✍ #پس_از_محمد
بخش نوزدهم
💠سركوب خونین بحرين و عمان
🔹با مرگ محمد مردم بحرين نيز دست به شورش زده از مسلمانی روی بر ميگردانند. قبيله عبدالقيس، با تلاش مسلمانان به اسلام باز ميگردد، ولی بنی بکر در ارتداد و مخالفت با اسلام باقی ميماند. تا آنکه، ابوبکر علاء بن اَلحَضرَمی را با سپاهی برای سرکوب مردم بحرين ميفرستد.
🔅هنگاميکه علاء به هجر ميرسد مردم عبدالقيس را که مسلمان بودند به جنگ شورشيان ميفرستد. نزديک به يکماه ميان آنها جنگ و زد و خورد بوده، تا اينکه شبی که شورشيان همگی مست بوده اند مسلمانان بر سر آنان ميريزند و همگی را بقتل ميرسانند. بسياری نيز فرار کرده به دارين ميروند. علاء به دارين حمله کرده همه را از بين ميبرد و #زن و #فرزندان آنها را به #اسارت ميگيرد. "سهم سوار از غنايم شش هزار و سهم پياده دوهزار" می شود.
🔸باين ترتيب، بحرين نيز مجددا تحت کنترل مسلمانان در می آيد. آنگاه نوبت به عمان ميرسد. مامور سرکوب شورش عمان که در سال دوازدهم هجرت انجام ميگيرد عَکرَمه بوده است. رهبر مرتدين و شورشيان در عمان "لقيط بن مالک ازدی" ملقب به ذوالتاج بوده است که "دعوی وی چون دعوی پيمبران بوده" است. او نيز پس از مرگ محمد مرتد شده، جيفر و عباد از سران و شاهان سابق عمان را که زمان محمد مسلمان شده بودند، به عقب رانده بطور کامل بر عمان تسلط می يابد.
📎 @ISLIE
🔅ابوبکر نيز حُذَيفَه و عرفجه را از مدينه عازم سرکوب شورش عمان و مهره ميکند و به عکرمه نيز که از مُسَيلَمه بخاطر شتاب در جنگ با وی شکست خورده بود، دستور پيوستن به آنها را ميدهد. لقيط در "دبا"، عکرمه و حُذَيفَه و عرفجه در رجام در نزديکی عمان، و جَيفَر و عباد نيز در "صحار" اردو ميزنند و جنگ سختی ميان آنها و ذوالتاج آغاز ميگردد. جنگ در دبا، شهر و بازار بزرگ ناحيه در ميگيرد. در ابتدا، ذوالتاج کم مانده است که بر مسلمانان پيروز شود، ولی با رسيدن نيروهای کمکی از بنی ناجيه و عبدالقيس برای مسلمانان، از آنها شکست خورده مجبور به فرار می شود. مسلمانان آنها را تعقيب نموده بسياريشان را بقتل ميرسانند.
📜👈🏿راويان مسلمان ميگويند که در اين جنگ #ده_هزار تن از شورشيان کشته می شوند و زن و کودک آنها اسير شده پس از جدا کردن سهم خمس و ارسال آن به مدينه بقيه ميان مسلمانان تقسيم می شود. خمس غنائم بتنهائی ٨٠٠شتر بوده
است و همه بازار دبا نيز غارت شده به غنيمت ميرود.
🔹آنگاه عکرمه عازم مهره در نَجد می شود. در آنجا ميان دو گروه شورشی، يکی در جيدون و نضدون برهبری شخريت، و ديگری در نجد برهبری "مصبح محاربی"، بر سر کسب برتری رقابت بوده است که اين به نفع مسلمانان تمام شده ميتوانند يکی از آنها، شخريب، را بسوی خود جلب نموده با او به جنگ ديگری بروند. جنگی که ميان آنان درگير می شود بگفته مورخين از جنگ عمان نيز سخت تر بوده است و در آن بسياری کشته و اسير می شوند. از جملۀ غنيمت ها دو هزار اسب بوده است .
📗طبری، جلد چهارم، فارسی، ص 1446.
📘تاريخ كامل بزرگ اسلام و ايران/ ابن اثیر ، ترجمه، ج ۸، ص: ۷۷
📕ترجمه الفتوح، ابن عثم، متن، ص: ۲۹
➰ @ISLIE ➰
⋆مجموعه دروغ ها و خرافات⋆↜
بخش نوزدهم
💠سركوب خونین بحرين و عمان
🔹با مرگ محمد مردم بحرين نيز دست به شورش زده از مسلمانی روی بر ميگردانند. قبيله عبدالقيس، با تلاش مسلمانان به اسلام باز ميگردد، ولی بنی بکر در ارتداد و مخالفت با اسلام باقی ميماند. تا آنکه، ابوبکر علاء بن اَلحَضرَمی را با سپاهی برای سرکوب مردم بحرين ميفرستد.
🔅هنگاميکه علاء به هجر ميرسد مردم عبدالقيس را که مسلمان بودند به جنگ شورشيان ميفرستد. نزديک به يکماه ميان آنها جنگ و زد و خورد بوده، تا اينکه شبی که شورشيان همگی مست بوده اند مسلمانان بر سر آنان ميريزند و همگی را بقتل ميرسانند. بسياری نيز فرار کرده به دارين ميروند. علاء به دارين حمله کرده همه را از بين ميبرد و #زن و #فرزندان آنها را به #اسارت ميگيرد. "سهم سوار از غنايم شش هزار و سهم پياده دوهزار" می شود.
🔸باين ترتيب، بحرين نيز مجددا تحت کنترل مسلمانان در می آيد. آنگاه نوبت به عمان ميرسد. مامور سرکوب شورش عمان که در سال دوازدهم هجرت انجام ميگيرد عَکرَمه بوده است. رهبر مرتدين و شورشيان در عمان "لقيط بن مالک ازدی" ملقب به ذوالتاج بوده است که "دعوی وی چون دعوی پيمبران بوده" است. او نيز پس از مرگ محمد مرتد شده، جيفر و عباد از سران و شاهان سابق عمان را که زمان محمد مسلمان شده بودند، به عقب رانده بطور کامل بر عمان تسلط می يابد.
📎 @ISLIE
🔅ابوبکر نيز حُذَيفَه و عرفجه را از مدينه عازم سرکوب شورش عمان و مهره ميکند و به عکرمه نيز که از مُسَيلَمه بخاطر شتاب در جنگ با وی شکست خورده بود، دستور پيوستن به آنها را ميدهد. لقيط در "دبا"، عکرمه و حُذَيفَه و عرفجه در رجام در نزديکی عمان، و جَيفَر و عباد نيز در "صحار" اردو ميزنند و جنگ سختی ميان آنها و ذوالتاج آغاز ميگردد. جنگ در دبا، شهر و بازار بزرگ ناحيه در ميگيرد. در ابتدا، ذوالتاج کم مانده است که بر مسلمانان پيروز شود، ولی با رسيدن نيروهای کمکی از بنی ناجيه و عبدالقيس برای مسلمانان، از آنها شکست خورده مجبور به فرار می شود. مسلمانان آنها را تعقيب نموده بسياريشان را بقتل ميرسانند.
📜👈🏿راويان مسلمان ميگويند که در اين جنگ #ده_هزار تن از شورشيان کشته می شوند و زن و کودک آنها اسير شده پس از جدا کردن سهم خمس و ارسال آن به مدينه بقيه ميان مسلمانان تقسيم می شود. خمس غنائم بتنهائی ٨٠٠شتر بوده
است و همه بازار دبا نيز غارت شده به غنيمت ميرود.
🔹آنگاه عکرمه عازم مهره در نَجد می شود. در آنجا ميان دو گروه شورشی، يکی در جيدون و نضدون برهبری شخريت، و ديگری در نجد برهبری "مصبح محاربی"، بر سر کسب برتری رقابت بوده است که اين به نفع مسلمانان تمام شده ميتوانند يکی از آنها، شخريب، را بسوی خود جلب نموده با او به جنگ ديگری بروند. جنگی که ميان آنان درگير می شود بگفته مورخين از جنگ عمان نيز سخت تر بوده است و در آن بسياری کشته و اسير می شوند. از جملۀ غنيمت ها دو هزار اسب بوده است .
📗طبری، جلد چهارم، فارسی، ص 1446.
📘تاريخ كامل بزرگ اسلام و ايران/ ابن اثیر ، ترجمه، ج ۸، ص: ۷۷
📕ترجمه الفتوح، ابن عثم، متن، ص: ۲۹
➰ @ISLIE ➰
⋆مجموعه دروغ ها و خرافات⋆↜
✍ #پس_از_محمد
بخش بیست و یکم
💠سرکوب خونین شورش های دیگر علیه اسلام
🔹يکی دیگر از اين شورش ها، شورش مردم بنی عمرو بن معاويه در رياض بوده است که در اثر زورگوئی و اجحاف بيش از اندازه عامل دولت اسلامی بر حَضرَموت "زياد بن لَبيد بياضی" در جمع آوری ماليات زکات در می گيرد. وقتی که مردم بنی معاويه قيام می کنند و از دادن ماليات خوداری می ورزند،گروهی از مردم سکاسک، سکون و حَضرَموت نيز به آنها می پيوندند.
🔅دولت مرکزی که از روی آوری مردم به شورشيان نگران می شوند، قبل از آنکه جمعيت شورشيان بيشتر شود به آنها که با زن و فرزندان خود از روی ناچاری در صحرا و به دور آتش های خود جمع شده بودند حمله کرده، هر چه از آنها را که ميتوانند #میکشند و #زن و فرزندانشان را به #اسارت ميگيرند. ولی هنگامی که زياد همراه اسرا از ميان اردوگاه اشعت (سالر بنی کِنده) و "بنی الحارث بن معاويه" می گذشتند، به استغاثه زنان بنی معاويه که فرياد ميزده اند: "ای اشعت ! ای اشعت ! خاله هايت را ميبرند، خاله هايت را می برند". به هيجان آمده زنان را نجات ميدهند. در نتيجه اشعت ناچار می شود بهمراه مردم بنی کِنده، بنی حارث، بنی عمرو، و گروه هايی از مردم سکاسک و قبايل اطراف قيام کنند. قيام کنندگان دوباره شکست می خورند و اينبار به نُجَير که از قبل آنجا را آماده کرده بودند پناه برده خود را در قلعه محصور کرده بدفاع ميپردازند.
🔹نيروهای سرکوبگر مسلمان نيز به فرماندهی عَکرمه، مهاجر و زياد از سه طرف آنها را محاصره کرده، همه راهها منجمله راه آذوقه را بر آنان می بندند. آنگاه، به اطراف حمله نموده "مردم دهکده های بنی هند را تا برهوت" #میکشند، و گروهی را نيز به ساحل ميفرستند که "مردم مخا و طوايف ديگر را" می کشند. شورشيان که در حصار بودند از اين قتل عام ها خبردار می شوند و ميگويند:
📜"مرگ از اين وضع بهتر است، پيشانی ها را بتراشيد که گويا خويش را بخداوند واگذاشته ايد و او نعمتتان داده و قرين نعمت اوييد شايد بر اين ستمگران نصرتتان دهد".
📗طبری، جلد چهارم، فارسی، ص 1472.
📎 @ISLIE
🎯باين ترتيب، جنگجويان شورشی پيشانی های خود را می تراشند و پيمان نهاده تعهد ميکنند که از عرصه نگريزند و تا پای جان مقاومت نمايند. روز بعد از حصار بيرون آمده جنگ سختی ميان آنان و نيروهای سياه شرارت آغاز ميشود. طبری ميگويد: "در اطراف نُجَير جنگی سخت شد و در راه های نُجَير کشتار بسيار شد". ولی اشعت و باقيمانده شورشيان که در قلعه بوده اند همچنان به مقاومت خود ادامه ميدهند. تا اينکه اشعت که در اثر رسيدن نيروهای کمکی بی وقفه برای مسلمانان اميد خود را از دست ميدهد، دست به خيانت زده با گرفتن ضمانت برای جان خود و اقوامش، درهای قلعه را بروی محاصره کنندگان باز ميکند. ابو اسحاق ميگويد:
📜"وقتی در گشوده شد مسلمانان به درون حمله بردند و هر چه مرد جنگی آنجا بود کشتند، همه را دست بسته گردن زدند، در نجير و خندق #يکهزار زن به شمار آمد و بر غنيمت و اسيران نگهبان گماشنتد و کثير بن صلت نير از آنجمله بود".
📗طبری، جلد چهارم، فارسی، ص 1474.
✳️بنابراين، دولت اسلامی بر پايه چنين جنايات و سرکوب هائی بود که توانست قدرت خود را بر سر مردم عرب بر پا کند. اين دليل و شواهد بروشنی نشان ميدهند که اسلام هيچگاه، و هرگز، مذهبی نبود که از روی ميل و رغبت پذيرفته شود.
....
📕تاريخ كامل بزرگ اسلام و ايران/ ترجمه، ج ۸، ص: ۶۷-۷۵
➰ @ISLIE ➰
⋆مجموعه دروغ ها و خرافات⋆↜
بخش بیست و یکم
💠سرکوب خونین شورش های دیگر علیه اسلام
🔹يکی دیگر از اين شورش ها، شورش مردم بنی عمرو بن معاويه در رياض بوده است که در اثر زورگوئی و اجحاف بيش از اندازه عامل دولت اسلامی بر حَضرَموت "زياد بن لَبيد بياضی" در جمع آوری ماليات زکات در می گيرد. وقتی که مردم بنی معاويه قيام می کنند و از دادن ماليات خوداری می ورزند،گروهی از مردم سکاسک، سکون و حَضرَموت نيز به آنها می پيوندند.
🔅دولت مرکزی که از روی آوری مردم به شورشيان نگران می شوند، قبل از آنکه جمعيت شورشيان بيشتر شود به آنها که با زن و فرزندان خود از روی ناچاری در صحرا و به دور آتش های خود جمع شده بودند حمله کرده، هر چه از آنها را که ميتوانند #میکشند و #زن و فرزندانشان را به #اسارت ميگيرند. ولی هنگامی که زياد همراه اسرا از ميان اردوگاه اشعت (سالر بنی کِنده) و "بنی الحارث بن معاويه" می گذشتند، به استغاثه زنان بنی معاويه که فرياد ميزده اند: "ای اشعت ! ای اشعت ! خاله هايت را ميبرند، خاله هايت را می برند". به هيجان آمده زنان را نجات ميدهند. در نتيجه اشعت ناچار می شود بهمراه مردم بنی کِنده، بنی حارث، بنی عمرو، و گروه هايی از مردم سکاسک و قبايل اطراف قيام کنند. قيام کنندگان دوباره شکست می خورند و اينبار به نُجَير که از قبل آنجا را آماده کرده بودند پناه برده خود را در قلعه محصور کرده بدفاع ميپردازند.
🔹نيروهای سرکوبگر مسلمان نيز به فرماندهی عَکرمه، مهاجر و زياد از سه طرف آنها را محاصره کرده، همه راهها منجمله راه آذوقه را بر آنان می بندند. آنگاه، به اطراف حمله نموده "مردم دهکده های بنی هند را تا برهوت" #میکشند، و گروهی را نيز به ساحل ميفرستند که "مردم مخا و طوايف ديگر را" می کشند. شورشيان که در حصار بودند از اين قتل عام ها خبردار می شوند و ميگويند:
📜"مرگ از اين وضع بهتر است، پيشانی ها را بتراشيد که گويا خويش را بخداوند واگذاشته ايد و او نعمتتان داده و قرين نعمت اوييد شايد بر اين ستمگران نصرتتان دهد".
📗طبری، جلد چهارم، فارسی، ص 1472.
📎 @ISLIE
🎯باين ترتيب، جنگجويان شورشی پيشانی های خود را می تراشند و پيمان نهاده تعهد ميکنند که از عرصه نگريزند و تا پای جان مقاومت نمايند. روز بعد از حصار بيرون آمده جنگ سختی ميان آنان و نيروهای سياه شرارت آغاز ميشود. طبری ميگويد: "در اطراف نُجَير جنگی سخت شد و در راه های نُجَير کشتار بسيار شد". ولی اشعت و باقيمانده شورشيان که در قلعه بوده اند همچنان به مقاومت خود ادامه ميدهند. تا اينکه اشعت که در اثر رسيدن نيروهای کمکی بی وقفه برای مسلمانان اميد خود را از دست ميدهد، دست به خيانت زده با گرفتن ضمانت برای جان خود و اقوامش، درهای قلعه را بروی محاصره کنندگان باز ميکند. ابو اسحاق ميگويد:
📜"وقتی در گشوده شد مسلمانان به درون حمله بردند و هر چه مرد جنگی آنجا بود کشتند، همه را دست بسته گردن زدند، در نجير و خندق #يکهزار زن به شمار آمد و بر غنيمت و اسيران نگهبان گماشنتد و کثير بن صلت نير از آنجمله بود".
📗طبری، جلد چهارم، فارسی، ص 1474.
✳️بنابراين، دولت اسلامی بر پايه چنين جنايات و سرکوب هائی بود که توانست قدرت خود را بر سر مردم عرب بر پا کند. اين دليل و شواهد بروشنی نشان ميدهند که اسلام هيچگاه، و هرگز، مذهبی نبود که از روی ميل و رغبت پذيرفته شود.
....
📕تاريخ كامل بزرگ اسلام و ايران/ ترجمه، ج ۸، ص: ۶۷-۷۵
➰ @ISLIE ➰
⋆مجموعه دروغ ها و خرافات⋆↜
✍ #پس_از_محمد
بخش بیست و هشتم
💠درگیری داخلی ایرانیان بر سر تاج و تخت و پیشروی اعراب
✔️واضح است که این جنایات هيچيک کوچکترين شباهتی به ترويج دين و عقيده درميان مردمی که مايل به آن عقيده يا دين بوده باشند نداشته است، بلکه دقيقا از نوع کارهائی بوده است که همه قدرت های غارتگر و تجاوزکار ديگر مانند رمی ها، ايرانيان، و بعدها مغول ها و ... بدون استثناء با قربانيان و مردم تسليم شده به خود انجام ميداده اند. اينها همه در سال دوازدهم هجرت اتفاق ميافتند.
🔹خالد يکسال در حيره ميماند. او آنجا را مقر خود کرده، از آنجا برای مطيع کردن منطقه و سرکوبی و جنگ و دريافت جزيه، نيرو به اطراف حيره می فرستد. بدنبال آن مردم حيره نيز از وحشت نيروهای جرارِ خالد، خانه و زندگی خود را رها کرده به روستاها فرار ميکرده اند و از روی ناچاری به کار مزدوری مشغول ميشده اند. بسياری نيز يا تسليم به پرداخت جزيه شده در جای خود مانده يا ترک بلاد کرده بودند. جماعت هائی نيز در قلعه های پراکنده تسليم نشده پيکار می کردند.
📎 @ISLIE
🔅تا اينزمان، ايرانيان به مسلمانان که تا دجله پيشروی کرده، اين سوی آنرا تحت تسلط خود در آورده بودند، کاری نداشته، درگير کشمکش های داخلی، توطئه ها و قتل های پياپی درباری، قتل پدران بدست پسران و پسران بدست ديگر آشنايان و اقوام خود بودند. از جمله، پس از مرگ کسری، پسرش شيری تمام اقوام خود را که به نحوی به کسری نسب ميبردند، برای آنکه مبادا مدعی تاج و تخت وی شوند به قتل رسانده بود. چنانکه طبری ميگويد:
📜"پس از او و اردشير پسرش، پارسيان بر همه کسانی که نسب به بهرام گور می بردند تاختند و خونشان ريختند. بدين جهت کس نمييافتند که اورا به شاهی بردارند و بر وی همسخن باشند".
📗طبری، جلد چهارم، فارسی، ص۱۵۰۸.
🔹از طرفی مسلمانان نيز نمی توانستند بيش از اين پيشروی نمايند. زيرا هنوز بر پشت سرشان سه سپاه پارسی در عين، انبار، و فراض موجود بود. اينها سپاه هايی بودند که ايرانيان برای جلوگيری از پيشروی احتمالی دشمن بسوی مرزهای خود، و کمک به نيروهای عرب هوادار خود، در ميان اعراب نگه ميداشتند تا حرکت دشمن فرضی بسوی مرزهای خود را، تا فراهم آوردن نيروهای کافی برای مقابله با آن، متوقف نمايند.
🔰 بنابراين، درگيری های خالد، همگی جنگ های مقدماتی و مقدمه درگيری بزرگ بعدی با خود سپاه ايرانيان بود. چيزی که ابوبکر از آن بيم داشت و در مورد آن احتياط بسيار به خرج می داد و از همين رو به خالد دستور داده بود "تا نظامی از پارسيان پشت سر وی هست در ديار آنها پيش نرود".
🔅البته، همانطور که خواهيم ديد، ايرانيان، در مدتی که مسلمانان سرگرم نبرد با اين نيروهای بازدارنده و وابسته به آنها بوده و از اينطريق فرصت کافی برای جمع آوری نيروی نظامی برای نبرد نهائی در اختيارشان بود، بجای استفاده از اين فرصت برای جمع آوری نيروهای خود، به کشمکش های خونين داخلی مشغول بودند.
🔅در مقابل، خالد نيز بتوصيه ابوبکر قبل از گسترش بيشترِ خطوط نظامی خود، رهسپار از ميان برداشتن اين اردوگاه ها و سپاه های پارسی می شود. قبل ابوبکر عِياض را مامور اينکار کرده بود، ولی اکنون که عِياض در اينکار وامانده بود، خالد برای اتمام کار، خود به کمکش ميرفت.
🔸خالد ابتدا به سوی انبار رهسپار میشود و پس ازشکست آنان بسوی عين التمر ميرود. در آنجا مهران پسر بهرام چوبين با سپاه ايرانی خود، در قلعه، و در کنار "عقة بن ابی عقه" که نيروهايی از قبايل عرب را در اختيار داشت، مستقر بود. مهران، بجای آنکه با نيروهای خود و عقه مشترکا به خالد حمله کنند، ابتدا، عقه را به مقابله با خالد ميفرستد و باو ميگويد که در صورت نياز به کمکش خواهد آمد. ولی بجای کمک به عقه وقتی وی شکست خورده اسير می شود با نيروهای ايرانی خود قلعه را رها کرده و عقب می نشيند. خالد نيز به قلعه آمده #همه_ساکنين_قلعه را بهمراه عقه #گردن_زده، #زنان و #فرزندان آنان و کودکانی را که انجيل می آموخته اند، به #اسارت می گيرد.
📗تاريخ كامل بزرگ اسلام و ايران/ ترجمه، ج ۸، ص: ۱۲۲
📘تاريخ طبری/ ترجمه، ج ۴، ص: ۱۵۱۳
➰ @ISLIE ➰
⋆مجموعه دروغ ها و خرافات⋆↜
بخش بیست و هشتم
💠درگیری داخلی ایرانیان بر سر تاج و تخت و پیشروی اعراب
✔️واضح است که این جنایات هيچيک کوچکترين شباهتی به ترويج دين و عقيده درميان مردمی که مايل به آن عقيده يا دين بوده باشند نداشته است، بلکه دقيقا از نوع کارهائی بوده است که همه قدرت های غارتگر و تجاوزکار ديگر مانند رمی ها، ايرانيان، و بعدها مغول ها و ... بدون استثناء با قربانيان و مردم تسليم شده به خود انجام ميداده اند. اينها همه در سال دوازدهم هجرت اتفاق ميافتند.
🔹خالد يکسال در حيره ميماند. او آنجا را مقر خود کرده، از آنجا برای مطيع کردن منطقه و سرکوبی و جنگ و دريافت جزيه، نيرو به اطراف حيره می فرستد. بدنبال آن مردم حيره نيز از وحشت نيروهای جرارِ خالد، خانه و زندگی خود را رها کرده به روستاها فرار ميکرده اند و از روی ناچاری به کار مزدوری مشغول ميشده اند. بسياری نيز يا تسليم به پرداخت جزيه شده در جای خود مانده يا ترک بلاد کرده بودند. جماعت هائی نيز در قلعه های پراکنده تسليم نشده پيکار می کردند.
📎 @ISLIE
🔅تا اينزمان، ايرانيان به مسلمانان که تا دجله پيشروی کرده، اين سوی آنرا تحت تسلط خود در آورده بودند، کاری نداشته، درگير کشمکش های داخلی، توطئه ها و قتل های پياپی درباری، قتل پدران بدست پسران و پسران بدست ديگر آشنايان و اقوام خود بودند. از جمله، پس از مرگ کسری، پسرش شيری تمام اقوام خود را که به نحوی به کسری نسب ميبردند، برای آنکه مبادا مدعی تاج و تخت وی شوند به قتل رسانده بود. چنانکه طبری ميگويد:
📜"پس از او و اردشير پسرش، پارسيان بر همه کسانی که نسب به بهرام گور می بردند تاختند و خونشان ريختند. بدين جهت کس نمييافتند که اورا به شاهی بردارند و بر وی همسخن باشند".
📗طبری، جلد چهارم، فارسی، ص۱۵۰۸.
🔹از طرفی مسلمانان نيز نمی توانستند بيش از اين پيشروی نمايند. زيرا هنوز بر پشت سرشان سه سپاه پارسی در عين، انبار، و فراض موجود بود. اينها سپاه هايی بودند که ايرانيان برای جلوگيری از پيشروی احتمالی دشمن بسوی مرزهای خود، و کمک به نيروهای عرب هوادار خود، در ميان اعراب نگه ميداشتند تا حرکت دشمن فرضی بسوی مرزهای خود را، تا فراهم آوردن نيروهای کافی برای مقابله با آن، متوقف نمايند.
🔰 بنابراين، درگيری های خالد، همگی جنگ های مقدماتی و مقدمه درگيری بزرگ بعدی با خود سپاه ايرانيان بود. چيزی که ابوبکر از آن بيم داشت و در مورد آن احتياط بسيار به خرج می داد و از همين رو به خالد دستور داده بود "تا نظامی از پارسيان پشت سر وی هست در ديار آنها پيش نرود".
🔅البته، همانطور که خواهيم ديد، ايرانيان، در مدتی که مسلمانان سرگرم نبرد با اين نيروهای بازدارنده و وابسته به آنها بوده و از اينطريق فرصت کافی برای جمع آوری نيروی نظامی برای نبرد نهائی در اختيارشان بود، بجای استفاده از اين فرصت برای جمع آوری نيروهای خود، به کشمکش های خونين داخلی مشغول بودند.
🔅در مقابل، خالد نيز بتوصيه ابوبکر قبل از گسترش بيشترِ خطوط نظامی خود، رهسپار از ميان برداشتن اين اردوگاه ها و سپاه های پارسی می شود. قبل ابوبکر عِياض را مامور اينکار کرده بود، ولی اکنون که عِياض در اينکار وامانده بود، خالد برای اتمام کار، خود به کمکش ميرفت.
🔸خالد ابتدا به سوی انبار رهسپار میشود و پس ازشکست آنان بسوی عين التمر ميرود. در آنجا مهران پسر بهرام چوبين با سپاه ايرانی خود، در قلعه، و در کنار "عقة بن ابی عقه" که نيروهايی از قبايل عرب را در اختيار داشت، مستقر بود. مهران، بجای آنکه با نيروهای خود و عقه مشترکا به خالد حمله کنند، ابتدا، عقه را به مقابله با خالد ميفرستد و باو ميگويد که در صورت نياز به کمکش خواهد آمد. ولی بجای کمک به عقه وقتی وی شکست خورده اسير می شود با نيروهای ايرانی خود قلعه را رها کرده و عقب می نشيند. خالد نيز به قلعه آمده #همه_ساکنين_قلعه را بهمراه عقه #گردن_زده، #زنان و #فرزندان آنان و کودکانی را که انجيل می آموخته اند، به #اسارت می گيرد.
📗تاريخ كامل بزرگ اسلام و ايران/ ترجمه، ج ۸، ص: ۱۲۲
📘تاريخ طبری/ ترجمه، ج ۴، ص: ۱۵۱۳
➰ @ISLIE ➰
⋆مجموعه دروغ ها و خرافات⋆↜
#چگونگی_استقرار_اسلام_درایرانو_مقاوتها ⚔ °• ₍ قسمت ③ ₎ •°
💠فساد در دربار ساسانی ، جنگ های طولانی با بیزانس ، شیوع وبا ،اختلاف میان لشکریان و بسیاری عوامل دیگر بود که باعث شکست ایران شد. اما باعث پیشواز ایرانیان از اعراب و استقبال مردم از اسلام نگردید، بلکه تقریباً در همهٔ شهرها و ولایات ایران، اعراب مسلمان با مقاومت های سخت مردم روبرو شدند".
🔹در اکثر شهرها، پایداری و مقاومت ایرانیان بیرحمانه سرکوب گردید، مثلاً در سقوط مدائن و خصوصاً مقاومت مردم در جنگ جلولا (٥١٦ =٦٣٦م) اعراب مسلمان، خشونت بسیاری از خود نشان دادند آنچنانکه مورخین از آن بنام "واقعهٔ هولناک جلولا" یاد کرده اند. در این جنگ، #صدهزار تن از ایرانیان کشته شدند و تعداد فراوانی از #زنان و کودکان ایرانی به #اسارت رفتند و بسیار کشته، دشت را پوشانیده بود که نمودار جلال جنگ بود"1
🔹در حمله به دهکدهٔ الیس (هم مرز قلمرو اسلامی) جاپان - سالار دهکدهٔ الیس - راه را بر خالدبن ولید بست. جنگی سخت بین سپاهیان عرب و ایران در کنار رودی که بسبب همین جنگ بعدها به "رود خون" معروف گردید در گرفت. در برابر مقاومت و پایداری سرسختانهٔ ایرانیان، خالد نذر کرد که اگر بر ایرانیان پیروز گردید " چندان از آنها بکشم که خون هاشان را در رودشان روان کنم" و چون پارسیان مغلوب شدند، بدستور خالد "گروه گروه از آنهائی را که به اسارت گرفته بودند، می آوردند و در رود گردن می زدند." مغیرہ گوید که: " بر رود، آسیاب ها بود و سه روزپیاپی با آب خونآلود، قوت سپاه را که هیجده هزار کس یا بیشتر بودند، آرد کردند... کشتگان دشمن (پارسیان) در الیس #هفتادهزار تن بود" 2
🔹در جنگ نهاوند (۲۲ه-۲ ، ۹ م) نیز ایرانیان مقاومت بسیار و اعراب، خشونت بسیار از خود نشان دادند بطوریکه عروة بن زید (شاعر عرب) از جنگ نهاوند نیز بعنوان " پیکار هولناک" نام می برد" 3 مقدسی در باره جنگ نهاوند و مقاومت ایرانیان می نویسد: "... و دسته های ایرانی - که گویند چهارصد هزار نفر بودند... در آنجا بودند و به شکیبائی و پایداری سوگند یاد کرده بودند... و اعراب از ایشان ( ایرانیان) چندان کشتند که خدا داند... و از اموال و غنیمت ها، چندان نصیب اعراب مسلمان گردید که در هیچ کتابی اندازه آن ذکر نشده است."4
💎 @ISLIE
🔹در شوشتر (تستر)، مردم وقتی که از تهاجم قریب الوقوع اعراب با خبر شدند، خارهای سه پهلوی آهنین بسیار ساختند و در صحرا پاشیدند. چون قشون اسلام - خالی الذهن - به آن حوالی رسیدند، خارها به دست و پای ایشان بنشست، متحیر گردیدند و مدتی در آنجا توقف کردند... پس از تصرف شوشتر، لشکر اسلام در شهر به قتل و غارت پرداختند و 👈آنانی را که از پذیرفتن اسلام خودداری کرده بودند، گردن زدند." 5
🔹در فتح استخر (۲۸ ه-۱۶۸ م) مردم شهر، قتل عام شدند و بقول طبری : اعراب مسلمان *کشتار بزرگی کردند* با این حال مردم از پذیرفتن اسلام خود داری کردند بلکه با حفظ آئین خود به پرداخت #جزیه گردن نهادند 6
📚منابع :
1➖ تاریخ طبری، ج۵ ، ص۱۸۲۹ ; کامل ،ابن اثیر ، ج۲ ، ص۳۴۰ ; فتوح البلدان ، بلاذری صص ۶۵-۶۶ ; اخبار الطوال، دینوری، ۱۴۱
2➖ تاریخ طبری، ج۴، صص ۱۴۹۱-۱۴۹۴. مقایسه کنید با عمل یزیدبن مهلب و عبدالله بن عاص در سرکوب مردم گرگان و استخر، صص ۷۹ و ۷۸ کتاب حاضر،
3➖ اخبار الطوال، حصتص ۱۵۱ - ۱۵.
4➖ آفرینش و تاریخ ، ج۵، ص. ۱۹۲.
5➖ الفتوح ، ص۲۲۳؛ تذکرهٔ شوشتر، سید عبدالله شوشتری ، ص۱۶
6➖ تاریخ طبری ،جلد۵ ،ص ۲۰۰۹
➰ @ISLIE ➰
⋆مجموعه دروغ ها و خرافات⋆↜
💠فساد در دربار ساسانی ، جنگ های طولانی با بیزانس ، شیوع وبا ،اختلاف میان لشکریان و بسیاری عوامل دیگر بود که باعث شکست ایران شد. اما باعث پیشواز ایرانیان از اعراب و استقبال مردم از اسلام نگردید، بلکه تقریباً در همهٔ شهرها و ولایات ایران، اعراب مسلمان با مقاومت های سخت مردم روبرو شدند".
🔹در اکثر شهرها، پایداری و مقاومت ایرانیان بیرحمانه سرکوب گردید، مثلاً در سقوط مدائن و خصوصاً مقاومت مردم در جنگ جلولا (٥١٦ =٦٣٦م) اعراب مسلمان، خشونت بسیاری از خود نشان دادند آنچنانکه مورخین از آن بنام "واقعهٔ هولناک جلولا" یاد کرده اند. در این جنگ، #صدهزار تن از ایرانیان کشته شدند و تعداد فراوانی از #زنان و کودکان ایرانی به #اسارت رفتند و بسیار کشته، دشت را پوشانیده بود که نمودار جلال جنگ بود"1
🔹در حمله به دهکدهٔ الیس (هم مرز قلمرو اسلامی) جاپان - سالار دهکدهٔ الیس - راه را بر خالدبن ولید بست. جنگی سخت بین سپاهیان عرب و ایران در کنار رودی که بسبب همین جنگ بعدها به "رود خون" معروف گردید در گرفت. در برابر مقاومت و پایداری سرسختانهٔ ایرانیان، خالد نذر کرد که اگر بر ایرانیان پیروز گردید " چندان از آنها بکشم که خون هاشان را در رودشان روان کنم" و چون پارسیان مغلوب شدند، بدستور خالد "گروه گروه از آنهائی را که به اسارت گرفته بودند، می آوردند و در رود گردن می زدند." مغیرہ گوید که: " بر رود، آسیاب ها بود و سه روزپیاپی با آب خونآلود، قوت سپاه را که هیجده هزار کس یا بیشتر بودند، آرد کردند... کشتگان دشمن (پارسیان) در الیس #هفتادهزار تن بود" 2
🔹در جنگ نهاوند (۲۲ه-۲ ، ۹ م) نیز ایرانیان مقاومت بسیار و اعراب، خشونت بسیار از خود نشان دادند بطوریکه عروة بن زید (شاعر عرب) از جنگ نهاوند نیز بعنوان " پیکار هولناک" نام می برد" 3 مقدسی در باره جنگ نهاوند و مقاومت ایرانیان می نویسد: "... و دسته های ایرانی - که گویند چهارصد هزار نفر بودند... در آنجا بودند و به شکیبائی و پایداری سوگند یاد کرده بودند... و اعراب از ایشان ( ایرانیان) چندان کشتند که خدا داند... و از اموال و غنیمت ها، چندان نصیب اعراب مسلمان گردید که در هیچ کتابی اندازه آن ذکر نشده است."4
💎 @ISLIE
🔹در شوشتر (تستر)، مردم وقتی که از تهاجم قریب الوقوع اعراب با خبر شدند، خارهای سه پهلوی آهنین بسیار ساختند و در صحرا پاشیدند. چون قشون اسلام - خالی الذهن - به آن حوالی رسیدند، خارها به دست و پای ایشان بنشست، متحیر گردیدند و مدتی در آنجا توقف کردند... پس از تصرف شوشتر، لشکر اسلام در شهر به قتل و غارت پرداختند و 👈آنانی را که از پذیرفتن اسلام خودداری کرده بودند، گردن زدند." 5
🔹در فتح استخر (۲۸ ه-۱۶۸ م) مردم شهر، قتل عام شدند و بقول طبری : اعراب مسلمان *کشتار بزرگی کردند* با این حال مردم از پذیرفتن اسلام خود داری کردند بلکه با حفظ آئین خود به پرداخت #جزیه گردن نهادند 6
📚منابع :
1➖ تاریخ طبری، ج۵ ، ص۱۸۲۹ ; کامل ،ابن اثیر ، ج۲ ، ص۳۴۰ ; فتوح البلدان ، بلاذری صص ۶۵-۶۶ ; اخبار الطوال، دینوری، ۱۴۱
2➖ تاریخ طبری، ج۴، صص ۱۴۹۱-۱۴۹۴. مقایسه کنید با عمل یزیدبن مهلب و عبدالله بن عاص در سرکوب مردم گرگان و استخر، صص ۷۹ و ۷۸ کتاب حاضر،
3➖ اخبار الطوال، حصتص ۱۵۱ - ۱۵.
4➖ آفرینش و تاریخ ، ج۵، ص. ۱۹۲.
5➖ الفتوح ، ص۲۲۳؛ تذکرهٔ شوشتر، سید عبدالله شوشتری ، ص۱۶
6➖ تاریخ طبری ،جلد۵ ،ص ۲۰۰۹
➰ @ISLIE ➰
⋆مجموعه دروغ ها و خرافات⋆↜