[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
Photo
در پُستهای اسبق شاتهایی ارسال کردیم با عنوان «تناقضات درونیِ منطق مظفر» که چنانکه پیداست اشارهای بود بر ناسازگاریهای تعاریف، استدلالات، قواعد و مثالهای درونی و مختار و منتخب محمدرضا مظفر. متوجه شدیم که یک نفر از اسلامگرایان در ضمن ابراز و بروز هیجانات وافر، به إشکال ما جواب گفتهاند.
با پُستی که اکنون میخوانید، اولاً سند دروغهایی را مطالبه میکنیم که به ما منتسب شد، مثلاً اینکه ما افراد را نهی و نکوهش کردهایم از استناد به کتاب منطق محمدرضا مظفر و کامنت هم گذاشتهایم که «استناد نکنید به علامه مظفر» و این تناقض را به سایر بخشهای کتاب نیز، سرایت دادهایم، و ثانیاً درخواست مظفرنمای کوچک (دریس) را مستجاب میکنیم، و ثالثاً بیدقتی و جهل مرکب ایشان را در معرض عقل و وجدان شما میگذاریم.
اما چرا این پُستها را ارسال کردیم؟ مطلوب و منظور ما - چنانکه صراحتاً و مکرراً بدان اشاره کردیم - این است که این کتاب بر خلاف گمان بسیاری از مسلمانان و حتی غیر مسلمانان، جام جهاننمایی نیست که قواعد، تعاریف و استدلالاتش صاف به سنگ واقعیت بخورد؛ فراواناند کسانی چون آقای دریس، که ناقص این کتاب را میخوانند یا خلاصه و جزوات آن را میخوانند یا روزنامهوار و رمانوار آن را میخوانند یا شرح و توضیح شارحان را نمیخوانند، یا منطق فلسفی نمیخوانند و بعد چه در شبکههای اجتماعی و چه در دانشگاه و حوزه و فیضیه، از همه توقع دارند که بیچونچرا هر آنچه در این کتاب آمده را بپذیرند، آن هم این کتاب پر از تناقض و خطا و جهل! لذا به منظور خدمت به اعضاء کانال در مسیر رویارویی با بندگان تسلیم و تصمیم محمدرضا مظفر بود که تصمیم گرفتیم چند نمونه از تناقضات آشکار و خدشهناپذیر این کتاب را ارسال کنیم. البته ما از هیچ انسانی توقع عصمت نداریم، ضعف و خطای علمی آفتی است که به محصول هر عالم و مؤلفی میزند، اما از هر انسانی انتظار میرود که به منظور پردهپوشی، از پذیرش ضعف و خطای علمی خود یا دیگران، امتناع و ابا نکند تا گرفتار سایر خطاها، از جمله خطای اخلاقی، نشود.
مستشکل محترم گفته است: «دقیقاً این عبارتی که علامه (مظفر) گفته از لازم به معنای بین الأعم استفاده نکنید را، بیاورید»؛ جواب: این شرط را در همان شات اول نمیبینید؟! مصنف نوشته است: «این دلالت [التزامی] همچنین مشروط به آن است که تلازم موجود میان معنای لفظ و معنای بیرون از آن، روشن و بیّن باشد؛ بدین معنا که ذهن هنگام تصور معنای لفظ، بدون نیاز به وساطت شیء دیگری، به لازم آن منتقل گردد»، این «بدون نیاز به وساطت شیء دیگری» یعنی چه؟! یعنی تلازم بیّن بالمعنی الأخص! و این چه بود؟! شرط دلالت التزامی! و گمان میکنم حاجتی به بیان این نکته واضح نیست که تا شرط محقق نشود، مشروط محققشدنی نیست! به بیان اخص، اگر تلازمی بیّن بالمعنی الأخص در کار نباشد، دلالت التزامیی هم در کار نخواهد بود - همانطور که خود مظفر هم در پاورقی نوشته است: «در حقیقت دلالت التزامی در صورتی تحقق مییابد که لازم، لازم بیّن به معنای اخص باشد»، این تا اینجا. در ادامه مظفر دلالت حد تام بر معرَف را مطابقی میداند و دلالت حد ناقص و رسمهای تام و ناقص (یعنی تعریف رسمی) را فقط التزامی؛ اما مظفر در ادامه تصریح میکند که در تعریف رسمی میتوان خاصهای را هم داخل کرد که بیّن بالمعنی الأعم است! این یعنی خاصه چون در تعریفِ رسمی، است باید تنها دلالت التزامی بر معرَف داشته باشد، اما مگر شرط لازمِ دلالت التزامی، تلازم بیّن بالمعنی الأخص نبود؟! اینجاست که گفتیم صدر و ذیل کتاب منطق مظفر با هم نمیسازد و دچار تناقضات درونیِ آشکاری است.
در آخر مستشکل محترم گفتهاند: «میشود این کتاب را نقد کرد ولی تخصصی و با روش درست، نه اینکه الکی إشکال بتراشیم... کسانی که نخوانده ملا شدند به این اشتباهات میافتند وگرنه کسی که یک دور، فقط یک دور، متن اصلی را هم نه، ترجمه فارسیاش را بخواند، متوجه میشود که این یک اشتباه فاحشی از سوی ملحدین است». جواب: ناسازگاریِ درونیی که ذکر آن گذشت اظهر از آن است که یک منطقی مرتکب آن بشود یا یک انسان بیطرف و منصف آن را انکار کند، اما بیهوده نیست اگر اضافه کنیم که این تناقض در نظر غلامرضا فیاضی (استاد سطح عالی حوزه، عضو هیئت مدیره مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه) هم حاضر و ظاهر شده و على شيروانی (مترجم المنطق) هم آن را در کتابش آورده است. مظفر در المنطق گرفتار تناقضات و إشکالات بسیار متعدد و آشکاری شده است ولی ترجیح ما این بوده و هست که بیشتر تناقضاتی را پُست کنیم که مورد توجه و قبول اساتید و مترجمان و شارحان مسلمان و حوزوی خودتان است. حال طبق گمان شما فیاضی، شيروانى، محمدی خراسانی، رضایی و... از المنطق اشکالتراشی کردهاند؟ نخوانده ملا شدند؟ یک دور هم کتاب را - ولو ترجمهاش - نخواندهاند؟ و العهدة علی الراوی!
@islie
با پُستی که اکنون میخوانید، اولاً سند دروغهایی را مطالبه میکنیم که به ما منتسب شد، مثلاً اینکه ما افراد را نهی و نکوهش کردهایم از استناد به کتاب منطق محمدرضا مظفر و کامنت هم گذاشتهایم که «استناد نکنید به علامه مظفر» و این تناقض را به سایر بخشهای کتاب نیز، سرایت دادهایم، و ثانیاً درخواست مظفرنمای کوچک (دریس) را مستجاب میکنیم، و ثالثاً بیدقتی و جهل مرکب ایشان را در معرض عقل و وجدان شما میگذاریم.
اما چرا این پُستها را ارسال کردیم؟ مطلوب و منظور ما - چنانکه صراحتاً و مکرراً بدان اشاره کردیم - این است که این کتاب بر خلاف گمان بسیاری از مسلمانان و حتی غیر مسلمانان، جام جهاننمایی نیست که قواعد، تعاریف و استدلالاتش صاف به سنگ واقعیت بخورد؛ فراواناند کسانی چون آقای دریس، که ناقص این کتاب را میخوانند یا خلاصه و جزوات آن را میخوانند یا روزنامهوار و رمانوار آن را میخوانند یا شرح و توضیح شارحان را نمیخوانند، یا منطق فلسفی نمیخوانند و بعد چه در شبکههای اجتماعی و چه در دانشگاه و حوزه و فیضیه، از همه توقع دارند که بیچونچرا هر آنچه در این کتاب آمده را بپذیرند، آن هم این کتاب پر از تناقض و خطا و جهل! لذا به منظور خدمت به اعضاء کانال در مسیر رویارویی با بندگان تسلیم و تصمیم محمدرضا مظفر بود که تصمیم گرفتیم چند نمونه از تناقضات آشکار و خدشهناپذیر این کتاب را ارسال کنیم. البته ما از هیچ انسانی توقع عصمت نداریم، ضعف و خطای علمی آفتی است که به محصول هر عالم و مؤلفی میزند، اما از هر انسانی انتظار میرود که به منظور پردهپوشی، از پذیرش ضعف و خطای علمی خود یا دیگران، امتناع و ابا نکند تا گرفتار سایر خطاها، از جمله خطای اخلاقی، نشود.
مستشکل محترم گفته است: «دقیقاً این عبارتی که علامه (مظفر) گفته از لازم به معنای بین الأعم استفاده نکنید را، بیاورید»؛ جواب: این شرط را در همان شات اول نمیبینید؟! مصنف نوشته است: «این دلالت [التزامی] همچنین مشروط به آن است که تلازم موجود میان معنای لفظ و معنای بیرون از آن، روشن و بیّن باشد؛ بدین معنا که ذهن هنگام تصور معنای لفظ، بدون نیاز به وساطت شیء دیگری، به لازم آن منتقل گردد»، این «بدون نیاز به وساطت شیء دیگری» یعنی چه؟! یعنی تلازم بیّن بالمعنی الأخص! و این چه بود؟! شرط دلالت التزامی! و گمان میکنم حاجتی به بیان این نکته واضح نیست که تا شرط محقق نشود، مشروط محققشدنی نیست! به بیان اخص، اگر تلازمی بیّن بالمعنی الأخص در کار نباشد، دلالت التزامیی هم در کار نخواهد بود - همانطور که خود مظفر هم در پاورقی نوشته است: «در حقیقت دلالت التزامی در صورتی تحقق مییابد که لازم، لازم بیّن به معنای اخص باشد»، این تا اینجا. در ادامه مظفر دلالت حد تام بر معرَف را مطابقی میداند و دلالت حد ناقص و رسمهای تام و ناقص (یعنی تعریف رسمی) را فقط التزامی؛ اما مظفر در ادامه تصریح میکند که در تعریف رسمی میتوان خاصهای را هم داخل کرد که بیّن بالمعنی الأعم است! این یعنی خاصه چون در تعریفِ رسمی، است باید تنها دلالت التزامی بر معرَف داشته باشد، اما مگر شرط لازمِ دلالت التزامی، تلازم بیّن بالمعنی الأخص نبود؟! اینجاست که گفتیم صدر و ذیل کتاب منطق مظفر با هم نمیسازد و دچار تناقضات درونیِ آشکاری است.
در آخر مستشکل محترم گفتهاند: «میشود این کتاب را نقد کرد ولی تخصصی و با روش درست، نه اینکه الکی إشکال بتراشیم... کسانی که نخوانده ملا شدند به این اشتباهات میافتند وگرنه کسی که یک دور، فقط یک دور، متن اصلی را هم نه، ترجمه فارسیاش را بخواند، متوجه میشود که این یک اشتباه فاحشی از سوی ملحدین است». جواب: ناسازگاریِ درونیی که ذکر آن گذشت اظهر از آن است که یک منطقی مرتکب آن بشود یا یک انسان بیطرف و منصف آن را انکار کند، اما بیهوده نیست اگر اضافه کنیم که این تناقض در نظر غلامرضا فیاضی (استاد سطح عالی حوزه، عضو هیئت مدیره مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه) هم حاضر و ظاهر شده و على شيروانی (مترجم المنطق) هم آن را در کتابش آورده است. مظفر در المنطق گرفتار تناقضات و إشکالات بسیار متعدد و آشکاری شده است ولی ترجیح ما این بوده و هست که بیشتر تناقضاتی را پُست کنیم که مورد توجه و قبول اساتید و مترجمان و شارحان مسلمان و حوزوی خودتان است. حال طبق گمان شما فیاضی، شيروانى، محمدی خراسانی، رضایی و... از المنطق اشکالتراشی کردهاند؟ نخوانده ملا شدند؟ یک دور هم کتاب را - ولو ترجمهاش - نخواندهاند؟ و العهدة علی الراوی!
@islie
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
در پُستهای اسبق شاتهایی ارسال کردیم با عنوان «تناقضات درونیِ منطق مظفر» که چنانکه پیداست اشارهای بود بر ناسازگاریهای تعاریف، استدلالات، قواعد و مثالهای درونی و مختار و منتخب محمدرضا مظفر. متوجه شدیم که یک نفر از اسلامگرایان در ضمن ابراز و بروز هیجانات…
- ادامه:
بنابراین توجه و دقت بفرمایید که ما قصد نداریم یک سالبه کلیه (هیچ تعریف و قاعده مطابق با واقعی در المنطق نیست) را اثبات کنیم، ما تنها قصد داریم یک موجبه کلیه (هر آنچه در المنطق آمده، حق است) را نقض کنیم.
در ادامه نقل به معنا بیان شد که ما بدیهیات را منکریم زیرا در برابر منطق مسلمانان، تاب و توان مقاومت و پایداری نداریم. جواب: اولاً بدیهیات را ارسطو تقریباً هزار سال پیش از انعقاد نطفه محمد بن عبدالله مطرح کرده بود و بودند کسانی که هم قبل از ارسطو و هم بعد از ارسطو، شاک و منکر به بدیهیات بشوند. ثانیاً ما از باور و عمل به بدیهیات کسی را نهی نکردیم، ما واقعنمایی آنها و اعتبار سیستمهای مبناگرا را نفی کردیم، وگرنه بدون هیچ شکی باور و عمل مطابق با اصول بدیهیی مانند اصل عدم تناقض و اصل هوهویت کاملاً موجه و بجاست. ثالثاً ظاهراً شما در اتمسفر جهان فعلی تنفس نمیکنید که با شکاکیت بهروز-شده جهان جدید بیگانهاید که فوراً این تشکیکات را معلول ترس و لرز ما دانستید. رابعاً خلط انگیزه و انگیخته مغالطه نیست؟ پاسخ تشکیکات را بدهید، مقام تعلیل و تبیین انگیزه غیر از مقام دفاع و نقد است. خامساً اگر ما واقعنمایی و صدق یقینی بدیهیات را هم بپذیریم، شما همچنان درماندهاید در اثبات حقانیت، وحیانیت و اصول دین خودتان. سادساً به محضر شما عرض میکنم که مسلمانان و نواندیشان اسلامی شما در تشکیک در بدیهیات و اصول منطقی-عقلی و قواعد بینالاذهانی و جهانشمول، گوی سبقت را از ما ربودهاند و سالهاست برای توجیه و دفاع از دین به نظریات نسبیگرایانه مانند نظریه بازیهای زبانی ویتگنشتاین پناه بردهاند. دکتر بیژن عبدالکریمی مشتی از خروار است که بارها صراحتاً گفته و میگوید: «اگر عقل در معنایی باشد که سنت متافیزیک یونانی مطرح میکند، یعنی عقل آن چیزی باشد که «ارسطو» میفهمد، دکارت میفهمد، کانت میفهمد، مسیح هیچ عقلی نداشت! و مسیح دیوانه بود. اما عقل مسیح آنچه که مسیح به منزله عقل درک میکند، آنچه که محمد به منزله عقل درک میکند، آنچه که ابراهیم به منزله عقل درک میکند، آنچه که بودا به منزله عقل درک میکند، به هیچ وجه با عقل لوژیسیستی و راسیونالیسم خشک و بیروح ارسطویی متافیزیکی کانتی دکارتی اصلاً نسبت ندارد. من بارها گفتم اگر شما با عقل مدرن سراغ کتب مقدس بروید، کتب مقدس مجموعی از مزخرفات است! مجموعی از مزخرفات است.»
با آرزوی عقلانیت و وجدان
@islie
بنابراین توجه و دقت بفرمایید که ما قصد نداریم یک سالبه کلیه (هیچ تعریف و قاعده مطابق با واقعی در المنطق نیست) را اثبات کنیم، ما تنها قصد داریم یک موجبه کلیه (هر آنچه در المنطق آمده، حق است) را نقض کنیم.
در ادامه نقل به معنا بیان شد که ما بدیهیات را منکریم زیرا در برابر منطق مسلمانان، تاب و توان مقاومت و پایداری نداریم. جواب: اولاً بدیهیات را ارسطو تقریباً هزار سال پیش از انعقاد نطفه محمد بن عبدالله مطرح کرده بود و بودند کسانی که هم قبل از ارسطو و هم بعد از ارسطو، شاک و منکر به بدیهیات بشوند. ثانیاً ما از باور و عمل به بدیهیات کسی را نهی نکردیم، ما واقعنمایی آنها و اعتبار سیستمهای مبناگرا را نفی کردیم، وگرنه بدون هیچ شکی باور و عمل مطابق با اصول بدیهیی مانند اصل عدم تناقض و اصل هوهویت کاملاً موجه و بجاست. ثالثاً ظاهراً شما در اتمسفر جهان فعلی تنفس نمیکنید که با شکاکیت بهروز-شده جهان جدید بیگانهاید که فوراً این تشکیکات را معلول ترس و لرز ما دانستید. رابعاً خلط انگیزه و انگیخته مغالطه نیست؟ پاسخ تشکیکات را بدهید، مقام تعلیل و تبیین انگیزه غیر از مقام دفاع و نقد است. خامساً اگر ما واقعنمایی و صدق یقینی بدیهیات را هم بپذیریم، شما همچنان درماندهاید در اثبات حقانیت، وحیانیت و اصول دین خودتان. سادساً به محضر شما عرض میکنم که مسلمانان و نواندیشان اسلامی شما در تشکیک در بدیهیات و اصول منطقی-عقلی و قواعد بینالاذهانی و جهانشمول، گوی سبقت را از ما ربودهاند و سالهاست برای توجیه و دفاع از دین به نظریات نسبیگرایانه مانند نظریه بازیهای زبانی ویتگنشتاین پناه بردهاند. دکتر بیژن عبدالکریمی مشتی از خروار است که بارها صراحتاً گفته و میگوید: «اگر عقل در معنایی باشد که سنت متافیزیک یونانی مطرح میکند، یعنی عقل آن چیزی باشد که «ارسطو» میفهمد، دکارت میفهمد، کانت میفهمد، مسیح هیچ عقلی نداشت! و مسیح دیوانه بود. اما عقل مسیح آنچه که مسیح به منزله عقل درک میکند، آنچه که محمد به منزله عقل درک میکند، آنچه که ابراهیم به منزله عقل درک میکند، آنچه که بودا به منزله عقل درک میکند، به هیچ وجه با عقل لوژیسیستی و راسیونالیسم خشک و بیروح ارسطویی متافیزیکی کانتی دکارتی اصلاً نسبت ندارد. من بارها گفتم اگر شما با عقل مدرن سراغ کتب مقدس بروید، کتب مقدس مجموعی از مزخرفات است! مجموعی از مزخرفات است.»
با آرزوی عقلانیت و وجدان
@islie
●دستور ائمه شیعه به زندانی کردن زنان در خانهها
عدة من أصحابنا، عن أحمد بن أبي عبد الله، عن أبيه، عن وهب، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: قال أمير المؤمنين (عليه السلام) خلق الرجال من الأرض وإنما همهم في الأرض و خلقت المرأة من الرجال وإنما همها في الرجال،احبسوا نساءكم يا معاشر الرجال.
📚الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : ۵ صفحه : ۳۳۷
آقای سپهروز مولودی در کتاب خود(عایشه در زمان محمد) به این روایت استناد میکند و ترجمه آن را نیز میآورد:
امام علی گفت: خدای متعال مردان را از زمین خلق نمود، این است که تمام همت آنها به آب و خاک مصروف است و زنان را از مردان خلق فرمود و جز این نیست که تمام توجه و مقصد زنان به مردان است؛ پس تا میتوانید زنان خود را حبس نمایید و ای جماعت رجال، آنها را از مردان حفظ کنید.
📚کتاب عایشه در حیات محمد، نوشته سهپروز مولودی، صفحه ۴۷
همین روایت با اسنادی دیگر نیز آمده است
عنه أبي (رحمه الله) قال حدثنا سعد بن عبد اللّه عن محمد بن الحسين بن أبي الخطاب عن محمد بن يحيى الخزاز عن غياث بن أبي إبراهيم عن أبي عبد اللّه (عليه السلام) قال إن المرأة خلقت من الرجل و إنما همتها فيالرجال فاحبسوا نساءكم و إن الرجل خلق من الأرض و إنما همته في الأرض.
📚مسند الإمام الصادق أبي عبد الله جعفر بن محمد(ع) نویسنده : العطاردي، الشيخ عزيز الله جلد : ۱۶ صفحه : ۲۵۶
📚علل الشرائع نویسنده : الشيخ الصدوق، صفحه : ۴۸۶ و ۴۸۷، انتشارات دارالمرتضی بیروت
ترجمه آیت الله محمد جواد ذهنی تهرانی: از امام صادق نقل شده است که ایشان گفتند: زن از مرد آفريده شده لذا قصد و توجّه زنها به مردان معطوف است از اين رو زنان را در خانهها حبس و حفظ نماييد ولى مرد چون از زمين خلق شده تمام همّت و قصد او به خاك متوجّه مىباشد.
📚ترجمه علل الشرایع، جلد ۲ صفحه ۵۹۳
✍🏻همانطور که خودتان مشاهده کردید ائمه شیعه مثل امام علی و امام صادق، گفتهاند که زنان را باید در خانه ها حبس کنید.
یک سوال از شما مردم: آیا یک انسان عاقل و شرافتمند میگوید که مردان باید زنانشان را در خانهها حبس و زندانی کنند؟
در اسلام اهانت به زنان، کوچکشمردن آنان و برده دانستن آنها به نهایت حد خود در مقایسه با حتی ادیان دیگر رسیده است؛ آیا وقت آن نرسیده که این دین تروریستی و ضد بشری و جنایتکارانه را به دور بیاندازید؟
آیا زنان عاقل و باشعور این سخنان مزخرف و ضد بشری ائمه شیعه را برای خود میپسندند؟ آیا آنان علاقه به حبس و زندانی شدن دارند؟
@islie
عدة من أصحابنا، عن أحمد بن أبي عبد الله، عن أبيه، عن وهب، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: قال أمير المؤمنين (عليه السلام) خلق الرجال من الأرض وإنما همهم في الأرض و خلقت المرأة من الرجال وإنما همها في الرجال،احبسوا نساءكم يا معاشر الرجال.
📚الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : ۵ صفحه : ۳۳۷
آقای سپهروز مولودی در کتاب خود(عایشه در زمان محمد) به این روایت استناد میکند و ترجمه آن را نیز میآورد:
امام علی گفت: خدای متعال مردان را از زمین خلق نمود، این است که تمام همت آنها به آب و خاک مصروف است و زنان را از مردان خلق فرمود و جز این نیست که تمام توجه و مقصد زنان به مردان است؛ پس تا میتوانید زنان خود را حبس نمایید و ای جماعت رجال، آنها را از مردان حفظ کنید.
📚کتاب عایشه در حیات محمد، نوشته سهپروز مولودی، صفحه ۴۷
همین روایت با اسنادی دیگر نیز آمده است
عنه أبي (رحمه الله) قال حدثنا سعد بن عبد اللّه عن محمد بن الحسين بن أبي الخطاب عن محمد بن يحيى الخزاز عن غياث بن أبي إبراهيم عن أبي عبد اللّه (عليه السلام) قال إن المرأة خلقت من الرجل و إنما همتها فيالرجال فاحبسوا نساءكم و إن الرجل خلق من الأرض و إنما همته في الأرض.
📚مسند الإمام الصادق أبي عبد الله جعفر بن محمد(ع) نویسنده : العطاردي، الشيخ عزيز الله جلد : ۱۶ صفحه : ۲۵۶
📚علل الشرائع نویسنده : الشيخ الصدوق، صفحه : ۴۸۶ و ۴۸۷، انتشارات دارالمرتضی بیروت
ترجمه آیت الله محمد جواد ذهنی تهرانی: از امام صادق نقل شده است که ایشان گفتند: زن از مرد آفريده شده لذا قصد و توجّه زنها به مردان معطوف است از اين رو زنان را در خانهها حبس و حفظ نماييد ولى مرد چون از زمين خلق شده تمام همّت و قصد او به خاك متوجّه مىباشد.
📚ترجمه علل الشرایع، جلد ۲ صفحه ۵۹۳
✍🏻همانطور که خودتان مشاهده کردید ائمه شیعه مثل امام علی و امام صادق، گفتهاند که زنان را باید در خانه ها حبس کنید.
یک سوال از شما مردم: آیا یک انسان عاقل و شرافتمند میگوید که مردان باید زنانشان را در خانهها حبس و زندانی کنند؟
در اسلام اهانت به زنان، کوچکشمردن آنان و برده دانستن آنها به نهایت حد خود در مقایسه با حتی ادیان دیگر رسیده است؛ آیا وقت آن نرسیده که این دین تروریستی و ضد بشری و جنایتکارانه را به دور بیاندازید؟
آیا زنان عاقل و باشعور این سخنان مزخرف و ضد بشری ائمه شیعه را برای خود میپسندند؟ آیا آنان علاقه به حبس و زندانی شدن دارند؟
@islie
📚کتاب فروع کافی، نوشته شیخ کلینی، جلد ۵، صفحه ۲۰۲، باب ۲۱۰، روایت ۶، انتشارات منشورات فجر بیروت
ترجمه: امام علی گفت: الله مردان را از زمین خلق نمود، این است که تمام همت آنها به آب و خاک مصروف است و زنان را از مردان خلق کرد و جز این نیست که تمام توجه و مقصد زنان به مردان است؛ پس تا میتوانید زنان خود را حبس نمایید و ای جماعت رجال، آنها را از مردان حفظ کنید.
همانطور که خودتان مشاهده کردید ائمه شیعه مثل امام علی و امام صادق، گفتهاند که زنان را باید در خانه ها حبس کنید.
یک سوال از شما مردم: آیا یک انسان عاقل و شرافتمند میگوید که مردان باید زنانشان را در خانهها حبس و زندانی کنند؟
@islie
ترجمه: امام علی گفت: الله مردان را از زمین خلق نمود، این است که تمام همت آنها به آب و خاک مصروف است و زنان را از مردان خلق کرد و جز این نیست که تمام توجه و مقصد زنان به مردان است؛ پس تا میتوانید زنان خود را حبس نمایید و ای جماعت رجال، آنها را از مردان حفظ کنید.
همانطور که خودتان مشاهده کردید ائمه شیعه مثل امام علی و امام صادق، گفتهاند که زنان را باید در خانه ها حبس کنید.
یک سوال از شما مردم: آیا یک انسان عاقل و شرافتمند میگوید که مردان باید زنانشان را در خانهها حبس و زندانی کنند؟
@islie
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
●دستور ائمه شیعه به زندانی کردن زنان در خانهها عدة من أصحابنا، عن أحمد بن أبي عبد الله، عن أبيه، عن وهب، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: قال أمير المؤمنين (عليه السلام) خلق الرجال من الأرض وإنما همهم في الأرض و خلقت المرأة من الرجال وإنما همها في الر…
📚کتاب عایشه در حیات محمد، نوشته سپهروز مولودی، صفحه ۴۷، نشر اوحدی تهران
ترجمه: امام علی گفت: خدای متعال مردان را از زمین خلق نمود، این است که تمام همت آنها به آب و خاک مصروف است و زنان را از مردان خلق فرمود و جز این نیست که تمام توجه و مقصد زنان به مردان است؛ پس تا میتوانید زنان خود را حبس نمایید و ای جماعت رجال، آنها را از مردان حفظ کنید.
همانطور که خودتان مشاهده کردید ائمه شیعه مثل امام علی و امام صادق، گفتهاند که زنان را باید در خانه ها حبس کنید.
@islie
ترجمه: امام علی گفت: خدای متعال مردان را از زمین خلق نمود، این است که تمام همت آنها به آب و خاک مصروف است و زنان را از مردان خلق فرمود و جز این نیست که تمام توجه و مقصد زنان به مردان است؛ پس تا میتوانید زنان خود را حبس نمایید و ای جماعت رجال، آنها را از مردان حفظ کنید.
همانطور که خودتان مشاهده کردید ائمه شیعه مثل امام علی و امام صادق، گفتهاند که زنان را باید در خانه ها حبس کنید.
@islie
📚کتاب علل الشرایع، نوشته شیخ صدوق، صفحات ۴۸۶ و ۴۸۷، باب ۲۵۴، انتشارات دارالمرتضی بیروت
ترجمه آیت الله محمد جواد ذهنی تهرانی: از امام صادق نقل شده است که ایشان گفتند: زن از مرد آفريده شده لذا قصد و توجّه زنها به مردان معطوف است از اين رو زنان را در خانهها حبس و حفظ نماييد ولى مرد چون از زمين خلق شده تمام همّت و قصد او به خاك متوجّه مىباشد.
همانطور که خودتان مشاهده کردید ائمه شیعه گفتهاند که زنان را باید در خانه ها حبس کنید.
آیا زنان عاقل و باشعور این سخنان مزخرف و ضد بشری ائمه شیعه را برای خود میپسندند؟ آیا آنان علاقه به حبس و زندانی شدن دارند؟
@islie
ترجمه آیت الله محمد جواد ذهنی تهرانی: از امام صادق نقل شده است که ایشان گفتند: زن از مرد آفريده شده لذا قصد و توجّه زنها به مردان معطوف است از اين رو زنان را در خانهها حبس و حفظ نماييد ولى مرد چون از زمين خلق شده تمام همّت و قصد او به خاك متوجّه مىباشد.
همانطور که خودتان مشاهده کردید ائمه شیعه گفتهاند که زنان را باید در خانه ها حبس کنید.
آیا زنان عاقل و باشعور این سخنان مزخرف و ضد بشری ائمه شیعه را برای خود میپسندند؟ آیا آنان علاقه به حبس و زندانی شدن دارند؟
@islie
📚کتاب ترجمه علل الشرایع، نوشته شیخ صدوق، مترجم: آیت الله محمد جواد ذهنی تهرانی، جلد ۲، باب ۲۵۴، صفحه ۵۹۳، انتشارات مومنین
ترجمه: از امام صادق نقل شده است که ایشان گفتند: زن از مرد آفريده شده لذا قصد و توجّه زنها به مردان معطوف است از اين رو زنان را در خانهها حبس و حفظ نماييد ولى مرد چون از زمين خلق شده تمام همّت و قصد او به خاك متوجّه مىباشد.
همانطور که خودتان مشاهده کردید ائمه شیعه گفتهاند که زنان را باید در خانه ها حبس کنید.
@islie
ترجمه: از امام صادق نقل شده است که ایشان گفتند: زن از مرد آفريده شده لذا قصد و توجّه زنها به مردان معطوف است از اين رو زنان را در خانهها حبس و حفظ نماييد ولى مرد چون از زمين خلق شده تمام همّت و قصد او به خاك متوجّه مىباشد.
همانطور که خودتان مشاهده کردید ائمه شیعه گفتهاند که زنان را باید در خانه ها حبس کنید.
@islie
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
📌طبق گمان بعضی، منطق مظفر مصون از هر گونه خطاست و هر آنچه در آن آمده را بیچونوچرا باید پذیرفت، در حالی که چنین نیست و این کتاب پر است از جهل، خطا، جانبداری، مغالطه و تناقض! نمونهای از تناقضات درونیِ منطق مظفر: ◾️طبق تعریف مؤلف، ارتفاع دو طرف در مانعة الجمع…
📌یک خطای فاحش دیگر!
◾️همانطور که میخوانید، در ترجمه المنطق مظفر از علی شیروانی، بر قضیه «بعض غیر ب، غیر الف است»، عنوان «سالبه جزئیه» گذاشتهاند!
◾️در حالی که «بعض غیر ب، غیر الف است»، یک قضیه «موجبه» و معدولة الطرفین است، نه سالبه.
❔به قضیه موجبه میگویند سالبه! این خطاهای بسیار فاحش در درسنامهها و کتب آموزشیِ مشهور و مهم آنهاست!
@islie
◾️همانطور که میخوانید، در ترجمه المنطق مظفر از علی شیروانی، بر قضیه «بعض غیر ب، غیر الف است»، عنوان «سالبه جزئیه» گذاشتهاند!
◾️در حالی که «بعض غیر ب، غیر الف است»، یک قضیه «موجبه» و معدولة الطرفین است، نه سالبه.
❔به قضیه موجبه میگویند سالبه! این خطاهای بسیار فاحش در درسنامهها و کتب آموزشیِ مشهور و مهم آنهاست!
@islie
📌در باب پیشگوییهای علمیِ قرآن!
✨وقوع معجزه به تنهایی حقانیت هیچ دین و پیامبری را اثبات نمیکند. امام محمد غزالی قول بسیار حکیمانهای دارد، قول ایشان نقل به معنا این است که: «هر آنکس که با تبدیل عصا به مار یا شقُ القمر مؤمن شود، باید با صدای گوساله سامری هم کافر شود!».
✨در مورد صدای گوساله سامری:
- خدا نیز هنگامی که مشاهده کرد که بنی اسرائیل با دیدن این همه معجزات از دستان موسای پیامبر، باز در مسیر گمراهی گام برمیدارند، آزمایش سختتری برای آنان در نظر گرفته و امکان خارق العادهای برای سامری ایجاد کرد که گوساله دستساز او صدایی نیز از خود ایجاد کند / قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص۶۲، دار الکتاب، قم، ۱۴۰۴ ق.
- خداوند متعال آن صدا را از آن گوساله خارج كرد بدين توضيح كه در حديثی از امام باقر نقل شده است كه حضرت موسی به خداوند متعال عرضه داشت، بار خدايا، سامری گوساله را ساخت، صدای آن از چه كسی بود؟ خداوند عزوجل در جواب از طريق وحی به او خطاب كرد كه ای موسی! آن آزمايش و فتنه من بود و در آن باره زياد جستجو مكن / ترجمة الميزان، محمد حسين طباطبایی، ج 14، ص 36، ذيل آيات 80 تا 98 سورة طه.
- و نيز در روايتی ديگر از راشد بن سعد آمده است كه موسی به پروردگار عرضه داشت: بار پروردگارا چه كسی روح در آن گوساله قرار داد؟ خداوند متعال در جواب فرمود: من! موسی عرضه داشت، خدايا پس تو خودت گمراه كردی؟! خداوند عزوجل در پاسخ فرمود: ای موسی، ای سرآمد انبياء، ای پدر حاكمان، من چون اين گمراهی را در دلهايشان ديدم راه رسيدن به آن [گمراهی] را برايشان آسان كردم / درالمنثور، جلال الدين سيوطی، ج 3، ص 129، ط اول، 1365 هـق، دارالمعرفة.
◾️در این باب، حداقل چهار نزاع ما با مؤمنان را، از یکدیگر تمیز باید داد:
۱. نزاع کبروی
۲. نزاع صغروی
۳. نزاع نقضی
۴. نزاع حلی
✨اینک ناظر به این تفصیل و تفکیک، از مسئله کبروی، نزاع را آغاز میکنیم. کبرای برهان معجزه چیزی نیست بجز اینکه: «وقوع و انجام هر معجزهای دلالت دارد بر پیامبریِ معجزهگر». و این یعنی برهان عقیم است اگر این جمله (که از نظر منطقی حاوی چند گزاره است)، اثبات نشود. در مرحله اول (قبل از فرآیند اثبات)، این جمله را تحلیل باید کرد. و تحلیل یعنی کشف و استخراج پیشفرضها و گزارههای مضمر هر مدعا.
◾️حداقل ۱۰ مورد از پیشفرضهای جمله فوق به شرح زیر است:
۱. در جهان هستی موجودی هست که سایر موجودات مخلوق او هستند (به او خدا خواهیم گفت).
۲. این خدا، شخصوار و انسانوار است.
۳. این خدا لااقل دانا، توانا و خیرخواه است (بنحو مطلق).
۴. این خدا، در مورد همه انسانها قصد مداخله و هدایت تشریعی دارد.
۵. این خدا همه انسانها را، تنها از طریق وحی و نبوت و معجزه هدایت میکند.
۶. اصل علیت کلیت و ضرورت دارد.
۷. هرگز امکان ندارد توسط هیچ انسانی، معجزه مستقل و لنفسه تحقق یابد و در وقوع هر معجزهای، غیر از انسان معجزهگر، موجود یا موجودات دیگری هم نقش دارند (باید تمام راههای طبیعی و غیرطبیعی که میتواند به تحقق معجزه بیانجامد، تصویر گردد).
۸. آن موجود دیگر باواسطه یا بلاواسطه فقط خداست نه سایر موجودات فراطبیعی یا فرازمینی (علیت همه راههای تصویر شده به استثنای علیت این خدا، ابطال شود).
۹. وقوع معجزه از جانب مدعی دروغین پیامبری، موجب گمراهیِ مردمی است که میاندیشند.
۱۰. این خدا، به مقتضای علم و قدرت و خیرخواهی مطلق، هرگز معجزه را در اختیار مدعیان دروغین پیامبری نمیگذارد و موجب اضلال ناس نمیشود؛ یعنی هیچ حکمت و خیر برتری در این امر وجود ندارد (داستان گوساله سامری را یادآوری میکنیم).
✨البته خود این گزارهها هم بسیط نیست و حاوی پیشفرضهای دیگری میباشد و تمام این پیشفرضها باید فقرهفقره کشف و استخراج و بعد بنحو یقینی و منطقی «اثبات» شوند. البته قبل از اثبات این گزارهها، باید واقعنمایی عقل و منطق بشری هم احراز شود. و این یعنی عبور از شکاکیت نیرومند و بهروز-شده جهان جدید. فلاسفه مسلمان اگر بتوانند از همین مرحله ابتدایی (یعنی شکاکیت دوره جدید) عبور کنند، ما به معجزه ایمان میآوریم!
- کانال دروغها و خرافات اسلام
@islie
✨وقوع معجزه به تنهایی حقانیت هیچ دین و پیامبری را اثبات نمیکند. امام محمد غزالی قول بسیار حکیمانهای دارد، قول ایشان نقل به معنا این است که: «هر آنکس که با تبدیل عصا به مار یا شقُ القمر مؤمن شود، باید با صدای گوساله سامری هم کافر شود!».
✨در مورد صدای گوساله سامری:
- خدا نیز هنگامی که مشاهده کرد که بنی اسرائیل با دیدن این همه معجزات از دستان موسای پیامبر، باز در مسیر گمراهی گام برمیدارند، آزمایش سختتری برای آنان در نظر گرفته و امکان خارق العادهای برای سامری ایجاد کرد که گوساله دستساز او صدایی نیز از خود ایجاد کند / قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص۶۲، دار الکتاب، قم، ۱۴۰۴ ق.
- خداوند متعال آن صدا را از آن گوساله خارج كرد بدين توضيح كه در حديثی از امام باقر نقل شده است كه حضرت موسی به خداوند متعال عرضه داشت، بار خدايا، سامری گوساله را ساخت، صدای آن از چه كسی بود؟ خداوند عزوجل در جواب از طريق وحی به او خطاب كرد كه ای موسی! آن آزمايش و فتنه من بود و در آن باره زياد جستجو مكن / ترجمة الميزان، محمد حسين طباطبایی، ج 14، ص 36، ذيل آيات 80 تا 98 سورة طه.
- و نيز در روايتی ديگر از راشد بن سعد آمده است كه موسی به پروردگار عرضه داشت: بار پروردگارا چه كسی روح در آن گوساله قرار داد؟ خداوند متعال در جواب فرمود: من! موسی عرضه داشت، خدايا پس تو خودت گمراه كردی؟! خداوند عزوجل در پاسخ فرمود: ای موسی، ای سرآمد انبياء، ای پدر حاكمان، من چون اين گمراهی را در دلهايشان ديدم راه رسيدن به آن [گمراهی] را برايشان آسان كردم / درالمنثور، جلال الدين سيوطی، ج 3، ص 129، ط اول، 1365 هـق، دارالمعرفة.
◾️در این باب، حداقل چهار نزاع ما با مؤمنان را، از یکدیگر تمیز باید داد:
۱. نزاع کبروی
۲. نزاع صغروی
۳. نزاع نقضی
۴. نزاع حلی
✨اینک ناظر به این تفصیل و تفکیک، از مسئله کبروی، نزاع را آغاز میکنیم. کبرای برهان معجزه چیزی نیست بجز اینکه: «وقوع و انجام هر معجزهای دلالت دارد بر پیامبریِ معجزهگر». و این یعنی برهان عقیم است اگر این جمله (که از نظر منطقی حاوی چند گزاره است)، اثبات نشود. در مرحله اول (قبل از فرآیند اثبات)، این جمله را تحلیل باید کرد. و تحلیل یعنی کشف و استخراج پیشفرضها و گزارههای مضمر هر مدعا.
◾️حداقل ۱۰ مورد از پیشفرضهای جمله فوق به شرح زیر است:
۱. در جهان هستی موجودی هست که سایر موجودات مخلوق او هستند (به او خدا خواهیم گفت).
۲. این خدا، شخصوار و انسانوار است.
۳. این خدا لااقل دانا، توانا و خیرخواه است (بنحو مطلق).
۴. این خدا، در مورد همه انسانها قصد مداخله و هدایت تشریعی دارد.
۵. این خدا همه انسانها را، تنها از طریق وحی و نبوت و معجزه هدایت میکند.
۶. اصل علیت کلیت و ضرورت دارد.
۷. هرگز امکان ندارد توسط هیچ انسانی، معجزه مستقل و لنفسه تحقق یابد و در وقوع هر معجزهای، غیر از انسان معجزهگر، موجود یا موجودات دیگری هم نقش دارند (باید تمام راههای طبیعی و غیرطبیعی که میتواند به تحقق معجزه بیانجامد، تصویر گردد).
۸. آن موجود دیگر باواسطه یا بلاواسطه فقط خداست نه سایر موجودات فراطبیعی یا فرازمینی (علیت همه راههای تصویر شده به استثنای علیت این خدا، ابطال شود).
۹. وقوع معجزه از جانب مدعی دروغین پیامبری، موجب گمراهیِ مردمی است که میاندیشند.
۱۰. این خدا، به مقتضای علم و قدرت و خیرخواهی مطلق، هرگز معجزه را در اختیار مدعیان دروغین پیامبری نمیگذارد و موجب اضلال ناس نمیشود؛ یعنی هیچ حکمت و خیر برتری در این امر وجود ندارد (داستان گوساله سامری را یادآوری میکنیم).
✨البته خود این گزارهها هم بسیط نیست و حاوی پیشفرضهای دیگری میباشد و تمام این پیشفرضها باید فقرهفقره کشف و استخراج و بعد بنحو یقینی و منطقی «اثبات» شوند. البته قبل از اثبات این گزارهها، باید واقعنمایی عقل و منطق بشری هم احراز شود. و این یعنی عبور از شکاکیت نیرومند و بهروز-شده جهان جدید. فلاسفه مسلمان اگر بتوانند از همین مرحله ابتدایی (یعنی شکاکیت دوره جدید) عبور کنند، ما به معجزه ایمان میآوریم!
- کانال دروغها و خرافات اسلام
@islie
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
●دستور ائمه شیعه به زندانی کردن زنان در خانهها عدة من أصحابنا، عن أحمد بن أبي عبد الله، عن أبيه، عن وهب، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: قال أمير المؤمنين (عليه السلام) خلق الرجال من الأرض وإنما همهم في الأرض و خلقت المرأة من الرجال وإنما همها في الر…
●دستور ائمه شیعه به زندانی کردن زنان در خانهها
محمد بن يحيى، عن عبد الله بن محمد، عن علي بن الحكم، عن أبان بن عثمان، عن عبد الرحمن بن سيابة، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: أن الله خلق حواء من آدم فهمة النساء لرجال فحصنوهن في البيوت.
📚الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : ۵ صفحه : ۳۳۷
امام صادق گفت: الله حوا را از آدم خلق کرد، پس همت زنها مردان هستند و آنان را در خانه ها نگه دارید(تا اینکه از خانه ها خارج نشوند).
و مشابه همین روایت نیز با سندی دیگر از امام صادق چنین نقل شده است:
أبان، عن الواسطي، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: إن الله خلق آدم (عليه السلام) من الماء والطين فهمة ابن آدم في الماء والطين وخلق حواء من آدم فهمة النساء في الرجال فحصنوهن في البيوت.
📚الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : ۵ صفحه : ۲۰۲
امام صادق گفت: الله آدم را از آب و گل خلق کرد، پس همت آدم در آب و گل است و حوا را از آدم خلق کرد، پس همت زنها مردان هستند و آنها(زنان) را در خانهها نگه دارید(تا اینکه از خانه ها خارج نشوند.
ملا محمّد تقی مجلسی هر دو این روایات را در حد صحیح میداند:
في القوي كالصحيح، عن عبد الرحمن بن سيابة عن أبي عبد الله عليهما السلام قال إن الله خلق حواء من آدم فهمة النساء الرجال فحصنوهن في البيوت(أي حتى لا يخرجن منها فكيف من الدار).
و في القوي كالصحيح، عن الواسطي عن أبي عبد الله عليه السلام قال: إن الله خلق آدم عليه السلام من الماء والطين و خلق حواء من آدم فهمة النساء في الرجال فحصنوهن في البيوت.
📚روضه المتقین نویسنده : المجلسي، محمد تقى جلد : ۸ صفحه : ۱۱۳
همانطور که خودتان مشاهده کردید ائمه شیعه گفتهاند که زنان را باید در خانه ها نگهداشت تا از خانه خارج نشوند.
آیا یک انسان عاقل و شرافتمند میگوید که مردان باید زنانشان را در خانهها حبس کنند تا خارج نشوند؟
@islie
محمد بن يحيى، عن عبد الله بن محمد، عن علي بن الحكم، عن أبان بن عثمان، عن عبد الرحمن بن سيابة، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: أن الله خلق حواء من آدم فهمة النساء لرجال فحصنوهن في البيوت.
📚الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : ۵ صفحه : ۳۳۷
امام صادق گفت: الله حوا را از آدم خلق کرد، پس همت زنها مردان هستند و آنان را در خانه ها نگه دارید(تا اینکه از خانه ها خارج نشوند).
و مشابه همین روایت نیز با سندی دیگر از امام صادق چنین نقل شده است:
أبان، عن الواسطي، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: إن الله خلق آدم (عليه السلام) من الماء والطين فهمة ابن آدم في الماء والطين وخلق حواء من آدم فهمة النساء في الرجال فحصنوهن في البيوت.
📚الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : ۵ صفحه : ۲۰۲
امام صادق گفت: الله آدم را از آب و گل خلق کرد، پس همت آدم در آب و گل است و حوا را از آدم خلق کرد، پس همت زنها مردان هستند و آنها(زنان) را در خانهها نگه دارید(تا اینکه از خانه ها خارج نشوند.
ملا محمّد تقی مجلسی هر دو این روایات را در حد صحیح میداند:
في القوي كالصحيح، عن عبد الرحمن بن سيابة عن أبي عبد الله عليهما السلام قال إن الله خلق حواء من آدم فهمة النساء الرجال فحصنوهن في البيوت(أي حتى لا يخرجن منها فكيف من الدار).
و في القوي كالصحيح، عن الواسطي عن أبي عبد الله عليه السلام قال: إن الله خلق آدم عليه السلام من الماء والطين و خلق حواء من آدم فهمة النساء في الرجال فحصنوهن في البيوت.
📚روضه المتقین نویسنده : المجلسي، محمد تقى جلد : ۸ صفحه : ۱۱۳
همانطور که خودتان مشاهده کردید ائمه شیعه گفتهاند که زنان را باید در خانه ها نگهداشت تا از خانه خارج نشوند.
آیا یک انسان عاقل و شرافتمند میگوید که مردان باید زنانشان را در خانهها حبس کنند تا خارج نشوند؟
@islie