سیامک سنجری متولد ۲۶ مرداد ۱۳۴۷ است، در سابقه سنجری چند مقام قهرمانی کشتی کشوری و حضور در جبهه جنگ ایران و عراق ، فعالیت کوتاه مدت در سپاه پاسداران نیز دیده میشود، وی یکی از منابع و خبرچینهای وزارت اطلاعات در معاونت امور اجتماعی این وزارتخانه بوده است که در سن ۲۸ سالگی و در آستانه جشن ازدواج کشته شد.
او تنها قربانی #قتلهای_زنجیره_ای است که به دلایل غیرسیاسی در حالی کشته شده است که یک روز پیش از قتلش برای سعید امامی و دیگر اعضای باند قتلها کارت دعوت به عروسیاش را فرستاده بود.
#سیامک_سنجری در میانه همکاریهایش با وزارت اطلاعات در جریان ارتباطات جنسی #علی_فلاحیان قرار میگیرد، او این ارتباطات را از طریق پسر فلاحیان به اطلاع همسر او میرساند و از طریق یکی از دوستانش در نواری کاست به اطلاع خامنهای نیز میرساند، اما کمی بعد #سعید_امامی نوار را به او داده و او را از خطرات «دهن لقیاش» آگاه میکند، سنجری نیز در ظاهر یا باطن وانمود میکند از پیگیری منصرف شده و قصد دارد به شغل اصلیاش «فروش خودرو» بازگردد و قصد ازدواج دارد.
#خسرو_براتی مامور ارشد وزارت اطلاعات و از اعضای تیم قتلهای زنجیرهای در اعترافاتش که بعدها در «جزوه ۸۸ صفحهای» منتشر شده درباره وی گفته:«سیامک در جاهایی حرفهایی زده بود حتی ماجرای رفتوآمد حاج آقا فلاحیان به سونای زعفرانیه را گفته و از طریق او به بیرون درز کردهاست و قرارشد از او تحقیق شود تا اینکه دو روز مانده به عروسیاش حاج آقا فلاحیان به آقای اسلامی گفتند «کار را باید تمام کرد» چون همسر حاج آقا سوالهایی را از ایشان کرده بود و حاج آقا مطمئن بود این حرفها از طریق سنجری به گوششان رسیده.
آقای اسلامی دلش سوخت به حاج آقا (فلاحیان) تلفن زد که خدا را خوش نمیآید ما را به عروسی اش دعوت کرده اما ظاهرا حاج آقا حاضر به گذشت نبود. آقای اسلامی معذب بود و رفت و حاج علیشیر ، سنگی را به سرش زد و برادران کار را با دشنه تمام کردند و بعد جسد را به زیر پل کاوه انداختند و ماشین را بردند تا به دره بیندازند تا اثری نماند»
سنجری در ۱۳ آبان ۱۳۷۵ کشته شده و جنازهاش ساعاتی پس از قتل در حالی که خودوی او هنوز روشن بود پشت فرمان زیر پل در محله قیطریه تهران کشف میشود، مراسم ختم وی در همان سالنی که قرار بود عروسیاش برگزار شود (سالن سیاره) برگزار شد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او تنها قربانی #قتلهای_زنجیره_ای است که به دلایل غیرسیاسی در حالی کشته شده است که یک روز پیش از قتلش برای سعید امامی و دیگر اعضای باند قتلها کارت دعوت به عروسیاش را فرستاده بود.
#سیامک_سنجری در میانه همکاریهایش با وزارت اطلاعات در جریان ارتباطات جنسی #علی_فلاحیان قرار میگیرد، او این ارتباطات را از طریق پسر فلاحیان به اطلاع همسر او میرساند و از طریق یکی از دوستانش در نواری کاست به اطلاع خامنهای نیز میرساند، اما کمی بعد #سعید_امامی نوار را به او داده و او را از خطرات «دهن لقیاش» آگاه میکند، سنجری نیز در ظاهر یا باطن وانمود میکند از پیگیری منصرف شده و قصد دارد به شغل اصلیاش «فروش خودرو» بازگردد و قصد ازدواج دارد.
#خسرو_براتی مامور ارشد وزارت اطلاعات و از اعضای تیم قتلهای زنجیرهای در اعترافاتش که بعدها در «جزوه ۸۸ صفحهای» منتشر شده درباره وی گفته:«سیامک در جاهایی حرفهایی زده بود حتی ماجرای رفتوآمد حاج آقا فلاحیان به سونای زعفرانیه را گفته و از طریق او به بیرون درز کردهاست و قرارشد از او تحقیق شود تا اینکه دو روز مانده به عروسیاش حاج آقا فلاحیان به آقای اسلامی گفتند «کار را باید تمام کرد» چون همسر حاج آقا سوالهایی را از ایشان کرده بود و حاج آقا مطمئن بود این حرفها از طریق سنجری به گوششان رسیده.
آقای اسلامی دلش سوخت به حاج آقا (فلاحیان) تلفن زد که خدا را خوش نمیآید ما را به عروسی اش دعوت کرده اما ظاهرا حاج آقا حاضر به گذشت نبود. آقای اسلامی معذب بود و رفت و حاج علیشیر ، سنگی را به سرش زد و برادران کار را با دشنه تمام کردند و بعد جسد را به زیر پل کاوه انداختند و ماشین را بردند تا به دره بیندازند تا اثری نماند»
سنجری در ۱۳ آبان ۱۳۷۵ کشته شده و جنازهاش ساعاتی پس از قتل در حالی که خودوی او هنوز روشن بود پشت فرمان زیر پل در محله قیطریه تهران کشف میشود، مراسم ختم وی در همان سالنی که قرار بود عروسیاش برگزار شود (سالن سیاره) برگزار شد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
سوم شهریور ۱۳۷۷، #پیروز_دوانی نویسنده و روزنامهنگار، برای رفتن به خانه خواهرش از منزل خارج شد ولی هیچگاه نرسید. این جنایت یکی از سلسله #قتلهای_زنجیرهای سیاسی بود. پیروز دوانی اولین بار در سال ۱۳۶۱ به مدت ۷ ماه در زندان بود. پس از آزادی و در همان سالها…
پیروز دوانی متولد ۳ اردیبهشت ۱۳۴۰ روزنامهنگار و مترجم است.
دوانی از جمله نویسندگان چپ ایرانی است که فعالیتهای سیاسی نیز داشته و اگر چه وی نیز از جمله مقتولان #قتلهای_زنجیره_ای است اما به نظر میرسد قتل او در بخش دیگری از وزارت اطلاعات و با هدف امنیتی دیگری رقم خورده است.
پیروز دوانی ۳ شهریور ۱۳۷۷ از منزل خود به قصد رفتن به خانهٔ خواهرش خارج شد و دیگر بازنگشت.
او به تازگی از زندان آزاد شده بود و به انتشار جزوهای افشاگرانه مشغول بود.
بازجوی وی در دوران زندانش #محسنی_اژه_ای بوده.
پیروز دوانی از اوائل دهه ۷۰ چرخشی در افکار چپگرانه خود داشت و به دنبال نزدیکتر ساختن جریانات سیاسی و گروههای اپوزیسیون داخل کشور بود.
وی در این راستا میزگردی را در خرداد ۱۳۷۴، پیرامون علل وجود نابسامانیها در جامعه و چگونگی رفع بحران عمومی در جامعه، با شرکت ابراهیم یزدی، عزتالله سحابی و حبیبالله پیمان برگزار کرد و خودش نیز به عنوان یک هوادار جبههٔ چپ و سوسیالیسم در آن شرکت کرد.
خبر مفقود شدن دوانی را اولین بار #داریوش_فروهر به رادیو بی بی سی فارسی داد.
امیرفرشاد ابراهیمی در دی ماه ۱۳۸۲ در دانشگاه علوم پزشکی تهران در جریان سخنرانی که در پاسداشت زندانیان اصلاحطلب دربند برگزار شده بود، اعلام کرد که پیروز دوانی با حکم محسنی اژهای به قتل رسیده است. او در همان سخنرانی شرح میدهد که وی را چگونه از خیابان ربودهاند و به ساختمانی در محله نیاوران منتقل کرده و پس از قتل تکه تکه کردهاند و سوزاندهاند.
فردای این سخنرانی محسنی اژهای در مصاحبه با خبرگزاری ایرنا موضوع را تکذیب کرد،متعاقب این تکذیب، انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی تهران، محسنی اژهای و امیرفرشاد ابراهیمی را به مناظره دعوت مینماید. امیرفرشاد ابراهیمی در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا این مناظره را قبول مینماید، اما از سوی محسنی اژهای خبری دریافت نمیگردد.
ابراهیمی بعدها گفته :«از سوی آقای علی ربیعی برایم پیغام آمد که نزد وی بروم، و وقتی رفتم دفتر ایشان گفتند که موضوع پیروز دوانی پیچیدهتر از این حرفهاست و تو هم به اندازهٔ کافی مشکل برای خودت داری، پایت را از این ماجرا بکش بیرون»
حسین دوانی برادر پیروز دوانی در مصاحبه با بخش فارسی صدای آلمان، بعدها اظهارات ابراهیمی را تائید کرد و میگوید به خانواده وی هم همان پیغام مشابهی را دادهاند که به ابراهیمی دادهاند.
پیکر #پیروز_دوانی هرگز یافت نشد، #خسرو_براتی از عاملان قتلهای زنجیرهای است پیکر تکه تکه شده پیروز دوانی در نقاط مختلف بیابانهای اطراف ورامین رها شده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
دوانی از جمله نویسندگان چپ ایرانی است که فعالیتهای سیاسی نیز داشته و اگر چه وی نیز از جمله مقتولان #قتلهای_زنجیره_ای است اما به نظر میرسد قتل او در بخش دیگری از وزارت اطلاعات و با هدف امنیتی دیگری رقم خورده است.
پیروز دوانی ۳ شهریور ۱۳۷۷ از منزل خود به قصد رفتن به خانهٔ خواهرش خارج شد و دیگر بازنگشت.
او به تازگی از زندان آزاد شده بود و به انتشار جزوهای افشاگرانه مشغول بود.
بازجوی وی در دوران زندانش #محسنی_اژه_ای بوده.
پیروز دوانی از اوائل دهه ۷۰ چرخشی در افکار چپگرانه خود داشت و به دنبال نزدیکتر ساختن جریانات سیاسی و گروههای اپوزیسیون داخل کشور بود.
وی در این راستا میزگردی را در خرداد ۱۳۷۴، پیرامون علل وجود نابسامانیها در جامعه و چگونگی رفع بحران عمومی در جامعه، با شرکت ابراهیم یزدی، عزتالله سحابی و حبیبالله پیمان برگزار کرد و خودش نیز به عنوان یک هوادار جبههٔ چپ و سوسیالیسم در آن شرکت کرد.
خبر مفقود شدن دوانی را اولین بار #داریوش_فروهر به رادیو بی بی سی فارسی داد.
امیرفرشاد ابراهیمی در دی ماه ۱۳۸۲ در دانشگاه علوم پزشکی تهران در جریان سخنرانی که در پاسداشت زندانیان اصلاحطلب دربند برگزار شده بود، اعلام کرد که پیروز دوانی با حکم محسنی اژهای به قتل رسیده است. او در همان سخنرانی شرح میدهد که وی را چگونه از خیابان ربودهاند و به ساختمانی در محله نیاوران منتقل کرده و پس از قتل تکه تکه کردهاند و سوزاندهاند.
فردای این سخنرانی محسنی اژهای در مصاحبه با خبرگزاری ایرنا موضوع را تکذیب کرد،متعاقب این تکذیب، انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی تهران، محسنی اژهای و امیرفرشاد ابراهیمی را به مناظره دعوت مینماید. امیرفرشاد ابراهیمی در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا این مناظره را قبول مینماید، اما از سوی محسنی اژهای خبری دریافت نمیگردد.
ابراهیمی بعدها گفته :«از سوی آقای علی ربیعی برایم پیغام آمد که نزد وی بروم، و وقتی رفتم دفتر ایشان گفتند که موضوع پیروز دوانی پیچیدهتر از این حرفهاست و تو هم به اندازهٔ کافی مشکل برای خودت داری، پایت را از این ماجرا بکش بیرون»
حسین دوانی برادر پیروز دوانی در مصاحبه با بخش فارسی صدای آلمان، بعدها اظهارات ابراهیمی را تائید کرد و میگوید به خانواده وی هم همان پیغام مشابهی را دادهاند که به ابراهیمی دادهاند.
پیکر #پیروز_دوانی هرگز یافت نشد، #خسرو_براتی از عاملان قتلهای زنجیرهای است پیکر تکه تکه شده پیروز دوانی در نقاط مختلف بیابانهای اطراف ورامین رها شده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
۱۱- نیازی، طلبهای قمی و از شاگردان سابق وحید خراسانی، حسنزاده آملی و مصباح یزدی است.
اولين سمت رسمی وی غير از عضويت در سپاه پاسداران در سالهای اول انقلاب، مسئوليت جهاد سازندگی کلاردشت است.
نیازی در فروردین ۱۳۶۱ در قوه قضائيه مشغول به کار شد و در آذر ماه ۱۳۶۱ به عنوان رئيس دادگاه کيفری دو کرمانشاه کار قضايی خود را آغاز کرد.
در ۱۳۶۵ به عنوان رییس سازمان قضايی نيروهای مسلح خوزستان معرفی شد و تا زمان قبول قطعنامه ۵۹۸ در مناطق جنوبی کشور در همين سمت باقی ماند.
پس از آن به قم منتقل شد و به عنوان «رییس دادگاه نظامی قم» و همزمان «رياست سازمان قضايی نيروهای مسلح استان گيلان» منصوب شد.
در ۱۳۶۸ به تهران منتقل و دادستانی نظامی تهران را بر عهده گرفت و پس از افشای قتل های زنجيره ای به عنوان رییس سازمان قضايی نيروهای مسلح جانشين علی يونسی رييس سابق اين سازمان شد که به عنوان وزیر اطلاعات انتخاب شده بود.
رسيدگی پر ابهام به پرونده #قتلهای_زنجیره_ای در دوره رياست #محمد_نیازی از سوی سازمان قضايی نيروهای مسلح انجام شد.
نيازی در آخرين روز خرداد سال ۷۸ در گفتگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی، ايرنا، خبر مرگ سعيد امامی را اعلام کرد.
این شاید اولین باری بود که بسیاری او را دیدند فردی که مهمترین و پر رمز و رازترین خبر سیاسی سال را در کمال آرامش وخونسردی اعلام میکند.
وی در آن روز برای اولين بار اسامی چهار تن از ماموران ارشد وزارت اطلاعات که در ارتباط با قتل های زنجيره ای بازداشت شده بودند را اعلام کرد و از #سعيد_امامی، #مصطفی_کاظمی، #مهرداد_عاليخانی و #خسرو_براتی به عنوان «عاملان اصلی قتل ها» نام برد.
نيازی در آن مصاحبه گفت: «با وجود مراقبتهای ويژهای که از سعيد امامی يکی از عوامل اصلی و محوری اين قتل ها به عمل میآمد، وی روز شنبه در زمان استحمام در بازداشتگاه با خوردن داروی نظافت خودکشی کرد. وی پس از اقدام به خودکشی، بلافاصله به بيمارستان تخصصی منتقل شد ولی تلاش های پزشکی برای نجات او مؤثر واقع نشد.»
نيازی همان روز به ایرنا، گفت: «با توجه به مدارک موجود و اعترافات صريح سعيد امامی، وی هيچگونه راه فراری نداشت و اگر با اين اتهامات به دادگاه می رفت حکم او اعدام بود.»
این اظهار نظر در سال های بعد برای رییس سازمان قضايی نيروهای مسلح گران تمام شد و منجر به وارد آمدن اتهام های زیادی از سوی روح الله حسينيان دوست و همکار #سعید_امامی به او شد. از آن زمان دیگر #روح_الله_حسینیان ، از نیازی به عنوان «شيخ ساده لوح» نام برده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اولين سمت رسمی وی غير از عضويت در سپاه پاسداران در سالهای اول انقلاب، مسئوليت جهاد سازندگی کلاردشت است.
نیازی در فروردین ۱۳۶۱ در قوه قضائيه مشغول به کار شد و در آذر ماه ۱۳۶۱ به عنوان رئيس دادگاه کيفری دو کرمانشاه کار قضايی خود را آغاز کرد.
در ۱۳۶۵ به عنوان رییس سازمان قضايی نيروهای مسلح خوزستان معرفی شد و تا زمان قبول قطعنامه ۵۹۸ در مناطق جنوبی کشور در همين سمت باقی ماند.
پس از آن به قم منتقل شد و به عنوان «رییس دادگاه نظامی قم» و همزمان «رياست سازمان قضايی نيروهای مسلح استان گيلان» منصوب شد.
در ۱۳۶۸ به تهران منتقل و دادستانی نظامی تهران را بر عهده گرفت و پس از افشای قتل های زنجيره ای به عنوان رییس سازمان قضايی نيروهای مسلح جانشين علی يونسی رييس سابق اين سازمان شد که به عنوان وزیر اطلاعات انتخاب شده بود.
رسيدگی پر ابهام به پرونده #قتلهای_زنجیره_ای در دوره رياست #محمد_نیازی از سوی سازمان قضايی نيروهای مسلح انجام شد.
نيازی در آخرين روز خرداد سال ۷۸ در گفتگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی، ايرنا، خبر مرگ سعيد امامی را اعلام کرد.
این شاید اولین باری بود که بسیاری او را دیدند فردی که مهمترین و پر رمز و رازترین خبر سیاسی سال را در کمال آرامش وخونسردی اعلام میکند.
وی در آن روز برای اولين بار اسامی چهار تن از ماموران ارشد وزارت اطلاعات که در ارتباط با قتل های زنجيره ای بازداشت شده بودند را اعلام کرد و از #سعيد_امامی، #مصطفی_کاظمی، #مهرداد_عاليخانی و #خسرو_براتی به عنوان «عاملان اصلی قتل ها» نام برد.
نيازی در آن مصاحبه گفت: «با وجود مراقبتهای ويژهای که از سعيد امامی يکی از عوامل اصلی و محوری اين قتل ها به عمل میآمد، وی روز شنبه در زمان استحمام در بازداشتگاه با خوردن داروی نظافت خودکشی کرد. وی پس از اقدام به خودکشی، بلافاصله به بيمارستان تخصصی منتقل شد ولی تلاش های پزشکی برای نجات او مؤثر واقع نشد.»
نيازی همان روز به ایرنا، گفت: «با توجه به مدارک موجود و اعترافات صريح سعيد امامی، وی هيچگونه راه فراری نداشت و اگر با اين اتهامات به دادگاه می رفت حکم او اعدام بود.»
این اظهار نظر در سال های بعد برای رییس سازمان قضايی نيروهای مسلح گران تمام شد و منجر به وارد آمدن اتهام های زیادی از سوی روح الله حسينيان دوست و همکار #سعید_امامی به او شد. از آن زمان دیگر #روح_الله_حسینیان ، از نیازی به عنوان «شيخ ساده لوح» نام برده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing