زهیر طیب و معماری پیچیده فساد یقهسفید در دل نظام جمهوری اسلامی
در میان انبوه چهرههای کمتر رسانهایشده که در لایههای غیررسمی ج.ا به قدرت و ثروت گسترده دست یافتهاند، نام #زهیر_طیب بهعنوان نمونهای کلاسیک از عاملان فساد یقهسفید قابل بررسی است. کسی که با اتکا به شجره سیاسی خانوادگی، رانتهای ایدئولوژیک، و شبکههای پیچیده مالی، توانسته خود را به یکی از بازیگران پنهان در ساختارهای فرهنگی، اقتصادی و امنیتی ایران بدل کند و اکنون با نام پالایش به دنبال گزارش میهنپرستان به نهادهای امنیتی است.
✅زهیر طیب متولد ۱۳۵۴، فرزند مهدی طیب است. پدر وی از تحصیلکردگان مدرسه علوی، از وابستگان فکری جریان حجتیه، شاگرد معنوی اسماعیل دولابی و همپیاله چهرههایی چون مرتضی آقاتهرانی و احمد توکلی است. مهدی طیب در دوره نخست مجلس نماینده نایین بود و با نفوذی عمیق در شبکههای سنتی قدرت، بستری پایدار برای رشد و نفوذ فرزند خود ایجاد کرد.
✅از همان نوجوانی، زهیر وارد محیطهای تصمیمگیری ج.ا شد. او در خاطراتش از آن زمان، با افتخار از نزدیکی خانوادگی با دکتر علیاکبر ولایتی (پزشک خانوادگیشان) سخن میگوید و از دوستی با فرید حداد عادل (فرزند غلامعلی حداد) بهعنوان همبازی و همپیمان یاد میکند. این روابط، زمینهساز ورود زودهنگام او به نهادهایی مانند مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس شورای اسلامی، و بعداً نهادهای فرهنگی (بمانند شبستان) و اقتصادی گردید.
✅یکی از مهمترین بسترهای مالی طیب، شبکه دفاتر پیشخوان خدمات دولتی و شرکتهای پرداختیاری مانند «دیپیدی» است. او از افرادی است که کارمزدهای بین ۵۰ تا ۲۰۰ تومانی هر تراکنش (پرداخت قبوض برق، گاز، تلفن و...) را در قالب میلیونها تراکنش خرد به حساب خود هدایت میکند. این شیوه، در واقع استخراج پنهان از جیب مردم با تأیید رسمی دولت است.
✅گزارشهای مستند حاکی از آن ست که طیب، دارنده هزاران کارت بانکی فعال است که برای اهداف پولشویی و انتقال وجوه مشکوک مورد استفاده قرار گرفتهاند. در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، تلاشهایی برای بررسی حسابهای مالی او آغاز شد، اما به دلیل حجم عظیم تراکنشها، عدم همکاری بانکها و اعمال نفوذ سیاسی، پرونده بدون نتیجه بایگانی گردید.
✅او با استفاده از مجوز دفتر املاک، مدیریت صندوق قرضالحسنه «مهر کوثر»، آژانس مسافرتی، انتشارات، موسسه پژوهشی و حتی تأسیس مدرسه غیردولتی لاکچری، بسترهای متعدد پوششی برای جریانیابی مالی و کسب مجوزهای اداری فراهم کرده است. وی خود را از تئوریسینهای بانکداری اسلامی نیز معرفی میکند، گرچه هیچ سابقه علمی معتبر در این زمینه ندارد.
✅طیب موفق شد بدون شرکت در هیچ جلسهای از دوره پسادکتری، مدرک رسمی پسادکتری ادبیات را از دانشگاه کیش دریافت کند. این اتفاق از طریق ارتباط شخصی با علیمحمد موذنی (که بنا بر ادعای خودش برای وی در بالاشهر تهران خانهای نیز تهیه کرده) میسر شد.
✅در اقدامی دیگر، پایاننامهای که فاقد هرگونه معیار علمی معتبر بود، بهعنوان پایاننامه برتر جشنواره خیام معرفی شد. این اقدام، بخشی از مهندسی جوایز فرهنگی برای مشروعیتسازی علمی دروغین برای طیب بود.
✅طیب با اجیر کردن گروهی از نویسندگان باسواد کمدرآمد، اقدام به سایهنویسی گسترده کرده است. این افراد در قبال مبالغ ناچیز، مقاله و کتابهایی مینویسند که با نام او منتشر میشود.
✅در اظهارات شفاهی، طیب با افتخار از عضویت در تیم فناوری اطلاعات «مهندسی انتخابات» سال ۱۳۸۸ یاد میکند و آن را «تقلب مقدس» مینامد که مشارکت در فعالیتهای غیرقانونی سایبری علیه اراده ملی و از مصادیق تخلف ساختاری و نقض حق رأی مردم است.
✅در یک مورد تکاندهنده، طیب در گفتگوهای شخصی عنوان کرده که در جریان یکی از حملات سازمانیافته به مهمانیهای مختلط، «دختر الهام» (سخنگوی وقت قوه قضاییه) را «لخت» از مهمانی خارج کرده است. این اظهار نظر، گرچه ممکن است غلوآمیز باشد، اما از نوع نگاه و سابقه مشارکت او در رفتارهای سرکوبگرانه و خودسرانه حکایت دارد.
✅وی ارتباط نزدیکی با «سید سلمان صفوی»، رئیس بنیاد صلح لندن و برادر سرلشکر صفوی، مشاور نظامی رهبر جمهوری اسلامی دارد. همکاری در انتشار کتاب «آتش فراق» صفوی که تفسیری بر دعای مجیر است، بخشی از تلاشهای طیب برای مشروعیتبخشی مذهبی به پروژههای شخصی و رسانهایاش محسوب میشود و نشان از ارتباط وثیق این دو دارد.
پرونده طیب، یکی از پیچیدهترین و چندلایهترین نمونههای فساد یقهسفید در ساختار رژیم ج.ا است؛ فردی که در سایه امنیت روانی ناشی از نسبتهای خاندانی و حلقههای نفوذ، موفق به شکلدهی یک امپراتوری غیررسمی از قدرت و ثروت شده است. بررسی و افشای کامل عملکرد او نهتنها ضرورتی برای مبارزه با فساد، بلکه گامی مهم برای شناخت چرخههای پنهان در تولید قدرت و ثروت در نظامهای رانتی است.
در میان انبوه چهرههای کمتر رسانهایشده که در لایههای غیررسمی ج.ا به قدرت و ثروت گسترده دست یافتهاند، نام #زهیر_طیب بهعنوان نمونهای کلاسیک از عاملان فساد یقهسفید قابل بررسی است. کسی که با اتکا به شجره سیاسی خانوادگی، رانتهای ایدئولوژیک، و شبکههای پیچیده مالی، توانسته خود را به یکی از بازیگران پنهان در ساختارهای فرهنگی، اقتصادی و امنیتی ایران بدل کند و اکنون با نام پالایش به دنبال گزارش میهنپرستان به نهادهای امنیتی است.
✅زهیر طیب متولد ۱۳۵۴، فرزند مهدی طیب است. پدر وی از تحصیلکردگان مدرسه علوی، از وابستگان فکری جریان حجتیه، شاگرد معنوی اسماعیل دولابی و همپیاله چهرههایی چون مرتضی آقاتهرانی و احمد توکلی است. مهدی طیب در دوره نخست مجلس نماینده نایین بود و با نفوذی عمیق در شبکههای سنتی قدرت، بستری پایدار برای رشد و نفوذ فرزند خود ایجاد کرد.
✅از همان نوجوانی، زهیر وارد محیطهای تصمیمگیری ج.ا شد. او در خاطراتش از آن زمان، با افتخار از نزدیکی خانوادگی با دکتر علیاکبر ولایتی (پزشک خانوادگیشان) سخن میگوید و از دوستی با فرید حداد عادل (فرزند غلامعلی حداد) بهعنوان همبازی و همپیمان یاد میکند. این روابط، زمینهساز ورود زودهنگام او به نهادهایی مانند مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس شورای اسلامی، و بعداً نهادهای فرهنگی (بمانند شبستان) و اقتصادی گردید.
✅یکی از مهمترین بسترهای مالی طیب، شبکه دفاتر پیشخوان خدمات دولتی و شرکتهای پرداختیاری مانند «دیپیدی» است. او از افرادی است که کارمزدهای بین ۵۰ تا ۲۰۰ تومانی هر تراکنش (پرداخت قبوض برق، گاز، تلفن و...) را در قالب میلیونها تراکنش خرد به حساب خود هدایت میکند. این شیوه، در واقع استخراج پنهان از جیب مردم با تأیید رسمی دولت است.
✅گزارشهای مستند حاکی از آن ست که طیب، دارنده هزاران کارت بانکی فعال است که برای اهداف پولشویی و انتقال وجوه مشکوک مورد استفاده قرار گرفتهاند. در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، تلاشهایی برای بررسی حسابهای مالی او آغاز شد، اما به دلیل حجم عظیم تراکنشها، عدم همکاری بانکها و اعمال نفوذ سیاسی، پرونده بدون نتیجه بایگانی گردید.
✅او با استفاده از مجوز دفتر املاک، مدیریت صندوق قرضالحسنه «مهر کوثر»، آژانس مسافرتی، انتشارات، موسسه پژوهشی و حتی تأسیس مدرسه غیردولتی لاکچری، بسترهای متعدد پوششی برای جریانیابی مالی و کسب مجوزهای اداری فراهم کرده است. وی خود را از تئوریسینهای بانکداری اسلامی نیز معرفی میکند، گرچه هیچ سابقه علمی معتبر در این زمینه ندارد.
✅طیب موفق شد بدون شرکت در هیچ جلسهای از دوره پسادکتری، مدرک رسمی پسادکتری ادبیات را از دانشگاه کیش دریافت کند. این اتفاق از طریق ارتباط شخصی با علیمحمد موذنی (که بنا بر ادعای خودش برای وی در بالاشهر تهران خانهای نیز تهیه کرده) میسر شد.
✅در اقدامی دیگر، پایاننامهای که فاقد هرگونه معیار علمی معتبر بود، بهعنوان پایاننامه برتر جشنواره خیام معرفی شد. این اقدام، بخشی از مهندسی جوایز فرهنگی برای مشروعیتسازی علمی دروغین برای طیب بود.
✅طیب با اجیر کردن گروهی از نویسندگان باسواد کمدرآمد، اقدام به سایهنویسی گسترده کرده است. این افراد در قبال مبالغ ناچیز، مقاله و کتابهایی مینویسند که با نام او منتشر میشود.
✅در اظهارات شفاهی، طیب با افتخار از عضویت در تیم فناوری اطلاعات «مهندسی انتخابات» سال ۱۳۸۸ یاد میکند و آن را «تقلب مقدس» مینامد که مشارکت در فعالیتهای غیرقانونی سایبری علیه اراده ملی و از مصادیق تخلف ساختاری و نقض حق رأی مردم است.
✅در یک مورد تکاندهنده، طیب در گفتگوهای شخصی عنوان کرده که در جریان یکی از حملات سازمانیافته به مهمانیهای مختلط، «دختر الهام» (سخنگوی وقت قوه قضاییه) را «لخت» از مهمانی خارج کرده است. این اظهار نظر، گرچه ممکن است غلوآمیز باشد، اما از نوع نگاه و سابقه مشارکت او در رفتارهای سرکوبگرانه و خودسرانه حکایت دارد.
✅وی ارتباط نزدیکی با «سید سلمان صفوی»، رئیس بنیاد صلح لندن و برادر سرلشکر صفوی، مشاور نظامی رهبر جمهوری اسلامی دارد. همکاری در انتشار کتاب «آتش فراق» صفوی که تفسیری بر دعای مجیر است، بخشی از تلاشهای طیب برای مشروعیتبخشی مذهبی به پروژههای شخصی و رسانهایاش محسوب میشود و نشان از ارتباط وثیق این دو دارد.
پرونده طیب، یکی از پیچیدهترین و چندلایهترین نمونههای فساد یقهسفید در ساختار رژیم ج.ا است؛ فردی که در سایه امنیت روانی ناشی از نسبتهای خاندانی و حلقههای نفوذ، موفق به شکلدهی یک امپراتوری غیررسمی از قدرت و ثروت شده است. بررسی و افشای کامل عملکرد او نهتنها ضرورتی برای مبارزه با فساد، بلکه گامی مهم برای شناخت چرخههای پنهان در تولید قدرت و ثروت در نظامهای رانتی است.