✅وقتي شهبانو از شاه ناراحت شد
🔷اسدالله اعلم در خاطرات خود مي نويسد: شاهنشاه مجلسین را افتتاح فرمودند. نطق مفصلی فرمودند تمام حاکی از پیشرفت کشور. شهبانو ایراد کردند که چرا معایب را نگفتید؟ شاهنشاه با خنده فرمودند این همه پیشرفت را میگویم تازه باز بمب میترکانند وای به وقتی که خودم بد بگویم!
🔷 شهبانو خیلی انقلابی شدهاید کار که به دست شما افتاد نطق انقلابی بکنید، معایب را بفرمایید و کشور را هم اداره بفرمایید
حالا شما که اینقدر انقلابی شدهاید چطور امروز این همه زیورآلات و نشان انداختهاید؟ با آنکه شوخی بود چون در حضور روسای مجلسین و من بود شهبانو قدری ناراحت شدند.
@kherad_Jensi
🔷اسدالله اعلم در خاطرات خود مي نويسد: شاهنشاه مجلسین را افتتاح فرمودند. نطق مفصلی فرمودند تمام حاکی از پیشرفت کشور. شهبانو ایراد کردند که چرا معایب را نگفتید؟ شاهنشاه با خنده فرمودند این همه پیشرفت را میگویم تازه باز بمب میترکانند وای به وقتی که خودم بد بگویم!
🔷 شهبانو خیلی انقلابی شدهاید کار که به دست شما افتاد نطق انقلابی بکنید، معایب را بفرمایید و کشور را هم اداره بفرمایید
حالا شما که اینقدر انقلابی شدهاید چطور امروز این همه زیورآلات و نشان انداختهاید؟ با آنکه شوخی بود چون در حضور روسای مجلسین و من بود شهبانو قدری ناراحت شدند.
@kherad_Jensi
👍23👎7🤔3
✅دختر سنندجی بعد از بازداشت توسط گشت ارشاد به کما رفت
صبح روز چهارشنبه ۲۲ شهریور، خبری در فضای مجازی منتشر شد مبنی بر آنکه سهشنبه شب دختر جوانی پس از درگیری با گشت ارشاد «به خاطر شدت جراحات وارده و آسیب شدید مغزی» در بیمارستان «کسری» تهران تحت درمان قرار دارد.
این دختر جوان نامش «مهسا امینی» اهل «سنندج» است و ۲۲ سال سن دارد. به گفته «کیارش» برادر «مهسا بازداشت مهسا تا وقتی او را در کما یافتند، تنها دو ساعت زمان برد.
مهسا امینی به همراه خانوادهاش برای سفر تفریحی از «سنندج» به «تهران» آمده بود. اما سهشنبه شب در تهران توسط نیروهای گشت ارشاد بازداشت میشود، به اماکن تهران منتقل شده و پس از دو ساعت بدناش را با آمبولانس به بیمارستان «کسری» تهران انتقال میدهند.
پس از انتشار این خبر در روز چهارشنبه ۲۲ شهریور در شبکههای اجتماعی، جو بیمارستان «کسری» با حضور نیروهای انتظامی به شدت امنیتی شد.
مهسا امینی در حال حاضر در کما به سر میبرد؛ به تشخیص پزشکان مهسا دچار سکته قلبی و مغزی شده است. پزشکان خانواده او را از نجات جواب کردهاند.
@kherad_Jensi
صبح روز چهارشنبه ۲۲ شهریور، خبری در فضای مجازی منتشر شد مبنی بر آنکه سهشنبه شب دختر جوانی پس از درگیری با گشت ارشاد «به خاطر شدت جراحات وارده و آسیب شدید مغزی» در بیمارستان «کسری» تهران تحت درمان قرار دارد.
این دختر جوان نامش «مهسا امینی» اهل «سنندج» است و ۲۲ سال سن دارد. به گفته «کیارش» برادر «مهسا بازداشت مهسا تا وقتی او را در کما یافتند، تنها دو ساعت زمان برد.
مهسا امینی به همراه خانوادهاش برای سفر تفریحی از «سنندج» به «تهران» آمده بود. اما سهشنبه شب در تهران توسط نیروهای گشت ارشاد بازداشت میشود، به اماکن تهران منتقل شده و پس از دو ساعت بدناش را با آمبولانس به بیمارستان «کسری» تهران انتقال میدهند.
پس از انتشار این خبر در روز چهارشنبه ۲۲ شهریور در شبکههای اجتماعی، جو بیمارستان «کسری» با حضور نیروهای انتظامی به شدت امنیتی شد.
مهسا امینی در حال حاضر در کما به سر میبرد؛ به تشخیص پزشکان مهسا دچار سکته قلبی و مغزی شده است. پزشکان خانواده او را از نجات جواب کردهاند.
@kherad_Jensi
🤯48😢26😱7🔥4👍1😁1
✅اطلاعیه پلیس راجع به سکته مهسا امینی موجه و قابل قبول نیست
✍️علی مجتهد زاده
🔹روز گذشته برخی از کاربران فضای مجازی مطالبی پیرامون ماجرای دختر ۲۲سالهای به نام مهسا امینی منتشر کردهاند که مدعی شدهاند توسط گشت ارشاد بازداشت و پس از ۲ساعت از وزرا و با وصعیت نامناسب به بیمارستان منتقل شده است. خانواده مهسا میگویند: او دچار سکته شده است.
🔹اما مرکز اطلاع رسانی پلیس تهران در اطلاعیهای و در توضیح این اتفاق نوشت: خانمی برای توجیه و آموزش به یکی از بخشهای پلیس تهران بزرگ هدایت شده بود که ناگهان در جمع سایر افراد هدایت شده به طور ناگهانی دچارعارضه قلبی شد. بلافاصله این خانم با همکاری پلیس و اورژانس به بیمارستان منتقل شده و تحت درمان و مداوا قرار دارد. ضمن رد برخی اخبار و ادعاهای رسانههای معاند درباره این حادثه، مستندات مربوطه در این خصوص در اختیار پلیس بود و اخبار تکمیلی در این خصوص متعاقبا اعلام خواهد شد.
در رابطه با اطلاعیه پلیس ذکر چند نکته ضروری است؛
۱-اینکه مساله آموزش به این شکل که مردم را از وسط خیابان به زور به برخی مراکز ببرند در کجای وظایف قانونی پلیس آمده است؟
۲-پلیس باید بتواند این ادعا که خانم امینی بدون دخالت ماموران و طور ناگهانی دچار عارضه قلبی شده را در محکمه و با اتکا به مدارک قانونی اثبات کند. کشف حقیقت در این مورد بر عهده دادگاه است نه مرکز اطلاع رسانی پلیس.
۳-در این مورد ملاک اصلی تعیین تکلیف قضیه گزارش پزشکی قانون است، البته به شرط انکه مستقل، بدون اعمال نفوذ و شفاف تهیه شود.
۴-درنهایت وقتی فردی به هر دلیلی در اختیار ضابط قرار می گیرد، در هر شرایطی مسئولیت تامین و حفظ امنیت جانی و سلامت او با ضابط است. به این معنا که وقتی فرد در اختیار ضابط قرار دارد، اگر دست به خودکشی هم بزند مسئولیت آن خودکشی متوجه ضابط خواهد بود.
🔹بدین ترتیب به نظر نمی رسد اطلاعیه پلیس تهران در این مورد چندان موجه و قابل قبول باشد.
@kherad_Jensi
✍️علی مجتهد زاده
🔹روز گذشته برخی از کاربران فضای مجازی مطالبی پیرامون ماجرای دختر ۲۲سالهای به نام مهسا امینی منتشر کردهاند که مدعی شدهاند توسط گشت ارشاد بازداشت و پس از ۲ساعت از وزرا و با وصعیت نامناسب به بیمارستان منتقل شده است. خانواده مهسا میگویند: او دچار سکته شده است.
🔹اما مرکز اطلاع رسانی پلیس تهران در اطلاعیهای و در توضیح این اتفاق نوشت: خانمی برای توجیه و آموزش به یکی از بخشهای پلیس تهران بزرگ هدایت شده بود که ناگهان در جمع سایر افراد هدایت شده به طور ناگهانی دچارعارضه قلبی شد. بلافاصله این خانم با همکاری پلیس و اورژانس به بیمارستان منتقل شده و تحت درمان و مداوا قرار دارد. ضمن رد برخی اخبار و ادعاهای رسانههای معاند درباره این حادثه، مستندات مربوطه در این خصوص در اختیار پلیس بود و اخبار تکمیلی در این خصوص متعاقبا اعلام خواهد شد.
در رابطه با اطلاعیه پلیس ذکر چند نکته ضروری است؛
۱-اینکه مساله آموزش به این شکل که مردم را از وسط خیابان به زور به برخی مراکز ببرند در کجای وظایف قانونی پلیس آمده است؟
۲-پلیس باید بتواند این ادعا که خانم امینی بدون دخالت ماموران و طور ناگهانی دچار عارضه قلبی شده را در محکمه و با اتکا به مدارک قانونی اثبات کند. کشف حقیقت در این مورد بر عهده دادگاه است نه مرکز اطلاع رسانی پلیس.
۳-در این مورد ملاک اصلی تعیین تکلیف قضیه گزارش پزشکی قانون است، البته به شرط انکه مستقل، بدون اعمال نفوذ و شفاف تهیه شود.
۴-درنهایت وقتی فردی به هر دلیلی در اختیار ضابط قرار می گیرد، در هر شرایطی مسئولیت تامین و حفظ امنیت جانی و سلامت او با ضابط است. به این معنا که وقتی فرد در اختیار ضابط قرار دارد، اگر دست به خودکشی هم بزند مسئولیت آن خودکشی متوجه ضابط خواهد بود.
🔹بدین ترتیب به نظر نمی رسد اطلاعیه پلیس تهران در این مورد چندان موجه و قابل قبول باشد.
@kherad_Jensi
👍85
✅ این بساط لج بازانه کی قرار است پایان یابد؟
✍️احمد زیدآبادی
پلیس به جای آنکه در کوچه و خیابان مراقب مردم در برابر هجوم زورگیران باشد، در پی بازداشت دختران آنها به دلیل نوع پوشش آنهاست!
مرگ مغزی ژینا امینی، دختر خانمِ جوان سنندجی، پس از بازداشت توسط گشت ارشاد در تهران، ادامۀ روندِ بینهایت آسیبزایی است که کارشناسان امور اجتماعی بارها نسبت به آن هشدار دادهاند، اما کمترین اثری بر سیاست لجبازانۀ نهادهای تصمیمگیر نداشته است.
پلیس تهران گفته است که خانم امینی به قصد "هدایت" دستگیر شده، اما به طور ناگهانی دچار عارضۀ قلبی شده است. اگر این روایت را صد در صد هم معتبر بدانیم آیا پلیس نمیداند که صِرف دستگیری یک دختر مسافر شهرستانی در حضور خانوادهاش چه شوک روانی به او وارد میکند؟
ابن بساط قرار است کی پایان یابد؟ دستگیری دختران جوان مردم و انتقال تحقیرآمیز آنها به مقر گشت ارشاد، چگونه به "هدایت" آنها کمک میکند که پلیس تهران مدعی آن شده است؟
@kherad_Jensi
✍️احمد زیدآبادی
پلیس به جای آنکه در کوچه و خیابان مراقب مردم در برابر هجوم زورگیران باشد، در پی بازداشت دختران آنها به دلیل نوع پوشش آنهاست!
مرگ مغزی ژینا امینی، دختر خانمِ جوان سنندجی، پس از بازداشت توسط گشت ارشاد در تهران، ادامۀ روندِ بینهایت آسیبزایی است که کارشناسان امور اجتماعی بارها نسبت به آن هشدار دادهاند، اما کمترین اثری بر سیاست لجبازانۀ نهادهای تصمیمگیر نداشته است.
پلیس تهران گفته است که خانم امینی به قصد "هدایت" دستگیر شده، اما به طور ناگهانی دچار عارضۀ قلبی شده است. اگر این روایت را صد در صد هم معتبر بدانیم آیا پلیس نمیداند که صِرف دستگیری یک دختر مسافر شهرستانی در حضور خانوادهاش چه شوک روانی به او وارد میکند؟
ابن بساط قرار است کی پایان یابد؟ دستگیری دختران جوان مردم و انتقال تحقیرآمیز آنها به مقر گشت ارشاد، چگونه به "هدایت" آنها کمک میکند که پلیس تهران مدعی آن شده است؟
@kherad_Jensi
👍52😢9🤔2👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 تجاوز و قتل
این بار پسر نوجوان ۱۶ سالهی زریندشتی قربانی سه نفر از مردان شهر حاجیآباد شهرستان زریندشت استان فارس شد.
🔹امیرحسین خادمی، نوجوان زرین دشتی از استان فارس پس از اینکه به خانوادهاش گفت از طرف سه نفر از جمله صاحب کارش مورد تجاوز قرار گرفته، روز یکشنبه جنازهاش در بیابانهای شهر حاجیآباد شهرستان زرینشهر پیدا شد.
در شبکههای محلی گفته شده است که «امیرحسین ۱۶ ساله، یک خواهر داره و پدرش رو چند سال پیش از دست داده و به خاطر مریضی سرطان مادرش مجبور میشه کار کنه! حدود ده روز قبل توسط سه نفر به او تجاوز میشه و ازش فیلم میگیرن و میگن به کسی بگی بهت تجاوز کردیم فیلمت رو پخش میکنیم. او اما موضوع را به مادرش میگه و به همراه مادرش از اون سه نفر شکایت میکنند! تا اینکه روز یکشنبه همین هفته جنازه امیرحسین در اطراف شهر حاجیآباد شهرستان زریندشت استان فارس پیدا میشه!»
@kherad_Jensi
@Khabar_Fouri
این بار پسر نوجوان ۱۶ سالهی زریندشتی قربانی سه نفر از مردان شهر حاجیآباد شهرستان زریندشت استان فارس شد.
🔹امیرحسین خادمی، نوجوان زرین دشتی از استان فارس پس از اینکه به خانوادهاش گفت از طرف سه نفر از جمله صاحب کارش مورد تجاوز قرار گرفته، روز یکشنبه جنازهاش در بیابانهای شهر حاجیآباد شهرستان زرینشهر پیدا شد.
در شبکههای محلی گفته شده است که «امیرحسین ۱۶ ساله، یک خواهر داره و پدرش رو چند سال پیش از دست داده و به خاطر مریضی سرطان مادرش مجبور میشه کار کنه! حدود ده روز قبل توسط سه نفر به او تجاوز میشه و ازش فیلم میگیرن و میگن به کسی بگی بهت تجاوز کردیم فیلمت رو پخش میکنیم. او اما موضوع را به مادرش میگه و به همراه مادرش از اون سه نفر شکایت میکنند! تا اینکه روز یکشنبه همین هفته جنازه امیرحسین در اطراف شهر حاجیآباد شهرستان زریندشت استان فارس پیدا میشه!»
@kherad_Jensi
@Khabar_Fouri
😢52😱10🤯4👍2🔥2
♨️آرزوی مرگ می کنم
✍ افشین علا
با ناباوری و استیصال دعا می کنم معجزه ای بشود و مهسا امینی چشم هایش را باز کند. چقدر در این سالها گفتیم و نوشتیم و التماس کردیم گشت ارشاد را جمع کنید. چقدر گفتیم هر کسی را مسئول برخورد با دختران و زنان مردم نکنید. فکر نکنید با این گونه فجایع فقط پدر و مادر مهسا داغدار می شوند. دود آتش این داغ به چشم همه می رود. فقط روح و روان مردم خدشه دار نمی شود، بلکه پایه های نظام نیز سست می شود. چرا با دست خودتان برای رسانه های بیگانه خوراک جمع می کنید؟ والله من نگران کارکنان زحمت کش نیروی انتظامی هم هستم. زنان و مردان گمنام و مظلومی که در سخت ترین شرایط و کمترین حقوق، مراقب امنیت مردمند. چرا این قشر خدوم را بدنام می کنید؟ چرا کاری می کنید که مردم همه را به یک چشم ببینند و زحمات طاقت فرسای آنان را در حفاظت از جان و مال و نوامیس ملت نادیده بگیرند و آه و نفرین شان را نثار همه کنند؟ چرا با دخترانی که به هر دلیل پوشش اسلامی را باور ندارند مانند اشرار و بزهکاران برخورد می کنید؟ دیگر نمی دانم چه بگویم؟ حالم بد است. نمی دانم مهسا آن طور که دیگران می گویند مورد ضرب و شتم قرار گرفته یا طبق اظهارات نیروی انتظامی سکته کرده است. در هر دو صورت جا دارد از غصه بمیریم. ای کاش من روی آن تخت افتاده بودم. کاش خدا جان مرا بگیرد و این دختر را به پدر و مادرش بازگرداند...
🗓 شهریور ۱۴۰۱
@kherad_Jensi
@afshinala
✍ افشین علا
با ناباوری و استیصال دعا می کنم معجزه ای بشود و مهسا امینی چشم هایش را باز کند. چقدر در این سالها گفتیم و نوشتیم و التماس کردیم گشت ارشاد را جمع کنید. چقدر گفتیم هر کسی را مسئول برخورد با دختران و زنان مردم نکنید. فکر نکنید با این گونه فجایع فقط پدر و مادر مهسا داغدار می شوند. دود آتش این داغ به چشم همه می رود. فقط روح و روان مردم خدشه دار نمی شود، بلکه پایه های نظام نیز سست می شود. چرا با دست خودتان برای رسانه های بیگانه خوراک جمع می کنید؟ والله من نگران کارکنان زحمت کش نیروی انتظامی هم هستم. زنان و مردان گمنام و مظلومی که در سخت ترین شرایط و کمترین حقوق، مراقب امنیت مردمند. چرا این قشر خدوم را بدنام می کنید؟ چرا کاری می کنید که مردم همه را به یک چشم ببینند و زحمات طاقت فرسای آنان را در حفاظت از جان و مال و نوامیس ملت نادیده بگیرند و آه و نفرین شان را نثار همه کنند؟ چرا با دخترانی که به هر دلیل پوشش اسلامی را باور ندارند مانند اشرار و بزهکاران برخورد می کنید؟ دیگر نمی دانم چه بگویم؟ حالم بد است. نمی دانم مهسا آن طور که دیگران می گویند مورد ضرب و شتم قرار گرفته یا طبق اظهارات نیروی انتظامی سکته کرده است. در هر دو صورت جا دارد از غصه بمیریم. ای کاش من روی آن تخت افتاده بودم. کاش خدا جان مرا بگیرد و این دختر را به پدر و مادرش بازگرداند...
🗓 شهریور ۱۴۰۱
@kherad_Jensi
@afshinala
👍27😢12👎4
💢پلیس خود متهم است، اطلاعیه صادر شده وجاهت قانونی ندارد.
✍علی مجتهد زاده
🔹در فاصله یک روز پس از سکته خانمی به نام مهسا امینی در ساعاتی که توسط گشت ارشاد بازداشت شده بود، مرکز اطلاع رسانی پلیس در رابطه با این اتفاق اطلاعیه ای منتشر کرده است. از روایت خانواده و نزدیکان خانم امینی اینطور به نظر می رسید که وی ساعتی پس از بازداشت توسط گشت ارشاد و انتقال به مقر پلیس امنیت اخلاقی، سکته کرده و به بیمارستان کسری منتقل شده است.
درباره محتوا و جزئیات اطلاعیه صادر شده توسط پلیس در همین ساعات اولیه صدور این اطلاعیه، نقدهای مختلفی مطرح شده که بعضا از منظر حقوقی نقدهای درست و منطقی هستند. هدف از این نوشته اما نقد محتوای این اطلاعیه نیست بلکه توجه به اصل این کار است...
🔹پلیس تهران در این اطلاعیه از خود سلب مسئولیت کرده و سکته خانم امینی را ناشی از عارضه قلبی ناگهانی دانسته است. به عبارتی پلیس با آوردن واژه هایی چون «توجیه» و «آموزش» حتی زیر بار مسئولیت بازداشت این فرد هم نرفته و در حال سلب مسئولیت کامل از خود است.
به عبارت دقیق تر روشن شدن ابعاد این موضوع و کشف حقیقت و تعیین و تکلیف میزان قصور عوامل مختلف در این ماجرا صرفا به تشکیل دادگاه و تشخیص نهایی مراجع قضایی بستگی دارد و لاغیر.
🔹پلیس به عنوان نهادی که وظیفه آن ارتباط مستقیم با حاکمیت قانون در جامعه دارد، باید بپذیرد در این مورد فعلا در مظان اتهام است و رفع این اتهام تنها به سبب ارائه مدارک و اسناد مستدل در محضر دادگاه ممکن خواهد بود، نه صدور اطلاعیه و بیانیه. بدون شک کرامت قانون و امنیت عمومی صرفا از پذیرش طی همین مسیر توسط نیروی انتظامی در مورد یاد شده حفظ خواهد شد.
ماجرای خانم امینی حتما نیازمند طی فرایند دادرسی و تعیین تکلیف میزان قصور ماموران و دستگاه های مرتبط است و خانواده وی به طور کامل حق و امکان طرح شکایت در این مورد را دارند. مضاف بر آن دادستان نیز وفق مسئولیت قانونی خود و اینکه اتفاق رخ داده افکار عمومی جامعه را متاثر کرده است، می باید راسا برای شروع تحقیقات و پیگردهای قانونی در این
زمینه اقدام کند.
@kherad_Jensi
@alimojtahedzade
✍علی مجتهد زاده
🔹در فاصله یک روز پس از سکته خانمی به نام مهسا امینی در ساعاتی که توسط گشت ارشاد بازداشت شده بود، مرکز اطلاع رسانی پلیس در رابطه با این اتفاق اطلاعیه ای منتشر کرده است. از روایت خانواده و نزدیکان خانم امینی اینطور به نظر می رسید که وی ساعتی پس از بازداشت توسط گشت ارشاد و انتقال به مقر پلیس امنیت اخلاقی، سکته کرده و به بیمارستان کسری منتقل شده است.
درباره محتوا و جزئیات اطلاعیه صادر شده توسط پلیس در همین ساعات اولیه صدور این اطلاعیه، نقدهای مختلفی مطرح شده که بعضا از منظر حقوقی نقدهای درست و منطقی هستند. هدف از این نوشته اما نقد محتوای این اطلاعیه نیست بلکه توجه به اصل این کار است...
🔹پلیس تهران در این اطلاعیه از خود سلب مسئولیت کرده و سکته خانم امینی را ناشی از عارضه قلبی ناگهانی دانسته است. به عبارتی پلیس با آوردن واژه هایی چون «توجیه» و «آموزش» حتی زیر بار مسئولیت بازداشت این فرد هم نرفته و در حال سلب مسئولیت کامل از خود است.
به عبارت دقیق تر روشن شدن ابعاد این موضوع و کشف حقیقت و تعیین و تکلیف میزان قصور عوامل مختلف در این ماجرا صرفا به تشکیل دادگاه و تشخیص نهایی مراجع قضایی بستگی دارد و لاغیر.
🔹پلیس به عنوان نهادی که وظیفه آن ارتباط مستقیم با حاکمیت قانون در جامعه دارد، باید بپذیرد در این مورد فعلا در مظان اتهام است و رفع این اتهام تنها به سبب ارائه مدارک و اسناد مستدل در محضر دادگاه ممکن خواهد بود، نه صدور اطلاعیه و بیانیه. بدون شک کرامت قانون و امنیت عمومی صرفا از پذیرش طی همین مسیر توسط نیروی انتظامی در مورد یاد شده حفظ خواهد شد.
ماجرای خانم امینی حتما نیازمند طی فرایند دادرسی و تعیین تکلیف میزان قصور ماموران و دستگاه های مرتبط است و خانواده وی به طور کامل حق و امکان طرح شکایت در این مورد را دارند. مضاف بر آن دادستان نیز وفق مسئولیت قانونی خود و اینکه اتفاق رخ داده افکار عمومی جامعه را متاثر کرده است، می باید راسا برای شروع تحقیقات و پیگردهای قانونی در این
زمینه اقدام کند.
@kherad_Jensi
@alimojtahedzade
👍34😢5❤2👎1
😢13👍3
بزرگ فلسفهی قتل شاه دین اینست
که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است
نه ظلم کن به کسی نی به زیر ظلم برو
که این مرام حسین است و مسلک دین است.
چهل و چند سال پیش، این شعر خوشدل تهرانی و سرودههایی ازین دست شعار نسل انقلابیون مذهبی بود. نسلی که به تشیع سرخ و مذهب محرومان دلبسته بود و آزادی و کرامت انسانی و عدالت را در آینهی این مذهب میدید.
حالا و چهل و چند سال بعدتر، در جامعهای که آلوده به فاصلهی طبقاتی و فقر و تبعیض و بیعدالتی است، به نام همان تشیع و با تحمیل یک نماد دینی (حجاب) بر جامعه ظلم و ستمِ تقدیسشده روا داشته میشود و کرامت انسانی و آزادی شهروندان به بهانههای گوناگون سلب میشود، آنهم درحالیکه صبح تا شام در همهی رسانهها نام حسین تكرار میشود و بر در و دیوار شهر همهجا نام او نقش بسته و همان ظالمان و همسلکان و همفکرانشان در صف گریندگان و عزاداران بر حسین [جا زده]اند.
"جادوی تشیع سیاه" که شریعتی میگفت، همین است.
@kherad_Jensi
@mohsenhesammazaheri
که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است
نه ظلم کن به کسی نی به زیر ظلم برو
که این مرام حسین است و مسلک دین است.
چهل و چند سال پیش، این شعر خوشدل تهرانی و سرودههایی ازین دست شعار نسل انقلابیون مذهبی بود. نسلی که به تشیع سرخ و مذهب محرومان دلبسته بود و آزادی و کرامت انسانی و عدالت را در آینهی این مذهب میدید.
حالا و چهل و چند سال بعدتر، در جامعهای که آلوده به فاصلهی طبقاتی و فقر و تبعیض و بیعدالتی است، به نام همان تشیع و با تحمیل یک نماد دینی (حجاب) بر جامعه ظلم و ستمِ تقدیسشده روا داشته میشود و کرامت انسانی و آزادی شهروندان به بهانههای گوناگون سلب میشود، آنهم درحالیکه صبح تا شام در همهی رسانهها نام حسین تكرار میشود و بر در و دیوار شهر همهجا نام او نقش بسته و همان ظالمان و همسلکان و همفکرانشان در صف گریندگان و عزاداران بر حسین [جا زده]اند.
"جادوی تشیع سیاه" که شریعتی میگفت، همین است.
@kherad_Jensi
@mohsenhesammazaheri
👍42😢9👎1🤩1
تکرار
✍محمد منصوری بروجنی
۱. بیحجابی جرم درجه هشت است؛ نه تخلف اداری، نه تخلف رانندگی. هیچ گونه اقدام پلیسی (پلیس اداری) در نظام حقوقی راجع به آن مجاز نیست، نه تعهد، نه آموزش، نه توجیه. برای جرم درجه هشت امکان تحقیقات چه در دادسرا و چه توسط ضابطان نیست. این جرم مستقیماً نزد قاضی رسیدگی میشود و دلالت اجباری متهم جز به نزد قاضی یا توقیف وی جز به قصد دلالت نزد قاضی، خلاف قانون و خود جرمی دیگر است.
۲. نظام حقوقی هیچ وظیفهای برای آموزش شهروندان به عهده نیروی انتظامی نگذاشته است. نیروی انتظامی، وزارت آموزش و پرورش نیست. با این حال اگر این احساس معلمی در نیروی انتظامی هست، میتواند این را در حق پرسنل خود کرده و اولیات قانون اساسی و آیین دادرسی کیفری درباره کرامت انسانی و حقوق متهم را بدیشان آموزش دهد و باز آموزش دهد و هی توجیهشان کند. خالی از فایده نیست.
۳. دادستان وظیفه نظارت و مراقبت بر عمل ضابطان قضایی را دارد. مناسب است از دادستان تهران بپرسیم چه مراقبت و نظارتی بر عملکرد ضابطان در برخورد با متمهان بدحجابی کرده اند و بخواهیم مستندات آموزش و نظارت بر عملکرد پرسنل نیروی انتظامی در این پروندهها را منتشر کنند.
۴. رسیدگی به پروندههای قضایی مثل جرح و فوت مشکوک در دادگاه صورت میگیرد نه در صداوسیما یا خبرگزاریهای رسمی و خصولتی. این که در پروندهای یک طرف که از قضا فعلاً متهم است برای انتشار روایت خود به کلیه رسانههای رسمی دسترسی داشته باشد با اصل تناظر طرفین در رسیدگی سازگار نیست. منطقاً باید دادستان تهران یا بازپرس پرونده اطلاعات پرونده را اعلان کند.
@kherad_Jensi
✍محمد منصوری بروجنی
۱. بیحجابی جرم درجه هشت است؛ نه تخلف اداری، نه تخلف رانندگی. هیچ گونه اقدام پلیسی (پلیس اداری) در نظام حقوقی راجع به آن مجاز نیست، نه تعهد، نه آموزش، نه توجیه. برای جرم درجه هشت امکان تحقیقات چه در دادسرا و چه توسط ضابطان نیست. این جرم مستقیماً نزد قاضی رسیدگی میشود و دلالت اجباری متهم جز به نزد قاضی یا توقیف وی جز به قصد دلالت نزد قاضی، خلاف قانون و خود جرمی دیگر است.
۲. نظام حقوقی هیچ وظیفهای برای آموزش شهروندان به عهده نیروی انتظامی نگذاشته است. نیروی انتظامی، وزارت آموزش و پرورش نیست. با این حال اگر این احساس معلمی در نیروی انتظامی هست، میتواند این را در حق پرسنل خود کرده و اولیات قانون اساسی و آیین دادرسی کیفری درباره کرامت انسانی و حقوق متهم را بدیشان آموزش دهد و باز آموزش دهد و هی توجیهشان کند. خالی از فایده نیست.
۳. دادستان وظیفه نظارت و مراقبت بر عمل ضابطان قضایی را دارد. مناسب است از دادستان تهران بپرسیم چه مراقبت و نظارتی بر عملکرد ضابطان در برخورد با متمهان بدحجابی کرده اند و بخواهیم مستندات آموزش و نظارت بر عملکرد پرسنل نیروی انتظامی در این پروندهها را منتشر کنند.
۴. رسیدگی به پروندههای قضایی مثل جرح و فوت مشکوک در دادگاه صورت میگیرد نه در صداوسیما یا خبرگزاریهای رسمی و خصولتی. این که در پروندهای یک طرف که از قضا فعلاً متهم است برای انتشار روایت خود به کلیه رسانههای رسمی دسترسی داشته باشد با اصل تناظر طرفین در رسیدگی سازگار نیست. منطقاً باید دادستان تهران یا بازپرس پرونده اطلاعات پرونده را اعلان کند.
@kherad_Jensi
👍45
📄ساختمان وزرا
✍🏻ساعد باقری
«نگران نباشید ،وزرا را میرویم بالا، از این طرف وارد کوچه میشویم که یکطرفه است» و من از رانندهٔ تاکسی خواهش میکردم از همان بخارست بیاید بالا؛ سر کوچه پیادهام کند تا دویست سیصد متر پیاده گز کنم و چشمم در مسیر به ساختمان نحس وزرا نیفتد؛ با آن آدمهای پیر و جوان تحقیرشدهٔ ایستاده یا ولو شده در دور و بر ساختمان که عزیزی داخل ساختمان داشتند و خشم و نگرانی توامانشان نشانهٔ باور نکردن معجزهٔ رحم و شفقت بود؛ و بل نشانهٔ یقینشان به معجزهٔ «خشم و بیمدارایی»!.. و من از آن چشمها وحشت داشتم و من از آن چشمها شرمسار بودم.
🟢چه میدانستم یک روز با شنیدن نام این ساختمان نحس، دلشورهٔ مرگ خواهم گرفت، نه دلشورهٔ مرگ وجدان و مرگ حیا و مرگ ایمان که سالهاست فاتحهاش را در این مرز پرگهر خواندهاند- که رسول گرامی گفته بود: حیا و ایمان به یک رشته بستهاند، چون یکی برود، آن دیگری متابعت کند- دلشورهٔ مرگ معنی گرفتهام!
🟢یک نگاه به عکس یکساعت قبل از آموزش و هدایت مهسا امینی میاندازم و خبر هنجارشکن بودنش را با چشمهای ورقلمبیده میخوانم و معنی زنده بودنم را جویا میشوم از خود! مهسا بیشتر در کماست یا ما؟! مسلمان بودن پیشکش؛ ما زندگانیم اصلا؟
@kherad_Jensi
✍🏻ساعد باقری
«نگران نباشید ،وزرا را میرویم بالا، از این طرف وارد کوچه میشویم که یکطرفه است» و من از رانندهٔ تاکسی خواهش میکردم از همان بخارست بیاید بالا؛ سر کوچه پیادهام کند تا دویست سیصد متر پیاده گز کنم و چشمم در مسیر به ساختمان نحس وزرا نیفتد؛ با آن آدمهای پیر و جوان تحقیرشدهٔ ایستاده یا ولو شده در دور و بر ساختمان که عزیزی داخل ساختمان داشتند و خشم و نگرانی توامانشان نشانهٔ باور نکردن معجزهٔ رحم و شفقت بود؛ و بل نشانهٔ یقینشان به معجزهٔ «خشم و بیمدارایی»!.. و من از آن چشمها وحشت داشتم و من از آن چشمها شرمسار بودم.
🟢چه میدانستم یک روز با شنیدن نام این ساختمان نحس، دلشورهٔ مرگ خواهم گرفت، نه دلشورهٔ مرگ وجدان و مرگ حیا و مرگ ایمان که سالهاست فاتحهاش را در این مرز پرگهر خواندهاند- که رسول گرامی گفته بود: حیا و ایمان به یک رشته بستهاند، چون یکی برود، آن دیگری متابعت کند- دلشورهٔ مرگ معنی گرفتهام!
🟢یک نگاه به عکس یکساعت قبل از آموزش و هدایت مهسا امینی میاندازم و خبر هنجارشکن بودنش را با چشمهای ورقلمبیده میخوانم و معنی زنده بودنم را جویا میشوم از خود! مهسا بیشتر در کماست یا ما؟! مسلمان بودن پیشکش؛ ما زندگانیم اصلا؟
@kherad_Jensi
😢28👍9🤯2
از کدام زن مهاجر خاورمیانهای صحبت میشود؟
🖌فرشته طوسی، دانشآموختهی علوماجتماعی و فعال حقوق زنان
🔹محیطهای کاری برای زنان، جایگاههایی از پیش تعیینشده و کلیشهای مشخص میکنند. در ایران، آمار اشتغال رسمی زنان در ۳۰ سال اخیر، تقریباً تغییر محسوسی نداشته است و روزبهروز به آمار اشتغال غیررسمی زنان افزوده میشود.
🔹 این در حالی است که مشارکت و حضور زنان در دانشگاه، رشد چشمگیری داشته است و این پیامدهای مشخصی در بازار کار دارد. زنی که در جامعهی خود بهصورت رسمی نمیتواند کار کند، چرا حضور در جامعهای دیگر را انتخاب نکند؟
🔹جامعهای که درنهایت و در حداقلیترین شکل ممکن، بازهم میخواهد او را در میان آمارهای اشتغال زیرزمینی و غیررسمی دستهبندی کند.درواقع، اگر یک زن نتواند «خود» را در منطقهای که متولد شده است، محقق کند، چرا نباید برای احتمال دسترسی به امکانی دیگر، دست به انتخاب تجربهای دگرگون بزند و مخاطرات این تغییر را به عهده نگیرد؟ مخاطراتی که ساختارها از پیشبر او سوار کردهاند.
🔗جزییات بیشتر را از وبسایت رصدخانه مهاجرت ایران بخوانید.
📥دریافت ویژهنامه مهاجرتنامه
@kherad_Jensi
@midemin
🖌فرشته طوسی، دانشآموختهی علوماجتماعی و فعال حقوق زنان
🔹محیطهای کاری برای زنان، جایگاههایی از پیش تعیینشده و کلیشهای مشخص میکنند. در ایران، آمار اشتغال رسمی زنان در ۳۰ سال اخیر، تقریباً تغییر محسوسی نداشته است و روزبهروز به آمار اشتغال غیررسمی زنان افزوده میشود.
🔹 این در حالی است که مشارکت و حضور زنان در دانشگاه، رشد چشمگیری داشته است و این پیامدهای مشخصی در بازار کار دارد. زنی که در جامعهی خود بهصورت رسمی نمیتواند کار کند، چرا حضور در جامعهای دیگر را انتخاب نکند؟
🔹جامعهای که درنهایت و در حداقلیترین شکل ممکن، بازهم میخواهد او را در میان آمارهای اشتغال زیرزمینی و غیررسمی دستهبندی کند.درواقع، اگر یک زن نتواند «خود» را در منطقهای که متولد شده است، محقق کند، چرا نباید برای احتمال دسترسی به امکانی دیگر، دست به انتخاب تجربهای دگرگون بزند و مخاطرات این تغییر را به عهده نگیرد؟ مخاطراتی که ساختارها از پیشبر او سوار کردهاند.
🔗جزییات بیشتر را از وبسایت رصدخانه مهاجرت ایران بخوانید.
📥دریافت ویژهنامه مهاجرتنامه
@kherad_Jensi
@midemin
👍7
✍️ روایت دایی مهسا امینی از وضعیت او؛ میخواهند صورت مساله را پاک کنند
عصر روز سهشنبه، ماموران گشت ارشاد «مهسا امینی» را در بزرگراه شهید حقانی تهران دستگیر میکنند. ماموران به برادرش «کیارش» که در محل حاضر بوده گفتند که مهسا را برای یک ساعت کلاس توجیهی و آموزشی به پلیس امنیت اخلاقی در خیابان وزرا میبرند. دو ساعت بعد، کیارش از پشت درهای بسته پلیس امنیت اخلاقی متوجه میشود که خواهرش به کما رفته و با ماشین آمبولانس از ساختمان وزرا خارج شده است.
پزشکان بیمارستان کسری، تشخیص سکته قلبی و مغزی دادهاند. تا ساعت ۲۰:۳۰ روز سهشنبه، قلب مهسا همچنان میتپید اما مغزش دیگر هشیار نبود. پزشکان خانواده دکتر اهل سقز را جواب کردهاند. جو بیمارستان امنیتی است و خانواده امینی پشت در اتاق مراقبتهای ویژه دستبه دعا ننشستهاند.
صبح پنجشنبه برای اطلاع از حال مهسا امینی با بیمارستان کسری تماس گرفتم. اپراتور پذیرش بیمارستان گفت که نام بیمار در سیستم ثبت نشده و بیماری به این نام در بیمارستان کسری بستری نیست. تلفن را قطع کرد.
⭕️در بیمارستان کسری چه گذشته؟
به بیمارستان کسری رفتم. از حراست بیمارستان، نشانی بخش مراقبتهای ویژه را گرفتم. آسانسور و پلهها را نشان داد. داشتم میرفتم که بلافاصله پرسید «کدام مریض؟» گفتم امینی. پرسید «نام مریض امینی است؟» رو به همکارش کرد و گفت: «برای اون دختره است». همکارش نزدیک آمد و گفت که خانم امینی ممنوعالملاقات است. خواستم که برادر یا پدر یا مادرش را ببینم. گویا اجازه نداشتند. کمی ایستادم. مردی با موهای آشفته و چشمهای بیخواب پایین آمد. نزدیکش شدم. دایی مهسا بود.
از حال خواهرزادهاش گفت: «مغزش که از کار افتاده بود. قلبش هم حالا دیگر نیمهفعال شده و کلیههایش هم دیگر کار نمیکنند. دکترها گفتند فقط دعا کنید.» از جزییات ماجرا که پرسیدم پسرداییاش گفت ما به شما اعتماد داریم. دایی مهسا حرفش را قطع کرد و گفت: «من به شما اعتماد نداشتم هم همه حرفها را میزدم. ترسی از کسی نداریم. اینجا ما طلبکاریم.»
فرماندهی انتظامی تهران در نخستین واکنش به این اتفاق گفته مهسا امینی به طورناگهانی دچار عارضه قلبی شده و بلافاصله به بیمارستان انتقال یافته است. این سخنان اما با اظهارات «کیارش امینی»، برادر مهسا در تضاد است. کیارش گفته: «پشت در ساختمان پلیس امنیت اخلاقی ایستاده بودم. ناگهان صدای جیغ و داد بلند شد. همه در ساختمان را میکوبیدیم. از در بالا رفتیم. اما در را باز نکردند. پنج دقیقه بعد یک آمبولانس از ساختمان خارج شد. هر دختری که بیرون میآمد میگفت که یک نفر را کشتند. عکس مهسا را به دخترها نشان میدادم. از میان آنها یک نفر گفت که مهسا در بغل خودش این مساله برایش پیش آمد».
⭕️ناهار و شام میدهند؛ نگران نباشید!
دایی مهسا، آنچه را دیروز در بیمارستان گذشته بود برایم شرح داد: «دیروز فرمانده پلیس به همراه چند همکارش آمدند دیدار ما. هر چه پرسیدیم چه شده؟ قول دادند که تصاویر دوربینهای مداربسته را به زودی به ما نشان میدهند. من بهشان گفتم که هرکاری هم بکنند بیفایده است. میخواهند صورت مساله را پاک کنند.» پرسیدم برای چه آمده بودند؟ گفت: «آمدند گفتند نگران نباشید؛ سپردهایم ناهار و شام به شما بدهند. معلوم نیست چه کسی این بلا را سر مهسا آورده؛ بهش گفتم این مشکل حل شدنی نیست. امروز نوبت دختر ما بود، فردا نوبت دختری دیگر است. فقط صورت مساله را پاک میکنید.»
همینها را میگفت که چند زن و یک پسر پایین آمدند. به کردی حرف میزدند. توی چشمهاشان سرخِ اشک بود و زیر چشمها کبودِ بیخوابی و اضطراب. انگار هنوز باور نکردهاند. مهسا قرار بود به خانه برگردد. حالا توی بیمارستان به زور دستگاه نفس میکشد. تا لحظه تنظیم این گزارش، جزییات بیشتری از حادثه ساختمان وزرا منتشر نشده است.
@kherad_Jensi
@sokhanranihaa
عصر روز سهشنبه، ماموران گشت ارشاد «مهسا امینی» را در بزرگراه شهید حقانی تهران دستگیر میکنند. ماموران به برادرش «کیارش» که در محل حاضر بوده گفتند که مهسا را برای یک ساعت کلاس توجیهی و آموزشی به پلیس امنیت اخلاقی در خیابان وزرا میبرند. دو ساعت بعد، کیارش از پشت درهای بسته پلیس امنیت اخلاقی متوجه میشود که خواهرش به کما رفته و با ماشین آمبولانس از ساختمان وزرا خارج شده است.
پزشکان بیمارستان کسری، تشخیص سکته قلبی و مغزی دادهاند. تا ساعت ۲۰:۳۰ روز سهشنبه، قلب مهسا همچنان میتپید اما مغزش دیگر هشیار نبود. پزشکان خانواده دکتر اهل سقز را جواب کردهاند. جو بیمارستان امنیتی است و خانواده امینی پشت در اتاق مراقبتهای ویژه دستبه دعا ننشستهاند.
صبح پنجشنبه برای اطلاع از حال مهسا امینی با بیمارستان کسری تماس گرفتم. اپراتور پذیرش بیمارستان گفت که نام بیمار در سیستم ثبت نشده و بیماری به این نام در بیمارستان کسری بستری نیست. تلفن را قطع کرد.
⭕️در بیمارستان کسری چه گذشته؟
به بیمارستان کسری رفتم. از حراست بیمارستان، نشانی بخش مراقبتهای ویژه را گرفتم. آسانسور و پلهها را نشان داد. داشتم میرفتم که بلافاصله پرسید «کدام مریض؟» گفتم امینی. پرسید «نام مریض امینی است؟» رو به همکارش کرد و گفت: «برای اون دختره است». همکارش نزدیک آمد و گفت که خانم امینی ممنوعالملاقات است. خواستم که برادر یا پدر یا مادرش را ببینم. گویا اجازه نداشتند. کمی ایستادم. مردی با موهای آشفته و چشمهای بیخواب پایین آمد. نزدیکش شدم. دایی مهسا بود.
از حال خواهرزادهاش گفت: «مغزش که از کار افتاده بود. قلبش هم حالا دیگر نیمهفعال شده و کلیههایش هم دیگر کار نمیکنند. دکترها گفتند فقط دعا کنید.» از جزییات ماجرا که پرسیدم پسرداییاش گفت ما به شما اعتماد داریم. دایی مهسا حرفش را قطع کرد و گفت: «من به شما اعتماد نداشتم هم همه حرفها را میزدم. ترسی از کسی نداریم. اینجا ما طلبکاریم.»
فرماندهی انتظامی تهران در نخستین واکنش به این اتفاق گفته مهسا امینی به طورناگهانی دچار عارضه قلبی شده و بلافاصله به بیمارستان انتقال یافته است. این سخنان اما با اظهارات «کیارش امینی»، برادر مهسا در تضاد است. کیارش گفته: «پشت در ساختمان پلیس امنیت اخلاقی ایستاده بودم. ناگهان صدای جیغ و داد بلند شد. همه در ساختمان را میکوبیدیم. از در بالا رفتیم. اما در را باز نکردند. پنج دقیقه بعد یک آمبولانس از ساختمان خارج شد. هر دختری که بیرون میآمد میگفت که یک نفر را کشتند. عکس مهسا را به دخترها نشان میدادم. از میان آنها یک نفر گفت که مهسا در بغل خودش این مساله برایش پیش آمد».
⭕️ناهار و شام میدهند؛ نگران نباشید!
دایی مهسا، آنچه را دیروز در بیمارستان گذشته بود برایم شرح داد: «دیروز فرمانده پلیس به همراه چند همکارش آمدند دیدار ما. هر چه پرسیدیم چه شده؟ قول دادند که تصاویر دوربینهای مداربسته را به زودی به ما نشان میدهند. من بهشان گفتم که هرکاری هم بکنند بیفایده است. میخواهند صورت مساله را پاک کنند.» پرسیدم برای چه آمده بودند؟ گفت: «آمدند گفتند نگران نباشید؛ سپردهایم ناهار و شام به شما بدهند. معلوم نیست چه کسی این بلا را سر مهسا آورده؛ بهش گفتم این مشکل حل شدنی نیست. امروز نوبت دختر ما بود، فردا نوبت دختری دیگر است. فقط صورت مساله را پاک میکنید.»
همینها را میگفت که چند زن و یک پسر پایین آمدند. به کردی حرف میزدند. توی چشمهاشان سرخِ اشک بود و زیر چشمها کبودِ بیخوابی و اضطراب. انگار هنوز باور نکردهاند. مهسا قرار بود به خانه برگردد. حالا توی بیمارستان به زور دستگاه نفس میکشد. تا لحظه تنظیم این گزارش، جزییات بیشتری از حادثه ساختمان وزرا منتشر نشده است.
@kherad_Jensi
@sokhanranihaa
😢29👍7
رضا مرادخانی بوکسور سابق تیم ملی ایران که چندی پیش پس از درگیری با گشت ارشاد، مورد ضرب گلوله قرار گرفته بود در صفحه اینستاگرام خود نوشته است «به من تیر زدند برای مردن، ضارب گفت هم ترفیع گرفتیم هم بن خرید کالا.»
خرداد ماه امسال روزنامه شرق چاپ تهران گزارش داده بود که ماموران گشت ارشاد در تهران به سوی رضا مرادخانی، بوکسور سابق تیم ملی ایران، که همراه همسرش ماریا عارفی و دختر یازده ماههشان برای قدم زنی به پارک رفته بودند، ابتدا اسپری فلفل زدند و سپس دست به اسلحه بردند و به پا و شکم وی شلیک کردند.
براساس این گزارش بعد از اینکه ماموران گشت ارشاد در پارک پردیسان تهران به همسر آقای مرادخانی «تذکر» دادند، بین آنها و آقای مرادخانی درگیری لفظی پیش میآید که در نهایت ماموران به شکم و پای این بوکسور شلیک میکنند.
@kherad_Jensi
خرداد ماه امسال روزنامه شرق چاپ تهران گزارش داده بود که ماموران گشت ارشاد در تهران به سوی رضا مرادخانی، بوکسور سابق تیم ملی ایران، که همراه همسرش ماریا عارفی و دختر یازده ماههشان برای قدم زنی به پارک رفته بودند، ابتدا اسپری فلفل زدند و سپس دست به اسلحه بردند و به پا و شکم وی شلیک کردند.
براساس این گزارش بعد از اینکه ماموران گشت ارشاد در پارک پردیسان تهران به همسر آقای مرادخانی «تذکر» دادند، بین آنها و آقای مرادخانی درگیری لفظی پیش میآید که در نهایت ماموران به شکم و پای این بوکسور شلیک میکنند.
@kherad_Jensi
🤯28👍7😢2
روحش قرین آرامش...
خداوند به خانواده اش طاقت و صبر بدهد...
اما این خبر را و بسیار بیشتر از این خبر را و جزئیات بسی بالاتر از این مطالب را دیشب بسیاری می دانستند و برخی در کلاب و برخی خصوصی برای یکدیگر ارسال میکردند (حتی جزئیات ماجرای موبایل های پرستاران و... را)
از همنشینان و مشاوران و دست اندرکارانی که هنوز «منا» و «خودی» حساب میشوند دوستانی داریم...
یکی شان چندی پیش میگفت «کارمندان ما به دو دسته کلی تقسیم میشوند. قبل چهاری ها و بعد از آن!»
پرسیدم که «یعنی چه؟»
گفت «تا4 عصر که سرکار هستند ظاهرا با ما هستند. موافق، ساکت و بله قربان گو! از 4 عصر که از وزارتخانه بیرون میروند یک شخصیت دیگرند، ضد ما و منتقد ما و بی ربط یا خلاف شخصیتی که در طول روز به عنوان کارمند دارند!»
گویا اوضاع طرفین دعوی آنچنان روشن شده که بیشتر یادداشتهای ما نیز، توضیح واضحات و تکرار مکررات باشد.
آنچه ساختار سیاسی را زمین خواهد زد، نه فساد که در همه جای دنیا کم و بیش هست، نه اقتدارگرایی که آنهم امری وسیع در تاریخ و جغرافیای سیاسی است، بلکه عدم باور به داستانی است که لب نظام روایت میکرد حتی توسط خودی ترین خودی ها.
@yaser_arab57
خداوند به خانواده اش طاقت و صبر بدهد...
اما این خبر را و بسیار بیشتر از این خبر را و جزئیات بسی بالاتر از این مطالب را دیشب بسیاری می دانستند و برخی در کلاب و برخی خصوصی برای یکدیگر ارسال میکردند (حتی جزئیات ماجرای موبایل های پرستاران و... را)
از همنشینان و مشاوران و دست اندرکارانی که هنوز «منا» و «خودی» حساب میشوند دوستانی داریم...
یکی شان چندی پیش میگفت «کارمندان ما به دو دسته کلی تقسیم میشوند. قبل چهاری ها و بعد از آن!»
پرسیدم که «یعنی چه؟»
گفت «تا4 عصر که سرکار هستند ظاهرا با ما هستند. موافق، ساکت و بله قربان گو! از 4 عصر که از وزارتخانه بیرون میروند یک شخصیت دیگرند، ضد ما و منتقد ما و بی ربط یا خلاف شخصیتی که در طول روز به عنوان کارمند دارند!»
گویا اوضاع طرفین دعوی آنچنان روشن شده که بیشتر یادداشتهای ما نیز، توضیح واضحات و تکرار مکررات باشد.
آنچه ساختار سیاسی را زمین خواهد زد، نه فساد که در همه جای دنیا کم و بیش هست، نه اقتدارگرایی که آنهم امری وسیع در تاریخ و جغرافیای سیاسی است، بلکه عدم باور به داستانی است که لب نظام روایت میکرد حتی توسط خودی ترین خودی ها.
@yaser_arab57
😢17👍4👏4