۵۱) که در سال ۱۳۵۴ در سازمان برنامه تدوین شد، نشان دهنده عزم راسخ شاه در مورد رساندن ایران به دروازه های تمدن بزرگ بود. در این بررسی ادعا می شد که ایران یکی از نادر کشورها در جهان سوم است که اقبال در هم شکستن دور و تسلسل عقب افتادگی را دارد و بنابراین ‏باید نظم و انضباط لازم برای دست یابی به آن در نظر گرفته شود. ایران سرمایه، منابع طبیعی لازم، رهبری و نیروی کار بالقوه را در اختیار داشت. فناوری مدرن فارغ از محدودیت های زمانی و مکانی این کشور را به جلو و به ساحت مطلوب پیش میراند.‏از یک سو تحصیلات و آموزش و از سوی دیگر نظم و انضباط، مقررات و قواعد، دقت، سخت کوشی و آمادگی برای پذیرش معیارها و رویه ها مورد نیاز دورنمای ۲۰ ساله بر دیدگاهی به نسبت بدبینانه از دنیا استوار بود. برنامه ها بر اساس همزیستی مسالمت آمیز، تبادل منابع و فناوری، و همکاری جهانی ممکن بود.
‏گفتیم یکی از برنامه های توسعه برنامه آمایش سرزمینی بود.
برنامه ای که بلند پروازانه تر از طرح های قابل مقایسه با آن در فرانسه با کشورهای دیگر از آب در آمد.آمایش سرزمین هشداری در این مورد هم به حکومت بود که اگر روند توسعه دهه گذشته ادامه یابد امکان دارد ناهمخوانی ها ‏در حوزه های اجتماعی، اقتصادی و جمعیتی شدیدتر شود.
این برنامه نویسان می گفتند توسعه اقتصادی در خود پاسخی کافی به آرمان های افراد و جامعه نیست. کار آمدی اقتصاد هم فقط به عوامل فنی، کمی و کوتاه مدت بستگی ندارد. سرانجام نحوه توزیع افراد نقش مهمی در رفاه آنان دارد.
‏برای آنکه آمایش سرزمین با موفقیت انجام گیرد این برنامه به حمایت همزمان دو منبع نیازمند است: بیش از همه حمایت بالاترین مقام کشور و همچنین حمایت دیگر مقام های دست اندر کار تصمیم گیری.‏برنامه آمایش سرزمین بر برداشت هایی استوار بود همگن با سند چشم انداز بیست ساله و برنامه ششم، که تقریبا همزمان آماده شدند. دولت مرکزی مقتدر می ماند؛ هدف سیاست رشد اقتصادی ایجاد دستگاه تولیدی مدرنی بود که بتواند ‎#فارغ_از_نفت اداره امور را به عهده گیرد، در برابر شوکهای وارد
‏آمده از توسعه بر جامعه، وحدت و هویت ملی حفظ می شده از محیط زیست، منابع طبیعی و میراث فرهنگی حفاظت می شد، ناهمخوانی های اجتماعی اقتصادی کنترل می شد و تأثیرات آنها بر افراد به حداقل ممکن میرسید؛ تمرکز وظایف مدیریتی از میان می رفت و ‏افراد آموزش می دیدند که با "گزینه های جامعه" کنار بیایند؛ رشد مناطق شهری، به ویژه رشاد تهران، مهار و مهاجرت کنترل می شد، توجه کافی به مقتضيات اقتصاد مدرن و زندگی خوب لازم بود.

ادامه🔻🔻🔻