️ گــارد شـــاهــنــشــاهــی ️
24.9K subscribers
53.7K photos
48.3K videos
340 files
9K links
ما گر زسر بریده میترسیدیم

درمحفل عاشقان نمیرقصیدیم

لینک گروه

https://t.me/+Ts5ShPmJhihlQWk3

https://t.me/joinchat/AAAAAE7OUoQG1yPRXHRTxg

https://instagram.com/guard_shahanshahi

تماس
@Amirashkanam
Download Telegram
حجت کلاشی و بحران روشنفکری نیابتی در عصر نوبت ایران

یکی از برجسته‌ترین معضلات معرفتی ایران کنونی، بحران بازنمایی هویت ملی در گفتمان‌های نخبگانی است که در پوشش ایران‌گرایی فرهنگی، عملاً در حال پی‌ریزی نوعی ایران‌زدایی معرفتی هستند. در این میان، #سیدجوادطباطبایی، علیرغم جایگاه والای علمی‌اش، به‌عنوان معمار گفتمان موسوم به #ایرانشهری، سهم بسزایی در تحریف مفهومی از «ایران» و «هویت ایرانی» ایفا کرده است. او با همسان‌سازی هویت ملی با زبان فارسی، نه‌تنها از شاهنشاهی کهن ایرانی، که تنها نهاد تاریخی وحدت‌بخش در بطن تکثر قومی و زبانی ایران بوده است، عبور کرد، بلکه در تقلیل ایران به صرف زبان، عملاً راه را برای تجزیه‌طلبی‌های نوین هموار ساخت.

طباطبایی با نادیده‌انگاری نهاد تاریخی شاهنشاهی، بعنوان حافظ سه‌گانه جاودان ایرانی، یعنی اشه، خرد، و داد، یک انتقال مفهومی مشکوک انجام داد: از پروژه بازسازی دولت ملی بر محور شاهنشاهی، به پروژه‌ای زبانی‌ـ‌هویتی که در آن ایران بدل به صِرف نشانه‌ای ادبی‌ـ‌فلسفی می‌شود.

درین راستا، فاشیستی‌ترین جمله‌ پرتاب‌شده از جانب طباطبایی، یعنی «ما باید به نام یا به ننگ از ایران دفاع کنیم»، زمینه‌ساز پیدایش نسلی از روشنفکران نیابتی شده است که همچون #حجت_کلاشی، به بازتولید همان گسست‌های تاریخی مشغول‌اند. موضع‌گیری اخیر کلاشی در مخالفت با عملیات نظامی ویژه اسرائیل علیه زیرساخت‌های رژیم اشغالگر ج.ا را باید در این بستر نظری تحلیل کرد: او نماینده نسلی است که ایران را در سطح "نماد" می‌فهمد نه در سطح "قدرت واقعی". ایران برای اینان یک مسئله زیبایی‌شناختی و زبان‌شناختی است، نه یک پروژه ژئوپلیتیک و تمدنی.

حامیان اندیشه طباطبایی اما باید به این پرسش اساسی پاسخ دهند: پروژه موسوم به ایرانشهری دقیقاً کدام سنت تاریخی را بازتاب می‌دهد؟ چگونه می‌توان به‌طور هم‌زمان سنت‌های فکری_فلسفی‌ای به غایت متعارض مانند سنت یونانی، سنت اسلامی، و سنت ایران‌باستان را در یک «کلّ کل‌گرای» به‌نام ایرانشهری ادغام کرد، بی‌آن‌که گرفتار التقاط مفهومی و ابهام روش‌شناختی شد؟ حتی نگاهی گذرا به سیر تاریخی ایران نشان می‌دهد که این سنت‌ها نه‌تنها با یکدیگر سازگار نبوده‌اند، بلکه بسیاری از تعارضات بنیادین در تاریخ ایران، از ساسانیان تا مشروطه، دقیقاً از همین غیریت‌های معرفتی ناشی شده‌اند.

در آثار شش‌گانه‌ام درباره #فلسفه_پهلویسم، کوشیده‌ام نشان دهم که اندیشه ایرانی، نه یک روایت التقاطی بلکه یک منظومه معرفتی مستقل، خودبسنده، و منسجم است که در تضاد ساختاری با اندیشه اسلامی، فلسفه یونانی، و جهان‌بینی ترکی_عشیره‌ای قرار دارد. به همین دلیل، نمی‌توان خواجه نظام‌الملک طوسی را که تجسم توتالیتاریسم عباسی و مدافع سرسخت دولت_دین اجباری است، در جایگاه یک ایران‌اندیش قرار داد. همان‌طور که نمی‌توان فارابی یونانی اندیش را، علی‌رغم اعتبار علمی بی‌چون‌وچرا، در درون منظومه اندیشه ایرانی گنجاند.

از این منظر، مخالفت حجت کلاشی با حملات نظامی هدفمند اسرائیل به مراکز نظامی ج.ا را باید نه یک موضع‌گیری استراتژیک، بلکه نشانه‌ای از فروبستگی گفتمانی دانست. او قربانی دو خطای تاریخی است: نخست، وارونگی معرفتی‌ای که طباطبایی در قالب پروژه «ایران فرهنگی» بنیان گذاشت؛ و دوم، ضعف گفتمانی و راهبردی ما پادشاهی‌خواهان در تبیین دکترین پیچیده و چندلایه «فروپاشی کنترل‌شده»‌ای که #شاهزاده_رضا_پهلوی طی سال‌های اخیر به‌دقت معماری کرده است.

شوربختانه، بسیاری از کنشگران سیاسی مدعی ایران‌گرایی، هنوز درک درستی از ژرفای کلیدواژگان استراتژیک شاهزاده رضا پهلوی ندارند. عباراتی مانند «لحظه برلین»، «معبد ملی»، «خودفرمانی»، «نوبت ایران»، «ققنوس ایرانی»، «شکوفایی ایران» «بازسازی شکوه جهانی ایران» و «فروپاشی کنترل‌شده»، نه استعاره‌های شاعرانه، بلکه اجزای یک نظام معنایی و ساختارمند هستند که می‌کوشند گذار ایران از وضع موجود به وضعیت آینده را در قالب یک پروژه تمدنی تعریف کنند. درک و بازشناسی این نظام معنایی، نیازمند بازتعریف گفتمان ملی بر محور شاهنشاهی نوین ایرانی و رهبری شاهزاده به‌مثابه قطب‌نمای #شکوه_جهانی_ایران است.

زمان آن فرارسیده است که در برابر موج مه‌آلود و مبهم ایران‌گرایی زبانی و فرهنگی، ما پادشاهی‌خواهان با اتکا بر سنت خرد سیاسی ایرانی، ایده #انقلاب_تمدنی_ایرانی را حول محورهای معرفتی، نهادی و ژئوپلیتیکی بازتعریف کنیم. ما به یک پروژه روشنگری مدرن نیاز داریم که به‌جای چسباندن برچسب ایرانشهری به هر متفکر اقتدارگرا یا التقاطی، تاریخ ایرانیت ایران (و نه تاریخ دیگران در جغرافیای ایران) را واکاوی کرده و رهایی ملی را از دل بازیابی مشروعیت شاهنشاهی مدرن تحقق بخشد.

و این رهایی، جز با همراهی با رهبر انقلاب تمدنی ایران، شاهزاده رضا پهلوی، در زیر سایه #پرچم_شیروخورشید ممکن نخواهد شد.

✍️جهان_ایرانی
62👍23👏5🔥1