This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 سکانس خوب
📌 سکانسی از سریال 1923 در باب نقد نظام سرمایه داری
#1923
#صنعتی_شدن
#کار_خانگی
#مدرنيسم
https://t.me/khabargar
📌 سکانسی از سریال 1923 در باب نقد نظام سرمایه داری
#1923
#صنعتی_شدن
#کار_خانگی
#مدرنيسم
https://t.me/khabargar
📝 ظرفها را من میشویم
🔸 در ۲۴ اکتبر ۱۹۷۵، نُهدهم زنان ایسلند به مدت یک روز دست به اعتصاب زدند. آنها از کار مزدی خود دست کشیدند و کار غیرمزدیشان را نیز متوقف کردند، کودکانشان را از آغوش خود جدا و کار خانه را رها کردند. در حالی که پیشتر این همسران، دوستدختران، مادران و دختران بودند که از اقدامات مردان در اتحادیههای صنعتی حمایت میکردند در «روز تعطیلی زنان» این وضعیت معکوس شد. کارفرمایان برای سرگرم کردن کودکانی که به همراه پدرانشان به سر کار آمده بودند مقدار زیادی آبنبات و مدادرنگی فراهم آوردند. تمام سوسیسها به فروش رفت. سال بعد، مجلس لایحهی حقوق برابر را تصویب کرد (این نخستین بار نبود که چنین اتفاقی میافتاد، در آمریکا در سال ۱۹۶۳ و در بریتانیا در سال ۱۹۷۰ قانونگذاری مشابهی انجام شده بود). این اعتصاب نشان داد که مشارکت زنان تا چه اندازه برای جامعهی ایسلند حیاتی است، اما برابری تنها در رابطه با کار مزدی تحقق یافت. چگونه میتوان بر شکاف خصوصی/عمومی غلبه یافت؟
🔸 اغلب منابع مربوط به بارداری و مادری توجهو ذهن ما را به سمت مسائلی جلب میکنند که در واقع با توجه به اوضاع کلی، اهمیت چندانی ندارند. مشکلاتی که با آنها مواجهایم بسیار بزرگترند: فرهنگی که در آن تمام قدرت حقوقی و اقتصادی تقریباً در دست مردان است؛ جامعهای که در آن سفیدپوست بودن یک هنجار محسوب میشود... نظامی اقتصادی که مبتنی بر کار خانگیای است که عمدتاً توسط زنان انجام میشود اما به مقدار کافی قدر و ارج ندارد (یا به عبارت دیگر: پدرسالاری، برترپنداری نژاد سفید و سرمایهداری آمریکایی). بسیاری دوست ندارند این حرف را بشنوند اما واقعیت از این قرار است: دربارهی بارداری راهحلها و پاسخهای سرراستی وجود ندارد، همهی راهحلها و پاسخها سیاسیاند.
🔸 غذا پختن برای دوستان، مراقبت از فرزند کسی برای چند ساعت، انجام کارهای نجاری در مقابل یک ساعت ماساژ، پرورش گیاهان جلوی پنجره یا کاشت سبزیجات در باغچه. اینها همگی نمونههایی از مراقبت و نگهداریاند و کار محسوب میشوند... بهشرط آنکه رابطهمان را با آنها تغییر دهیم. درست است، ممکن است از نظر مالی ضرر کنیم اما احتمالاً احساسات و عواطفمان به اشکالی که هنوز برایمان سنجش یا درکشان میسر نیست، شکوفا خواهند شد./نشر آسو
#کار_خانگی
#بیمه_همگانی
#خانه_داری
#زن_زندگی_آزادی
https://t.me/khabargar
🔸 در ۲۴ اکتبر ۱۹۷۵، نُهدهم زنان ایسلند به مدت یک روز دست به اعتصاب زدند. آنها از کار مزدی خود دست کشیدند و کار غیرمزدیشان را نیز متوقف کردند، کودکانشان را از آغوش خود جدا و کار خانه را رها کردند. در حالی که پیشتر این همسران، دوستدختران، مادران و دختران بودند که از اقدامات مردان در اتحادیههای صنعتی حمایت میکردند در «روز تعطیلی زنان» این وضعیت معکوس شد. کارفرمایان برای سرگرم کردن کودکانی که به همراه پدرانشان به سر کار آمده بودند مقدار زیادی آبنبات و مدادرنگی فراهم آوردند. تمام سوسیسها به فروش رفت. سال بعد، مجلس لایحهی حقوق برابر را تصویب کرد (این نخستین بار نبود که چنین اتفاقی میافتاد، در آمریکا در سال ۱۹۶۳ و در بریتانیا در سال ۱۹۷۰ قانونگذاری مشابهی انجام شده بود). این اعتصاب نشان داد که مشارکت زنان تا چه اندازه برای جامعهی ایسلند حیاتی است، اما برابری تنها در رابطه با کار مزدی تحقق یافت. چگونه میتوان بر شکاف خصوصی/عمومی غلبه یافت؟
🔸 اغلب منابع مربوط به بارداری و مادری توجهو ذهن ما را به سمت مسائلی جلب میکنند که در واقع با توجه به اوضاع کلی، اهمیت چندانی ندارند. مشکلاتی که با آنها مواجهایم بسیار بزرگترند: فرهنگی که در آن تمام قدرت حقوقی و اقتصادی تقریباً در دست مردان است؛ جامعهای که در آن سفیدپوست بودن یک هنجار محسوب میشود... نظامی اقتصادی که مبتنی بر کار خانگیای است که عمدتاً توسط زنان انجام میشود اما به مقدار کافی قدر و ارج ندارد (یا به عبارت دیگر: پدرسالاری، برترپنداری نژاد سفید و سرمایهداری آمریکایی). بسیاری دوست ندارند این حرف را بشنوند اما واقعیت از این قرار است: دربارهی بارداری راهحلها و پاسخهای سرراستی وجود ندارد، همهی راهحلها و پاسخها سیاسیاند.
🔸 غذا پختن برای دوستان، مراقبت از فرزند کسی برای چند ساعت، انجام کارهای نجاری در مقابل یک ساعت ماساژ، پرورش گیاهان جلوی پنجره یا کاشت سبزیجات در باغچه. اینها همگی نمونههایی از مراقبت و نگهداریاند و کار محسوب میشوند... بهشرط آنکه رابطهمان را با آنها تغییر دهیم. درست است، ممکن است از نظر مالی ضرر کنیم اما احتمالاً احساسات و عواطفمان به اشکالی که هنوز برایمان سنجش یا درکشان میسر نیست، شکوفا خواهند شد./نشر آسو
#کار_خانگی
#بیمه_همگانی
#خانه_داری
#زن_زندگی_آزادی
https://t.me/khabargar
Telegram
خبرگر
#خبرگرصدای_بیصدایان_وستمدیدگان_دادخواه
ارتباط با ادمینها(,عکس ها و ویدیوهای خود را برای انعکاس از این جا
با ما در میان بگذارید.)
@mansoor1999
ارتباط با ادمینها(,عکس ها و ویدیوهای خود را برای انعکاس از این جا
با ما در میان بگذارید.)
@mansoor1999
خبرگر
#کار_خانگی #کار_خانگی_زنانه_نیست #زن_زندگی_آزادی https://t.me/khabargar
📝 ظرفها را من میشویم🔻
🔸 در ۲۴ اکتبر ۱۹۷۵، نُهدهم زنان ایسلند به مدت یک روز دست به اعتصاب زدند. آنها از کار مزدی خود دست کشیدند و کار غیرمزدیشان را نیز متوقف کردند، کودکانشان را از آغوش خود جدا و کار خانه را رها کردند. در حالی که پیشتر این همسران، دوستدختران، مادران و دختران بودند که از اقدامات مردان در اتحادیههای صنعتی حمایت میکردند در «روز تعطیلی زنان» این وضعیت معکوس شد. کارفرمایان برای سرگرم کردن کودکانی که به همراه پدرانشان به سر کار آمده بودند مقدار زیادی آبنبات و مدادرنگی فراهم آوردند. تمام سوسیسها به فروش رفت. سال بعد، مجلس لایحهی حقوق برابر را تصویب کرد (این نخستین بار نبود که چنین اتفاقی میافتاد، در آمریکا در سال ۱۹۶۳ و در بریتانیا در سال ۱۹۷۰ قانونگذاری مشابهی انجام شده بود). این اعتصاب نشان داد که مشارکت زنان تا چه اندازه برای جامعهی ایسلند حیاتی است، اما برابری تنها در رابطه با کار مزدی تحقق یافت. چگونه میتوان بر شکاف خصوصی/عمومی غلبه یافت؟
🔸تلاشهای بسیاری صورت گرفته است تا راههایی برای سازمان دادن وظایف مربوط به مراقبت و نگهداری، در بیرون از واحد خانواده فراهم شود. در قرن نوزدهم، شارل فوریه طرحی برای ایجاد فالانستریها فراهم آورد یعنی جوامعی خودکفا و متشکل از حدود هزار نفر که تمام کارهای ضروری را میتوانستند خود بر عهده بگیرند (از کودکان در «مناطق پرسروصدا»، در مجاورت نجاران و آهنگران، مراقبت میشد). جین سوفیا اپلتون شهرهایی بدون آشپزخانه طراحی کرده بود که در آن وعدههای غذایی رایگان در اختیار همگان قرار میگرفت. الکساندرا کولونتای پیشنهاد داد تا تعداد زیادی مراکز مشارکتیِ نگهداری از کودکان احداث شود.
🔸در دهههای اخیر، فرانسیس گیب در فکر ساختن خانههای «خودنظافتی» بود و شولامیت فایراستون رؤیای «انتشار» مسئولیتهای مرتبط با مراقبت و نگهداری را در میان تمام بزرگسالان در سر میپروراند. شرکتکنندگان در «کنفرانس جهانی گیها و لزبینهای جهان سوم» مصمم بودند تا در راستای آزادسازی کودکان، «خانواده را ملغی» و پدر و مادریِ مالکانه را برچینند. جناح تندروتر «سازمان حقوق رفاه ملی»، مستقر در ایالات متحده، تأکید داشت که افراد کمدرآمد نباید بر مبنای «شایستگی» مادرانه کمک دریافت کنند. و «کمیتهی دستمزد در برابر کار خانگی»، بر خلاف عنوانش، به دنبال آن نبود که برای کار خانگی دستمزد تعیین شود ــ امری که از نظر اعضای این کمیته نامطلوب و بهلحاظ ساختاری ناممکن بود ــ بلکه میخواست به «جامعهی مبتنی بر کار» (یعنی سرمایهداری) پایان دهد، جامعهای که خانواده (یا بنا بر اصطلاحات آنها، «کارخانهی اجتماعی») پشتیبان آن بود. به گفتهی سیلویا فدریچی «هیچچیز به اندازهی تبدیلِ فعالیتها و روابطی که نیازهای ما را بر آورده میکنند، به کار زندگی را خفقانآور نمیکند.»
🔸 اغلب منابع مربوط به بارداری و مادری توجهو ذهن ما را به سمت مسائلی جلب میکنند که در واقع با توجه به اوضاع کلی، اهمیت چندانی ندارند. مشکلاتی که با آنها مواجهایم بسیار بزرگترند: فرهنگی که در آن تمام قدرت حقوقی و اقتصادی تقریباً در دست مردان است؛ جامعهای که در آن سفیدپوست بودن یک هنجار محسوب میشود... نظامی اقتصادی که مبتنی بر کار خانگیای است که عمدتاً توسط زنان انجام میشود اما به مقدار کافی قدر و ارج ندارد (یا به عبارت دیگر: پدرسالاری، برترپنداری نژاد سفید و سرمایهداری آمریکایی). بسیاری دوست ندارند این حرف را بشنوند اما واقعیت از این قرار است: دربارهی بارداری راهحلها و پاسخهای سرراستی وجود ندارد، همهی راهحلها و پاسخها سیاسیاند.
🔸 غذا پختن برای دوستان، مراقبت از فرزند کسی برای چند ساعت، انجام کارهای نجاری در مقابل یک ساعت ماساژ، پرورش گیاهان جلوی پنجره یا کاشت سبزیجات در باغچه. اینها همگی نمونههایی از مراقبت و نگهداریاند و کار محسوب میشوند... بهشرط آنکه رابطهمان را با آنها تغییر دهیم. درست است، ممکن است از نظر مالی ضرر کنیم اما احتمالاً احساسات و عواطفمان به اشکالی که هنوز برایمان سنجش یا درکشان میسر نیست، شکوفا خواهند شد./نشر آسو
#کار_خانگی
#کار_خانگی_زنانه_نیست
#زن_زندگی_آزادی
https://t.me/khabargar
🔸 در ۲۴ اکتبر ۱۹۷۵، نُهدهم زنان ایسلند به مدت یک روز دست به اعتصاب زدند. آنها از کار مزدی خود دست کشیدند و کار غیرمزدیشان را نیز متوقف کردند، کودکانشان را از آغوش خود جدا و کار خانه را رها کردند. در حالی که پیشتر این همسران، دوستدختران، مادران و دختران بودند که از اقدامات مردان در اتحادیههای صنعتی حمایت میکردند در «روز تعطیلی زنان» این وضعیت معکوس شد. کارفرمایان برای سرگرم کردن کودکانی که به همراه پدرانشان به سر کار آمده بودند مقدار زیادی آبنبات و مدادرنگی فراهم آوردند. تمام سوسیسها به فروش رفت. سال بعد، مجلس لایحهی حقوق برابر را تصویب کرد (این نخستین بار نبود که چنین اتفاقی میافتاد، در آمریکا در سال ۱۹۶۳ و در بریتانیا در سال ۱۹۷۰ قانونگذاری مشابهی انجام شده بود). این اعتصاب نشان داد که مشارکت زنان تا چه اندازه برای جامعهی ایسلند حیاتی است، اما برابری تنها در رابطه با کار مزدی تحقق یافت. چگونه میتوان بر شکاف خصوصی/عمومی غلبه یافت؟
🔸تلاشهای بسیاری صورت گرفته است تا راههایی برای سازمان دادن وظایف مربوط به مراقبت و نگهداری، در بیرون از واحد خانواده فراهم شود. در قرن نوزدهم، شارل فوریه طرحی برای ایجاد فالانستریها فراهم آورد یعنی جوامعی خودکفا و متشکل از حدود هزار نفر که تمام کارهای ضروری را میتوانستند خود بر عهده بگیرند (از کودکان در «مناطق پرسروصدا»، در مجاورت نجاران و آهنگران، مراقبت میشد). جین سوفیا اپلتون شهرهایی بدون آشپزخانه طراحی کرده بود که در آن وعدههای غذایی رایگان در اختیار همگان قرار میگرفت. الکساندرا کولونتای پیشنهاد داد تا تعداد زیادی مراکز مشارکتیِ نگهداری از کودکان احداث شود.
🔸در دهههای اخیر، فرانسیس گیب در فکر ساختن خانههای «خودنظافتی» بود و شولامیت فایراستون رؤیای «انتشار» مسئولیتهای مرتبط با مراقبت و نگهداری را در میان تمام بزرگسالان در سر میپروراند. شرکتکنندگان در «کنفرانس جهانی گیها و لزبینهای جهان سوم» مصمم بودند تا در راستای آزادسازی کودکان، «خانواده را ملغی» و پدر و مادریِ مالکانه را برچینند. جناح تندروتر «سازمان حقوق رفاه ملی»، مستقر در ایالات متحده، تأکید داشت که افراد کمدرآمد نباید بر مبنای «شایستگی» مادرانه کمک دریافت کنند. و «کمیتهی دستمزد در برابر کار خانگی»، بر خلاف عنوانش، به دنبال آن نبود که برای کار خانگی دستمزد تعیین شود ــ امری که از نظر اعضای این کمیته نامطلوب و بهلحاظ ساختاری ناممکن بود ــ بلکه میخواست به «جامعهی مبتنی بر کار» (یعنی سرمایهداری) پایان دهد، جامعهای که خانواده (یا بنا بر اصطلاحات آنها، «کارخانهی اجتماعی») پشتیبان آن بود. به گفتهی سیلویا فدریچی «هیچچیز به اندازهی تبدیلِ فعالیتها و روابطی که نیازهای ما را بر آورده میکنند، به کار زندگی را خفقانآور نمیکند.»
🔸 اغلب منابع مربوط به بارداری و مادری توجهو ذهن ما را به سمت مسائلی جلب میکنند که در واقع با توجه به اوضاع کلی، اهمیت چندانی ندارند. مشکلاتی که با آنها مواجهایم بسیار بزرگترند: فرهنگی که در آن تمام قدرت حقوقی و اقتصادی تقریباً در دست مردان است؛ جامعهای که در آن سفیدپوست بودن یک هنجار محسوب میشود... نظامی اقتصادی که مبتنی بر کار خانگیای است که عمدتاً توسط زنان انجام میشود اما به مقدار کافی قدر و ارج ندارد (یا به عبارت دیگر: پدرسالاری، برترپنداری نژاد سفید و سرمایهداری آمریکایی). بسیاری دوست ندارند این حرف را بشنوند اما واقعیت از این قرار است: دربارهی بارداری راهحلها و پاسخهای سرراستی وجود ندارد، همهی راهحلها و پاسخها سیاسیاند.
🔸 غذا پختن برای دوستان، مراقبت از فرزند کسی برای چند ساعت، انجام کارهای نجاری در مقابل یک ساعت ماساژ، پرورش گیاهان جلوی پنجره یا کاشت سبزیجات در باغچه. اینها همگی نمونههایی از مراقبت و نگهداریاند و کار محسوب میشوند... بهشرط آنکه رابطهمان را با آنها تغییر دهیم. درست است، ممکن است از نظر مالی ضرر کنیم اما احتمالاً احساسات و عواطفمان به اشکالی که هنوز برایمان سنجش یا درکشان میسر نیست، شکوفا خواهند شد./نشر آسو
#کار_خانگی
#کار_خانگی_زنانه_نیست
#زن_زندگی_آزادی
https://t.me/khabargar
Telegram
خبرگر
#خبرگرصدای_بیصدایان_وستمدیدگان_دادخواه
ارتباط با ادمینها(,عکس ها و ویدیوهای خود را برای انعکاس از این جا
با ما در میان بگذارید.)
@mansoor1999
ارتباط با ادمینها(,عکس ها و ویدیوهای خود را برای انعکاس از این جا
با ما در میان بگذارید.)
@mansoor1999