💢 دین یا انسانیت؟ 💢
❇️ دومین جلسه از گفتگوهای آزاد اعتقادی در کلاب هاوس به پاسخ این پرسش اختصاص یافت که آیا با رشد عقلانی بشر و پایبندی او به اصول اخلاق و انسانیت، جایی برای پیروی از ادیانی که به اسم آنها این همه جنایت میشود باقی میماند؟
🔺بیست دقیقهٔ ابتدایی این جلسه (که متأسفانه صوت آن به علت مشکلات فنی ضبط نشد) به تبیین این نکته گذشت که اگر دین را روش درست و حسابشدهٔ زندگی بدانیم و وجدان انسانی را معیار تشخیص درست و غلط قرار دهیم، دیگر جایی برای این سؤال باقی نمیماند؛ چون دینداری حقیقی مفهومی جز پایبندی به انسانیت نخواهد داشت و هر کس با هر مرام و آیینی اگر وجدان و اخلاق انسانی را مبنای زندگی خود قرار دهد پیرو دین حق و اهل نجات خواهد بود.
🔸البته پس بیان این نکته که منظور از وجدان انسانی همان چیزی است که آدمی پس از شنیدن سخنان مختلف و تلاش لازم برای کسب آگاهی آن را درست تشخیص میدهد، دو پرسش مهم مطرح شد. نخست اینکه اگر پایبندی به عقل و وجدان کافی است پس دیگر چه نیازی به وحی و پیامبران الهی خواهیم داشت و دوم اینکه اگر میان حکم عقل و آنچه از وحی دریافت میکنیم تضادی بهوجود آمد تکلیف ما چیست؟
🔹در پاسخ به پرسش اول گفته شد مأموریت و ادعای اصلی پیامبران خدا دعوت به وجدان و اخلاق انسانی بود و از آنجا که انسان از حکم وجدانش غافل و اسیر شهواتش میشود، پیامبران آمدهاند تا با یادآوری ارزشهای فطری و در اختیار گذاشتن آگاهیهایی که در دسترس انسان نیست، روش تقویت و شکوفا کردن وجدان را به او آموزش دهند و ضمانتهایی برای پایبندی به این ارزشها ایجاد کنند.
🔹اما نکتهای که در پرسش دوم مطرح شده صحیح نیست؛ زیرا عقل و وحی هر دو پیام خداست و هرگز منافاتی میان آن دو رخ نمیدهد. البته ما هم در برداشت از حکم عقل و هم در برداشت از پیام وحی ممکن است دچار خطا شویم و احساس کنیم میان آن دو تعارض وجود دارد، که در این صورت وظیفه داریم در برداشتهای خود تجدید نظر کنیم و اگر همچنان آن تعارض رفع نشد، هم عقل و هم نقل به ما میگوید چارهای نداریم جز اینکه آنچه را در وجدان انسانی مییابیم بر ظواهر متون دینی ترجیح دهیم؛ زیرا مبنای اصلی زندگی عقل ماست و وجود خدا و حقانیت پیامبران را هم با همین عقل بهدست آوردهایم و در هیچ شرایطی حق نداریم آن را نادیده بگیریم.
✅ این پاسخ و نکات دیگری که در کنار آن بیان شد، پرسشها و گفتگوهای دیگری را بهدنبال داشت که در فایل صوتی جلسه قابل پیگیری است و ان شاء الله با نقد و نظر شما در جلسات آیندهٔ این کلاب که دوشنبهها ساعت ۲۰ برگزار میشود به بحث گذاشته خواهد شد.
⭕️ @hamidhossaini
❇️ دومین جلسه از گفتگوهای آزاد اعتقادی در کلاب هاوس به پاسخ این پرسش اختصاص یافت که آیا با رشد عقلانی بشر و پایبندی او به اصول اخلاق و انسانیت، جایی برای پیروی از ادیانی که به اسم آنها این همه جنایت میشود باقی میماند؟
🔺بیست دقیقهٔ ابتدایی این جلسه (که متأسفانه صوت آن به علت مشکلات فنی ضبط نشد) به تبیین این نکته گذشت که اگر دین را روش درست و حسابشدهٔ زندگی بدانیم و وجدان انسانی را معیار تشخیص درست و غلط قرار دهیم، دیگر جایی برای این سؤال باقی نمیماند؛ چون دینداری حقیقی مفهومی جز پایبندی به انسانیت نخواهد داشت و هر کس با هر مرام و آیینی اگر وجدان و اخلاق انسانی را مبنای زندگی خود قرار دهد پیرو دین حق و اهل نجات خواهد بود.
🔸البته پس بیان این نکته که منظور از وجدان انسانی همان چیزی است که آدمی پس از شنیدن سخنان مختلف و تلاش لازم برای کسب آگاهی آن را درست تشخیص میدهد، دو پرسش مهم مطرح شد. نخست اینکه اگر پایبندی به عقل و وجدان کافی است پس دیگر چه نیازی به وحی و پیامبران الهی خواهیم داشت و دوم اینکه اگر میان حکم عقل و آنچه از وحی دریافت میکنیم تضادی بهوجود آمد تکلیف ما چیست؟
🔹در پاسخ به پرسش اول گفته شد مأموریت و ادعای اصلی پیامبران خدا دعوت به وجدان و اخلاق انسانی بود و از آنجا که انسان از حکم وجدانش غافل و اسیر شهواتش میشود، پیامبران آمدهاند تا با یادآوری ارزشهای فطری و در اختیار گذاشتن آگاهیهایی که در دسترس انسان نیست، روش تقویت و شکوفا کردن وجدان را به او آموزش دهند و ضمانتهایی برای پایبندی به این ارزشها ایجاد کنند.
🔹اما نکتهای که در پرسش دوم مطرح شده صحیح نیست؛ زیرا عقل و وحی هر دو پیام خداست و هرگز منافاتی میان آن دو رخ نمیدهد. البته ما هم در برداشت از حکم عقل و هم در برداشت از پیام وحی ممکن است دچار خطا شویم و احساس کنیم میان آن دو تعارض وجود دارد، که در این صورت وظیفه داریم در برداشتهای خود تجدید نظر کنیم و اگر همچنان آن تعارض رفع نشد، هم عقل و هم نقل به ما میگوید چارهای نداریم جز اینکه آنچه را در وجدان انسانی مییابیم بر ظواهر متون دینی ترجیح دهیم؛ زیرا مبنای اصلی زندگی عقل ماست و وجود خدا و حقانیت پیامبران را هم با همین عقل بهدست آوردهایم و در هیچ شرایطی حق نداریم آن را نادیده بگیریم.
✅ این پاسخ و نکات دیگری که در کنار آن بیان شد، پرسشها و گفتگوهای دیگری را بهدنبال داشت که در فایل صوتی جلسه قابل پیگیری است و ان شاء الله با نقد و نظر شما در جلسات آیندهٔ این کلاب که دوشنبهها ساعت ۲۰ برگزار میشود به بحث گذاشته خواهد شد.
⭕️ @hamidhossaini
Telegram
کلام | سید حمید حسینی
💢 دین یا انسانیت؟ 💢
✅ دومین جلسه «گفتگوی آزاد اعتقادی» در کلاب هاوس
🔸۱۵ شهریور ۱۴۰۰
⭕️ @hamidhossaini
📅 #سهشنبه #روز۱۶ #شهریور #سال۱۴۰۰
✅ دومین جلسه «گفتگوی آزاد اعتقادی» در کلاب هاوس
🔸۱۵ شهریور ۱۴۰۰
⭕️ @hamidhossaini
📅 #سهشنبه #روز۱۶ #شهریور #سال۱۴۰۰
💢 ترجمهٔ پیشنهادی آیات ۱۱ تا ۱۵ سورهٔ بقره 💢
✳️ وإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ (۱۱)
⬅️ و هنگامی که به آنها گفته شود در زمین فساد نکنید میگویند ما کاری جز اصلاح انجام نمیدهیم.
🔺تعبیر «کاری جز» برای نشان دادن معنای انحصاربخش «انّما» است.
🔺تغییر تعبیر «اصلاحگر» یا «مُصلح» به «انجام دادن اصلاح» بر اساس کاربرد رایجتر و گویاتر آن در فارسی است.
✳️ ألَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ (۱۲)
⬅️ آگاه باشید که قطعاً خود آنها مُفسدند ولی درک نمیکنند.
🔺تعبیر «خود آنها» برای نشان تأثیر «هُم» است.
🔺«درک کردن» تعبیر رایجی است که در فارسی بهعنوان معادل فهم و شعور بهکار میرود.
✳️ وإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَكِنْ لَا يَعْلَمُونَ (۱۳)
⬅️ و چون به آنها گفته شود همانگونه که مردم ایمان آوردند شما هم ایمان بیاورید، میگویند آیا ما هم مثل بیخردان ایمان بیاوریم؟ آگاه باشید که بیخرد خود آنهایند ولی نمیدانند.
🔺«سفیه» را میتوان با تعابیری چون «سبکمغز» یا «احمق» نیز ترجمه کرد، ولی تعبیر «بیخرد» مناسبتر است.
🔺با توجه به سیاق برای نشان دادن تأثیر «هُم» از «خود» استفاده شد.
✳️ وإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ (۱۴)
⬅️ و هر گاه با کسانی که ایمان آوردهاند روبرو شوند میگویند ایمان آوردهایم ولی وقتی با شیطانهای خود خلوت کنند میگویند ما با شماییم؛ ما فقط (مؤمنان را) مسخره میکنیم.
🔺«لقوا» را میتوان «دیدار کنند» ترجمه کرد، ولی اینجا فقط مواجه شدن مطرح است؛ لذا به «روبرو شدن» ترجمه شد.
✳️ اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ (۱۵)
⬅️ این خداست که استهزایشان میکند و مهلتشان میدهد در طغیانشان سرگشته بمانند.
🔺از تعبیر «این خداست که» برای نشان دادن ربط جمله با قبل استفاده شد.
🔺با توجه به نسبت داده شدن استهزا به خدا از همان تعبیر استفاده شد تا توضیح آن بهجای ترجمه به مباحث تفسیری موکول شود.
🔺«مدّ» همخانوادهٔ «امداد» است اما به نوع منفی آن اشاره دارد؛ لذا آن را معادل مهلت دادن دانستهاند.
🔸این ترجمه با نقد و نظر شما اصلاح و ویرایش خواهد شد.
#ترجمه_گروهی_قرآن
⭕️ @hamidhossaini
📅 #سهشنبه #روز۶ #مهر #سال۱۴۰۰
✳️ وإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ (۱۱)
⬅️ و هنگامی که به آنها گفته شود در زمین فساد نکنید میگویند ما کاری جز اصلاح انجام نمیدهیم.
🔺تعبیر «کاری جز» برای نشان دادن معنای انحصاربخش «انّما» است.
🔺تغییر تعبیر «اصلاحگر» یا «مُصلح» به «انجام دادن اصلاح» بر اساس کاربرد رایجتر و گویاتر آن در فارسی است.
✳️ ألَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ (۱۲)
⬅️ آگاه باشید که قطعاً خود آنها مُفسدند ولی درک نمیکنند.
🔺تعبیر «خود آنها» برای نشان تأثیر «هُم» است.
🔺«درک کردن» تعبیر رایجی است که در فارسی بهعنوان معادل فهم و شعور بهکار میرود.
✳️ وإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَكِنْ لَا يَعْلَمُونَ (۱۳)
⬅️ و چون به آنها گفته شود همانگونه که مردم ایمان آوردند شما هم ایمان بیاورید، میگویند آیا ما هم مثل بیخردان ایمان بیاوریم؟ آگاه باشید که بیخرد خود آنهایند ولی نمیدانند.
🔺«سفیه» را میتوان با تعابیری چون «سبکمغز» یا «احمق» نیز ترجمه کرد، ولی تعبیر «بیخرد» مناسبتر است.
🔺با توجه به سیاق برای نشان دادن تأثیر «هُم» از «خود» استفاده شد.
✳️ وإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ (۱۴)
⬅️ و هر گاه با کسانی که ایمان آوردهاند روبرو شوند میگویند ایمان آوردهایم ولی وقتی با شیطانهای خود خلوت کنند میگویند ما با شماییم؛ ما فقط (مؤمنان را) مسخره میکنیم.
🔺«لقوا» را میتوان «دیدار کنند» ترجمه کرد، ولی اینجا فقط مواجه شدن مطرح است؛ لذا به «روبرو شدن» ترجمه شد.
✳️ اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ (۱۵)
⬅️ این خداست که استهزایشان میکند و مهلتشان میدهد در طغیانشان سرگشته بمانند.
🔺از تعبیر «این خداست که» برای نشان دادن ربط جمله با قبل استفاده شد.
🔺با توجه به نسبت داده شدن استهزا به خدا از همان تعبیر استفاده شد تا توضیح آن بهجای ترجمه به مباحث تفسیری موکول شود.
🔺«مدّ» همخانوادهٔ «امداد» است اما به نوع منفی آن اشاره دارد؛ لذا آن را معادل مهلت دادن دانستهاند.
🔸این ترجمه با نقد و نظر شما اصلاح و ویرایش خواهد شد.
#ترجمه_گروهی_قرآن
⭕️ @hamidhossaini
📅 #سهشنبه #روز۶ #مهر #سال۱۴۰۰
🔹هیچوقت برای نماز جماعت دیر نمیآمد. نگرانش شدند و رفتند دنبالش. دیدند بچهای را سوار کولش کرده و برایش نقشِ شتر را بازی میکند.
گفتند: «از شما بعید است، نماز دیر شد.»
رو به بچّه کرد و گفت: «شترت را با چند گردو عوض میکنی؟» بچّه چیزی گفت.
گفت: «بروید گردو بیاورید و مرا بخرید.» کودک میخندید، پیامبر هم.
📚 آخرین آفتاب، ص ۷۳.
⭕️ @hamidhossaini
📅 #سهشنبه #روز۱۳ #مهر #سال۱۴۰۰
گفتند: «از شما بعید است، نماز دیر شد.»
رو به بچّه کرد و گفت: «شترت را با چند گردو عوض میکنی؟» بچّه چیزی گفت.
گفت: «بروید گردو بیاورید و مرا بخرید.» کودک میخندید، پیامبر هم.
📚 آخرین آفتاب، ص ۷۳.
⭕️ @hamidhossaini
📅 #سهشنبه #روز۱۳ #مهر #سال۱۴۰۰