Forwarded from ستاد کل پادشاهی خواهان ايران
👆👆👆👆👆👆👆👆
و اخیراً، #عباس_عبدی با دفاع بیچونوچرا از سیاست پذیرش گسترده مهاجران فاقد مهارت و آموزشندیده افغان، بدون تبیین زیرساختهای اقتصادی، آموزشی و اجتماعی لازم، بار دیگر نشان داد که همچنان گرفتار رویکردی عوامگرایانه، غیرعلمی و ضدعدالت اجتماعی است. در شرایطی که ساختار اشتغال، آموزش عمومی، مسکن، و منابع یارانهای کشور با بحران مزمن ناترازی روبهروست، چنین دیدگاههایی نهتنها ناقض اصل «اولویت شهروندان در سیاستگذاری» است، بلکه با اصول سیاستگذاری شواهد-محور و حقوق اساسی ملت ایران در تضاد آشکار قرار دارد. در نظام دموکراتیک آینده ایران، برخورد با اینگونه چهرهها نباید بر اساس احساسات یا انتقامجویی باشد، بلکه باید در چارچوب یک عدالت اقتداری، حقوقبنیاد و منطبق با اسناد بینالمللی حقوق بشر صورت گیرد. بهعبارتی، این فرایند باید بر سه ستون استوار باشد:
1⃣مشروعیت حقوقی: بر پایه قوانین مصوب نظام آینده که با استانداردهای بینالمللی و اصول دادرسی عادلانه منطبق باشد.
2⃣شفافیت قضایی: رسیدگی در دادگاههای مستقل، علنی و بر اساس اسناد و شواهد مستند.
3⃣اقتدار اخلاقی: تفکیک کامل میان عدالت و انتقام، و حفظ شأن و کرامت انسانی حتی در برخورد با متهمان به خیانت ملی.
این عدالت اقتداری، تنها راه مشروع برای ترمیم اعتماد عمومی، بازسازی سرمایه اجتماعی، و جلوگیری از تکرار چرخه خشونت و هرجومرج و در عین حال، مجازات عادلانه مجرمان است. همچنین، برای تثبیت نظم دموکراتیک، بایستی نظام قضاییای شکل گیرد که مصون از نفوذ سیاسی، ایدئولوژیک یا جناحی باشد و تنها معیار آن، حفظ منافع ملی و اجرای بیطرفانه قانون مبتنی بر حقوق بشر باشد.
ضروری است که در همین دوران گذار، نهادهای مدنی، دانشگاهیان مستقل، رسانههای ملیگرا، و حقوقدانان آزاده، پروژه مستندسازی جرایم فکری، اقتصادی و سیاسی وابستگان جمهوری اسلامی را آغاز کنند. این مستندسازی، نه تنها ابزار قضایی آینده، بلکه سنگ بنای حافظه تاریخی ملت ایران خواهد بود.
بدون شفافسازی این فصل خونین و تاریک از تاریخ معاصر ایران، نه #آشتی_ملی ممکن خواهد بود، نه عدالت، نه بازسازی مشروعیت. زیرا همانگونه که فیلسوف آلمانی #کارل_یاسپرس در «مسئولیت جمعی» بیان میکند، بدون پذیرش مسئولیت و روشنسازی حقیقت، هیچ ملت شکستخوردهای به رستگاری نمیرسد.
در پایان، باید بر این نکته تأکید کرد که بازخواست از چهرههایی چون عباس عبدی، نه یک اولویت جناحی، بلکه ضرورتی بنیادین برای تأسیس ایران نوین است — ایرانی مبتنی بر عقلانیت حقوقی، آزادی مسئولانه، عدالت شفاف، و حاکمیت قانون. فردای ایران، تنها با این الگو است که میتواند از دل دههها ویرانی و تحریف، چون ققنوس، برخیزد.
✍️جهان_ایرانی
و اخیراً، #عباس_عبدی با دفاع بیچونوچرا از سیاست پذیرش گسترده مهاجران فاقد مهارت و آموزشندیده افغان، بدون تبیین زیرساختهای اقتصادی، آموزشی و اجتماعی لازم، بار دیگر نشان داد که همچنان گرفتار رویکردی عوامگرایانه، غیرعلمی و ضدعدالت اجتماعی است. در شرایطی که ساختار اشتغال، آموزش عمومی، مسکن، و منابع یارانهای کشور با بحران مزمن ناترازی روبهروست، چنین دیدگاههایی نهتنها ناقض اصل «اولویت شهروندان در سیاستگذاری» است، بلکه با اصول سیاستگذاری شواهد-محور و حقوق اساسی ملت ایران در تضاد آشکار قرار دارد. در نظام دموکراتیک آینده ایران، برخورد با اینگونه چهرهها نباید بر اساس احساسات یا انتقامجویی باشد، بلکه باید در چارچوب یک عدالت اقتداری، حقوقبنیاد و منطبق با اسناد بینالمللی حقوق بشر صورت گیرد. بهعبارتی، این فرایند باید بر سه ستون استوار باشد:
1⃣مشروعیت حقوقی: بر پایه قوانین مصوب نظام آینده که با استانداردهای بینالمللی و اصول دادرسی عادلانه منطبق باشد.
2⃣شفافیت قضایی: رسیدگی در دادگاههای مستقل، علنی و بر اساس اسناد و شواهد مستند.
3⃣اقتدار اخلاقی: تفکیک کامل میان عدالت و انتقام، و حفظ شأن و کرامت انسانی حتی در برخورد با متهمان به خیانت ملی.
این عدالت اقتداری، تنها راه مشروع برای ترمیم اعتماد عمومی، بازسازی سرمایه اجتماعی، و جلوگیری از تکرار چرخه خشونت و هرجومرج و در عین حال، مجازات عادلانه مجرمان است. همچنین، برای تثبیت نظم دموکراتیک، بایستی نظام قضاییای شکل گیرد که مصون از نفوذ سیاسی، ایدئولوژیک یا جناحی باشد و تنها معیار آن، حفظ منافع ملی و اجرای بیطرفانه قانون مبتنی بر حقوق بشر باشد.
ضروری است که در همین دوران گذار، نهادهای مدنی، دانشگاهیان مستقل، رسانههای ملیگرا، و حقوقدانان آزاده، پروژه مستندسازی جرایم فکری، اقتصادی و سیاسی وابستگان جمهوری اسلامی را آغاز کنند. این مستندسازی، نه تنها ابزار قضایی آینده، بلکه سنگ بنای حافظه تاریخی ملت ایران خواهد بود.
بدون شفافسازی این فصل خونین و تاریک از تاریخ معاصر ایران، نه #آشتی_ملی ممکن خواهد بود، نه عدالت، نه بازسازی مشروعیت. زیرا همانگونه که فیلسوف آلمانی #کارل_یاسپرس در «مسئولیت جمعی» بیان میکند، بدون پذیرش مسئولیت و روشنسازی حقیقت، هیچ ملت شکستخوردهای به رستگاری نمیرسد.
در پایان، باید بر این نکته تأکید کرد که بازخواست از چهرههایی چون عباس عبدی، نه یک اولویت جناحی، بلکه ضرورتی بنیادین برای تأسیس ایران نوین است — ایرانی مبتنی بر عقلانیت حقوقی، آزادی مسئولانه، عدالت شفاف، و حاکمیت قانون. فردای ایران، تنها با این الگو است که میتواند از دل دههها ویرانی و تحریف، چون ققنوس، برخیزد.
✍️جهان_ایرانی