Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
بخش كوتاهی از گفتگو با ناصر زرافشان در پروژه تاریخ شفاهی وکالت در ایران؛ ناگفته هایی از پرونده قتل های زنجيره ای
.
برای پیوستن به پیمان نامه همآوا به لینک زیر مراجعه و امضای خود را اضافه کنید:
http://iranhamava.org/sign-%D8%A7%D9%85%D8%B6%D8%A7/
#قتلهای_زنجیرهای #ناصر_زرافشان #وکالت #اعتصابات_سراسری #اعتراضات_سراسری #دموکراسی #همبستگی_ملی #همآوا
#Coalition_of_Committed
@iranhamava
بخش كوتاهی از گفتگو با ناصر زرافشان در پروژه تاریخ شفاهی وکالت در ایران؛ ناگفته هایی از پرونده قتل های زنجيره ای
.
برای پیوستن به پیمان نامه همآوا به لینک زیر مراجعه و امضای خود را اضافه کنید:
http://iranhamava.org/sign-%D8%A7%D9%85%D8%B6%D8%A7/
#قتلهای_زنجیرهای #ناصر_زرافشان #وکالت #اعتصابات_سراسری #اعتراضات_سراسری #دموکراسی #همبستگی_ملی #همآوا
#Coalition_of_Committed
@iranhamava
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
در این ویدیو حسین باستانی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، از نقش رهبر جمهوری اسلامی در تعیین روایت حکومت و انحراف در روند بازجویی متهمان قتلهای زنجیرهای میگوید.
.
حسین باستانی در بخشی از این برنامه میگوید: «بعد از اینکه بازجوی همسر سعید امامی، که فردی بود به نام جواد آزاده، دستگیر شد و مورد بازجویی قرار گرفت، به او گفته شد با چه بیّنهای شما این همه اعترافات مزخرف گرفتید که کلاً بی پایه و اساس است؟ جوابی که او داده بود به نظر من کلید این داستان پرونده قتلها هست که چطور منحرف شد!
.
او گفته بود که وقتی آقا گفتند شما حتم بدونید که اینها عوامل بیگانهاند، این وظیفه سازمانی شرعی و قانونی من را مشخص میکرد که اینها را آنقدر بزنم تا اعتراف کنند. من که نمیتوانستم به عنوان نیرویی فدایی نظام که سه ماه اعتراف گرفتم، بگم این نتیجه پرونده است و معلوم شده که تئوری رهبری اشتباه است، من نمیتوانستم این را بگویم و باید به آن میرسیدم. اگر راحتتر اعتراف میکردند، راحتتر اعتراف میگرفتیم اینها مقاومت کردند...».
#قتلهای_زنجیرهای #تحریف_واقعیت #دموکراسی #همبستگی_ملی #همآوا
#Coalition_of_Committed
@iranhamava
در این ویدیو حسین باستانی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، از نقش رهبر جمهوری اسلامی در تعیین روایت حکومت و انحراف در روند بازجویی متهمان قتلهای زنجیرهای میگوید.
.
حسین باستانی در بخشی از این برنامه میگوید: «بعد از اینکه بازجوی همسر سعید امامی، که فردی بود به نام جواد آزاده، دستگیر شد و مورد بازجویی قرار گرفت، به او گفته شد با چه بیّنهای شما این همه اعترافات مزخرف گرفتید که کلاً بی پایه و اساس است؟ جوابی که او داده بود به نظر من کلید این داستان پرونده قتلها هست که چطور منحرف شد!
.
او گفته بود که وقتی آقا گفتند شما حتم بدونید که اینها عوامل بیگانهاند، این وظیفه سازمانی شرعی و قانونی من را مشخص میکرد که اینها را آنقدر بزنم تا اعتراف کنند. من که نمیتوانستم به عنوان نیرویی فدایی نظام که سه ماه اعتراف گرفتم، بگم این نتیجه پرونده است و معلوم شده که تئوری رهبری اشتباه است، من نمیتوانستم این را بگویم و باید به آن میرسیدم. اگر راحتتر اعتراف میکردند، راحتتر اعتراف میگرفتیم اینها مقاومت کردند...».
#قتلهای_زنجیرهای #تحریف_واقعیت #دموکراسی #همبستگی_ملی #همآوا
#Coalition_of_Committed
@iranhamava
ارس روایت اروند را اینگونه کامل میکند: «مامان فکر کرد بابا سکته کرده. پای بابا را گرفت و به من گفت هنوز گرم است، زنگ بزنیم اورژانس بیاید. گفتم نه مامان، بابا و کارون را کشتند.»
.
ارس در گوشهوکنار خانه دنبال چاقو میگردد و یک در میان نگاهی به پدر و نگاهی به برادر، تا پلیس از راه میرسد و بیرونشان میکند برای بررسی صحنه جرم. ارس به این تکه از خاطراتش که میرسد، نمیتواند از کارون نگوید:
.
«با کارون بازی میکردیم. بچه بود دیگر. آدم دلش میخواهد ببوسدش، بغلش کند. یک جایی که میبوسیدم، سینه کارون بود. همانجا چاقو خورده بود. ۷/۷/۷۷ یک برنامه [ویژه در برنامه کودک تلویزیون] بود به اسم فف. من و کارون میخواستیم در این برنامه شرکت کنیم، ولی همان روز شد هفتم کارون.»
.
ادامه ماجرا را اروند میگوید، از وقتی که افسر آگاهی سراسیمه خود را به صحنه قتل میرسد:
«سرهنگ پوررضاقلی سر صحنه قتل نشسته بود، گریه میکرد. نصفهشب با کتوشلوار [بدون لباس فرم] آمده بود. مامان فکر کرده بود او را [بهعنوان قاتل] گرفتهاند. رفت سراغش که چرا شوهر مرا کشتی. بندهخدا در حال گریه گفته بود که من پلیس هستم، من نکشتم.»
سرهنگ پوررضاقلی چنان متأثر میشود از این قتل هولناک که کل پلیس آگاهی را برای کار روی این پرونده بسیج میکند. اما این پیگیری سه روز بیشتر دوام نمیآورد تا وقتی اصطلاح «قتل سیاسی» برای اولین بار به گوش اروند نوجوان میخورد:
.
«سرهنگ پوررضاقلی کلِ شعبههای آگاهی را گذاشته بود روی این قتل و کل پلیس آگاهی داشتند روی این قتل کار میکردند. اما از روز سوم دیدیم جواب سربالا میدهند. عمو و عمه [فرخنده حاجیزاده، نویسنده] که مقاومتر بودند، بیشتر پیگیر بودند. مامان هم هر روز آگاهی میرفت. سرهنگ پوررضاقلی به عمویم گفته بود که بعید میدانم کار دزد و اینها باشد، این قتل انگیزهای به اندازه چنار میخواهد. بازپرس ویژه قتل هم گفته بود اگر دست من بود، دور تا دور کشور را سیم خاردار میکشیدم و قاتل را ۴۸ ساعته تحویل شما میدادم، اما نیست، نمیتوانم. باز هم ما متوجه نبودیم که چی میگوید. من ۱۶ سال داشتم، سن و سالی نداشتم. عمویم گفت اینطور که اینها میگویند، به نظر میآید قتل پدرت سیاسی باشد. من گفتم یعنی چی؟ قتل سیاسی یعنی چی؟ قاتلی نیست؟ تا گذشت و قتل آقای مختاری و پوینده و جناب آقای فروهر و خانم فروهر رخ داد و یک لیستی هم از آلمان فرستادند که در آن لیست اسم بابا و کارون بود. آنجا بود که ما دیگر متوجه سیاسی بودن قتل شدیم.»
.
وزارت اطلاعات با انتشار بیانیهای مسئولیت قتل پروانه و داریوش فروهر، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده را بر عهده گرفت و ادعا کرد گروهی از کارکنان «خودسر» این وزارتخانه در قتل آنها دست داشتهاند. این وزارتخانه اما هرگز مسئولیت قتل حمید و کارون حاجیزاده را برعهده نگرفت، همچنانکه قتل دهها دگراندیش و منتقد و نویسنده و مترجم دیگر را بر عهده نگرفت که در آن دوره زمانی هریک بهگونهای مشکوک اما معنادار به قتل رسیدند.
https://www.radiofarda.com/a/30968233.html
#قتلهای_زنجیرهای #حمید_حاجیزاده #کارون_حاجیزاده #دادخواهی #دموکراسی #همبستگی #همآوا
#Coalition_of_Committed
@iranhamava
.
ارس در گوشهوکنار خانه دنبال چاقو میگردد و یک در میان نگاهی به پدر و نگاهی به برادر، تا پلیس از راه میرسد و بیرونشان میکند برای بررسی صحنه جرم. ارس به این تکه از خاطراتش که میرسد، نمیتواند از کارون نگوید:
.
«با کارون بازی میکردیم. بچه بود دیگر. آدم دلش میخواهد ببوسدش، بغلش کند. یک جایی که میبوسیدم، سینه کارون بود. همانجا چاقو خورده بود. ۷/۷/۷۷ یک برنامه [ویژه در برنامه کودک تلویزیون] بود به اسم فف. من و کارون میخواستیم در این برنامه شرکت کنیم، ولی همان روز شد هفتم کارون.»
.
ادامه ماجرا را اروند میگوید، از وقتی که افسر آگاهی سراسیمه خود را به صحنه قتل میرسد:
«سرهنگ پوررضاقلی سر صحنه قتل نشسته بود، گریه میکرد. نصفهشب با کتوشلوار [بدون لباس فرم] آمده بود. مامان فکر کرده بود او را [بهعنوان قاتل] گرفتهاند. رفت سراغش که چرا شوهر مرا کشتی. بندهخدا در حال گریه گفته بود که من پلیس هستم، من نکشتم.»
سرهنگ پوررضاقلی چنان متأثر میشود از این قتل هولناک که کل پلیس آگاهی را برای کار روی این پرونده بسیج میکند. اما این پیگیری سه روز بیشتر دوام نمیآورد تا وقتی اصطلاح «قتل سیاسی» برای اولین بار به گوش اروند نوجوان میخورد:
.
«سرهنگ پوررضاقلی کلِ شعبههای آگاهی را گذاشته بود روی این قتل و کل پلیس آگاهی داشتند روی این قتل کار میکردند. اما از روز سوم دیدیم جواب سربالا میدهند. عمو و عمه [فرخنده حاجیزاده، نویسنده] که مقاومتر بودند، بیشتر پیگیر بودند. مامان هم هر روز آگاهی میرفت. سرهنگ پوررضاقلی به عمویم گفته بود که بعید میدانم کار دزد و اینها باشد، این قتل انگیزهای به اندازه چنار میخواهد. بازپرس ویژه قتل هم گفته بود اگر دست من بود، دور تا دور کشور را سیم خاردار میکشیدم و قاتل را ۴۸ ساعته تحویل شما میدادم، اما نیست، نمیتوانم. باز هم ما متوجه نبودیم که چی میگوید. من ۱۶ سال داشتم، سن و سالی نداشتم. عمویم گفت اینطور که اینها میگویند، به نظر میآید قتل پدرت سیاسی باشد. من گفتم یعنی چی؟ قتل سیاسی یعنی چی؟ قاتلی نیست؟ تا گذشت و قتل آقای مختاری و پوینده و جناب آقای فروهر و خانم فروهر رخ داد و یک لیستی هم از آلمان فرستادند که در آن لیست اسم بابا و کارون بود. آنجا بود که ما دیگر متوجه سیاسی بودن قتل شدیم.»
.
وزارت اطلاعات با انتشار بیانیهای مسئولیت قتل پروانه و داریوش فروهر، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده را بر عهده گرفت و ادعا کرد گروهی از کارکنان «خودسر» این وزارتخانه در قتل آنها دست داشتهاند. این وزارتخانه اما هرگز مسئولیت قتل حمید و کارون حاجیزاده را برعهده نگرفت، همچنانکه قتل دهها دگراندیش و منتقد و نویسنده و مترجم دیگر را بر عهده نگرفت که در آن دوره زمانی هریک بهگونهای مشکوک اما معنادار به قتل رسیدند.
https://www.radiofarda.com/a/30968233.html
#قتلهای_زنجیرهای #حمید_حاجیزاده #کارون_حاجیزاده #دادخواهی #دموکراسی #همبستگی #همآوا
#Coalition_of_Committed
@iranhamava
رادیو فردا
قتلهای زنجیرهای وزارت اطلاعات؛ فرزندان حمید حاجیزاده سکوت ۲۲ ساله خود را شکستند
روایت پسران حمید حاجیزاده، شاعر، که ۳۱ شهریور۷۷ او و پسر ۹سالهاش را با چاقو در خانهاش در کرمان کشتند و وزارت اطلاعات آن را اشتباه ساده خواند اما مسئولیت قتلشان را برعهده نگرفت.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
جنایت علیه شهروندان ایران
.
#مریم_حسینزاده همسر #محمد_مختاری، نویسنده و قربانی قتلهای زنجیرهای، درباره آزارهای روانی بعد از قتل ۱۲ آذر ۷۷ توسط ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی نسبت به وی و فرزندش می گوید.
.
نه می توان فراموش کرد و نه می توان بخشید اما می توانیم میلیونی #همآوا شویم و با بایکوت سراسری انتخابات۱۴۰۰، به این نظام استبدادی و ضد ایرانی نه بگوییم .
می توانیم با هم برای داشتن ایرانی آزاد و دموکراتیک که همه شهروندان از حقوق برابر بهره مند باشند، هم آوا و همسو شویم.
#بایکوت_انتخابات #همبستگی_ملی
#محمد_مختاری #قتلهای_زنجیرهای #دادخواهی
@iranhamava
جنایت علیه شهروندان ایران
.
#مریم_حسینزاده همسر #محمد_مختاری، نویسنده و قربانی قتلهای زنجیرهای، درباره آزارهای روانی بعد از قتل ۱۲ آذر ۷۷ توسط ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی نسبت به وی و فرزندش می گوید.
.
نه می توان فراموش کرد و نه می توان بخشید اما می توانیم میلیونی #همآوا شویم و با بایکوت سراسری انتخابات۱۴۰۰، به این نظام استبدادی و ضد ایرانی نه بگوییم .
می توانیم با هم برای داشتن ایرانی آزاد و دموکراتیک که همه شهروندان از حقوق برابر بهره مند باشند، هم آوا و همسو شویم.
#بایکوت_انتخابات #همبستگی_ملی
#محمد_مختاری #قتلهای_زنجیرهای #دادخواهی
@iranhamava
Hamava همآوا
ارس روایت اروند را اینگونه کامل میکند: «مامان فکر کرد بابا سکته کرده. پای بابا را گرفت و به من گفت هنوز گرم است، زنگ بزنیم اورژانس بیاید. گفتم نه مامان، بابا و کارون را کشتند.» . ارس در گوشهوکنار خانه دنبال چاقو میگردد و یک در میان نگاهی به پدر و نگاهی…
جنازه را بردند و ما هم برای بازجویی رفتیم پاسگاه. از من پرسیدند با چه کسی رفتوآمد داشتید و با کسی اختلاف داشت؟ گفتم ما با هیچکس اختلافی نداشتیم هیچ زمانی. حاجیزاده اینقدر خوب و مهربان بود که نمیتوانی فکر کنی با کسی اختلاف داشته باشد. از آنجا رفتیم خانه برادر حمید و بعد، از آگاهی مرا خواستند. آقای پوررضا قلی از من بازجویی کرد، نحوه زندگی ما را پرسید و ازدواج، و من همه را توضیح دادم.
.
روز سوم تشییعجنازه کردیم و بافت دفن کردیم و برگشتیم همینطور پیگیر قتل بودیم. من خودم دادگاه نظامی تهران رفتم. نامه نوشتم، به نهاد ریاست جمهوری، نهاد رهبری، استانداری کرمان، امامجمعه کرمان؛ به هر جایی که میدانستم کاری میتوانند انجام دهند. هیچکس هم نه نمیگفت و همه میگفتند ما خودمان پیگیر قتل هستیم. آقای شاهرودی هم در سفری به کرمان آمد. نامه نوشتم و جواب داده بود که پیگیر هستیم.
.
برای من سختترین روزهای زندگیام است. تا ابد از یادم نمیرود. یک ثانیه آن صحنه، آن قتل، آن جنازه از جلوی چشم من نمیرفت. حتی وقتی آشپزی میکنم، جارو میکنم یا هر کاری که میکنم. مگر میشود من آن صحنه را فراموش کنم؟ خودم هم شرایط روحی بدی دارم، داشتم. چهار سال اول از همه آدمها میترسیدم. مادرم میآمد دخترش را ببیند، یک دلجویی از ما بکند، میگفتم نه، توی خانه ما نیا. تو چرا مرا به دنیا آوردی؟ تو چرا مرا به دنیا آوردی تا من کارون را به دنیا بیاورم؟
.
خودم را مجرم حساب میکردم که چرا من کارون را به دنیا آوردم! چی از دنیا دیده بود که اینجوری از دنیا برود؟ یا مثلاً هرکسی، خواهری، مادری، میآمد میترسیدم. میگفتم همه انسانها میتوانند قاتل باشند. همه دستها میتوانند آدم بکشند. به مادر بیچارهام میگفتم اگر قرار بود بکشی، به کارون چاقو میزدی؟ چی داشت بگوید؟ هیچ چیزی نمیگفت. ساکت بود. گریه میکرد. خودم بدتر.
.
جنازه شوهر و بچهات را که کاردخورده ببینی، دو بچه افسرده را که بابایی بودند بدون پدر بزرگ کنی، شایعات مردم را هم داشته باشی، ظلمهای دیگر هم بارت باشد؛ این سخت بود. برای من خیلی سخت بود. اگر ماندم و هستم، به خاطر اروند و ارس بود. یعنی فقط به خاطر شادی روح حمید که مطمئن باشد من بچههایش را تنها نگذاشتم و در حد توانم برایشان کوتاهی نکردم؛ تنها.
.
من نه از طرف مادری و فامیلهای خودم و نه از طرف فامیلهای حاجیزاده در این ۲۲ سال به اندازه سر سوزنی نه توقعی داشتم و نه کمکی گرفتم. به این دلیل که گفتم اروند و ارس فردا بزرگ میشوند و نکند خدانکرده چه آن فامیل و چه این فامیل بگویند شما پدرت به رحمت خدا رفت و شما با نان و کمک و حمایت ما بزرگ شدید. نگذاشتم. از هیچکس کمکی نگرفتم. خودم بهتنهایی، به هر شکلی، با سرافرازی بچههام را بزرگ کردم.»
https://www.radiofarda.com/a/Iran-political-chain-murders-hamid-hajizadeh-wife-speaking/30992124.html
#قتلهای_زنجیرهای #حمید_حاجیزاده #کارون_حاجیزاده #دادخواهی #دموکراسی #همبستگی #همآوا
#Coalition_of_Committed
@iranhamava
.
روز سوم تشییعجنازه کردیم و بافت دفن کردیم و برگشتیم همینطور پیگیر قتل بودیم. من خودم دادگاه نظامی تهران رفتم. نامه نوشتم، به نهاد ریاست جمهوری، نهاد رهبری، استانداری کرمان، امامجمعه کرمان؛ به هر جایی که میدانستم کاری میتوانند انجام دهند. هیچکس هم نه نمیگفت و همه میگفتند ما خودمان پیگیر قتل هستیم. آقای شاهرودی هم در سفری به کرمان آمد. نامه نوشتم و جواب داده بود که پیگیر هستیم.
.
برای من سختترین روزهای زندگیام است. تا ابد از یادم نمیرود. یک ثانیه آن صحنه، آن قتل، آن جنازه از جلوی چشم من نمیرفت. حتی وقتی آشپزی میکنم، جارو میکنم یا هر کاری که میکنم. مگر میشود من آن صحنه را فراموش کنم؟ خودم هم شرایط روحی بدی دارم، داشتم. چهار سال اول از همه آدمها میترسیدم. مادرم میآمد دخترش را ببیند، یک دلجویی از ما بکند، میگفتم نه، توی خانه ما نیا. تو چرا مرا به دنیا آوردی؟ تو چرا مرا به دنیا آوردی تا من کارون را به دنیا بیاورم؟
.
خودم را مجرم حساب میکردم که چرا من کارون را به دنیا آوردم! چی از دنیا دیده بود که اینجوری از دنیا برود؟ یا مثلاً هرکسی، خواهری، مادری، میآمد میترسیدم. میگفتم همه انسانها میتوانند قاتل باشند. همه دستها میتوانند آدم بکشند. به مادر بیچارهام میگفتم اگر قرار بود بکشی، به کارون چاقو میزدی؟ چی داشت بگوید؟ هیچ چیزی نمیگفت. ساکت بود. گریه میکرد. خودم بدتر.
.
جنازه شوهر و بچهات را که کاردخورده ببینی، دو بچه افسرده را که بابایی بودند بدون پدر بزرگ کنی، شایعات مردم را هم داشته باشی، ظلمهای دیگر هم بارت باشد؛ این سخت بود. برای من خیلی سخت بود. اگر ماندم و هستم، به خاطر اروند و ارس بود. یعنی فقط به خاطر شادی روح حمید که مطمئن باشد من بچههایش را تنها نگذاشتم و در حد توانم برایشان کوتاهی نکردم؛ تنها.
.
من نه از طرف مادری و فامیلهای خودم و نه از طرف فامیلهای حاجیزاده در این ۲۲ سال به اندازه سر سوزنی نه توقعی داشتم و نه کمکی گرفتم. به این دلیل که گفتم اروند و ارس فردا بزرگ میشوند و نکند خدانکرده چه آن فامیل و چه این فامیل بگویند شما پدرت به رحمت خدا رفت و شما با نان و کمک و حمایت ما بزرگ شدید. نگذاشتم. از هیچکس کمکی نگرفتم. خودم بهتنهایی، به هر شکلی، با سرافرازی بچههام را بزرگ کردم.»
https://www.radiofarda.com/a/Iran-political-chain-murders-hamid-hajizadeh-wife-speaking/30992124.html
#قتلهای_زنجیرهای #حمید_حاجیزاده #کارون_حاجیزاده #دادخواهی #دموکراسی #همبستگی #همآوا
#Coalition_of_Committed
@iranhamava
رادیو فردا
روایت همسر حاجیزاده از قتلی که ۲۳ سال پیش در سهمتری او رخ داد
روحانگیز سلطانینژاد، همسر حمید حاجیزاده و مادر کارون ۹ساله، با شکستن سکوت ۲۲سالهاش دربارهٔ قتل آنان، سال گذشته از جزئیاتی گفت که شاید خواندن آن در حد تحمل هر خوانندهای نباشد.
.
بیست و چهارم دیماه مصادفاست با بیستوچهارمین سالروز کشتهشدن احمد تفضلی؛ ایرانشناس، زبانشناس و استاد برجسته زبانهای باستانی، او را جنایکاران قتلهای زنجیرهای در دهه ۷۰ خورشیدی کشتند.
.
سالها پس از قتل احمد تفضلی، احسان یارشاطر، دوست و همکار او، در مصاحبهای مطرح کرد که: " احمد تفضلی به دلیل همکاری با بنیاد ایرانیکا، به دستور مسئولان جمهوری اسلامی ترور شد."
.
قتلهای زنجیرهای به مجموعه کشتارهایی گفته میشود که مسئولان جمهوری اسلامی در دهه ۷۰ خورشیدی مرتکب شدند.
.
در آن سالها عدهای سعی کردند طراحی و عاملیت این جنایتها را به سعید امامی و تیمی "خودسر" در وزارت اطلاعات محدود کنند، اما سالها بعد، مصطفی پورمحمدی(وزیر پیشین دادگستری و معاون و جانشین وزیر اطلاعات) در مصاحبهای بیان کرد: "عاملان این قتلها در چارچوب وزارت اطلاعات فعالیت میکرده و "هیچ خودسر" نبودهاند، در سیستم اتفاق افتاد، جایی نبود که پنج نفر خودسرانه آمده باشند دست به این کار زده باشند."
.
او همچنین برخلاف روایت رسمی جمهوری اسلامی که سعید امامی و دیگر عوامل قتلهای زنجیرهای را "آلت دست بیگانگان" عنوان میکند، گفته است که: "سعید امامی نه مدیر پروژه و نه مقام تصمیمگیری یا طراحی و اجرا، بلکه تنها مشاور وزیر بوده است."
.
پورمحمدی میافزاید: "مدیران اصلی این تصمیم گرایش چپ داشتند؛ یعنی نسبت به آقای خاتمی که رئیسجمهور شده بود، نظر مثبت داشتند و طرفدار آقای خاتمی بودند، تحلیلشان این بود که ضدانقلاب دارد به اصلاحطلبها میچسبد و ما ناچاریم دوباره حوادث سال ۶۰ و جنگهای خیابانی را تکرار و اصلاحطلبان را از ورطه خطرناکی که در آن خواهند افتاد، نجات دهیم."
.
((امروز کاملا مشخص شده است که این قتلهای سیاسی با فتوای برخی روحانیان بلندپایه(آیتالله خوشوقت، مصباح، خزعلی، جنتی، محسنی اژهای و...) و توسط تیم وزارت اطلاعات دوران وزارت علی فلاحیان (وزیر اطلاعات دولت هاشمی رفسنجانی) و قربانعلی دری نجفآبادی (وزیر اطلاعات دولت محمد خاتمی) انجام گرفته است.))
.
همآوا با هم دادخواهیم این بیداد را و قتلهای زنجیرهای را نه فراموش می کنیم و نه می بخشیم.
https://ibb.co/CtqJgvM
#همبستگی_ملی #دادخواهی #احمد_تفضلی #قتلهای_زنجیرهای
Iranhamava.org
@iranhamava
بیست و چهارم دیماه مصادفاست با بیستوچهارمین سالروز کشتهشدن احمد تفضلی؛ ایرانشناس، زبانشناس و استاد برجسته زبانهای باستانی، او را جنایکاران قتلهای زنجیرهای در دهه ۷۰ خورشیدی کشتند.
.
سالها پس از قتل احمد تفضلی، احسان یارشاطر، دوست و همکار او، در مصاحبهای مطرح کرد که: " احمد تفضلی به دلیل همکاری با بنیاد ایرانیکا، به دستور مسئولان جمهوری اسلامی ترور شد."
.
قتلهای زنجیرهای به مجموعه کشتارهایی گفته میشود که مسئولان جمهوری اسلامی در دهه ۷۰ خورشیدی مرتکب شدند.
.
در آن سالها عدهای سعی کردند طراحی و عاملیت این جنایتها را به سعید امامی و تیمی "خودسر" در وزارت اطلاعات محدود کنند، اما سالها بعد، مصطفی پورمحمدی(وزیر پیشین دادگستری و معاون و جانشین وزیر اطلاعات) در مصاحبهای بیان کرد: "عاملان این قتلها در چارچوب وزارت اطلاعات فعالیت میکرده و "هیچ خودسر" نبودهاند، در سیستم اتفاق افتاد، جایی نبود که پنج نفر خودسرانه آمده باشند دست به این کار زده باشند."
.
او همچنین برخلاف روایت رسمی جمهوری اسلامی که سعید امامی و دیگر عوامل قتلهای زنجیرهای را "آلت دست بیگانگان" عنوان میکند، گفته است که: "سعید امامی نه مدیر پروژه و نه مقام تصمیمگیری یا طراحی و اجرا، بلکه تنها مشاور وزیر بوده است."
.
پورمحمدی میافزاید: "مدیران اصلی این تصمیم گرایش چپ داشتند؛ یعنی نسبت به آقای خاتمی که رئیسجمهور شده بود، نظر مثبت داشتند و طرفدار آقای خاتمی بودند، تحلیلشان این بود که ضدانقلاب دارد به اصلاحطلبها میچسبد و ما ناچاریم دوباره حوادث سال ۶۰ و جنگهای خیابانی را تکرار و اصلاحطلبان را از ورطه خطرناکی که در آن خواهند افتاد، نجات دهیم."
.
((امروز کاملا مشخص شده است که این قتلهای سیاسی با فتوای برخی روحانیان بلندپایه(آیتالله خوشوقت، مصباح، خزعلی، جنتی، محسنی اژهای و...) و توسط تیم وزارت اطلاعات دوران وزارت علی فلاحیان (وزیر اطلاعات دولت هاشمی رفسنجانی) و قربانعلی دری نجفآبادی (وزیر اطلاعات دولت محمد خاتمی) انجام گرفته است.))
.
همآوا با هم دادخواهیم این بیداد را و قتلهای زنجیرهای را نه فراموش می کنیم و نه می بخشیم.
https://ibb.co/CtqJgvM
#همبستگی_ملی #دادخواهی #احمد_تفضلی #قتلهای_زنجیرهای
Iranhamava.org
@iranhamava
ImgBB
Dm0-Q1y0-Vs-AUqs-Oh hosted at ImgBB
Image Dm0-Q1y0-Vs-AUqs-Oh hosted in ImgBB
📷 با روشنفکرنماها کاری نداریم، دشمنی نکنند
کاری از مانا نیستانی
#کاریکاتور #مانا_نیستانی #قتلهای_زنجیرهای #علی_خامنهای
@Iranhamava
کاری از مانا نیستانی
#کاریکاتور #مانا_نیستانی #قتلهای_زنجیرهای #علی_خامنهای
@Iranhamava
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
در قتلهای زنجیرهای دهه ۷۰، شصت و شش نفر کشته شدند نه چهارنفر! و قتلها خودسرانه هم نبودند
#ناصر_زرافشان، وکیل خانوادههای مقتولان #قتلهای_زنجیرهای دهه ۱۳۷۰:
کسانیکه در قتلهای زنجیرهای کشته شدند و من برای اثبات آن اسناد و مدرک کافی داشتم، حدود ۶۶ نفر بودند، اما گفتند فقط شش نفر و از همان هم چهار نفر را مطرح کردند.
متهمان قتلهای زنجیرهای در دادگاه رسما میگفتند ربودن و حذف این مقتولان، در شرح وظیفه کاری آنها بوده و قتلها برنامهریزی داشت و خودسرانه نبود.
#همآوا شویم تا از حاکمیت جنایتکار علیه ایرانیان گذر کنیم و با گسترش #گفتمان_ملی به حاکمیت ملی و حاکمیت #قانون دست یابیم.
———————
#همبستگیملی
#CoalitionofCommitted
@IranHamAva
در قتلهای زنجیرهای دهه ۷۰، شصت و شش نفر کشته شدند نه چهارنفر! و قتلها خودسرانه هم نبودند
#ناصر_زرافشان، وکیل خانوادههای مقتولان #قتلهای_زنجیرهای دهه ۱۳۷۰:
کسانیکه در قتلهای زنجیرهای کشته شدند و من برای اثبات آن اسناد و مدرک کافی داشتم، حدود ۶۶ نفر بودند، اما گفتند فقط شش نفر و از همان هم چهار نفر را مطرح کردند.
متهمان قتلهای زنجیرهای در دادگاه رسما میگفتند ربودن و حذف این مقتولان، در شرح وظیفه کاری آنها بوده و قتلها برنامهریزی داشت و خودسرانه نبود.
#همآوا شویم تا از حاکمیت جنایتکار علیه ایرانیان گذر کنیم و با گسترش #گفتمان_ملی به حاکمیت ملی و حاکمیت #قانون دست یابیم.
———————
#همبستگیملی
#CoalitionofCommitted
@IranHamAva
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
#فریدون_فرخزاد (متولد ۱۵ مهر ۱۳۱۵ ) شاعر، ترانهسرا، خواننده، آهنگساز، بازیگر، تهیهکننده، کارگردان و مجری تلویزیون و رادیو، و کنشگر سیاسی و نیز مخالف حکومت جمهوری اسلامی بود که در جریان #قتلهای_زنجیرهای ایران، در شهر بُنِ آلمان ترور شد.
وی بر خلاف بسیاری از ایرانیان در خاج از کشور، سکوت نکرد و مخالفت علنی خود را نسبت به جمهوری اسلامی و به ویژه شخص خمینی، نشان میداد.
جمهوری اسلامی به عنوان دشمنِ آزادی بیان (و همانند امروز)، انتقادات او را تاب نیاورد.
سرانجام فریدون فرخزاد در مردادماه سال ۱۳۷۱ در آپارتمانش در شهر بن آلمان توسط مأموران جمهوری اسلامی، با چاقوی آشپزخانه و به طرز بسیار وحشیانهای به #قتل رسید.
شیوه قتل (و هم چنین زمان آن)، همانند برخی کشتارهای معروف به #قتلهای_زنجیرهای بود که از سوی سازمان اطلاعات جمهوری اسلامی اجرا (میان سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۷) گردید.
بنابر نظر پزشکی قانونی و نتایج کالبدشکافی زمان قتل بین ۹ تا ۱۵ مرداد ۱۳۷۱بوده است. و در برخی خبرگذاریهای شخصی و رسمی، ۱۶ مرداد را سالروز قتل او در نظر گرفتهاند.
#همآوا
@IranHamAva
#فریدون_فرخزاد (متولد ۱۵ مهر ۱۳۱۵ ) شاعر، ترانهسرا، خواننده، آهنگساز، بازیگر، تهیهکننده، کارگردان و مجری تلویزیون و رادیو، و کنشگر سیاسی و نیز مخالف حکومت جمهوری اسلامی بود که در جریان #قتلهای_زنجیرهای ایران، در شهر بُنِ آلمان ترور شد.
وی بر خلاف بسیاری از ایرانیان در خاج از کشور، سکوت نکرد و مخالفت علنی خود را نسبت به جمهوری اسلامی و به ویژه شخص خمینی، نشان میداد.
جمهوری اسلامی به عنوان دشمنِ آزادی بیان (و همانند امروز)، انتقادات او را تاب نیاورد.
سرانجام فریدون فرخزاد در مردادماه سال ۱۳۷۱ در آپارتمانش در شهر بن آلمان توسط مأموران جمهوری اسلامی، با چاقوی آشپزخانه و به طرز بسیار وحشیانهای به #قتل رسید.
شیوه قتل (و هم چنین زمان آن)، همانند برخی کشتارهای معروف به #قتلهای_زنجیرهای بود که از سوی سازمان اطلاعات جمهوری اسلامی اجرا (میان سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۷) گردید.
بنابر نظر پزشکی قانونی و نتایج کالبدشکافی زمان قتل بین ۹ تا ۱۵ مرداد ۱۳۷۱بوده است. و در برخی خبرگذاریهای شخصی و رسمی، ۱۶ مرداد را سالروز قتل او در نظر گرفتهاند.
#همآوا
@IranHamAva