ایران بریفینگ / فارسی
5.97K subscribers
11.9K photos
22.8K videos
23.5K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
می‌شود گفت در ابتدا چندین سپاه پاسداران وجود داشت، به غیر از سپاه‌های لاهوتی و‌محین رضایی گروه دیگری هم در #دانشگاه_تهران زیر نظر #محمد_منتظری بود.
این گروه هم که در ارتباط با آیت الله بهشتی بود،‌ از افرادی که در فلسطین آموزش چریکی دیده بودند تشکیل می‌شد و در کنار آنها برخی افسران ارتش مانند #یوسف_کلاهدوز، #موسی_نامجو و کتیرایی را نیز برای آموزش نیروها به کار گرفته بودند.
بنابراین روایتهای تاریخی ، نمایندگانی از این چهار گروه در جلسه‌ای گرد هم می‌آیند و می‌پذیرند که با یکدیگر ادغام‌شده و سازمانی منسجم و یکپارچه را به وجود بیاورند تا به‌وسیله آن بتوان به اوضاع امنیتی کشور سر و سامانی داد و سپاه پاسداران یکپارچه شود.
#محسن_رفیقدوست که آن روزها در سپاه پاسداران زیر نظر حجت‌الاسلام لاهوتی فعالیت می‌کرد، در بخشی از خاطرات خود این موضوع را این‌چنین روایت می‌کند:«احساس می‌کردم این سپاهی که در حال شکل‌گیری است، سپاهی نیست که مدنظر امام بوده است. از طرف دیگر در ۳ تشکل دیگر هم نیروهایی به صورت مسلح فعالیت می‌کردند که شامل گارد انقلاب تحت نظر ابو شریف، گارد دانشگاه (پاسا) با نظارت شهید محمد منتظری و افراد گروه‌های مسلح مبارز قبل از انقلاب که سازمان مجاهدین شکل داده بود، می‌شدند. پاییز ۵۸ ابوشریف و شهید منتظری و شهید #محمد_بروجردی از سوی #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی را دعوت کردم و در اتاقی که در آنجا جمع شده بودیم را قفل کردم.
یک کلت کمری۴۵ داشتم آن را روی میز گذاشتم و گفتم افرادی که از هر۴ گروه موجود می‌شناسم، همه یک هدف را تعقیب می‌کنند که ایجاد نیرویی برای حفاظت از انقلاب است. شما مبنای قانونی ندارید. حکم ما از سوی امام است که ما را مجاز به فعالیت زیر نظر دولت موقت کرده است. انتقاد عمده آنها به سپاه نظارت دولت موقت بر آن بود که گفتم در هر صورت این حکم امام است. گفتم اگر در این جلسه نتوانیم به نتیجه‌ای برسیم، اول شما ۳ نفر را می‌کشم، بعد خودم را و همه را راحت می‌کنم»
وی ادامه می‌دهد:«خوشبختانه کار به کشتن نرسید و‌ در آن جلسه به این نتیجه رسیدند که حرفم منطقی است و بهتر است بنشینیم و باهم مذاکره‌ای برای ادغام انجام دهیم. قرار شد از هر کدام از این مراکز ۳ نفر انتخاب شوند. این ۱۲ نفر بنشینند و بحث ادغام را پیگیری کنند»
(کامل این پژوهش را می‌توانید در سایت ما بخوانید)
#ارتش_شاهنشاهی #ارتش_جمهوری_اسلامی
Irbr.news
@irbriefing
روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران در مطلبی با بیان این که «هزینه پوشش و البسه اسلامی در کشور» بالاست، نوشت: «هزینه ملزومات حجاب در حال حاضر در کشور ما به شدت بالا است و در مقابل لباس‌های هنجارشکن ارزان هستند. باید البسه اسلامی از سوی دولت حمایت شود.»
این روزنامه در ادامه از انحصار تولید و واردات #چادر_مشکی در دست یک جریان اقتصادی خاص بدون آنکه از آن نامی از آن ببرد گلایه کرده است.
با گذشت چهار دهه از قوانین سفت و‌ سخت #حجاب_اجباری همچنان در ایران دو کارخانه تولید چادر مشکی وجود دارد که کیفیت بالایی ندارد و واردات این نوع پارچه بیش از چهار دهه است در اختیار و‌انحصار #محسن_رفیقدوست و #اسدالله_بادامچیان از اعضای ارشد #موتلفه هست.
#نه_به_حجاب_اجباری #فساد_سیستماتیک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این افراد اسرایی هستند که در روزهای گذشته توسط ارتش اوکراین به اسارت گرفته شده‌اند، هم در این تصاویر و‌ هم تصاویر دیگری که از وضعیت سربازان #ارتش_روسیه منتشر شده است شاید برایتان سوال شده باشد که چرا دیگر لباس استتار استاندارد ارتش روسیه بر تن آن ها دیده نمی شود.

داستان از این قرار است که پیمانکار تولید کننده این لباس، مبلغ تولید لباس ها را از وزارت دفاع روسیه گرفته است و فرار کرده و‌ گزارش‌هایی است که به اروپا گریخته است.
درست همانند فرزندان #اکبر_هاشمی_رفسنجانی و #محسن_رفیقدوست که در زمان جنگ بارها پول خرید موشک و‌ اسلحه و‌ ملزومات نظامی را می‌گرفتند اما در بازگشت به ایران کمپوت میوه ، فانوس و بذر گیاه و پارچه و حبوبات می‌آوردند، چرا اینکار را می‌کردند؟
ده سال بعد #عباس_پالیزدار علتش را فاش کرد: بالا بودن کمیسیون این اقلام که به حساب شخصی آنها می‌رفت.
#جنگ_ایران_عراق #فتنه۵۷
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ / فارسی
قسمت پنجم / ‎رضایی درباره لزوم تشکیل «اطلاعات و تحقیقات و‌بررسی» که بعدها اطلاعات سپاه نام گرفت می‌گوید: «شروع ترورهای #گروه_فرقان و به شهادت رساندن آیت‌الله مطهری، سپس ترور ناموفق #اکبر_هاشمی_رفسنجانی نشان داد که ما از حوادث عقب هستیم و درحالی‌که تشکیل واحد…
قسمت ششم/ محسن رفیقدوست که بعدها اولین وزیر سپاه شد البته روایتی کاملا متضاد درباره تشکیل سپاه پاسداران با #محسن_رضایی دارد و می‌گوید:«یک روز که احتمالاً نهم اسفند ۱۳۵۷ بود، من در مدرسه علوی بودم. کارها را انجام می‌دادم. مرحوم شهید بهشتی، جلوی پله‌های مدرسه علوی من را صدا کردند. مرحوم شهید مطهری، آقای #علی_اکبر_هاشمی_رفسنجانی ، مقام معظم رهبری و آقای موسوی‌اردبیلی نیز حضور داشتند،گفتند الان آقای لاهوتی حکم تشکیل سپاه را زیر نظر دولت موقت از امام گرفت. شما کارهای اینجا را رها کن برو به سپاه. گفتم کجا هستند. ایشان گفت که در پادگان عباس‌آباد جمع شده‌اند. من رفتم. آقایان #محسن_سازگارا، حسن جعفری، علی فرزین، ضرابی، صباغیان، تهرانچی و دانش‌منفرد آن‌جا بودند. من آن‌ها را می‌شناختم و آن‌ها هم من را گفتم سلام علیکم، سپاه قرار است این‌جا تشکیل شود؟ گفتند که بله. روی کاغذی نوشتم سپاه پاسداران تشکیل شد. یک- #محسن_رفیقدوست و…
«شورای فرماندهی» همانجا انتخاب شد.
دانش‌منفرد به‌عنوان فرمانده سپاه پاسداران انتخاب شد. من مسئول تدارکات، بشارتی مسئول اطلاعات، #مرتضی_الویری مسئول روابط عمومی شدیم. بقیه هم به ترتیب پستهایی گرفتند.
رفیقدوست در ادامه گفتگوی خود به واحد اطلاعات سپاه پرداخته و می‌گوید: «این بخش سپاه با آمدن آقای محسن رضایی کاملاً قدرت گرفت. می‌توان به جرأت گفت وزارت اطلاعات تشکیل شده از ۹۰ درصد از کادر و دستاوردهای اطلاعات سپاه و ۱۰درصد از #اطلاعات_نخست_وزیری ، #کمیته_انقلاب_اسلامی و سایر نهادهای دیگر بود و به واقع هسته اصلی وزارت اطلاعات از سپاه جدا شد. همه سپاهی بودند. بیش از ۹۰ درصد کسانی که وزارت اطلاعات را تشکیل دادند سپاهی بودند.
اطلاعات سپاه، اطلاعات بسیار قوی بود. بچه‌های خوبی جمع شده بودند و با قدرت هم عمل کرده بود. به یاد دارم که وقتی اطلاعات سپاه، حزب توده را زد، خود آن‌ها می‌گفتند حکومت شاه حتی ۲۰ درصد این موفقیت را نتوانسته بود در دوران طاغوت پیدا کند
(گفته‌های سپاه پاسداران در گفتگوی شهروند امروز با محسن رفیقدوست-۱۳۹۸ )
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ / فارسی
قسمت چهارم / اگرچه بسیار روایتها اولین فرمانده سپاه پاسداران را «عباس آقا زمانی» مشهور به ابوشریف را می دانند اما به طور دقیق نمی توانیم با قطعیت آن را بپذیریم چرا که نامهای دیگری همچون #دانش_منفرد و یا «#عباس_دوزدوزانی» و همچنین « #جواد_منصوری » نیز مطرح…
قسمت پنجم / می‌شود گفت در ابتدا چندین سپاه پاسداران وجود داشت، به غیر از سپاه‌های لاهوتی و‌ #محسن_رضایی_میرقائد گروه دیگری هم در #دانشگاه_تهران زیر نظر #محمد_منتظری بود.
این گروه هم که در ارتباط با آیت الله بهشتی بود،‌ از افرادی که در فلسطین آموزش چریکی دیده بودند تشکیل می‌شد و در کنار آنها برخی افسران ارتش مانند #یوسف_کلاهدوز، #موسی_نامجو و کتیرایی را نیز برای آموزش نیروها به کار گرفته بودند.
بنابراین روایتهای تاریخی ، نمایندگانی از این چهار گروه در جلسه‌ای گرد هم می‌آیند و می‌پذیرند که با یکدیگر ادغام‌شده و سازمانی منسجم و یکپارچه را به وجود بیاورند تا به‌وسیله آن بتوان به اوضاع امنیتی کشور سر و سامانی داد و سپاه پاسداران یکپارچه شود.
#محسن_رفیقدوست که آن روزها در سپاه پاسداران زیر نظر حجت‌الاسلام لاهوتی فعالیت می‌کرد، در بخشی از خاطرات خود این موضوع را این‌چنین روایت می‌کند:«احساس می‌کردم این سپاهی که در حال شکل‌گیری است، سپاهی نیست که مدنظر امام بوده است. از طرف دیگر در ۳ تشکل دیگر هم نیروهایی به صورت مسلح فعالیت می‌کردند که شامل گارد انقلاب تحت نظر ابو شریف، گارد دانشگاه (پاسا) با نظارت شهید محمد منتظری و افراد گروه‌های مسلح مبارز قبل از انقلاب که سازمان مجاهدین شکل داده بود، می‌شدند. پاییز ۵۸ ابوشریف و شهید منتظری و شهید #محمد_بروجردی از سوی #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی را دعوت کردم و در اتاقی که در آنجا جمع شده بودیم را قفل کردم.
یک کلت کمری۴۵ داشتم آن را روی میز گذاشتم و گفتم افرادی که از هر۴ گروه موجود می‌شناسم، همه یک هدف را تعقیب می‌کنند که ایجاد نیرویی برای حفاظت از انقلاب است. شما مبنای قانونی ندارید. حکم ما از سوی امام است که ما را مجاز به فعالیت زیر نظر دولت موقت کرده است. انتقاد عمده آنها به سپاه نظارت دولت موقت بر آن بود که گفتم در هر صورت این حکم امام است. گفتم اگر در این جلسه نتوانیم به نتیجه‌ای برسیم، اول شما ۳ نفر را می‌کشم، بعد خودم را و همه را راحت می‌کنم»
وی ادامه می‌دهد:«خوشبختانه کار به کشتن نرسید و‌ در آن جلسه به این نتیجه رسیدند که حرفم منطقی است و بهتر است بنشینیم و باهم مذاکره‌ای برای ادغام انجام دهیم. قرار شد از هر کدام از این مراکز ۳ نفر انتخاب شوند. این ۱۲ نفر بنشینند و بحث ادغام را پیگیری کنند»

#ارتش_شاهنشاهی #ارتش_جمهوری_اسلامی
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ / فارسی
قسمت نهم / اگرچه در طول جنگ #اکبر_هاشمی_رفسنجانی فرمانده جنگ بود اما محسن رضایی خود را فصل الخطاب جنگ می‌دانست، خودسری‌ در انجام #عملیات_کربلای_۴ و یا #عملیات_والفجر_هشت یکی از ده‌ها لجاجت و ندانم‌کاری‌های اوست. همین توهم فصل الخطاب بودن باعث می‌شود که او…
قسمت یازدهم / محسن مسگرانی رفیقدوست زادهٔ ۱۳۱۹ در میدان خراسان تهران است.
پدرش استاد یعقوب آبکار و سماور ساز بود، قدیمی‌های تهران از پدرش بر خلاف او به نیکی یاد می‌کنند، کاسبی بی آزار بود، برخی روایت‌ها هم وجود دارد که خانواده رفیقدوست از یهودیان سمنانی بودند که به علت اذیت و آزار مسلمانان مهاجرت می‌کنند و به جنوب تهران می‌آیند و این بار تصمیم می‌گیرند بر یهودی بودنشان اصرار نورزند و بیانش نکنند.
#محسن_رفیق_دوست ابتدایی را در دبستان رازی در میدان خراسان، خیابان لرزاده گذراند و در دوره راهنمایی در مدرسه بهبهانی در محلهٔ سرچشمه بود که به علت بی انضباطی و شرارت‌های پی در پی از مدرسه اخراج شد و درس را رها کرد، او بعدها مدعی شد به علت فعالیتهای سیاسی از مدرسه اخراج شده فعالیتی که به آتش زدن مغازه ها و شکستن شیشه های بانک و… ختم می‌شد.
#محسن_رفیقدوست در کتاب خاطرات و زندگینامه‌اش ورای اغراق‌ها و دروغگویی‌های بسیار گفته است:«در جریان ملی شدن صنعت نفت از محمد مصدق حمایت کرده‌ ولی وقتی میان مصدق و کاشانی اختلاف می‌افتد به ابوالقاسم کاشانی گرایش پیدا می‌کند.»
این در حالی است که رفیقدوست در زمان ملی شدن صنعت نفت نه یا ده ساله بوده‌.
محسن رفیق‌دوست نیز همچون بسیار دیگر از انقلابیون حاکم در سال ۱۳۴۸ با سعید محسن و محمد حنیف‌نژاد از سران مجاهدین خلق ارتباط یافت و به همراه #سید_علی_اندرزگو به همکاری با آن‌ها پرداخت.
این همکاری در زمینهٔ تأمین اسلحه و مهمات #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران از لبنان به ایران بود.
رفیقدوست در مرداد ۵۴ دستگیر شد و به اتهام آتش زدن بانک صادرات شعبه عباس آباد و سوختن و مرگ یک کارمند بانک به ۱۵ سال زندان محکوم می‌شود، اما در کمتر از ۶ ماه با عفو آریامهری آزاد می‌شود، در همین دوران زندان است که به #حزب_موتلفه_اسلامی می‌پیوندد.
در کارنامه رفیق دوست پیش از انقلاب قتل‌های بی‌شماری وجود دارد:«او سال ۱۳۵۳ یک زن به نام شهلا فدایی را به اتهام اینکه کارگر جنسی است می‌کشد اما بعدها مشخص می‌شود خدمتکار رخت شور بوده و در خانه دیگران خدمت می‌کرده.
سال ۱۳۵۵ نیز یک عکاس را به نام حیدر ضرابی در خیابان ژاله با ضربات چاقو میکشد که مدعی بوده ساواکی بوده اما بعدها مشخص می‌شود نه تنها ساواکی نبوده بلکه جاسوس یک گروه چریکی بوده.
#سرداران_دیروز_سرباران_امروز
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ / فارسی
قسمت یازدهم / محسن مسگرانی رفیقدوست زادهٔ ۱۳۱۹ در میدان خراسان تهران است. پدرش استاد یعقوب آبکار و سماور ساز بود، قدیمی‌های تهران از پدرش بر خلاف او به نیکی یاد می‌کنند، کاسبی بی آزار بود، برخی روایت‌ها هم وجود دارد که خانواده رفیقدوست از یهودیان سمنانی بودند…
قسمت دوازدهم / مشهور ترین قتل و شرارت رفیقدوست قتل یک پاسبان است که او مدعی است از مدیران ساواک بوده و در کتابش شرح دقیق که چگونه فردی که یک پیرمرد روحانی را بر زمین انداخته و به عمامه وی لگد زده که در همان زمان تصمیم به قتل او گرفته: «یک‌شبی که به‌شدت باران می‌آمد، شاید یکی از شب‌هایی بود که توی تهران کمتر آن‌جور باران می‌آید. البته من چند شبی کشیک او را کشیدم با یک چماق حسابی، از ماشین پیاده شد، می‌خواست برود خانه‌اش. من مخفی‌شده بودم و با چماق زدم توی سر این. او افتاد و یک هفت هشت‌تا چماق دیگر هم زدم توی سروکله این و هلش دادم افتاد توی جوی آب و رفتم. فردای آن روز شایع شد که یک جنازه‌ای توی میدان شوش توی آب‌ها پیداشده و ان‌شاءالله خدا قبول کند ...»
بعدها مشخص شد «غلامعلی عبدی» پاسبان کلانتری بهارستان و صاحبخانه آن آخوند بوده که به دنبال ندادن اجاره خانه کارشان به درگیری کشیده بود و وی هرگز کارمند و مدیر ساواک نبوده.
#محسن_رفیقدوست با همین آدمکشی ها بود که در میان دوستان موتلفه‌ای و انقلابی‌اش جایگاه ویژه‌ای پیدا می‌کند تا اینکه «در روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ که قرار بود خمینی به ایران بیاید به پیشنهاد چند عضو کمیته استقبال یک خودروی سواری سنگین وزن شاسی بلند لازم بود تا در جمعیت بتواند عبور کند» او ماموریت پیدا می‌کند بلیزری آماد کند،بلیزری که در واقع هرگز عنوان نمی‌شود مالکش چه کسی بود اما او رانندهٔ خودرویی می‌شود که روح‌الله خمینی را از فرودگاه به تهران بیاورد.
#محسن_رفیق_دوست سپس در مدرسهٔ علوی مسئول آن می‌شود که وجوه نقد و اشیا گرانباهایی را که هنگام بازداشت و یا اعدام نزدشان بوده را نگهداری کند، در بعد از رانندگی برای خمینی، این دومین مقام رسمی‌است که وی از رهبران انقلاب برعهده می‌گیرد، مشخص نیست چه مقدار از این اموال شناسایی و‌صورت‌برداری شده ، اموال و طلا و جواهراتی که کم هم نبوده است.
ادامه دارد…
این سلسله نوشتار را در شبکه های اجتماعی #ایران_بریفینگ می‌توانید با #سرداران_دیروز_سرباران_امروز  دنبال کنید

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ / فارسی
قسمت دوازدهم / مشهور ترین قتل و شرارت رفیقدوست قتل یک پاسبان است که او مدعی است از مدیران ساواک بوده و در کتابش شرح دقیق که چگونه فردی که یک پیرمرد روحانی را بر زمین انداخته و به عمامه وی لگد زده که در همان زمان تصمیم به قتل او گرفته: «یک‌شبی که به‌شدت باران…
قسمت سیزدهم / محمود علیزاده طباطبایی که این روزها وکالت خانواده هاشمی و بسیاری از زندانیان اصلاح طلب را برعهده دارد از همافران انقلابی آن روزها و از آجودان‌های ستاد نیروی هوایی بوده که در خاطرات خود می‌گوید:« آقای باقرزاده اطلاع داد که قرار است ربیعی را بازداشت کنند اما شنیده او در ستاد با تعداد زیادی محافظ و مسلسل و تفنگ قصد مقاومت دارد، من به ایشان گفتم لازم نیست می‌روم و تیمسار را با خودم می‌آورم گروه ضربت.
دفتر تیمسار در ستاد بود و من آن روزها در دوشان تپه بودم، رفتم و دیدم خبری از محافظ و مسلسل و تفنگ نیست و فقط آجودان ایشان حضور دارد. گفتم می‌خواهم تیمسار را ببینم. ایشان به داخل دفتر تیمسار رفتند و بعد از هماهنگی من را به داخل راهنمایی کردند. بعد از ورود ادای احترام نظامی کردم و گفتم تیمسار احتمالا از گروه ضربت با شما تماس گرفته‌اند و آمده‌ام شما رو ببرم.
تیمسار از روی صندلی بلند شد و نگاهی به دیوار اتاق که عکس فرماندهان نیروی هوایی شاهنشاهی از ابتدای تاسیس روی آن نصب بود کرد و سپس رو به من کرد و گفت: سرکار همافر، ما که تمام شدیم و نیروی هوایی به دست شما افتاد این فرماندهان خائن نبودند و برای خشت خشت نیروی هوایی زحمت کشیدند شما خرابش نکنید. سپس بدون کلامی دیگر از اتاق خارج شد و با هم سوار لندرور شدیم و به گروه ضربت که قصرفیروزه بود رسیدیم آقای باقرزاده و رفیقدوست آماده بودند»
از اینجا به بعد را در خاطرات #محمد_علی_باقرزاده می‌توان یافت:«#علیزاده_طباطبایی از همافران انقلابی لجستیکی بود، ربیعی را آوردند، مسلح بود به من که رسید کلتش را تحویل داد لبخندی زد و گفت کجا باید برویم؟ گفتم اول منزلتان،به خانه‌اش که رسیدیم همسرش با چمدان منتظر بود،رفیقدوست شروع به درشتی کرد،آرمین [ #محسن_آرمین ] به او گفت مراقب کلامش باشد،در چمدان همسرش جواهرات و طلا و یک قوطی یک کیلویی روغن نباتی پر سکه طلا بود آقای رفیقدوست همه را داخل خودرو گذاشت و بعد از بازرسی خانه به سمت مدرسه علوی حرکت کردیم»
#امیر_حسین_ربیعی کمتر از دو‌ماه بعد در مدرسه علوی و یا زندان قصر تیرباران شد، اما هرگز تکلیف دارایی‌های ضبط شده وی توسط #محسن_رفیق_دوست مشخص نشد،این فقط یک مورد از صدها مورد موجود و‌ مستند است.
بهرروی #محسن_رفیقدوست در ماه‌های ابتدایی انقلاب تبدیل می‌شود به یکی از امین‌ترین و نزدیکترین فرد متصل به شورای انقلاب .
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ / فارسی
قسمت سیزدهم / محمود علیزاده طباطبایی که این روزها وکالت خانواده هاشمی و بسیاری از زندانیان اصلاح طلب را برعهده دارد از همافران انقلابی آن روزها و از آجودان‌های ستاد نیروی هوایی بوده که در خاطرات خود می‌گوید:« آقای باقرزاده اطلاع داد که قرار است ربیعی را بازداشت…
قسمت چهاردهم / رفیق دوست که بقول خودش حالا در مدرسه علوی «آچار فرانسه» بوده روزی، بهشتی و مطهری به او اطلاع می‌دهند که خمینی، فرمانی برای تشکیل سپاه زیر نظر دولت موقت صادر کرده‌است و وی باید کارها را رها کند و به آن سپاه بپیوندد:
«احتمالاً نهم اسفند ۱۳۵۷ بود، من در مدرسه علوی کارها را انجام می‌دادم. شهید بهشتی، جلوی پله‌های مدرسه علوی من را صدا کردند. شهید #مرتضی_مطهری، آقای #علی_اکبر_هاشمی_رفسنجانی ، مقام معظم رهبری و آقای موسوی‌اردبیلی نیز حضور داشتند،گفتند الان آقای #حسن_لاهوتی حکم تشکیل سپاه را زیر نظر دولت موقت از امام گرفت. شما کارهای اینجا را رها کن برو به سپاه. گفتم کجا هستند. ایشان گفت که در پادگان عباس‌آباد جمع شده‌اند. من رفتم.
آقایان #محسن_سازگارا، حسن جعفری، علی فرزین، ضرابی، #هاشم_صباغیان ، تهرانچی و #علی_دانش_منفرد آن‌جا بودند. من آن‌ها را می‌شناختم و آن‌ها هم من را گفتم سلام علیکم، سپاه قرار است این‌جا تشکیل شود؟ گفتند که بله. روی کاغذی نوشتم سپاه پاسداران تشکیل شد. یک- محسن رفیقدوست و… «شورای فرماندهی سپاه پاسداران» همانجا انتخاب شد.
‌‎دانش‌منفرد به‌عنوان فرمانده سپاه پاسداران انتخاب شد،من مسئول تدارکات،بشارتی مسئول اطلاعات #مرتضی_الویری روابط عمومی شدیم. بقیه هم به ترتیب پستهایی گرفتند.
‌‎#محسن_رفیق_دوست در ادامه گفتگوی خود به واحد اطلاعات سپاه پرداخته و می‌گوید: «این بخش سپاه با آمدن #محسن_رضایی کاملاً قدرت گرفت،بچه‌های خوبی جمع شده بودند و با قدرت هم عمل می‌کردند»
از گفته‌های #محسن_رفیقدوست می‌توان نتیجه گرفت حتی پیش از تشکیل سپاه،محسن رضایی و دیگرانی از #سازمان_مجاهدين_انقلاب_اسلامی واحد اطلاعاتی سپاه را تشکیل داده بودند.
اما در مورد روز ورود خمینی به ایران وی در خاطراتش می‌گوید: «باید وسیله‌ای تهیه می‌شد که از «علی مجمع‌الصنایع» (نماینده مجاز فروش خودروهای آمریکایی GM در ایران) ماشینی تهیه کردم، ماشین را از قبل ضدگلوله کرده بودیم، چند روز قبل ماشین را برده بودم در مدرسه رفاه مرحوم مفتح آمد جلو از من پرسید این ماشین را برای حضرت امام تهیه کردی؟ من هم گفتم بله. گفت راننده کیست؟ گفتم هرکسی که شما بگوئید. گفت من الآن می‌روم بالا و پیشنهاد می‌کنم که خود شما راننده باشید، اما به کسی چیزی نگویید»‎
این روایت اگرچه دروغ نیست اما تمام واقعیت هم نیست.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ / فارسی
قسمت چهاردهم / رفیق دوست که بقول خودش حالا در مدرسه علوی «آچار فرانسه» بوده روزی، بهشتی و مطهری به او اطلاع می‌دهند که خمینی، فرمانی برای تشکیل سپاه زیر نظر دولت موقت صادر کرده‌است و وی باید کارها را رها کند و به آن سپاه بپیوندد: «احتمالاً نهم اسفند ۱۳۵۷ بود،…
قسمت پانزدهم / رفیقدوست در روز ورود آیت‌الله خمینی به ایران وی مسئول حمل‌ونقل خمینی می‌شود: «باید وسیله‌ای تهیه می‌شد که از «علی مجمع‌الصنایع» (ایشان نماینده مجاز فروش خودروهای آمریکایی GM در ایران بودند) ماشینی تهیه کردیم…
#محسن_رفیق_دوست در ادامه می گوید ماشین را از قبل ضدگلوله کرده بودیم، چند روز قبل ماشین را برده بودم…
شواهد حاکی از آن است #محسن_رضایی و #محسن_سازگارا و احتمالا #علی_محمد_بشارتی در ساختمانی در تهران خیابان جردن، خیابان جانسپاران، پلاک۱۱۵ که در اختیار اداره استخدامی #ساواک بود و از اواسط دی ماه تشکیلاتی را سازمان داده بودند، خودروی فوق متعلق به ساواک و مدتها در همین مکان بوده.
روایتی هم هست که اصلا این خودرو برای پرویز تدین رئیس اداره کل یکم ساواک بوده است.
نکته اول در رد اظهارات اینکه خودروی فوق را علی مجمع الصنایع که طبیعتا خودروهای صفر کیلومتر شورولت را وارد میکرده این خودروی مستعمل را در نمایندگی‌اش داشته باشد ،ضمن آنکه باورش سخت است آنها در ان فضا توانسته باشند خودرویی را در جایی زره پوش و ضدگلوله کنند،خودرو،خودروی ساواک است ،اما اینکه رضایی چگونه ان واحد اطلاعاتی را در ساختمان ساواک تاسیس کرده کماکان جای سئوال بسیاری دارد.
صرف نظر از خودرو اما همه موارد ما را به آن می‌رساند که گروه اطلاعاتی محسن رضایی دست کم از یکماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و در دل ساواک و‌ در ساختمان اداره کل یکم ساواک تشکیل شده است .
#محسن_رفیقدوست در مورد روزهای پس از ورود خمینی به ایران می‌گوید: «من از ساعتی که از بهشت‌زهرا به مدرسه رفاه آمدم و روز بعدش وقتی امام خیلی محرمانه به مدرسه علوی رفتند و من هم به آنجا منتقل شدم، مسئولیت اداره مدرسه علوی با من بود. روز نوزدهم اتفاقی که افتاد میمون و مبارک بود. بیعت نیروی هوایی اتفاق افتاد که آن باعث شد شب تصمیم بگیرند به مدرسه علوی حمله کنند که ما یک تمهیداتی دیده بودیم که اگر خواستند با تانک بیایند، نتوانند داخل خیابان ایران بیایند.
او سپس به دفع توطئه‌ها و حتی خطر کودتا اشاره می‌کند.
ادامه دارد…
این سلسله نوشتار را در شبکه های اجتماعی #ایران_بریفینگ می‌توانید با #سرداران_دیروز_سرباران_امروز  دنبال کنید.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ / فارسی
قسمت شانزدهم / رفیقدوست در مورد روزهای پس از ورود خمینی می‌گوید: «من از ساعتی که از بهشت‌زهرا به مدرسه رفاه آمدم و روز بعدش وقتی امام خیلی محرمانه به مدرسه علوی رفتند و من هم به آنجا منتقل شدم، مسئولیت اداره مدرسه علوی با من بودن وی به خطراتی که از روز نوزدهم…
قسمت هفدهم / رفیقدوست اگر چه از مرگ مشکوک #سرلشگر_ریاحی و #سپهبد_بدره_ای نمی‌گوید اما در بخش‌های گذشته دانستیم که سپهبد بدره ای که بجای #ارتشبد_اویسی که از کشور خارج شده بود به عنوان فرمانده نیروی زمینی منسوب شده بود در همان ساعاتی که تانک ها از تهرانپارس عازم ستاد نیروی هوایی بودند تمام فرماندهان ارتش را در یک جلسه تهدید و‌ اعلام می‌کند ارتش باید تا آخرین لحظه به سلطنت وفادار باشد درغیر اینصورت با تکاوران ارتش تک تک فرماندهان خائن را خواهد کشت.
وی اما ساعتی بعد از جلسه در اتاق کارش در ستاد نیروی زمینی ارتش توسط یک مستشار و ژنرال آمریکایی و یک درجه دار ایرانی که به روایتی گفته می‌شود #صیاد_شیرازی بوده ترور می‌شود.
بلافاصله پس از ترور و‌ مرگ #عبدالعلی_بدره_ای و ریاحی ارتش اعلام بی طرفی میکنه و در فاصله کمی، حکومت شاهنشاهی در ایران به اتمام میرسد.
#محسن_رفیقدوست در مورد این لحظات می‌گوید: «۲۱ بهمن نظام ساقط شد؛ یعنی همان ساعتی که اعلام کردند حکومت‌نظامی در ساعت ۴ است، نظام ساقط‌شده بود. امام هم اعلام کرد بگویید حکومت‌نظامی نیست.
اما واقعیت اینجاست نه ارتش و نه گارد نه در نظر داشت اقدام نظامی و حکومت نظامی برقرار کند نه تمایل داشت و توانش را و در واقع انقلابیون در بی عملی ارتش به پیروزی رسیدند نه اقدامات دفاعی و تلاش امثال رفیقدوست.
اولین کسی که گرفتند و آوردند فرماندار نظامی تهران و فرمانده نیروی زمینی که یک نفر بود آوردند و نام او سپهبد #مهدی_رحیمی بود.
ساعت ۱۱ شب او را گرفتند و تحویل ما دادند. بقیه را از ۲۲ بهمن شروع کردند به گرفتن و آوردند، ولی او را آن شب آوردند در همان پشت بام رفاه اعدام کردم»
با پیروزی انقلاب کار #محسن_رفیق_دوست می‌شود شناسایی و بازداشت افراد مؤثر در نظام پهلوی و اعدام آن‌ها در پشت‌بام مدرسه رفاه او در این مورد می‌گوید: «اولین اعدامی رحیمی بود، رحیمی در کفر خودش صادق بود.
رحیمی یکی از همان ۴ نفری بود که ۴-۳ روز بعد از پیروزی انقلاب در پشت‌بام مدرسه رفاه اعدام شد. خیلی جدی گفت جنگی بین ما و شما بود و شما پیروز شدید، ما را هم می‌کشید. آن روز که حکم اعدام او صادر شد و به پشت‌بام می‌بردم ، خواهش کرد چشمان و دستان او را نبندیم و ما هم همین کار را کردیم»
اعدام‌ها که تمام شد اصلی ترین کار رفیقدوست آغاز می‌شود یعنی همان تملک اموال و دارایی‌های بی‌حساب وابستگان پهلوی…

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ / فارسی
قسمت هفدهم / رفیقدوست اگر چه از مرگ مشکوک #سرلشگر_ریاحی و #سپهبد_بدره_ای نمی‌گوید اما در بخش‌های گذشته دانستیم که سپهبد بدره ای که بجای #ارتشبد_اویسی که از کشور خارج شده بود به عنوان فرمانده نیروی زمینی منسوب شده بود در همان ساعاتی که تانک ها از تهرانپارس…
قسمت هجدهم / اعدام‌ها و تیرباران‌های وابستگان پهلوی که تمام شد حالا کار #محسن_رفیق_دوست به اموال و دارایی‌های کشته شدگان و دیگر وابستگان حکومت پهلوی رسید؛ وی در مقام مسئول تدارکات مدرسه علوی و رفاه، بیشتر درگیر صدور احکام مختلف برای تصرف و تملک آن دارایی‌ها بود؛ «تاسیس بنیاد مستضعفان و تغییر نام بنیاد پهلوی به بنیاد علوی» ایده #محسن_رفیقدوست بود.
او اما در همان روزها به پیشنهاد #بهشتی و #مرتضی_مطهری و به دنبال فرمان خمینی برای تشکیل سپاه پاسداران به سپاه می‌پیوندد.
رفیقدوست در مصاحبه‌ای که با ایسنا داشته است فکر تشکیل سپاه به‌عنوان نیرویی برای حراست از انقلاب اسلامی در حال پیروزی را ایده محمد منتظری در پیش از پیروزی انقلاب معرفی می‌کند.
بنا به گفته او، اگر ۵ یا ۱۰ نفر در تأسیس سپاه پاسداران نقش برجسته‌ای داشته باشند، نقش وی برجسته است (البته چهره‌های بسیار دیگری همچون ابوشریف، ابراهیم بازرگان و... مدعی این ایده نیز هستند)
بهر حال نقش رفیقدوست در تأسیس سپاه پاسداران پررنگ است او از همان ابتدا در شورای فرماندهان سپاه پاسداران بوده است تا اینکه در زمان دولت میرحسین موسوی که قرار می‌شود برای ارتباط دولت و سپاه وزارت سپاه شکل بگیرد، رفیقدوست در تمام دو دوره حیات وزارت سپاه وزیر این وزارتخانه بوده است.
با پایان جنگ و ادغام وزارت دفاع و وزارت سپاه رفیقدوست به ریاست #بنیاد_مستضعفان گمارده می‌شود،جایی که قریب به دهسال پیش خود ایده تاسیسش را به خمینی داده بود.
این انتصاب مصادف بود با آغاز رهبری خامنه‌ای و روند رانت‌خواری در این بنیاد، یا به روایتی بزرگترین کارتل اقتصادی خاورمیانه با سرمایه‌ای قریب به نهصد میلیارد دلار !
رفیقدوست منکر این رانت‌ها نیست اما قرائتش جور دیگری است و آن را رانت و یا حقوق میلیونی نمی‌داند او مدعی است: «وقتی به بنیاد آمدم ۸۰۰ شرکت داشت که ۴۰۰ شرکت را تعطیل کردم یا فروختم. گروهی را گذاشتم و گفتم اگر این کارخانه خوب اداره شود ۱۰ درصد برای شما باشد درواقع همین ۱۰ درصدی که رفیقدوست مدعی آن است در دهه ۷۰ رقمی نجومی بوده است»
در طی مدیریت او بر بنیاد مستضعفان بود که اولین اختلاس در جمهوری اسلامی شکل گرفت :«اختلاس ۱۲۳ میلیاردی، متهم ردیف اول این اختلاس درواقع محسن رفیقدوست بود اما او توانست رد پای خود را محو کند کاری که برادر وی نتوانست!
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ / فارسی
قسمت بیستم / بنیاد نور در سال ۱۳۷۹ اقدام به تأسیس یک خیریه به نام «موسسه خیریه گل یاس» می‌نماید،در این موسسه با همکاری بهزیستی و قوه قضائیه دختران جوان و نوجوانی که دارای جرائمی بوده‌اند بجای انتقالشان به زندان چون در ساختار آنزمان قوه قضائیه کانون اصلاح و…
قسمت بیست و‌یکم / با تحقیقات پلیس مشخصی شد که ده‌ها دختر دیگر نیز به‌عناوین‌مختلف به این مرکز آورده شده‌اند.
رسانه‌ها از دستگیری برخی دیگر از مسئولان این مرکز به اتهام ربودن دختران، سوء استفاده و انتقال آنان به کویت و دبی خبر دادند.
مشخص شد دست کم ۱۹ تن از دخترانی که از سوی دادگاه انقلاب کرج به این مرکز فرستاده شدند و بعدها پرونده‌شان با ذکر «فرار از مرکز» بسته شده اکنون در کشورهایی همچون کویت،امارات متحده عربی،ترکیه و آذربایجان حضور دارند.
روزنامه همشهری هم همان روز از قرائت شکایت يك تن از دختران جوان بنام «پرى. م» و وکیل خانواده يك دختر ديگر به نام «م. ش» خبرداد که به اروپا پناهنده شده است.
همشهری نوشت:«اعضاى تشكيل دهنده #خانه_هدايت طى چندين سال با گردآوردن دختران جوان و نوجوان فرارى و بى پناه در آن خانه، ضمن تجاوز جنسى به آنان، آنها را به اعتياد كشانده و سپس آنها را وادار به فروش مواد مخدر براى باندشان مى كردند.
در میان متهمان پرونده؛ دادگاه تنها حجت‌الاسلام #هادی_منتظری_مقدم رئیس دادگاه انقلاب کرج و از مسئولان مرکز را به حدود ده سال حبس و شلاق محکوم کرد و احکام سایر متهمان به جزای نقدی تبدیل شد. برای «م.ف» نیز به جهت نظامی بودن قرار عدم صلاحیت صادر و پرونده به دادسرای نظامی تهران ارسال شد.
متهمان در دادگاه به اتهاماتی مختلفی همچون توقیف و نگهداری دختر ۱۷ ساله‌ای به نام «سمن»، اعمال‌نفوذ برخلاف حق و مقررات قانونی در جهت اداره کردن مؤسسه #خیریه_گل_یاس کرج (خانه هدایت)، مشارکت در تحویل ندادن نوزادان بدون سرپرست به خانواده‌هایشان، اخذ رشوه به مبلغ ۵ میلیارد ریال، مشارکت در جلب و توقیف و حبس غیرقانونی چهار فرد و جعل عنوان قاضی ویژه مواد مخدر تفهیم شده بودند.
اما بطور کل مسائل مربوط به دختران ۷ تا ۲۰ ساله‌ای که در این مرکز نگهداری می‌شدند در دادگاه مسکوت گذاشته شد.
اگرچه #محسن_رفیقدوست که این خیریه زیر نظر او اداره می‌شد برای او هیچ اتهامی در نظر گرفته نشد و در تمامی آن زمان سکوت کرده بود اما سالها بعد اصلا این حوادث را بطور کل منکر شد و در مصاحبه با شهروند امروز گفت:« مسئله خبریه گل یاس اصلا چیز دیگری بود و مالی بود نه آن دروغهایی که روزنامه‌های آن زمان می‌نوشتند»
#محسن_رفیق_دوست که روزگاری شهر نو را تخریب کرد و #خانه_هدایت_کرج را تاسیس کرد رسوای‌های بی‌شمار دیگری هم دارد.
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ / فارسی
قسمت بیست و‌یکم / با تحقیقات پلیس مشخصی شد که ده‌ها دختر دیگر نیز به‌عناوین‌مختلف به این مرکز آورده شده‌اند. رسانه‌ها از دستگیری برخی دیگر از مسئولان این مرکز به اتهام ربودن دختران، سوء استفاده و انتقال آنان به کویت و دبی خبر دادند. مشخص شد دست کم ۱۹ تن از…
قسمت بیست و دوم / کمی دوباره به عقب برگردیم به #محسن_رفیقدوست که از آدمکشی در پیش از انقلاب به رانندگی برای خمینی رسید و بعد در پشت بام مدرسه رفاه و علوی جوخه اعدام و تیرباران راه انداخته بود، اعدام‌ها که تمام شد، غارتهایشان را که کردند، دیوارها و خانه های «شهرنو»  را به دستور #خلخالی ویران کردند و زنان تن فروش، بی سرپناه در خیابانها آواره شدند.
به دستور #آیت_الله_بهشتی آنها را به تدریج از خیابانها جمع کردند.
بخشی از این سرگذشت را حالا با محسن رفیقدوست دوره کنیم:
سال ۱۳۵۸ مرحوم شهید بهشتی مرا صدا کرد و گفت: دو نفر از آقایان منار را خراب کردند اما چاه را نکندند!
پرسیدم: یعنی چی؟
گفت: رفته اند دیوار محله شهرنو را خراب کرده اند و فواحش به خیابانها ریخته اند. شما برو اینها را جمع کن.
آن روزها من در کمیته بودم ، ایشان به #بنیاد_مستضعفان دستور داد مکانی را به من بدهد. اولین مکانی که برای این کار گرفتم در خیابان آفریقا یا جرُدن خانه ثابت پاسال  بود. خیلی خانه بزرگی بود. ظاهرا #ثابت_پاسال به این خانه کاخ ورسای کوچک می گفته چون با نقشه ورسای ساخته شده بود و یک استخر داشت به شکل کاسه بلور. حدود ۴۰ نفر از بچه های سپاه (احتمالا منظورش کمیته هاست) را ماشین در اختیارشان گذاشتم. شبها می رفتند اینها را از خیابانهای تهران جمع می‌کردند و به آنجا می‌آوردند.
گروهی را هم در آنجا گذاشتم که اینها را اداره کنند. یک گروه از خانم ها را هم گذاشته بودم که با آنها کار تربیتی کنند. کم کم کار جمع کردن فواحش تمام شد و دیگر به صورت علنی در سطح شهر نبودند. بعدها آنجا تبدیل به مرکز نگهداری دخترانی شد که مشکل پیدا می کردند. این دختران را پدر و مادر نگه نمی‌داشتند. زندان هم نمی خواستند ببرند که الان هم هنوز هست.(احتمالا منظورش همان #خانه_هدایت_کرج است که زیر نظر خودش اداره می‌شود) تا چهار صد نفر رسید با حدود ۱۵ نفر از متدینین متمکن.
بعد بنیاد آن خانه را از ما گرفت وخانه مراد اریه را به ما داد،خانه بزرگی روبروی هتل استقلال.
تعدادشان حالا خالص شده بود و دیدم اینها کار می‌خواهند و کسی هم به آنها کار نمی‌دهد، تعدادشان را برای نگهبانی و‌ خدمات فرستادم زندان اوین، استقبال شد و بچه‌های دادستانی هم خواستند، حالا خیلی از آنها که رفته بودند هم برگشتند و‌گفتند ما هم کار می‌خواهیم.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ / فارسی
قسمت بیست و هشتم / مایک پمپئو وزیر وقت خارجه آمریکا سخنرانی معروفش در مورد سپاه را اینگونه آغاز کرد که:«در جمهوری اسلامی که یک مافیای تروریستی و اقتصادی است،چطور یک پاسدار ساده زمان جنگ اکنون بدل شده است به یک میلیاردر؟» ‏اشاره او صادق محصولی، بود جوانی که…
قسمت بیست و‌نهم‌/ پس از شکست #حلقه_ارومیه از حسنی، صادق محصولی ازسپاه منطقه ۵ خارج و در تهران به‌عنوان مسئول دفتر تحقیق و بازرسی در سپاه انتخاب می‌شود.
#صادق_محصولی عملاً تا سال‌های ۶۴ – ۶۵ هیچ حضور بلندمدتی در جبهه نداشته و عمدتاً یک هفته تا نهایت یک ماه در جبهه‌ها بوده تا اینکه در اواخر سال ۱۳۶۴ در قرارگاه رمضان سپاه پاسداران به فرماندهی #محمد_باقر_ذوالقدر تصمیم می‌گیرند یک تیپ از کردهای ایرانی و معارضین عراقی برای عملیات در کردستان عراق تشکیل شود و به جهت آشنایی محصولی با بخشی از کردهای ارومیه او این مسئولیت را می‌پذیرد و تیپ ۵۵ ویژه پاسداران را شکل می‌دهند.
درواقع تنها حضور ملموس محصولی در جنگ همین تیپ بود که فعالیتش منحصر می‌شود به چند عملیات برون‌مرزی در حلبچه و کرکوک که به فقط یک عملیات آن در حمله به تأسیسات نفتی کرکوک موفقیت‌آمیز بود، به‌غیراز این عملیات کارهای دیگر وی با همکاری کردهای عراقی نه عملیات نظامی که بیشتر تخریب تأسیسات مناطق کردنشین عراق بود،محصولی می‌گوید:« ازجمله کارهایی که در خاک عراق انجام می‌دادیم این بود که به دکل‌های انتقال برق فشارقوی آسیب می‌زدیم و برق چند شهر قطع می‌شد. نیروهای عراقی نیز تا مشکل این دکل را رفع می‌کردند، ۲ روز طول می‌کشید و اثر منفی روانی بر عراقی‌ها داشت»
او تا پایان جنگ جمعا قریب ۹ ماه سابقه حضور در جبهه داشته و خود نیز به آن معترف است: « در جبهه جنوب نبودم، فقط پس از قبول قطعنامه در عملیات مرصاد حضور داشتم و جزو اولین نیروهایی بودیم که با منافقین درگیر شدیم»
با پایان جنگ در سال ۱۳۶۷ محصولی به وزارت سپاه می‌رود و یکی از معاونان #محسن_رفیقدوست می‌شود، این سمت دیرزمانی عمر نمی‌کند چراکه در مرداد ۱۳۶۸ وزارت سپاه و دفاع در هم ادغام می‌شوند و او به سپاه بازمی‌گردد.
وی پس از این دوران است که وارد فعالیتهای اقتصادی می شود و با تاسیس شرکت های تجاری مانند شرکت تدبیر (نیاوران) با همکاری درویشعلی شمس ( از معتمدان اصلی اسفندیار رحیم مشایی که دارای گرایش چپ و فارغ التحصیل علم و صنعت که در انتخابات مجلس نهم در رامسر با ابطال انتخابات از مجلس بازماند) وارد معاملات واسطه گری مسکن می شود.یکی دیگر از شرکای محصولی و درویشعلی شمس , علی منیران بود که در واقعه ای مرموز در ویلای شخصی اش در کرج یک پزشک را با شلیک گلوله می کشد که در سال ۱۳۷۲ اعدام می شود .
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ / فارسی
روایت ۷۹/ صورتجلسه ۳۴۵ شورای اسلامی ۱۳۶۱/۵/۲۶ سئوال سید رضا زواره‌ای از وزیر دادگستری: ….کشمیری، به‌عنوان سرپرست کمیته خنثی‌سازی #کودتای_نوژه ، تمام جریانات کودتای نوژه را در دست می‌گیرد و یک عاملی که قرائن نشان می‌دهد به احتمال زیاد عضویت سی.آی. ا را دارد،…
روایت۸۰ / روزنامه جمهوریت، چاپ آنکارا، ۱۹۸۲/۳/۳ رفیقدوست از خطرناکترین باند ایران می‌گوید:
رفیقدوست، کمی ترکی و اندکی نیز عربی می‌داند، مردمک چشمانش دائماً در حال حرکت بوده و بر جای خود قرار ندارد. باهوش بودن خود را در همان یکی دو دقیقه اول صحبت نشان می‌دهد. تانشوغ بلهدا سفیر ترکیه در ایران او‌را یکی از ۳ تا ۵ نفر اعضای ستون رژیم ایران می‌داند… از #محسن_رفیقدوست می‌پرسم کـه آیـا عـاملین #انفجار_دفتر_حزب_جمهوری_اسلامی که منجر به کشته شدن بهشتی و ۷۲ نفـر دیگـر شد و نیز عاملین #انفجار_نخست_وزیری که در نتیجـه آن رجـایی، رئـیس جمهـور و باهنر، نخست‌وزیر کشته شدند، مشخص شده است؟
می‌گوید عاملین را شناخته‌ایم، عامل انفجـار مرکـز حـزب جمهوری اسلامی، شخصی به نام #محمد_رضا_کلاهی بود،او عامل انفجار نخست وزیری را هم فردی به نام #مسعود_کشمیری می‌داند ، او مدیر حفاظت اطلاعات نخست وزیری بوده است. براساس اظهارات خود آنهایی که از این انفجار، جان سالم به در برده‌اند، کـشمیری در روز حادثه نزد باهنر و رجایی رفته و پس از بازگشت از پیش آنها، کیف خود را در کنار آنها نهاده است. پس از دور شدن وی از محیط یعنی ۲ - ۳ دقیقه بعد، انفجار روی داده است. در اوایل گفته می‌شد که کشمیری نیز زیر آوار مانده است. اما تروریست از
این فرصت استفاده کرده و خود را از انظار دور نگهداشته بـود، کـشمیری را یـک ساعت بعد از حادثه دیده بودند و اکنون نیـز براسـاس اخبـار رسـیده وی در اروپا می‌باشد.
#محسن_رفیق_دوست می‌گوید رجایی، باهنر و دفتریان، در آن حادثه کشته شدند ، رفیق‌دوست کسی است که در شناسایی جـسد رجـایی کمک کرده است، او را از دندانهایش تشخیص داده، رجایی با او دوستی ۲۲ ساله داشته و با هم در زندان بوده‌اند.
رفیق دوست به صراحت می‌گوید نمی‌پذیرد که کشمیری عضو #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران باشد و می‌گوید شاید اکنون عضو آن سازمان باشد اما آن‌زمان نبوده او می‌گوید اگر کشمیری دوستانی در نخست وزیری ایران نداشت نه می‌توانست نفوذ کند و نه می‌توانست بمب گذاری کند و نه فرار، او حتی معتقد است اصلا چه دلیلی دارد که باید بپذیریم او از ایران خارج شده؟ همه دنبال او در اروپا و آمریکا می‌گردند اما از کجا معلوم در جایی از ایران مخفی نشده باشد تا اوضاع آرام شود؟
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔖 معمولا دم خروس جناح‌های حکومتی در دو‌جا مشخص است: عزا و عروسی، #مصطفی_تاجزاده اصلاح‌طلب منتقد و #محمد_حسین_صفار_هرندی ، مشاور فرمانده‌‌کل‌ سپاه و عضو اصول‌گرای مجمع‌تشخیص مصلحت در آیین درگذشت محمود محتشمی‌پور.
محمودمحتشمی‌پور، از اعضای قدیمی حزب موتلفه‌اسلامی و فعال جریان فداییان اسلام، که پدر همسر تاجزاده و شوهرخاله صفارهرندی است، هر دو‌ نیز با #محسن_رفیقدوست خویشاوند هستند؛ داماد محسن رفیقدوست محمود محتشمی پور بود که برادرزن مصطفی تاج‌زاده هست.
#اصلاح_طلب
#اصوالگرا
#هژمونی_فامیلی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴برج‌هایی که محل زندگی چهره‌های سرشناس است. برج‌هایی که باند فرود هلی‌کوپتر اختصاصی و پلیس خصوص (دقت کنید نه بادیگارد که پلیس #نیروی_انتظامی ) دارند؛ پزشک ویژه و حرفه‌ای‌ترین مربی‌های ورزشی را برای اهالی ساختمان استخدام کرده‌اند؛ کارواش اختصاصی و باغ‌های عمودی و...
این‌همه پول از کجا آمده و این فاصله طبقاتی وحشتناک در ایران که تمام پول و سرمایه کشور در درست کمتر از ۵ درصد است چیست ناشی از چیست؟
جواب البته مشخص است: یک سیستم فاسد حکومتی که اساس آن را رانت‌خواری و اختلاس و چپاول اموال مردم تشکیل داده. حکومتی که مؤسسات مالیش به بهانه ورشکست شدن از بازپرداخت سرمایه‌ها و سپرده‌های مردم خودداری می‌کنند.
۱. برج چناران
برج لاکچری چناران پارک رزیدنس در ۱۳ طبقه و ۲۶ واحد مسکونی با امکانات فراوان در زمینی با وسعت حدود هشت‌هزار مترمربع بناشده است.
مالک این برج #بنیادمستضعفان است و ۳۰% سهام آن متعلق به #محسن_رفیقدوست هست، بنیاد مستضعفان برای پیمانکاری و طراحی و ساخت آن به فرزاد دلیری معمار این برج در عوض پول ۱۲ هزار متر از جنگل شصت کلا در ۶ کیلومتری جنوب غربی شهر گرگان را با مجوز ساخت هتل داده است!
۲. برج آلتون کورت
این برج باند هلی‌کوپتر دارد. برجی که در منطقه نیاوران تهران ساخته‌شده است. آلتون در ۲۴ طبقه احداث‌شده و ۶۰ واحد در آن قرار دارد.
پیمانکار و مالک این برج «#گروه_ایرانیان_اطلس » هست که هم‌اکنون مالک چندین مرکز تجاری کلان در تهران هست: هتل فاخر و مرکز خرید آرمان (مشهد)، اطلس فرمانیه تهران، اطلس مال، مرکز خرید اطلس (تبریز)، مرکز خرید اطلس (بم)، برج ۴۰۰ واحدی اطلس (نمک‌آبرود)، برج ۲۴ طبقه‌ای مسکونی اطلس (کیش)، اطلس پلازا، اطلس کلینیک (کرمان) بخشی از برج‌ها و مراکز تجاری این گروه هست، مالک، رئیس هیئت‌مدیره و مدیرعامل این گروه سعید محمد اسلامی فرمانده سابق #قرارگاه_سازندگی_خاتم‌الانبیاء هست.
۳. برج رولکس فرمانیه
از اسمش هم پیداست که برجی لوکس و گران‌قیمت است که پزشک اختصاصی دارد. برج رولکس فرمانیه نیز یکی از باشکوه‌ترین و خارق‌العاده‌ترین برج‌های مسکونی در تهران است که قیمت‌های میلیاردی آن سر به فلک کشیده است.
پیمانکار و مالک این برج شرکت رویال ساختمان آریا متعلق به #ستاداجرایی_فرمان_امام (زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی) هست.

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
قسمت بیست و‌نهم‌/ پس از شکست #حلقه_ارومیه از حسنی، صادق محصولی ازسپاه منطقه ۵ خارج و در تهران به‌عنوان مسئول دفتر تحقیق و بازرسی در سپاه انتخاب می‌شود.
#صادق_محصولی عملاً تا سال‌های ۶۴ – ۶۵ هیچ حضور بلندمدتی در جبهه نداشته و عمدتاً یک هفته تا نهایت یک ماه در جبهه‌ها بوده تا اینکه در اواخر سال ۱۳۶۴ در قرارگاه رمضان سپاه پاسداران به فرماندهی #محمد_باقر_ذوالقدر تصمیم می‌گیرند یک تیپ از کردهای ایرانی و معارضین عراقی برای عملیات در کردستان عراق تشکیل شود و به جهت آشنایی محصولی با بخشی از کردهای ارومیه او این مسئولیت را می‌پذیرد و تیپ ۵۵ ویژه پاسداران را شکل می‌دهند.
درواقع تنها حضور ملموس محصولی در جنگ همین تیپ بود که فعالیتش منحصر می‌شود به چند عملیات برون‌مرزی در حلبچه و کرکوک که به فقط یک عملیات آن در حمله به تأسیسات نفتی کرکوک موفقیت‌آمیز بود، به‌غیراز این عملیات کارهای دیگر وی با همکاری کردهای عراقی نه عملیات نظامی که بیشتر تخریب تأسیسات مناطق کردنشین عراق بود،محصولی می‌گوید:« ازجمله کارهایی که در خاک عراق انجام می‌دادیم این بود که به دکل‌های انتقال برق فشارقوی آسیب می‌زدیم و برق چند شهر قطع می‌شد. نیروهای عراقی نیز تا مشکل این دکل را رفع می‌کردند، ۲ روز طول می‌کشید و اثر منفی روانی بر عراقی‌ها داشت»
او تا پایان جنگ جمعا قریب ۹ ماه سابقه حضور در جبهه داشته و خود نیز به آن معترف است: « در جبهه جنوب نبودم، فقط پس از قبول قطعنامه در عملیات مرصاد حضور داشتم و جزو اولین نیروهایی بودیم که با منافقین درگیر شدیم»
با پایان جنگ در سال ۱۳۶۷ محصولی به وزارت سپاه می‌رود و یکی از معاونان #محسن_رفیقدوست می‌شود، این سمت دیرزمانی عمر نمی‌کند چراکه در مرداد ۱۳۶۸ وزارت سپاه و دفاع در هم ادغام می‌شوند و او به سپاه بازمی‌گردد.
وی پس از این دوران است که وارد فعالیتهای اقتصادی می شود و با تاسیس شرکت های تجاری مانند شرکت تدبیر (نیاوران) با همکاری درویشعلی شمس ( از معتمدان اصلی اسفندیار رحیم مشایی که دارای گرایش چپ و فارغ التحصیل علم و صنعت که در انتخابات مجلس نهم در رامسر با ابطال انتخابات از مجلس بازماند) وارد معاملات واسطه گری مسکن می شود.یکی دیگر از شرکای محصولی و درویشعلی شمس , علی منیران بود که در واقعه ای مرموز در ویلای شخصی اش در کرج یک پزشک را با شلیک گلوله می کشد که در سال ۱۳۷۲ اعدام می شود .
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
می‌شود گفت در ابتدا چندین سپاه پاسداران وجود داشت، به غیر از سپاه‌های لاهوتی و‌محین رضایی گروه دیگری هم در #دانشگاه_تهران زیر نظر #محمد_منتظری بود.
این گروه هم که در ارتباط با آیت الله بهشتی بود،‌ از افرادی که در فلسطین آموزش چریکی دیده بودند تشکیل می‌شد و در کنار آنها برخی افسران ارتش مانند #یوسف_کلاهدوز، #موسی_نامجو و کتیرایی را نیز برای آموزش نیروها به کار گرفته بودند.
بنابراین روایتهای تاریخی ، نمایندگانی از این چهار گروه در جلسه‌ای گرد هم می‌آیند و می‌پذیرند که با یکدیگر ادغام‌شده و سازمانی منسجم و یکپارچه را به وجود بیاورند تا به‌وسیله آن بتوان به اوضاع امنیتی کشور سر و سامانی داد و سپاه پاسداران یکپارچه شود.
#محسن_رفیقدوست که آن روزها در سپاه پاسداران زیر نظر حجت‌الاسلام لاهوتی فعالیت می‌کرد، در بخشی از خاطرات خود این موضوع را این‌چنین روایت می‌کند:«احساس می‌کردم این سپاهی که در حال شکل‌گیری است، سپاهی نیست که مدنظر امام بوده است. از طرف دیگر در ۳ تشکل دیگر هم نیروهایی به صورت مسلح فعالیت می‌کردند که شامل گارد انقلاب تحت نظر ابو شریف، گارد دانشگاه (پاسا) با نظارت شهید محمد منتظری و افراد گروه‌های مسلح مبارز قبل از انقلاب که سازمان مجاهدین شکل داده بود، می‌شدند. پاییز ۵۸ ابوشریف و شهید منتظری و شهید #محمد_بروجردی از سوی #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی را دعوت کردم و در اتاقی که در آنجا جمع شده بودیم را قفل کردم.
یک کلت کمری۴۵ داشتم آن را روی میز گذاشتم و گفتم افرادی که از هر۴ گروه موجود می‌شناسم، همه یک هدف را تعقیب می‌کنند که ایجاد نیرویی برای حفاظت از انقلاب است. شما مبنای قانونی ندارید. حکم ما از سوی امام است که ما را مجاز به فعالیت زیر نظر دولت موقت کرده است. انتقاد عمده آنها به سپاه نظارت دولت موقت بر آن بود که گفتم در هر صورت این حکم امام است. گفتم اگر در این جلسه نتوانیم به نتیجه‌ای برسیم، اول شما ۳ نفر را می‌کشم، بعد خودم را و همه را راحت می‌کنم»
وی ادامه می‌دهد:«خوشبختانه کار به کشتن نرسید و‌ در آن جلسه به این نتیجه رسیدند که حرفم منطقی است و بهتر است بنشینیم و باهم مذاکره‌ای برای ادغام انجام دهیم. قرار شد از هر کدام از این مراکز ۳ نفر انتخاب شوند. این ۱۲ نفر بنشینند و بحث ادغام را پیگیری کنند»

#ارتش_شاهنشاهی #ارتش_جمهوری_اسلامی

🌐 irbr.news
🆔
@irbriefing