خبرگر
2.19K subscribers
25.1K photos
19.1K videos
165 files
36.2K links
#خبرگرصدای_بیصدایان_وستمدیدگان_دادخواه
ارتباط با ادمینها(,عکس ها و ویدیوهای خود را برای انعکاس از این جا
با ما در میان بگذارید.)
@mansoor1999
Download Telegram
چیزهایی هست
که نمی‌توان به زبان آورد
چرا که واژه‌ای برای بیان آنها وجود ندارد
اگر هم وجود داشته باشد
کسی معنای آن را درک نمی‌کند
اگر من از تو نان و آب بخواهم
تو درخواست مرا درک می‌کنی
اما هرگز این دست‌های تیره‌ای را
که قلب مرا در تنهایی
گاه می‌سوزاند و گاه منجمد می‌کند
درک نخواهی کرد.

📚 «لورکا»

📌 برگردان به پارسی : #احمد_شاملو


#زن_زندگی_آزادی



https://t.me/khabargar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهرباني دست زيبايي را خواهد گرفت

روزي كه كمترين سرود
بوسه است
و هر انسان
براي هر انسان
برادري ست
روزي كه ديگر درهاي خانه‌شان را نمي‌بندند
قفل افسانه‌ايست
و قلب
براي زندگي بس است

روزي كه معناي هر سخن دوست داشتن است
تا تو به خاطر آخرين حرف دنبال سخن نگردي
روزي كه آهنگ هر حرف، زندگي‌ست
تا من به خاطر آخرين شعر، رنج جستجوي قافيه نبرم
روزي كه هر حرف ترانه‌ايست
تا كمترين سرود بوسه باشد

روزي كه تو بيايي، براي هميشه بيايي
و مهرباني با زيبايي يكسان شود
روزي كه ما دوباره براي كبوترهايمان دانه بريزيم …

و من آنروز را انتظار مي‌كشم
حتی روزی
كه ديگر
نباشم

#احمد_شاملو

#زن_زندگی_آزادی




https://t.me/khabargar
در چندهزار سال تمدن هنوز جامعه‌یی به هم نرسیده که افتخارش هنروران و سازندگان موزه‌ها و فرهنگ‌ها باشد، و نوابغ جنگ را به‌جای آنکه در باغ‌های وحش به زنجیر بکشد، بر سرنوشت «گوسفندان خدای مهربان» حاکم نکند.

#احمد_شاملو

#زن_زندگی_آزادی


https://t.me/khabargar
تو را به جای همه زنانی که نشناخته‌ام دوست می‌دارم
تو را به جای همه روزگارانی که نمی‌زیسته‌ام
دوست می‌دارم
برای خاطر عطرِ گستره‌ی بیکران
و برای خاطر عطر نان گرم
برای خاطر برفی که آب می‌شود،
برای خاطر نخستین گل‌ها
برای خاطر جانوران پاکی که آدمی نمی‌رماندشان
تو را برای خاطر دوست‌داشتن دوست می‌دارم
تو را به جای همه زنانی که دوست نمی‌دارم
دوست می‌دارم.

جز تو، که مرا منعکس تواند کرد؟
من خود، خویشتن را بس اندک می‌بینم.

بی تو جز گستره‌ئی بی‌کرانه نمی‌بینم
میان گذشته و امروز.
از جدارِ آینه‌ی خویش گذشتن نتوانستم
می‌بایست تا زندگی را لغت به لغت فرا گیرم
راست از آن‌گونه که لغت به لغت از یادش می‌برند.

تو را دوست می‌دارم برای خاطر فرزانگیت
که ازآن من نیست

تو را برای خاطر سلامت
به‌رغم همه آن چیزها که به جز وهمی نیست
دوست می‌دارم
برای خاطر این قلب جاودانی که بازش نمی‌دارم
تو می‌پنداری که شکّی، حال آنکه به‌جز دلیلی نیستی
تو همان آفتاب بزرگی که در سر من بالا می‌رود
بدان هنگام که از خویشتن در اطمینانم.


📚 #شعر #پل_الوار

#ترجمه #احمد_شاملو

#زن_زندگی_آزادی



https://t.me/khabargar
🔺 نخست دیر زمانی در او نگریستم
چندان که چون نظر از وی باز گرفتم
در پیرامون من
همه چیزی
به هیات او در آمده بود .
آن گاه دانستم
که مرا دیگر از او گزیر نیست . 


#احمد_شاملو

#زن_زندگی_آزادی


https://t.me/khabargar
می‌خواهم آب شوم در گستره افق
آنجا که دریا به آخر می‌رسد و آسمان آغاز می‌شود،
می‌خواهم با هر آنچه
مرا در بر گرفته یکی شوم،
حس می‌کنم و می‌دانم
دست می‌سایم و می‌ترسم ،
باور می‌کنم و امیدوارم که هیچ چیز
با آن به عناد بر نخیزد ،
می‌خواهم آب شوم در گستره افق،
آنجا که دریا به آخر میرسد و آسمان آغاز می‌شود.

📚 #مارگوت_بیکل

#ترجمه #احمد_شاملو

#زن_زندگی_آزادی



https://t.me/khabargar
زیباترین حرفت را بگو
شکنجه‌ی پنهان سکوتت را آشکار کن
و هراس مدار از آن که بگویند
ترانه‌ای بیهوده می‌خوانید.-
چراکه ترانه‌ی ما
ترانه‌ی بیهودگی نیست
چرا که عشق
حرفی بیهوده نیست.
حتی بگذار آفتاب نیز برنیاید
به خاطر فردای ما
اگر
بر ماش منتی است؛
چرا که عشق
خود فرداست
خود همیشه است.


#احمد_شاملو

#زن_زندگی_آزادی



https://t.me/khabargar
. . .‏


نمی‌توانم زیبا نباشم
عشوه‌یی نباشم در تجلیِ جاودانه.

چنان زیبای‌ام من
که گذرگاه‌ام را بهاری نابه‌خویش آذین می‌کند:

در جهانِ پیرامن‌ام
هرگز
خون
عُریانی‌ِ جان نیست
و کبک را
هراسناکیِ‌ سُرب
از خرام
باز
نمی‌دارد.

چنان زیبای‌ام من
که الله‌اکبر
وصفی‌ست ناگزیر
که از من می‌کنی.
زهری بی‌پادزهرم در معرضِ تو.
جهان اگر زیباست
مجیزِ حضورِ مرا می‌گوید. ــ

ابلهامردا
عدوی تو نیستم من‌
انکارِ تواَم.


#احمد_شاملو

#زن_زندگی_آزادی




https://t.me/khabargar
از جنگ بی شکوه
احساسی اندک دارم
اما آنچه به تمامی در می یابم
عشقی ست که آرزوی همگان است

از کشمکش های دایمی
احساسی اندک دارم
اما آنچه به تمامی در می یابم
آرزوی با هم بودن است

از جنگ فقط برای آنکه جانی به در برم
احساسی اندک دارم
اما آنچه به تمامی در یافته ام
چیزی ست که در این بازی نهفته




📚 #مارگوت_بیکل

📌#ترجمه #احمد_شاملو

#زن_زندگی_آزادی



https://t.me/khabargar
📝برای معلم : صمد بهرنگی


«شهری است که ویران می‌شود‌، نه فرونشستن بامی ‌.
باغی است که تاراج می‌شود‌، نه پرپر شدن گلی ‌.
چلچراغی است که در هم می‌شکند‌، نه فرومردن شمعی وسنگری است که تسلیم میشود ،نه از پا در آمدن مبارزی‌!
صمد چهره حیرت انگیز تعهد بود ‌
تعهدی که به حق می‌باید با مضاف غول و هیولا توصیف شود : ‹‹غول تعهد!››‌، ‹‹هیولای تعهد!››
چرا که هیچ چیز در هیچ دور و زمانه ای همچون ‹‹تعهد روشنفکران وهنرمندان جامعه›› خوف انگیز و آسایش بر هم زن و خانه خراب کن کژی‌ها و کاستی‌ها نیست‌
چرا که تعهد اژدهایی است که گرانبها‌ترین گنج عالم را پاس می‌دارد‌: گنجی که نامش آزادی وحق حیات ملت‌ها است ‌.
واین اژدهای پاسدار‌، می‌باید از دسترس مرگ دور بماند تا آن گنج عظیم را از دسترس تاراجیان دور بدارد ‌.
می‌باید اژدهایی باشد بی مرگ وبی آشتی ‌.
وبدین سبب می‌باید هزار سرداشته باشد ویک سودا ‌. اما اگر یک سرش باشد و هزار سودا‌،چون مرگ بر او بتازد‌، گنج بی‌پاسدار می‌ماند ‌.
صمد سری از این هیولا بود ‌.
وکاش .. کاش این هیولا‌، از آن گونه سر ،هزار می‌داشت‌؛ هزاران می‌داشت !»


#احمد_شاملو

#صمد_بهرنکی



https://t.me/khabargar
آزادی هرگز شایعه‌ای نیست که تکذیب شود. آزادی هدف والایی‌ست که برای آن می‌جنگیم و به دستش می‌آوریم. یقین داشته باشید.

#احمد_شاملو


#زن_زندگی_آزادی




https://t.me/khabargar
@ShamlouHouse
Farhad Mehrad
ترانه ی شبانه

شاعر : #احمد_شاملو

آواز خوان : #فرهاد_مهراد

آهنگساز : #اسفندیار_منفردزاده


#زن_زندگی_آزادی





https://t.me/khabargar
خبرگر
Farhad Mehrad – @ShamlouHouse
‍ ❑ شبانه


کوچه‌ها باریکن
دُکّونا
بسته‌س،

خونه‌ها تاریکن
تاقا
شیکسته‌س،

از صدا
افتاده
تار و کمونچه

مُرده می‌برن
کوچه به
کوچه.

ـ□


نگا کن!
مُرده‌ها
به مُرده
نمی‌رن،

حتا به
شمعِ جون‌سپرده
نمی‌رن،

شکلِ
فانوسی‌ین
که اگه خاموشه

واسه نَف ‌نیس
هَنو
یه عالم نف توشه.

ـ□


جماعت!
من دیگه
حوصله
ندارم

به «خوب»
امید و
از «بد» گله
ندارم.

گرچه از
دیگرون
فاصله
ندارم،

کاری با
کارِ این
قافله
ندارم!

ـ□


کوچه‌ها
باریکن
دُکّونا
بسته‌س،

خونه‌ها
تاریکن
تاقا
شیکسته‌س،

از صدا
افتاده
تار و
کمونچه

مُرده
می‌برن
کوچه به
کوچه…


سال ۱۳۴۰ دی ماه

برای به گوهرِ مراد ( غلام حسین ساعدی )

از دفتر : لحظه‌ها و همیشه


#احمد_شاملو





https://t.me/khabargar

#زن_زندگی_آزادی
پرِ پرواز ندارم
اما
دلی دارم و حسرت دُرناها
و به هنگامی که مرغانِ مهاجر
در دریاچه‌ی ماه‌تاب
پارو می‌کشند

خوشا رها کردن و رفتن!
خوابی دیگر
به مردابی دیگر!
خوشا ماندابی دیگر
به ساحلی دیگر
به دریایی دیگر!

خوشا پر کشیدن، خوشا رهایی
خوشا اگر نه رها زیستن، مُردن به رهایی!
آه، این پرنده
در این قفسِ تنگ
نمی‌خواند

#احمد_شاملو

#زن_زندگی_آزادی



https://t.me/khabargar
دختران دشت!
دختران انتظار!
دختران امید تنگ
در دشت بی کران،
و آرزوهای بیکران
در خلق های تنگ!
دختران آلاچیق نو
در آلاچیق هائی که صد سال! -
از زره جامه تان اگر بشکوفید
باد دیوانه
یال بلند اسب تمنا را
آشفته کرد خواهد...

دختران رود گل آلود!
دختران هزار ستون شعله،‌به طاق بلند دود!

دختران عشق های دور
روز سکوت و کار
شب های خستگی!

دختران روز
بی خستگی دویدن،
شب
سر شکستگی!-
در باغ راز و خلوت مرد کدام عشق -
در رقص راهبانه شکرانه کدام
آتش زدای کام
بازوان فواره ئی تان را
خواهید برفراشت؟

افسوس!
موها، نگاه ها
به عبث
عطر لغات شاعر را تاریک می کنند.

دختران رفت و آمد
در دشت مه زده!
دختران شرم
شبنم
افتادگی
رمه!...

#احمد_شاملو

#زن_زندگی_آزادی



https://t.me/khabargar
میانِ خورشیدهای همیشه
زیباییِ تو
لنگری‌ ست
خورشیدی که
از سپیده‌ دمِ همه ی ستارگان
بی‌ نیازم می‌ کند
 نگاهت شکستِ ستمگری‌ ست
و چشمانت با من گفتند
که فردا
روزِ دیگری‌ست




#شعر
#احمد_شاملو
#زن_زندگی_آزادی




https://t.me/khabargar
طرف ِ ما شب نیست
صدا با سکوت آشتی نمی‌کند
کلمات انتظار می‌کشند

من با تو تنها نیستم، هیچ‌کس با هیچ‌کس تنها نیست
شب از ستاره‌ها تنهاتر است...


طرف ِ ما شب نیست
چخماق‌ها کنار ِ فتیله بی‌طاقت‌اند

خشم ِ کوچه در مُشت ِ توست،
در لبان ِ تو، شعر ِ روشن صیقل می‌خورد...
من تو را دوست می‌دارم
و شب از ظلمت ِ خود وحشت می‌کند.

#احمد_شاملو

#زن_زندگی_آزادی




https://t.me/khabargar
متأسفانه ما مردم فقط هنگامی در برابر جور و بیداد و توهین، رگ‌های گردن‌مان ورم می‌کند که خود به‌شخصه گرفتار آن شده باشیم.


#احمد_شاملو
#زن_زندگی_آزادی




https://t.me/khabargar
انسان به برگزیدگان بشریت احترام می‌گذارد و از مشعل اندیشه‌های آنان روشنایی می‌گیرد، اما درست از آن لحظه که از برگزیدگان زمینی و اجتماعی خود شروع به ساختن بُت آسمانی قابل پرستش می‌کند، نه فقط به آن فرد برگزیده توهین روا می‌دارد بلکه علی‌رغم نیاتِ آن فرد برگزیده، برخلاف تعالیم آن آموزگار خردمند که خواسته است او را از اعماق تعصب و نادانی بیرون بکشد، بار دیگر به اعماق سیاهی و سفاهت و ابتذال و تعصب جاهلانه سرنگون می‌شود.


📚 نگرانی‌های من [سخنرانی در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، آوریل ۱۹۹۰] – سیرا، نیوجرسی، ژوئن ۱۹۹۰


#احمد_شاملو
#زن_زندگی_آزادی




https://t.me/khabargar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهرباني دست زيبايي را خواهد گرفت

روزي كه كمترين سرود
بوسه است
و هر انسان
براي هر انسان
برادري ست
روزي كه ديگر درهاي خانه‌شان را نمي‌بندند
قفل افسانه‌ايست
و قلب
براي زندگي بس است

روزي كه معناي هر سخن دوست داشتن است
تا تو به خاطر آخرين حرف دنبال سخن نگردي
روزي كه آهنگ هر حرف، زندگي‌ست
تا من به خاطر آخرين شعر، رنج جستجوي قافيه نبرم
روزي كه هر حرف ترانه‌ايست
تا كمترين سرود بوسه باشد

روزي كه تو بيايي، براي هميشه بيايي
و مهرباني با زيبايي يكسان شود
روزي كه ما دوباره براي كبوترهايمان دانه بريزيم …

و من آنروز را انتظار مي‌كشم
حتی روزی
كه ديگر
نباشم

✍️ #احمد_شاملو

#زن_زندگی_آزادی #منصوراسانلوکارگرسندیکالیست_سخنگوی_ستمدیدگان_دادخواه_عضوشورای_ملی_تصمیم_ایران_وعضواتحادیه_مستاجران_نیوجرسی

@mansoor1999

https://t.me/khabargar