💢 #گزیده
✍ما عادت نکردهایم که مردسالاری را به زور ربط دهیم زیرا نظام اجتماعی کردن مردسالاری چنان تمامعیار است، پذیرش عمومی ارزشهای آنچنان کامل است و چنان از دیرباز به گونهای جهانشمول بر زندگی بشر مستولی شدهاست که بهنظر نمیرسد نیازی به اعمال زور داشته باشد.
👤#کیت_میلت
♦️#مردسالاری
🌐 منبع گزیده های فمینیستی
#زن_زندگی_آزادی
https://t.me/khabargar
✍ما عادت نکردهایم که مردسالاری را به زور ربط دهیم زیرا نظام اجتماعی کردن مردسالاری چنان تمامعیار است، پذیرش عمومی ارزشهای آنچنان کامل است و چنان از دیرباز به گونهای جهانشمول بر زندگی بشر مستولی شدهاست که بهنظر نمیرسد نیازی به اعمال زور داشته باشد.
👤#کیت_میلت
♦️#مردسالاری
🌐 منبع گزیده های فمینیستی
#زن_زندگی_آزادی
https://t.me/khabargar
خبرگر
#فمینیسم #مردسالاری #زن_زندگی_آزادی https://t.me/khabargar
📝 چرا «زنان علیه زنان» نشان از بدفهمی فمینیسم است؟
✍️رضوانه محمدی
📍طی سالهای اخیر در شبکههای اجتماعی برای توصیف برخی از رویدادهای مردسالارانه و یا ضد زن از عبارت «زنان علیه زنان» استفاده میشود. مفهومی که برای توصیف ستم «زنان بر زنان» کاربرد دارد. به نظر میرسد، در ادبیات این افراد تبعیض علیه یک گروه زمانی شرمآورتر است که فاعل آن نیز فردی از همان گروه باشد.
▫️آیا تمامی زنان، متعلق به یک گروه اجتماعی هستند؟ درواقع زنان از طبقات اقتصادی و با پیشزمینههای متفاوت فرهنگی و مذهبی و یا گرایشهای متفاوت جنسی در یک گروه جای نمیگیرند. همانگونه که روشن است زنان متعلق به گروههای مختلف میتوانند ستم مضاعفی را علاوه بر تبعیض جنسیتی تجربه کنند. پس نه تنها هر زن لایههای متفاوتی از تبعیض را تجربه میکند، بلکه میتواند خود نیز عامل این تبعیضها باشد؛ اما چه چیز سبب میشود که برخی تبعیض جنسیتی را هم ردهی دیگر تبعیضها ندانند؟ و یا چرا برخی مسئولیت زنان را برای آگاهی نسبت به آن بیشتر میدانند؟
📍آن چه در تبعیض علیه زنان مورد توجه است، رخ دادن این ستم است و نه فاعلان آن. تبعیض و ستم جنسیتی حاصل یک فرهنگ مردسالار است. زنان و مردان هر دو قربانی مردسالاری هستند اما ازآن جاییکه ستم بر زنان نظاممند و حتی خشنتر است، بیشتر از آن صحبت میشود و یا گاهی این تصور نیز به وجود میآید که مردان علیه زنان ایستادهاند؛ اما درواقع این مردسالاری است که دو جنسیت را مقابل هم قرار داده است. فاعل این ستم جنسیتی میتواند مرد و یا زن باشد و همچنین به شکل معکوس، کسی که مورد ستم قرار میگیرد نیز میتواند زن باشد و یا مرد.
▫️از سوی دیگر بسیاری از مردان نیز کلیشههای جنسیتی را بر دیگر مردان تحمیل میکنند، مردانی که نقش نانآور اصلی را ایفا نمیکنند در مظان این اتهام قرار دارند که بهاندازه کافی «مردانه» نیستند، مردانی که گریه میکنند و یا مردانی که گرایش جنسی غیر دگرجنس خواهانه دارند از سوی دیگر مردان مورد تبعیض و خشونت قرار میگیرند. هرچند برای هیچ یک از موارد فوق یک عبارت جدید خلق نشده است. هیچ فعالی عبارت «مردان علیه مردان» را به کار نمیبرد؛ اما از زنان حتی در موقعیت دست پایین نیز این انتظار میرود که عالیترین نمونه از مبارزه علیه تبعیض جنسیتی را ارایه کنند. زنان باید بهصورت خودجوش از میانگین جامعه نه تنها یک سر و گردن آگاهتر باشند بلکه مقابل این ستم نیز بایستند.
📍درواقع «زنان علیه زنان» خود بر خواسته از یک فرهنگ مردسالار و نشان از درکی ناقص از فمینیسم است. سلسله مراتب قدرت در میان فرودستان و یا اقلیتها نیز خود امری تاریخی و مسبوق به سابقه است. برخی از آن با عنوان نردبان تفاوتها یاد میکنند که افراد سهم نابرابری از نظر قدرت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارند. برای مثال در سال ۱۹۹۵ زمانی که روزنامه واشنگتن پست از جامعه آفریقایی-آمریکاییها درباره تبعیض نژادی بهعنوان مهمترین عامل مؤثر بر مشکلات اقتصادی و اجتماعی این جامعه پرسیده بود، ۸۸ درصد از سیاهپوستان طبقهی متوسط با این گزاره مخالف کرده بودند، در مقابل ۶۶ درصد از سیاهپوستان طبقه کارگر موافق این عبارت بودند. این تصور اشتباه که تمامی رنگینپوستان منافع مشترکی دارند، ناشی از یک بدفهمی از سلسله مراتب اقتصادی است. همچنین این باور که رنگین پوستان نمیتوانند نژادپرست باشند، چون قدرت اعمال آن را ندارند بارها به چالش کشیده شده است. به طریق اولی این استدلال درباره تبعیض جنسیتی نیز قابل استفاده است.
#فمینیسم
#مردسالاری
#زن_زندگی_آزادی
https://t.me/khabargar
✍️رضوانه محمدی
📍طی سالهای اخیر در شبکههای اجتماعی برای توصیف برخی از رویدادهای مردسالارانه و یا ضد زن از عبارت «زنان علیه زنان» استفاده میشود. مفهومی که برای توصیف ستم «زنان بر زنان» کاربرد دارد. به نظر میرسد، در ادبیات این افراد تبعیض علیه یک گروه زمانی شرمآورتر است که فاعل آن نیز فردی از همان گروه باشد.
▫️آیا تمامی زنان، متعلق به یک گروه اجتماعی هستند؟ درواقع زنان از طبقات اقتصادی و با پیشزمینههای متفاوت فرهنگی و مذهبی و یا گرایشهای متفاوت جنسی در یک گروه جای نمیگیرند. همانگونه که روشن است زنان متعلق به گروههای مختلف میتوانند ستم مضاعفی را علاوه بر تبعیض جنسیتی تجربه کنند. پس نه تنها هر زن لایههای متفاوتی از تبعیض را تجربه میکند، بلکه میتواند خود نیز عامل این تبعیضها باشد؛ اما چه چیز سبب میشود که برخی تبعیض جنسیتی را هم ردهی دیگر تبعیضها ندانند؟ و یا چرا برخی مسئولیت زنان را برای آگاهی نسبت به آن بیشتر میدانند؟
📍آن چه در تبعیض علیه زنان مورد توجه است، رخ دادن این ستم است و نه فاعلان آن. تبعیض و ستم جنسیتی حاصل یک فرهنگ مردسالار است. زنان و مردان هر دو قربانی مردسالاری هستند اما ازآن جاییکه ستم بر زنان نظاممند و حتی خشنتر است، بیشتر از آن صحبت میشود و یا گاهی این تصور نیز به وجود میآید که مردان علیه زنان ایستادهاند؛ اما درواقع این مردسالاری است که دو جنسیت را مقابل هم قرار داده است. فاعل این ستم جنسیتی میتواند مرد و یا زن باشد و همچنین به شکل معکوس، کسی که مورد ستم قرار میگیرد نیز میتواند زن باشد و یا مرد.
▫️از سوی دیگر بسیاری از مردان نیز کلیشههای جنسیتی را بر دیگر مردان تحمیل میکنند، مردانی که نقش نانآور اصلی را ایفا نمیکنند در مظان این اتهام قرار دارند که بهاندازه کافی «مردانه» نیستند، مردانی که گریه میکنند و یا مردانی که گرایش جنسی غیر دگرجنس خواهانه دارند از سوی دیگر مردان مورد تبعیض و خشونت قرار میگیرند. هرچند برای هیچ یک از موارد فوق یک عبارت جدید خلق نشده است. هیچ فعالی عبارت «مردان علیه مردان» را به کار نمیبرد؛ اما از زنان حتی در موقعیت دست پایین نیز این انتظار میرود که عالیترین نمونه از مبارزه علیه تبعیض جنسیتی را ارایه کنند. زنان باید بهصورت خودجوش از میانگین جامعه نه تنها یک سر و گردن آگاهتر باشند بلکه مقابل این ستم نیز بایستند.
📍درواقع «زنان علیه زنان» خود بر خواسته از یک فرهنگ مردسالار و نشان از درکی ناقص از فمینیسم است. سلسله مراتب قدرت در میان فرودستان و یا اقلیتها نیز خود امری تاریخی و مسبوق به سابقه است. برخی از آن با عنوان نردبان تفاوتها یاد میکنند که افراد سهم نابرابری از نظر قدرت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارند. برای مثال در سال ۱۹۹۵ زمانی که روزنامه واشنگتن پست از جامعه آفریقایی-آمریکاییها درباره تبعیض نژادی بهعنوان مهمترین عامل مؤثر بر مشکلات اقتصادی و اجتماعی این جامعه پرسیده بود، ۸۸ درصد از سیاهپوستان طبقهی متوسط با این گزاره مخالف کرده بودند، در مقابل ۶۶ درصد از سیاهپوستان طبقه کارگر موافق این عبارت بودند. این تصور اشتباه که تمامی رنگینپوستان منافع مشترکی دارند، ناشی از یک بدفهمی از سلسله مراتب اقتصادی است. همچنین این باور که رنگین پوستان نمیتوانند نژادپرست باشند، چون قدرت اعمال آن را ندارند بارها به چالش کشیده شده است. به طریق اولی این استدلال درباره تبعیض جنسیتی نیز قابل استفاده است.
#فمینیسم
#مردسالاری
#زن_زندگی_آزادی
https://t.me/khabargar
Telegram
خبرگر
#خبرگرصدای_بیصدایان_وستمدیدگان_دادخواه
ارتباط با ادمینها(,عکس ها و ویدیوهای خود را برای انعکاس از این جا
با ما در میان بگذارید.)
@mansoor1999
ارتباط با ادمینها(,عکس ها و ویدیوهای خود را برای انعکاس از این جا
با ما در میان بگذارید.)
@mansoor1999