🔴#فرهنگ_جنسی
(#چالش_کشیدن_شلوار)
✍سید هاشم فیروزی
شوخی ها را نباید شوخی گرفت!
شوخی همچنان که فروید می گفت:معبری برای خروج از عالم ناخودآگاه و ورود به جهان خودآگاه است.
شوخی ها و تکه کلام ها بخشی از #فرهنگ عامیانه است.
تاثیر پذیری فرهنگ جهانی از مقوله #سکس به سال ۱۹۶۰ بر می گردد.
سالیانی که مترادف با افول فرهنگ در جهان می باشد.
۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ را می بایست دهه های تبدیل فرهنگ به صنعت و تبدیل صنعت به سکس برشمرد.
صنعتی که تمامی قوای انسانی را دچار #انقلابی شگرف نمود و بصورت انحصاری ساحت انسان را بلعید.
قوه باصره و قوه لامسه و قوه شنیداری و قوه چشایی و قوه عاقله پس از #انقلاب بصورت مستقیم و غیر مستقیم توسط #سکس به بند کشیده شدند.
یکی با صنعت پورنوگرافی و مخلفاتش،یکی با صنایع آرایشی بهداشتی، یکی با صنعت موسیقی غیر اصیل، یکی با انواع نوشیدنی ها و دیگری با کلابها و صنعت سرگرمی !!
تحلیل سختگیرانه ایست اما واقعا غایت تمام این صنایع سکس است و #استحاله و تنزل #انسان به زیر کمر!!
🟢حال آن که اساسا، تمایز انسان با #حیوان، برتری او از کمر به بالا نسبت به حیوان بوده و هست.
🔴پیچش تمام عیار فرهنگ و سکس و شکلگیری مفهوم #انقلاب_جنسی بمعنای #دگردیسی شگرف در زیست جنسی یعنی #سکسی شدن تمام شئون فرهنگ همچون :
#ادبیات
#سینما
#تلویزیون
#موسیقی
#تئاتر
#نقاشی
#معماری
#فرهنگ_عامیانه
و...
از همین رو در یک نگاه راهبردی و کلان حتما می بایست نسبت به اتفاقاتی همچون #چالش_کشیدن_شلوار در سطح جامعه حساس بود و مقاومت های فرهنگی لازم را صورت داد!
🟢مقاومت هایی مردمی و از جنس فرهنگ!
همچون نمونه #روسیه.
روسیه را در جهان بعنوان جهنم #همجنسبازی می شناسند و نکته قابل توجه سرمایه گذاری #پوتین بر روی فرهنگ است و این جهنم اساسا بدست #مردم برای همجنس بازان ساخته شده است و نه #حکومت.
🔴بی ارزش شدن ارزش هایی همچون #حیا نقطه سرآغاز پدیدآری تغییرات اساسی در تمامی جوانب زیست انسانی همچون فرهنگ و اقتصاد و سیاست و مذهب می باشد.
🔴از دگر سو #حیا ارزشی بنیادین در ساختار اجتماعیست که متاسفانه در جامعه ایران عمدتا به مفهومی زنانه و قالب #حجاب صرف تنزل داده شده است. این رداکشن نه تنها کارکرد و منظور داعیه دارانش را برآورده نساخته است بلکه در حال ایجاد فروپاشی جنسیتی و نهایتا اضمحلال مفهوم والای #مادر نیز می باشد.
مفهوم والای #حیا را می بایست جدای از شکل و قالب ، در دل اجتماع نهادینه نمود.
🟢چه بسیار زیاد،بد حجاب با حیا و چه بسیار کم، باحجاب بی حیا!
بیاید از هویت و فرهنگ ایرانیمان پاسبانی کنیم.
غرب نیز واقعا اینچنین نبوده همچنان که آنچنان هم که تصور می کنیم واقعا نیست.
@kherad_jensi
@seyyedhashemfirouzi
https://www.instagram.com/p/CGo5Rvbp56f/?igshid=v4es5hnm37qn
(#چالش_کشیدن_شلوار)
✍سید هاشم فیروزی
شوخی ها را نباید شوخی گرفت!
شوخی همچنان که فروید می گفت:معبری برای خروج از عالم ناخودآگاه و ورود به جهان خودآگاه است.
شوخی ها و تکه کلام ها بخشی از #فرهنگ عامیانه است.
تاثیر پذیری فرهنگ جهانی از مقوله #سکس به سال ۱۹۶۰ بر می گردد.
سالیانی که مترادف با افول فرهنگ در جهان می باشد.
۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ را می بایست دهه های تبدیل فرهنگ به صنعت و تبدیل صنعت به سکس برشمرد.
صنعتی که تمامی قوای انسانی را دچار #انقلابی شگرف نمود و بصورت انحصاری ساحت انسان را بلعید.
قوه باصره و قوه لامسه و قوه شنیداری و قوه چشایی و قوه عاقله پس از #انقلاب بصورت مستقیم و غیر مستقیم توسط #سکس به بند کشیده شدند.
یکی با صنعت پورنوگرافی و مخلفاتش،یکی با صنایع آرایشی بهداشتی، یکی با صنعت موسیقی غیر اصیل، یکی با انواع نوشیدنی ها و دیگری با کلابها و صنعت سرگرمی !!
تحلیل سختگیرانه ایست اما واقعا غایت تمام این صنایع سکس است و #استحاله و تنزل #انسان به زیر کمر!!
🟢حال آن که اساسا، تمایز انسان با #حیوان، برتری او از کمر به بالا نسبت به حیوان بوده و هست.
🔴پیچش تمام عیار فرهنگ و سکس و شکلگیری مفهوم #انقلاب_جنسی بمعنای #دگردیسی شگرف در زیست جنسی یعنی #سکسی شدن تمام شئون فرهنگ همچون :
#ادبیات
#سینما
#تلویزیون
#موسیقی
#تئاتر
#نقاشی
#معماری
#فرهنگ_عامیانه
و...
از همین رو در یک نگاه راهبردی و کلان حتما می بایست نسبت به اتفاقاتی همچون #چالش_کشیدن_شلوار در سطح جامعه حساس بود و مقاومت های فرهنگی لازم را صورت داد!
🟢مقاومت هایی مردمی و از جنس فرهنگ!
همچون نمونه #روسیه.
روسیه را در جهان بعنوان جهنم #همجنسبازی می شناسند و نکته قابل توجه سرمایه گذاری #پوتین بر روی فرهنگ است و این جهنم اساسا بدست #مردم برای همجنس بازان ساخته شده است و نه #حکومت.
🔴بی ارزش شدن ارزش هایی همچون #حیا نقطه سرآغاز پدیدآری تغییرات اساسی در تمامی جوانب زیست انسانی همچون فرهنگ و اقتصاد و سیاست و مذهب می باشد.
🔴از دگر سو #حیا ارزشی بنیادین در ساختار اجتماعیست که متاسفانه در جامعه ایران عمدتا به مفهومی زنانه و قالب #حجاب صرف تنزل داده شده است. این رداکشن نه تنها کارکرد و منظور داعیه دارانش را برآورده نساخته است بلکه در حال ایجاد فروپاشی جنسیتی و نهایتا اضمحلال مفهوم والای #مادر نیز می باشد.
مفهوم والای #حیا را می بایست جدای از شکل و قالب ، در دل اجتماع نهادینه نمود.
🟢چه بسیار زیاد،بد حجاب با حیا و چه بسیار کم، باحجاب بی حیا!
بیاید از هویت و فرهنگ ایرانیمان پاسبانی کنیم.
غرب نیز واقعا اینچنین نبوده همچنان که آنچنان هم که تصور می کنیم واقعا نیست.
@kherad_jensi
@seyyedhashemfirouzi
https://www.instagram.com/p/CGo5Rvbp56f/?igshid=v4es5hnm37qn
چرا پسرها پرنسس شدند؟!
طنزهای رایج، یکی از بهترین راههای شناخت جامعهاند. شوخیهایی که حالا به خصوص در فضای مجازی فراگیر شدهاند و ظاهرا نشان از تغییرات مردان کنونی است. مانند «مردا قدیما میرفتن جنگ، الان قهر می کنند تازه چتا رو هم دو طرفه پاک میکنن» یا نمونه دیگر: «الان دیگه پسرها پرنسس شدن انتظار دارن ما پیشنهاد بدیم نازشونو بکشیم و با ماشین بریم دنبالشون!» اغلب زنان و دختران هستند که این شیرینزبانیهای کنایی را در شبکههای اجتماعی پخش و آقایان را ریشخند میکنند و پسرها را مفتخر به لقب پرنسس کردهاند! عنوانی که باری هجوآمیز دارد و اگر موشکافانه و جدی و حقیقی بخواهیم نگاه کنیم حداقل دو مسئله بزرگ عیان میشود:
نخست: زنانِ ایران در صد سال اخیر هر چه جلو آمدهایم تغییرات شگرفی داشتهاند. بدنه اصلی و نیروی محرک آخرین اعتراضات سراسری ایران زنان بودند. زنانی که طبق آمارها پیشرفتی چشمگیر در تحصیل و استقلال مالی داشتهاند. آنان، بسیاری از رسوم و سنتهای جامعه را زنستیز میدانند و حالا بعضیهایشان حتی سودای برابری را هم کافی نمیدانند آنان تقریبا در همه عرصه ها وارد رقابت شدهاند و از این که در رقابت با مردان پیروز شوند و این پیروزی را به گوش جهانیان، برسانند از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند. حالا زنان از مسائل کلان اجتماعی گرفته تا ارتباطات خانوادگی مردان را به پرسش و چالش میکشند. اکنون بانوان با نگاهی میکروسکوپی تاریخ و آرشیوها را شخم میزنند و به فراخور حال و شرایط روز مصادیق زن ستیزی را بیرون میکشند و میکوبند بر فرق سر فرهنگ پدرسالار! حال که زنان این گونه در فکر ارتقای مهارتها و به روز شدن خویشاند، چرا ما مردان باید کاملا مثل پدرانمان فکر و عمل کنیم؟ از طرفی هستند زنانی که به مردانگی رویکردی خصمانه دارند نه نقادانه؛ با چنین رویکردی زنان باید منتظر مردانی باشند که تغییر رویه میدهند و از مردانگی به شکل کلاسیک کنار میکشند.
دوم: در این طنز و مزاح، حقایقی مخوف پنهان است. در بسیاری موارد عمیقترین و راستینترین حرفها در شوخیها پنهاناند و باید در شوخیها دنبال جدیترین حرفها باشید. آن هم در فرهنگی که به شکل تاریخی و تجربی هم اهل تعارف است هم رازوَرزی و تقیه. حالا آن امیال هراسانگیز و حیران کننده در این مزاحها کدامند؟ برخی از زنان دوست دارند انواع آزادیها و استقلالها و امکانات را که پیش از این فقط در انحصار مردان بود را دارا باشند اما تن به سختیهای مردانه ندهند. مثلا دوست دارند مثل مردان بپوشند و بگردند و برقصند و در روابط جنسی و عاطفی و حقوق قانونی و شهروندی برابر باشند اما در سربازی و جنگ اعتقادی به برابری ندارند و آن را کاری مردانه میدانند و معتقدند «مردی گفتن زنی گفتن» یا زنان دوست دارند با تمام دگرگونیهای که خودشان داشتهاند (و باز خواهند داشت که اگر با همین صد سال پیش خودمان مقایسه کنیم دود از کلهمان بلند میشوند از شدت تغییرات) چرا انتظار داریم مردان مثل قبل خواستگاری کنند و عشق بورزند؟ زنان با تمام دستاوردهایی که داشتهاند ولی همچنان فرهنگ مردسالار و باورهای سنتی مردانه قربانی میگیرد. هنوز هم هستند مردانی که زنان را دارایی مطلق خود می دانند و نه شنیدن را برنمیتابند. این که حالا ما با پسرانی طرفیم که در صورت دلخوری چت را دوطرفه پاک میکنند بهتر است یا خشونتهای فیزیکی و تحجر؟ این که پسران کنونی با یک نه شنیدن، متمدنانه پی کار خویش میروند بهتر است یا راه افتادن بازیها و تعصب کشیدنهای قدیمی و قیصربازی که هنوز هم رواج دارد؟
این که پسران انتظار دارند نازشان کشیده شود و یا دختران به خاطر رسیدن به آنان جان کندن را تجربه کنند آیا یک پاسخ طبیعی و تاریخی نیست؟ پاسخی تاریخی به سدهها ناز کردن دختران؛ پاسخ طبیعی به دههها و نسلها جان کندن پسرها که با هزار بدبختی پول دربیاورند و به استانداردهای دختران نزدیک شوند تا یک بله و یک توجه ناقابل از دختران دریافت کنند. طنزهای رایج علیه مردان از یک پارادوکس عظیم که در وجود بعضی از زنان است پرده برمیدارد. این که تغییر جامعه را فقط در خدمت آسایش و بهرهمندی روزافزون خویش میخواهند...
✍ آقای دغدغه | علیرضا سیف
پ.ن: ادامه دارد...
#فرهنگ #طنز
@kherad_Jensi
طنزهای رایج، یکی از بهترین راههای شناخت جامعهاند. شوخیهایی که حالا به خصوص در فضای مجازی فراگیر شدهاند و ظاهرا نشان از تغییرات مردان کنونی است. مانند «مردا قدیما میرفتن جنگ، الان قهر می کنند تازه چتا رو هم دو طرفه پاک میکنن» یا نمونه دیگر: «الان دیگه پسرها پرنسس شدن انتظار دارن ما پیشنهاد بدیم نازشونو بکشیم و با ماشین بریم دنبالشون!» اغلب زنان و دختران هستند که این شیرینزبانیهای کنایی را در شبکههای اجتماعی پخش و آقایان را ریشخند میکنند و پسرها را مفتخر به لقب پرنسس کردهاند! عنوانی که باری هجوآمیز دارد و اگر موشکافانه و جدی و حقیقی بخواهیم نگاه کنیم حداقل دو مسئله بزرگ عیان میشود:
نخست: زنانِ ایران در صد سال اخیر هر چه جلو آمدهایم تغییرات شگرفی داشتهاند. بدنه اصلی و نیروی محرک آخرین اعتراضات سراسری ایران زنان بودند. زنانی که طبق آمارها پیشرفتی چشمگیر در تحصیل و استقلال مالی داشتهاند. آنان، بسیاری از رسوم و سنتهای جامعه را زنستیز میدانند و حالا بعضیهایشان حتی سودای برابری را هم کافی نمیدانند آنان تقریبا در همه عرصه ها وارد رقابت شدهاند و از این که در رقابت با مردان پیروز شوند و این پیروزی را به گوش جهانیان، برسانند از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند. حالا زنان از مسائل کلان اجتماعی گرفته تا ارتباطات خانوادگی مردان را به پرسش و چالش میکشند. اکنون بانوان با نگاهی میکروسکوپی تاریخ و آرشیوها را شخم میزنند و به فراخور حال و شرایط روز مصادیق زن ستیزی را بیرون میکشند و میکوبند بر فرق سر فرهنگ پدرسالار! حال که زنان این گونه در فکر ارتقای مهارتها و به روز شدن خویشاند، چرا ما مردان باید کاملا مثل پدرانمان فکر و عمل کنیم؟ از طرفی هستند زنانی که به مردانگی رویکردی خصمانه دارند نه نقادانه؛ با چنین رویکردی زنان باید منتظر مردانی باشند که تغییر رویه میدهند و از مردانگی به شکل کلاسیک کنار میکشند.
دوم: در این طنز و مزاح، حقایقی مخوف پنهان است. در بسیاری موارد عمیقترین و راستینترین حرفها در شوخیها پنهاناند و باید در شوخیها دنبال جدیترین حرفها باشید. آن هم در فرهنگی که به شکل تاریخی و تجربی هم اهل تعارف است هم رازوَرزی و تقیه. حالا آن امیال هراسانگیز و حیران کننده در این مزاحها کدامند؟ برخی از زنان دوست دارند انواع آزادیها و استقلالها و امکانات را که پیش از این فقط در انحصار مردان بود را دارا باشند اما تن به سختیهای مردانه ندهند. مثلا دوست دارند مثل مردان بپوشند و بگردند و برقصند و در روابط جنسی و عاطفی و حقوق قانونی و شهروندی برابر باشند اما در سربازی و جنگ اعتقادی به برابری ندارند و آن را کاری مردانه میدانند و معتقدند «مردی گفتن زنی گفتن» یا زنان دوست دارند با تمام دگرگونیهای که خودشان داشتهاند (و باز خواهند داشت که اگر با همین صد سال پیش خودمان مقایسه کنیم دود از کلهمان بلند میشوند از شدت تغییرات) چرا انتظار داریم مردان مثل قبل خواستگاری کنند و عشق بورزند؟ زنان با تمام دستاوردهایی که داشتهاند ولی همچنان فرهنگ مردسالار و باورهای سنتی مردانه قربانی میگیرد. هنوز هم هستند مردانی که زنان را دارایی مطلق خود می دانند و نه شنیدن را برنمیتابند. این که حالا ما با پسرانی طرفیم که در صورت دلخوری چت را دوطرفه پاک میکنند بهتر است یا خشونتهای فیزیکی و تحجر؟ این که پسران کنونی با یک نه شنیدن، متمدنانه پی کار خویش میروند بهتر است یا راه افتادن بازیها و تعصب کشیدنهای قدیمی و قیصربازی که هنوز هم رواج دارد؟
این که پسران انتظار دارند نازشان کشیده شود و یا دختران به خاطر رسیدن به آنان جان کندن را تجربه کنند آیا یک پاسخ طبیعی و تاریخی نیست؟ پاسخی تاریخی به سدهها ناز کردن دختران؛ پاسخ طبیعی به دههها و نسلها جان کندن پسرها که با هزار بدبختی پول دربیاورند و به استانداردهای دختران نزدیک شوند تا یک بله و یک توجه ناقابل از دختران دریافت کنند. طنزهای رایج علیه مردان از یک پارادوکس عظیم که در وجود بعضی از زنان است پرده برمیدارد. این که تغییر جامعه را فقط در خدمت آسایش و بهرهمندی روزافزون خویش میخواهند...
✍ آقای دغدغه | علیرضا سیف
پ.ن: ادامه دارد...
#فرهنگ #طنز
@kherad_Jensi