ایران بریفینگ
6.16K subscribers
17.6K photos
25.7K videos
31.4K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
#تصویرروز / مصادره هتل گاردن هتل تهران (انقلاب فعلی) توسط محسن رفیقدوست به نام بنیاد مستضعفان.
دلیل مصادره هتل ارتباط با اسرائیل و‌ یهودی بودن مالک آن اعلام شده بود ، اگر چه بعدها مشخص شد تماما شایعه و اتهام بوده اما هتل هیچگاه به صاحبش بازگردانده نشد.
این هتل اخیرا توسط یکی از نزدیکان #محسن_رفیقدوست و سعید محمد از بنیاد مستضعفان خریده شده است.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#خبرفوری/ روزنامه کلارین آرژانتین در شماره امروز خود گزارش داد دادستان پرونده بمب‌گذاری مرکز همیاری یهودیان در سال ۱۹۹۴ (بمب‌گذاری آمیا)، خواستار صدور حکم بازداشت برای علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، شده است.
در سه دهه گذشته، ایران کسانی را که در این پرونده در آرژانتین محکوم شده‌اند تحویل نداده و حکم بازداشت آنان که از سوی اینترپل صادر شده، به جایی نرسیده است.

‌اکبر هاشمی رفسنجانی (رییس‌جمهوری وقت)، علی‌اکبر ولایتی (وزیر امور خارجه وقت)، علی فلاحیان (وزیر اطلاعات وقت)، محسن رضایی (فرمانده وقت کل سپاه پاسداران)، احمدرضا اصغری (دبیر سوم پیشین سفارت جمهوری اسلامی در آرژانتین)، احمد وحیدی (فرمانده وقت نیروی قدس سپاه)، محسن ربانی (رایزن فرهنگی پیشین جمهوری اسلامی در آرژانتین) و عماد مغنیه (رییس وقت ستاد عملیات ویژه حزب‌الله لبنان) از متهمان این پرونده هستند که از میان آنان هاشمی درگذشته و مغنیه کشته شده است، اکنون این دادستان درصدد صدور حکم بازداشت و درخواست پیگرد بین المللی از سوی دادگاه لاهه و‌ اینترپل برای علی خامنه‌ای است.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
صدام خیلی خیلی زود فهمید که جنگ با آمریکا بسیار متفاوت است!
خیلی زود، در همان دقایق اول آغاز جنگ، دو دقیقهٔ آغاز جنگ اینگونه بود!
جنگی که تنها ۲۱ روزطول کشید و‌ با همان اولین بمب‌ها در بغداد صدام فهمید نه ارتش نه گارد ریاست جمهوری و نه حتی شبه نظامیان عشیره‌اش تکریت توان و‌ رغبت مقاومت ندارند، جنگ #فتح_بغداد اگر چه ۲۱ روز طول کشید اما صدام از همان روز دوم ناپدید شد.
آغاز عملیات فتح بغداد: ۲۸ اسفنــــد ۱۳۸۱
پایان، و سقـــوط بغداد: ۲۰ فروردین۱۳۸۲

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شغل عباس عراقچی پیش از آنکه به وزارت امور خارجه منتقل شود چه بوده است؟
غلامرضا مکعیان مشهور به رضا ملک، معاون تحقیق و بررسی #وزارت_اطلاعات در دوران ری شهری و علی فلاحیان بود که در پی #قتلهای_زنجیره‌ای، اقدام به افشای برخی مستندات نمود که در آن زمان به جزوه ۸۸ صفحه ای مشهور شد
در پی آن افشاگری وی در  اواخر سال ۱۳۷۸ به اتهام افشای اطلاعات محرمانه،اهانت به رهبر و نشر اکاذیب دستگیر و پی در پی برای او احکام دیگری صادر شد تا اینکه عاقبت در سال ۱۳۹۴ از زندان موقتا آزاد شد، ملک پس از آزادی نیز افشاگری‌های خود را ادامه داد تا در اردیبهشت ۱۳۹۶ مجددا بازداشت و از آن زمان تا ۱۳۹۹ نیز در زندان اوین به سر برده
#رضا_ملک در این گفتگو به موضوع پرستوهای امنیتی پرداخته و اعلام می‌کند همسرش نیز یکی از قدیمی ترین پرستوهای وزارت اطلاعات بوده که #عباس_عراقچی وزیر خارجه فعلی و مقام امنیتی سابق او را برای ازدواج به او معرفی می‌کند و روح الله خمینی نیز خطبه عقدشان را می‌خواند اما او  کمی بعد پی می‌برد همسرش در وزارت اطلاعات شغلش چیست !
ملک می‌گوید: در بازجویی برای شکستن من، مقابل چشمانم دست‌ در سینه او می‌کردند و او به من نگاه می‌کرد و می‌خندید!
#پرستوهای_وزارت_اطلاعات #عباس_عراقچی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
پنج عضو مجلس نمایندگان آمریکا با تدوین طرحی قانونی، خواستار مقابله با سیاست گروگان‌گیری جمهوری اسلامی و بازداشت غیرقانونی شهروندان آمریکایی در ایران شدند.
مایکل بومگارتنر​، جرد موسکوویتز، کلودیا تنی​، مارک آمودی و ماریا الویرا سالازار​ این طرح قانونی را که «قانون منع پرداخت به گروگان‌گیران» نام دارد، به کمیته روابط خارجی و کمیته قضایی مجلس نمایندگان ایالات متحده ارائه کردند.

این طرح از دولت آمریکا می‌خواهد «با اتخاذ اقدامات مضاعف و اعمال مجازات‌های شدید، دولت ایران، دیگر حکومت‌های متخاصم و گروه‌های غیردولتی را از گروگان‌گیری یا بازداشت غیرقانونی شهروندان آمریکایی باز دارد».

در این طرح آمده است: «جمهوری اسلامی ایران سابقه‌ای طولانی در گروگان‌گیری و بازداشت ناعادلانه شهروندان ایالات متحده دارد؛ از جمله بازداشت غیرقانونی ۵۲ دیپلمات آمریکایی در فاصله سال‌های ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۱.»
پنج عضو مجلس نمایندگان ایالات متحده در ادامه طرح پیشنهادی خود، به سرنوشت رابرت لوینسون، شهروند آمریکایی، اشاره کردند و یادآور شدند او طولانی‌ترین دوران گروگان‌گیری را در تاریخ این کشور تجربه کرد.

لوینسون مامور اداره مبارزه با مواد مخدر در اف‌بی‌آی بود که ۱۸ اسفند ۱۳۸۵ پس از پرواز از دبی به کیش، در این جزیره ناپدید شد.

پیش از این در سال ۲۰۲۰، قانونی به یاد این شهروند آمریکایی به تصویب رسید که به قانون «بازیابی گروگان‌ها و پاسخ‌گویی در قبال گروگان‌گیری رابرت لوینسون» شهرت یافت.

این قانون به دولت ایالات متحده اجازه می‌دهد اشخاص خارجی را که در گروگان‌گیری یا بازداشت غیرقانونی و ناعادلانه شهروندان آمریکایی در خارج از کشور نقش داشته یا در آن هم‌دست بوده‌اند، مشمول تحریم قرار دهد.

اکنون پنج عضو مجلس نمایندگان آمریکا با ارائه طرحی جدید قصد دارند تدابیر ویژه‌ای را بر قانون رابرت لوینسون بیفزایند و دولت ایالات متحده را موظف به پاسخ‌گویی در این زمینه کنند.
طرح جدید همچنین رییس‌جمهوری آمریکا را ملزم می‌کند حداکثر ظرف ۱۸۰ روز پس از تصویب و سپس به‌صورت سالانه به‌مدت ۶ سال، تمامی موارد گروگان‌گیری و بازداشت ناعادلانه یا غیرقانونی شهروندان آمریکایی در ایران یا به دستور حکومت ایران طی ۱۰ سال گذشته را مورد بررسی قرار دهد.

فعالان حقوق بشر بازداشت شهروندان کشورهای غربی از سوی جمهوری اسلامی را «گروگان‌گیری حکومتی» می‌دانند و می‌گویند تهران از این حربه برای تحت فشار گذاشتن غرب و گرفتن امتیاز از آن استفاده می‌کند.
#گروگانهای_آمریکایی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ مطلع شده است؛ ماموران سپاه روز سوم بهمن ۱۴۰۳ به منزل لیلا مقدسی، مدرس زبان فرانسه، و همسرش رضا غلامحسینی، زندانی سیاسی پیشین، یورش بردند.
ماموران پس از تفتیش خانه، آنان را بازداشت و در شعبه ۱۰ بازپرسی دادسرای بندرعباس به «تبلیغ علیه نظام» و «اهانت به رهبری» متهم کردند.

از مصادیق اتهامی و پر‌ونده‌سازی علیه آنان اطلاعی در دست نیست.
#اخبار_زندانیان_سیاسی_عقیدتی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تته پته کردن عراقچی در پاسخ به خبرنگار!
طرفا...ما... مذاکره.. تقی... اطلاعی که ما داریم از طرف آمریکا آقای ویت کاف تشریف (اینجا میفهمه که خوب نیست بگه تشریف میارن) ...میان!

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
روز چهارشنبه ۲۰ فروردین‌ماه ۱۴۰۴، « عیسی لجه‌ای» پدر «#خدانور_لجه‌_ای» از شهیدان هشت مهر ۱۴۰۱، #جمعه_خونین_زاهدان توسط نیروهای نظامی، در پی ایست قلبی در خانه خود در منطقه بلوچ‌آباد شهرستان ایرانشهر جان خود را از دست داد.
خدانور لجه‌ای یکی از نمادهای مظلومیت مردم سیستان و بلوچستان در جمعه خونین زاهدان که تصویر او با دستان بسته به تیر چراغ برق در بازداشتگاه، و ویدئوی ‌های رقص او در حافظه جمعی مردم ایران و فعالان حقوق بشر ماندگار شد.

پدر این شهید در سال‌های قبل از کشته شدن فرزندش در ایرانشهر جدا از همسر و فرزندانش زندگی می‌کرد و روز گذشته بر اثر ایست قلبی جان خود را از دست داد.
#دادخواهان

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
به آتش کشیدن پرچم آمریکا در فاصله ۲ روز مانده تا آغاز مذاکرات توسط نیروهای #آتش_به_اختيار ، این نیروها در تدارک یک‌ تجمع پس از نماز جمعه تهران (فردا) هستند.
هواداران جمهوری اسلامی اگرچه برای فرار از استیصال این مذاکرات را به دولت پزشکیان نسبت می‌دهند اما خود می‌دانند که #مذاکرات_ایران_آمریکا فقط با موافقت و‌ اجازه رهبر جمهوری اسلامی امکان پذیر است.
آنها هنوز نسبت به انتقاد و عبور از خامنه‌ای مردد هستند.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#امروز_در_تاریخ / علی صیاد شیرازی دانشجو و‌ افسر میانی ارتش شاهنشاهی ایران قبل از انقلاب و سرلشکر نیروی زمینی ارتش و سومین فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران از ۶ مهر ۱۳۶۰ تا ۱۲ مرداد ۱۳۶۵ بود.
وی پیش از آغاز جنگ در چند درگیری با مخالفان انقلاب قرار گرفت ،رئیس جمهور وقت #ابوالحسن_بنی_صدر مخالف وی بود و با آغاز #جنگ_ایران_عراق از سوی بنی صدر توبیخ و خلع درجه شد، با برکناری بنی صدر او نیز مشهور شد و پله‌های موفقیت را در جمهوری اسلامی در پیش گرفت اگرچه در چندین مقطع حساس مقابل محسن رضایی نیز قرار گرفت .
او فرمانده آخرین عملیات جنگ ایران و عراق (عملیات مرصاد) در تجاوز مجاهدین خلق به ایران پس از پذیرش #قطعنامه۵۹۸ (عملیات فروغ جاویدان) بود.
وی پس از استعفا از فرماندهی نیروی زمینی ارتش، عضو شورای عالی دفاع ملی( #شورای عالی_امنیت_ملی فعلی) شد و در مهر ۱۳۶۸، بنابه درخواست رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، و با موافقت خامنه‌ای به سمت معاونت بازرسی ستاد کل نیروهای مسلح و در شهریور ۱۳۷۲ به سمت جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شد.
او پنج روز قبل از مرگ در ۱۶ فروردین ۱۳۷۸ توسط خامنه‌ای به درجه سرلشکری ارتقاء پیدا کرد و‌مدال نصر یک عالیترین مدال نظامی ایران به وی داده شد و در ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ در تهران و مقابلِ درِ منزلش ترور شد.
ایران بریفینگ مجموعه یادداشتهای درباره دروغهای مقام‌های امنیتی جمهوری اسلامی و مشکوک‌بودن مرگ وی امروز به این مناسبت منتشر خواهد کرد.
#مرگهای_مشکوک_نظامیان

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
پیش‌گفتار / علی صیاد شیرازی که بود؟
علی صیاد شیرازی در ۲۳ خرداد ۱۳۲۳ در روستایی از توابع مشهد زاده شد.
پدرش، که از درجه داران ژاندارمری شاهنشاهی بود به ارتش منتقل شد و همین امر باعث شد او نیز مانند دیگر خانواده‌های نظامیان، از شهری به شهری مهاجرت کند شهرهای مشهد، گرگان، شاهرود، آمل، گنبد و سرانجام گرگان محلّ پرورش وی شدند.
صیاد شیرازی، در سال ۱۳۴۰ برای ادامه تحصیل به تهران آمد و سال ۱۳۴۲ موفق به اخذ دیپلم گردید و سال ۱۳۴۳ در کنکور دانشکده افسری شرکت کرد و پذیرفته شد و سرانجام در مهرماه ۱۳۴۶ با درجه ستوان دومی در رسته توپخانه دانش‌آموخته شد و وارد ارتش گردید.
او به لشکر تبریز و سپس لشکر زرهی کرمانشاه منتقل شد.
او در سال ۱۳۵۰ برای گذراندن دوره آموزش زبان انگلیسی جهت اعزام به دوره فرماندهی توپخانه در آمریکابه تهران منتقل شد و در سال ۱۳۵۲ برای تکمیل تخصص‌های توپخانه از طرف ارتش به آمریکا اعزام شد تا دوره هواسنجی بالستیک را بگذراند. او این دوره آموزشی را در شهر فورت سیل در ایالت اوکلاهما، با موفقیت طی کرد و پس از گذراندن دوره، با تخصصی جدید به ایران مراجعت کرد.
ارتش شاهنشاهی پس از بازگشت او از آمریکا یک درجه او را ارتقا داد و او از فرماندهان میانی مرکز توپخانه اصفهان شد.
او در سال ۱۳۵۶ در اصفهان رفته رفته با چند ارتشی مذهبی آشنا شد سروان محمد مهدی کتیبه، یکی از نزدیکان آیت الله منتظری و از افسران مذهبی نیروی زمینی ارتش یکی از آنها بود.
او در نامه ای به سروان کتیبه هنگامی که وی در تهران بود این جمله را نوشت: «در مورد برنامه‌های مذهبی بحمدالله پیش می‌رویم مخصوصاً در آن قسمت که می‌دانید».
این نامه توسط ضداطلاعات ارتش کشف شد و از آن پس وی تحت مراقبت قرار گرفت. آن‌ها پس از تحقیق و مراقبت متوالی، او را «متعصب مذهبی» معرفی کردند.
در اخبار جمهوری اسلامی و در معرفی و زندگینامه نویسی برای صیا شیرازی آمده است که وی سرانجام در ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ دستگیر و زندانی شده در حالیکه ارتش ایران عملا از ابتدای بهمن ۱۳۵۷ مضمحل و فروپاشیده بود.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
پیش‌گفتار / علی صیاد شیرازی که بود؟ علی صیاد شیرازی در ۲۳ خرداد ۱۳۲۳ در روستایی از توابع مشهد زاده شد. پدرش، که از درجه داران ژاندارمری شاهنشاهی بود به ارتش منتقل شد و همین امر باعث شد او نیز مانند دیگر خانواده‌های نظامیان، از شهری به شهری مهاجرت کند شهره…
قسمت اول/ علی صیاد شیرازی از جمله افسران ارتشی است که مجال یافت اگر چه از نظامیان ارتش شاهنشاهی بود اما در جمهوری اسلامی نیز در رده های فرماندهی حضور داشته باشد.
صیاد شیرازی پس از انقلاب بعد از قاسمعلی ظهیرنژاد (رقیب همیشگی اش) دومین  سرلشکر و بعد از مرگش اولین سپهبد نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی شناخته شده است.
او سومین فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران شد که از ۶ مهر ۱۳۶۰ تا ۱۲ مرداد ۱۳۶۵ در این مقام بود، وی پس از استعفا از فرماندهی نیروی زمینی ارتش، همچنان عضو شورای عالی دفاع ملی بود و در سالهای پایانی جنگ ایران و عراق اگرچه دیگر فرمانده نیروی زمینی ارتش نبود اما همچنان در مهم ترین قرارگاه مرکزی جنگ یعنی خاتم الانبیاء حضور داشت آنسان که آخرین عملیات جنگ ایران و عراق یعنی عملیات مرصاد را نیز فرماندهی کرد.
علی صیاد شیرازی نهایتا در ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ در تهران و مقابلِ درِ منزلش، ترور شد.
این ترور اگر چه منتصب به سازمان مجاهدین خلق شد اما هرگزصحت و سقم آن بررسی نشد.
علی صیاد شیرازی در مقطع پیروزی انقلاب، در دانشکده توپخانه اصفهان تدریس می‌کرد و با نیروهای انقلابی ارتش چون یوسف کلاهدوز و حسن اقارب‌پرست ارتباط داشت.
در آن‌روزها صیاد شیرازی اعلامیه‌های آیت الله خمینی را به داخل پادگان اصفهان می‌برد و توزیع می‌کرد. او در مرکز توپخانه اصفهان به‌عنوان یک‌چهره مذهبی شناخته می‌شد.
چند روز پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، صیاد شیرازی با اتهام تحریک جوانان برای اقدامات انقلابی، بازداشت شد و در سومین شب بازداشتش به سر می‌برد که خبر پیروزی انقلاب را از رادیو شنید. روایت او از آن‌روز این است که تهران غوغا بود اما در اصفهان خبر خاصی نبود.(به جز ادعای خود صیاد شیرازی در کتاب خاطراتش هیچ منبع دیگری این بازداشت وی را روایت و تائید نکرده است ضمن آنکه اصفهان و نجف آباد به واسطه حضور و نزدیکی با آیت الله منتظری پس از تهران دومین استان ملتهب و منبعث از انقلاب بود ، ادعای بازداشت او‌ در ۱۹ بهمن هم‌ به نظر واقعی نمی‌آید چرا که عملا از اوائل بهمن ۵۷ دیگر اراده خاصی در ارتش برای برخورد با انقلابیون دیده نمی‌شد)
ادامه دارد

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت اول/ علی صیاد شیرازی از جمله افسران ارتشی است که مجال یافت اگر چه از نظامیان ارتش شاهنشاهی بود اما در جمهوری اسلامی نیز در رده های فرماندهی حضور داشته باشد. صیاد شیرازی پس از انقلاب بعد از قاسمعلی ظهیرنژاد (رقیب همیشگی اش) دومین  سرلشکر و بعد از مرگش…
قسمت دوم/ با پیروزی انقلاب اسلامی، مسئولیت پادگان اصفهان به علی صیاد شیرازی با درجه سروانی محول شد. او هم فراخوانی برای داوطلبان نگهبانی از پادگان منتشر کرد.
صیاد شیرازی در ادامه یک‌گروه ۳۰ نفره از نیروهای ارتشی و جوانان انقلابی تشکیل می دهد که حفاظت از پادگان اصفهان را به‌عهده بگیرند. او در این‌مقطع با حجت‌الاسلام سالک، رحیم صفوی و سید حبیب‌الله خلیفه سلطانی آشنا می شود که هرسه‌نفر کمیته دفاع شهری اصفهان را تاسیس کردند.
صیاد شیرازی در خاطرات خود می‌گوید مسائل کردستان در ابتدا جنبه تظاهرات و صحبت داشت. حتی عبدالرحمان قاسملو دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی شد.
صیاد شیرازی واقعه سقوط پادگان مهاباد و غارت تیپ مهاباد را به‌عنوان اولین‌اقدامات ضدانقلاب در کردستان برمی‌شمارد و درباره شنیدن خبر این‌وقایع می‌گوید «خبر رسید ۵۲ نفر از پاسداران اصفهان در کردستان کشته شده‌اند. فقط یک‌نفر به حالت اغما باقی مانده بود…»
به این‌ترتیب صیاد شیرازی که همچنان فرماندهی در اصفهان است در نامه ای به شورای انقلاب اعلام آمادگی می کند تا به کردستان رفته و درباره اوضاع منطقه تحقیق و عملیات کند.
شورای انقلاب موافقت می‌کند ، او به تهران می‌آید و به همراه رحیم صفوی پیش از رفتن به کردستان،با مصطفی چمران ملاقات می کنند و چمران یک تیپ از نیروی زمینی ارتش در تهران را با یک هواپیمای سی-۱۳۰ به آن‌ها می سپارد تا به کرمانشاه بروند.
این اولین ماموریت صیاد شیرازی و همچنین باب همکاری او با رحیم صفوی و دیگر نظامیان انقلابی است.
ادامه دارد

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
قسمت سوم / او در خاطراتش آورده در یکی از صحنه‌های درگیری، نیروهایش قصد تیراندازی به‌سمت افراد یک‌گروه ضد انقلاب را داشتند که با فریادهای آن‌ها مواجه شدند. افراد روبرو فریاد می‌زدند «نزنید! از خودتان هستیم!» با جلوتر رفتن و تحقیق بیشتر، صیاد شیرازی متوجه می شود داریوش فروهر و چندتن دیگر به‌عنوان اعضای هیئت حسن‌نیت پیش رویش هستند که در حال مذاکره با ضدانقلاب بوده‌اند.
صیاد در خاطراتش آورده که با رسیدن این‌مطلب به گوش چمران، او به‌شدت ناراحت و ماموریت صیاد شیرازی و رحیم صفوی نیز همان‌جا به پایان می رسد و دستور بازگشت آنها به تهران داده می شود.
ماموریت صیاد شیرازی و رحیم صفوی در این مقطع ۱۷ روز طول کشید و طی این‌بازه زمانی، ۹ عملیات علیه نیروهای ضدانقلاب انجام می شود.
صیاد شیرازی می‌گوید کارهای گروه حسن‌نیت باعث شد در ظاهر امر، آرامش برپا شود اما در باطن، تمام نیروهای مسلح ضدانقلاب در شهرهای کردستان متمرکز شوند و پادگان‌های مختلف در معرض سقوط قرار بگیرند.
در همین ایام صیاد شیرازی اگرچه از ماموریتش برکنار می شود اما از درجه سروانی به درجه سرگردیمی رسد و دیگر به اصفهان بازنمی گردد.
او خود می‌گوید در آن‌مقطع دیگر به اصفهان فکر نمی‌کرد.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت سوم / او در خاطراتش آورده در یکی از صحنه‌های درگیری، نیروهایش قصد تیراندازی به‌سمت افراد یک‌گروه ضد انقلاب را داشتند که با فریادهای آن‌ها مواجه شدند. افراد روبرو فریاد می‌زدند «نزنید! از خودتان هستیم!» با جلوتر رفتن و تحقیق بیشتر، صیاد شیرازی متوجه می…
قسمت چهارم / به ابوالحسن بنی‌صدر رئیس‌جمهور وقت معرفی شده بود، با این‌جمله او روبرو شد که «از سنندج شروع کنید!»
صیاد شیرازی در آن‌برهه، ۲۰۰ تن از پاسداران سپاه را در پادگان اصفهان سامان داده بود. او در ادامه برای شروع کارِ متمرکز در کردستان، ۴۰ افسر نخبه را از بین افسران مرکز توپخانه اصفهان انتخاب می کند که این‌افراد به‌طور یکپارچه به استخوان‌بندی لشکر ۲۸ کردستان اضافه شدند و موجب تقویت لشکر مذکور شدند.
در حالی‌که همه راه‌های زمینی بسته بودند، صیاد شیرازی خود را از راه هوا به پادگان سنندج رساند و به‌محض پیاده‌شدن از هواپیما، با آتش خمپاره ضدانقلاب که روی فرودگاه شهر آتش می‌ریخت، مواجه شد. او در حالی‌که حلقه محاصره دشمن را تنگ می‌دید، بین نیروهای سپاه و ارتش ارتباط برقرار کرد. در آن‌لحظات نیروهای ارتش در محاصره معروف ۴۴ روزه خود در باشگاه افسران پادگان گرفتار بودند.
با ورود به حلقه محاصره سنندج، صیاد شیرازی شروع به هدایت آتش توپخانه روی سر ضدانقلاب کرد و توپخانه ارتش تا حدودی از فشارهای دشمن کاست. او در آن‌لحظات با دو پاسدار دیگر یعنی علی موحد دانش و حسین همدانی آشنا می شود.
صیاد شیرازی روایت می‌کند «آن‌وقت‌ها، بچه‌های نیروی هوایی ارتش هم از پادگان نوژه داوطلب آمده بودند و با بچه‌های سپاه کار می‌کردند. لباس پاسداری داشتند. این‌ها هم آمدند و با هم تلفیق شدیم. ترکیب جالبی پیش آمده بود.» (صفحه ۴۱)
همچنین می‌گوید «در آنجا، ترکیب مقدسی بود که با هم آشنا شده بودیم؛ ارتشی، پاسدار، پیشمرگان مسلمان کرد، نیروهای ژاندارمری و شهربانی. همه با هم یکپارچه بودند و خیلی زود ضابطه و مقررات به وجود آمد.» (صفحه ۴۴)
سرگرد علی صیاد شیرازی سوار نفربر زرهی ارتش شد و جلوتر از نیروهای خود حرکت کرد تا خیال خودی‌ها راحت باشد و دلشان قرص شود.
ادامه دارد…

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت چهارم / به ابوالحسن بنی‌صدر رئیس‌جمهور وقت معرفی شده بود، با این‌جمله او روبرو شد که «از سنندج شروع کنید!» صیاد شیرازی در آن‌برهه، ۲۰۰ تن از پاسداران سپاه را در پادگان اصفهان سامان داده بود. او در ادامه برای شروع کارِ متمرکز در کردستان، ۴۰ افسر نخبه را…
قسمت پنجم/ پایه حرکت ضربتی و منسجم جمهوری اسلامی علیه کردهای ضد انقلاب از سنندج شروع شد که به‌تعبیر صیاد شیرازی مرکز ثقل تمرکز ضدانقلاب بود. او روایت می‌کند پس از پاکسازی مناطقی که آلوده به حضور ضدانقلاب بودند، در بعضی از سنگرها، قرص‌های ضدحاملگی پیدا می‌شد که حاکی از فساد شدید جنسیتی ضدانقلاب بود(در خاطرات صیاد شیرازی از این جمله اغراق ها و مطالب احتمالا کذب بسیار است او در جای دیگری در کنار قرص ضد حاملگی به مشروبات الکلی و در جای دیگر به کاندوم هم اشاره می کند او حتی در کتابش وجود پتو و تشک دونفره در خانه های تیمی کومله یا دموکرات را نشانه فساد ضد انقلاب می داند که به نظر نمی آید با واقعیت نزدیک باشد)
همین رفتارهای صیاد شیرازی است که باعث می شود سرگرد علی صیاد شیرازی فرمانده منطقه غرب نیروی زمینی ارتش شود، اما چون نمی‌شد با درجه سرگردی بر منطقه غرب و شمال‌غرب فرماندهی کرد، با گرفتن دو درجه تشویقی توسط بنی‌صدر، سرهنگ شد.
این‌کار برای اولین‌بار در این‌مقطع انجام شد وشاید اولین درجه تشویقی در جمهوری اسلامی بود که فرمانده کل قوا به یک ارتشی اعطا کرده بود.
حالا سرهنگ صیاد شیرازی قرارگاه منطقه غرب و شمال‌غرب را در کرمانشاه دایر کرد.
ستاد این‌قرارگاه هم از ترکیب نیروهای سپاه و ارتش تشکیل شد که به‌گفته او، نیروهای قرارگاه بسیار خوب با یکدیگر کار می‌کردند. در آن‌روزها ناصر کاظمی، فرماندار پاوه و فرمانده سپاه این‌شهر بود و ماجرای اختلافش با سرهنگ شهرام رامتین، یکی از خاطرات صیاد شیرازی است که با وساطت نیروهای سپاه و ارتش رفع شد.
با همراهی این‌نیروها بود که صیاد موفق شد در قرارگاه مورد اشاره، یک‌فرماندهی عملیاتی محور به وجود آوَرَد. او می‌گوید تشکیلات مقدسی در قرارگاه به وجود آمده بود که اولین تلفیق نیروهای ارتشی و سپاهی با فرماندهی واحد محسوب می‌شد.
‏ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت پنجم/ پایه حرکت ضربتی و منسجم جمهوری اسلامی علیه کردهای ضد انقلاب از سنندج شروع شد که به‌تعبیر صیاد شیرازی مرکز ثقل تمرکز ضدانقلاب بود. او روایت می‌کند پس از پاکسازی مناطقی که آلوده به حضور ضدانقلاب بودند، در بعضی از سنگرها، قرص‌های ضدحاملگی پیدا می‌شد…
قسمت ششم/ مرحله بعدی، اجرای عملیات در مریوان بود که صیاد ناچار شد به‌دلیل کمبود وسیله نقلیه، نیروها را با کامیون کمپرسی منتقل کند. تدبیر مهم در این‌عملیات، به‌کارگیری توپخانه سبک در عملیات چریکی بود که با توجه به تخصص صیاد شیرازی در امر توپخانه، کارساز شد و دورتادور منطقه هدف، «نقاشی‌وار و تمیز» با دیده‌بانی و هدایت صیاد و آتش چندگلوله توپخانه مورد حمله قرار گرفت.
روش کلی در پاکسازی شهرها و روستاهای کردستان این بود که پس از آزادسازی، سپاه پاسداران مسئول کنترل شهر می‌شد.
در این مقطع صیاد شیرازی در نبرد مریوان با احمد متوسلیان آشنا می شود با اشاره به خدمات احمد کشوری و علی‌اکبر شیرودی و دیگر خلبانان هوانیروز، می‌گوید «از اول که آمدیم، گفتم که باید در جنگ با ضدانقلاب این تاکتیک را رعایت کنیم و بی‌خود متکی به هوا نباشیم. باید با ضدانقلاب مثل خودش جنگید. توی کوهستان دنبالش دوید و پاکسازی کرد. با تفنگ خوب کار کرد و از زمین استفاده کرد. این‌ها را گفتیم و عمل هم کردیم. این بود که همیشه این‌ها را در احتیاط نگه می‌داشتیم تا اگر گیر کردیم، بیایند.» (صفحه ۶۴)
ستون‌کشی نیروهای صیاد شیرازی از سنندج به مریوان و به‌تعبیر خودش «ستون به این‌گردن‌کلفتی» انعکاس خوبی در کردستان داشت.(اگرچه صیادشیرازی در خاطراتش این روزها را پرغرور می نامد اما در تهران زمزمه ها علیه بی کفایتی او کم کم بیشتر و بیشتر شنیده می شد در حدی که روزنامه کیهان نوشته بود در حالی که در نبرد آزادسازی مریوان بیش از ۸۰ کشته ارتش داده است، صیاد شیرازی تلفات را به تهران ۲ شهید و حدود ۸ مجروح عنوان کرده است)
نکته جالب در این‌بخش از خاطرات صیاد شیرازی، البته مربوط به اعتراض نیروهای ارتشی به نیروهای سپاه است: «کم‌کم زمزمه‌ای بین ارتشی‌ها شنیدم که معترض می‌شدند چرا بیشتر از برادران سپاه استفاده می‌کنید؟»
صیاد شیرازی با اشاره به این تبعیضات بین ارتش و سپاه اما می گوید :«این قلب من را روشن کرد. رقابت به وجود آمده بود و این‌ها می‌خواستند بیشتر بجنگند.» (صفحه ۷۱)
او در عین‌حال که منکر تخصص نیروهای ارتش و بی اطلاعی نیروهای سپاه نمی شود اما می‌گوید «اگر به تخصص اتکا داشتیم، فقط باید دور تا دور پادگان‌ها را کانال می‌کشیدیم و دفاع می‌کردیم. حرکتی به وجود نمی‌آمد. انگیزه چاشنی حرکت بود. از طرفی نمی‌توانستیم تنها به انگیزه متکی باشیم.»
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت ششم/ مرحله بعدی، اجرای عملیات در مریوان بود که صیاد ناچار شد به‌دلیل کمبود وسیله نقلیه، نیروها را با کامیون کمپرسی منتقل کند. تدبیر مهم در این‌عملیات، به‌کارگیری توپخانه سبک در عملیات چریکی بود که با توجه به تخصص صیاد شیرازی در امر توپخانه، کارساز شد…
قسمت هفتم/با تشکل قرارگاه شمال غرب، فرماندهی مناطق آذربایجان غربی و کردستان و کرمانشاه در حیطه مسئولیت فرماندهی عملیاتی غرب گذاشته شد.
صیاد شیرازی می‌گوید وقتی کاری که تقریباً بی‌سروصدا انجام می‌دادیم، به یک کار رسمی تبدیل شد، آثار توطئه را در روند کار دیدیم در نتیجه به‌طور صریح از بنی صدر دعوت کرد به غرب کشور آمده و شرایط را با چشم خود ببیند. بنی‌صدر با حضور در منطقه، از نزدیک شرایط را دید و مطمئن شد نیروهای بعثی و ضدانقلاب در مرز ایران مشغول تحرک و شیطنت هستند.
در همین سفر هلی‌کوپتر حامل او و بنی‌صدر دچار سانحه شد و زمین خورد. پس از نجات جان سرنشینان و بیرون‌کشیدن بنی صدر از هلی‌کوپتر توسط صیاد شیرازی، علاقه بنی‌صدر به او بیشتر شد.
سپاه پاسداران که همکاری نزدیک بنی صدر و صیاد شیرازی را می دید آن‌روزها در تهران به‌شدت علیه صیاد شیرازی کار می کردند و گزارش‌های نادرستی از او به گوش بنی‌صدر می‌رساندند.
در آن‌شرایط بنا بود ارتش از بانه به‌سمت سردشت حرکت کند؛ در حالی‌که شهر در دست نیروهای کومله بود و فقط پادگان در اختیار نیروهای خودی بود.
در این مقطع درگیری با نیروهای کومله در منطقه ساوین به‌حدی شدید شد که صیاد شیرازی می‌گوید در یک‌لحظه احساس کرد کشته خواهد شد.
او روایت می‌کند نزدیک بود خود را باخته و مایوس شود اما فتح‌الله جعفری که آن‌زمان از رزمندگان سپاهی همراهش بود ببه او می گوید «برادر شیرازی، من تا به حال شما را در این‌وضعیت ندیده بودم.» صیاد اولین‌صحنه از ترس نیروها و اصطلاحاً کُپ‌کردن را در آن‌لحظات دید. اما با کمک جعفری به این‌جمع‌بندی رسید که تا آخر فشنگ‌هایمان را شلیک می‌کنیم. دیگر هرچه خدا خواست! با بیان این‌جملات، صیاد شیرازی، به‌تعبیر خودش، خود را پیدا کرد.(صفحه ۱۱۹)
تا این‌جای کار ستون صیاد شیرازی ۷۰ تا ۸۰ کشته و حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر مجروح تلفات داده بود. در واقع چیزی از ستون باقی نمانده بود. به‌همین‌دلیل روز بعد از این‌درگیری شدید، ۶۰ نفر از نیروهای اراک از طرف سپاه وارد منطقه شده و به اعضای ستون پیوستند. در درگیری‌های سردشت به بانه بود که در سنگر یکی از تیربارچی‌های ضدانقلاب، کارت عضویت و کتابهای چریک‌های فدایی خلق پیدا می شود.
(این همکاری بین سازمان چریکهای فدایی خلق و کومله در آن زمان از سوی هر دو طرف تکذیب می شد اما بعدها هر دو بدون توضیحی بر صحت آن تائید کردند)
ادامه دارد…

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت هفتم/با تشکل قرارگاه شمال غرب، فرماندهی مناطق آذربایجان غربی و کردستان و کرمانشاه در حیطه مسئولیت فرماندهی عملیاتی غرب گذاشته شد. صیاد شیرازی می‌گوید وقتی کاری که تقریباً بی‌سروصدا انجام می‌دادیم، به یک کار رسمی تبدیل شد، آثار توطئه را در روند کار دیدیم…
قسمت هشتم / پس از نجات ستون، یک‌روز به صیاد شیرازی اطلاع دادند بنی‌صدر به کرمانشاه آمده و با او کار فوری دارد. صیاد نیز در حالی‌که از نجات ستون خوشحال بود و می‌خواست خبر نجات آن را پس از محاصره ۸ روزه به بنی‌صدر برساند، متعجب شد.
چون بنی‌صدر چنین‌خبر و دیگر حرف‌های صیاد را باور نمی‌کرد. علت این‌وضعیت هم تبلیغات منفی و سم‌پراکنی‌های افرادی چون سرهنگ هوشنگ عطاریان بود.
صیاد شیرازی می‌گوید گفتگویش با بنی‌صدر و تعجب رئیس‌جمهور وقت باعث شد از صیاد بخواهد چند روز دیگر به تهران بیاید و با او جلسه داشته باشد. با ورود به تهران، صیاد شیرازی متوجه جبهه‌بندی داخلی دولت شد و دانست یک‌جبهه متعلق به بنی‌صدر و جبهه دیگر متعلق به سپاه و بهشتی (حزب جمهوری اسلامی) است
به این‌ترتیب بنی‌صدر که در ابتدا می‌گفت صیاد شیرازی را کشف و از او حمایت کرده، تصمیم گرفت او را برکنار کند.
صیاد شیرازی در این مقطع از خاطراتش بدون اشاره به بدگویی های فرماندهان سپاه از او نزد بنی صدر ، درباره بنی‌صدر می‌گوید «آدم دهان‌بینی بود و به هریک از مشاورانش که کمی اعتماد داشت، حرفش را ملاک قرار می‌داد.»
در بحث و گفتگو با بنی‌صدر، صیاد شیرازی به او گفت نیروهای ما تفنگ ندارند. من تقاضای ۱۰۰۰ تفنگ از شما کردم. شما هنوز لجستیک ما را تامین نکرده‌اید و انتظار دیگری دارید.
ادامه دارد…

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت هشتم / پس از نجات ستون، یک‌روز به صیاد شیرازی اطلاع دادند بنی‌صدر به کرمانشاه آمده و با او کار فوری دارد. صیاد نیز در حالی‌که از نجات ستون خوشحال بود و می‌خواست خبر نجات آن را پس از محاصره ۸ روزه به بنی‌صدر برساند، متعجب شد. چون بنی‌صدر چنین‌خبر و دیگر…
قسمت نهم/ شب ۳۰ شهریور ۱۳۵۹ نامه‌ای به‌دست سرهنگ صیاد شیرازی رسید که فرماندهی قرارگاه غرب را در اختیار سرهنگ عطاریان قرار دهد و به فرماندهی کردستان منصوب شود. این‌نامه به این‌معنا بود که او باید به سنندج برود. خود صیاد شیرازی روایت می‌کند بدون این‌که از صحنه نبرد معذورش کنند، کنار گذاشته شد. او اعلام کرد حاضر است به مریوان برود و ادامه مقابله با ضد انقلاب را از آن‌جا پیگیری کند. نیرو هم نمی‌خواهد. اما پاسخی دریافت نکرد.
در ادامه روند حوادث، خودروی صیاد شیرازی در جاده سرپل‌ذهاب _ کرمانشاه دچار سانحه تصادف شد و با هلی‌کوپتر به بیمارستانی در کرمانشاه منتقل شد. سپس با هلی‌کوپتری دیگر به تهران فرستاده شد.
صیاد شیرازی ۲۵ روز را در بیمارستان بستری بود و می‌گوید در این‌بازه زمانی، بخشی از اقدامات بدخواهان اتحاد ارتش و سپاه در کردستان، اجرا شد. او سپس با آمبولانسی که در اختیارش گذاشته شد، راهی منطقه شد.( سرهنگ ستاد موسی هوشمند معتقد است این تصادف یا عمدی و برای مظلوم نمایی صیاد شیرازی بوده و یا اساسا از اساس یک سانحه عادی بوده اما صیاد تا توانست از آن بهره برداری سیاسی کرد)
اتفاق بعدی این بود که نامه‌ای به دست صیاد شیرازی رسید. «نامه‌ای آمد که به من ابلاغ شد قرارگاه را به هم بزنم و به عنوان مشاور فرمانده لشکر کردستان، در امر عملیات نامنظم کار کنم؛ یعنی مسپولیت من از فرماندهی منطقه کرمانشاه و کردستان، محدود به کردستان شد. از آنجا هم محدود به مشاوره شد. تمام یگان‌هایی که تحت اختیار من بود، از کنترل من درآوردند.» (صفحه ۱۳۲) سرهنگ علی صیاد شیرازی در جواب ابلاغیه مورد اشاره، می نویسد: «ما به دستور مرکز آمدیم و به دستور مرکز خواهیم رفت. باید شورای عالی دفاع دستور بدهد تا ما برویم و گرنه همین‌جا هستیم.»
صیاد شیرازی خود در کتابش معترف می شود که تمرد کرده :« در آن‌مقطع از این‌مساله غفلت کردم که پاسخ‌ام از نظر نظامی، حالت طغیان و سرپیچی دارد. بنی‌صدر هم همین‌نامه را به‌طور مستقیم نزد امام خمینی برد و گفت صیاد شیرازی از دستور تمرد کرده است»
خمینی نیز پس از تمرد صیاد شیرازی دستور می دهد با او طبق مقررات رفتار شود. پس از این‌دستور، نامه‌ای به دست صیاد شیرازی رسید که به‌طور مختصر به او ابلاغ می‌کرد از آن‌روز برکنار است و باید از منطقه خارج شود.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing