4_5983481010648516460.pdf
301.9 KB
بازنمایی کلیشه های جنسیّتی در کتاب های فارسی دوره پنجساله ابتدایی
✍️مصطفی آب روشن / صدیقه ارجمندی
✅در این مقاله، سعی شده است با تحلیل محتوای کتب درسی، موضوع تبعیض جنسی کشف، انتزاع، و به اشکال گوناگون مفهوم سازی شود، تا با حصول شناخت کاملی از این پدیده تحقق یافته در متون درسی، مشخص شود که چگونه نظام آموزش و پرورش و نهاد مدرسه در ایران، کلیشه های جنسیتی بین دختر و پسر را بازتولید و در ذهنِ دانش آموز عادی سازی می کند؛ چراکه نهاد آموزش و پرورش از جمله عوامل جامعه پذیری اعضای جدید جامعه است.
✅این پژوهش بر آن است تا تبیین کند تمایزات رفتاری از نوع اجتماعی شدن افراد نشئت می گیرد نه تفاوت های بیولوژیکی و زیستی افراد. به صراحت می توان گفت که در بیشتر جوامع کنونی، نقش های مردانه، مردان را در منزلت و ارزش های فرهنگی بالاتری از زنان قرار می دهد. این باور در محتوای کتاب های درسی که قطبی شده و رنگ جنسوندی پیدا کرده مشهود است. در نتیجه، جنس ها از کلیشه های تجویزی پیروی می کنند. پرسش این است: آیا نقش ها و هویت جنسی به طور طبیعی، تفاوت های زیستی را بیان می کند؟
متن کامل به شکل پی دی اف
@kherad_jensi
✍️مصطفی آب روشن / صدیقه ارجمندی
✅در این مقاله، سعی شده است با تحلیل محتوای کتب درسی، موضوع تبعیض جنسی کشف، انتزاع، و به اشکال گوناگون مفهوم سازی شود، تا با حصول شناخت کاملی از این پدیده تحقق یافته در متون درسی، مشخص شود که چگونه نظام آموزش و پرورش و نهاد مدرسه در ایران، کلیشه های جنسیتی بین دختر و پسر را بازتولید و در ذهنِ دانش آموز عادی سازی می کند؛ چراکه نهاد آموزش و پرورش از جمله عوامل جامعه پذیری اعضای جدید جامعه است.
✅این پژوهش بر آن است تا تبیین کند تمایزات رفتاری از نوع اجتماعی شدن افراد نشئت می گیرد نه تفاوت های بیولوژیکی و زیستی افراد. به صراحت می توان گفت که در بیشتر جوامع کنونی، نقش های مردانه، مردان را در منزلت و ارزش های فرهنگی بالاتری از زنان قرار می دهد. این باور در محتوای کتاب های درسی که قطبی شده و رنگ جنسوندی پیدا کرده مشهود است. در نتیجه، جنس ها از کلیشه های تجویزی پیروی می کنند. پرسش این است: آیا نقش ها و هویت جنسی به طور طبیعی، تفاوت های زیستی را بیان می کند؟
متن کامل به شکل پی دی اف
@kherad_jensi
✅ شناسنامه برای فرزندان حاصل از رابطه نامشروع فقط با حكم دادگاه
سیف الله ابوترابی، سخنگوی سازمان ثبت احوال کشور در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان:
✅اینکه سازمان ثبت احوال به فرزندان حاصل از رابطه نامشروع شناسنامه میدهد، صحت و امکان ندارد.
✅فرزندان نامشروع در صورتی که دادگاه تایید کند و حکم دهد میتوانند شناسنامه دریافت کنند.
✅نام پدر فرزندان نامشروع نامعلوم است. آماری در دسترس نیست که تا کنون چند شناسنامه برای این افراد صادر شده است.
@kherad_jensi
سیف الله ابوترابی، سخنگوی سازمان ثبت احوال کشور در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان:
✅اینکه سازمان ثبت احوال به فرزندان حاصل از رابطه نامشروع شناسنامه میدهد، صحت و امکان ندارد.
✅فرزندان نامشروع در صورتی که دادگاه تایید کند و حکم دهد میتوانند شناسنامه دریافت کنند.
✅نام پدر فرزندان نامشروع نامعلوم است. آماری در دسترس نیست که تا کنون چند شناسنامه برای این افراد صادر شده است.
@kherad_jensi
این «قانون حمایت از اطفال و نوجوانان» از این جرمانگاریهای عجیب کم ندارد: مثلاً اگر شما کودکآزاری را گزارش نکنید به ۲ سال حبس محکوم میشوید (ماده ۱۷) اما اگر خودتان مرتکب آزار جنسی غیر تماسی شوید به ۳ ماه حبس! (بند ۴ ماده ۱۰)
✍سعید ممتاز
@kherad_jensi
✍سعید ممتاز
@kherad_jensi
مناظره در باره موضوع حجاب
مهدی نصیری و حسین سوزنچی
فایل صوتی مناظره مهدی نصیری و حسین سوزنچی در باره حجاب الزامی در برنامه زنده زاویه،
چهارشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۹
@kherad_jensi
@nasiri42
چهارشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۹
@kherad_jensi
@nasiri42
حجاب اجباری در ایران امروز مسئلهای فرهنگی اجتماعی است نه دینی و فقهی
(به بهانهی مناظرهی مهدی نصیری و حسین سوزنچی در موضوع حجاب)
✍🏻محسنحسام مظاهری
برگزاری مناظرهی مابین آقایان مهدی نصیری و حسین سوزنچی باموضوع حجاب اجباری در شبکه چهار سیما زمینهساز طرح مجدد مباحثاتی در فضای مجازی شده است.
به نظر میرسد اغلب مباحثات درباره حجاب اجباری، چه در موافقت و چه مخالفت با آن، ازجمله مناظره مذکور، دچار ایدهآلگرایی اند و با واقعیت جامعه همخوانی ندارند. چهل سال بعد از اجرای سیاست حجاب اجباری و تحمیل هزینههای فراوان آن بر جامعه و بهشکستانجامیدن آن، کماکان بحث بر سر مباحث نظری و فقهی و استدلالات دروندینی الزام حجاب چندان راه به جایی نمیبرد. نیاز به مباحث انضمامی و عینی با هدف ارایهی نسخههایی واقعبینانه برای حل این معضل اجتماعی ـ فرهنگی داریم.
سال گذشته در یادداشتی با عنوان «عبور از ارادهگرایی دولت به خودتنظیمی جامعه» تلاش کردم چنین نسخهای ارایه دهم. به بهانه مناظره مذکور آن یادداشت را بازنشر میکنم.
برشهایی از متن:
✅نیاز امروز، گفتگویی ملی برای رسیدن به راهکاری عملی و مطابق واقع برای خارجساختن مقولهی حجاب از وضعیت بحرانی فعلی است. هر راهکاری برای واقعبینانهبودن ناگزیر از پذیرش واقعیاتی است که خوب یا بد در هندسهی مقولهی حجاب اثرگذارند. ازجمله:
• واقعیتِ استقرار حکومت دینیِ جمهوری اسلامی و شئون حاکمیتیِ آن؛
• واقعیتِ تکثر الگوهای هنجاری و رفتاری در جامعه؛
• واقعیتِ نفوذ جریانهای مذهبی و انتظاراتی که از حاکمیت دارند. خصوصاً جریانهای سنتی که همیناندازه از تحکم نظام در حجاب را هم کافی نمیدانند؛
• ملاحظات سیاسی و امنیتی سیاستگذاری حجاب؛
• روند شتابندهی تغییرات فرهنگی که یکی از پیامدهایش تکثیر الگوهای مصرف ازجمله در پوشش است؛
• تجربهی چهار دهه اعمال قانون الزامیبودن حجاب؛
• افزایش قدرت اقتصادی و سیاسی زنان و ارتقای جایگاه و منزلت زنان در قشربندی اجتماعی؛
• رشد گرایشها و رویکردهای فمینیستی در جامعه (حتی در بین اقشاری از دینداران: «فمینیسم مذهبی»)؛
• تغییرات دینداری و حرکت از الگوهای سنتی به تکثر مدلهای دینداری خصوصاً در بین جوانان مذهبی (نظیر تبدیل حجاب به «مُد مذهبی»)؛
• وجوه اقتصادی موضوع و گردش مالی بازار حجاب؛
• تبدیل حجاب به «امر سیاسی» و تقویت این تلقی نادرست توسط هم حاکمیت و هم اپوزیسیون که «نوع حجاب افراد گویای گرایش سیاسی آنهاست». (حال آنکه در واقع امر اینگونه نیست و نه همهی موافقان حجاب کاملاً هوادار نظام اند و نه همهی مخالفان، کاملاً مخالف نظام)؛
• خشم و نفرت انباشتشده در بخشی از جامعه در اثر اقدامات آسیبزایی مثل «گشت ارشاد» در جامعه و پتانسیل بالای تراکم این خشم با نارضایتیهای اقتصادی و سیاسی.
به این فهرست میتوان موارد دیگری نیز افزود.
✅راهحل پیشنهادی من این است که حاکمیت در یک روند تدریجی از نقش تصدیگری و مداخلهی مستقیم و «حداکثری» در مدیریت و کنترل حجاب عقبنشینی کند و به نقشی «حداقلی» در تنظیم مناسبات جریانهای اجتماعی و حفاظت از مرزهای عرفیِ مورد وفاق حداکثری جامعه در امر پوشش بسنده کند. به عبارت دیگر لااقل درین موضوع جایگاه و کارکردی مشابه یک دولت عرفی بیابد: دولت بهمثابهی مکانیکِ جامعه. در این حالت، بهجای آنکه دولت خود مستقیماً و بلاواسطه مهمترین کنشگر میدان فرهنگ باشد، باید در سطحی بالاتر میدان کنش را تعریف کرده و توازن نیروهای اجتماعی را در چهارچوب قانون، عرف حداکثری و منافع ملی تحت نظر داشته باشد.
✅این بازسازی و اصلاح عملکردی، باید بهصورت تدریجی و گام به گام و بدون تبلیغات آشکار دنبال شود. نیازی نیست این تغییر در بوق و کرنا شود یا حاکمیت صراحتاً اعلام عقبنشینی کند. زیرا درآنصورت حساسیت نیروهای مذهبی برانگیخته شده و احساس خطر خواهند کرد که این امر به شکاف دینداران سنتی و نظام دامن خواهد زد. حتی نیازی به الغای قانون الزام حجاب نیست. منتها این قانون میتواند روی کاغذ باقی بماند اما در مقام اجرا، بهتدریج اولاً دایرهی اعمال قانون تحدید شود (بهجای همهی اماکن و معابر عمومی، حجاب تنها در برخی محیطهای خاص (اماکن مذهبی مثل مساجد و بقاع، فضاهای آموزشی مثل مدارس و دانشگاهها، فضاهای سازمانی مثل ادارات الزامی باشد) و ثانیاً سنبهی مجریان تعمداً و آگاهانه کمزورتر شود و حاکمیت، نسبت به مصادیق تخطی از این قانون در محیطهای عمومی (غیر از مصادیق خاص مذکور) تجاهلالعارف کند.
مشابه وضعیتی که امروزه قانون ممنوعیت ماهواره و موارد مشابه دارند. قانونهایی که نوشته شدهاند، ولی خوانده نمیشوند.
@kherad_jensi
@mohsenhesammazaheri
(به بهانهی مناظرهی مهدی نصیری و حسین سوزنچی در موضوع حجاب)
✍🏻محسنحسام مظاهری
برگزاری مناظرهی مابین آقایان مهدی نصیری و حسین سوزنچی باموضوع حجاب اجباری در شبکه چهار سیما زمینهساز طرح مجدد مباحثاتی در فضای مجازی شده است.
به نظر میرسد اغلب مباحثات درباره حجاب اجباری، چه در موافقت و چه مخالفت با آن، ازجمله مناظره مذکور، دچار ایدهآلگرایی اند و با واقعیت جامعه همخوانی ندارند. چهل سال بعد از اجرای سیاست حجاب اجباری و تحمیل هزینههای فراوان آن بر جامعه و بهشکستانجامیدن آن، کماکان بحث بر سر مباحث نظری و فقهی و استدلالات دروندینی الزام حجاب چندان راه به جایی نمیبرد. نیاز به مباحث انضمامی و عینی با هدف ارایهی نسخههایی واقعبینانه برای حل این معضل اجتماعی ـ فرهنگی داریم.
سال گذشته در یادداشتی با عنوان «عبور از ارادهگرایی دولت به خودتنظیمی جامعه» تلاش کردم چنین نسخهای ارایه دهم. به بهانه مناظره مذکور آن یادداشت را بازنشر میکنم.
برشهایی از متن:
✅نیاز امروز، گفتگویی ملی برای رسیدن به راهکاری عملی و مطابق واقع برای خارجساختن مقولهی حجاب از وضعیت بحرانی فعلی است. هر راهکاری برای واقعبینانهبودن ناگزیر از پذیرش واقعیاتی است که خوب یا بد در هندسهی مقولهی حجاب اثرگذارند. ازجمله:
• واقعیتِ استقرار حکومت دینیِ جمهوری اسلامی و شئون حاکمیتیِ آن؛
• واقعیتِ تکثر الگوهای هنجاری و رفتاری در جامعه؛
• واقعیتِ نفوذ جریانهای مذهبی و انتظاراتی که از حاکمیت دارند. خصوصاً جریانهای سنتی که همیناندازه از تحکم نظام در حجاب را هم کافی نمیدانند؛
• ملاحظات سیاسی و امنیتی سیاستگذاری حجاب؛
• روند شتابندهی تغییرات فرهنگی که یکی از پیامدهایش تکثیر الگوهای مصرف ازجمله در پوشش است؛
• تجربهی چهار دهه اعمال قانون الزامیبودن حجاب؛
• افزایش قدرت اقتصادی و سیاسی زنان و ارتقای جایگاه و منزلت زنان در قشربندی اجتماعی؛
• رشد گرایشها و رویکردهای فمینیستی در جامعه (حتی در بین اقشاری از دینداران: «فمینیسم مذهبی»)؛
• تغییرات دینداری و حرکت از الگوهای سنتی به تکثر مدلهای دینداری خصوصاً در بین جوانان مذهبی (نظیر تبدیل حجاب به «مُد مذهبی»)؛
• وجوه اقتصادی موضوع و گردش مالی بازار حجاب؛
• تبدیل حجاب به «امر سیاسی» و تقویت این تلقی نادرست توسط هم حاکمیت و هم اپوزیسیون که «نوع حجاب افراد گویای گرایش سیاسی آنهاست». (حال آنکه در واقع امر اینگونه نیست و نه همهی موافقان حجاب کاملاً هوادار نظام اند و نه همهی مخالفان، کاملاً مخالف نظام)؛
• خشم و نفرت انباشتشده در بخشی از جامعه در اثر اقدامات آسیبزایی مثل «گشت ارشاد» در جامعه و پتانسیل بالای تراکم این خشم با نارضایتیهای اقتصادی و سیاسی.
به این فهرست میتوان موارد دیگری نیز افزود.
✅راهحل پیشنهادی من این است که حاکمیت در یک روند تدریجی از نقش تصدیگری و مداخلهی مستقیم و «حداکثری» در مدیریت و کنترل حجاب عقبنشینی کند و به نقشی «حداقلی» در تنظیم مناسبات جریانهای اجتماعی و حفاظت از مرزهای عرفیِ مورد وفاق حداکثری جامعه در امر پوشش بسنده کند. به عبارت دیگر لااقل درین موضوع جایگاه و کارکردی مشابه یک دولت عرفی بیابد: دولت بهمثابهی مکانیکِ جامعه. در این حالت، بهجای آنکه دولت خود مستقیماً و بلاواسطه مهمترین کنشگر میدان فرهنگ باشد، باید در سطحی بالاتر میدان کنش را تعریف کرده و توازن نیروهای اجتماعی را در چهارچوب قانون، عرف حداکثری و منافع ملی تحت نظر داشته باشد.
✅این بازسازی و اصلاح عملکردی، باید بهصورت تدریجی و گام به گام و بدون تبلیغات آشکار دنبال شود. نیازی نیست این تغییر در بوق و کرنا شود یا حاکمیت صراحتاً اعلام عقبنشینی کند. زیرا درآنصورت حساسیت نیروهای مذهبی برانگیخته شده و احساس خطر خواهند کرد که این امر به شکاف دینداران سنتی و نظام دامن خواهد زد. حتی نیازی به الغای قانون الزام حجاب نیست. منتها این قانون میتواند روی کاغذ باقی بماند اما در مقام اجرا، بهتدریج اولاً دایرهی اعمال قانون تحدید شود (بهجای همهی اماکن و معابر عمومی، حجاب تنها در برخی محیطهای خاص (اماکن مذهبی مثل مساجد و بقاع، فضاهای آموزشی مثل مدارس و دانشگاهها، فضاهای سازمانی مثل ادارات الزامی باشد) و ثانیاً سنبهی مجریان تعمداً و آگاهانه کمزورتر شود و حاکمیت، نسبت به مصادیق تخطی از این قانون در محیطهای عمومی (غیر از مصادیق خاص مذکور) تجاهلالعارف کند.
مشابه وضعیتی که امروزه قانون ممنوعیت ماهواره و موارد مشابه دارند. قانونهایی که نوشته شدهاند، ولی خوانده نمیشوند.
@kherad_jensi
@mohsenhesammazaheri
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سخنان کمتر شنیده شده دکتر عبدالکریم سروش درباره تفکیک جنسیتی و روابط دختران و پسران در جامعه.
@kherad_jensi
@Haghighatznu
@kherad_jensi
@Haghighatznu
◀️ نقد محسن مهدیان بر اظهارات مهدی نصیری در مناظره حجاب و پاسخ نصیری
مقاله مهدیان:
✅ خبرگزاری فارس: محسن مهدیان در یادداشتی نوشت: آقای نصیری در برنامه زاویه با حجاب قانونی مخالفت کرد. کل استدلال آقای نصیری دو جمله است. اول اینکه با زور نمی شود جامعه را با حجاب کرد چه آنکه تجربه رضاخان نیز همین نشان داده است. دوم اینکه مردم مخالفند.
چند نکته در این رابطه:
1.اول اینکه ما حجاب اجباری نداریم. الزام قانونی داریم. الزام قانونی خودش برآمده و با امضای رای اکثریت است. اگر وجاهت دموکراتیک قانونگذاری را زیر سوال ببریم سنگ روی سنگ بند می شود؟ ازفردا هر کس بگوید فلان قانون رامردم مخالفند چه کنیم؟ با کدام منطق باید بپذیریم شاخص اکثریت نزدشماست؟
2.مقایسه الزام حجاب در جمهوری اسلامی با الزام رضاقلدر از مبنا دچار اشکال است. مثل اینکه کسی قانون در دیکتاتوری را با قانون درجمهوریت مقایسه کند. ان شاء الله که روشنست دچار چه اشتباه فاحشی شده اند. الزام قانون در جمهوریت پشتوانه رای مردمی دارد نه قلدری یک دیکتاتور.
3. آقای نصیری گفته اند الزام حجاب ثمر نداشته است. از کجا فهمیدند؟ این که وضع حجاب بدتر شده است یعنی الزام ثمرنداشته است؟ بازهم دچار اشتباه عجیب شدند. جامعه ما در یک مبارزه است. اساسا مقایسه نقطه ای در فهم رفتار جامعه در حال مبارزه غلط است.
جامعه ای که تحت هجمه های فرهنگی و تمدنی است با همین میزان حجاب نیز یک جامعه عفیف است. سوال اینست که اگر الزام حجاب نبود وضع بدتر بود یا بهتر؟ مثل اینکه فردی خلاف جریان اب پارو بزند. قدرت فرد را در عقبگردش نباید دید. مهم اینکه اگر خلاف آب پارو نزده بود، همین میزان عقب رفته بود؟
4. آقای نصیری معقدند مردم بدحجاب شده اند. این حرف نیز غلط است. اساسا مقایسه تقوا و دینداری مردم در مبارزه آنهاست نه تغییر ظاهری شان. مساله حجاب در ایران ناشی از غربزدگی است نه کاهش دینداری. ان شاء الله فرق این دو روشن است. لذا اتفاقا مردم با همین میزان حجاب نیز رشد دینداری داشته اند.
5. گفتند قانون حجاب نتواسته مردم را باحجاب کند. آیا تصور کردیم الزام حجاب برای باحجاب کردن بی حجاب هاست؟ الزام حجاب برای صیانت از یک جامعه دینی است. لذا هدف الزام تنها باحجاب کردن نیست و دفاع از حیا و عفت جامعه است که هم برای مرد است و هم زن. برای صیانت از ظاهر یک جامعه دینی است.
6. می گویند چرا وقتی تبعیض وجود دارد قانون حجاب باید اجرا شود. این هم از آن استدلال های آنچنانی است. اگر سازمان ثبت احوال به وظیفه اش عمل نکرد، سازمان آب و فاضلاب هم تعطیل کند؟ فردا اگر دزد، خانه آقای نصیری را زد بگوئیم چون بقیه نهادها درست عمل نمی کند پی گیری دزد هم اشتباه است؟
7. می گویند حجاب را باید فرهنگی ترویج کرد. سلمنا. خب؟ ترویج فرهنگی به معنی نفی الزام است؟ همه قوانین نیازمند فرهنگ سازی دارند. مگر بستن کمربند فرهنگ سازی نمی خواهد؟ خود الزام هم جزئی از ساخت فرهنگ است.
8. .گفته اند در پذیرفتن دین و اعتقادات آزادی است پس مردم حق دارند حجاب را نپذیرند. مقدمه درست و نتیجه غلط. مردم در انتخاب دین آزادند نه انتخاب اجزای دین.ضمن اینکه حجاب امری اجتماعی است نه فردی. مردم درانتخابی آزادند که به دیگری ضربه نزند. آیا حجاب درخیابان مثل نماز در پستوخانه است؟
9. می گویند با حجاب موافقم اما با الزامش نه. مثل اینکه کسی بگوید با دروغ مخالفم اما با حرمتش نه. برادرم حجاب خودش یک الزام دینی است. چطور ممکن است با حجاب موافق باشید ولی با الزامش نه. همان که از ضرورت حجاب گفته از الزامش گفته است. مگر دلبخواهی و سلیقه ایست؟
پاسخ جناب نصیری در پست بعد👇👇👇
@kherad_jensi
@nasiri42
مقاله مهدیان:
✅ خبرگزاری فارس: محسن مهدیان در یادداشتی نوشت: آقای نصیری در برنامه زاویه با حجاب قانونی مخالفت کرد. کل استدلال آقای نصیری دو جمله است. اول اینکه با زور نمی شود جامعه را با حجاب کرد چه آنکه تجربه رضاخان نیز همین نشان داده است. دوم اینکه مردم مخالفند.
چند نکته در این رابطه:
1.اول اینکه ما حجاب اجباری نداریم. الزام قانونی داریم. الزام قانونی خودش برآمده و با امضای رای اکثریت است. اگر وجاهت دموکراتیک قانونگذاری را زیر سوال ببریم سنگ روی سنگ بند می شود؟ ازفردا هر کس بگوید فلان قانون رامردم مخالفند چه کنیم؟ با کدام منطق باید بپذیریم شاخص اکثریت نزدشماست؟
2.مقایسه الزام حجاب در جمهوری اسلامی با الزام رضاقلدر از مبنا دچار اشکال است. مثل اینکه کسی قانون در دیکتاتوری را با قانون درجمهوریت مقایسه کند. ان شاء الله که روشنست دچار چه اشتباه فاحشی شده اند. الزام قانون در جمهوریت پشتوانه رای مردمی دارد نه قلدری یک دیکتاتور.
3. آقای نصیری گفته اند الزام حجاب ثمر نداشته است. از کجا فهمیدند؟ این که وضع حجاب بدتر شده است یعنی الزام ثمرنداشته است؟ بازهم دچار اشتباه عجیب شدند. جامعه ما در یک مبارزه است. اساسا مقایسه نقطه ای در فهم رفتار جامعه در حال مبارزه غلط است.
جامعه ای که تحت هجمه های فرهنگی و تمدنی است با همین میزان حجاب نیز یک جامعه عفیف است. سوال اینست که اگر الزام حجاب نبود وضع بدتر بود یا بهتر؟ مثل اینکه فردی خلاف جریان اب پارو بزند. قدرت فرد را در عقبگردش نباید دید. مهم اینکه اگر خلاف آب پارو نزده بود، همین میزان عقب رفته بود؟
4. آقای نصیری معقدند مردم بدحجاب شده اند. این حرف نیز غلط است. اساسا مقایسه تقوا و دینداری مردم در مبارزه آنهاست نه تغییر ظاهری شان. مساله حجاب در ایران ناشی از غربزدگی است نه کاهش دینداری. ان شاء الله فرق این دو روشن است. لذا اتفاقا مردم با همین میزان حجاب نیز رشد دینداری داشته اند.
5. گفتند قانون حجاب نتواسته مردم را باحجاب کند. آیا تصور کردیم الزام حجاب برای باحجاب کردن بی حجاب هاست؟ الزام حجاب برای صیانت از یک جامعه دینی است. لذا هدف الزام تنها باحجاب کردن نیست و دفاع از حیا و عفت جامعه است که هم برای مرد است و هم زن. برای صیانت از ظاهر یک جامعه دینی است.
6. می گویند چرا وقتی تبعیض وجود دارد قانون حجاب باید اجرا شود. این هم از آن استدلال های آنچنانی است. اگر سازمان ثبت احوال به وظیفه اش عمل نکرد، سازمان آب و فاضلاب هم تعطیل کند؟ فردا اگر دزد، خانه آقای نصیری را زد بگوئیم چون بقیه نهادها درست عمل نمی کند پی گیری دزد هم اشتباه است؟
7. می گویند حجاب را باید فرهنگی ترویج کرد. سلمنا. خب؟ ترویج فرهنگی به معنی نفی الزام است؟ همه قوانین نیازمند فرهنگ سازی دارند. مگر بستن کمربند فرهنگ سازی نمی خواهد؟ خود الزام هم جزئی از ساخت فرهنگ است.
8. .گفته اند در پذیرفتن دین و اعتقادات آزادی است پس مردم حق دارند حجاب را نپذیرند. مقدمه درست و نتیجه غلط. مردم در انتخاب دین آزادند نه انتخاب اجزای دین.ضمن اینکه حجاب امری اجتماعی است نه فردی. مردم درانتخابی آزادند که به دیگری ضربه نزند. آیا حجاب درخیابان مثل نماز در پستوخانه است؟
9. می گویند با حجاب موافقم اما با الزامش نه. مثل اینکه کسی بگوید با دروغ مخالفم اما با حرمتش نه. برادرم حجاب خودش یک الزام دینی است. چطور ممکن است با حجاب موافق باشید ولی با الزامش نه. همان که از ضرورت حجاب گفته از الزامش گفته است. مگر دلبخواهی و سلیقه ایست؟
پاسخ جناب نصیری در پست بعد👇👇👇
@kherad_jensi
@nasiri42
پاسخ جناب مهدی نصیری به آقای مهدیان به ترتیب شماره:
1. بنده از تعبیر اجبار استفاده نکردم بلکه از الزام قانونی سخن گفتم و در دموکراتیک بودن تصویب چنین قانونی از نظر من بحثی نیست. بحث در باره کارآمد و یا ناکار آمد بودن یک قانون است که نفس چنین بحثی نه تنها خلاف دموکراسی و مردم سالاری نیست بلکه از لوازم آن است و البته یکی از ادله ناکارآمدبودن آن عدم موافقت اکثریت مردم با آن بر اساس برخی آمارهای رسمی است.
2. قانون الزام به حجاب در جمهوری اسلامی با قانون کشف حجاب رضا خان از این جهت که یکی در پی محو یک امر اعتقادی و اخلاقی با الزام بود و شکست خورد و دیگری در پی حفظ آن با الزام است و توفیقی نداشته، مماثلت دارد و قانونی بودن یا نبودن چندان تاثیری در ناکارآمدی چنین الزامی ندارد.
3. شما از کجا فهمیده اید که ثمر داشته است؟ آنچه عیان است افت وضعیت رعایت حجاب حداقل در دو دهه اخیر است و این که 60 تا 70 درصد زنان ایرانی حجاب کامل شرعی را رعایت نمی کنند، هر چند به نظرم بیش از این مقدار به وجوب شرعی حجاب باور دارند. یک دیدگاه مدعی است که اگر از آغاز و یا در همین دو دهه الزام رفع شده بود، الان وضع حجاب در ایران نرمال تر بود. البته باید بر سر دو دیدگاه بحث کرد و برای آن استدلال آورد.
4. من بالاتر از شما معتقدم حتی بسیاری از کسانی که اصلا پوشش اسلامی نداشته باشند، می توانند در زمره متدینین باشند و در عین حال شکاف عاطفی یا سیاسی با جمهوری اسلامی بر سر الزام به حجاب هم نداشته باشند.
ضمنا جناب عالی با این دید بازتان بفرمایید اگر زنان ایرانی حتی کسانی که حجاب شرعی را رعایت نمی کنند دیندارند و مشکل از هجمه فرهنگی غرب است پس این همه دو قطبی سازی و پمپاژ تنفر از برخی تریبونها نسبت به این زنان، ناشی از چیست و بیمارستان های متعلق به فلان ارگان انقلابی چرا حتی زنان با حجاب کامل اسلامی (مانتو) را وادار و ملزم به پوشیدن چادر می کند؟
5. من هم اگر این قانون به تثبیت درونی و اعتقادی حجاب می انجامید و نتیجه اش صیانت اخلاقی بیشتر جامعه بود، با آن موافق بودم اما همه بحث بر سر این است که این قانون نه تنها نتوانسته چنین مقصودی را در حد انتظار تامین کند بلکه نتایج سوء دیگری را نیز به دنبال داشته است. ظاهر جامعه ما از حیث حجاب و پوشش و آرایش زنان برای بسیاری از مسلمانان و شیعیان و غیر مسلمانان خارج از ایران و حتی غربی ها بهت آور است.
6. اگر سازمان ثبت به وظابفش عمل نکرد حتما نباید شهرداری هم به وظایفش عمل نکند اما اگر قوه قضاییه و مقننه و مجریه سرشار از ناکارآمدی و برخی از فسادهای شرم آور و اعتماد و ایمان سوز باشند و استقرار عدالت را که به گفته امام صادق علیه السلام : «العدل اساس الاحکام» به فراموشی یا حاشیه رانده باشند، حتما نباید رسانه ملی و تریبون های نماز جمعه و علمای اعلام و نهادهای تبلیغی نظام به حجاب زنان گیر بدهند و تلاش کنند ویترین دینی نظام را با آن آرایش دهند. این امری خلاف عقل و عدل و ارتکاز عقلا و طبعا خلاف شرع است.
7. برخی از امور مانند برخورد با خشونت و سرقت و جنایت و بی نظمی (قوانین رانندگی) و اعمال آشکار خلاف عفت عمومی حتما الزام بردار است و مقابله با آن از بدیهی ترین وظایف اولیه یک حکومت است و البته باید در باره آنها فرهنگ سازی هم کرد اما در این که آیا حجاب هم در زمره این امور است، شدیدا تردید وجود دارد و لااقل بین کارشناسان دینی و اجتماعی و فرهنگی در مورد موثر ومفید بودن آن اختلاف نظر جدی وجود دارد و باید در باره آن همچنان به بحث و گفتگو بنشینیم.
8. به چه دلیل مردم در انتخاب اصل دین آزادند اما در انتخاب برخی از احکام دین آزاد نیستند؟ چطور مردم در انتخاب فرم و محتوای حکومت آزادند و به تعبیر امام خمینی (ره) می توانند حتی یک نظام دیکتاتوری را برگزینند اما در این که می توانند بر سر برخی احکام و قوانین هم در بستر مردم سالاری وارد گفتگو وچانه زنی شوند، به خصوص اگر دارای اکثریت باشند، آزاد و محق نیستند؟ لابد روشن است که منظور امام و بنده طلبه از این حرف این نیست که مردم می توانند حق و باطل را در حیطه شریعت تعیین کنند بلکه منظور این است که خداوند انتخاب هدایت و ضلالت و بهشت و جهنم را به خود انسانها سپرده است و نه به شمشیر و زور حاکمان.
9. قیاس مع الفارق است. نسبت وجوب شرعی حجاب با الزام قانونی آن مانند نسبت حرمت شرعی دروغ با حرمت آن نیست. حجاب واجب شرعی است اما این که قانونا می تواند الزامی باشد، مورد نقد و رد بسیاری از صاحب نظران است و در زمره اجتهادیات است و نه مسلمات مانند حرمت دروغ، به خصوص اگر الزام بی نتیجه یا اثر معکوس داشته باشد.
@kherad_jensi
@nasiri42
1. بنده از تعبیر اجبار استفاده نکردم بلکه از الزام قانونی سخن گفتم و در دموکراتیک بودن تصویب چنین قانونی از نظر من بحثی نیست. بحث در باره کارآمد و یا ناکار آمد بودن یک قانون است که نفس چنین بحثی نه تنها خلاف دموکراسی و مردم سالاری نیست بلکه از لوازم آن است و البته یکی از ادله ناکارآمدبودن آن عدم موافقت اکثریت مردم با آن بر اساس برخی آمارهای رسمی است.
2. قانون الزام به حجاب در جمهوری اسلامی با قانون کشف حجاب رضا خان از این جهت که یکی در پی محو یک امر اعتقادی و اخلاقی با الزام بود و شکست خورد و دیگری در پی حفظ آن با الزام است و توفیقی نداشته، مماثلت دارد و قانونی بودن یا نبودن چندان تاثیری در ناکارآمدی چنین الزامی ندارد.
3. شما از کجا فهمیده اید که ثمر داشته است؟ آنچه عیان است افت وضعیت رعایت حجاب حداقل در دو دهه اخیر است و این که 60 تا 70 درصد زنان ایرانی حجاب کامل شرعی را رعایت نمی کنند، هر چند به نظرم بیش از این مقدار به وجوب شرعی حجاب باور دارند. یک دیدگاه مدعی است که اگر از آغاز و یا در همین دو دهه الزام رفع شده بود، الان وضع حجاب در ایران نرمال تر بود. البته باید بر سر دو دیدگاه بحث کرد و برای آن استدلال آورد.
4. من بالاتر از شما معتقدم حتی بسیاری از کسانی که اصلا پوشش اسلامی نداشته باشند، می توانند در زمره متدینین باشند و در عین حال شکاف عاطفی یا سیاسی با جمهوری اسلامی بر سر الزام به حجاب هم نداشته باشند.
ضمنا جناب عالی با این دید بازتان بفرمایید اگر زنان ایرانی حتی کسانی که حجاب شرعی را رعایت نمی کنند دیندارند و مشکل از هجمه فرهنگی غرب است پس این همه دو قطبی سازی و پمپاژ تنفر از برخی تریبونها نسبت به این زنان، ناشی از چیست و بیمارستان های متعلق به فلان ارگان انقلابی چرا حتی زنان با حجاب کامل اسلامی (مانتو) را وادار و ملزم به پوشیدن چادر می کند؟
5. من هم اگر این قانون به تثبیت درونی و اعتقادی حجاب می انجامید و نتیجه اش صیانت اخلاقی بیشتر جامعه بود، با آن موافق بودم اما همه بحث بر سر این است که این قانون نه تنها نتوانسته چنین مقصودی را در حد انتظار تامین کند بلکه نتایج سوء دیگری را نیز به دنبال داشته است. ظاهر جامعه ما از حیث حجاب و پوشش و آرایش زنان برای بسیاری از مسلمانان و شیعیان و غیر مسلمانان خارج از ایران و حتی غربی ها بهت آور است.
6. اگر سازمان ثبت به وظابفش عمل نکرد حتما نباید شهرداری هم به وظایفش عمل نکند اما اگر قوه قضاییه و مقننه و مجریه سرشار از ناکارآمدی و برخی از فسادهای شرم آور و اعتماد و ایمان سوز باشند و استقرار عدالت را که به گفته امام صادق علیه السلام : «العدل اساس الاحکام» به فراموشی یا حاشیه رانده باشند، حتما نباید رسانه ملی و تریبون های نماز جمعه و علمای اعلام و نهادهای تبلیغی نظام به حجاب زنان گیر بدهند و تلاش کنند ویترین دینی نظام را با آن آرایش دهند. این امری خلاف عقل و عدل و ارتکاز عقلا و طبعا خلاف شرع است.
7. برخی از امور مانند برخورد با خشونت و سرقت و جنایت و بی نظمی (قوانین رانندگی) و اعمال آشکار خلاف عفت عمومی حتما الزام بردار است و مقابله با آن از بدیهی ترین وظایف اولیه یک حکومت است و البته باید در باره آنها فرهنگ سازی هم کرد اما در این که آیا حجاب هم در زمره این امور است، شدیدا تردید وجود دارد و لااقل بین کارشناسان دینی و اجتماعی و فرهنگی در مورد موثر ومفید بودن آن اختلاف نظر جدی وجود دارد و باید در باره آن همچنان به بحث و گفتگو بنشینیم.
8. به چه دلیل مردم در انتخاب اصل دین آزادند اما در انتخاب برخی از احکام دین آزاد نیستند؟ چطور مردم در انتخاب فرم و محتوای حکومت آزادند و به تعبیر امام خمینی (ره) می توانند حتی یک نظام دیکتاتوری را برگزینند اما در این که می توانند بر سر برخی احکام و قوانین هم در بستر مردم سالاری وارد گفتگو وچانه زنی شوند، به خصوص اگر دارای اکثریت باشند، آزاد و محق نیستند؟ لابد روشن است که منظور امام و بنده طلبه از این حرف این نیست که مردم می توانند حق و باطل را در حیطه شریعت تعیین کنند بلکه منظور این است که خداوند انتخاب هدایت و ضلالت و بهشت و جهنم را به خود انسانها سپرده است و نه به شمشیر و زور حاکمان.
9. قیاس مع الفارق است. نسبت وجوب شرعی حجاب با الزام قانونی آن مانند نسبت حرمت شرعی دروغ با حرمت آن نیست. حجاب واجب شرعی است اما این که قانونا می تواند الزامی باشد، مورد نقد و رد بسیاری از صاحب نظران است و در زمره اجتهادیات است و نه مسلمات مانند حرمت دروغ، به خصوص اگر الزام بی نتیجه یا اثر معکوس داشته باشد.
@kherad_jensi
@nasiri42
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ویدئوی کامل مناظره جناب مهدی نصیری و جناب حسین سوزنچی در برنامه ی زاویه. با موضوع حجاب اجباری...
@kherad_jensi
@kherad_jensi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برش منتخب از مناظره پیرامون حجاب اجباری در برنامه زاویه با حضور جناب مهدی نصیری و جناب حسین سوزنچی
لینک برنامه ی کامل
https://t.me/kherad_jensi/1039
@kherad_jensi
لینک برنامه ی کامل
https://t.me/kherad_jensi/1039
@kherad_jensi
👍1
منابع آمار من در مناظره حجاب چیست؟
✍مهدی نصیری
✅در مناظره حجاب مطرح کردم که حدود هفتاد درصد جامعه ایران مخالف حجاب الزامی هستند و البته پرواضح بود که این حرف بدین معنا نبود که این درصد مخالف وجوب شرعی حجاب هستند بلکه به نظرم بیش از این هفتاد درصد به حکم الهی بودن حجاب باور دارند و این البته بیانگر یک فرصت در جامعه اسلامی ایران است که متاسفانه رو به ریزش دارد.
✅عده ای امروز در برخی کانالها سخن از مستند بودن این آمار به یک نظرسنجی غیر معتبر و سودار خارجی گفته اند و خواسته اند کل مناظره را که با استقبال گسترده جامعه از هر جنس و گرایشی از جمله اقشار وسیعی از خانم های کاملا محجبه واقع شد، تحت الشعاع قرار بدهند.
✅سند اول آمار من نموداری منتشر شده در برخی سایتها و کانالهای شناخته شده مربوط به «پیمایش ارزشها و نگرش های ایرانیان در سال 94 وزارت ارشاد» بود https://t.me/social_science/10383 که نظر به واقعی و یا قریب به واقعیت دانستن آن به آن اعتماد کردم. دلیل واقعی دانستن آن یکی این بود که من سالها (در دولت قبلی) در جریان پیمایش های مربوط به حجاب توسط شورای فرهنگ عمومی کشور بودم و سیر تقلیلی حجاب را در باور و عمل جامعه رصد می کردم و ثانیا از نتایج نظرسنجی برخی مراکز دیگر از جمله مرکز پژوهش های مجلس و نیز مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام مطلع بودم که در زیر به آنها اشاره خواهم کرد.
✅گفتنی است که وزارت ارشاد با صدور بیانیه ای نسبت به نمودار یاد شده اعلام خدشه کرده که باید گفت اولا، چرا در چند ماه اخیر که این نمودار منتشر شد، این واکنش صورت نگرفت و ثانیا در تماسی که با یکی از مسئولان این پیمایش داشتم نمودار مزبور مورد تایید ضمنی قرار گرفت اما گفته شد که «این نیمی از یافته هاست. مردم ایران موافق حجاب هستند ولی با برخورد با بی حجابها هم مخالفند».
و این چیزی بود که مورد توجه بنده نیز بود.
✅ و اما در ادامه به برخی نتایج پیمایش مرکز پژوهش های مجلس می پردازم که دو آمار داده شده من در برنامه را تا حد زیادی تایید می کند:
✅به گزارش سایت خبرآنلاین (مرداد ماه 97) مرکز پژوهشهای مجلس با بررسی تحقیقاتی که در سالهای اخیر درباره حجاب در کشور انجام شده، به این نتیجه رسیده که 70 درصد جامعه، دارای بدحجابی شرعی هستند.
✅یافته های این گزارش همچنین نشان میدهد:
1. از حيث ارزشمندي حجاب، ارزش حجاب روندي نزولي دارد. این كاهش قابل توجه و ملموس بوده و براساس برخي تحقيقات موجود به 35 درصد رسيده است.
2. مخالفت مردم با مداخله دولت سير صعودي داشته به گونه اي كه طبق آخرین یافته ها صرفاً 40 درصد از مردم از دخالت دولت در حجاب حمایت می کنند.
✅این گزارش در بخش دوم خود، به سناریوهایی در حوزه حجاب پرداخته است. در سناریوی اول که مربوط به تشدید جرم انگاری و ممنوعیت است، نتیجه گیری شده: پيامد اتخاذ چنين رویكرد سياستي، تضعيف موقعيت حجاب در جامعه، اجرایي نشدن سياست، احتمال ریزش بخش قابل توجهي از طيف خاكستري معتقد به حجاب عرفي به سمت بي حجابي است. بنابراین امكان پيگيري این سناریو در حال حاضر منتفي است.
✅سناریوی سوم که درباره تداوم وضع موجود است هم در نتیجه گیری گزارش، بی فایده عنوان شده و آمده است: با توجه به موج حركت هاي مطالبه گرایانه جمعيت قابل توجه بدحجابها در جامعه، روند رو به رشد بي حجابي و تغييرات ارزشي جامعه در راستاي بي حجابي، تداوم وضع موجود در عمل ممكن نبوده و مي تواند به افزایش موج بي حجابي فزاینده در جامعه منجر شود.
✅نویسندگان گزارش تلویحا در مقابل تغییر فرهنگ استفاده از حجاب، دستها را بالا برده و عنوان کرده اند محتمل ترین سناریو، رها کردن اقدامات دستوری و هنجاری برای تغییر ذائقه مردم در انتخاب پوشش خود است. شاید این بهترین کاری است که دولتها در مقابل سایر جنبه های شخصی و فرهنگی زندگی مردم باید انجام دهند!
https://b2n.ir/624778
✅خبر آنلاین همچنین در تاریخ 14 بهمن 96 به نقل از گزارشی
از مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام،
نوشت: نگاهها درباره نحوه مواجهه دولت با مسئله بدحجابی در طی دهه گذشته تغییر یافته و نزدیک به نیمی از پاسخدهندگان به پژوهش سال ۱۳۹۳، معتقدند حجاب، مسئلهای شخصی است و دولت نباید در آن دخالت کند. این میزان در سال ۸۵ برابر 8/34 درصد بوده که نشان میدهد تعداد افرادی که معتقدند دولت نباید در بحث حجاب دخالتی کند، در این مدت افزایش ۱۵ درصدی داشته است.
@kherad_jensi
@nasiri42
https://b2n.ir/587965
✍مهدی نصیری
✅در مناظره حجاب مطرح کردم که حدود هفتاد درصد جامعه ایران مخالف حجاب الزامی هستند و البته پرواضح بود که این حرف بدین معنا نبود که این درصد مخالف وجوب شرعی حجاب هستند بلکه به نظرم بیش از این هفتاد درصد به حکم الهی بودن حجاب باور دارند و این البته بیانگر یک فرصت در جامعه اسلامی ایران است که متاسفانه رو به ریزش دارد.
✅عده ای امروز در برخی کانالها سخن از مستند بودن این آمار به یک نظرسنجی غیر معتبر و سودار خارجی گفته اند و خواسته اند کل مناظره را که با استقبال گسترده جامعه از هر جنس و گرایشی از جمله اقشار وسیعی از خانم های کاملا محجبه واقع شد، تحت الشعاع قرار بدهند.
✅سند اول آمار من نموداری منتشر شده در برخی سایتها و کانالهای شناخته شده مربوط به «پیمایش ارزشها و نگرش های ایرانیان در سال 94 وزارت ارشاد» بود https://t.me/social_science/10383 که نظر به واقعی و یا قریب به واقعیت دانستن آن به آن اعتماد کردم. دلیل واقعی دانستن آن یکی این بود که من سالها (در دولت قبلی) در جریان پیمایش های مربوط به حجاب توسط شورای فرهنگ عمومی کشور بودم و سیر تقلیلی حجاب را در باور و عمل جامعه رصد می کردم و ثانیا از نتایج نظرسنجی برخی مراکز دیگر از جمله مرکز پژوهش های مجلس و نیز مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام مطلع بودم که در زیر به آنها اشاره خواهم کرد.
✅گفتنی است که وزارت ارشاد با صدور بیانیه ای نسبت به نمودار یاد شده اعلام خدشه کرده که باید گفت اولا، چرا در چند ماه اخیر که این نمودار منتشر شد، این واکنش صورت نگرفت و ثانیا در تماسی که با یکی از مسئولان این پیمایش داشتم نمودار مزبور مورد تایید ضمنی قرار گرفت اما گفته شد که «این نیمی از یافته هاست. مردم ایران موافق حجاب هستند ولی با برخورد با بی حجابها هم مخالفند».
و این چیزی بود که مورد توجه بنده نیز بود.
✅ و اما در ادامه به برخی نتایج پیمایش مرکز پژوهش های مجلس می پردازم که دو آمار داده شده من در برنامه را تا حد زیادی تایید می کند:
✅به گزارش سایت خبرآنلاین (مرداد ماه 97) مرکز پژوهشهای مجلس با بررسی تحقیقاتی که در سالهای اخیر درباره حجاب در کشور انجام شده، به این نتیجه رسیده که 70 درصد جامعه، دارای بدحجابی شرعی هستند.
✅یافته های این گزارش همچنین نشان میدهد:
1. از حيث ارزشمندي حجاب، ارزش حجاب روندي نزولي دارد. این كاهش قابل توجه و ملموس بوده و براساس برخي تحقيقات موجود به 35 درصد رسيده است.
2. مخالفت مردم با مداخله دولت سير صعودي داشته به گونه اي كه طبق آخرین یافته ها صرفاً 40 درصد از مردم از دخالت دولت در حجاب حمایت می کنند.
✅این گزارش در بخش دوم خود، به سناریوهایی در حوزه حجاب پرداخته است. در سناریوی اول که مربوط به تشدید جرم انگاری و ممنوعیت است، نتیجه گیری شده: پيامد اتخاذ چنين رویكرد سياستي، تضعيف موقعيت حجاب در جامعه، اجرایي نشدن سياست، احتمال ریزش بخش قابل توجهي از طيف خاكستري معتقد به حجاب عرفي به سمت بي حجابي است. بنابراین امكان پيگيري این سناریو در حال حاضر منتفي است.
✅سناریوی سوم که درباره تداوم وضع موجود است هم در نتیجه گیری گزارش، بی فایده عنوان شده و آمده است: با توجه به موج حركت هاي مطالبه گرایانه جمعيت قابل توجه بدحجابها در جامعه، روند رو به رشد بي حجابي و تغييرات ارزشي جامعه در راستاي بي حجابي، تداوم وضع موجود در عمل ممكن نبوده و مي تواند به افزایش موج بي حجابي فزاینده در جامعه منجر شود.
✅نویسندگان گزارش تلویحا در مقابل تغییر فرهنگ استفاده از حجاب، دستها را بالا برده و عنوان کرده اند محتمل ترین سناریو، رها کردن اقدامات دستوری و هنجاری برای تغییر ذائقه مردم در انتخاب پوشش خود است. شاید این بهترین کاری است که دولتها در مقابل سایر جنبه های شخصی و فرهنگی زندگی مردم باید انجام دهند!
https://b2n.ir/624778
✅خبر آنلاین همچنین در تاریخ 14 بهمن 96 به نقل از گزارشی
از مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام،
نوشت: نگاهها درباره نحوه مواجهه دولت با مسئله بدحجابی در طی دهه گذشته تغییر یافته و نزدیک به نیمی از پاسخدهندگان به پژوهش سال ۱۳۹۳، معتقدند حجاب، مسئلهای شخصی است و دولت نباید در آن دخالت کند. این میزان در سال ۸۵ برابر 8/34 درصد بوده که نشان میدهد تعداد افرادی که معتقدند دولت نباید در بحث حجاب دخالتی کند، در این مدت افزایش ۱۵ درصدی داشته است.
@kherad_jensi
@nasiri42
https://b2n.ir/587965
Telegram
علوم اجتماعی،مسائل روز
🔴در همه استانها (جز خراسان جنوبی) اکثریت ایرانیان خواهان #حجاب_اختیاری هستند
(بر اساس نتایج «پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان» که در سال ۹۴ توسط وزارت ارشاد انجام شد)
👉 @SOCIAL_SCIENCE
(بر اساس نتایج «پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان» که در سال ۹۴ توسط وزارت ارشاد انجام شد)
👉 @SOCIAL_SCIENCE
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۶ دختر که دنیا را تغییر میدهند
✅دخترانی که با ایدههای خلاقانه خود دنیا را متحول میکنند.
دخترانی که علاوهبر راهاندازی کسب وکارهایی جدید، امیدها را نسبت به آینده بهتر زندگی ما انسانها افزایش دادهاند.
✅شاید باورکردنی نباشد اما آنها بین 11 تا 18 سال سن دارند. نوآوریهای این ۶ دختر نوجوان که زمینهساز شکلگیری کسب و کارهای موفقی نیز شده، از آغاز با دغدغههایی همراه بوده که مسئولیت اجتماعی همه انسانها را میطلبد.
@ecoiran_webtv
@kherad_jensi
✅دخترانی که با ایدههای خلاقانه خود دنیا را متحول میکنند.
دخترانی که علاوهبر راهاندازی کسب وکارهایی جدید، امیدها را نسبت به آینده بهتر زندگی ما انسانها افزایش دادهاند.
✅شاید باورکردنی نباشد اما آنها بین 11 تا 18 سال سن دارند. نوآوریهای این ۶ دختر نوجوان که زمینهساز شکلگیری کسب و کارهای موفقی نیز شده، از آغاز با دغدغههایی همراه بوده که مسئولیت اجتماعی همه انسانها را میطلبد.
@ecoiran_webtv
@kherad_jensi
تفکیک جنسیتی نقشها در کتابهای درسی
✍ شیرزاد عبداللهی
✅نکته شگفت در قضیه حذف تصویر دختران از روی جلد کتاب ریاضی سوم دبستان این است که مسئولان ارشد وزارتخانه خود را به کوچه علی چپزده و جوابهای بیربط دادند. رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزش و پرورش، گفت:«از نظر کارشناسان مربوطه شلوغی روی جلد کتاب ریاضی سوم دبستان از زیبایی تصویر کاسته و سبب شده است که این تصویر از منظر زیبایی نامطلوب جلوه کند، به همین منظور بخش تصاویر دختران و برخی از مفاهیم ریاضی به منظور سادهتر شدن تصویر از جلد کتاب حذف شد.» او میکوشد موضوع تبعیض سیستماتیک جنسیتی علیه دختران را به یک مساله تکنیکی و زیباشناختی تقلیل دهد و کارشناسان را مقصر جلوه دهد!
✅ وزیر آموزش و پرورش هم در توئیتی نوشت:«تغییرات در کتابهای درسی همهساله بر اساس ارزیابی و از سوی مؤلفین انجام میشود. به رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی مأموریت دادم تغییرات در شکل و محتوای کتابهای درسی را با حساسیت کامل رصد، اصلاح و گزارش نماید. به دغدغههای مردم اهمیت میدهم. دختران میهن شایسته احترامند.» واقعیت این است که وزیر و معاون او (رئیس سازمان پژوهش و...) میخواهند حفظ ظاهر کنند. کسانی که مسایل آموزش و پرورش را از نزدیک رصد میکنند، میدانند که وزیرو رئیس سازمان پژوهش و کارشناسان در این گونه مسایل صرفا مجری هستند.
✅ #تبعیض_جنسیتی در کتابهای درسی موضوعی نهادینه و بخشی از ایدئولوژی حاکم بر این وزارتخانه است، جداسازی و تقسیم کار جنسیتی در همه کتابهای درسی مخصوصا کتابهای دوره ابتدایی سیاستی ثابت است که با تغییر مسئولان ممکن است سختگیرانهتر یا با اندکی تسامح اجرا شود. حذف دختران از تصویر یک اشتباه موردی نبوده و در همه کتابهای درسی نقش دختران و پسران چه در متن و چه در تصویر بر مبنای نگاه جنسیتی تعیین میشود.
✅کارشناسان و رئیس فعلی سازمان پژوهش و حتی وزیر آموزش و پرورش، همگی مجری سیاستهایی هستند که از سالها پیش به صورت سیستماتیک توسط مراکزی خارج از آموزش و پرورش به این وزارت دیکته شده است و هرسال به دلیل ناکامیهای آموزش و پرورش بر غلظت و شدت آن افزوده میشود.فروکاستن موضوع به یک عکس و انداختن تقصیر آن به گردن رئیس سازمان پژوهش یا وزیر آدرس غلط دادن است.
✅در نظامهای آموزشی دنیا حداقل چهار مدل #آموزش_دینی از حذف آموزش دینی از برنامه درسی تا آموزش دین به منزله هویت وجود دارد. در ایران مدل هویتی اعمال میشود. یعنی نه تنها درسی به نام تعلیمات دینی در برنامه درسی وجود دارد، بلکه کلیه مواد درسی و تربیتی از تاریخ تا ریاضی و ورزش و علوم اجتماعی و علوم تجربی با رویکرد دینی آموزش داده مشوند و هیچ حوزهای مستقل از دین وجود ندارد. با این حال نظام آموزشی دینی، انتظارات مقامات سیاسی و مذهبی را برآورده نکرده است.
✅مسئولان به جای تجدید نظر در روش 40 ساله آموزشی و تربیتی، «رویکرد اشباع دینی» را تجویز میکنند. طرفداران اشباع دینی، دلیل برآورده نشدن انتظارات مقامات سیاسی و مذهبی از نظام آموزشی را کمبود مباحث دینی در کتابهای درسی یا ضعف عقیدتی معلمان میدانند، لذا برای اثرگذاری بیشتر، حجم مطالب و مباحث دینی را در کتب درسی افزایش میدهند و برنامههایی مانند اعزام طلاب به مدارس را تدوین میکنند. طرفداران این رویکرد که معمولا تخصصی در مسایل تعلیم و تربیت و روانشناسی ندارند، به واکنشهای دانشآموزان در برابر افزایش حجم مطالب دینی و بیتناسب بودن حجم مطالب با گروه سنی دانشآموزان اهمیتی نمیدهند. اینها معتقدند که:«باید چشم و دل نسل نو را از نشانهها و علایم اسلامی انباشت و پیوسته آنها را چه در کتابهای درسی و محیط مدرسه و چه در موقعیت کلانتر در جامعه، در معرض بارش علایم و اطلاعات اسلامی قرار داد. چاشنی فشار و تنبیه نیز به درجات مختلف با این رویکرد، همراهی میکند.»
✅اما آیا رویکرد اشباعی، قابلیت کافی برای مهار بحران تربیت دینی خواهد داشت؟ پاسخ یکی از استادان تعلیم و تربیت به این سوال منفی است:«منطق زیرساز این رویکرد، تلقین و الزام است و چنین منطقی، در صورت موفقیت، تنها میتواند به شکلگیری شبه تربیت منجر شود.» رویکرد هویتی در آموزش و پرورش دینی تاکنون به نتایج معکوس منجر شده است. با توجه به نتایج 40سال تعلیم و تربیت دینی هویتی که مسئولان سیاسی و مراجع مذهبی هم از آن راضی نیستند، شاید بهتر باشد که به جای تاکید بر اشباع دینی بیشتر، آموزش دینی را محدود به زنگ دینی کنیم و استقلال مواد درسی دیگر از تاریخ تا ادبیات و ریاضی و اجتماعی و هنر را به رسمیت بشناسیم. چنین اتفاقی هم به سود دین و هم به سود آموزش و پرورش حرفه ای خواهد بود./همدلی
@kherad_jensi
✍ شیرزاد عبداللهی
✅نکته شگفت در قضیه حذف تصویر دختران از روی جلد کتاب ریاضی سوم دبستان این است که مسئولان ارشد وزارتخانه خود را به کوچه علی چپزده و جوابهای بیربط دادند. رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزش و پرورش، گفت:«از نظر کارشناسان مربوطه شلوغی روی جلد کتاب ریاضی سوم دبستان از زیبایی تصویر کاسته و سبب شده است که این تصویر از منظر زیبایی نامطلوب جلوه کند، به همین منظور بخش تصاویر دختران و برخی از مفاهیم ریاضی به منظور سادهتر شدن تصویر از جلد کتاب حذف شد.» او میکوشد موضوع تبعیض سیستماتیک جنسیتی علیه دختران را به یک مساله تکنیکی و زیباشناختی تقلیل دهد و کارشناسان را مقصر جلوه دهد!
✅ وزیر آموزش و پرورش هم در توئیتی نوشت:«تغییرات در کتابهای درسی همهساله بر اساس ارزیابی و از سوی مؤلفین انجام میشود. به رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی مأموریت دادم تغییرات در شکل و محتوای کتابهای درسی را با حساسیت کامل رصد، اصلاح و گزارش نماید. به دغدغههای مردم اهمیت میدهم. دختران میهن شایسته احترامند.» واقعیت این است که وزیر و معاون او (رئیس سازمان پژوهش و...) میخواهند حفظ ظاهر کنند. کسانی که مسایل آموزش و پرورش را از نزدیک رصد میکنند، میدانند که وزیرو رئیس سازمان پژوهش و کارشناسان در این گونه مسایل صرفا مجری هستند.
✅ #تبعیض_جنسیتی در کتابهای درسی موضوعی نهادینه و بخشی از ایدئولوژی حاکم بر این وزارتخانه است، جداسازی و تقسیم کار جنسیتی در همه کتابهای درسی مخصوصا کتابهای دوره ابتدایی سیاستی ثابت است که با تغییر مسئولان ممکن است سختگیرانهتر یا با اندکی تسامح اجرا شود. حذف دختران از تصویر یک اشتباه موردی نبوده و در همه کتابهای درسی نقش دختران و پسران چه در متن و چه در تصویر بر مبنای نگاه جنسیتی تعیین میشود.
✅کارشناسان و رئیس فعلی سازمان پژوهش و حتی وزیر آموزش و پرورش، همگی مجری سیاستهایی هستند که از سالها پیش به صورت سیستماتیک توسط مراکزی خارج از آموزش و پرورش به این وزارت دیکته شده است و هرسال به دلیل ناکامیهای آموزش و پرورش بر غلظت و شدت آن افزوده میشود.فروکاستن موضوع به یک عکس و انداختن تقصیر آن به گردن رئیس سازمان پژوهش یا وزیر آدرس غلط دادن است.
✅در نظامهای آموزشی دنیا حداقل چهار مدل #آموزش_دینی از حذف آموزش دینی از برنامه درسی تا آموزش دین به منزله هویت وجود دارد. در ایران مدل هویتی اعمال میشود. یعنی نه تنها درسی به نام تعلیمات دینی در برنامه درسی وجود دارد، بلکه کلیه مواد درسی و تربیتی از تاریخ تا ریاضی و ورزش و علوم اجتماعی و علوم تجربی با رویکرد دینی آموزش داده مشوند و هیچ حوزهای مستقل از دین وجود ندارد. با این حال نظام آموزشی دینی، انتظارات مقامات سیاسی و مذهبی را برآورده نکرده است.
✅مسئولان به جای تجدید نظر در روش 40 ساله آموزشی و تربیتی، «رویکرد اشباع دینی» را تجویز میکنند. طرفداران اشباع دینی، دلیل برآورده نشدن انتظارات مقامات سیاسی و مذهبی از نظام آموزشی را کمبود مباحث دینی در کتابهای درسی یا ضعف عقیدتی معلمان میدانند، لذا برای اثرگذاری بیشتر، حجم مطالب و مباحث دینی را در کتب درسی افزایش میدهند و برنامههایی مانند اعزام طلاب به مدارس را تدوین میکنند. طرفداران این رویکرد که معمولا تخصصی در مسایل تعلیم و تربیت و روانشناسی ندارند، به واکنشهای دانشآموزان در برابر افزایش حجم مطالب دینی و بیتناسب بودن حجم مطالب با گروه سنی دانشآموزان اهمیتی نمیدهند. اینها معتقدند که:«باید چشم و دل نسل نو را از نشانهها و علایم اسلامی انباشت و پیوسته آنها را چه در کتابهای درسی و محیط مدرسه و چه در موقعیت کلانتر در جامعه، در معرض بارش علایم و اطلاعات اسلامی قرار داد. چاشنی فشار و تنبیه نیز به درجات مختلف با این رویکرد، همراهی میکند.»
✅اما آیا رویکرد اشباعی، قابلیت کافی برای مهار بحران تربیت دینی خواهد داشت؟ پاسخ یکی از استادان تعلیم و تربیت به این سوال منفی است:«منطق زیرساز این رویکرد، تلقین و الزام است و چنین منطقی، در صورت موفقیت، تنها میتواند به شکلگیری شبه تربیت منجر شود.» رویکرد هویتی در آموزش و پرورش دینی تاکنون به نتایج معکوس منجر شده است. با توجه به نتایج 40سال تعلیم و تربیت دینی هویتی که مسئولان سیاسی و مراجع مذهبی هم از آن راضی نیستند، شاید بهتر باشد که به جای تاکید بر اشباع دینی بیشتر، آموزش دینی را محدود به زنگ دینی کنیم و استقلال مواد درسی دیگر از تاریخ تا ادبیات و ریاضی و اجتماعی و هنر را به رسمیت بشناسیم. چنین اتفاقی هم به سود دین و هم به سود آموزش و پرورش حرفه ای خواهد بود./همدلی
@kherad_jensi
Forwarded from جمهورى سوم
وقتی انقیاد زنان مفروض زبان فارسی است
🔴دوست گرانقدرم حبیب رحیمپور و دکتر معینیپور عزیز (مدیر شبکه ۴) کاری سترگ کردند و به جای برگزاری یک گفتگوی نمایشی با موضوعات بیاهمیت در یک اقدام بیسابقه یک مسأله کشور و نظام را با یک منتقد جدی و نه مترسکگونه به بحث گذاشتند و مطمئنم بهخاطر همین تخطی بزرگشان یعنی جدی شمردن تفکر و گفتگو هماکنون زیر فشار سنگینی قرار دارند تا چنین خبط و خطایی باردیگر در رسانه ملی اتفاق نیفتد.
🔴با اینحال این نقد را به حبیب عزیز وارد میدانم که از همان ابتدای بحث با طرح دوگانه نادرست “حجاب: الزام قانونی یا التزام شخصی” و برای اینکه از واژه حجاب اجباری استفاده نکند، بحث را در مسیر نادرستی به پیش برد.
🔴مساله اینجاست که همانطور که در سخنرانی «عاشورا؛ تکامل الهیات صغارت به الهیات بلوغ» تاکید داشتم، مفروض ما در فهم دین و قانون و فرهنگ و همه چیز لاجرم صغارت و پدرسالاری است. یعنی وقتی در این نشست گفته میشود الزام یا التزام، فقدان آزادی، انتخاب، مسئولیت و عقلانیت مفروض همگان است و در واقع سوالکننده میپرسد قیم زنان کیست؟ دولت است یا مرجع تقلید؟ درونمایه هر دو لفظ الزام و التزام نوعی “باید” است که فاعل آن زنان نیستند، بلکه فاعل آن شخصی در بیرون است و فرمانبری، انفعال و انقیاد زنان مفروض است.
🔴در واقع در اینجا ما با نوعی مشکل در زبان فارسی مواجهیم. پدرسالاری و انقیاد زنان چنان به خورد زبان رفته که کلماتی مانند التزام، شرعی، حقوقی، عمومی، قانونی، و ملی افاده معنایی انسانی و مدنی نمیکنند. وقتی از وجوب شرعی صحبت میشود توجه به این نمیشود که مخاطب انسانی آزاد است که خود با انتخاب و شوق به دینی روی آورده و تعهدات آنرا پذیرفته، بلکه مفروض قواعدی اجباری است که در صورت تخطی فرد را از دایره دین به بیرون میراند. فرد ذاتا ملکف و مقلد و صغیر است و سایه شلاق یک پدر قاهر را همیشه بالای سر خود احساس میکند. الهیات صغارت اساسا دینداری را همین حس درماندگی و ترس و انقیاد اراده و عقل میداند. وقتی هم از الزام قانونی وحقوقی صحبت میشود باز توجه نمیشود که قانون و امر حقوقی از جنس فرمان و دستور پلیسی و پمپاژ تبلیغاتی نیست بلکه تعهدی است که شهروندان مختار و آزاد برای سعادتمندی خود پذیرفتهاند. در واقع در جهان پدرسالاری ایرانی همیشه یک دستور و فرمان و زور بیرونی و بالا به پایین مفروض است و حال آنکه در قلمرو آزادی و بلوغ نه الزام و نه التزام نیاز به قدرت قاهر بیرونی ندارد.
🔴بنابراین طرح حجاب در چارچوب الزام و التزام اجباری، فضیلتی (شخصی یا عمومی) نیست که درون چارچوب دین یا امر حقوقی بحث شود، بلکه هردو بخشی از گفتمان قدرتند: حجاب نمادی است که اقتدار بیرونی (دولت یا هویت اسلامی) را “بوسیله” بدن و وجود زن نمایش میدهد و با برداشته شدن زور و فشار مداومی که زهر ترس را در لحظهلحظه زندگی پیروان بریزد، در همان لحظه اول دود میشود و به هوا میرود...
🔴دوست گرانقدرم حبیب رحیمپور و دکتر معینیپور عزیز (مدیر شبکه ۴) کاری سترگ کردند و به جای برگزاری یک گفتگوی نمایشی با موضوعات بیاهمیت در یک اقدام بیسابقه یک مسأله کشور و نظام را با یک منتقد جدی و نه مترسکگونه به بحث گذاشتند و مطمئنم بهخاطر همین تخطی بزرگشان یعنی جدی شمردن تفکر و گفتگو هماکنون زیر فشار سنگینی قرار دارند تا چنین خبط و خطایی باردیگر در رسانه ملی اتفاق نیفتد.
🔴با اینحال این نقد را به حبیب عزیز وارد میدانم که از همان ابتدای بحث با طرح دوگانه نادرست “حجاب: الزام قانونی یا التزام شخصی” و برای اینکه از واژه حجاب اجباری استفاده نکند، بحث را در مسیر نادرستی به پیش برد.
🔴مساله اینجاست که همانطور که در سخنرانی «عاشورا؛ تکامل الهیات صغارت به الهیات بلوغ» تاکید داشتم، مفروض ما در فهم دین و قانون و فرهنگ و همه چیز لاجرم صغارت و پدرسالاری است. یعنی وقتی در این نشست گفته میشود الزام یا التزام، فقدان آزادی، انتخاب، مسئولیت و عقلانیت مفروض همگان است و در واقع سوالکننده میپرسد قیم زنان کیست؟ دولت است یا مرجع تقلید؟ درونمایه هر دو لفظ الزام و التزام نوعی “باید” است که فاعل آن زنان نیستند، بلکه فاعل آن شخصی در بیرون است و فرمانبری، انفعال و انقیاد زنان مفروض است.
🔴در واقع در اینجا ما با نوعی مشکل در زبان فارسی مواجهیم. پدرسالاری و انقیاد زنان چنان به خورد زبان رفته که کلماتی مانند التزام، شرعی، حقوقی، عمومی، قانونی، و ملی افاده معنایی انسانی و مدنی نمیکنند. وقتی از وجوب شرعی صحبت میشود توجه به این نمیشود که مخاطب انسانی آزاد است که خود با انتخاب و شوق به دینی روی آورده و تعهدات آنرا پذیرفته، بلکه مفروض قواعدی اجباری است که در صورت تخطی فرد را از دایره دین به بیرون میراند. فرد ذاتا ملکف و مقلد و صغیر است و سایه شلاق یک پدر قاهر را همیشه بالای سر خود احساس میکند. الهیات صغارت اساسا دینداری را همین حس درماندگی و ترس و انقیاد اراده و عقل میداند. وقتی هم از الزام قانونی وحقوقی صحبت میشود باز توجه نمیشود که قانون و امر حقوقی از جنس فرمان و دستور پلیسی و پمپاژ تبلیغاتی نیست بلکه تعهدی است که شهروندان مختار و آزاد برای سعادتمندی خود پذیرفتهاند. در واقع در جهان پدرسالاری ایرانی همیشه یک دستور و فرمان و زور بیرونی و بالا به پایین مفروض است و حال آنکه در قلمرو آزادی و بلوغ نه الزام و نه التزام نیاز به قدرت قاهر بیرونی ندارد.
🔴بنابراین طرح حجاب در چارچوب الزام و التزام اجباری، فضیلتی (شخصی یا عمومی) نیست که درون چارچوب دین یا امر حقوقی بحث شود، بلکه هردو بخشی از گفتمان قدرتند: حجاب نمادی است که اقتدار بیرونی (دولت یا هویت اسلامی) را “بوسیله” بدن و وجود زن نمایش میدهد و با برداشته شدن زور و فشار مداومی که زهر ترس را در لحظهلحظه زندگی پیروان بریزد، در همان لحظه اول دود میشود و به هوا میرود...
Telegram
جمهورى سوم
🔺عاشورا: تکامل الهیات صغارت به الهیات بلوغ
📍سخنرانی اینستاگرامی محمدحسین بادامچی در شب تاسوعای محرم ۱۳۹۹
🔗لینک تصویری بخشی از ارائه در پویش #هر_خانه_یک_حسینیه
📍سخنرانی اینستاگرامی محمدحسین بادامچی در شب تاسوعای محرم ۱۳۹۹
🔗لینک تصویری بخشی از ارائه در پویش #هر_خانه_یک_حسینیه
اندیشکده خرد جنسی
آمار مرخصی زایمان در کشورهایی مختلف! @kherad_jensi #خانواده #مادری #جمعیت
پیام مخاطبین:
سلام خدمت شما
پستی در رابطه با آمار مرخصی زایمان داشتین. باید خدمتتون عرض کنم مرخصی زایمان در ایران رسماً ۶ ماهه. اگر شما بخواین از ۶ ماه مرخصی دیگه بهره مند باشین، مستلزم طرح شکایت در قوه قضاییه از سازمان تامین اجتماعیه. که خود کارمندان این سازمان شمارو از سختی طی این مسیر و هفت خوان رستمش میترسونند. از طرفی خود مشکل از دست دادن کار و کارفرما باعث میشه اغلب فقط ۲ تا ۳ ماه مرخصی باشند و زودتر از موعد برگردن سرکار.
موضوع دیگه ای که باهاش برخورد داشتم مسئله کمک هزینه سزارینه، که با وجود مصوبه بودن فقط به کارمندان تهرانی پرداخت میشه و سایر شهرها ازش محرومند.
@kherad_jensi
سلام خدمت شما
پستی در رابطه با آمار مرخصی زایمان داشتین. باید خدمتتون عرض کنم مرخصی زایمان در ایران رسماً ۶ ماهه. اگر شما بخواین از ۶ ماه مرخصی دیگه بهره مند باشین، مستلزم طرح شکایت در قوه قضاییه از سازمان تامین اجتماعیه. که خود کارمندان این سازمان شمارو از سختی طی این مسیر و هفت خوان رستمش میترسونند. از طرفی خود مشکل از دست دادن کار و کارفرما باعث میشه اغلب فقط ۲ تا ۳ ماه مرخصی باشند و زودتر از موعد برگردن سرکار.
موضوع دیگه ای که باهاش برخورد داشتم مسئله کمک هزینه سزارینه، که با وجود مصوبه بودن فقط به کارمندان تهرانی پرداخت میشه و سایر شهرها ازش محرومند.
@kherad_jensi
سبقت ایران از آمریکا و ترکیه در کاهش فرزندآوری!
ایران سریعترین سرعت کاهش نرخ باروری در تاریخ جهان را نیز داراست
منبع:
ایران خبر
@kherad_jensi
@irankhabar
ایران سریعترین سرعت کاهش نرخ باروری در تاریخ جهان را نیز داراست
منبع:
ایران خبر
@kherad_jensi
@irankhabar