#یاسر_الوندیانی و #نعمت_افشار دو تن از مصدومان چشم در خیزش انقلابی که بینایی یک چشم خود را از دست دادهاند، در مقابل بنر شهرداری تهران که مصدومان چشم را دروغگو خطاب میکند.
این عزیزان سند زنده جنایتی هستند که جمهوری اسلامی مرتکب شده است و قابل انکار نیست.
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #جنایات_جمهوری_اسلامی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
این عزیزان سند زنده جنایتی هستند که جمهوری اسلامی مرتکب شده است و قابل انکار نیست.
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #جنایات_جمهوری_اسلامی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
یاسر الوندیانی، جوان ۳۴ سالهای که زندگی او در هنر و ورزش خلاصه میشد، حالا یکسال است دست و دلش به هیچکدام نمیرود.
۲۹ شهریور، میدان «بوعلی» همدان بود که یاسر را سه مامور یگان ویژه مستقیم دوره کردند و مورد هدف مستقیم شلیک قرار دادند.
معترضان در میدان بوعلی جمع شده بودند. هنوز به شب مانده بود که جمعیت با شعارهای اعتراضی میدان و خیابان را از آن خود کرده بود. ماموران نیروی انتظامی به هوا و زمین شلیک میکردند اما قدرت پراکنده کردن مردم معترض را نداشتند. یک ساعتی گذشت و ساعت نزدیک به شش بعدازظهر شده بود که نیروهای یگان ویژه سوار بر موتور از راه رسیدند. ماموری که ترک موتور نشسته بود، به مردم تیراندازی میکرد و دیگر نیروهای سرکوب، اشکآور به میان معترضان شلیک میکردند.
بعد از دقایقی که مردم با دستان خالی مقابل نیروهای سراپا مسلح مقاومت کردند، اشکآورها و تیراندازیها، آنها را به عقب راند.
معترضان میان کوچههای اطراف میدان بوعلی پراکنده شدند و به شعار دادن و بستن کوچهها پرداختند. نیروهای سرکوب به کوچهها رسیدند. یاسر هم همراه با دو معترض دیگر به داخل کوچهای پناه برد؛ کوچهای که اما بنبست بود.
آن منطقه، محلهای تجاری است و انتهای آن بنبست، پارکینگی وجود دارد. دو نفر از معترضان که ریز اندام بودند، توانستند از شکاف در خود را به داخل پارکینگ بیندازند اما یاسر تنها ماند. سه مامور یگان ویژه از سر کوچه به سمت یاسر قدم برمیداشتند و شلیک میکردند. ساچمهها به سینه و شکم و پاهای #یاسر_الوندیانی وارد شدند.
حالا در کوچه بن بست یاسر مانده بود و سه مامور که او را دوره کرده بودند. یکی از ماموران سرکوب از پشتسر یاسر، با قنداق تفنگ به سرش زد. یاسر روی زانوهایش افتاد. به سمت مامور سرکوب برگشت اما ناگهان به چشمش شلیک شد و روی زمین افتاد. مامورها رفتند و مردم معترض یاسر را ته آن بنبست پیدا کردند. ساچمهای که به چشمش خورد، از کره چشم رد شده است. ساچمههای دیگر هم در بدنش هستند اما برخی را خودش درآورده و مابقی را به حال خود رها کرده است.
یاسر از مردمی که به سراغش آمده بودند، میپرسید: «چشمم باز است؟»
او پاسخ مثبت میشنید اما دید نداشت. داخل مغازهای شد. حالت تهوع داشت. جلوی آینه ایستاد و امتحان کرد، دید نداشت و چشمش باز بود.
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
۲۹ شهریور، میدان «بوعلی» همدان بود که یاسر را سه مامور یگان ویژه مستقیم دوره کردند و مورد هدف مستقیم شلیک قرار دادند.
معترضان در میدان بوعلی جمع شده بودند. هنوز به شب مانده بود که جمعیت با شعارهای اعتراضی میدان و خیابان را از آن خود کرده بود. ماموران نیروی انتظامی به هوا و زمین شلیک میکردند اما قدرت پراکنده کردن مردم معترض را نداشتند. یک ساعتی گذشت و ساعت نزدیک به شش بعدازظهر شده بود که نیروهای یگان ویژه سوار بر موتور از راه رسیدند. ماموری که ترک موتور نشسته بود، به مردم تیراندازی میکرد و دیگر نیروهای سرکوب، اشکآور به میان معترضان شلیک میکردند.
بعد از دقایقی که مردم با دستان خالی مقابل نیروهای سراپا مسلح مقاومت کردند، اشکآورها و تیراندازیها، آنها را به عقب راند.
معترضان میان کوچههای اطراف میدان بوعلی پراکنده شدند و به شعار دادن و بستن کوچهها پرداختند. نیروهای سرکوب به کوچهها رسیدند. یاسر هم همراه با دو معترض دیگر به داخل کوچهای پناه برد؛ کوچهای که اما بنبست بود.
آن منطقه، محلهای تجاری است و انتهای آن بنبست، پارکینگی وجود دارد. دو نفر از معترضان که ریز اندام بودند، توانستند از شکاف در خود را به داخل پارکینگ بیندازند اما یاسر تنها ماند. سه مامور یگان ویژه از سر کوچه به سمت یاسر قدم برمیداشتند و شلیک میکردند. ساچمهها به سینه و شکم و پاهای #یاسر_الوندیانی وارد شدند.
حالا در کوچه بن بست یاسر مانده بود و سه مامور که او را دوره کرده بودند. یکی از ماموران سرکوب از پشتسر یاسر، با قنداق تفنگ به سرش زد. یاسر روی زانوهایش افتاد. به سمت مامور سرکوب برگشت اما ناگهان به چشمش شلیک شد و روی زمین افتاد. مامورها رفتند و مردم معترض یاسر را ته آن بنبست پیدا کردند. ساچمهای که به چشمش خورد، از کره چشم رد شده است. ساچمههای دیگر هم در بدنش هستند اما برخی را خودش درآورده و مابقی را به حال خود رها کرده است.
یاسر از مردمی که به سراغش آمده بودند، میپرسید: «چشمم باز است؟»
او پاسخ مثبت میشنید اما دید نداشت. داخل مغازهای شد. حالت تهوع داشت. جلوی آینه ایستاد و امتحان کرد، دید نداشت و چشمش باز بود.
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ایران بریفینگ
یاسر الوندیانی، جوان ۳۴ سالهای که زندگی او در هنر و ورزش خلاصه میشد، حالا یکسال است دست و دلش به هیچکدام نمیرود.
۲۹ شهریور، میدان «بوعلی» همدان بود که یاسر را سه مامور یگان ویژه مستقیم دوره کردند و مورد هدف مستقیم شلیک قرار دادند.
معترضان در میدان بوعلی جمع شده بودند. هنوز به شب مانده بود که جمعیت با شعارهای اعتراضی میدان و خیابان را از آن خود کرده بود. ماموران نیروی انتظامی به هوا و زمین شلیک میکردند اما قدرت پراکنده کردن مردم معترض را نداشتند. یک ساعتی گذشت و ساعت نزدیک به شش بعدازظهر شده بود که نیروهای یگان ویژه سوار بر موتور از راه رسیدند. ماموری که ترک موتور نشسته بود، به مردم تیراندازی میکرد و دیگر نیروهای سرکوب، اشکآور به میان معترضان شلیک میکردند.
بعد از دقایقی که مردم با دستان خالی مقابل نیروهای سراپا مسلح مقاومت کردند، اشکآورها و تیراندازیها، آنها را به عقب راند.
معترضان میان کوچههای اطراف میدان بوعلی پراکنده شدند و به شعار دادن و بستن کوچهها پرداختند. نیروهای سرکوب به کوچهها رسیدند. یاسر هم همراه با دو معترض دیگر به داخل کوچهای پناه برد؛ کوچهای که اما بنبست بود.
آن منطقه، محلهای تجاری است و انتهای آن بنبست، پارکینگی وجود دارد. دو نفر از معترضان که ریز اندام بودند، توانستند از شکاف در خود را به داخل پارکینگ بیندازند اما یاسر تنها ماند. سه مامور یگان ویژه از سر کوچه به سمت یاسر قدم برمیداشتند و شلیک میکردند. ساچمهها به سینه و شکم و پاهای #یاسر_الوندیانی وارد شدند.
حالا در کوچه بن بست یاسر مانده بود و سه مامور که او را دوره کرده بودند. یکی از ماموران سرکوب از پشتسر یاسر، با قنداق تفنگ به سرش زد. یاسر روی زانوهایش افتاد. به سمت مامور سرکوب برگشت اما ناگهان به چشمش شلیک شد و روی زمین افتاد. مامورها رفتند و مردم معترض یاسر را ته آن بنبست پیدا کردند. ساچمهای که به چشمش خورد، از کره چشم رد شده است. ساچمههای دیگر هم در بدنش هستند اما برخی را خودش درآورده و مابقی را به حال خود رها کرده است.
یاسر از مردمی که به سراغش آمده بودند، میپرسید: «چشمم باز است؟»
او پاسخ مثبت میشنید اما دید نداشت. داخل مغازهای شد. حالت تهوع داشت. جلوی آینه ایستاد و امتحان کرد، دید نداشت و چشمش باز بود.
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
۲۹ شهریور، میدان «بوعلی» همدان بود که یاسر را سه مامور یگان ویژه مستقیم دوره کردند و مورد هدف مستقیم شلیک قرار دادند.
معترضان در میدان بوعلی جمع شده بودند. هنوز به شب مانده بود که جمعیت با شعارهای اعتراضی میدان و خیابان را از آن خود کرده بود. ماموران نیروی انتظامی به هوا و زمین شلیک میکردند اما قدرت پراکنده کردن مردم معترض را نداشتند. یک ساعتی گذشت و ساعت نزدیک به شش بعدازظهر شده بود که نیروهای یگان ویژه سوار بر موتور از راه رسیدند. ماموری که ترک موتور نشسته بود، به مردم تیراندازی میکرد و دیگر نیروهای سرکوب، اشکآور به میان معترضان شلیک میکردند.
بعد از دقایقی که مردم با دستان خالی مقابل نیروهای سراپا مسلح مقاومت کردند، اشکآورها و تیراندازیها، آنها را به عقب راند.
معترضان میان کوچههای اطراف میدان بوعلی پراکنده شدند و به شعار دادن و بستن کوچهها پرداختند. نیروهای سرکوب به کوچهها رسیدند. یاسر هم همراه با دو معترض دیگر به داخل کوچهای پناه برد؛ کوچهای که اما بنبست بود.
آن منطقه، محلهای تجاری است و انتهای آن بنبست، پارکینگی وجود دارد. دو نفر از معترضان که ریز اندام بودند، توانستند از شکاف در خود را به داخل پارکینگ بیندازند اما یاسر تنها ماند. سه مامور یگان ویژه از سر کوچه به سمت یاسر قدم برمیداشتند و شلیک میکردند. ساچمهها به سینه و شکم و پاهای #یاسر_الوندیانی وارد شدند.
حالا در کوچه بن بست یاسر مانده بود و سه مامور که او را دوره کرده بودند. یکی از ماموران سرکوب از پشتسر یاسر، با قنداق تفنگ به سرش زد. یاسر روی زانوهایش افتاد. به سمت مامور سرکوب برگشت اما ناگهان به چشمش شلیک شد و روی زمین افتاد. مامورها رفتند و مردم معترض یاسر را ته آن بنبست پیدا کردند. ساچمهای که به چشمش خورد، از کره چشم رد شده است. ساچمههای دیگر هم در بدنش هستند اما برخی را خودش درآورده و مابقی را به حال خود رها کرده است.
یاسر از مردمی که به سراغش آمده بودند، میپرسید: «چشمم باز است؟»
او پاسخ مثبت میشنید اما دید نداشت. داخل مغازهای شد. حالت تهوع داشت. جلوی آینه ایستاد و امتحان کرد، دید نداشت و چشمش باز بود.
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM