اندیشکده خرد جنسی
11.2K subscribers
1.79K photos
682 videos
31 files
927 links
تلاش برای توصیف، تحلیل و تولید گفتمان با تکیه برجمهوریت، در حوزه زیست جنسی مان.

ارتباط با ادمین
@Yek_pishnahad_sade
Download Telegram
نظر جناب دکتر محمد فاضلی را راجع به یادداشت اعتراضی آقای یاسر شاه پیری جویا شدیم.
در این لینک :
https://t.me/kherad_jensi/924
پاسخ جناب فاضلی:

سلام
اولا که جستجو نکرده‌اند که پایان نامه‌ای انجام شده یا نشده. مفروض گرفته‌اند که نشده. اگر هم نشده باشد به من ارتباط ندارد، حوزه من جامعه‌شناسی سیاسی است، نه هویت نه روستا نه جنسیت. اگر مخاطب کل علوم اجتماعی است قابل تامل است، اما خطاب به من بی‌معنی است.

در عین حال من یک بانک اطلاعاتی ساده نورمگز را جستجو کردم کلی تحقیق درباره دختران روستایی یافتم. نود درصدش هم از علوم اجتماعی است.
با کلید واژه زنان روستایی نورمگز را بگردند، بیش از چند هزار مقاله می یابند. اهل قلم که نباید بدون اندازه گرفتن، برش بزنند.

@kherad_jensi
رومینا، جامعه حبابی و حبابهای آبرویی که بالاخره روزی خواهد ترکید

محمد حسین بادامچی


نوروز سال ۹۸ و پس از سیل شیراز بود که به نظریه «جامعه حبابی یا ربوی ایرانی» رسیدم و هرچه که پیش آمدیم شواهد بیشتری بر این دیدگاه یافتم. جامعه حبابی یا جامعه ربوی جامعه‌ای در همه عرصه ها «حباب‌ساز» است که تمام نظامات آن برای این ساخته شده‌اند که در مقابل بحران ها و ریسک ها و آزمونهایی که حباب های پوشالی آنرا به چالش می‌کشد، سازوکاری محافظتی و امنیتی ایجاد کند که ناتوانی و ناکارآمدی خود را با سرشکن کردن ریسک از طبقات بالا و قدرتمند به طبقات فرودست بپوشاند. (یادداشت ریسک و ربا)
بنابراین این تنها زمین و خانه و ماشین و ایران‌خودرو و سایپا و بورس نیستند که در ایران دچار حباب هستند، بلکه همه نظامات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی ما بر منطقی حبابی استوار است. (یادداشت بحران، فرافکنی دولت و هزینه ملت) به بهانه ترور سردار سلیمانی نوشتم که «انتقام سخت» آزمون حبابی است که تحت عنوان «اقتدار نظامی» ساخته‌ایم و اکنون نگهبانی از آنرا به دیپلمات ها سپرده‌ایم (یادداشت پیروزی دیپلمات‌ها بر سردارها) و به بهانه کرونا نوشتم که نظام آموزشی ما حباب متورمی است که حول پدیده منحوس کنکور ساخته شده و کار عمده دست‌اندرکاران آن دمیدن در این حباب از یکسو و نگاهبانی آن از سوی کسانی است که یا مقدسینی جاهلند و یا کسب و کارهای بزرگی حول این حباب آموزشی ساخته‌اند. (اینجا) به بهانه بالا بودن قیمت خدمات عمومی پلیس+۱۰ و تحلیل پراید و بورس و دانشگاه آزاد و روبیکا در ایران نوشتم که همه اینها از منطق حباب‌سازی واحدی تبعیت می‌کنند و آن ایجاد انحصار دولتی در عرصه خدمات و خصوصی‌سازی همان خدمات است؛ شیوه‌ای که سودآوری همیشگی بنجلترین خدمات و محصولات مورد نیاز ملت را تا زمان حفاظت بخش امنیتی سیستم تضمین می‌کند. به راستی مگر کسی می تواند منکر آن باشد که نهاد معظَم صداوسیما نهاد رسانه‌ای بی‌فایده ایست که نه بخاطر کارایی خود بلکه تنها و تنها به خاطر حذف رقبا و تضمین امنیت همه حبابهای دیگر و تبدیل سرمایه‌های اقتصادی و سیاسی و رسانه‌ای به یکدیگر است که همچنان برپای ایستاده؟ مگر نه آنکه عمده نظامهای حقوقی و اجرایی و امنیتی ما چه در روابط کارفرما-کارگر، چه در رابطه استاد-دانشجو، چه در رابطه مجتهد-مقلد، چه در رابطه پزشک-بیمار، چه در رابطه سیاستمدار- مردم، چه در رابطه مرکز-پیرامون و چه در رابطه پدر-دختر بر پایه تضمین قدرت پیشینی طرف قدرتمند بنا شده و حال آنکه روبنای نمایشی ارائه شده از صحنه، دائماً خلاف آنرا تبلیغ می‌کند و به هر وسیله ممکن می‌کوشد که «گاف» های طرف قدرتمند که می‌تواند به بازآرایی معادلات قدرت منجر شود «رفو» کند؟


و آن آخری یعنی رابطه پدر-دختری همان چیزی است که رومینا با خون خود حباب کاذب آنرا آشکار کرد. اقتدار پدر و آبروی خانواده در ایران همچون همه ساختارهای ما از منطقی حبابی تبعیت می کند. پدر بی آنکه خود را مسئول عینیت مشکلات همسر و فرزندان کند، دلمشغول «متافیزیک اقتدار خود» و «نگهبانی از آبروی خیالی» خانواده است. در ظاهر همه چیز عالی و پرفکت به نظر می‌رسد اما دقیقاً همین سازوکاری که پیرامون (زن و بچه) را به تقدیس دائمی جهان پدری وامی‌دارد، درون خود به نحو متناقضی نطفه‌های گسست و واگرایی از سلطه مرکزی را می‌پروراند. رومینا با فرار خود کوشید این حباب پوشالی «نظام اخلاقی ایده‌آل خانواده پدرسالار» را در هم بشکند، اما افسوس که از صدق و شور نوجوانی‌اش نمی‌دانست که در این سیستم مجازات سنگینی در انتظار رسواکنندگان حباب آبروست.


اما خصلت خون افشاکنندگی متافیزیکهای دروغین است. خون رومینا و رومیناها همچون بسیاری خونهای دیگر، مثل خون شهدای دفاع از کشور و انقلاب، هدر نخواهد شد اگر این حوادث را «یک لحظه استثنایی» ندانیم، بلکه با کنار هم گذاشتن آنها به «پادروایتی تازه از مقاومت» دست یابیم که نطفه های جهانی نو را درون خود فریاد می‌زند. همه حبابها بالاخره روزی خواهند ترکید.

پی‌نوشت:
متاسفانه در هنگام نگارش این مطلب صدق خبر ناگوار قتل آسیه پناهی در جریان عملیات تخریب آلونک‌های حاشیه‌نشینان کرمانشاه توسط شهرداری و پلیس نیز اعلام شد. گناه او تنها آن بود که وجود و ایستادنش نشانه‌ای رسواکننده از نظم پوشالی دیگری بود: حباب توسعه شهری که تنها با حذف حاشیه‌نشینان زیبا و بدون نقص و آبرومند و در حال توسعه و «اسلامی» نمایانده می‌شود.
@kherad_jensi
Forwarded from jomhourtv
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
توی فرهنگ ایرانی قصه های زیادی هست.
از بزبز قندی تا رستم و سهراب.
در این ویدئو اما بالاخره داستانی گفته میشه که بسیاری از ایرانی ها توی این روزهای سخت منتظر شنیدن اون بودند.

ما داستانهای زیادی رو نشنیدیم!
حرف های بچه هایی که توی پارکها گل مصرف می کنند!
صدای آدمهایی که با سرود ملی امروز مان ارتباط بر قرارنمی کنند.
روایت نوجوانهایی که در فضای دوست دختر، دوست پسری قرار دارند!
حرفهای موافقین داشتن حیوان خانگی رو!
صحبتهای کسانی که «جوکر» قهرمان زندگی شون هست....
و خیلی روایتها از بسیاری آدمهای دیگه که قضاوت شدند اما هیچ وقت شنیده نشدند!
بدون شنیدن داستانهای واقعی همدیگه #رویای_ایران ساخته نمیشه...

لینک ارتباطی:
@Roya_iran


https://t.me/jomhortv
پاسخ استاد فاضلی به نقد جناب آقای شاه پیری حداقل من را چندان قانع نکرد.

دکتر سید علی آذین

از نوشته ایشان احساس نکردم که انتقادی به شخص استاد وارد است. همه می دانیم که ایشان از جمله جامعه شناسانی هستند که همواره با احساس مسئولیت به دنبال بیان و تحلیل و در مواردی چاره جویی برای مشکلات اجتماعی بوده اند. اما آن چه من را (شاید هم جناب شاه پیری را) قانع نمی کند، "پیامد" تحقیقات انجام شده و مقالات منتشر شده است. مسئولیت بخش عمده کم نتیجه بودن عملی پژوهش ها در کشور، البته مستقیما متوجه امثال بنده و جناب آقای دکتر فاضلی نیست و به سیستم بیمار آموزش عالی و دانشگاهی ما که افراد را فقط به چشم ماشین تولید مقاله نگاه می کند برمی گردد.

نقد جناب شاه پیری هم به همین سیستم است. امثال دکتر فاضلی از اساتید در اقلیت این سیستم هستند؛ در برابر تعداد قابل توجهی که یا کنج عافیت را برگزیده اند یا حتی در همراهی با جهت باد و قدرت، بعضا به شکل علنی رو در روی منتقدین و فعالان اجتماعی می ایستند (چوب تعدادی از این بزرگواران قبلا به تن شخص من خورده است!)
دانشگاهیان ما باید یاد می گرفتند که حاصل کار و پژوهش های خود را در جهت حمایت طلبی و ارتقاء سیاست ها و فرایندها به کار گیرند.

اما سیستم مسیری کاملا برعکس را در پیش گرفته است؛ یعنی به حاشیه راندن همین اقلیت و جذب نیروهایی که "حداکثر" چرخ های همان ماشین تولید مقاله را به حرکت درآورند تا بعد به اسم تولید علم، گزارش جایگاه ها و رتبه های من درآوردی علمی کشور را به عنوان کارنامه خود به حضور مسئولین رده بالای نظام ببرند.

این وسط دو راهبرد برای مواجهه با مشکلات جامعه و آسیب های اجتماعی مد نظر قرار می گیرد:
- نخست انکار و پنهان کاری
- و اگر آسیب یا فشار افکار عمومی قابل توجه بود، آزمون و خطا و خطا و خطا و اصرار بر آن!

@kherad_jensi
🔺از بیلزریان تا تتلو: حرمسراهای مدرن؟

/در گفت‌وگو با یاسر عرب و نفیسه شریفی و گزارش مردمی/

پریسا صالحی، انصاف نیوز: کرونا که شروع شد پادشاه تایلند با ۲۰ زن حرمسرای خود به قرنطینه رفت. ابوبکر البغدادی حرمسرایی با حضور زنانی که به داعش پیوستند داشت در نهایت نیز این ام سیاف، مدیر حرمسرای او و همسر یکی از مقامات ارشد داعش بود که مخفیگاه بغدادی را لو داد. اینها شاید نمونه‌هایی از حرمسرا باشند که هنوز به شکل قدیمی و تاریخی خود وجود دارند. حرمسرایی که شاید در ذهن بیشتر ما باشد مربوط به شاهان قاجار است، فتحعلی‌شاه حرمسرایی با جمعیت بیش از ۱۰۰۰ نفر داشت. ماجراهای حرمسرای ناصرالدین شاه اما شاید معروف‌ترین ماجراهای حرمسرا بین ما ایرانیان باشد از روابط قدرتی که جریان داشت تا سرسره‌بازی!
امروزه اما روابط متعدد شکل دیگری به خود گرفته‌اند در اینستاگرام نمایش داده می‌شوند و دیگر مختص به شاهان نیستند. دن بیلزریان، ساشا سبحانی و تتلو شاید نمونه‌هایی هستند که اصرار بر نمایش روابط متعدد خود دارند، تتلو چندی پیش فراخوانی برای جمع کردن یک حرمسرا را نیز داده بود. عدنان اکتار مجری ترکیه‌ای نیز یکی از این افراد است که روابط متعدد خود را عمومی می‌کند و در نهایت هم برنامه‌ی او به‌خاطر زیرپا گذاشتن اصل برابری جنسیتی قطع شد و خودش هم دستگیر شد. اما آیا این موارد را می‌توانیم نمونه‌های مدرن شده‌ی حرمسراها بدانیم؟ آیا مسائل و ریشه‌هایی که موجب ایجاد حرمسراها می‌شد با این شکل مدرن‌شده‌ی آن قابل مقایسه است؟
این سوال را با یاسر عرب، مستندساز و سازنده‌ی برنامه‌ی خرد جنسی و نفیسه شریفی، جامعه‌شناس مطرح کردیم. یاسر عرب به انصاف نیوز می‌گوید آنچه که ما در اینستاگرام و امثال تتلو و ساشا سبحانی می‌ببینیم مصرف تمایزی زن است یعنی از مصرف زن برای ایجاد تمایز بین خود و دیگران استفاده می‌شود اما در حرمسراهای سنتی زن مصرف سیاسی داشت. او نقطه‌ی اشتراک را مصرف زن می‌داند و معتقد است شکل مصرف عوض شده تا الان این افراد با مصرف زن خودشان را از بقیه متمایز کنند. بر خلاف عرب، شریفی ریشه این رفتارها را فانتزی‌های سکشوال می‌داند معتقد است این تعریف از مردانگی می‌تواند برای نوجوانان جذاب باشد و قدرت مردانه تشویق کند.

حرمسراهایی به وسعت یک گوشی

برای پرسیدن نظر مردم در مورد حرمسراها از عابران خیابان انقلاب در مورد حسی که بعد از شنیدن این واژه به آنها دست می‌دهد پرسیدیم. بیشتر مردانی که با آنها در مورد حرمسراها صحبت کردیم معتقد بودند که حرمسرا چیزی مربوط به گذشته است که تمام شده است مردان برای توصیف حرمسرا از واژه‌هایی مثل «خیانت»، «تنوع‌طلبی»، «هوس»، «عیش و نوش بیش از حد» و «بی‌بندوباری» استفاده کردند. زنان اما تقریبا همه معتقد بودند که حرمسرا تمام نشده بلکه داخل خانه‌ها و داخل موبایل‌ها رفته است. یکی از زنانی که به سوال‌های ما پاسخ داد می‌گوید: «هر خانه‌ای الان حرمسرا شده است و خیانت زیاد شده.» زن دیگری می‌گوید: «من این کلمه را که می‌شنوم یاد حرمسرای ناصرالدین شاه می‌افتم اما واقعیت این است که به شکل کوچک و سرپوش گذاشته شده‌ی آن در خانه‌ها وجود دارد. در واقع یک جور خرده‌ حرمسرا است.


نگاه‌ها تغییر کرده و انسان در محوریت قرار گرفته، برای همین آدم‌ها فکر می‌کنند من همین یک بار را زنده هستم یک بار فرصت دارم زندگی کنم و لذت ببرم و این نگاه همه‌ی محدودیت‌ها را از بین می‌برد. هرچه سن بالاتر می‌رود این موضوع بیشتر می‌شود مثلا هم‌نسل‌های ما یعنی دهه‌ی پنجاهی‌ها و دهه‌ی شصتی‌ها بیشتر سراغ این رفتارها می‌روند چون فکر می‌کنند چیزی را از دست داده‌اند و نتوانسته‌اند زندگی کنند.» زن دیگری اضافه می‌کند: «زنانی که حاضر هستند وارد این ارتباطات شوند، اطلاع دارند که این مرد متاهل است یا با زن یا زنان دیگری رابطه دارد اما این کار را می‌کنند و برایشان مقبول است، نمی‌توانم بگویم آنها جزو این جامعه نیستند پس فکر می‌کنم این روابط میان بخشی از جامعه پذیرفته شده است.»

یاسر عرب: اتوبان زیست جنسی قفل شده

عرب تا حدی استفاده از واژه‌ی حرمسرا را برای توصیف اینگونه روابط درست نمی‌داند و به انصاف نیوز می‌گوید: «وقتی حوزه‌ی علوم اجتماعی را رصد می‌کنیم باید مواظب باشیم که دستمان در حوزه‌ی روانشناسی خالی نباشد. ممکن است فردی در یک جایی فراخوانی هم بدهد، بیست نفر هم به‌خاطر ویژگی‌های روانی‌شان از فراخوان این شخص استقبال کنند، نباید این موضوع را به عنوان پدیده‌ی اجتماعی در نظر بگیریم. در مورد تتلو در عرصه‌ی سیاسی برداشت سیاست‌گذار ساده‌انگار این بود که اگر تتلو که چهار میلیون فالور دارد با آقای رئیسی دیدار کند، ناگهان سه میلیون بر رای او اضافه خواهد شد ولی آن دیدار ۳۰۰ هزار رای هم نیاورد.

@kherad_jensi
متن کامل👇
http://www.ensafnews.com/233786/
@ensafnews
برشی از گفتگوی یاسر عرب با انصاف نیوز در مورد حرمسراهای مدرن!

اینکه آقای تتلو نشان می‌دهد که «نیوفیس‌های» زیادی دارد که هفتگی می‌آیند و می‌روند و این مسئله را بولد می‌کند مهم است. اگر بخواهیم نگاه مصداقی داشته باشیم برای مثال ممکن است تتلو فکر کند که تا وقتی حاشیه دارد زنده است و برای همین می‌رود به سمت اینکه از این مسئله برای تولید حاشیه استفاده کند.

اگر نگاه غیرمصداقی داشته باشیم باید این موضوع را به دودسته تقسیم کنیم، مواردی که موجود دارند اما نمایش داده نمی‌شوند و دسته‌ای که نمایش داده می‌شوند. کسانی مثل تتلو، سبحانی و بیلزیریان اصرار بر دیده شدن این موضوع دارند. من فرقی بین مصرف بدن خود و بدن دیگری در تتلو نمی‌بینم. تتلو یک چیزی را مصرف می‌کند تا دیده شود، باید چیزی را مصرف کند که دیگران نمی‌توانند مصرف کنند. آقای ساشا سبحانی ماشینی را مصرف می‌کند که دیگران نمی‌توانند مصرف کنند. اینگونه برای خود تمایز ایجاد می‌کند. پولی را آتش می‌زند که دیگران به آن احتیاج دارند. این مصرف تمایزی است. آقای تتلو به جایی رسیده که بدن خود را مصرف می‌کند، تتو می‌زد و از بدن خود مصرف می‌کند و کاری را با بدن خود می‌کند که دیگران به خاطر سبک زندگی یا آبرو نمی‌توانند بکنند.

آنچنان که بدن را مصرف می‌کند و چیزی را مصرف می‌کند که دیگران نمی‌توانند و آن را به رخ می‌کشد، یک دختر را هم مصرف می‌کند. یعنی بین تن زن و ماشین و پول در مصرف تمایزی و تظاهر به این مصرف که «تو جامعه‌ای هستی که دسترسی راحت و آزادانه به شیوه‌ی معقول و مرسوم همه‌ی جوامع -یعنی ازدواج- را نداری و من ده تا ده تا دارم» فرقی نیست. این را من نمی‌برم در حوزه‌ی سکسوالیته، یعنی گول ظاهر این موضوع را نمی‌خورم؛ این برای من هنوز در راستای مصرف تمایزی است چرا که آن را فریاد می‌زند.

در زمان قاجار به دلایل متنوعی چیزی به نام حرمسرا داشتیم. یکی از دلایل این بود که مملکت ملوک‌الطوایفی بود، هرکسی حوزه‌های قدرت داشت، یکی از حربه‌های اینکه این شیرازه از هم نپاشد و ارتباط حفظ شود و این بافت ایران را نگه دارند این بود که از هریک از این اقوام شاه یک زن به حرمسرا می‌آورد که رابط بود و به نوعی امانت قوم پیش شاه بود. بسیاری از ازدواج‌هایی که به صورت عقد موقت یا دائم انجام می‌گرفت، صرفا سیاسی بود. شاید شاه به لحاظ جنسی دو یا سه سوگلی داشت، بقیه صرفا حضور داشتند. هرچند شاه به اینها محرم بود، هرچند سرسره‌بازی بود، هرچند تعیشات آنچنانی داشتند اما واقعیت این است که تصور ما از اینکه شاه هر شب با یکی تا دو نفر از اینها رابطه داشت و دوماه یک بار نوبتشان می‌شد، شاید تصور درستی نباشد.

می‌خواهم بگویم ما آنجا هم نباید گول ظاهر حرمسرا را بخوریم و بگوییم این شاه شهو تران است که پول زیاد و قدرت زیادی دارد و می‌تواند زنان زیادی داشته باشد. ظاهر این است اما باطن آن این است که بخش زیادی از این ازدواج‌ها سیاسی بودند و صرفا برای این بود که پادشاه بتواند شیرازه‌ی کل کشور را داشته باشد و از همه‌ی اقوام امانتی در دست دارد.»

او در مورد مصرف شدن زن و نگاه ابژگی به او می‌گوید: «آنجا زن مصرف سیاسی شده و اینجا زن مصرف تمایزی می‌شود، در این بین، بین بدن زن و خود شاه تفاوتی نیست. وقتی یک ورزشکار بدن قشنگی دارد خب دارد اما وقتی این را عمومی می‌کند، این بدن در شبکه‌های اجتماعی مصرف می‌شود.

وقتی ما می‌گوییم مصرف، صرفا مصرف جنسی نیست. زن به تعداد زیاد در هر دو مصرف می‌شود اما باید فرقش را بدانیم، آنجا مصرف تمایزی خیلی نماد و نمود نداشته، اینطور نبود که شاه بخواهد به بقیه بگوید شما یک زن دارید و من هفتاد زن. از سر یک سنت یا حتی شاید ناچاری اتفاق می‌افتد. این دو مورد دو گونه‌ی متفاوت از مصرف هستند. نه رفتار شاه قاجار و نه رفتار آقای تتلو ریشه در نیاز جنسی ندارد.

زن همچنان ابژه است، حتی رسانه هم زن را مصرف می‌کند تا خبر [تولید شده را پروپاگاند] کند. یک نفر راجع به کلیپ ساسی مانکن نکته‌ی جالبی گفته بود؛ در این کلیپ چند دختر با ظاهر بزک‌کرده دور یک پسربچه نشسته بودند؛ گفته بود اگر جای او یک دختربچه نشسته بود و دور او چند مرد سیبیلو نشسته بودند چه اتفاقی می‌افتاد؟ به نظر من واقعا جامعه به شدت واکنش نشان می‌داد ولی وقتی پسربچه است و دور او چند دختر بزک‌کرده نشسته‌اند، جامعه خیلی واکنشی ندارد!

ما متوجه این باشیم که این رفتارها مصرف زن است. یک وقتی مصرف تمایزی است، یک وقتی مصرف سیاسی است. چون زن اینجا ابژه شده او را صرفا ابژه‌ی شهوترانی نبینیم. در مورد تتلو جامعه همان واکنشی را نشان داد که امیر تتلو دوست داشت جامعه نشان دهد و باور داشت که نشان خواهد داد.»
@kherad_jensi
لینک گفتگوی کامل:
http://www.ensafnews.com/233786/

http://uupload.ir/files/ykbu_index.jpg
👍1
رومینا؛ فهمیدی چقدر ما ملت شریفی هستیم

✍️ دکتر نظام بهرامی کمیل


۱. چقدر شرافت می‌خواهد در فاجعه قتل رومینا؛ او و دوست پسرش را مقصر بدانی، پدر و خویشاوندان رومینا و جامعه سنتی را نقد کنی؛ هنرمند، معلم، روانشناس، جامعه‌شناس و روشن‌فکر را به خیانت و کم‌کاری متهم کنی؛ اما شهامت نداشته باشی به سهم قانونی اشاره کنی که طبق آن "ولّیِ دَم اگر خودش قاتل باشد، کسی نمی‌تواند از او شکایت کند و تبرئه می‌شود."

۲. چقدر شرافت می‌خواهد که هشتک من رومینا هستم بزنی و عکس و پست و استوری و... برای رومینا بگذاری؛ اما اگر قرار باشد برای مبارزه با این بی‌عدالتی و خشونت یک قدم برداری در جایت کاملاً میخکوب شوی.

۳. چقدر شرافت می‌خواهد که یک هفته از قتل رومینا گذشته دم برنیاوری؛ اما ۲۴ ساعت از قتل سیاه پوستی در مینه سوتا نگذشته چندتا مطلب در نقد تبعیض و خشونت در آمریکا منتشر کنی.

۴. چقدر شرافت می‌خواهد عمل امثال پدر رومینا را از سر غیرت و مردانگی بدانی و پشت سرت را نگاه نکنی که آنها که برای حفظ ناموسشان جلوی صدام و محمود افغان و چنگیز مغول و اعراب و اسکندر ایستادند و جان دادند؛ هیچ‌گاه دخترانشان را در خواب با داس قطعه قطعه نکردند.

۵. چقدر شرافت می‌خواهد که در دفاع از حقوق زنان بگویی؛ چرا پدر اگر قاتل فرزندش باشد تبرئه می‌شود؛ اما مادر اگر قاتل باشد اعدام می‌شود؟!

۶. چند سال پیش کودک چند ماهه ای را بیهوش به بیمارستان آوردند؛ کودک مرده بود و پس از دروغ‌های اولیه‌ی والدین در نهایت پدر کودک اعتراف کرد که بچه را محکم به دیوار کوبیده است. تاسف بارتر از کار پدر، سخنان مادر بود که گفت؛ شوهرم کارگری می‌کرد و شب خسته و کوفته به خانه می‌آمد و بچه مدام گریه می‌کرد و او هم یک لحظه عصبانی شد و....
کسانی که در تحلیل این فاجعه به نقش و شرایط رومینا و دوست پسرش اشاره می‌کنند حرفهای همان مادر را می‌زنند.

❇️ واقعیت این است که اگر قانون فعلی ایران در مورد ولّی دمی که قاتل است در توسعه یافته‌ترین جوامع وجود داشته باشد آمار فرزندکشی آنها هم بالا میرود.

درست است که، کار فرهنگی اصل است و نباید صرفاً به تغییر قوانین دلخوش کنیم؛ اما زمانی که حقوق دیگری مطرح می‌شود به کار فرهنگی نمی‌توان و نباید بسنده کرد.
پدری که بداند بعد از قتل فرزندش مجازات می‌شود سریع‌تر می‌فهمد که هیچ انسانی برده و مال و اموال دیگری نیست تا با او هرکار خواست بکند.

@kherad_jensi
بعد از قتل رومینا چه کنیم؟
✍️یاسر عرب

رومینا رفت! دختری که نه اولین قربانی خشونت خانگی بود و نه آخرین اش. رومینا رفت و ما را با واقعیت جامعه ای که هنوز گمان می کند مسائل «زیست جنسی» مطالب مرتبط به نقاط خصوصی بدن است تنها گذاشت! آیا جامعه ایران حالا می فهمد «زیست جنسی» چه ابعاد گسترده و پیچیده ای دارد؟ آیا این جامعه با خود اش به زمزمه در میاید که «چطور یک ماه قبل پدر این دختر مظلوم با گرفتن مشاوره حقوقی، از تبعات قانونی اقدام به قتل دختر اش مطلع شده و با فهم اینکه هیچگاه بخاطر این قتل مجازات سنگینی برای اش ایجاد نخواهد شد دست به این جنایت زده است؟»

آیا جامعه خواهد پرسید «پدری باهوش که می تواند چنین مشاوره حقوقی بگیرد. چرا نمی توانست برای همدلی و صبر بر رشد رومینا، مشاوره ای از یک روانشناس یا مشاور خانواده بگیرد؟» درد قتل رومیناها را به کجا باید برد؟ کدام مسئول و سیاستگذار و حاکم از این غصه شبی را نخفت؟ و پس از این واقعه چه خواهد شد؟

اجازه بدهید ابتدا ناامید تان کنم. تا جایی که نگارنده روند سیاستگذاری اجتماعی و فرهنگی را در این کشور دنبال کرده باید بگویم «هیچ!» یک «هیچ بزرگ!» پس از فروکش کردن ماجرای قتل رومینا در انتظار جامعه ی ایران است. یک «هیچ» تا قتل بعدی که شانس «برساخت اجتماعی» شدن و طوفان توییتری شدن را پیدا کند و باز مدتی در صدر اخبار بنشیند. و دوباره «هیچ!» ...

بهبود وضعیت ما در زیست جنسی مقوله ای بسیار پیچیده است. از معماری، آموزش، رسانه، اشتغال، اقتصاد، عرف، فرایند جهانی شدن، تکنولوژی و ... ابعاد گسترده ی بسیاری برخوردار است. هیچ جادویی بر روی هیچ منبری و تریبونی نیست که کسی وِردِ زبان کند و بتواند مقابل تعرض جنسی به کودکان را بگیرد! یا حتی بتواند آمار طلاق را پایین بیاورد! یا مثلا جمعیت روسپیان را کاهش دهد! و یا دوازده میلیون جوان مانده پشت سد ازدواج را چاره ای کند!

به زبان ساده برای شما می نویسم که علاوه بر مسئولین خود به خواب زده ، متاسفانه از کره ی مریخ هیچ آدم فضایی با سفینه اش روی «ایران» نمی نشیند و با اشعه ای نامرئی ذهنیت و فرهنگ ما ایرانیان را اصلاح نکرده و ذهن ما را مسلح به سلاح دانش نمی کند. فهم همین نکات بدیهی بود که نگارنده را بر آن داشت تا در سال 1390 الی 1394 «مجموعه مستند یک پیشنهاد ساده» را تولید و در آن به سیاستگذار و مسئول و مردم هشدار بدهد که با درک عالمانه ی پدیده های اجتماعی به داد «زیست جنسی» در ایران برسد.

همین ناامیدی از ساختارهای اداره کننده کشور بود که در سال 1395 وقتی خواب سنگین مسئولین را دید شخصا آستین بالا زد و «مجموعه آموزشی یک پیشنهاد ساده» را برای رشد جنسی کودکان تهیه و آن را به شکل خود جوش در سایت آپارات بارگذاری کرد. و پس از بازخورد چند میلیونی آن مجموعه با کمک و حمایت خود شما مجموعه ی «خرد جنسی» را تا کنون در چهل قسمت ساخت. آری هیچ چیز در یک شب اصلاح نمی شود و چاره ای جز چاره جویی خودمان نمانده!

آثار ذکر شده در این لینک ها قابل رویت است:
https://b2n.ir/pishnehah

https://www.aparat.com/pishnahad_sade

https://www.aparat.com/kheradjensi/%D8%AE%D8%B1%D8%AF%20%D8%AC%D9%86%D8%B3%DB%8C

همچنان که مستحضر هستید در کشور ما هزینه های بسیاری از بیت المال و جیب مردم برداشت، و خرج مسائلی می شود که هیچ ربطی به بهبود کیفیت زندگی ما ندارد. در کشور ما پولهایی گم می شود که بخاطر ازدیاد صفر، نوشتن عددی آن روی کاغذ در توان بنده و شما نیست! اما در عین حال دغدغه و هزینه ای برای بهبود «زیست جنسی» نیز مشاهده نشده و دهان بزرگ صدا و سیما نیز همواره به دنبال نشر اخبار بد از کشور آمریکا است!

ما در خرد جنسی دست به زانوی شما زدیم، تا این مرحله جلو آمدیم و راه بسیار طولانی است. حال بر آنیم علاوه بر شروع تولید «مجموعه سوم خرد جنسی» که گفتگوی جمعی بین اساتید مختلف این حوزه است شبکه ای از تولیدات دیگر را نیز شکل دهیم. تولیداتی که به شکل آموزشی با توده ی مردم ارتباطی عالمانه برقرار نماید.

تولید رسانه ای علاوه و بر ایده، همت، تجربه و پشتکار به هزینه هایی جدی نیاز دارد. چهار روز فرصت می گذاریم برای دریافت حمایت مالی شما در همین شرایط سخت اقتصادی.
اگر اهل حمایت هستید می توانید از این شماره کارت استفاده نمایید:
6104337763773460


@kherad_jensi
‍ دخترکشی!

✍️عرفان نظرآهاری

دو سال پیش یک آپارتمان کوچک خریدم که دفتر کارم بشود؛ اما جناب بنگاهی بدون هماهنگی با من برای آپارتمان مستاجری پیدا کرد و قرار دادی بست.
به بنگاهی اعتراض کردم که من اصلا مستاجر نمی خواستم و چرا بی اجازه چنین کردی!

با مستاجر قرار گذاشتم که قرار داد را فسخ کنم؛ اما دیدم مستاجر خانم جوان فرهیخته سی ساله ای است که مدرس تاریخ است و پسر شش ساله ای دارد و دو روز در تهران تدریس می کند و دو روز در شهرستان.

از ملاقات‌اش خوشحال شدم و گفتم شما همین جا باش ولی خیلی مراقبت کن از همه چیز چون اینجا دفتر انتشارات من است و بعد از یکسال به آن احتیاج دارم و نمی‌توانم قرارداد را تمدید کنم. دختر هم قبول کرد و ماجرا ختم به خیر شد.

پنج ماه بعد دختر پیش پدرم آمد که همسر سابقم که پسر دایی ام است مرا اذیت و آزار می کند و من می ترسم و می خواهم خانه را عوض کنم یا بروم شهرستان پیش پدرم.

پدرم می گوید باشد من اول با شوهر سابقت صحبت می کنم و اتمام حجت می کنم اما اگر فایده نداشت پول تو آماده است، شاید صلاح این باشد که به خانواده ات پناه ببری.

چند روز گذشت و دیگر از دختر خبری نشد تا اینکه پلیس با پدرم تماس گرفت و گفت که مستاجرتان را کشته اند و معلوم نیست قاتل کیست.

اینکه بر سر شاعری که از نَفَس فرشته ها ملول می شود و از مرگ پروانه ای بیمار، با چنین فاجعه ای چه آمد؛ بگذریم.
اما آپارتمان پلمپ شد و ما یقین داشتیم که زن جوان را شوهر سابقش کشته است تا اینکه بعدها معلوم شد پدر و برادرش با اسلحه‌ او را جلوی چشم پسر کوچکش کشته اند و جرمش این بوده که چرا درس خوانده، چرا به تهران آمده، چرا تدریس می کرده و چرا از پسر دایی معتادش جدا شده است.

پدری که قاتل بود از ما شکایت کرد و افراد قبیله به آپارتمانم حمله کردند و پلمپ را شکستند وسایل مقتول را بردند. دیوارها را تخریب کردند و هنوز که هنوز است ما در گیر دادگاه قاتلانیم و همچنان ما را تهدید می کنند و آزار می دهند.
روزی مادرم به پدر دختر مقتول گفت: این دختر چند قرن برای شما زود بود شما لیاقت چنان دختری را نداشتید، او را کشتید تا دیگر نبینیدش تا نفهمید چقدر متعصب و جاهل و بی لیاقتید.

نه آن پدر هرگز مجازات شد نه آن برادر نه آن شوهر سابق.
نه می دانم قبر آن دختر کجاست و نه می دانم روی سنگ قبرش چه نوشته اند.

دختر هم استاد تاریخ بود و هم قربانی تاریخ سرزمینش. من هر روز به مظلومیت چشم های آن پسرک معصوم فکر می کنم که به دیوار اتاقم تکیه داده بود؛ من از او پرسیدم «اسمت چیه و کلاس چندمی؟»
گفت: «اسمم سروش است و سال دیگر به کلاس اول می روم.»
آن روز او نمی دانست که اسم خودش مظلوم است اسم مادرش مقتول و اسم پدر و پدربزرگ و دایی اش قاتل...
پسر بچه را به روستا بردند؛ او هرگز به کلاس اول نرفت!


@kherad_jensi
@NewHasanMohaddesi
😢1
اندیشکده خرد جنسی
بعد از قتل رومینا چه کنیم؟ ✍️یاسر عرب رومینا رفت! دختری که نه اولین قربانی خشونت خانگی بود و نه آخرین اش. رومینا رفت و ما را با واقعیت جامعه ای که هنوز گمان می کند مسائل «زیست جنسی» مطالب مرتبط به نقاط خصوصی بدن است تنها گذاشت! آیا جامعه ایران حالا می فهمد…
با سلام. گزارش روز یکم حمایت طلبی
از مجموع 9581 نفر (تاکنون) بازدید پست حمایت طلبی اول. تنها 19 واریزی داشته ایم.
برای این عدم مشارکت دلایلی حدس زده می شود:

1/ به محاق رفتن امر اجتماعی در ایران و اتمیزه شدن جامعه.
2/ خستگی و عدم باور به اصلاح جامعه با فرایندهای آموزشی!
3/ علاقه به حرکت های خیری که وجدان را به سرعت آرام کند و نتیجه آن آنی و ملموس باشد.
4/ اعتماد به حمایت دیگران و اینکه « چرا من؟ دیگرانی هستند که حمایت کنند!»
5/ وضعیت بسیار بد اقتصادی!

پ.ن:
خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملّتى) را تغيير نمى‌‏دهد مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند! (رعد/ یازده)

اگر اهل حمایت هستید می توانید از این شماره کارت استفاده نمایید:
6104337763773460


@kherad_jensi
☘️ دردسرهای فعالیت فرهنگی مستقل داخل زمین بازی
✍️ مدیر سایت فرهنگی صدانت
* تصویر: یاسر عرب در استادیو جمهور تی‌وی

🔅سال ۹۰ بود که به صورت جدی صدانت را راه‌اندازی کردم. آن وقت نمی‌دانستم قرار است این کار به کجا بینجامد. آینده‌ی صدانت در چشمانم مبهم و مه‌آلود می‌نمود. شاید امروز هم پس از گذشت سال‌ها از آغاز فعالیت و تشکیل چندین تیم کارشناسی و افزایش چندین هزار مخاطب باز چشم‌انداز روشن و مطمئنی پیش‌رو نباشد.

🔅ارتقای روحیه‌ی حقیقت‌طلبی و سطح آگاهی عمومی، رشد و افزایش رواداری و هم‌پذیری، فروکاهش خشونت در جامعه، تقویت و گسترش فضای گفتگوی سالم، بالابُردن حساسیت‌های اخلاقی به حقوق حیوانات و محیط زیست و… اهدافی بودند که مبنای عمل مجموعه‌ی همکاران صدانت در این سال‌ها بوده است. باور عمیق دست‌اندرکاران صدانت به این مبانی و اهداف، به انسجام هر چه بیشتر ساختار، وحدت رویّه و فعالیت همدلانه و مثال‌زدنی اعضا منجر شد.

🔅دانشجو بودم، بیشتر دوستان و همکارانم نیز دانشجو هستند. در تمام این سال‌ها تأمین هزینه‌های سایت برعهده‌ی خودمان بود، اگر چه احیاناً حمایت‌های مردمی اندکی نیز کمک‌حال می‌شد.

🔅در این‌سال‌ها پیش‌بُرد با کیفیت کار، آسان و خالی از نگرانی‌ها و حواشی نبود. با درگیری‌های ذهنی، دلمشغولی‌ها و پی‌گیری‌های عملی فراوانی دست‌وپنچه نرم کردیم. مواردی همچون: کمبود وقت، تلاش‌ برای اخذ مجوزهای لازم، دلشوره‌ی اینکه مبادا مطلبی که بارگذاشته می‌شود فاقد کیفیت شایسته باشد، رفع کاستی‌های نگارشی مطالب، هماهنگی‌ با اساتید و اصحاب قلم، پاسخ‌دهی به ایمیل‌ها، بررسی کامنت‌ها، دریافت و جستجوی مطالب مفید و هماهنگی پیوسته با گروه‌های کارشناسی، ارتقای فنّی سایت و موارد متعدد دیگر از جمله دلمشغولی‌ها و دشواری‌های راه بوده است.

🔅میدانید؟ همه چیز در این زمین بازی، انحصاری است. کافی است تلویزیون خود را روشن کنیم و با بهترین کیفیت فیلم‌ها، سریال‌ها و برنامه‌هایی که اَبَر رسانه‌های داخلی و خارجی برایمان ساخته‌اند را به رایگان تماشا کنیم. اَبَررسانه‌هایی که با بهترین دوربین‌ها، ماهرترین تدوین‌گرها و بهترین استادیوها تولیداتی را به رایگان در اختیار ما می‌گذارند که ساخت هرکدام آنها مستلزم صرف بودجه‌های هنگفت است. بودجه‌های هنگفتی که یا از مالیات‌های خود ما یا از بودجه کشورهای دیگر برای رسیدن به اهداف همان کشورها تأمین می‌شود.

🔅چند روز قبل متوجه شدم دوست عزیزم آقای یاسر عرب شروع به انتشار مجموعه جدیدی به نام «جمهور تی‌وی» کرده است. (مشاهده تیزر) یاسر عرب از معدود اهالی رسانه است که در این فضا به شکل مستقل کار می‌کند و به هر جان‌کَندنی که شده مستندها و برنامه‌های مفید زیادی با همکاری چند دوست خود به نمایش عمومی می‌رساند. اگر همت و دردمندی شخصی پشتوانه‌ی او نبود بعید به نظر می‌رسید که این راه ناهموار را ادامه می‌داد.

🔅یاسر عرب روز گذشته درخواست حمایت مردمی را روی کانال تلگرامی‌اش گذاشت و بعد از آنکه ۵ هزارنفر آن را دیدند تلفنی از او پرسیدم: «چقدر کمک شد؟». گفت: «شش نفر مبالغی واریز کردند» پرسیدم: «مجموعا چقدر؟» مبلغی که گفت در یک محاسبه‌ی سرانگشتی تنها می‌تواند هزینه‌ی آژانس رفت‌وبرگشت مهمان‌های برنامه را تأمین کند.

🔅از مخاطبان و خوانندگان فهیم که مایلند به نحو موثر و مسئولانه در ارتقای فرهنگ ملی و گسترش رسانه‌های مستقل سهیم باشند تقاضا می‌کنم صفحات اجتماعی «جمهور تی‌وی» را دنبال کنند و با حمایت‌های مالی خود به پیشبُرد هرچه بهتر این اقدام فرخنده‌ی رسانه‌ای یاری دهند.

حمایت مالی از «جمهور تی‌وی»:
۶۱۰۴۳۳۷۷۶۳۷۷۳۴۶۰

🌐 متن کامل این نوشتار

🌾 @Sedanet
🌾 @yaser_arab57
💢 انتشار مجموعه آموزشی "یک پیشنهاد ساده" برای مشاهده در گوشی همراه شما

دوستان و سروران گرامی
مدتی از انتشار مجموعه آموزشی "یک پیشنهاد ساده" به طور رایگان در سایت آپارات می گذرد.
برای دسترسی آسانتر کاربران تلگرامی، نسخه کم حجم و با کیفیت مناسب تمامی ۲۱ قسمت برای مشاهده در گوشی همراه در اختیارتان قرار می گیرد.
امید که با انتشار آن در گروه ها و کانال های مرتبط با کودکان (چون کانال های مهدهای کودک و دبستان ها) در ارتقاء تربیت و آموزش جنسی فرزندانمان بکوشیم.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مجموعه آموزشی "یک پیشنهاد ساده"
قسمت اول (مقدمه)
تفاوت بین آموزش جنسی با تربیت جنسی برای کودکان چیست؟
سوالات جنسی کودکان
2👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مجموعه آموزشی "یک پیشنهاد ساده"
قسمت دوم
رفتارهای جنسی کودکان، کنجکاوی جنسی، خودلمسی، دکتر بازی و...
👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مجموعه آموزشی "یک پیشنهاد ساده"
قسمت سوم
رفتارهای غیر طبیعی جنسی کودکان، چگونگی تثبیت جنسیتی
علت مامان بابا بازی بچه ها.
👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مجموعه آموزشی "یک پیشنهاد ساده"
قسمت چهارم
علت بازی های جنسی کودک با وسایل بازی اش چیست؟ این رفتارها ماهیتا جنسی هستند یا نه؟ والدین چگونه باید این رفتارها را مدیریت کنند؟
👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مجموعه آموزشی "یک پیشنهاد ساده"
قسمت پنجم
زمینه های آزار جنسی کودکان؛
رفتارهای متفاوتی که می تواند آزار جنسی کودکان تلقی شود کدام است؟ چگونه می توان زمینه ی بروز این رفتارها را از میان برداشت؟
👍2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مجموعه آموزشی "یک پیشنهاد ساده"
قسمت ششم
زمان و مکان خواب کودکان. علت اصرار کودکان برای خوابیدن در کنار والدین. نحوه برخورد والدین با درخواست کودک برای خوابیدن با آنها و ...