🔺آتشبس در لبنان یا ...؟
در یک ساعت اخیر در پی انتشار اخباری از منابع اسرائیلی و اظهارات نخستوزیر لبنان درباره نزدیک بودن توافق در جبهه لبنان و آتشبس، خوشبینیها بالا گرفته است.
نجیب میقاتی نخستوزیر لبنان امشب اعلام کرد که عاموس هوکشتاین فرستاده آمریکا با او تماس گرفته و گفته است در حال عزیمت به اسرائیل بوده و امیدوار است که طی ساعات آینده آتشبس اعلام شود.
میقاتی همچنین بیان داشت که حزبالله در تفکیک جبهه لبنان از جبهه غزه دیر کرد. مفروض این گزاره نخستوزیر لبنان پذیرش این تفکیک از جانب حزبالله است.
شبکه دولتی اسرائیل هم پیشنویس توافقی را منتشر کرد که نظر به مواضع و سیاستهای معروف حزبالله بیشتر به تجویز «تسلیمنامه» برای آن شباهت دارد تا متنی مورد توافق
اما این اخبار درباره آتشبس قریبالوقوع در لبنان در حالی منتشر میشود که عصر چهارشنبه دبیرکل جدید حزبالله در نخستین سخنرانی خود تاکید کرد که تحرکات دیپلماتیک هیچ نتیجهای تاکنون نداشته است و از اعلام آمادگی حزبالله برای آتشبس اما تحت شروط آن گفت.
در کنار آن هم امروز چهارشنبه، تحولات میدانی لبنان سیر صعودی قابل توجهی داشت و سه روز پس از درخواست حزبالله از ساکنان 25 شهرک اسرائیلی برای تخلیه، ارتش اسرائیل امروز از نقاط پرجمعیت شهر 100 هزار نفری بعلبک خواست که آن را تخلیه کنند.
اما واقعیت چیست؟
به نظر نگارنده «تا این لحظه» تحول جدی و مهمی در جبهه لبنان برای دستیابی به آتشبس طی ساعات و دو سه روز آینده رخ نداده و در جبهه نوار غزه نیز مذاکرات تاکنون هیچ نتیجهای در بر نداشته و فعلا چشمانداز روشنی برای آتشبس در غزه وجود ندارد.
چنان که دو روز قبل از حمله اسرائیل به ایران گفته شد، موج دیپلماسی شروع شده در منطقه نشانه نزدیک بودن این حمله است و دو هدف عمده را دنبال میکند:
نخست مهار و کنترل تبعات حمله اسرائیل و به نوعی مهندسی واکنش ایران پس از آن و هدف دوم بهرهبرداری انتخاباتی دولت بایدن از این دیپلماسی به نفع کامالا هریس در ایالتهای سرنوشتساز برای کسب آرای اقلیت عرب و مسلمان.
اما هدف از اعلام قریبالوقوع آتشبس چیست؟
اکنون نیز در کنار همان انگیزه انتخاباتی، با توجه به انتشار اخباری در برخی منابع آمریکایی مبنی بر احتمال پاسخ ایران در آینده نزدیک و قبل از انتخابات آمریکا میتوان گفت که اشاعه فضای «آتشبس نزدیک» با این مساله پیوند دارد.
اما انگیزه دیگر نیز میتواند عملیات روانی اسرائیل علیه حزبالله و فشار بر دولت لبنان برای واداشتن حزب به پذیرش توافق بر اساس شروط تلآویو باشد.
واقعیت هم این است که دولت لبنان هم در روزهای اخیر فشارهای سیاسی خود را بر حزبالله افزایش داده و علنیتر کرده است؛ به گونهای که میتوان گفت که حزب اکنون در دو جبهه درگیر است؛ جبهه جنگ با اسرائیل و جبهه فشار سیاسی داخلی؛ به گونهای که حتی برخی متحدان مسیحی آن هم موضعی مخالف گرفتهاند.
در این راستا هر چند زیاد محتمل نیست، اما بعید هم نیست که آمریکا و دولت لبنان آتش بسی را اعلام کنند که مورد موافقت حزبالله نباشد؛ تا تحت فشار پذیرش آن قرار گیرد و در غیر این صورت در مظان اتهام و مسئولیت تداوم جنگ واقع شود.
با این حال دور از ذهن نیست که ارتش اسرائیل تلاش کند که در چند هفته آینده حمله زمینی خود را پایان دهد و یا بسیار محدود کند و به حملات هوایی ادامه دهد. در صورت وقوع چنین تحولی، میتوان علت و نتیجه این حمله را بهتر تحلیل کرد.
✍#صابر_گلعنبری
https://t.me/islahweb
در یک ساعت اخیر در پی انتشار اخباری از منابع اسرائیلی و اظهارات نخستوزیر لبنان درباره نزدیک بودن توافق در جبهه لبنان و آتشبس، خوشبینیها بالا گرفته است.
نجیب میقاتی نخستوزیر لبنان امشب اعلام کرد که عاموس هوکشتاین فرستاده آمریکا با او تماس گرفته و گفته است در حال عزیمت به اسرائیل بوده و امیدوار است که طی ساعات آینده آتشبس اعلام شود.
میقاتی همچنین بیان داشت که حزبالله در تفکیک جبهه لبنان از جبهه غزه دیر کرد. مفروض این گزاره نخستوزیر لبنان پذیرش این تفکیک از جانب حزبالله است.
شبکه دولتی اسرائیل هم پیشنویس توافقی را منتشر کرد که نظر به مواضع و سیاستهای معروف حزبالله بیشتر به تجویز «تسلیمنامه» برای آن شباهت دارد تا متنی مورد توافق
اما این اخبار درباره آتشبس قریبالوقوع در لبنان در حالی منتشر میشود که عصر چهارشنبه دبیرکل جدید حزبالله در نخستین سخنرانی خود تاکید کرد که تحرکات دیپلماتیک هیچ نتیجهای تاکنون نداشته است و از اعلام آمادگی حزبالله برای آتشبس اما تحت شروط آن گفت.
در کنار آن هم امروز چهارشنبه، تحولات میدانی لبنان سیر صعودی قابل توجهی داشت و سه روز پس از درخواست حزبالله از ساکنان 25 شهرک اسرائیلی برای تخلیه، ارتش اسرائیل امروز از نقاط پرجمعیت شهر 100 هزار نفری بعلبک خواست که آن را تخلیه کنند.
اما واقعیت چیست؟
به نظر نگارنده «تا این لحظه» تحول جدی و مهمی در جبهه لبنان برای دستیابی به آتشبس طی ساعات و دو سه روز آینده رخ نداده و در جبهه نوار غزه نیز مذاکرات تاکنون هیچ نتیجهای در بر نداشته و فعلا چشمانداز روشنی برای آتشبس در غزه وجود ندارد.
چنان که دو روز قبل از حمله اسرائیل به ایران گفته شد، موج دیپلماسی شروع شده در منطقه نشانه نزدیک بودن این حمله است و دو هدف عمده را دنبال میکند:
نخست مهار و کنترل تبعات حمله اسرائیل و به نوعی مهندسی واکنش ایران پس از آن و هدف دوم بهرهبرداری انتخاباتی دولت بایدن از این دیپلماسی به نفع کامالا هریس در ایالتهای سرنوشتساز برای کسب آرای اقلیت عرب و مسلمان.
اما هدف از اعلام قریبالوقوع آتشبس چیست؟
اکنون نیز در کنار همان انگیزه انتخاباتی، با توجه به انتشار اخباری در برخی منابع آمریکایی مبنی بر احتمال پاسخ ایران در آینده نزدیک و قبل از انتخابات آمریکا میتوان گفت که اشاعه فضای «آتشبس نزدیک» با این مساله پیوند دارد.
اما انگیزه دیگر نیز میتواند عملیات روانی اسرائیل علیه حزبالله و فشار بر دولت لبنان برای واداشتن حزب به پذیرش توافق بر اساس شروط تلآویو باشد.
واقعیت هم این است که دولت لبنان هم در روزهای اخیر فشارهای سیاسی خود را بر حزبالله افزایش داده و علنیتر کرده است؛ به گونهای که میتوان گفت که حزب اکنون در دو جبهه درگیر است؛ جبهه جنگ با اسرائیل و جبهه فشار سیاسی داخلی؛ به گونهای که حتی برخی متحدان مسیحی آن هم موضعی مخالف گرفتهاند.
در این راستا هر چند زیاد محتمل نیست، اما بعید هم نیست که آمریکا و دولت لبنان آتش بسی را اعلام کنند که مورد موافقت حزبالله نباشد؛ تا تحت فشار پذیرش آن قرار گیرد و در غیر این صورت در مظان اتهام و مسئولیت تداوم جنگ واقع شود.
با این حال دور از ذهن نیست که ارتش اسرائیل تلاش کند که در چند هفته آینده حمله زمینی خود را پایان دهد و یا بسیار محدود کند و به حملات هوایی ادامه دهد. در صورت وقوع چنین تحولی، میتوان علت و نتیجه این حمله را بهتر تحلیل کرد.
✍#صابر_گلعنبری
https://t.me/islahweb
Telegram
اصلاحوب | islahweb.org
✳️ اصلاحوب؛ کانال رسمی جماعت دعوت و اصلاح
Web: www.islahweb.org
Insta: www.instagram.com/islahweb
Aparat: aparat.com/islahweb
Kurdi: t.me/islahweb_k
Feqhi: t.me/soal_feqhi
Contact: @Islahweb79
Web: www.islahweb.org
Insta: www.instagram.com/islahweb
Aparat: aparat.com/islahweb
Kurdi: t.me/islahweb_k
Feqhi: t.me/soal_feqhi
Contact: @Islahweb79
🔺هریس یا ترامپ؛ کدامیک میبرند؟
فردا سهشنبه شصتمین انتخابات رياست جمهوری آمریکا برای انتخاب 47 امین رئیس جمهور برگزار میشود که نتایج آن یا بازگشت جنجالیترین رئیس جمهور آمریکا به قدرت برای بار دوم را رقم میزند یا یک زن برای نخستین بار رئیس جمهور این کشور میشود.
نه فقط مردم آمریکا بلکه جهان امروز منتظر نتایج این انتخابات است که چه بسا تاثیرات آن بر سیاست و اقتصاد جهان و منطقه و وضعیت برخی کشورها بیشتر از رخدادهای مشابه در آنها باشد.
نتایج این انتخابات موجب تغییری بنیادین در سیاستگذاری خارجی آمریکا نمیشود، اما روسای جمهور دموکرات و جمهوریخواه آمریکا در پیگیری سیاستهای خارجی کلان آمریکا و پروندههای مهم جهانی و منطقهای، معمولا رویکردهای متفاوتی دارند و ماهیت همین رویکردها هم در جهت تشدید تنشها یا کاهش آنها حائز اهمیت زیادی است.
به همین علت اکنون برخی طرفها امثال نتانیاهو، پوتین و برخی شاهزادگان عرب برای بازگشت ترامپ لحظهشماری میکنند؛ ولی کشورهای دیگری تمایل به پیروزی هریس دارند.
سخنی به گزاف نیست اگر گفته شود که با نزدیکترین رقابت انتخاباتی در آمریکا مواجه هستیم و ارائه تصویری روشن نسبت به نتایج آن بسیار دشوار است.
رقابت در این انتخابات برای کسب 270 رای از 538 رای کالج الکترال آمریکاست. از این 538 رای الکترال، تقریبا همین الان ماهیت 445 رای آن مشخص است. در تاریخ انتخابات آمریکا، هویت 43 ایالت غالبا از قبل روشن است؛ برخی از آنها ایالتهای قرمز رنگ و جمهوریخواه و برخی دیگر نیز دموکرات و آبی رنگ هستند.
تقریبا میتوان گفت که ترامپ هم اکنون 213 رای الکترال از 538 رای را دارد و هریس نیز 232 رای. از این رو، اساسا رقابت بر سر 93 رای الکترال دیگر است که متعلق به 7 ایالت چرخشی است که آرای آنها معمولا میان جمهوریخواهان و دموکراتها جابجا میشود.
اکنون مهمترین عامل برد و باخت انتخابات، نتایج آن در هفت ایالت پنسلوانیا (19 رای)، کارولینای شمالی (16 رای)، جورجیا (16 رای)، میشیگان (15 رای)، آریزونا (11 رای)، ویسکانسن (10 رای) و نوادا (6 رای) است.
اکنون هم برای پیشبینی نتایج انتخابات آمریکا چارهای جز کمک گرفتن از نتایج نظرسنجیها نیست، اما نه هر نوع نظرسنجی.
با توجه به نظام انتخاباتی خاص آمریکا نظرسنجیهای سراسری سنجه دقیقی نیست و چه بسا نامزدی در سطح ملی آرای بیشتری را به دست آورد (مانند دو میلیون رای بیشتر هیلاری کلینتون در سال 2016) اما در نهایت رقیب او با کسب آرای الکترال بیشتر برنده انتخابات شود.
اما در هفت ایالت کلیدی و «رئیس جمهور ساز»، تقریبا بیشتر نظرسنجیها ترامپ را پیشتاز میدانند.
«اطلس اینتل» در انتخابات 2020 جزو موسساتی بود که دقیقترین نظرسنجیها را انجام داد. نتایج جدیدترین نظرسنجی آن بنا به اعلام سایت 538 آمریکا بیانگر پیشتازی ترامپ در هفت ایالت پیشگفته است؛ در کارولینای شمالی با 3.4 درصد، جورجیا 2.5 درصد، آریزونا 6.5 درصد، نوادا 5.5 درصد، ویسکانسن 1 درصد، پنسلوانیا 1.8 درصد و میشیگان 1.5 درصد.
اما پیشتازی ترامپ در هفت ایالت نیز به معنای تمام شدن کار به نفع او نیست. بنا به الگوهای انتخاباتی آمریکا میانگین خطای نظرسنجیها در رقابت امسال میتواند مثبت یا منفی 3.8 درصد باشد. از این منظر، تقریبا نتایج در دو ایالت آریزونا و نوادا تقریبا برای ترامپ تضمین شده است.
اما در 5 ایالت دیگر رقابت بسیار نزدیک است و امکان جابجایی آرا وجود دارد. فراموش هم نباید کرد که ترامپ حدود 19 رای الکترال نیز در ایالتهای با نتایج نسبتا مشخص عقب است.
در این ایالتهای کلیدی حتی یک رای هم سرنوشتساز است. در برخی از آنها اقلیتهای قومی و دینی مانند یهودیان، مسلمانان و عربها زندگی میکنند که خیلی از آنها تا همین لحظه هم مردد هستند که به کدام نامزد رای دهند. علت هم به جنگ غزه و لبنان بر میگردد که به عنوان فاکتوری تاثیرگذار عمل میکند.
در این راستا هریس در ساعات گذشته در ایالت پنسلوانیا با تاکید بر حمایت از اسرائیل، رای دهندگان یهودی را خطاب قرار داد و در ایالت میشیگان با اشاره به ضرورت پایان جنگ و اوضاع اسفبار غزه رایدهندگان عرب و مسلمان را.
شرکت پایین (72 میلیون نفر) در رای گیری زودهنگام نیز نشانه خوبی برای دموکراتها نیست که در سال 2020 با بسیج علیه ترامپ بیش از 101 میلیون شرکت کردند، اما این بار به دلیل نارضایتی از عملکرد بایدن و عادی شدن حضور ترامپ در دنیای سیاست آمریکا، راهبرد «ترامپهراسی» اثر قبلی خود را از دست داده است.
فعلا شانس ترامپ اندکی بیشتر است، اما هم او هم هریس هر کدام برای پیروزی دستکم به آرای الکترال 3 ایالت از 5 ایالت کلیدی دیگر (پنسلوانیا، کارولینای شمالی، جورجیا، میشیگان و ویسکانسن) نیاز دارند.
✍#صابر_گلعنبری
@islahweb
فردا سهشنبه شصتمین انتخابات رياست جمهوری آمریکا برای انتخاب 47 امین رئیس جمهور برگزار میشود که نتایج آن یا بازگشت جنجالیترین رئیس جمهور آمریکا به قدرت برای بار دوم را رقم میزند یا یک زن برای نخستین بار رئیس جمهور این کشور میشود.
نه فقط مردم آمریکا بلکه جهان امروز منتظر نتایج این انتخابات است که چه بسا تاثیرات آن بر سیاست و اقتصاد جهان و منطقه و وضعیت برخی کشورها بیشتر از رخدادهای مشابه در آنها باشد.
نتایج این انتخابات موجب تغییری بنیادین در سیاستگذاری خارجی آمریکا نمیشود، اما روسای جمهور دموکرات و جمهوریخواه آمریکا در پیگیری سیاستهای خارجی کلان آمریکا و پروندههای مهم جهانی و منطقهای، معمولا رویکردهای متفاوتی دارند و ماهیت همین رویکردها هم در جهت تشدید تنشها یا کاهش آنها حائز اهمیت زیادی است.
به همین علت اکنون برخی طرفها امثال نتانیاهو، پوتین و برخی شاهزادگان عرب برای بازگشت ترامپ لحظهشماری میکنند؛ ولی کشورهای دیگری تمایل به پیروزی هریس دارند.
سخنی به گزاف نیست اگر گفته شود که با نزدیکترین رقابت انتخاباتی در آمریکا مواجه هستیم و ارائه تصویری روشن نسبت به نتایج آن بسیار دشوار است.
رقابت در این انتخابات برای کسب 270 رای از 538 رای کالج الکترال آمریکاست. از این 538 رای الکترال، تقریبا همین الان ماهیت 445 رای آن مشخص است. در تاریخ انتخابات آمریکا، هویت 43 ایالت غالبا از قبل روشن است؛ برخی از آنها ایالتهای قرمز رنگ و جمهوریخواه و برخی دیگر نیز دموکرات و آبی رنگ هستند.
تقریبا میتوان گفت که ترامپ هم اکنون 213 رای الکترال از 538 رای را دارد و هریس نیز 232 رای. از این رو، اساسا رقابت بر سر 93 رای الکترال دیگر است که متعلق به 7 ایالت چرخشی است که آرای آنها معمولا میان جمهوریخواهان و دموکراتها جابجا میشود.
اکنون مهمترین عامل برد و باخت انتخابات، نتایج آن در هفت ایالت پنسلوانیا (19 رای)، کارولینای شمالی (16 رای)، جورجیا (16 رای)، میشیگان (15 رای)، آریزونا (11 رای)، ویسکانسن (10 رای) و نوادا (6 رای) است.
اکنون هم برای پیشبینی نتایج انتخابات آمریکا چارهای جز کمک گرفتن از نتایج نظرسنجیها نیست، اما نه هر نوع نظرسنجی.
با توجه به نظام انتخاباتی خاص آمریکا نظرسنجیهای سراسری سنجه دقیقی نیست و چه بسا نامزدی در سطح ملی آرای بیشتری را به دست آورد (مانند دو میلیون رای بیشتر هیلاری کلینتون در سال 2016) اما در نهایت رقیب او با کسب آرای الکترال بیشتر برنده انتخابات شود.
اما در هفت ایالت کلیدی و «رئیس جمهور ساز»، تقریبا بیشتر نظرسنجیها ترامپ را پیشتاز میدانند.
«اطلس اینتل» در انتخابات 2020 جزو موسساتی بود که دقیقترین نظرسنجیها را انجام داد. نتایج جدیدترین نظرسنجی آن بنا به اعلام سایت 538 آمریکا بیانگر پیشتازی ترامپ در هفت ایالت پیشگفته است؛ در کارولینای شمالی با 3.4 درصد، جورجیا 2.5 درصد، آریزونا 6.5 درصد، نوادا 5.5 درصد، ویسکانسن 1 درصد، پنسلوانیا 1.8 درصد و میشیگان 1.5 درصد.
اما پیشتازی ترامپ در هفت ایالت نیز به معنای تمام شدن کار به نفع او نیست. بنا به الگوهای انتخاباتی آمریکا میانگین خطای نظرسنجیها در رقابت امسال میتواند مثبت یا منفی 3.8 درصد باشد. از این منظر، تقریبا نتایج در دو ایالت آریزونا و نوادا تقریبا برای ترامپ تضمین شده است.
اما در 5 ایالت دیگر رقابت بسیار نزدیک است و امکان جابجایی آرا وجود دارد. فراموش هم نباید کرد که ترامپ حدود 19 رای الکترال نیز در ایالتهای با نتایج نسبتا مشخص عقب است.
در این ایالتهای کلیدی حتی یک رای هم سرنوشتساز است. در برخی از آنها اقلیتهای قومی و دینی مانند یهودیان، مسلمانان و عربها زندگی میکنند که خیلی از آنها تا همین لحظه هم مردد هستند که به کدام نامزد رای دهند. علت هم به جنگ غزه و لبنان بر میگردد که به عنوان فاکتوری تاثیرگذار عمل میکند.
در این راستا هریس در ساعات گذشته در ایالت پنسلوانیا با تاکید بر حمایت از اسرائیل، رای دهندگان یهودی را خطاب قرار داد و در ایالت میشیگان با اشاره به ضرورت پایان جنگ و اوضاع اسفبار غزه رایدهندگان عرب و مسلمان را.
شرکت پایین (72 میلیون نفر) در رای گیری زودهنگام نیز نشانه خوبی برای دموکراتها نیست که در سال 2020 با بسیج علیه ترامپ بیش از 101 میلیون شرکت کردند، اما این بار به دلیل نارضایتی از عملکرد بایدن و عادی شدن حضور ترامپ در دنیای سیاست آمریکا، راهبرد «ترامپهراسی» اثر قبلی خود را از دست داده است.
فعلا شانس ترامپ اندکی بیشتر است، اما هم او هم هریس هر کدام برای پیروزی دستکم به آرای الکترال 3 ایالت از 5 ایالت کلیدی دیگر (پنسلوانیا، کارولینای شمالی، جورجیا، میشیگان و ویسکانسن) نیاز دارند.
✍#صابر_گلعنبری
@islahweb