آدمی اگر هیچ چیز در این دنیا نداشته باشد، باز هم چیزی هست که باید بابت آن هر ثانیه شادی کرد و آن "وجود داشتن" است.
وجود داشتن برای عشق ورزیدن به تمام کسانی که ما را در زندگیشان پذیرفتهاند.
#فردریک_بکمن
@gooye_bolorin🍁
وجود داشتن برای عشق ورزیدن به تمام کسانی که ما را در زندگیشان پذیرفتهاند.
#فردریک_بکمن
@gooye_bolorin🍁
بدون عشق، موسیقی وجود ندارد
بدون موسیقی، رویایی در کار نخواهد بود
و بدون رویا، افسانه ای در کار نیست
و بدون افسانه ها، از شجاعت خبری نیست
و بدون شجاعت، هیچ کس قادر نیست بار غم را به دوش بکشد.
#فردریک_بکمن
بدون موسیقی، رویایی در کار نخواهد بود
و بدون رویا، افسانه ای در کار نیست
و بدون افسانه ها، از شجاعت خبری نیست
و بدون شجاعت، هیچ کس قادر نیست بار غم را به دوش بکشد.
#فردریک_بکمن
هر روز صبح راه خانه دورتر میشود - فردریک بکمن
قسمت اول - pics_net
📚 #کتاب_شب 🎧
کتاب: #هرروز_صبح_راه_خانه_دورتر_میشود
نویسنده: #فردریک_بکمن
قسمت: اول
راوی: ایمان سلگی و مهرناز توکلی
این رمان، داستانی است دربارهی خاطرهها و گم شدنشان. یک نامهی عاشقانه و درعینحال خداحافظی آهستهی یک پدربزرگ با نوهاش و یک پدر با پسرش است.
مرد کهنسال تلاش میکند تا خاطرههایی را که دائما به دلیل «آلزایمر» از میان انگشتان او لیز میخورند، حفظ کند.
کتاب: #هرروز_صبح_راه_خانه_دورتر_میشود
نویسنده: #فردریک_بکمن
قسمت: اول
راوی: ایمان سلگی و مهرناز توکلی
این رمان، داستانی است دربارهی خاطرهها و گم شدنشان. یک نامهی عاشقانه و درعینحال خداحافظی آهستهی یک پدربزرگ با نوهاش و یک پدر با پسرش است.
مرد کهنسال تلاش میکند تا خاطرههایی را که دائما به دلیل «آلزایمر» از میان انگشتان او لیز میخورند، حفظ کند.
هرروز صبح راهخانه دورتر میشود- فردیک بکمن
قسمت دوم - pics_net
📚 #کتاب_شب 🎧
کتاب: #هرروز_صبح_راه_خانه_دورتر_میشود
نویسنده: #فردریک_بکمن
قسمت: دوم
راوی: ایمان سلگی و مهرناز توکلی
این رمان، داستانی است دربارهی خاطرهها و گم شدنشان. یک نامهی عاشقانه و درعینحال خداحافظی آهستهی یک پدربزرگ با نوهاش و یک پدر با پسرش است.
مرد کهنسال تلاش میکند تا خاطرههایی را که دائما به دلیل «آلزایمر» از میان انگشتان او لیز میخورند، حفظ کند.
کتاب: #هرروز_صبح_راه_خانه_دورتر_میشود
نویسنده: #فردریک_بکمن
قسمت: دوم
راوی: ایمان سلگی و مهرناز توکلی
این رمان، داستانی است دربارهی خاطرهها و گم شدنشان. یک نامهی عاشقانه و درعینحال خداحافظی آهستهی یک پدربزرگ با نوهاش و یک پدر با پسرش است.
مرد کهنسال تلاش میکند تا خاطرههایی را که دائما به دلیل «آلزایمر» از میان انگشتان او لیز میخورند، حفظ کند.
هرروز صبح راه خانه دورتر میشود - فردریک بکمن
قسمت سوم - pics_net
📚 #کتاب_شب 🎧
کتاب: #هرروز_صبح_راه_خانه_دورتر_میشود
نویسنده: #فردریک_بکمن
قسمت: سوم
راوی: ایمان سلگی و مهرناز توکلی
این رمان، داستانی است دربارهی خاطرهها و گم شدنشان. یک نامهی عاشقانه و درعینحال خداحافظی آهستهی یک پدربزرگ با نوهاش و یک پدر با پسرش است.
مرد کهنسال تلاش میکند تا خاطرههایی را که دائما به دلیل «آلزایمر» از میان انگشتان او لیز میخورند، حفظ کند.
کتاب: #هرروز_صبح_راه_خانه_دورتر_میشود
نویسنده: #فردریک_بکمن
قسمت: سوم
راوی: ایمان سلگی و مهرناز توکلی
این رمان، داستانی است دربارهی خاطرهها و گم شدنشان. یک نامهی عاشقانه و درعینحال خداحافظی آهستهی یک پدربزرگ با نوهاش و یک پدر با پسرش است.
مرد کهنسال تلاش میکند تا خاطرههایی را که دائما به دلیل «آلزایمر» از میان انگشتان او لیز میخورند، حفظ کند.
هر روز صبح راه خانه و دورتر میشود- فردریک بکمن
قسمت چهارم(پایان) - @pics_net
📚 #کتاب_شب 🎧
کتاب: #هرروز_صبح_راه_خانه_دورتر_میشود
نویسنده: #فردریک_بکمن
قسمت: چهارم (پایان)
راوی: ایمان سلگی و مهرناز توکلی
این رمان، داستانی است دربارهی خاطرهها و گم شدنشان. یک نامهی عاشقانه و درعینحال خداحافظی آهستهی یک پدربزرگ با نوهاش و یک پدر با پسرش است.
مرد کهنسال تلاش میکند تا خاطرههایی را که دائما به دلیل «آلزایمر» از میان انگشتان او لیز میخورند، حفظ کند.
کتاب: #هرروز_صبح_راه_خانه_دورتر_میشود
نویسنده: #فردریک_بکمن
قسمت: چهارم (پایان)
راوی: ایمان سلگی و مهرناز توکلی
این رمان، داستانی است دربارهی خاطرهها و گم شدنشان. یک نامهی عاشقانه و درعینحال خداحافظی آهستهی یک پدربزرگ با نوهاش و یک پدر با پسرش است.
مرد کهنسال تلاش میکند تا خاطرههایی را که دائما به دلیل «آلزایمر» از میان انگشتان او لیز میخورند، حفظ کند.