هشت مارس (روز جهانی زن) روز فراخوان سراسری و همبستگی انسانی #انقلاب_زن_زندگی_آزادی است
هشتم ماه مارس ،روز جهانی زن از اسفند ۵۷ تا به امروز صدای اعتراض زنان به حاکمیت آپارتاید جنسیتی را زنده نگه داشته است و امسال پرچم این روز در دل انقلابی برافراشته میشود که زنانی چون مهسا و ندا و حدیث ونیکا ها... پرچمدار آن بوده اند و به #انقلاب_مهسا نام گرفته است!
ماهها از شروع اعتراضات مردمی در ایران میگذرد که با مرگ #مهسا_امینی شعله کشید و بدنبال آن همه مردم به ستوه آمده از چهل و چهار سال ظلم و جنایت و غارت با شعارهای کوبنده و حق طلبانه خود "زن زندگی آزادی" را فریاد کشیدند.
مردمی که هر روزه قربانی فقر بیکاری و اعتیاد میشوند و از گرانی و فساد به جان آمده اند.
کودکانی که سهم زندگیشان را در سطل های زباله جستجو میکنند و همه معلمان و کارگران و بازنشستگان که برای حق خواهی پای در خیابان کوبیده اند.
همه کسانیکه به جرم تمایلات جنسی خود با مرگ روبرو بوده اند و کسانیکه به جرم عقاید شان تحت سرکوب و ستم قرار داشته اند.
و همه انسانها که زندگیشان به گروگان گرفته شد
یکصدا انقلاب ژینا را رقم زدند.
و اینک هشت مارس روز دادخواهی زندگی است.
دادخواهی روشنایی چشم هایی که به سیاهی کشانده شد و جان های عزیزی که با خونشان سنگفرش خیابان را گلگون کردند
و هنوز فریاد زن و مرد در خیابان پر طنین است
که" قسم به خون یاران ایستاده ایم تا پایان"
مردمی که با فریاد زن زندگی آزادی در برابر حکومتی ایستاده اند که فقط با جنایت و کودک کشی و سرکوب در برابر اعتراضات مردم دوام آورده است.
و در آخرین ترفندهای کثیف جنایتکاران شاهد رواج مسمومیت های شیمیایی سریالی در مدارس و خوابگاهها هستیم که مسولیت مستقیم آن به متوجه حاکمیت جمهوری اسلامی می باشد.
اما نه تنها پونز و سنگسارو اسید و قتل و جنایت و شکنجه و امروز بیوتروریسم هم نمیتواند زنان را به عقب براند.
زنان در صف مقدم انقلابی هستند که همه مردم را به مبارزه برای زندگی بهتر فرامیخواند.
و اینک بر پرچم #هشت_مارس_انقلاب_زن_زندگی_آزادی #منشور_مطالبات_حداقلی_بیست_تشکل نقش بسته است و از محلات تا مدرسه و دانشگاه، از کارخانه تا خیابان فرامین آن را فریاد میزنیم:
_برابری کامل حقوق زنان با مردان در تمامی عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و خانوادگی، امحا و لغو بی قید و شرط قوانین و فرمهای تبعیض آمیزعلیه تعلقات و گرایشهای جنسی و جنسیتی، به رسمیت شناختن جامعهی رنگین کمانیِ "الجیبیتیکیوآیایپلاس"، جرم زدایی از همه تعلقات و گرایشات جنسیتی و پایبندی بدون قید و شرط به تمامی حقوق زنان بر بدن و سرنوشت خود و جلوگیری از اعمال کنترل مردسالارانه.
_ لغو فوری صدور و اجرای هر نوع مجازات مرگ، اعدام، قصاص و ممنوعیت هر قسم شکنجه روحی و جسمی.
_آزادی فوری و بیقید و شرط همه زندانیان سیاسی، منع جرم انگاری فعالیت سیاسی و صنفی و محاکمه علنی آمرین و عاملین سرکوب اعتراضات مردم
و در همین راستا باید سرکوب گسترده زنان فورا پایان یابد و همه قوانین زن ستیز از جمله حجاب اجباری و کودک همسری لغو شود.
زنان ناموس هیچ کس نیستند و باید بر بدن و سرنوشت خود اختیار کامل داشته باشند و هر گونه خشونت بر علیه زنان پایان یابد.
ندای زنان ایران در #هشت_مارس_انقلاب_ژینا ضمن پشتیبانی از فراخوان معلمان برای ۱۶ اسفند از فراخوان ۵۲ تشکل دانشجویان و زنان و جوانان انقلابی برای روزجهانی زن در ۱۷ اسفند نیز حمایت میکنیم و همه مردم آزادیخواه را به همبستگی سراسری فرا میخوانیم.
انقلاب ژینا در هشت مارس طنین
زن زندگی آزادی را به گوش جهانیان میرساند و همگام با همه انسانها در سراسر دنیا فریاد میزنیم:
زندگی را از چنگال کثیف سود و سرمایه بیرون میکشیم.
هشت مارس روز دادخواهی جنایات و سرکوب چندین دهه ظلم و بیداد است و همه باهم با فریاد #زن_زندگی_آزادی به خیابانها بیایبم!
ندای زنان ایران
هشتم ماه مارس ،روز جهانی زن از اسفند ۵۷ تا به امروز صدای اعتراض زنان به حاکمیت آپارتاید جنسیتی را زنده نگه داشته است و امسال پرچم این روز در دل انقلابی برافراشته میشود که زنانی چون مهسا و ندا و حدیث ونیکا ها... پرچمدار آن بوده اند و به #انقلاب_مهسا نام گرفته است!
ماهها از شروع اعتراضات مردمی در ایران میگذرد که با مرگ #مهسا_امینی شعله کشید و بدنبال آن همه مردم به ستوه آمده از چهل و چهار سال ظلم و جنایت و غارت با شعارهای کوبنده و حق طلبانه خود "زن زندگی آزادی" را فریاد کشیدند.
مردمی که هر روزه قربانی فقر بیکاری و اعتیاد میشوند و از گرانی و فساد به جان آمده اند.
کودکانی که سهم زندگیشان را در سطل های زباله جستجو میکنند و همه معلمان و کارگران و بازنشستگان که برای حق خواهی پای در خیابان کوبیده اند.
همه کسانیکه به جرم تمایلات جنسی خود با مرگ روبرو بوده اند و کسانیکه به جرم عقاید شان تحت سرکوب و ستم قرار داشته اند.
و همه انسانها که زندگیشان به گروگان گرفته شد
یکصدا انقلاب ژینا را رقم زدند.
و اینک هشت مارس روز دادخواهی زندگی است.
دادخواهی روشنایی چشم هایی که به سیاهی کشانده شد و جان های عزیزی که با خونشان سنگفرش خیابان را گلگون کردند
و هنوز فریاد زن و مرد در خیابان پر طنین است
که" قسم به خون یاران ایستاده ایم تا پایان"
مردمی که با فریاد زن زندگی آزادی در برابر حکومتی ایستاده اند که فقط با جنایت و کودک کشی و سرکوب در برابر اعتراضات مردم دوام آورده است.
و در آخرین ترفندهای کثیف جنایتکاران شاهد رواج مسمومیت های شیمیایی سریالی در مدارس و خوابگاهها هستیم که مسولیت مستقیم آن به متوجه حاکمیت جمهوری اسلامی می باشد.
اما نه تنها پونز و سنگسارو اسید و قتل و جنایت و شکنجه و امروز بیوتروریسم هم نمیتواند زنان را به عقب براند.
زنان در صف مقدم انقلابی هستند که همه مردم را به مبارزه برای زندگی بهتر فرامیخواند.
و اینک بر پرچم #هشت_مارس_انقلاب_زن_زندگی_آزادی #منشور_مطالبات_حداقلی_بیست_تشکل نقش بسته است و از محلات تا مدرسه و دانشگاه، از کارخانه تا خیابان فرامین آن را فریاد میزنیم:
_برابری کامل حقوق زنان با مردان در تمامی عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و خانوادگی، امحا و لغو بی قید و شرط قوانین و فرمهای تبعیض آمیزعلیه تعلقات و گرایشهای جنسی و جنسیتی، به رسمیت شناختن جامعهی رنگین کمانیِ "الجیبیتیکیوآیایپلاس"، جرم زدایی از همه تعلقات و گرایشات جنسیتی و پایبندی بدون قید و شرط به تمامی حقوق زنان بر بدن و سرنوشت خود و جلوگیری از اعمال کنترل مردسالارانه.
_ لغو فوری صدور و اجرای هر نوع مجازات مرگ، اعدام، قصاص و ممنوعیت هر قسم شکنجه روحی و جسمی.
_آزادی فوری و بیقید و شرط همه زندانیان سیاسی، منع جرم انگاری فعالیت سیاسی و صنفی و محاکمه علنی آمرین و عاملین سرکوب اعتراضات مردم
و در همین راستا باید سرکوب گسترده زنان فورا پایان یابد و همه قوانین زن ستیز از جمله حجاب اجباری و کودک همسری لغو شود.
زنان ناموس هیچ کس نیستند و باید بر بدن و سرنوشت خود اختیار کامل داشته باشند و هر گونه خشونت بر علیه زنان پایان یابد.
ندای زنان ایران در #هشت_مارس_انقلاب_ژینا ضمن پشتیبانی از فراخوان معلمان برای ۱۶ اسفند از فراخوان ۵۲ تشکل دانشجویان و زنان و جوانان انقلابی برای روزجهانی زن در ۱۷ اسفند نیز حمایت میکنیم و همه مردم آزادیخواه را به همبستگی سراسری فرا میخوانیم.
انقلاب ژینا در هشت مارس طنین
زن زندگی آزادی را به گوش جهانیان میرساند و همگام با همه انسانها در سراسر دنیا فریاد میزنیم:
زندگی را از چنگال کثیف سود و سرمایه بیرون میکشیم.
هشت مارس روز دادخواهی جنایات و سرکوب چندین دهه ظلم و بیداد است و همه باهم با فریاد #زن_زندگی_آزادی به خیابانها بیایبم!
ندای زنان ایران
Telegram
attach 📎
▫️ در نسبت با منشور مطالبات حداقلی برخی از تشکلها
نوشتهی: جلیل شکری
5 مارس 2023
🔸 چندی پیش منشور مشترک مطالبات حداقلی از سوی برخی گروههای مدنی و کارگری منتشر شد که از همان ابتدا مخالفتها و موافقتهایی را به دنبال داشت. ما در این متنِ کوتاه درصدد هستیم تا ضمن برشمردن برخی نکات پیرامون این «منشور»، ظرفیتهای احتمالی نگارش چنین منشورهایی را نیز یادآور شویم.
🔸 چهار محور اصلی که نقدهای وارد شده بر منشور مطالبات حداقلی را دربرمیگیرد شامل: الف) خاستگاه امضاها و اهمیت واقعی بودن آنها؛ ب) وجود برخی امضاهای مشکوک با سابقهی ضدچپ در میان امضاکنندگان؛ ج) ماهیت محافظهکارانه و عدم گشودن مسائلی از قبیل «ستم ملی»؛ د) عدم نشانه گرفتن مسائل اصلی کارگران از جمله وضعیت دستمزد و معیشت و ضرورت تاکید بر رفع هر گونه مانع در راه تشکلیابی آزاد و مستقل کارگران و همچنین حق برخورداری از اعتصاب به عنوان ابزار سیاسی طبقهی کارگر در برابر بورژوازی ایران. در این مقاله تلاش خواهد شد تا هر کدام از موارد بالا به شکل مختصر و جداگانه بررسی شود.
🔸 اهمیت تأثیر هرگونه بیان مطالبات یا راههای وصول آن در جایی است که مختصات میدان واقعی سیاست توسط نیروهای واقعی تعیین میشود و نه کسانی که الزاماً بهترین سخنان را در متنهایشان میآورند؛ چراکه در نهایت مهمترین حاضران در عرصهی تغییر سیاست فعلی یعنی کارگران، دانشجویان، زنان، ملل تحتستم و سایر گروههای تحتستم هستند که باید بانی و مجری این تغییرات باشند.
🔸 امضاکنندگان منشور به درستی به بحث «ستم ملی» اشاره کردهاند و آن را یکی از بحرانهای اساسی و ذاتی جمهوری اسلامی دانستند، اما همینکه به رفع ستم ملی اشاره شود و انگیزهی بیانکنندگان این مسأله نیز صادقانه باشد، کفایت نمیکند. با نگاهی به کارنامهی ننگین رژیم گذشته و جمهوری اسلامی در این زمینه میتوان پیبرد که رفع این ستمْ با نفی مطلق حاکمیت مرکزگرای حکومت مستقر اتفاق خواهد افتاد. مشکل آنجایی است که این مسأله به هیچ عنوان باز نشده و تنها به شکل سربسته به وجود چنین ستمی اشاره شده است. این اتفاق زمانی معنادار میشود که بسیاری از راستگرایان و اپوزیسیون سلطنتطلب با حمله به «رفع ستم ملی» مذکور، در هر متنی آن را محکوم و حتی در مواردی به گروههای تجزیهطلب منتسب کردند. احتمالا تلاش امضاکنندگان برای فرار از این برچسبها و تمایل سیاسی برخی از امضاکنندگان به سرپوش گذاشتن بر مسألهی ستم ملی، که ماهیتی اساساً چپ دارد، یکی از دلایل مهم این سربسته ماندن است.
🔸 عدم نشانه گرفتن مسائل اصلی کارگران از جمله وضعیت دستمزد و معیشت و ضرورت تأکید بر رفع هرگونه مانع در راه تشکلیابی آزاد و مستقل کارگران و همچنین حق برخورداری از اعتصاب به عنوان ابزار سیاسی طبقهی کارگر در برابر بورژوازی ایران، از نقاط ضعف اساسی این «منشور مطالبات حداقلی» است... در شرایطی که دستکم از دی ماه 96 به بعد، و در اوج آن یعنی آبان خونین 98، کارگران و گروههای تحت ستم به وضوح جهت درست تاریخ را نشان ما دادند، از فعالینی که خود را چپ میدانند و هریک نام و نشانی از حمایت و مشورت با کارگران را برای دفاع از حقوق و کمک به سازماندهی آنها بر خود نهادهاند چه انتظاری میرود؟ جز این است که این مطالبات حداقلی باید دستکم انعکاسدهندهی صدای واقعی کارگران باشند؟ این چگونه منشوری است که حتی از بیان ابتداییترین خواستهی پایمالشدهی کارگران سرباز زده است؟...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3qg
#جلیل_شکری
#قیام_ژینا
#زن_زندگی_آزادی
#منشور_مطالبات_حداقلی
https://t.me/khabargar
نوشتهی: جلیل شکری
5 مارس 2023
🔸 چندی پیش منشور مشترک مطالبات حداقلی از سوی برخی گروههای مدنی و کارگری منتشر شد که از همان ابتدا مخالفتها و موافقتهایی را به دنبال داشت. ما در این متنِ کوتاه درصدد هستیم تا ضمن برشمردن برخی نکات پیرامون این «منشور»، ظرفیتهای احتمالی نگارش چنین منشورهایی را نیز یادآور شویم.
🔸 چهار محور اصلی که نقدهای وارد شده بر منشور مطالبات حداقلی را دربرمیگیرد شامل: الف) خاستگاه امضاها و اهمیت واقعی بودن آنها؛ ب) وجود برخی امضاهای مشکوک با سابقهی ضدچپ در میان امضاکنندگان؛ ج) ماهیت محافظهکارانه و عدم گشودن مسائلی از قبیل «ستم ملی»؛ د) عدم نشانه گرفتن مسائل اصلی کارگران از جمله وضعیت دستمزد و معیشت و ضرورت تاکید بر رفع هر گونه مانع در راه تشکلیابی آزاد و مستقل کارگران و همچنین حق برخورداری از اعتصاب به عنوان ابزار سیاسی طبقهی کارگر در برابر بورژوازی ایران. در این مقاله تلاش خواهد شد تا هر کدام از موارد بالا به شکل مختصر و جداگانه بررسی شود.
🔸 اهمیت تأثیر هرگونه بیان مطالبات یا راههای وصول آن در جایی است که مختصات میدان واقعی سیاست توسط نیروهای واقعی تعیین میشود و نه کسانی که الزاماً بهترین سخنان را در متنهایشان میآورند؛ چراکه در نهایت مهمترین حاضران در عرصهی تغییر سیاست فعلی یعنی کارگران، دانشجویان، زنان، ملل تحتستم و سایر گروههای تحتستم هستند که باید بانی و مجری این تغییرات باشند.
🔸 امضاکنندگان منشور به درستی به بحث «ستم ملی» اشاره کردهاند و آن را یکی از بحرانهای اساسی و ذاتی جمهوری اسلامی دانستند، اما همینکه به رفع ستم ملی اشاره شود و انگیزهی بیانکنندگان این مسأله نیز صادقانه باشد، کفایت نمیکند. با نگاهی به کارنامهی ننگین رژیم گذشته و جمهوری اسلامی در این زمینه میتوان پیبرد که رفع این ستمْ با نفی مطلق حاکمیت مرکزگرای حکومت مستقر اتفاق خواهد افتاد. مشکل آنجایی است که این مسأله به هیچ عنوان باز نشده و تنها به شکل سربسته به وجود چنین ستمی اشاره شده است. این اتفاق زمانی معنادار میشود که بسیاری از راستگرایان و اپوزیسیون سلطنتطلب با حمله به «رفع ستم ملی» مذکور، در هر متنی آن را محکوم و حتی در مواردی به گروههای تجزیهطلب منتسب کردند. احتمالا تلاش امضاکنندگان برای فرار از این برچسبها و تمایل سیاسی برخی از امضاکنندگان به سرپوش گذاشتن بر مسألهی ستم ملی، که ماهیتی اساساً چپ دارد، یکی از دلایل مهم این سربسته ماندن است.
🔸 عدم نشانه گرفتن مسائل اصلی کارگران از جمله وضعیت دستمزد و معیشت و ضرورت تأکید بر رفع هرگونه مانع در راه تشکلیابی آزاد و مستقل کارگران و همچنین حق برخورداری از اعتصاب به عنوان ابزار سیاسی طبقهی کارگر در برابر بورژوازی ایران، از نقاط ضعف اساسی این «منشور مطالبات حداقلی» است... در شرایطی که دستکم از دی ماه 96 به بعد، و در اوج آن یعنی آبان خونین 98، کارگران و گروههای تحت ستم به وضوح جهت درست تاریخ را نشان ما دادند، از فعالینی که خود را چپ میدانند و هریک نام و نشانی از حمایت و مشورت با کارگران را برای دفاع از حقوق و کمک به سازماندهی آنها بر خود نهادهاند چه انتظاری میرود؟ جز این است که این مطالبات حداقلی باید دستکم انعکاسدهندهی صدای واقعی کارگران باشند؟ این چگونه منشوری است که حتی از بیان ابتداییترین خواستهی پایمالشدهی کارگران سرباز زده است؟...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3qg
#جلیل_شکری
#قیام_ژینا
#زن_زندگی_آزادی
#منشور_مطالبات_حداقلی
https://t.me/khabargar
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
در نسبت با منشور مطالبات حداقلی برخی از تشکلها
نوشتهی: جلیل شکری نهایتاً آنچه مهم است، اثرگذاری بر میدان تغییر واقعی سیاست است، میدان تغییری که گروههای تحت ستم و تودهی حاضر در خیابان بانیان اصلی آن هستند. بدون الزامات چنین سطحی از اثرگذاری،…