ایران بریفینگ
6.18K subscribers
16.4K photos
25.3K videos
29.8K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهرداد عالیخانی(حاج صادق) مدیرکل وزارت اطلاعات و یکی از سه چهره مؤثر،در اجرای #قتلهای_زنجیره_ای ماجرای ربودن و قتل #محمد_مختاری را چنین بازگو می کند:
«حدود ساعت ۱۷، مختاری با لباس اسپرت از کوچه بیرون می‌آید و از سمت شمال به جنوب خیابان آفریقا حرکت می‌کند. سریعا به ناظری زنگ زدم و خبر دادم سوژه بیرون زد، مختاری برای خرید بیرون آمده بود و درحال برگشتن به منزل بود که علی و رضا رسیدند.
یک کوچه مانده به منزلش علی و رضا جلوی او را گرفتند و وی را سوار اتومبیل کردند…داخل ساختمان شدیم.
همه کار را روشن و ناظری تمام کردند.
بسیار حرفه‌ای و مسلط و خوب عمل نمودند. ناظری سریعا طناب مربوطه را از کابینت داخل اتاق در آورد. مقادیری پارچه‌ برداشت، چشم و دست او را از پشت سر بست. طناب را به گردن او انداخت. او را به روی شکم خواباند و حدود چهار یا پنج دقیقه طناب را تنگ کرد و آن‌ را کشید. در این حالت ناظری دهان سوژه را با یک پارچه‌ گرفته بود تا بدین وسیله از ریختن خون به زمین و ایجاد سروصدای احتمالی جلوگیری کند. این دو از روی ناخن‌ها تشخیص دادند که کار تمام شده است،کمی آنورتر از سه راه افسریه جنازه را بیرون گذاشتیم»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
بیست و‌ شش سال از وقوع قتلهای امنیتی و سیاسی پائیز ۱۳۷۷ می‌گذرد، افکار عمومی ، رسانه‌های جمعی و خانواده های  قربانیان قتل‌های سیاسی پاییز ۱۳۷۷ در ایران همچنان معتقدند رسیدگی قضایی به این قتل‌ها یا انجام نشد یا به بیراهه کشیده شد و بستر فکری و سازمانی قتل‌ها هم هرگز بررسی نشد.
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که گروهی از کارکنان خودسر این وزارتخانه در قتل این ۴ منتقد و دگراندیش دست داشته‌اند.
جمهوری اسلامی بسیار کوشید #قتلهای_زنجیره_ای را تنها به «فروهرها،پوینده و مختاری» محدود کند، اگرچه بعدها نام مجید شریف را هم تلویحا پذیرفت.
ورای قاتلان میدانی و عوامل اجرایی اما بسیاری از «دانه درشت‌ها»که از آنها به عنوان دستور دهنده و آمران قتل‌ها نام برده بودند و نام شان در پرونده قتل‌های زنجیرهای ذکر شده است هرگز به صورت رسمی متهم نشدند و تحت پیگرد قرار نگرفتند.
بعد از گذشت ۲۶سال آنها همچنان در پست ها و منصب های سیاسی رده اول حکومتی حضور دارند، مروری داریم بر آنها:
«قربانعلی دری نجف آبادی» وزیر وقت اطلاعات، ۲۱ بهمن ماه ۱۳۷۷ از وزارت کناره گیری کرد.
دری نجف آبادی به عنوان وزیر وقت اطلاعات نه تنها مسول رسمی سازمانی بود که افرادی از درون آن چنین جنایت هایی را انجام داده‌اند و او به لحاظ سازمانی مسولیت داشت بلکه در درون پرونده نیز ده‌ها بار از سوی متهمان به ویژه دو متهمی که به عنوان متهم ردیف اول و دستور دهنده مطرح شدند، نام او مطرح شده است.
آنها خیلی واضح با آوردن شواهد و مدارک گفتند که دستور دهنده، وزیر وقت، یعنی #دری_نجف_آبادی بوده ولی در مورد او هرگز پیگیری قضایی انجام نشد.
دری نجف آبادی در حال حاضر عضو مجلس خبرگان رهبری، نماینده خامنه‌ای در استان مرکزی و امام جمعه اراک و همچنین عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
۱۷ سال بعد از قتل های سیاسی و در انتخابات مجلس خبرگان رهبری در اسفند ماه ۱۳۹۴، نام او در فهرست «خبرگان مردم» و «لیست امید» از سوی اصولگرایان و اصلاح طلبان قرار گرفت و به عنوان نماینده مجلس خبرگان رهبری انتخاب شد.
فهرست منتسب به #اکبر_هاشمی_رفسنجانی ، برای مجلس خبرگان رهبری، فهرست “خبرگان مردم” نام داشت و محمد خاتمی، رئیس‌جمهور اسبق ایران، این فهرست را به همراه فهرست اصلاح‌طلبان برای مجلس شورای اسلامی، لیست امید نامیده بود.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
غلامحسین محسنی اژه‌ای، از اولین اعضا و مدیران وزارت اطلاعات محسوب می‌شود در سال ۱۳۶۳ و همزمان با تاسیس وزارت اطلاعات او مسئول گزینش در این سازمان می‌شود و از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۷۸ او حاکم شرع وزارت اطلاعات و نماینده قوه قضائیه در وزارت اطلاعات بود، او علاوه بر مسئولیت در تمامی پرونده‌های مهم قضایی امنیتی وزارت اطلاعات در بسیاری موارد همچون رسیدگی به متهمان این وزارتخانه در پرونده‌هایی همچون پرونده سید مهدی هاشمی، فاضل خداد و غلامحسین کرباسچی خود به عنوان قاضی پرونده وارد شده است.
از نقطه نظر قانونی و اجرای تخلف قضایی در وزارت اطلاعات بعد از وزیر اولین فردی که می‌بایست پاسخگو باشد ،حاکم شرع وزارت اطلاعات و نماینده قوه قضائیه در این وزارت خانه است.
نام #غلامحسین_محسنی_اژه_ای نیز ده‌ها بار در اعترافات متهمان ذکر شده است ، مخصوصا در پرونده فروهرها ، به غیر از آن نام #محسنی_اژه_ای صدها بار در مطبوعات آن زمان و روزنامه‌نگاران پیگر #قتلهای_زنجیره_ای به عنوان فردی که دستور شرعی و قضایی قتل‌ها را داده است آورده شده.
اکبر گنجی و عمادالدین باقی ده‌ها بار نام اژه‌ای را در پرونده‌های مختلف کشته شدگان آورده‌اند.
به گفته حسین دوانی، برادر #پیروز_دوانی، علیرغم آنکه امیر فرشاد ابراهیمی مستندا در ایران با ذکر جزيیات اعلام کرد که محسنی اژه ای دستور قتل پیروز را داده است و‌حتی زمان و مکان و نحوه قتل‌ها را هم عنوان کرده اما جمهوری اسلامی نام پیروز و مجید شریف را از پرونده بیرون کشیدند و پرونده قتل‌های زنجیرهای را در همان ۴ قتل خلاصه کردند، حسین دوانی در مصاحبه با صدای آلمان گفته است از چندین منابع دیگر حتی از درون جمهوری اسلامی نیز به او اطلاعاتی داده‌اند که صحت گفته‌های ابراهیمی را تائید می‌کرده ، او همان زمان به دادگاه‌ قتلهای زنجیرهای اطلاع داده اما توجه‌ای نکردند.
در اعترافات متهمان درباره قتل فروهرها و دوانی به صراحت آمده است دستور قتل را دری نجف آبادی با فتوای محسنی اژه‌ای داده.
دری نجف آبادی گفته اینها مرتد و کمونیست هستند و باید کشته شوند و محسنی اژه ای فتوای قتل را صادر کرده.
غلامحسین محسنی اژه‌ای بعد از قتل‌های زنجیرهای، وزیر اطلاعات دولت محمود احمدی نژاد شد و بعدها به سمت دادستان کل کشور رسید و در حال حاضر نیز رئیس قوه قضائیه است.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
نام علی فلاحیان، وزیر اسبق اطلاعات بی‌شمار در پرونده قتل‌های زنجیرهای تکرار شده است.
اگر روایت تنها چهار قربانی در #قتلهای_زنجیره_ای را نپذیریم -که منطقی هم نیست- بخش عمده‌ای از دست کم ۶۶ مقتول در پرونده قتل‌ها در داخل کشور و ده‌ها ترور دیگر برون مرزی ماموران وزارت اطلاعات در دوران وزارت #علی_فلاحیان انجام شده است.
تمامی متهمان قتل‌های پاییز ۷۷ نیز در مورد او ده‌ها اشاره داشته‌اند وقتی که می خواستند بگویند که این شیوه حذف فیزیکی -آن چیزی که خودشان اسم می گذاشتند- در این وزارتخانه سابقه داشته است.
اغلب متهمان به صراحت اشاره کرده‌اند که از دوران وزارت وزیر سابق یعنی علی فلاحیان این مسئله بوده یعنی کشتار مخالفان . فلاحیان همان سالها به تهدید رسما در چند روزنامه گفته بود من در وزارت اطلاعات وزیر مرئوس بوده‌ام و اگر بنا به پاسخگویی است رئیس من (یعنی رئیس جمهور #اکبر_هاشمی_رفسنجانی ) هم باید پاسخگو باشد.
علیرغم صدها رد و نشان از فلاحیان از او در جریان تحقیق و دادگاه هیچ پرسشی نشد.
علی فلاحیان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ ثبت نام کرد اما صلاحیت او برای نامزد شدن احراز نشد.
او در انتخابات مجلس خبرگان رهبری در اسفند ماه سال ۹۴ از استان خوزستان ثبت نام کرده بود که موفق به کسب آرا و راهیابی به مجلس خبرگان رهبری نشد.
فلاحیان هم اکنون به اتهام طراحی ترور میکونوس و محکومیت غیابی در دادگاهی در آلمان، تحت تعقیب پلیس بین‌الملل قرار دارد.
همچنین اینترپل در ۷ نوامبر سال ۲۰۰۷ به درخواست دادگستری آرژانتین حکم جلب آقای فلاحیان را به اتهام دخالت در انفجار مرکز همیاری یهودیان در مقام وزیر وقت اطلاعات ایران، صادر کرده‌ است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مصطفی پورمحمدی یکی از بلند آوازه ترین روحانیون قضایی - امنیتی جمهوری اسلامی است.
پورمحمدی فعالیت سیاسی خود را از سال ۱۳۵۸ به‌عنوان دادستان انقلاب اسلامی آغاز کرد و تا سال ۱۳۶۵ به‌عنوان دادستان خوزستان، هرمزگان، کرمانشاه و خراسان فعالیت نمود.
#مصطفی_پورمحمدی از ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۶ معاون اطلاعات خارجی وزارت اطلاعات و از ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۸ قائم‌مقام وزیر اطلاعات بود. پورمحمدی به دلیل عضویت در هیئت چهار نفره موسوم به «هیئت مرگ» به عنوان نماینده وزارت اطلاعات در زندان اوین، به جنایت علیه بشریت متهم شده است.
اتهام دیگر وی شهادت و روایات ده‌ها فعال سیاسی، روزنامه نگار و نویسنده در نقش داشتن در قتل روشنفکران و روزنامه‌نگاران منتقد حکومت ایران در #قتلهای_زنجیره_ای در مقام معاون این وزارتخانه بوده است.
مصطفی پورمحمدی نه تنها در زمان قتل‌ها معاون وزارت اطلاعات بود ، بلکه بکی از نزدیکترین افراد دست کم به دو تن از متهمان اصلی قتل‌ها یعنی #سعید_امامی و #مهرداد_عالیخانی نیز بوده.
او در دولت محمود احمدی نژاد وزیر کشور شد، به ریاست سازمان بازرسی کل کشور رسید، در دولت اول حسن روحانی نیز وزیر دادگستری شد و اکنون مشاور رئیس قوه قضاییه و دبیرکل جامعه روحانیت مبارز است.
در انتخابات ریاست جمهوریگذشته او اگرچه ۸۴.٪ آرا را کسب کرده اما به باور بسیاری نقش آفرین اصلی انتخابات او بود.
پورمحمدی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری در اسفند ۹۴ از استان البرز داوطلب شده بود که صلاحیت او از سوی شورای نگهبان رد شد.
او اسفند ۱۳۹۰ در جمع دانشجویان دانشگاه امیر کبیر گفت که پس از قتل های زنجیرهای از چند روزنامه‌ای که علیه او مطالبی نوشته بودند شکایت کرده که به محکومیت آنها منجر شده است: «آن موقع پیامی به آقای خاتمی دادم و به او گفتم که این دوستان شما می‌دانند من در این حوزه دخالت ندارم ولی ناجوانمردانه شروع کردند در روزنامه‌ها و نشریات و شب نامه‌هایشان پیوسته علیه من اتهام‌سازی کنند، اگر این ادامه پیدا کند من هم چیزی‌هایی خواهم گفت و آن موقع خواهید فهمید که فضا با آنچه شما می خواهید، متفاوت است»
از اشترات و روایات روزنامه نگاران و مطبوعات که بگذریم، از مصطفی پورمحمدی نیز ده‌ها بار در اعترافات متهمان قتل‌ها نامبرده شده که پررنگ ترین آنها در قتل #فخرالسادات_برقعی است.
او اگرچه هرگز به دادگاه حتی در مقام شاهد و مطلع نیز احضار نشده اما همواره از وقوع قتلهای زنجیرهای به صراحت دفاع کرده و گفته است به هیچ وجه قتلها خودسرانه نبوده است و قاتلان وظیفه سازمانی خود را انجام داده اند.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در پی خبرساز شدن قتل‌ها، برخی منابع از صدور فتوا از سوی بعضی از روحانیان نزدیک به حکومت برای قتل دگراندیشان خبر دادند.
#سعید_امامی در بخشی از بازجویی‌هایش نوشته است:«فلاحيان با وجود آنکه خود حاکم شرع بود، اما معمولاً و در موارد حساس احکام حذف محاربان را شخصاً صادر نمی‌کرد. او اين احکام را از آيت‌الله خوشوقت ، آيت‌الله مصباح، آيت‌الله خزعلی، آيت‌الله جنتی و گاها نيز از حجت‌الاسلام محسنی اژه‌ای دريافت می‌کرد و بدست ما می‌داد. ما فقط به آقايان اخبار و اطلاعات می‌رسانديم و بعد هم منتظر دستور می‌مانديم. مثلاً وقتی باخبر شديم که حاج احمد آقا در جلسات خصوصی به مسئولان نظام و حتی به ولايت امر اهانت می‌کند. آنرا ارجاع داديم و بلافاصله دستور آمد که همه رفت و آمدهای ايشان را زير نظر بگيريد و از مکالمات و ملاقاتهای ايشان نوار تهيه کنيد.
ما هم بمدت يکسال همين کار را کرديم. متأسفانه حاج احمد آقا به راه يک طرفه بدی وارد شده بود که برگشت نداشت. وقتی دستور حذف حاج احمد آقا را آقای فلاحيان به من ابلاغ کرد مضطرب شدم و حتی به ترديد فرو رفتم. دو روز بعد همراه با آقای فلاحيان به ديدار آيت‌الله مصباح رفتيم، آقايان محسنی اژه‌ای و بادامچيان هم آنجا بودند البته بعداً حاج آقا خوشبخت هم از بيت آمدند آنجا و نظر جمع بر اين بود که نبايد به کسانی که با ولی امر مسلمين خصومت می‌کنند، رحم کرد ... »
عزیزالله خوشوقت، پدر همسر مصطفی خامنه ای، یکی از فرزندان رهبر جمهوری اسلامی، برای افکار عمومی چهره ای شناخته شده نبود، اما پس از افشای #قتلهای_زنجیره_ای از سوی منابعی که به پرونده‌های اعترافات متهمان دسترسی داشتند فاش شد که یکی از فتوا دهندگان قتل‌های زنجیرهای روشنفکران و منتقدان حکومت ایران در دهه ۱۳۷۰ بوده است.

دختر فروهرها،ناصر زرافشان و شیرین عبادی از جمله افرادی هستند که تائید کرده‌اند در میان اعترافات متهمان در دادگاه نام #آیت_الله_خوشوقت را دیده‌اند.
#مهرداد_عالیخانی نیز در اعترافاتش آورده است:«نام افراد زمانی به دست من می‌رسید که دیگر تصمیم برای حذف تمام شده بود فقط مانده بود با چه تیمی و چه زمانی برویم و یا چگونه انجام بدهیم من اطلاعی درباره احکام شرعی آنها ندارم، فقط در مورد حاج احمد آقا بود که برادر سعید برای اطمینان و دلگرمی ما خبر دادند که حاج آقا خوشوقت هم تائید کرده‌اند»
اگر چه مطبوعات و بسیاری از پیگیران پرونده قتل‌های زنجیرهای بسیار در مورد نقش خوشوقت گفته‌اند اما حکومت و خود او و نزدیکانش در این مورد هرگز هیچ توضیحی ندادند.
آیت الله خوشوقت در اسفند ماه ۱۳۹۱ درگذشت.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مصطفی کاظمی معاون امنیت وزارت اطلاعات در زمان وقوع قتل‌های زنجیرهای است، با مرگ سعید امامی او متهم ردیف اول #قتلهای_زنجیره_ای شد.
در کنار #سعید_امامی و #مهرداد_عالیخانی که آنها نیز بر وجود «فتوای قتل» از چند مرجع تقلید تاکید کرده‌اند ، #مصطفی_کاظمی نیز در بازجویی ۱۳۷۹/۳/۱۰ نوشته است:«اساس فعالیت ما در وزارت ولایت محور بوده از ماموریت‌ها تا حتی جایگاه‌ها و انتصابات ، وقتی به ما ماموریتی می‌دادند نفس این ماموریت شرعی بود و لازم‌الاجرا اما بهر حال پیش می‌آمد که ما هم جلساتی می‌رفتیم نزد آیت الله خزعلی یا مصباح و در مواردی آیت الله جنتی که در مورد اجرای احکام حذف‌ها شبهاتی را برایمان برطرف کنند.»
به غیر از عزیزالله خوشوقت،نام مصباح، جنتی و خزعلی نیز به عنوان مراجعی گفته شده که فتوای قتل داده‌اند.
تقی گیوه چی مشهور به تقی مصباح یزدی از مراجع است که نامش به عنوان صاحبان فتوا در قتلهای پاییز ۷۷ و قتلهای دیگر همچون قتل سید احمد خمینی و قتل های محفلی کرمان به صراحت آمده است.
#مصباح_یزدی همچنین برای هاشم آقاجری نیز حکم ارتداد و قتل داده است ، نام او در قتل های دیگر نیز همچون قتل عام اراذل و اوباش که در دهه ۷۰ وزارت اطلاعات و یا انصار حزب الله انجام داده است آمده نیز است در بسیاری موارد همچون قتلهای محفلی کرمان دیوان عالی کشور نیز به این فتواها مهر تائید زده است .
مصباح یزدی ۱۲ دی‌ماه ۱۳۹۹ درگذشت و در اقدامی ستایشی چندین مقام سیاسی و مذهبی جمهوری اسلامی بر پیکر او نماز خواندند ، امری کم سابقه در تاریخ شیعه سیدعلی خامنه‌ای و محمد محمدی ری‌شهری در تهران، سید احمد علم‌الهدی در مشهد و حسین نوری همدانی در قم بر پیکر او نماز خواندند.
ابوالقاسم خزعلی نیز از دیگر مراجع صاحب فتوای #قتلهای_زنجیره_ای هست.
وی از تدوین کنندگان قانون اساسی جمهوری اسلامی ، جزو هیئت بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی و عضو سابق شورای نگهبان برای ۲۰ سال، عضو مجلس خبرگان رهبری از ابتدا تا زمان درگذشت بود ، وی نیز در ۲۵ شهریور ۱۳۹۴ در گذشت.
#آیت_الله_خزعلی نیز هیچگاه در برابر اخباری که از او در مورد قتلهای زنجیرهای مطرح است توضیحی نداد، دو فرزند وی همچنین در دولت‌های خامنه‌ای، هاشمی و خاتمی در وزارت اطلاعات از مدیران ارشد این وزارتخانه بودند.
اکنون تنها مرجعی که صاحب فتوای دخیل در پرونده قتلهای زنجیرهای است و در قید حیات است احمد جنتی است.
#احمد_جنتی دبیر شورای نگهبان و عضو شورای نگهبان از ابتدای انقلاب تاکنون هست.
#قتلهای_زنجیره_ای_وزارت_اطلاعات

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مصطفی کاظمی با نام‌های مستعار هاشمی یا موسوی، معاون امنیت وزارت اطلاعات در زمان سید محمد خاتمی است که در قتلهای پاییز ۷۷به عنوان متهم ردیف دوم و پس از مرگ سعید امامی به عنوان متهم ردیف اول به جرم آمریت در چهار قتل به چهار بار حبس ابد محکوم شد.
این حکم البته هرگز برای وی اجرا نشد.
 مصطفی کاظمی در پرونده‌های دیگری نیز نامش مشهور شده بود، ابتدا در برخورد با بسیجیان و رزمندگان استان فارس در حالی که تصمیم به راه اندازی گروهی تندرو گرفته بودند، او‌ چنان بر متهمان سخت گرفته بود که دو نفر آنها زیر شکنجه فوت کردند و هست نفر نیز در سلولهای انفرادی خودکشی کردند.
آدر ماجرای اتوبوس ارمنستان و تلاش برای قتل عام دسته جمعی نویسندگان هم #مصطفی_کاظمی فردی بود که پس از ناکامی نقشه قتل نویسندگان، آن‌ها را به زندان آستارا برده‌ بود، او در زندان آستارا و به منظور تهدید نویسندگان، از ماجرای قتل سعیدی سیرجانی پرده برداشته‌است.
علی اکبر ناطق نوری، در خاطرات خود درباره زمانی که در دفتر بازرسی رهبری فعالیت می‌کرده می‌نویسد: «روزی گروهی از جانبازان در شیراز، راهپیمایی و تظاهرات کردند. آقا فرمودند بازرسی کنید و مشخص کنید که حق با کیست؟ پس از بازرسی‌هایی که انجام شد، گزارش دادیم که اولا مدیر کل اطلاعات آقای موسوی که عامل فتنه است باید از استان برود و بر اثر همین گزارش‌ها او را برداشتند، اما متاسفانه او را آوردند مرکز و ارتقای درجه دادند. در قتل‌های زنجیرهای هم ایشان متهم ردیف اول بود.»
هفت سال پس از صدور حکم دادگاه #قتلهای_زنجیره_ای و چهار بار ابد برای مصطفی کاظمی ، امیر فرشاد ابراهیمی در گفتگو با صدای آمریکا فاش ساخت مصطفی کاظمی در دولت اول محمود احمدی‌نژاد درخواست عفو نمود و در سال ۱۳۸۶ آزاد شد و هم‌اکنون در دانشکده وزارت اطلاعات مشغول به تدریس است.
وزارت اطلاعات پیش تر یک دانشکده داشت که با نام دانشکده امام محمد باقر شناخته می‌شد، مدیریت این دانشکده از زمان تاسیس تا سال ۱۳۸۲ با حمید رضا تاجیک بودو از سال۱۳۸۲ تا ۱۳۸۹ نیز با رضا نامدار بود در این سال دانشکده امام محمد باقر تبدیل به دانشگاه اطلاعات و امنیت ملی، شد و مدیریت آن از آن زمان تا دست کم سال ۱۴۰۱ با مصطفی کاظمی بوده است.
 
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مهرداد عالیخانی، متولد ۱۳۴۰، با نام مستعار صادق مهدوی در اداره «چپ نو» زیرمجموعه معاونت امنیت وزارت اطلاعات کار می کرد، او در زمان وقوع قتلها معاون عملیات وزارت اطلاعات بود،عالیخانی «از سن ۱۷-۱۸سالگی، در نهاد تازه تاسیس اطلاعات سپاه پاسداران فعالیت را آغاز کرده بود.
اوبه جناح راست منتسب است و به تعبیر دقیق راست افراطی  یا آنهایی که این روزها پایداری و حجتیه ای خوانده می شوند.
او نزديک‌ترين روابط را با سعيد امامي داشت، حتي در زماني که سعيد امامي در مقام مشاور وزير از مسئوليت‌هاي اجرايي معاونت امنيت برکنار بود.»
برخی اقوام عالیخانی در زمان شاه روابط نزدیکی با سرويس‌هاي اطلاعاتي بريتانيا و اسرائيل داشتند .
مهرداد عاليخاني با مسعود عاليخانی، عضو برجسته شبکه موساد در ايران، و رضا قطبی خویشاوندی نزدیک دارد.
مهرداد عالیخانی در اعترافات خود پیرامون قتل ها، آمریت قتل ها را نپذیرفته، آن را متوجه آیت الله دری نجف آبادی، وزیر وقت اطلاعات دانسته و گفته: «موقعیت شغلی من در حدی نبوده که بتوانم دستور قتل بدهم.» با این حال او پذیرفته که در پاسخ به سوال مصطفی کاظمی، قائم مقام امنیت وزارت اطلاعات، درباره اینکه چه کسی برای حذف شدن در اولویت باشد، گفته: «[داریوش] فروهر را در اولویت قرار دهید» و در روز عملیات از کاظمی دستور می گیرد: «فروهر بدون زنش فایده ندارد» و هر دو را با کارد بزنند.
عالیخانی در این اعترافات به مدیریت و مشارکت در عملیات قتل داریوش فروهر، پروانه اسکندری، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده اعتراف کرده و گفته برنامه قتل «شیرین عبادی» را هم داشته اند: «در نظر داریم با اسلحه او را بزنیم.»
مهرداد عالیخانی ۱۰آذر۷۷ توسط معاونت حفاظت وزارت اطلاعات بازداشت می شود و به یک خانه امن و چند روز بعد به زندان حشمتیه تهران منتقل می شود. او در این دوران، در جریان اشارات خامنه ای به فعالیت احتمالی سرویس های خارجی بوده: «دوشنبه ۲۳ آذرماه …خامنه‌ای در این روز در دیدار عمومی به موضوع قتل ها اشاره کرد و دست خارجیان را متصور دانسته بود.»
در روند رسیدگی به پرونده، احتمالا برای تامین نظر رهبری، یک بار سناریوی ساختگی دخالت خارجی نوشته می شود و قرار بوده یکی از نزدیکان داریوش فروهر و دو افغان قربانی ماجرا شوند که به هر دلیل اجرایی نمی شود. اصرار رهبری بر اجرای سناریوی خارجی به ویژه با مرکزیت اسرائیل برای کش نیافتن ماجرا بوده است.
مهرداد عالیخانی به نقل از دری نجف آبادی می گوید: «آقا [خامنه ای] از آقای خاتمی خواسته سروته موضوع را هم بیاورند.»
تاکید روزنامه کیهان بر ارتباط عالیخانی با موساد و وابستگی خانوادگی هم تداوم چنین پروژه‌ای بوده که اگرچه در اینجا به نتیجه نرسید ولی کارکرد خاص خودش را داشته است.
مرحله اول بازجویی از عوامل قتل های زنجیره ای که بخش هایی از فیلم آن منتشر شده، بازجویان خشن با اعمال شکنجه های قوی و طرح اتهامات عجیب اخلاقی دنبال این بودند که متهمان به روابط شان با سرویس های خارجی به ویژه اسرائیل اعتراف کنند. این بازجویان از سوی علی ربیعی، مشاور امنیتی محمد خاتمی، منصوب شده بودند. اندکی بعد مشخص شد سناریو جواب نمی دهد و پرونده منحرف شده است.
امیر فرشاد ابراهیمی در تلویزیون صدای آمریکا مهرماه ۹۳ تصاویری از مراسم ختم همسر حجت الاسلام علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه را نشان داد که مهرداد عالیخانی هم در جمع کسانی بود که در آن مراسم حضور داشته.
مشخص شد در دولت محمود احمدی نژاد برای او نیز همچون مصطفی کاظمی درخواست عفو شده است و با آن موافقت شده.
عالیخانی از نیمه دوم سال ۱۳۸۶ از زندان در حالی آزاد شد که دادگاه #قتلهای_زنجیره_ای مهرداد عالیخانی را به جرم آمریت و صدور دستور چهار فقره قتل به چهار بار حبس ابد محکوم کرده بود.
عالیخانی پس از آزادی در تاسیس سازمان اطلاعات سپاه و ریاست حسین طائب بر این سازمان نقش بسزایی داشت اما رسما در این سازمان عضویت نداشته فراموش نکنیم که عالیخانی از ابتدا هم نیروی سپاه پاسداران بود که به وزارت اطلاعات رفته بود او در سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۸ در دفتر خامنه ای بدون شغل سازمانی حضور داشت و هم اکنون بصورت غیر سازمانی جانشین احمد وحید دستجردی  رییس اطلاعات دفتر رهبری است. (با وحید حقانیان اشتباه نشود)
به احتمال بسیار زیاد احمد وحید دستجردی در خلال سالهای ۱۴۰۱ یا ۱۴۰۲ از ریاست دفتر اطلاعات خامنه ای برکنار شده است، دستجردی هم اکنون  رئیس هیئت مدیره گروه گسترش نفت و گاز پارسیان نیز هست و قطع به یقین مهرداد عالیخانی جانشین وی در دفتر خامنه‌ای شده است.
پرستو فروهر، دختر فروهر، در جریان رسیدگی به پرونده، گفته است برگه های بازجویی مهرداد عالیخانی را ندیده و آنها نیز در جریان اعترافات احتمالی عالیخانی قرار نگرفته اند.
واضح است که نقش احتمالی عالیخانی در سایر قتل ها هرگز بررسی نشده است.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
علی رضا محسنی، از ماموران ارشد معاونت امنیت وزارت اطلاعات، و از دستیاران مصطفی کاظمی در زمان #قتلهای_زنجیره_ای بود.
او در تمامی چهار قتل به عنوان پشتیبان عمل نموده یا در بیرون از محل قتل نگهبانی می داده و یا در خودرویی در نزدیکی محل قتل با شنود بی سیم نیروی انتظامی مراقب بوده بصورت اتفاقی پلیس سر نرسد.
وی در اعترافات خود ۱۳۷۹/۴/۱۵ نوشته است :«کار حذف فیزیکی و دیگر کارها از قبیل دستگیری، انتقال متهم و مراقبت ثابت و غیره از سال ۱۳۷۰ در پرینت کاری از طرف وزارت برای ما مشخص شده بود و جزء وظایف قسمت ما بود.
و از خود وزیر گرفته تا پایین همه می دانند، که برای هر قسمت برنامه‌ای تهیه و تنظیم می‌شود که باید بر اساس آن عمل کرد وگرنه به منزله سرپیچی از دستور به دادگاه تخلفات اداری معرفی می شویم. و اینکه این نوع کارها در وزارت زیاد انجام می‌شد در داخل یا چه در خارج و تنها در این مورد بود که به این صورت درآمد…»
علی رضا محسنی به جرم مباشرت در قتل پروانه اسکندری (فروهر) به یک فقره قصاص نفس پس از پرداخت نصف دیهٔ کامل به قاتل محکوم و در برابر دیگر اتهاماتش نیز به هشت سال زندان محکوم شد اما تنها یکسال در زندان بود و در عفو عمومی رهبری به زندانیان در بهمن ۱۳۸۰ آزاد شد.
علی رضا محسنی هم اکنون در دانشگاه علم و صنعت مدیر کل حراست است.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
عبدالله اسدی، مدیر کل حفاظت اطلاعات ستاد وزارتی وزارت اطلاعات، دراعترافات و بازجویی های خود پس از دستگیری مورخ ۱۳۷۷/۱۰/۱۳ می‌گوید: «اینجانب به مقتضیات شغلی که دارم و طبق روال گذشته که در پرینت کاری که در وزارت برایم در نظر گرفته شده موارد دستگیری، بازرسی و انتقال و ربایش و طراحی و هدایت عملیات، انجام حذف فیزیکی در برنامه کاری پیش‌بینی شده بود، لذا طبق روال گذشته فقط اجرای حکم داریوش فروهر و همسرش به ما محول شد و آنهم طبق دستور سلسله مراتب یعنی از سوی مسئول اداره و مدیرکل مربوط و ما هم از قدیم تا این حد را مجاز بودیم بدانیم به خاطر مسائل حفاظتی و امنیتی و طبق روال قبل که کار از سوی آن‌ها ابلاغ می‌شد و سپس انجام می‌شد، این کار را هم به اتفاق برادران قبول کردیم.»
عبدالله اسدی که در زمان قتل‌ها مدیر کل حفاظت ستاد وزارت اطلاعات بود به ۳۴ سال حبس محکوم شد که در دیوان عالی کشور به ۱۴ سال حبس تقلیل یافت اما با احتساب دوران بازداشت تنها چهار سال در زندان ماند و سال ۱۳۸۱ به مرخصی درمانی آمد و هرگز به زندان بازنگشت او هم اکنون مدیر حراست پتروشیمی امیر کبیر است.
#قتلهای_زنجیره_ای

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیست و شش سال پیش در آذرماه سال ۱۳۷۷ ماموران وزارت اطلاعات محمد مختاری ،شاعر، محقق و عضو کانون نویسندگان ایران را در خیابان ربودند و به قتل رساندند چند روز بعد درست ساعاتی پیش از آن که پیکر بی‌جان #محمد_مختاری در پزشکی قانونی شناسایی شود نقشه ی ربایش و قتل محمد جعفر پوینده ،نویسنده مترجم و دیگر عضو کانون نویسندگان ایران را به اجرا در آوردند پیش از آنها پیکر کارد آجین شده ی داریوش فروهر و پروانه اسکندری از فعالان سیاسی منتقد حکومت در خانه شان پیدا شده بود
چنین قتلهایی سالها و بارها در داخل و خارج کشور انجام گرفته بود. قتل غفار حسینی و احمد میرعلایی دو نمونه از آنهاست اما تعدد و تجمع چهار قتل در نیمه ی نخست آذرماه و شکل فجیع انجام آنها و نیز شرایط سیاسی آن دوره جنبش دادخواهی را به تحرک و حضوری تازه کشاند. این جنبش که سابقه ای طولانی داشت و از آغاز حاکمیت اسلامی بر اندازه و عمق آن افزوده شده بود به اوجی تازه رسید و تا به آنجا پیش رفت که نهاد امنیتی را واداشت به انجام قتلها اقرار کند.
مهرداد عالیخانی(حاج صادق) مدیرکل وزارت اطلاعات و یکی از سه چهره مؤثر،در اجرای ⁧ #قتلهای_زنجیره_ای ⁩ ماجرای ربودن و قتل ⁧ #محمد_مختاری ⁩ را چنین بازگو می کند:
‏«حدود ساعت ۱۷، مختاری با لباس اسپرت از کوچه بیرون می‌آید و از سمت شمال به جنوب خیابان آفریقا حرکت می‌کند. سریعا به ناظری زنگ زدم و خبر دادم سوژه بیرون زد، مختاری برای خرید بیرون آمده بود و درحال برگشتن به منزل بود که علی و رضا رسیدند.
‏یک کوچه مانده به منزلش علی و رضا جلوی او را گرفتند و وی را سوار اتومبیل کردند…داخل ساختمان شدیم.
‏همه کار را روشن و ناظری تمام کردند.
‏بسیار حرفه‌ای و مسلط و خوب عمل نمودند. ناظری سریعا طناب مربوطه را از کابینت داخل اتاق در آورد. مقادیری پارچه‌ برداشت، چشم و دست او را از پشت سر بست. طناب را به گردن او انداخت. او را به روی شکم خواباند و حدود چهار یا پنج دقیقه طناب را تنگ کرد و آن‌ را کشید. در این حالت ناظری دهان سوژه را با یک پارچه‌ گرفته بود تا بدین وسیله از ریختن خون به زمین و ایجاد سروصدای احتمالی جلوگیری کند. این دو از روی ناخن‌ها تشخیص دادند که کار تمام شده است،کمی آنورتر از سه راه افسریه جنازه را بیرون گذاشتیم»
#قتلهای_زنجیره_ای #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
محمد مختاری پنج‌شنبه ۱۲ آذر ۱۳۷۷ پیش از غروب برای خرید میوه و نان از منزلش خارج شد و دیگر بازنگشت.
تیمی از اعضای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی او را ربودند و به قتل رساندند.
قتل او، محمدجعفر پوینده، داریوش فروهر و پروانه اسکندری، بخشی از ترورهای سیاسی بود که بعدها به قتل‌های زنجیرهای معروف شد و مقامات وقت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در بیانیه‌ای اعتراف کردند که این قتل‌ها به دست عوامل این وزارتخانه صورت گرفته‌است.
#محمد_مختاری از شاعران، نویسندگان، مترجمان و منتقدان چپ گرای معاصر ایران بود.
مختاری در سال ۱۳۴۸ در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی به عنوان دانشجوی ممتاز، فارغ‌التحصیل شد.
در ابتدای دهه پنجاه با فعال شدن بنیاد شاهنامه فردوسی، از اعضا هیات علمی آن شد، چهار مجموعه شعر «قصیده‌های هاویه»، «در وهم سندباد»، «بر شانه فلات»، «شعر ۵۷» از اوست.
مختاری از اعضای کانون نویسندگان ایران و عضو هیئت دبیران آن بود و تالیفاتی در بررسی آثار شاعران معاصر از جمله نیما یوشیج و منوچهر آتشی دارد.
وی در آذرماه ۱۳۶۱ به جرم اقدام تبلیغی علیه حکومت بازداشت و دو سال زندانی شد.
در سال ۱۳۷۳ در تدوین متن «ما نویسنده‌ایم» که اعتراض#کانون_نویسندگان_ایران به سانسور بود، نقش مهمی داشت.
به اعتراف مهرداد عالیخانی، تیمی از اعضای وزارت اطلاعات او را ربودند و با پیچیدن طناب به دور گردنش به قتل رساندند.
قتل محمد مختاری، بخشی از ترورهای سیاسی بود که بعدها به #قتلهای_زنجیره_ای معروف شد.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
محمد مختاری پنج‌شنبه ۱۲ آذر ۱۳۷۷ به گفته همسرش پیش از غروب برای خرید میوه و نان از منزلش خارج شد و دیگر بازنگشت.
تیمی از اعضای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی او را ربودند و به قتل رساندند.
قتل او بخشی از ترورهای سیاسی بود که بعدها به قتل‌های زنجیرهای معروف شد و مقامات وقت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در بیانیه‌ای اعتراف کردند که این قتل‌ها به دست عوامل این وزارتخانه صورت گرفته‌است.
#محمد_مختاری از شاعران، نویسندگان، مترجمان و منتقدان چپ گرای معاصر ایران بود.
مختاری متولد ۱ اردیبهشت ۱۳۲۱ است و در سال ۱۳۴۸ در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی به عنوان دانشجوی ممتاز، فارغ‌التحصیل شد.
در ابتدای دهه پنجاه با فعال شدن بنیاد شاهنامه فردوسی، از اعضا هیات علمی آن شد، چهار مجموعه شعر «قصیده‌های هاویه»، «در وهم سندباد»، «بر شانه فلات»، «شعر ۵۷» از اوست.
مختاری از اعضای کانون نویسندگان ایران و عضو هیئت دبیران آن بود و تالیفاتی در بررسی آثار شاعران معاصر از جمله نیما یوشیج و منوچهر آتشی دارد.
وی در آذرماه ۱۳۶۱ به جرم اقدام تبلیغی علیه حکومت بازداشت و دو سال زندانی شد.
در سال ۱۳۷۳ در تدوین متن «ما نویسنده‌ایم» که اعتراض#کانون_نویسندگان_ایران به سانسور بود، نقش مهمی داشت.
مختاری در سال‌هاي آخرين عمر خويش مشغول فعاليت برای راه افتادن دوباره كانون نويسندگان بود كه نقش مهمی در جمع آوری امضا برای اعلاميه معروف به متن ۱۳۴ نويسنده داشت، بسیاری او را نویسنده اولیه این نامه دانیته‌اند.
وی در سال ۱۳۷۷ به مسئول كميته تدارك و برگزاری مجمع عمومی كانون نويسندگان می‌شود و بلافاصله نیز به دادسرای انقلاب احضار شده و در همين دوره توسط مأموران وزارت اطلاعات تهديد به مرگ می‌شود.
پس از قتل فروهرها ،مختاری و پوینده ، خامنه‌ای در نماز جمعه تهران ‌گفت: «محمد مختاری و محمدجعفر پوینده نویسندگانی شناخته‌شده نبودند که جمهوری اسلامی بخواهد برخوردی با آن‌ها بکند.» اما ۴۵ روز بعد وزارت اطلاعات در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که ماموران این وزارتخانه آن‌ها را کشته است.
به اعتراف مهرداد عالیخانی، تیمی از اعضای وزارت اطلاعات او را ربودند و با پیچیدن طناب به دور گردنش به قتل رساندند.
قتل محمد مختاری، بخشی از ترورهای سیاسی بود که بعدها به #قتلهای_زنجیره_ای معروف شد.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیست و شش سال پیش در آذرماه سال ۱۳۷۷ ماموران وزارت اطلاعات محمد مختاری ،شاعر، محقق و عضو کانون نویسندگان ایران را در خیابان ربودند و به قتل رساندند چند روز بعد درست ساعاتی پیش از آن که پیکر بی‌جان #محمد_مختاری در پزشکی قانونی شناسایی شود نقشه ی ربایش و قتل محمد جعفر پوینده ،نویسنده مترجم و دیگر عضو کانون نویسندگان ایران را به اجرا در آوردند پیش از آنها پیکر کارد آجین شده ی داریوش فروهر و پروانه اسکندری از فعالان سیاسی منتقد حکومت در خانه شان پیدا شده بود
چنین قتلهایی سالها و بارها در داخل و خارج کشور انجام گرفته بود. قتل غفار حسینی و احمد میرعلایی دو نمونه از آنهاست اما تعدد و تجمع چهار قتل در نیمه ی نخست آذرماه و شکل فجیع انجام آنها و نیز شرایط سیاسی آن دوره جنبش دادخواهی را به تحرک و حضوری تازه کشاند. این جنبش که سابقه ای طولانی داشت و از آغاز حاکمیت اسلامی بر اندازه و عمق آن افزوده شده بود به اوجی تازه رسید و تا به آنجا پیش رفت که نهاد امنیتی را واداشت به انجام قتلها اقرار کند.
مهرداد عالیخانی(حاج صادق) مدیرکل وزارت اطلاعات و یکی از سه چهره مؤثر،در اجرای ⁧ #قتلهای_زنجیره_ای ⁩ ماجرای ربودن و قتل ⁧ #محمد_مختاری ⁩ را چنین بازگو می کند:
‏«حدود ساعت ۱۷، مختاری با لباس اسپرت از کوچه بیرون می‌آید و از سمت شمال به جنوب خیابان آفریقا حرکت می‌کند. سریعا به ناظری زنگ زدم و خبر دادم سوژه بیرون زد، مختاری برای خرید بیرون آمده بود و درحال برگشتن به منزل بود که علی و رضا رسیدند.
‏یک کوچه مانده به منزلش علی و رضا جلوی او را گرفتند و وی را سوار اتومبیل کردند…داخل ساختمان شدیم.
‏همه کار را روشن و ناظری تمام کردند.
‏بسیار حرفه‌ای و مسلط و خوب عمل نمودند. ناظری سریعا طناب مربوطه را از کابینت داخل اتاق در آورد. مقادیری پارچه‌ برداشت، چشم و دست او را از پشت سر بست. طناب را به گردن او انداخت. او را به روی شکم خواباند و حدود چهار یا پنج دقیقه طناب را تنگ کرد و آن‌ را کشید. در این حالت ناظری دهان سوژه را با یک پارچه‌ گرفته بود تا بدین وسیله از ریختن خون به زمین و ایجاد سروصدای احتمالی جلوگیری کند. این دو از روی ناخن‌ها تشخیص دادند که کار تمام شده است،کمی آنورتر از سه راه افسریه جنازه را بیرون گذاشتیم»
#قتلهای_زنجیره_ای #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
هنگامی که محمدتقی مصباح یزدی پدر معنوی و یکی از پایه‌های تعلیم و تربیت دست‌کم دو نسل جمهوری اسلامی در ۸۵ سالگی درگذشت، بسیاری اعتقاد داشتند، مرگ او‌ پایان تندروی‌های فقهی جمهوری اسلامی است، اما مرگ او مرگ خشونت نبود.
او در زمان حیات آیت الله خمینی اقبال چندانی برای حضور در جمهوری اسلامی نداشت؛ در سال ۵۷ در روز تولد امام دوازدهم شیعیان در حالی که خمینی عزای عمومی اعلام کرده سراسر خیابان محل نشریه خود را چراغانی کرده بود و با همان ریسه های رنگی از حلقه مبارزان انقلاب اسلامی دور شد.
مرگ خمینی و رهبری خامنه‌ای تولد دوباره مصباح بود و او تبدیل شد به تيوریسین خامنه ای و یا بهتر بگوئیم تئوریسین خشونت.
بسیاری او را با فتوای مباح بودن شکنجه که او نام تعزیر برایش گذاشته و حتی صیغه کردن زندانیان و تجاوز به آنان ، مصباح را می شناسند.
برخی دیگر او را یکی ازفتوا دهندگان #قتلهای_زنجیره_ای می شناسند .
حکومت البته همه این موارد را رد می کند و شایعه می خواند.
اما در برابر یک فتوای او سکوت می کند ، حتی نمی تواند آن را شایعه بخواند .
فتوایی که به ماجرای #قتلهای_محفلی_کرمان مشهور شد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در روزهای گذشته بحثی توییتری میان محمد حسین خوشوقت، فرزند آیت الله خوشوقت و جواد امام سبب شده تا دوباره ماجرای قتل‌های زنجیرهای و بحث فتوای این قتل‌ها مورد توجه قرار گیرد.
پس از کامنت محمدحسین خوشوقت درمورد سید احمد خمینی و نقد او، جواد امام با اشاره به قتل‌های زنجیرهای خطاب به خوشوقت نوشت: «درخصوص مرگ مرحوم ‌حاج احمد خمینی⁩ در افواه مطرح است که سعید امامی فتوای قتل ایشان و دیگر قربانیان قتل‌های زنجیرهای را به مرحوم پدر شما (‌آیت‌الله خوشوقت⁩)و چند تن دیگر منتسب کرده‌اند، می‌شود در این خصوص توضیح داده تا ابهامات مطرح شده درخصوص نقش ابوی‌تان در این ماجرا نیز روشن شود؟»
خوشوقت نیز در پاسخ نوشته است: «آقای جواد امام ظاهرا از عبارتی که بنده در مورد حاج احمدآقا به کار برده ام آزرده شده و در مقام انتقام، تهمت علیه ابوی قدس الله سره را بازنشر کرده اند در حالی که می بایست ابتدا در مورد تجویز مهلک حاج احمد ره توضیح می دادند و سپس علت به کار بردن عبارت مرا علیه ایشان می پرسیدند!»
او همچنین در پاسخ دیگری نوشته است: «آنچه در مورد این ادعای سعید امامی و در مورد قتل‌های  زنجیره ای مطرح شده  را قویا بارها  تکذیب کرده ام.
آیت الله خوشوقت⁩ عالم ربانی بود و چنین کسی حکم به قتل خارج از چهارچوب قانون نمی دهد! ایشان در گفت‌و‌گو با من و در جمع شاگردان بارها ترور و قتل غیرقانونی را حرام اعلام کردند.»

کاربر دیگری در این مورد ادعایی دیگر را مطرح کرده و نوشته: «بنده با ابوی گرامی قدس الله سره در قم ناهار هم خورده ام، اعتکاف مسجد ایشان هم بوده ام، در تهران نوبنیاد بعد از نماز صبح با جمعی از شاگردان استخر هم رفته ام؛ در معرفت اللهی ایشان شکی نیست اما متاسفانه در این خصوص دفاع نکنید، سعید امامی می رفت می‌گفت فلانی سب النبی می کند ! حکم ؟ و فاجعه شروع میشد … اعترافات ایشان هم هست بگذریم. متاسفانه پدر گرامی به شاگردان لیست انتخابات می داد و امر به رای سیاسی انتخاباتی می داد. می گفتیم حاج اقا شما عارفی اما سیاستمدار نیستی ! خوشبختانه هیچ وقت وقعی به حرفهای سیاسی قدس الله سره ننهادم »
خوشوقت در پاسخ به این کاربر نیز نوشته است: «ایشان در جواب کسی که سوال کرده حکم فقهی سب النبی چیست فرموده‌اند “اعدام” اما از طریق مراجع قانونی و نه سرخود! بارها خصوصی و علنی گفته بودند‌که اقدام سرِخود، حرام است! ورودشان به رقابت های سیاسی و لیست انتخاباتی دادنشان که مورد نقد جدی بنده هم بود، ربطی به موضوع بحث نداشت.»
#قتلهای_زنجیره_ای #سعید_امامی #آیت_الله_خوشوقت

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▶️غلامرضا مکعیان مشهور به رضا ملک ، معاون تحقیق و بررسی #وزارت_اطلاعات در دوران ری شهری و علی فلاحیان است که در پی #قتلهای_زنجیره_ای ، اقدام به افشای برخی مستندات نمود که در آن زمان به جزوه ۸۸ صفحه ای مشهور شد ،در پی آن افشاگری وی در اوخر سال ۱۳۷۸ به اتهام افشای اطلاعات، اهانت به رهبر و نشر اکاذیب دستگیر و پی در پی برای او احکام دیگری صادر می شد تا اینکه در سال ۱۳۹۴ از زندان آزاد شد ، ملک پس از آزادی نیز افشاگری های خود را ادامه داد تا در اردیبهشت ۱۳۹۶ مجددا بازداشت و از آن زمان تا ۱۳۹۹ نیز در زندان اوین به سر برده.
#رضاملک به موضوع پرستوهای امنیتی پرداخته و حتی قدمت این شیوه را به ساواک نیز نسبت داده است ، او اعلام می کند همسرش نیز یکی از قدیمی ترین پرستوهای وزارت اطلاعات بوده که #عباس_عراقچی دیپلمات فعلی و امنیتی سابق او را برای ازدواج به او معرفی می‌کند و روح الله خمینی نیز خطبه عقدشان را می خواند اما او کمی بعد پی می‌برد همسرش در وزارت اطلاعات شغلش چیست !
ملک می گوید : در بازجویی برای شکستن من، مقابل چشمانم دست‌ در سینه او می کردند و او به من نگاه می کرد !
#پرستوهای_وزارت_اطلاعات

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
اسقف هایک هوْسِپیان مهر ، متولد ۱۶ دی ۱۳۲۳ در تهراناست.
او کشیش، فعال حقوق بشر، مسیحی ایرانی و ارمنی‌تبار بود که تا زمان مرگش اسقف کلیسای جماعت ربّانی بود.
وی یکی از شخصیتهای برجسته جامعه ارمنیان ایران بود.
سال‌ها برای دفاع از حقوق اقلیت‌های دینی و نجات زندانیان سیاسی و عقیدتی تلاش کرد.
وی چهارشنبه ۲۹ دی ۱۳۷۲ ، سه روز پس از به نتیجه رسیدن تلاش‌هایش برای آزادی مهدی دیباج و در حالی که به فرودگاه مهرآباد می‌رفت در بین راه ربوده شد چند روز پس از آن پلیس خبر از پیدا شدن جسد وی داد.
چهار سال بعد مشخص شد که وی در جریان #قتلهای_زنجیره_ای توسط مأمورین وزارت اطلاعات کشته شده‌است.
یک نوشتهُ هوسپیان‌مهر نشان می‌دهد که او تهدیدهایی را از سوی قاتلان خود حس می‌کرده‌است.
در آخرین نامه به جا مانده از اسقف هوسپیان‌مهر که یک روز پیش از ناپدید شدن نوشته آمده‌است: «من آماده‌ام که در کلیسا جان خود را تقدیم کنم باشد که دیگران بتوانند در آرامش و صلح، بدون ترس، خداوند خود را نیایش کنند»
هوسپیان‌مهر قبل از کشته شدنش به خبرنگار یک روزنامه هلندی گفته بود: «ما در حاشیهُ سرکوب غیرقابل تصوری از طرف دولت هستیم».
#قتل_کشیش‌های_مسیحی در ایران، در دهه ۷۰، در فاصله دی‌ماه سال ۱۳۷۲ تا تیر ماه ۱۳۷۳جریان داشت.
هوسپیان‌مهر ۲۱ دی ۱۳۷۲ برای نجات جان یک کشیش ایرانی بنام مهدی دیباج که از سال ۱۳۶۵ محبوس بوده و توسط دادگاه انقلاب اسلامی ساری به اتهام ارتداد حکم مرگ گرفته بود، نامه‌ای به شورای کلیساهای مجامع ربانی، برای فراخوان به یک اقدام بین‌المللی نوشته بود. در این نامه آمده‌است: «قضیه از این قرار است که برادرمان مهدی دیباج توسط قاضی شرع شهر ساری به مرگ محکوم شده‌است. دیباج حکم محکومیت به‌مرگ خود را برای من فرستاده‌است که سندی روشن و مؤید این است که به‌موجب قانون شرع او یک مرتد است و بایستی اعدام شود… آنها می‌خواهند خود را از چنگ تنها کلیساهای پروتستان خلاص کنند، و ما برایشان تبدیل به بهترین سیبل‌ها شده‌ایم…
این نامه باعث شد که جمهوری اسلامی ایران حکم اعدام کشیش مهدی دیباج را منتفی کند و مهدی دیباج را در ۲۶ دیماه ۱۳۷۲ آزاد کند. اما سه روز پس از آن اسقف هوسپیان‌مهر توسط پلیس مخفی جمهوری اسلامی ربوده می‌شود و در۳۰ دیماه ۱۳۷۲ مصادف با ۲۰ ژانویه ۱۹۹۴ به قتل می‌رسد.
#مهدی_دیباج نیز بعدها توسط وزارت اطلاعات کشته شد.
#علیه_فراموشی #قتلهای_زنجیره_ای

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
اسلامی جمهوری اسلامی ایران از ابتدای تأسیس خود، با تکیه بر مجموعه‌ای از ابزارهای سرکوب، توانسته فضای رعب و وحشت گسترده‌ای را در جامعه ایجاد کند. این حکومت از شیوه‌های متنوعی مانند تهدید، قتل‌های هدفمند، شکنجه در بازداشتگاه‌ها، و صدور احکام سنگین برای کنترل…
قتل‌های هدفمند و ناپدید شدن فعالان حقوق بشر، دانشجویان، و روزنامه‌نگاران، یکی دیگر از ابزارهای اصلی جمهوری اسلامی برای ایجاد وحشت است. نمونه‌هایی مانند قتل‌های زنجیرهای در دهه ۷۰ یا مرگ‌های مشکوک فعالان برجسته، پیامدهای واضحی را به جامعه منتقل می‌کنند؛ هرگونه مخالفت، با برخورد قاطع و بی‌رحمانه مواجه خواهد شد. این اقدامات معمولاً در سایه‌ای از عدم شفافیت انجام می‌شوند تا امکان پیگیری و پاسخگویی را از بین ببرند.
#قتلهای_زنجیره_ای #سرکوب_فراگیر

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing