✞☬ Hanill Rahill ☬✞
3.07K subscribers
18.7K photos
7.73K videos
728 files
1.14K links
ما فال گرفتن را بنا به گفته پیامبر(ص)به فال نیک میگیریم.

دعای ما توکل بر خداست🙏🤙

طلسم ما سر به سجده🌟

فالهای ما کاملا حسی و براساس حس ششم میباشد🌟

کانال ما در اپلیکشن بله
https://ble.ir/hanil_va_rahill ارتباط با ما
@bolorin72
Download Telegram
هر روز صبح راه خانه دورتر میشود - فردریک بکمن
قسمت اول - pics_net
📚 #کتاب_شب 🎧

کتاب: #هرروز_صبح_راه_خانه_دورتر_میشود
نویسنده: #فردریک_بکمن
قسمت: اول
راوی: ایمان سلگی و مهرناز توکلی

این رمان، داستانی است درباره‌ی خاطره‌ها و گم شدنشان. یک نامه‌ی عاشقانه و درعین‌حال خداحافظی آهسته‌ی یک پدربزرگ با نوه‌اش و یک پدر با پسرش است.
مرد کهن‌سال تلاش می‌کند تا خاطره‌هایی را که دائما به دلیل «آلزایمر» از میان انگشتان او لیز می‌خورند، حفظ کند.
هرروز صبح راه‌خانه دورتر می‌شود- فردیک بکمن
قسمت دوم - pics_net
📚 #کتاب_شب 🎧

کتاب: #هرروز_صبح_راه_خانه_دورتر_میشود
نویسنده: #فردریک_بکمن
قسمت: دوم
راوی: ایمان سلگی و مهرناز توکلی

این رمان، داستانی است درباره‌ی خاطره‌ها و گم شدنشان. یک نامه‌ی عاشقانه و درعین‌حال خداحافظی آهسته‌ی یک پدربزرگ با نوه‌اش و یک پدر با پسرش است.
مرد کهن‌سال تلاش می‌کند تا خاطره‌هایی را که دائما به دلیل «آلزایمر» از میان انگشتان او لیز می‌خورند، حفظ کند.
هرروز صبح راه خانه دورتر میشود - فردریک بکمن
قسمت سوم - pics_net
📚 #کتاب_شب 🎧

کتاب: #هرروز_صبح_راه_خانه_دورتر_میشود
نویسنده: #فردریک_بکمن
قسمت: سوم
راوی: ایمان سلگی و مهرناز توکلی

این رمان، داستانی است درباره‌ی خاطره‌ها و گم شدنشان. یک نامه‌ی عاشقانه و درعین‌حال خداحافظی آهسته‌ی یک پدربزرگ با نوه‌اش و یک پدر با پسرش است.
مرد کهن‌سال تلاش می‌کند تا خاطره‌هایی را که دائما به دلیل «آلزایمر» از میان انگشتان او لیز می‌خورند، حفظ کند.
هر روز صبح راه خانه و دورتر میشود- فردریک بکمن
قسمت چهارم(پایان) - @pics_net
📚 #کتاب_شب 🎧

کتاب: #هرروز_صبح_راه_خانه_دورتر_میشود
نویسنده: #فردریک_بکمن
قسمت: چهارم (پایان)
راوی: ایمان سلگی و مهرناز توکلی

این رمان، داستانی است درباره‌ی خاطره‌ها و گم شدنشان. یک نامه‌ی عاشقانه و درعین‌حال خداحافظی آهسته‌ی یک پدربزرگ با نوه‌اش و یک پدر با پسرش است.
مرد کهن‌سال تلاش می‌کند تا خاطره‌هایی را که دائما به دلیل «آلزایمر» از میان انگشتان او لیز می‌خورند، حفظ کند.