🔺ترامپ و تازیانه تعرفه!
فردا شنبه جنگ تجاری ترامپ علیه جهان پس از اعلام وضع تعرفههای بیسابقه در چهارشنبه گذشته عملیاتی میشود.
ترامپ در این جنگ دوست و دشمن، متحد و خصم، حتی اسرائیل را مستثنی نکرده و همه را با تازیانه تعرفه نواخته است.
این اتفاق در تاریخ آمریکا تقریبا مسبوق به سابقه نیست و حتی تعرفههای وضع شده بر اساس قانون بدنام اسموت هاولی در سال 1930 نیز با این حدت و شدت نبود.
در واقع این جنگ گمرگی و تعرفهای نه محصول یک کار کارشناسی زیربنایی، بلکه مولود تصمیم شخصی و آرزوی دیرینه ترامپ است که بر پایه فهمش از اقتصاد و منطق تجارت از «تعرفه» «زیباترین» مفهوم را ساخته و روز وضع این تعرفهها را هم روز «آزادی و استقلال» نام نهاده است.
هر چند نظر به هژمونی آمریکا در جهان این تصمیم ترامپ در وهله نخست نمایش قدرت است، اما چنین اقدامی بیشتر ریشه روانشناختی و انتقامگیری با ابزار تعرفه دارد. ترامپ فکر میکند آمریکا گاو شیردهی شده است که دنیا آن را مجانی میدوشد و با وضع چنین تعرفههایی انتقام میگیرد و میخواهد تولید و صادرات آمریکا را تقویت کند.
اما واکنش شدید بازارهای مالی جهان و آمریکا و ثبت تریلیونها دلار زیان صرفا تکانههای اولیه این تصمیم فردی ترامپ است که میتواند نتیجه معکوسی را رقم بزند.
هر چند ممکن است ترامپ در نظر داشته باشد با کشیدن شمشیر تعرفه برخی کشورها را پای میز مذاکره بنشاند تا آنها را مجبور به دادن امتیازهای اقتصادی در هر گونه توافقی در مقابل کاهش این تعرفهها کند، اما به صورت کلی قربانی تصمیمی در این سطح و مداخلهای دولتی، اقتصاد آزاد، تجارت جهانی، اقتصاد بینالملل و جهانی شدن است که آمریکای قبل از ترامپ موتور محرکه آنها بود.
نگارنده کارشناس اقتصادی نیست، اما بر اساس اندک مطالعات اقتصادی به ویژه در اقتصاد سیاسی و بینالملل میتوان گفت که اعمال این تعرفهها و تداوم آن جدا از تاثیرات سوء احتمالی برای مصرفکنندگان آمریکا، شرکای اقتصادی آن از اروپا گرفته تا چین و جنوب شرقی آسیا، کلید زدن دورهای از رکود و تزریق نااطمینانی به اقتصاد جهان، میتواند در آینده کشورهای جهان به ویژه قدرتهای اقتصادی را به سمت نوعی همگرایی تجاری منهای آمریکا سوق دهد که محصول آن هم تضعیف تدریجی هژمونی جهانی آمریکا به ویژه در ابعاد اقتصادی خواهد بود که دیگر ابعاد هژمونی نیز به نوعی تابع آن است.
چنین وضعی میتواند در نهایت به نفع چین تمام شود؛ هر چند فعلا در راس اهداف فشار تعرفهای ترامپ قرار دارد و تاکنون دو تعرفه گمرگی 34 و 20 درصدی علیه آن وضع شده که به زیان پکن است.
اما اگر از منظر ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک جهان به جنگ تجاری ترامپ نگاه کنیم، به نظر میرسد این تصمیم میتواند «خلا راهبردی» و «ابهام راهبردی» در سطح نظام بینالملل را تشدید کند و تعمیق بخشد؛ نظامی که مدتی است در معرض تکانههای مستمر ناشی از خلل تدریجی در موازنه قوا قرار دارد و وارد دوره گذار آنارشیک خود شده است که در آن قدرت فیصلهگری وجود ندارد که بحرانها را و لو یکجانبه حل و فصل کند و در نتیجه سیاست و نظام بینالملل با بنبستهای پیچیده مواجه میشود. همین وضع هم منطق واقعگرایی و رئالیسم را در مناسبات بینالمللی فربهتر میکند که امروز به بدترین شکل در نسلکشی غزه خود را نشان میدهد.
از دیگر پیامدهای مختل شدن توازن نظام بینالملل تشدید منازعات منطقهای در گوشه و کنار جهان در آینده به ویژه در خاورمیانهِ بیثبات است. در چنین وضعی که دنیا و خاورمیانه در آستانه قسمی بیثباتی آنارشیک قرار دارد، کشورهایی توان لازم برای عبور از این مرحله دشوار را دارند که از حداکثر انسجام داخلی کافی برخوردار باشند.
بنابراین چهار سال آینده را میتوان حساسترین دوره پس از جنگ جهانی دوم برشمرد که تحولات آن آینده نظم جهانی را ترسیم خواهد کرد.
✍ #صابر_گلعنبری
@islahweb
فردا شنبه جنگ تجاری ترامپ علیه جهان پس از اعلام وضع تعرفههای بیسابقه در چهارشنبه گذشته عملیاتی میشود.
ترامپ در این جنگ دوست و دشمن، متحد و خصم، حتی اسرائیل را مستثنی نکرده و همه را با تازیانه تعرفه نواخته است.
این اتفاق در تاریخ آمریکا تقریبا مسبوق به سابقه نیست و حتی تعرفههای وضع شده بر اساس قانون بدنام اسموت هاولی در سال 1930 نیز با این حدت و شدت نبود.
در واقع این جنگ گمرگی و تعرفهای نه محصول یک کار کارشناسی زیربنایی، بلکه مولود تصمیم شخصی و آرزوی دیرینه ترامپ است که بر پایه فهمش از اقتصاد و منطق تجارت از «تعرفه» «زیباترین» مفهوم را ساخته و روز وضع این تعرفهها را هم روز «آزادی و استقلال» نام نهاده است.
هر چند نظر به هژمونی آمریکا در جهان این تصمیم ترامپ در وهله نخست نمایش قدرت است، اما چنین اقدامی بیشتر ریشه روانشناختی و انتقامگیری با ابزار تعرفه دارد. ترامپ فکر میکند آمریکا گاو شیردهی شده است که دنیا آن را مجانی میدوشد و با وضع چنین تعرفههایی انتقام میگیرد و میخواهد تولید و صادرات آمریکا را تقویت کند.
اما واکنش شدید بازارهای مالی جهان و آمریکا و ثبت تریلیونها دلار زیان صرفا تکانههای اولیه این تصمیم فردی ترامپ است که میتواند نتیجه معکوسی را رقم بزند.
هر چند ممکن است ترامپ در نظر داشته باشد با کشیدن شمشیر تعرفه برخی کشورها را پای میز مذاکره بنشاند تا آنها را مجبور به دادن امتیازهای اقتصادی در هر گونه توافقی در مقابل کاهش این تعرفهها کند، اما به صورت کلی قربانی تصمیمی در این سطح و مداخلهای دولتی، اقتصاد آزاد، تجارت جهانی، اقتصاد بینالملل و جهانی شدن است که آمریکای قبل از ترامپ موتور محرکه آنها بود.
نگارنده کارشناس اقتصادی نیست، اما بر اساس اندک مطالعات اقتصادی به ویژه در اقتصاد سیاسی و بینالملل میتوان گفت که اعمال این تعرفهها و تداوم آن جدا از تاثیرات سوء احتمالی برای مصرفکنندگان آمریکا، شرکای اقتصادی آن از اروپا گرفته تا چین و جنوب شرقی آسیا، کلید زدن دورهای از رکود و تزریق نااطمینانی به اقتصاد جهان، میتواند در آینده کشورهای جهان به ویژه قدرتهای اقتصادی را به سمت نوعی همگرایی تجاری منهای آمریکا سوق دهد که محصول آن هم تضعیف تدریجی هژمونی جهانی آمریکا به ویژه در ابعاد اقتصادی خواهد بود که دیگر ابعاد هژمونی نیز به نوعی تابع آن است.
چنین وضعی میتواند در نهایت به نفع چین تمام شود؛ هر چند فعلا در راس اهداف فشار تعرفهای ترامپ قرار دارد و تاکنون دو تعرفه گمرگی 34 و 20 درصدی علیه آن وضع شده که به زیان پکن است.
اما اگر از منظر ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک جهان به جنگ تجاری ترامپ نگاه کنیم، به نظر میرسد این تصمیم میتواند «خلا راهبردی» و «ابهام راهبردی» در سطح نظام بینالملل را تشدید کند و تعمیق بخشد؛ نظامی که مدتی است در معرض تکانههای مستمر ناشی از خلل تدریجی در موازنه قوا قرار دارد و وارد دوره گذار آنارشیک خود شده است که در آن قدرت فیصلهگری وجود ندارد که بحرانها را و لو یکجانبه حل و فصل کند و در نتیجه سیاست و نظام بینالملل با بنبستهای پیچیده مواجه میشود. همین وضع هم منطق واقعگرایی و رئالیسم را در مناسبات بینالمللی فربهتر میکند که امروز به بدترین شکل در نسلکشی غزه خود را نشان میدهد.
از دیگر پیامدهای مختل شدن توازن نظام بینالملل تشدید منازعات منطقهای در گوشه و کنار جهان در آینده به ویژه در خاورمیانهِ بیثبات است. در چنین وضعی که دنیا و خاورمیانه در آستانه قسمی بیثباتی آنارشیک قرار دارد، کشورهایی توان لازم برای عبور از این مرحله دشوار را دارند که از حداکثر انسجام داخلی کافی برخوردار باشند.
بنابراین چهار سال آینده را میتوان حساسترین دوره پس از جنگ جهانی دوم برشمرد که تحولات آن آینده نظم جهانی را ترسیم خواهد کرد.
✍ #صابر_گلعنبری
@islahweb
🔺دور اول مذاکرات و آینده آن!
چنان که در یادداشت قبلی پیشبینی شد، دو طرف ایرانی و آمریکایی مذاکرات امروز را مثبت و سازنده ارزیابی کردند. فقط مانده است که ترامپ طی اظهارنظری با بالا بردن دُز خوشبینی از احتمال دستیابی به توافقی «قریب الوقوع» بگوید!
پیوست رسانهای تیم مذاکراتی ایرانی در این دور بر خلاف گذشته قابل توجه بود. گویا رویکرد رسانهای خاص ترامپ باعث شده است که طرف ایرانی در سیاست رسانهای محافظهکارانه خود تجدیدنظر و حتی قبل از طرف آمریکایی اطلاعرسانی کند.
ترامپ هر چند دشمن رسانههای سنتی است، اما شیفته رسانه و تصویر است و دوست دارد همه چیز را رسانهای کند و اهمیت زیادی به امر تصویرسازی و روایت میدهد.
به نظر میرسد که مذاکرات در آینده شکل مستقیمی به خود گیرد و دیدار کوتاه و چند دقیقهای عراقچی و ویتکاف پس از مذاکرات غیر مستقیم نوعی ریلگذاری و مقدمهسازی برای تغییر شکل گفتگوها است.
با وجود ابراز رضایت عراقچی و ویتکاف درباره دور اول گفتگوها، اما «شروع آسان» مذاکرات به معنای «پیشروی آسان» آن نیست. مذاکرات در دورهای بعدی در فضای میان خوشبینی و بدبینی در نوسان باشد و هیچ بعید نیست که در بازه زمانی خاصی هم تا مرز انفجار نیز پیش برود و حتی ترامپ خروج از آن را به عنوان اهرم فشار مطرح کند، اما فرو نمیپاشد و ادامه خواهد یافت.
در نهایت احتمال توافق ایران و آمریکا از عدم توافق بیشتر است؛ هر چند در این مسیر بعید نیست که خلقیات مذاکراتی او در مراحل خاصی مشکلساز شود. به عنوان مثال حتی اگر گفتگوها به نقطه توافق بسیار نزدیک شود، بعید نیست با طرح خواسته و مساله جدیدی شوکهای جدی را برای گرفتن امتیازات بیشتر وارد کند.
در واقع چهار فاکتور میتواند پیشران توافق -چه موقت و چه نهایی- باشد؛ نخست شخصیت خاص خود ترامپ، خلاصه شدن دستور کاری مذاکرات در پرونده هستهای که عجله رئیس جمهور آمریکا تسهیلگر آن است، شرایط و وضعیت خاص ایران، فضای منطقهای نسبتا مساعد و عدم امکان لابیگری مشترک اسرائیل و عربستان علیه مذاکرات.
اما در این میان متغیر تعیینکننده خود ترامپ است که برخلاف «دولت پنهان» آمریکا چندان خود را در گیر و دار مسائل و مشکلات تاریخی میان ایران و آمریکا نمیبیند و به راحتی از این موانع عبور میکند؛ اما دولت بایدن و اروپاییها چنین نبوده و نیستند.
ترامپ بیشتر به دلایل روانشناختی شیفته توافق سریع -چه با ایران، چه روسیه و چین و غیره- غالبا با هدف نوعی تصویرسازی است و تاکنون آن را به طرق مختلف با تاکید مداوم بر تمایل خود به مذاکره و توافق با تهران، ارسال نامه و ... نشان داده است.
در این میان هر چند نباید از اهمیت تهدیدهای بیسابقه کنونی آمریکا علیه ایران و گسیل داشتن تجهیزات جنگی به منطقه فروکاست، اما سخنی به گزاف هم نیست اگر گفته شود که این «نظامیگری» قبل از این که نشانهای جدی از احتمال وقوع یک جنگ و درگیری نظامی باشد، بیشتر با هدف تسریع روند دستیابی به توافق و نشانگر عجله ترامپ در این باره است.
البته این تهدیدات انگیزههای دیگری هم جز فشار حداکثری بر تهران برای رسیدن به توافق دارد که به نوعی نقش کاتالیزور برای رسیدن به این غایت را ایفا میکند؛ از جمله تزریق حس اطمینان به دولت راستگرای اسرائیل و لابی تندروی آن در آمریکا با هدف کنترل و مهار آن و همچنین تلاشی پیشینی برای روایتسازی بعد از توافق و تصویر آن از موضع قدرت.
با این حال، اگر ترامپ در اثنای مذاکرات با هدف شکستن بنبستهای احتمالی به این ادراک برسد که میتواند سطحی محدود از کاربرد زور را «بدون هر گونه هزینه خاصی» اعمال کند، به آن متوسل میشود.
اما در کل این نگاه که ترامپ به دنبال زمینهسازی برای جنگ و درگیری نظامی است، بیانگر عدم شناخت شخصیت اوست. ترامپ آدم عجولی برای دستیابی به اهدافش است و چندان خود را در گیر و دار چنین مقدمهسازیهای زمانبری برای رسیدن به اهدافش نمیکند. او به علت هزینههای جنگ میانهای با آن ندارد. مبنای تصمیماتش هم هزینه فایده اقتصادی است و به همین علت هم وقتی تعرفهها بر خلاف انتظاراتش به امر زیانباری بدل شد، سریعا بیشتر آنها را به حالت تعلیق درآورد.
اما ترامپ در کنار تلاش برای توافق با تهران در منطقه، به دنبال عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان نیز هست که بدون توقف جنگ غزه امکانپذیر نیست. در سایه عدم امکان تشکیل کشور فلسطین به عنوان ما به ازای برقراری روابط ریاض و تل آویو، ظاهرا ترامپ تلاش دارد از توقف جنگ و بازسازی غزه محملی و پلی جایگزین برای آن بسازد.
در این میان ترامپ قرار است ماه دیگر به ریاض و منطقه سفر کند که احتمالا پیشدرآمد آن آتش بس در غزه در دو سه هفته پیشرو باشد. بعد از آن باید دید چه اتفاقی در دیگر پروندههای منطقهای میافتد.
✍️#صابر_گلعنبری
Islahweb
چنان که در یادداشت قبلی پیشبینی شد، دو طرف ایرانی و آمریکایی مذاکرات امروز را مثبت و سازنده ارزیابی کردند. فقط مانده است که ترامپ طی اظهارنظری با بالا بردن دُز خوشبینی از احتمال دستیابی به توافقی «قریب الوقوع» بگوید!
پیوست رسانهای تیم مذاکراتی ایرانی در این دور بر خلاف گذشته قابل توجه بود. گویا رویکرد رسانهای خاص ترامپ باعث شده است که طرف ایرانی در سیاست رسانهای محافظهکارانه خود تجدیدنظر و حتی قبل از طرف آمریکایی اطلاعرسانی کند.
ترامپ هر چند دشمن رسانههای سنتی است، اما شیفته رسانه و تصویر است و دوست دارد همه چیز را رسانهای کند و اهمیت زیادی به امر تصویرسازی و روایت میدهد.
به نظر میرسد که مذاکرات در آینده شکل مستقیمی به خود گیرد و دیدار کوتاه و چند دقیقهای عراقچی و ویتکاف پس از مذاکرات غیر مستقیم نوعی ریلگذاری و مقدمهسازی برای تغییر شکل گفتگوها است.
با وجود ابراز رضایت عراقچی و ویتکاف درباره دور اول گفتگوها، اما «شروع آسان» مذاکرات به معنای «پیشروی آسان» آن نیست. مذاکرات در دورهای بعدی در فضای میان خوشبینی و بدبینی در نوسان باشد و هیچ بعید نیست که در بازه زمانی خاصی هم تا مرز انفجار نیز پیش برود و حتی ترامپ خروج از آن را به عنوان اهرم فشار مطرح کند، اما فرو نمیپاشد و ادامه خواهد یافت.
در نهایت احتمال توافق ایران و آمریکا از عدم توافق بیشتر است؛ هر چند در این مسیر بعید نیست که خلقیات مذاکراتی او در مراحل خاصی مشکلساز شود. به عنوان مثال حتی اگر گفتگوها به نقطه توافق بسیار نزدیک شود، بعید نیست با طرح خواسته و مساله جدیدی شوکهای جدی را برای گرفتن امتیازات بیشتر وارد کند.
در واقع چهار فاکتور میتواند پیشران توافق -چه موقت و چه نهایی- باشد؛ نخست شخصیت خاص خود ترامپ، خلاصه شدن دستور کاری مذاکرات در پرونده هستهای که عجله رئیس جمهور آمریکا تسهیلگر آن است، شرایط و وضعیت خاص ایران، فضای منطقهای نسبتا مساعد و عدم امکان لابیگری مشترک اسرائیل و عربستان علیه مذاکرات.
اما در این میان متغیر تعیینکننده خود ترامپ است که برخلاف «دولت پنهان» آمریکا چندان خود را در گیر و دار مسائل و مشکلات تاریخی میان ایران و آمریکا نمیبیند و به راحتی از این موانع عبور میکند؛ اما دولت بایدن و اروپاییها چنین نبوده و نیستند.
ترامپ بیشتر به دلایل روانشناختی شیفته توافق سریع -چه با ایران، چه روسیه و چین و غیره- غالبا با هدف نوعی تصویرسازی است و تاکنون آن را به طرق مختلف با تاکید مداوم بر تمایل خود به مذاکره و توافق با تهران، ارسال نامه و ... نشان داده است.
در این میان هر چند نباید از اهمیت تهدیدهای بیسابقه کنونی آمریکا علیه ایران و گسیل داشتن تجهیزات جنگی به منطقه فروکاست، اما سخنی به گزاف هم نیست اگر گفته شود که این «نظامیگری» قبل از این که نشانهای جدی از احتمال وقوع یک جنگ و درگیری نظامی باشد، بیشتر با هدف تسریع روند دستیابی به توافق و نشانگر عجله ترامپ در این باره است.
البته این تهدیدات انگیزههای دیگری هم جز فشار حداکثری بر تهران برای رسیدن به توافق دارد که به نوعی نقش کاتالیزور برای رسیدن به این غایت را ایفا میکند؛ از جمله تزریق حس اطمینان به دولت راستگرای اسرائیل و لابی تندروی آن در آمریکا با هدف کنترل و مهار آن و همچنین تلاشی پیشینی برای روایتسازی بعد از توافق و تصویر آن از موضع قدرت.
با این حال، اگر ترامپ در اثنای مذاکرات با هدف شکستن بنبستهای احتمالی به این ادراک برسد که میتواند سطحی محدود از کاربرد زور را «بدون هر گونه هزینه خاصی» اعمال کند، به آن متوسل میشود.
اما در کل این نگاه که ترامپ به دنبال زمینهسازی برای جنگ و درگیری نظامی است، بیانگر عدم شناخت شخصیت اوست. ترامپ آدم عجولی برای دستیابی به اهدافش است و چندان خود را در گیر و دار چنین مقدمهسازیهای زمانبری برای رسیدن به اهدافش نمیکند. او به علت هزینههای جنگ میانهای با آن ندارد. مبنای تصمیماتش هم هزینه فایده اقتصادی است و به همین علت هم وقتی تعرفهها بر خلاف انتظاراتش به امر زیانباری بدل شد، سریعا بیشتر آنها را به حالت تعلیق درآورد.
اما ترامپ در کنار تلاش برای توافق با تهران در منطقه، به دنبال عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان نیز هست که بدون توقف جنگ غزه امکانپذیر نیست. در سایه عدم امکان تشکیل کشور فلسطین به عنوان ما به ازای برقراری روابط ریاض و تل آویو، ظاهرا ترامپ تلاش دارد از توقف جنگ و بازسازی غزه محملی و پلی جایگزین برای آن بسازد.
در این میان ترامپ قرار است ماه دیگر به ریاض و منطقه سفر کند که احتمالا پیشدرآمد آن آتش بس در غزه در دو سه هفته پیشرو باشد. بعد از آن باید دید چه اتفاقی در دیگر پروندههای منطقهای میافتد.
✍️#صابر_گلعنبری
Islahweb
Telegram
اصلاحوب | islahweb.org
✳️ اصلاحوب؛ کانال رسمی جماعت دعوت و اصلاح
Web: www.islahweb.org
Insta: www.instagram.com/islahweb
Aparat: aparat.com/islahweb
Kurdi: t.me/islahweb_k
Feqhi: t.me/soal_feqhi
Contact: @Islahweb79
Web: www.islahweb.org
Insta: www.instagram.com/islahweb
Aparat: aparat.com/islahweb
Kurdi: t.me/islahweb_k
Feqhi: t.me/soal_feqhi
Contact: @Islahweb79