ایران بریفینگ
6.09K subscribers
13.9K photos
23.9K videos
26.3K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
ایستادند تا جان دادن ساسان قربانی را ببینند؛ ۳۱ شهریور ماه ۱۴۰۱ در #رضوانشهر همراه با موج اعتراضات به خیابان آمد، کمی بعد ساسان در بین جمعیت گلوله خورد.
مامورین به‌جای بیمارستان او را به کلانتری بردند و زیر دست و پایشان لگد کردند. به‌گفته نزدیکانش اگر همان موقع ساسان را به بیمارستان رسانده بودند الان زنده بود.
#علیه_فراموشی #ساسان_قربانی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایستادند تا جان دادن ساسان قربانی را ببینند؛ ۳۱ شهریور ماه ۱۴۰۱ در #رضوانشهر همراه با موج اعتراضات به خیابان آمد، کمی بعد ساسان در بین جمعیت گلوله خورد.
مامورین به‌جای بیمارستان او را به کلانتری بردند و زیر دست و پایشان لگد کردند. به‌گفته نزدیکانش اگر همان موقع ساسان را به بیمارستان رسانده بودند الان زنده بود.

#علیه_فراموشی #ساسان_قربانی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ساسان قربانی ۳‍۱ ساله در اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در #رضوانشهر وقتی داشت به یک مجروح رسیدگی می کرد به او شلیک کردند و به شهادت رسید.
نام #ساسان_قربانی ماه‌ها بعد از به قتل رسیدنش رسانه‌ای شد.
#خیزش_سراسری_مردم_ایران #مهسا_امینی #انقلاب_آزادی_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔖ایستادند تا جان دادن ساسان قربانی را ببینند،اگر همان موقع ساسان را به بیمارستان رسانده بودند الان زنده بود.
سامان که به اتفاق برادرش در مسیر رفتن به سر کار، در اعتراضات مردمی در مقابل کلانتری رضوان‌شهر حضور داشته می‌گوید: «گاز اشک‌آور می‌زدند، شلیک می‌کردند. اکثرا آدم‌های بسیجی بودند. برادرم داشت بچه‌های ۱۷ - ۱۸ ساله را از آنجا دور می‌کرد. اینجا شهر کوچک است و همه همدیگر را می‌شناسند. نیروهای انتظامی و بسیجی که داخل کلانتری رفتند از همان بالا به مردم شلیک می‌کردند. برادرم روبروی شبکه بهداشت بود یک نفر تیر ساچمه‌ای خورده بود و رفت او را بلند کند با تیر جنگی به کشاله ران سمت راستش زدند و روی زمین افتاد،من این طرف خیابان برای خودم نشسته بودم. تاریک بود، دید نداشت، آرام رفتم دیدم برادرم است. زمین را چنگ زدم تمام انرژی بدنم تحلیل شد و شوکه شدم»​.
#ساسان_قربانی اما به جای انتقال به بیمارستان همراه با برادرش به داخل کلانتری منتقل می‌شود.
برادرش می‌گوید: «​من و برادرم را داخل کلانتری بردند. من می‌گفتم چرا برادرم را کشتید، یک بسیجی آمد مرا با باتوم زد و می‌گفت آشوبگر، اغتشاشگر که رئیس کلانتری مرا از دست او نجات داد. برادرم روی زمین افتاده بود و از او خون می‌رفت و مرا می‌زدند. با یک ماشین ال ۹۰ که شیشه جلویش هم شکسته بود برادرم را به بیمارستان شهدای رضوان‌شهر رساندیم و توی بیمارستان به برادرم خون ندادند و برادرم بدون خون مرد. اگر خون می‌زدند برادرم زنده می‌ماند»​.
سامان می‌گوید که برادرش بر اثر خونریزی و عدم رسیدگی پزشکی جان باخته است: «​برادرم با من صحبت کرد گروه خونی‌اش را گفت از من خواست موبایلش را بردارم. یکی دو نفر از فرمانداری آمدند با کادر بیمارستان صحبت کردند نمی‌دانم چی گفتند. بعد گفتند اینجا خون نداریم در حالی که بچه‌ها برای خون دادن آماده بودند. گفتند باید ببرید رشت و تا به بیمارستان پورسینا در رشت رسیدیم برادرم تمام کرد»​.
ساسان قربانی متولد ۱۸ تیر ۱۳۷۰ بود. خیلی زحمت‌کش بود. او از سال ۱۳۹۱ در کارگاه آهنگری به اتفاق برادرش کار می کرد. برادرش می‌گوید: «با اینکه خانه ما رفت‌و آمد می‌شود و مردم شهر می‌آیند ابراز همدردی می کنند ولی وضعیت روحی روانی خانواده ما خوب نیست. مادرم پیر شده افسرده شده یک بار دست به خودکشی زد. هیچ کس نیست بیاید بگوید برای چی زدیم».
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
۱۸ تیر زادروز جاویدنام #ساسان_قربانی هست.
ساسان ۳۱ ساله، وقتی داشت به یک نفر که با گلوله ساچمه‌ای زخمی شده بود کمک می‌کرد با شلیک گلوله‌‌های نیروهای جمهوری‌اسلامی کشته شد.
ساسان در شب زادروز پدرش کشته شد.
ایستادند تا جان دادن ساسان قربانی را ببینند؛ ۳۱ شهریور ماه ۱۴۰۱ در #رضوانشهر همراه با موج اعتراضات به خیابان آمد، کمی بعد ساسان در بین جمعیت گلوله خورد.
مامورین به‌جای بیمارستان او را به کلانتری بردند و زیر دست و پایشان لگد کردند. به‌گفته نزدیکانش اگر همان موقع ساسان را به بیمارستان رسانده بودند الان زنده بود.
#علیه_فراموشی #ساسان_قربانی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing