[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
19.4K subscribers
3.64K photos
1.07K videos
71 files
1.71K links
️انسان هر اندازه کمتر از حقایق آگاهی داشته باشد، بیشتر پذیرای خرافات خواهد بود!



دروغ‌ها و خرافاتِ اسلام:
https://t.me/Islie_Group

گروه سیاسی:
t.me/joinchat/GKIeuzu7ZRbM56GRGidicg

Channels:
@KHOD2 | @KTYAB | @Womens_Mag | @ARKIV
Download Telegram
#تفسیر_نقادانه_قرآن
#قسمت_اول
@islie
💠در تفسیر نقادانه قرآن بدنبال روشن نمودن زوایای بعضاً گفته نشده این کتاب خواهیم بود.نکاتی که شاید بدان، اهتمام جدی نشده باشد، و یا برخی از منتقدین نسبت به آن موارد، اجمالا یا به تفصیل سخن گفته باشند، اما هنوز نکاتی نیز برای گفتن وجود داشته باشد.با توجه به محدودیت های نگارش متن در فضای مجازی از مطوّل کردن بحث ها خودداری شده و سعی میشود مطالب بشکل چکیده ، اما کافی و وافی عرضه شوند.
در مورد اصل کتاب قرآن در بحثی دیگر ذیل تاریخ قرآن، در آینده بدان پرداخته خواهد شد.
@islie
💠سوره فاتحه
فاتحه یا حمد که به دیگر نامها نیز شناخته شده ، سوره ایست که در کتاب قرآن ، در ابتدای کتاب قرار گرفته است. اما این سوره را در ترتیب نزول پنجمین سوره قرآن دانسته اند. البته برای ترتیب نزولش اقوال دیگری را نیز ذکر کرده اند. سال نزول این سوره نیز سال سوم بعثت دانسته شده است.یکی از ایرادات اساسی بر قرآن این است که سوره های قرآن به ترتیب نزول مرتب نشده اند و حتی دسته بندی موضوعی نداشته و مرتب و منظم و دارای انسجام مشخص نیز نیستند.
@islie
💠اگر نیک بنگریم خواهیم دید برخی سوره های مدنی از نظر ترتیب پیش از سوره های مکی آمده اند، و بعضاً در میان دو سوره مدنی یک سوره مکی و بلعکس مشاهده میشود. در واقع یک اسلوب مشخصی از این لحاظ وجود ندارد. نکته شگفت انگیز دیگر اینکه در سوره های قرآن، مجموعه آیات یک سوره نیز پیوستگی درستی ندارند. بغیر از برخی سوره های کوچک و یا بخش کوچکی از یک سوره بزرگ.اما داستانها و قصص ، احکام ، ناسخ ها و منسوخ ها، آیاتی که شبیه هم هستند، در سوره های مختلف و مابین آیات مختلف پراکنده بوده و برای دستیابی به آنها باید کل قرآن را زیر و رو کرد و باز هم از جهت اینکه کدام مقدم و موخر است دچار مشکلات عدیده ای شد.
@islie
💠این نوع نگارش با اسلوب کتاب تورات و انجیلها متفاوت است. مثلا در تورات شما با یک‌کتاب منسجم روبرو هستید که از سفر پیدایش شروع میشود به سفر خروج ، سفر لاویان، سفر اعداد و سفر تثنیه میرسد. در واقع کل کتاب از یک انسجام موضوعی برخوردار است، ولی در قرآن چنین مطلبی مشاهده نمیشود. بلکه سوره های مکی و مدنی در لابه لای هم و بدون ترتیب نزول و موضوع جاگیر شده اند. در هر سوره نیز آیات انسجام مشخصی ندارند.و بعضاً از شاخه ای به شاخه دیگر انتقال میآبد.
@islie

🖊ایمان سلیمانی امیری
#تفسیر_نقادانه
#قسمت_دوم
@islie
💠این نوع تنظیم کتاب را اگر بنابر دستور الله بدانیم ، و تورات را نیز فرستاده شده از سوی همان خدا متصور شویم که اگر هم ادعای تحریف آن شود، اسلوب نگارشی آن که دیگر دستخوش دگرگونی نشده است، با یک اسلوب مشخص و یکسانی روبرو نخواهیم بود. بلکه دو روش و اسلوب کاملا متفاوت را بین تورات و قرآن رقم زده است. یکی (تورات) دارای انسجام معقول و معناداری است، و دیگری ( قرآن) دارای روش و اسلوبی پریشان و نامانوس و سردرگم.
@islie
💠البته به زعم نگارنده این متن ، قرآن که در زمان محمد مرتب نشده بود، بعد از او توسط مسلمانانی مرتب شد که در زمینه کتابنویسی و کتاب نگاری دارای تبحر نبودند و سابقه ای نیز همانند عبریان در حفظ متون نزد اعراب که اصولا از طریق روایات و نقلهای سینه به سینه و شفاهی دارای تبحر بودند ، موجود نبود. لذا نمیتوان انتظار بیشتری از متن موجود قرآن که در حالت پریشانی است از آنان داشت.
@islie
💠از سویی دیگر اگر بخواهیم هدف الله را از فرستادن قرآن ، فهم این کتاب بدانیم، اولین و مهمترین راه ، نگارش متن و تنظیم آن بنحوی است که بتواند انسجام قابل قبولی داشته باشد که باصطلاح شخص در انبار کاه بدنبال سوزن نباشد. عدم انسجام سوره ها و آیات و پراکندگی قصص و احکام و تکرار آنها در سوره های مختلف نشان میدهد این کتاب باید از سوی عده ای تنظیم شده باشد که به اسلوب کتابت آشنایی نداشته و صرفا مطالب را با دقت کم تجمیع کرده اند. هر چند معتقدین به قرآن ، برای هر عمل غیر عقلانی نیز هزاران برهان مرتب میکنند. اما اگر دقت کنیم و نقادانه بنگریم ، چنین روش تنظیم کتاب ، نه با ادعای فرستادن کتب دیگر ( تورات) توسط خدا همخوانی دارد، و نه به سهولت دسترسی و درک و فهم مکلفین و مسلمانان از قرآن کمک رسان است.
@islie
💠نکته مهم تر اینکه در مورد سوره فاتحه گفته شده است ، این سوره دوبار نازل شده است. یکبار در مکه و بار دیگر در مدینه. اما سبب آن مشخص نیست که چرا یک سوره باید دوبار نازل شود. آنهم سوره ای که مسلمانان در مکه آنرا در نمازهای یومیه خویش میخواندند و بیم فراموشی برآن نیز نبود. در واقع نزول دوباره آن ، نوعی تحصیل حاصل بوده که عقلا بیفایده است. سبب اینکار بیفایده الله را چگونه میتوان عقلانی توجیه کرد؟
@islie
💠خواندن این سوره بر روی قبر اموات است که اصطلاح فاتحه خوانی را در سنت اسلامی سبب شده. مثل اصطلاح روضه خوانی که در ایام محرم با خواندن کتاب روضه الشهداء نوشته ملا حسین واعظ کاشفی مرتبط بوده است.
این سوره را بهترین سوره قرآن دانسته اند و روایاتی را نیز در وجوه مختلف ، برای فضیلتش آورده اند که در بررسی نقادانه ، خواهیم دید این ادعا تا چه اندازه با متن منطبق است.
@islie

🖊ایمان سلیمانی امیری
#تفسیر_نقادانه
#قسمت_سوم
@islie
💠آیه اول ( بِسمِ الله الرّحمَنِ الرَّحیم)
در اولین آیه این سوره اشاره میکند ( بنام خداوند بخشنده و مهربان)
از نکات مهم این آیه این است که، بسم الله الرحمن الرحیم به تنهایی یک‌آیه از قرآن محسوب شده است. در حالیکه در سوره های دیگر ، بسم الله... به تنهایی یک آیه نیست. بلکه بهمراه حروف مقطعه بعد از خود و یا جملات بعدی مجتمعا یک آیه دانسته شده است.
@islie
💠برای همین پرسشی را ایجاد نموده که ظاهرا همین مطلب سبب اظهارنظرهای متفاوتی شده است که بسم الله را در دیگر سوره ها جزء قرآن بدانند یا خیر. بیشتر روایات و تفاسیر بر این نظر هستند که بسم الله جزء سوره های قرآن هستند. ولی بنظر نگارنده این متن ، پذیرش این مطلب چندان ساده نیست. زیرا آیات سوره های قرآن بشکل مجتمعا و سوره به سوره بشکل فی المجلس نیامده اند ، که حد انفصال آنها را با یک بسم الله مشخص کرد تا همه بدانند سوره بقره در کجا تمام میشود و سوره آل عمران شروع میشود.
@islie
💠پس بسم الله لازم و ضروری نبوده جهت شروع سوره بعد. بلکه احتمال بسیار بیشتر این است که مسلمین در زمان جمع آوری قرآن با توجه به اینکه آیات را بنابر نقل شواهد تعیین و در جای خود قرار میدادند به سبب تشخیص برخی سوره ها برای قرائت آسان تر از بسم الله در ابتدای سوره ها استفاده کرده باشند.تعیین ۳۰ جزء و ۱۲۰ حزب از این نمونه هاست تا بنوعی بتوانند معیاری در اندازه داشته باشند. و گرنه جزء ۳۰ قرآن تعداد سوره های بیشتری را در خود جای داده و از نظر ترتیب نزول بیشتر سوره های مکی هستند. در واقع سعی شده است قرآن را به سی قسمت مساوی تقسیم کنند تا قرائت آن از نظر میزان ،قابل سنجش باشد.
@islie
💠نکته دیگر اینکه در بسیاری سوره های قرآن که حروف مقطعه دارند تناسب معنایی از بهم پیوسته بودن بسم الله با حروف برقرار نیست. بعنوان مثال بسم الله در سوره بقره با حروف الف. لام. میم. نوعی نزدیکی معنایی ایجاد نمیکند و بنظر میرسد بسم الله زائد باشد.
💠نکته سوم اینکه به چه سبب بسم الله در سوره فاتحه یک آیه جداگانه است ولی در دیگر سوره ها نیست؟ اینها شواهدی هستند که نشان میدهد بسم الله در دیگر سوره ها بنظر جمله زائدی است که بعدها به دلیل سهولت به آیات اول سوره ها چسبیده است. و اگر منظور این بود که یک آیه جداگانه باشد زیبنده تر بود که بشکل جداگانه میآمد. بخصوص در اینکه این جمله نوعی معنای متعالی را در نظر داشته و مهم نیز بوده است.
@islie

🖊ایمان سلیمانی امیری
#تفسیر_نقادانه
#قسمت_چهارم
@islie
💠مسئله حائز اهمیت دیگر اینکه به چه سبب خداوند در اینجا از نوعی اسلوب و روش انسانی پیروی کرده است؟معمولا انسانها اثری را با ذکر نام و یا سپاس مقامی شروع میکنند که خود را مدیون و وامدار لطف او دانسته و یا او را در مقام رفیع تری نسبت به خود میبینند و قصد ارج نهادن به آن‌مقام شامخ را دارند. اما سبب اینکه خدا نیز کتابش را با نام خودش شروع میکند نشانه چیست؟ اگر بپذیریم اینکار در ابتدای سوره ها ( بغیر از توبه) نیز انجام گرفته ، نوعی خودستایی را القاء میکند که شایسته مقام خدایی نیست.هر چند در قرآن بارها این خودستایی ها بوضوح بکار رفته است.
@islie
💠 این خصلت را میتوان یکی از ویژگیهای الله بحساب آورد که در برابر مقام موجودی پایین تر از خود بارها بکار رفته و خود را بارها با خودستایی های فراوان ستایش کرده است.کلمه (بِسمِ) را از سمّو بمعنای نشانه و علامت گرفته اند ، که نشان میدهد این کتاب را متعلق به الله میداند و با نام و نشان او آغاز میشود. در واقع این واژه برگرفته از نوعی رسم اعراب بوده است که بر حیوانات خود و اشیاء و مایملک خود نشانه ای میزدند تا مشخص شود مربوط به چه کسی است.برخی نیز آنرا بمعنای بلندمرتبه بودن گرفته اند. بهرحال هر دو اینجا میتواند صادق باشد.
@islie
💠اما با دقت نظر در آیات قرآن از اینکه بتوان قرآن را کتاب خدا دانست ، سوالات زیادی در ذهن ایجاد میشود . و از اینکه خدا بلندمرتبه است نیز ادعایی است که باید بررسی شود.اگر یک‌مسلمان نیز خود را برای الله نشانه گزاری کرده باشد نیز باید مورد دقت قرار گیرد که اعمالش و اعتقاداتش با دستورات الهی مطابقت دارد یا خیر. اینها مواردی است که امیدواریم با بررسی بیشتر بدان پی ببریم.
@islie
(الله)
💠این نام ، بسیار مناقشه برانگیز است. در مورد این نام اظهارنظرهای زیادی صورت گرفته که در این متن پرداختن به آنها ممکن نیست. اما اکثر مفسرین برای این نام دو وجه برشمرده اند. یک وجه اینکه این نام برگرفته از (ال اله) است که معمای معبود را میدهد و چیزی که ستایش و عبادت میشود.وجه دوم را برگرفته از (وله) دانسته اند که معنی تحیر و سرگردانی میدهد. یعنی انسانها در برابر شناخت ذات آن در تحیر و سرگردانی خواهند بود و بدان نخواهند رسید.
@islie

🖊ایمان سلیمانی امیری
#تفسیر_نقادانه
#بخش_پنجم
@islie
💠اما این نام در کتب دینی دیگر همچون تورات و انجیلها سابقه ندارد. برای همین سعی شد ه است ، که برای این نام اعتباری قایل شوند. در اینکه الله عربی است هیچ شکی نیست. اما اینکه الله را از چه کلمه مشابهی اخذ کرده اند نیز مشخص نیست. حتی برخی قائل به این نظر هستند که الله از هیچ کلمه دیگری گرفته نشده است. اما از کلمات نزدیک به این لفظ میتوان الوهیم در زبان عبری، آلاها در زبان سریانی و اِل ایل در زبان بابلی را نام برد. نامهای دیگری نیز هستند که شبیه این‌نام باشند. همگی حدسیاتی است که برای درستی هریک از آنها دلیل متقن و کافی در دست نیست.
@islie
💠اما نام الله در بین اعراب سابقه داشته است. و بنظر میرسد اعراب این‌نام را بطریق انشقاق از جای دیگری جعل کرده اند( ساخته اند) حتی برای الله نوعی نام از اله ماه نیز متصور بوده اند که برخی نمادهای اعراب مثل اهمیت ماه نزد آنان و همینطور وجود ماه و سال قمری نشان از برجستگی کره ماه در فرهنگ اعراب دارد.نکته اساسی این است که الله یک‌نام آشنا در بین اعراب بوده است. اما عده ای سعی کرده اند ، الله را یک بت به شکل مجسّم بدانند که دارای شکل بوده و توسط اعراب پرستش میشده است. البته نظر نگارنده بر این است که این مطلب کمی شاذ است. زیرا در آیات قرآن اشاره شده است که مشرکین نیز به خالق زمین و آسمان بنام الله معتقد بودند. (یونس ۳۱) ولی دیگر بتها را تنها شفیع و واسطه بین خواسته ها و خواهشهای خود با خدایشان که نادیدنی بود ( الله) میدانستند. (زمر۳)
@islie
💠نکته دیگر اینکه ، در زمان فتح مکه و پس از آن ، محمد دستور به نابودی و تخریب بتها و بتکده های حجاز داد ، ولی جایی نامی از تخریب بتی بنام الله وجود نداشته است. در حالیکه اگر چنین بود خدای مهمی مثل الله باید دارای بتکده میبود و یا مجسمه او یا نماد او را ذکر میکردند که تخریب شده است. ظاهرا اعراب بتی مجسّم بنام الله نداشته اند. هر چند ممکن است نمادی از آن ساخته باشند. اما اگر نیک‌بنگریم اعراب ، بتها را سازنده جهان و حتی خودشان نمیدانستند. بلکه آنها فقط واسطه ای بودن بین اعراب و خدای نادیده شان که همان الله بود.
@islie
💠حتی از سه بت بزرگ و معروف ( لات ، منات، عزی ) که در میان اعراب معروف و قابل احترام بودند بنام دختران الله نام میبردند.

🖊ایمان سلیمانی امیری
#بخش_ششم
#تفسیر_نقادانه
@islie
💠شیوع نام الله در بین اعراب وجود داشته و در شعرهای اعراب پیش از محمد نیز وجود داشت . حتی برای نامگذاری فرزندان نیز بندگی این خدا کاربرد داشت و نام پدر محمد پیامبر اسلام ( عبدالله) نیز موید این مطلب است.اگر بخواهیم از مطول شدن کلام و متن جلوگیری کنیم، نتیجتاً باید بدانیم ، الله با هر وجهی که در نظر داشته باشیم یک‌نام عربی است و با توجه به اینکه قرآن صراحت دارد در اینکه محمد در بین قومی آمده که کتاب پیشینیان را نخوانده اند ( یس ۶) و نام الله نیز در کتب پیشینی مورد تایید خدا نیز نیامده ، چگونه خدا نام خود (الله )را به پیامبرش شناختگری کرده است؟
@islie
💠آیا او تصمیم گرفته نامش را از یهوه و پدر آسمانی یا الوهیم به الله تغییر دهد؟ آنهم الله ای که اعراب مشرک آنرا برگزیده اند و ساخته اند.نکته جالب دیگر اینکه در قرآن خواهیم دید نام فرشتگان مقرب و خادم همین خدا ( الله) دارای اسامی عبری هستند.آنچه مقرون به صحت بنظر میرسد ، نام الله را محمد انتخاب کرده و همانندگذشتگان ما که نام‌کودک فوت شده شان را که صاحب شناسنامه بود به کودک جدید میدادند و همان شناسنامه را نیز سجل احوال کودک جدید در نظر میگرفتند عمل نموده است. تا دردسر کمتری داشته باشد.
@islie
💠دلایلی را که میتوان نام برد این است که اولا الله در فرهنگ دینی عرب خدایی نادیده بود، و چون نادیده بود در اسلام نیز وجود غیر تجسیم او مشکلی ببار نمیآورد.دوما اینکه الله خدای خالق آسمانها و زمین بود و برای محمد نیز همان خدا ، کارایی داشت که بخواهد خلقت همه چیز را به او منسوب کند و با توجه به عدم دسترسی به خود خدا و قدرتش که برای اعراب مفروض شده بود، بهتر میتوانست خود را پیامبر و فرستاده او معرفی کند.سوم اینکه پذیرش چنین خدایی نزد اعراب آسان تر و قابل قبول تر مینمود و مقاومت کمتری نسبت به نفی کلی این خدا در پی داشت.
@islie
💠امروزه هم اینگونه است. برداشتن وزیر و معاون آسانتر از برداشتن رئیس و پادشاه است. برداشتن کارمند آسانتر از برداشتن رئیس یک‌اداره است. محمد نیز بتها که شفیع بودند را نفی کرد و الله را بجای خود حفظ نمود. و برای کارگزاران الله عربی ، فرشتگانی مثل جبرئیل و اسرافیل و میکائیل و دیگر موارد را برگزید که همگی عبری بودند و یهود. و قبلا برای خدای یهود خدمت میکردند. خودش نیز در مواقعی کار شفیع و شفاعت بین مسلمین و الله را بعهده گرفت.
@islie
💠اگر مقاومتی نیز در بین اعراب ، در برابر اسلام محمد صورت گرفت ( در این وجه) به این سبب بود که اشراف عرب هم‌قبیله محمد ، از همین شفیعان درآمدهای سرشار داشتند که حالا دیگر آنرا نداشتند. هر چند الله و‌محمد همانطور که بعدها خواهیم دید ، نقص این درآمدهارابا غنیمت جبران کردند.بنابراین ، الله که در نظر مفسرین نه تنها نام‌خدا شناختگری شده ، بلکه آنچنان تقدس یافته است که حتی دست زدن به کلمه مکتوب او بدون طهارت نوعی توهین و گناه محسوب شده ، صرفا نامی است برگرفته از اعراب جاهلی و مشرک که محمد جهت سهولت کارش آنرا برگرفت. جالب اینکه از قول خدایش نیز در تقدس و تکریم نامش نیز کوتاهی نکرده و در جایجای قرآن با ( تبارک اسم ربک) و ( سبح اسم ربک) از خودش و نامش به مبارکی و تسبیح نام برده است.
@islie


🖊ایمان سلیمانی امیری