اندیشکده خرد جنسی
11.2K subscribers
1.79K photos
681 videos
31 files
927 links
تلاش برای توصیف، تحلیل و تولید گفتمان با تکیه برجمهوریت، در حوزه زیست جنسی مان.

ارتباط با ادمین
@Yek_pishnahad_sade
Download Telegram
فاضل میبدی: عده ای در مملکت اسلامی از اسلام سواستفاده می کنند./موتورسواری و دوچرخه سواری برای #زنان هیچ منع شرعی ندارد.

محمدتقی فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم:
🔺موتورسواری زنان به هیچ وجه مشکل شرعی ندارد. حتی اگر شک داشته‌باشیم، بر اساس قاعده اسلام، اصل بر حلال بودن است. شما به هر چه شک دارید، اصل بر این است که اشکال ندارد و حلال است.

🔺متاسفانه عده‌ای در مملکت اسلامی از اسلام سواستفاده می‌کنند. محدودیت‌هایی برای افراد قائل می شوند و عرصه دین را بر مردم تنگ می‌کنند. اخیرا شنیدم امام جمعه اصفهان گفته‌بود اگر کسی ریش ندارد نباید برای شهرداری کاندیدا شود. این چه ادله‌ای است. هیچ دلیل محکمی وجود ندارد که اگر مرد ریشش را بتراشد گناهی مرتکب شده‌است. تراشیدن ریش برای مرد ‌نه گناه صغیره و نه گناه کبیره نیست./مدارا

@kherad_jensi
@EveDaughters
حکمرانی و ناخرسندی خانواده در ایران

دکتر محمد فاضلی

شاید هیچ نظام سیاسی در دنیا به اندازه‌ای که در ایران قدرت سیاسی بر حفظ، کرامت و استواری بنیان خانواده تأکید دارد، بر خانواده تأکید و قصد خود برای تقویت خانواده را بیان نمی‌کند. چندین مقام (نظیر معاون رئیس‌جمهور)، شورای عالی (نظیر شورای عالی انقلاب فرهنگی)، کمیسیون و سازمان هم برای پیشبرد سیاست‌های نظام سیاسی درخصوص خانواده وجود دارد. حکومت حتی با بیان سیاست‌های تشویقی نظیر داده جایزه فرزندآوری در پی تشویق خانواده و کارکردهای آن است. نظام سیاسی اما به شیوه‌های مختلف خانواده را آزار می‌دهد و به شکل ساختاری و ناخواسته بر تضعیف بنیان‌های آن اصرار می‌ورزد.

یک. بدیهی است که افزایش شدید قیمت کالاهای ضروری برای تشکیل خانواده (مسکن، لوازم منزل و وسیله حمل و نقل) بر اثر چندین دهه تورم ناشی از کیفیت نامناسب حکمرانی، کاهش سرمایه‌گذاری و نرخ بالای بیکاری، تشکیل خانواده‌های جدید را – حداقل برای آن‌ها که در سبک زندگی خودشان مایل به تشکیل خانواده سنتی هستند - با مشکل مواجه ساخته است.

دو. هزینه‌های فزاینده ناشی از کیفیت حکمرانی، در کنار تغییرات سبک زندگی، ایفای برخی کارکردهای خانواده نظیر فرزندآوری را با مشکل جدی روبه‌رو کرده است.

سه. کیفیت پایین حکمرانی از جمله سیاست‌های اقتصادی غلط، به دو دسته پدیده دامن زده است: اول، نابرابری ساختاری همواره فزاینده؛ و جهش‌های تورمی منجر به شکل‌گیری نابرابری شدید در ارزش دارایی‌ها و توان اقتصادی خانواده‌های موجود. جامعه‌شناسان نشان داده‌اند که «مقایسه‌های اجتماعی» (مقایسه زندگی مردم عادی با سلبریتی‌ها، مقایسه زندگی خانواده‌ها و با یکدیگر، و ...) به شدت از میزان رضایت و شادی در زندگی می‌کاهند. وضعیت اقتصادی ایران امروز هم در قالب نابرابری ساختاری و هم در قالب جهش‌های تورمی، به صورت فزاینده‌ای فاصله ارزش دارایی‌ها و برخورداری‌های میان خانواده‌ها را افزایش داده و ناخرسندی روانی و نارضایتی از زندگی ایجاد می‌کند. برخی از خانواده‌ها دائماً در مقایسه با دیگران «عقب‌ماندگی» را احساس کرده و ضمن افزودن بر تلاش‌های مادی‌گرایانه، چرخه تمام‌نشدنی نارضایتی-مادی‌گرایی-نارضایتی را طی می‌کنند.

چهار. حکمرانی با ارائه نظام آموزشی ناکارآمدی که همه راه‌های زندگی نوجوانان و جوانان را به نوعی به کنکور ختم می‌کند، برقراری انواع سهمیه‌ها برای قبولی کنکور و عملاً مداخله بسیار ناکارآمد، ناعادلانه و مستعد فساد که رقابت در کنکور را مخدوش می‌سازد، وجود تهدید سربازی برای پسرانی که در کنکور قبول نمی‌شوند، و ایجاد فشار غیرمستقیم برای فرستادن فرزندان به خارج از کشور (برای اقشاری که توانایی مالی دارند)، فقدان آرامش و نارضایتی را در عمق روان والدین و خانواده در تمام سال‌های تحصیل فرزندان تزریق می‌کند.

پنج. بروز وضعیت اقتصادی و سیاسی مولد نارضایتی از وضع موجود و ناامیدی به آینده، شمار زیادی از خانواده‌ها را در معرض وسوسه مهاجرت به خارج از کشور، فشارهای مادی و روانی ناشی از آن، و گاه دو پاره شدن خانواده، به علاوه فشارهای روانی ناشی از عدم توافق میان اعضای خانواده درخصوص مهاجرت یا ماندن قرار می‌دهد.

شش. نظام بانکی ناعادلانه که فاقد خصیصه «دسترسی عادلانه» همه اقشار به منابع مالی است، عملاً در مسیر نابرابرتر ساختن جامعه، تشدید مقایسه‌های اجتماعی، احساس خسران در زندگی، نارضایتی مقایسه‌ای و تشدید نارضایتی در خانواده می‌انجامد. نظام بانکی در راستای تقویت برابری و عدالت اجتماعی عمل نمی‌کند. (برای شنیدن عوارض شدیدً آزاردهنده نابرابری مراجعه کنید به این‌جا)

سیاست‌های حکمرانی در ایران بر اساس سازوکارهای برشمرده شده (و البته مواردی بیشتر که در حوصله این نوشتار نیست) به شیوه‌های مختلف خانواده را آزار می‌دهد و عملاً برخلاف گفته‌ها و مقاصد خود برای تقویت بنیان خانواده حرکت می‌کند.

حکمرانی وقتی با این خصیصه‌های ساختاری بنیان خانواده را تضعیف کرده و خانواده را می‌آزارد، سخن گفتن حکمرانان از تقویت بنیان خانواده، ارائه جایزه به کسانی که فرزندآوری کنند و تکریم خانواده، آب در هاون کوفتن یا بدتر از آن، انگشت کردن در چشم شنونده است.

@kherad_jensi
@fazeli_mohammad
روسپیان در سیاست!

✍️علی مرادی مراغه ای


شاردن که در زمان صفویه از ایران دیدن کرده، به گرانى نرخ فواحش اشاره می ‌كند و مى ‌گويد با اين ‌كه در ايران داشتن زن عقدى و صيغه و داشتن كنيز شرعا و عرفا بلااشكال است، بايد نرخ فواحش بسيار ارزان باشد، و حال آن‌ كه در ايران بيش از ديگر كشورهاست او می نویسد:
«در اصفهان كوى ديگرى به نام محلۀ برهنگان يا بى‌ چادران وجود دارد در زمانهاى گذشته در پايتخت رسم چنان بود همين‌ كه آفتاب غروب مى‌كرد خيل فواحش همانند دستۀ كلاغان در سراسر شهر مخصوصا در كاروانسراهاى آن‌ چنانى، پراکنده مى‌شدند و دنبال مشترى مى‌گشتند اين فواحش تيره‌ بخت، گروهى نيز نام خود را در دفاتر مالياتى ثبت نكرده‌اند تا خويش را خصوصى بنمايند. روسپيان اصفهان هر سال هشت هزار تومان ماليات مى ‌دهند، و اين مبلغ معادل سيصد و شصت هزار ليور مى ‌باشد (شاردن، ژان، سفرنامه شاردن، جلد: ۱، صفحه: ۴۳۲.)

استفاده ابزاری از وجود فواحش و زنان نگونبخت تقریبا در اکثر دوره های تاریخی دیده میشود، هانری رنه دالمانی سیاح فرانسوی که در اواخر قاجاری از ایران دیدن کرده در سفرنامه اش می نویسد:

«مثلا در بازار نزاعى به راه مى‌ اندازند، و مأمورين حكومت، اشخاص ثروتمند را دستگير مى‌ كنند و با گرفتن مبالغ زيادى آنها را آزاد مى ‌نمايند؛ ديگر از وسايل ابتكارى آنها اين است كه با فواحش سازش مى‌كنند و اگر احيانا ثروتمندى خواست تعيشى بكند، فواحش به مأمورين اطلاع مى ‌دهند، و مأمورين هم بموقع مى‌آيند و بعنوان عملى غيرمشروع شخص ثروتمند را دستگير مى‌ نمايند. آنشخص هم براى حفظ آبروى خود، مبلغ معتنابهى به آنها مى ‌پردازد و بدين طريق، سكوت آنها را خريدارى مى ‌كند.( سفرنامه از خراسان تا بختيارى، پيشين، ص ۴۸-۴۷.)

نویسنده رستم التواریخ در مورد کریم خان می نویسد« والاجاه كريم خان جم‌ اقتدار وكيل الدوله، در حضر و سفر با موكب خود، بر سبيل ضرورت، افواج فيوج و فواحش بسيار به جهت لشكريان مى ‌داشت و لوليان شهرآشوب دلربا و ارباب طرب، با اردوى خود در همه‌ جا مى‌ برد».(رستم‌الحکماء، محمدهاشم، رستم التواریخ، صفحه: ۳۴۷)
که البته حکایت رفتار كريمخان با آن فقيه شهر که اجازه شرعی نمی داده از وجود فواحش در میان قشون استفاده کند معروف است! (بنگرید به راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، جلد: ۳، صفحه: ۷۱۴)

اما طرفداران استبداد در دوره مشروطه به کرات از وجود فواحش بر علیه مشروطه خواهان بهره بردند یحیی دولت آبادی می نویسد:
رياست نظميه را به ميرزا فتح اللّه خان سعيد السلطنه داده اند که ضد مشروطه است و طرفدار محمدعلی شاه است. او «دسته ائى از زنان فاحشه را در تحت رياست نظميه رشوت ميدهند كه در ماه رمضان يكروز با صورتهاى گشوده بى‌ حجاب در بازار تهران وارد شوند و بگويند آزاديست و ما بايد بى ‌حجاب باشيم»
یعنی؛ آنان را با وضع زننده بنام مشروطه خواه، به خیابان کشانده بودند که میخواستند به مردم بگویند این از نتایج آزادی و مشروطه است تا مردم را بر مشروطه بدبین کنند و بشورانند!(دولت‌آبادی، یحیی، حیات یحیی، جلد: ۲، صفحه: ۱۶۰)

در زمان حکومت یکساله فرقه دمکرات، چون فواحش و معتادین، مورد بی مهری فرقه دموکرات و حکومت پیشه وری قرار گرفته بودند در نتیجه، به محض سقوط فرقه، طایفه فواحش جزو گروههایی بودند که به طرفداران شاه پیوسته برای انتقام به جان فرقه چیانی افتاده بودند که نتوانسته بودند به موقع به روسیه پناهنده شوند.

اما به زمان کودتای 28 مرداد که می رسیم ملکه اعتضادی و همکارانش، سنگ تمام گذاشتند در این قیام ملی بقول طرفداران سلطنت!.
ملکه اعتضادی در روز کودتای ۲۸ مرداد، چهارهزار و پانصد نفر(۴۵۰۰) از روسپیان شهر نو را به خیابان ‌ها آورده. در حالی که عکس شاه را در دست داشتند به تحریک بیشتر آشوب‌گران پرداخته و خودِ ملکه اعتصادی که چادر به کمر بسته بود، بر روی ماشین ایستاده و به تهییج بیشتر جمعیت می پرداخت..
@kherad_jensi
@Ali_Moradi_maragheie
http://www.upsara.com/images/o547772_.jpeg
آیا می‌دانید که ...

✍️ امیر ترکاشوند (نویسنده کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر)
(جهت اطلاع مسئولان بازنگری اساسی در طرح عفاف و حجاب)

زنان مکه و باریکۀ تهامه تقیّد چندانی به روسری نداشتند و با این وجود نه عناصر حکومت پیامبر و نه متشرّعان هیچ‌یک متعرّض آنان نمی‌شدند و تحت پیگرد و مؤاخذۀ قانونی (و چه بسا حتی ارشاد) قرار نداشتند.

آیا می‌دانید که
زنان بادیه‌نشین و روستایی تقیّد چندانی به روسری نداشتند و با این وجود نه عناصر حکومت پیامبر و نه محتوای روایات هیچ‌یک متعرّض آنان نشده و به عبارت دیگر تحت پیگرد قانونی نبودند.

آیا می‌دانید که
زنان غیر مسلمانِ ساکن در سرزمین‌های اسلامی با وجود شمار فراوان‌شان امّا هیچ‌گاه از سوی عناصر حکومت پیامبر و آمران و ناهیانِ مفروض، بابت فقدان روسری مورد بازخواست قرار نگرفتند و وجودِ این زنانِ پرشمار بی‌روسری باروسری موجب بی‌حیایی و بی‌عفتی جامعه تفسیر نمی‌شد.

آیا می‌دانید که
زنانِ فرزندآورِ پیامبر گرامی (خدیجۀ طاهره ، ماریۀ قبطیه) شرعاً هیچ حکمی در خصوص پوشیدن روسری نداشتند. آیا از خود پرسیده‌ایم خدیجه (که پیش از نزول آیاتی دربارۀ پوشش درگذشت) با چه زیّ و پوششی تردّد می‌کرد؟ ماریه که کنیز بود چه!؟

آیا می‌دانید که
همۀ فرزندان امام موسی کاظم (امام هفتمِ ما شیعیان) از کنیزانِ بی‌روسری زاده شدند. شیخ مفید شمار فرزندان امام هفتم را ۳۷ فرزند: ۱۹ پسر و ۱۸ دختر (و یعقوبی این شمار را ۴۱ فرزند: ۲۳ دختر، ۱۸ پسر) نوشته است وی سپس یکایکِ آن ۳۷ فرزندِ امام را نام برده و مادرِ همه را بی‌استثنا زنانی کنیز دانسته است؛ بر این اساس می‌توان احتمال داد که امام کاظم در نکاح، به تماس با کنیزانش بسنده کرده و عقد ازدواج با زنان دیگر (آزاد) نداشته است. کنیزان طبق رسم رایج آن روزگار اجازۀ استفاده از روسری نداشتند و فقط پس از آن‌که صاحب فرزندی از مردی آزاد می‌شدند این اجازه را به دست می‌آوردند که اگر خواستند روسری بر سر نهند.


آیا می‌دانید که
زنان یائسه پنجاه شصت سال به بالا) اگر تقیّدی به پوشیدن روسری از خود نشان نمی‌دادند با این وجود از سوی عناصر حکومت پیامبر بازخواست و مؤاخذه نمی‌شدند. گفتنی است چنان‌که پیشتر نوشته بودم (:"اینجا") مطابق فقه سنتی نیز نه تنها پیگردی در خصوص این زنان نباید باشد بلکه اساساً در آن فقه پوشاندن سر و مو برای اینان شرعاً واجب نبوده و فقط ترجیحی است. در پاسخی از مرجع مکارم شیرازی مواضع استثنا برای این گروه سنّی، اندکی بیش از سر و مو را نیز در بر می‌گیرد:

«حکم رعایت حجاب برای زنان یائسه
پرسش :حجاب برای زنانی که به سن یائسگی رسیده اند، چه حکمی دارد؟
پاسخ :اولا : حجاب در مورد زنان یائسه‌ای که رغبتی برای ازدواج با آنها نیست واجب نمی‌باشد و رجحان دارد، البته اگر ترک حجاب منشاء مفاسدی گردد لازم است حجاب را رعایت کنند. ثانیا : مختص موها نیست یعنی می‌توانند مقداری از سر و گردن و مقداری از دست‌ها را نپوشانند. ثالثا : این حکم شامل همۀ زنان شوهردار و غیر شوهردار که در این سنّ می‌باشند، شامل می‌شود. رابعا : این مساله را به صورت عمومی و برای مردم اعلام نمی‌کنیم» منبع "اینجا"

آیا می‌دانید که
اگر زنی معترض (و در رنج و فشار روحی) به نشانۀ اعتراض، برهنه در برابر پیامبر گرامی و در انظار ظاهر می‌شد، پیامبر (ص) و عناصر حکومت وی، او را بازداشت و مؤاخذه نمی‌کردند بلکه وی را درک کرده و چاره‌اندیشی می‌کردند (ر.ک: حجاب شرعی در عصر پیامبر ص ۳۶ و ۳۷ ؛ بینا رسول‌الله قاعدٌ إذ جاءت امرأة عریانة حتی قامت بین یدیه ... / کنا عند النبی جلوساً إذا أقبلت امرأة عریانة ...)
(جهت اطلاع مسئولان بازنگری اساسی در طرح عفاف و حجاب)
.

@kherad_jensi
1👍1
کاهش ۳۶درصدی ازدواج و افزایش ۲۸درصدی طلاق!

▫️ گزارش‌های رسمی نشان می‌دهد که نسبت طلاق به ازدواج طی سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ از ۱۶.۳ به ۳۲.۹ افزایش داشته است که روندی افزایشی طی کرده است.

▫️ محاسبات نشان می‌دهد که ازدواج در ایران در فاصله ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹، بیش از ۳۶ درصد کاهش یافته است.

▫️ بر این اساس، میزان طلاق در ایران از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ حدود ۲۸ درصد افزایش داشته است./ایسنا

@kherad_jensi
از خانه تا خیابان؛ با شلوار ورزشی!

✍️ فردین علیخواه

این روزها شاید شما هم در پیاده‌روهای شهر و به‌ویژه در فروشگاه‌ها و پاساژها، با جوانانی مواجه شده باشید که شلوار ورزشی پوشیده‌اند. این شلوارهای ورزشی ابتدا عموماً در باشگاه‌های ورزشی به‌عنوان لباسی کاربردی و یا در فضاهای خصوصی به‌عنوان یک پیژامه مدرن پوشیده می‌شدند. ولی آیا پوشیدن شلوار ورزشی خارج از خانه و ورزشگاه را می‌توان نشانه‌ای از یک تغییر اجتماعی وسیع‌تر قلمداد کرد؟

پوشیدن شلوار ورزشی می‌تواند نشانه‌ای از گسترش «رسمیت زدایی» یا عمل «غیررسمی کردن» باشد. رسمیت زدایی؛ درواقع واکنشی است به گسترش «فرایند رسمی کردن» که در عرصه‌های مختلف اجتماعی در جریان است. رسمیت زدایی واکنشی به تهیه دستورالعمل، اساسنامه و آیین‌نامه برای عرصه‌های مختلف اجتماعی است. منظور ازجمله اخیر صرفاً تهیه دستورالعمل توسط نهادهای حکومت نیست. جریان رسمی شدن در عرصه‌های مختلف شغلی، آموزشی و حتی خانوادگی هم وجود دارد. پوشیدن شلوار ورزشی در پاساژها و مراکز خرید به خودمانی شدن و مال خود کردن مکان هم کمک می‌کند. این عمل، رخنه در فرایند جدی رسمی شدن و سست کردن آن است.

پوشیدن شلوار ورزشی می‌تواند نشانه‌ای از ایجاد اختلال عمدی در تعریف مرز رفتاریِ «خانه» و «خیابان» هم باشد. همان‌طور که رقصیدن یک دختر در مقابل نوازندگان خیابانی در خیابان ولیعصر تهران را می‌توان عملی در راستای سست کردن دیوار حائل بین حریم خصوصی و حریم عمومی دانست، پوشیدن شلوار ورزشی را هم می‌توان نشانه‌ای از تضعیف عمدی هنجارهای حاکم بر خانه و خیابان دید. این روزها شاهد جریان کلی برداشتن دیوار آهنین بین خانه و خیابان توسط جوانان هستیم که پوشیدن شلوار ورزشی هم یکی از مصداق‌های آن است.

درنهایت پوشیدن این شلوارها می‌تواند نشانه‌ای از میل به شلخته پوشی باشد. سلیقه امری کاملاً شخصی و نسبی است ولی در مقایسه با سایر شلوارهای موجود در بازار، بیشتر شلوارهای ورزشی یادآور شلوارهای ساسون دار دهه شصتی هستند. به نظر می‌رسد که «میل به شلخته پوشی» حتی در قشر آلامدهای جامعه نیز در حال گسترش است. هرچند جوانان هم‌اکنون تم لباس «َجک و جوات» یا تم لباس « دهه شصتی» را برای شاد کردن فضای مهمانی‌های خصوصی‌شان انتخاب می‌کنند ولی ازنظر اجتماعی بعید نیست که شلخته پوشی تبدیل به یک جریان اجتماعی شود. گسترش شلوارهای «جین پاره» یا « جین وصله‌دار» را می‌توان تمایلی عمدی به شلخته پوشی دانست. تمایل به شلخته پوشی را هم می‌توان واکنشی به قوت گرفتن فرایند « رسمی شدن/ رسمی کردن» دانست که در عرصه‌های مختلف اجتماعی در حال رشد است.

شلوار جین پاره هم سرگذشت جالبی دارد. خوانندگان سبک گرانج به عنوان یکی از زیرشاخه‌های موسیقی راک آلترناتیو در دهه هشتاد میلادی، اولین کسانی بودند که شلوار جین پاره را پوشیدند. خوانندگان این سبک موضعی ضدِ مد داشتند و به همین دلیل در اجراهای خود عموماً لباس‌های به‌اصطلاح « توی خونه» را می‌پوشیدند. بیگانگی اجتماعی انسان معاصر و آزادی، یکی از تم‌های اصلی ترانه‌های این سبک بود. نکته جالب آن است که با اشاعه شلوار جین پاره در آن دوران، افراد از فروشگاهها شلوار جین نو می‌خریدند و خودشان آن را با تیغ پاره می‌کردند. ولی به‌تدریج کارخانه‌های تولید لباس، خودشان خط تولید شلوار جین پاره را آغاز کردند.

هرچند پاره کردن شلوار جین عموماً حاصل گسترش یک مد بود ولی یکی از دلایل مهم برخی از جوانان برای پاره کردن این شلوارها همدلی با جوانان طبقه کارگر بود. درواقع هدف آن بود تا جوانان تهیدست شهری از پاره شدن شلوارهای کهنه خود احساس حقارت نکنند، مانند کسانی که این روزها برای همدلی با افراد مبتلا به سرطان سرشان را می‌تراشند. دلایل دیگر مربوط به پوشیدن شلوار جین پاره مخالفت با مصرف‌گرایی، مخالفت با معیار اصالت در پوشش و اتخاذ رفتاری ضد مد به شمار می رفت. برخی از جوانان عصیانگر سوال می کردند که چرا باید شلوار کهنه را دور انداخت؟ اساساً تعریف نو و کهنه چیست؟ چه کسی می‌گوید شلوار نو خوب و شلوار کهنه تحقیرآمیز است؟ شلوار کهنه هم خودش می‌تواند یک مد باشد. البته شاید اینان فکر نمی‌کردند که کارخانه‌های شلوار سازی؛ به‌زودی خط تولید شلوار کهنه را کلید بزنند.

اگر به مطالعه چنین متن هایی علاقه مند هستید می توانید کتاب زیر را تهیه کنید:
تا طلاق نگرفتند کتاب ننوشتند-فردین علیخواه-نشر هنوز

@kherad_jensi
‏مرکز آمار ایران با بررسی شاخص‌های کلان اقتصادی و اجتماعی، تغییرات جمعیتی ایران در سال‌های آینده را پیش‌بینی کرده است.

افزایش فاصله جمعیت شهری نسبت به روستایی، کاهش فاصله جمعیت مردان و زنان و افزایش درصد سالمندی جمعیت از مهم‌ترین تغییرات جمعیتی تا سال ۱۴۱۵ خواهند بود.

@kherad_jensi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 خروش علیه رتوش

📸 پس از انتشار تصویر رتوش شده یکی از بچه‌ها در کتاب مدرسه، صدای اعتراض مادر بلند شد که: من فقط اجازه داده بودم رتوش جزئی انجام گیرد. مدرسه همه لک‌های صورت را پاک کرد. او می‌گوید که نمی‌خواهد دختر ۱۲ ساله‌اش، مادلین، برای کامل و آراسته و بی‌نقص به نظر رسیدن در ظاهر، تحت فشار روحی قرار بگیرد. اعتراض وی وقتی بالا گرفت که فهمید مدرسه برای خدمات رتوش عکس و سفید کردن دندان‌ها و رفع لک صورت و روشن کردن رنگ پوست و... برای دانش‌آموزان کلاس هفتم ۱۲ دلار اضافی می‌خواهد.
این مادر ۴۳ ساله گفت: من کاملاً با روتوش کردن عکس فرزندم برای مدرسه مخالفم، زیرا به غلط به بچه‌ها می آموزد که باید همیشه عالی به نظر برسند و می توانند نواقص را با یک کلیک تغییر دهند!

@kherad_jensi
@TeacherasLLL
فهم جامعه متجاوز پرور از مساله آزار جنسی
سیمین کاظمی

خبری منتشر شده که که یک دستیار زن وزیر خارجه سابق آمریکا، در کتاب خاطراتش که به زودی منتشر می شود، به تجربه اش از آزار جنسی توسط یک سناتور مرد اشاره کرده است. این سایت خبری فارسی عکسی از زن را هم ضمیمه خبر کرده است.
زیر این خبر بیش از دوهزار و دویست نظر درج شده است که اکثریت قاطع آنها، از مرد و زن، روایت نویسنده زن درباره آزار جنسی را با جملات و عباراتی که در بردارنده توهین و تحقیر و تمسخر و الفاظ رکیک است رد کرده اند. انکار آزار عمدتا مبتنی بر چنین فرضیات یا استدلال هایی است:
▪️زن آزار دیده، از نظر آنها زیبا نیست، پس نمی تواند مورد آزار قرار گرفته باشد؛ ابژه تجاوز حتماً زنان زیبا هستند.
▪️این زن حتماً رضایت داشته و گرنه متجاوز نمی توانست به او تعرض کند.
▪️این زن و زنانی مثل او برای صعود از نردبان ترقی، تن به رابطه جنسی می دهند و آزار در کار نیست.
▪️این زن برای گرفتن غرامت و پول، موضوع تجاوز را علنی کرده است.
▪️زن ها رفتار مردان را بزرگنمایی می کنند و مثلا بوسیدن بدون رضایت، مصداق آزار نیست.

به لحاظ روش شناختی، این نظرات را نمی توان نمونه نمایایی از کلیت جامعه ایران دانست، چون بعضی از گروه اجتماعی تمایلی به اظهار نظر در فضای عمومی ندارند. با این وجود این را هم نمی توان از نظر دور داشت که فهم متعارف جامعه ایران از مساله آزار جنسی، نیز بر پایه همین استدلال ها شکل گرفته است و این کامنت ها بخش قابل توجهی از فهم جامعه درباره این مساله را نمایندگی می کند.

در این فهم متعارف، قربانی آزار جنسی، صرفا زنان زیبا و با جذابیت جنسی منحصر به فرد مورد تجاوز قرار می گیرند. چنین دیدگاهی علاوه بر اینکه راه را برای تحقیر و بی ارزش شمردن زنانی که مطابق با استانداردهای هالیوودی زیبا به حساب نمی آیند باز می کند و کرامت انسانی زنان را پایمال می کند، متضمن برداشتی از مساله آزار جنسی است که بر خلاف واقعیت ها و شواهد موجود مبنی بر شیوع آزار جنسی، مخصوصا در جامعه ایران است.

در این فهم عمومی از مساله آزار جنسی، آنکه مقصر است، شخصی است که مورد تجاوز قرار گرفته و نه آن شخصی که تجاوز کرده است یا سیستمی که تجاوز را تسهیل می کند. بنابراین زمینه را برای سرزنش و حمله به قربانیان تجاوز فراهم می کند و به این ترتیب متجاوزان را مورد حمایت قرار می دهد.

نکته دیگر این است که چنین استدلال هایی، آزار جنسی در محل کار که از طرف مردانی که در جایگاه بالاتری نسبت به زیردستان زن هستند اعمال می شود را نادیده می گیرند. در حالیکه این شکل از آزار جنسی از شایع ترین مشکلات زنان در حوزه اشتغال و حتی از موانع اشتغال زنان است.

در فهم عمومی، مساله آزارجنسی و تجلیات و مصادیق آن ناشناخته و از این‌رو عاری از اهمیت تلقی می شود. مثلا بوسیدن بر خلاف رضایت زن، آزار تلقی نمی شود. گویا در ذهنیت جامعه ایرانی، تنها تعرض جنسی توام با درگیری فیزیکی است که تجاوز شناخته می شوند و سایر مصادیق آن بی اهمیتند.

موضوع دیگر این است که زنان از طرح موضوع آزار جنسی، اهداف ناموجه را دنبال می کنند. مثلاً به دنبال گرفتن غرامت و پول هستند، یا می خواهند جلب توجه کنند. اول اینکه در نظام های حقوقی جهان، در مورد اکثر جرائم مطالبه غرامت امری رایج و موجه است، اگر آزار و تجاوز جرم انگاری شود، درخواست مجازات و پرداخت غرامت به شخص قربانی نباید چندان غریب و دور از ذهن باشد. بازماندگان آزار جنسی با افشاگری درباره تجربیاتشان، به طرح موضوعی که عموما از چشم جامعه پنهان می ماند کمک می کنند و باعث می شوند، جامعه به فکر تعبیه سازوکارهایی برای امنیت زنان دربرابر خشونت جنسی بیفتد. بنابراین افشاگری آزارجنسی نه تنها قابل سرزنش نیست که یک کنش شجاعانه و خردمندانه زنان برای مقابله با این مساله است.

نتیجه آنکه، در جامعه ما مساله آزار جنسی به نحو تاسف آور و ناامیدکننده ای ناشناخته و مورد غفلت قرار گرفته است و این وضعیت به شدت نگران کننده است. جامعه ای که قادر به شناختن مساله آزار جنسی و همدلی با بازماندگان نباشد، جامعه ای خطرناک برای زنان و محیطی امن برای متجاوزان است و دارای پتانسیل بالایی برای پرورش آزارگران جنسی و افزایش وقوع آزار جنسی است.
@drsiminkazemi
@kherad_jensi
تأمل برانگیز!

@kherad_jensi
اوضاع وخیم اجتماعی ایران

🔷یک روانشناس:‏متاسفانه چند وقتی هست که کودکان و مخصوصا نوجوانانی رو ویزیت میکنم که متوجه رابطه خارج زناشویی والدینشون میشن، اکثریت بشدت اضطراب و مشکلات رفتاری پیدا میکنن ولی تعدادی هم هستن که شروع به باج گیری از والد مورد نظر میکنن.

@kherad_jensi
‏قانون «حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» با تایید شورای نگهبان نهایی شد.

@kherad_jensi
نقد بجا و سازنده دکتر مصطفی زالی به طرح تعالی جمعیت!

@kherad_jensi
انتقاداتی به طرح تعالی جمعیت و خانواده
ابوذر آذری بروجنی
پژوهشگر دین، فرهنگ و ارتباطات

1- در مقدمه طرح، تعریف جامعی از خانواده، نظام و انواع الگوهای آن ارائه نشده.
مسکوت گذاشتن آن به معنای بدیهی بودن موضوع نیست. چون ما اکنون در حال درنوردیده شدن بدیهیاتمان در مواجه با فرهنگ غرب هستیم. غرب در سند نویسی ها و اقدامات حمایتی، هرگونه ارتباط مشروع و نامشروعی را در قالب خانواده هویت و رسمیت می‌دهد، اما ما انواع الگوهای مشروع را مکتوم نگه داشتیم.

2-از اشکالات عمده این طرح نداشتن اندیشه پشتیبان در حوزه های کلی زیر است.
مثلاً:
الف- طرح در زمینه "زمین و مسکن" نیازمند بازنگری فقهی مبسوطی در خصوص احکام واگذاری زمین و احیای اراضی موات به دست مردم.
زمین از جمله «انفال» است. واگذاری آن به مردم تاثیرات اساسی در کاهش قیمت زمین، مسکن و اجاره بها داخل شهرها و روستاها داشته و موجب رونق اقتصادی و فرزند آوری میشود.
نمیشود حق مردم در بهره مندی از انفال و بیت المال را ندید آنگاه آن حق را به صورت قطره چکانی و با ایجاد دسته بندی ها و طبقه های اجتماعی مذکور در ابتدای طرح به ایشان هدیه کرد!

ب-در خصوص خدمت سربازی طرح نیازمند بازنگری فقهی در خصوص شیوه اجرای سربازی اجباری برجای مانده از میراث رضاخانی است.
کشور ما از یکی از بدترین الگو های خدمت سربازی در جهان پیروی می کند. در صورتی که در بسیاری از کشورهای جهان این الگو به سربازی حرفه ای تبدیل شده اما ما و کشورهایی مانند کره شمالی و.. چنین شیوه ای را ادامه داده ایم.
نقل است که پیامبر اکرم می فرمایند: به امرای بعد از خودم سفارش می کنم امتم را مقطوع النسل نکنید! و وقتی سوال میشود که منظور چیست؟ میفرمایند یعنی آنها را به گونه ای به مرزها نفرستید که فرزند دار نشوند.در چنین شرایطی که کشور از بحث جمعیت در حال ضربه خوردن است و آینده سیاسی، مذهبی و امنیتی آن تغییر خواهد کرد، آنگاه تصرف دو سال از وقت طلایی ازدواج و فرزندآوری یک جوان به چه حجت شرعی و پیرو کدام ادله فقهی صورت میگیرد؟

ج-بررسی مبانی فقهی مدیریت شهر و شهرسازی لازمه این طرح است.
ایران در ابتدای انقلاب دارای ۶۵ درصد جمعیت روستا نشین و ۳۵ درصد جمعیت شهرنشین بوده است. به علت اجرای سیاست‌های توسعه و سازندگی، رشد شهرنشینی بعد از انقلاب ۵ برابر شده و اکنون حدود ۶۵ درصد مردم در شهرها زندگی می‌کنند! از سوی دیگر مدیریت شهرسازی، مدل سکونت جامعه را از داشتن خانه های حیاط دار، که تامین کننده فراغت خاطر والدین و تفریح کودکان بوده، به سمت آپارتمان‌نشینی برده است. این فرهنگ تاثیرات بسیاری را در سبک زندگی مردم و تکثیر نسل داشته است. در حالی که اکثر مردم در آپارتمانهای کوچک زندگی کرده و نمی تواند به فرزند بیشتر فکر کنند، صرف توصیه های اخلاقی و تحریک احساسات دینی و ملی نمی تواند تاثیری در رشد جمعیت داشته باشد.

د-بررسی سیاست های تعلیم و تربیت کشور در دو وزارت آموزش و پرورش و علوم، و نسبت آن با جمعیت و تشکیل خانواده، نیازمند بازنگری جدی و فراتر از توصیه های حداقلی و "وصله پینه ای" این طرح است.
در حقیقت رشته ها و سنوات آموزشی مرسوم مانع جدی جوانان در تشکیل خانواده و فررندآوری است.
کشورهای جهان اکنون متناسب با نیازمندیهای خود نسبت به جذب دانشجو و تعریف سنوات اقدام می کنند. دوره های متنوع و مرکبی از کار و درس را تعریف کرده اند. اما متاسفانه ترکیب جمعیتی نامتوازن زن و مرد در دانشگاه و جذب در رشته ها، سیاست گذاری غلط در حوزه اشتغال زنان، تعریف دوره های آموزش یکسان و... مانع تحقق اجتماعی تکثیر نسل است.
این طرح باید آموزش و پرورش و وزارت علوم را موظف کند تا به صورت حداکثری به تغییر این موارد نگاه کرده و با تعریف سنوات آموزشی و رشته های جدید، _مانند مدیریت خانواده که یک زن بتواند مهارت های لازم مدیریت زندگی را یاد گرفته و ازدواج و فرزندآوری جزء واحدهای تحصیلی حساب شود_ به تقویت نهاد خانواده کمک کنند و این نیازمند نشست های علمی در خصوص فلسفه آموزش، متناسب با فرهنگ و نیازهای جدید جامعه ماست.
ه-موضوعات دیگری مانند بررسی نسبت سیستم سلامت، تغذیه و تفریح با جمعیت وجود دارد که همه نیازمند نشست های فقهی نوآورانه و جسورانه و تسری دادن آن در قوانین و عینیت جامعه است و الا این طرح نمی‌تواند برطرف کننده مشکل و تکلیف آگاهان حوزوی، دانشگاهی و قانون گذار باشد.

3-نهادی بالادست برای کنترل تصمیم گیری و عملکرد نادرست نهادها که مخل فضای ذهنی جامعه و فرزند اوری است در نظر گرفته نشده است.مثلا تصمیم دولت در حذف یارانه متولدین 1399 و پرداخت آن به شرط تامین اعتبار در صورتی که میتوانست از مشوق های دیگر مانند تخفیف ها و هدایای زمین به خانواده ها بهره ببرد مخل سیساتهای تکثیر نسل بوده و آبی بر خاکستر سرد این تنور بود.لذا باید جایگاهی فراتر بر کنترل این تصمیمات و اعلام آن نظارت کند.

@kherad_jensi
طرح جوانی جمعیت، اینبار صیانت در رختخواب!

محمدرضااصنافی

طرح جوانی جمعیت هم مثل صیانت اصل ۸۵ی شده و جزئیاتش را مجلس از یک سال پیش از مردم مخفی کرد و حالا دیروز به تصویب شورای نگهبان رسیده

مواد موثر قانون ۳ دسته هستند که هر دسته را جداگانه نقد میکنم تا به دسته مهم سوم برسم

یکی دو‌ ماده هستند مانند اعطای مسکن که می‌تواند تا حدودی در تشویق فرزند آوری مؤثر باشد که با توجه به کسری بودجه دولت، بیشتر شبیه رؤیاپردازی مجلس است.

دسته دوم مانند تسهیلات استخدامی، تخفیفات و ... بیشتر تشویقِ فرزند آورده‌ها است تا تشویق به فرزند آوری و جمعیت را بیشتر نمی‌کند.

دسته سوم مواد صیانتی هستند که پیش‌فرضشان این است که مردم صغیرند و باید حاکمیت برای آن‌ها تصمیم‌گیری کند. درواقع این قانون به‌طور بی‌سابقه‌ای سطح دخالت و قانون‌گذاری جمهوری اسلامی را به رختخواب و سکس مردم پایین آورده و عملاً هیچ حوزه‌ی شخصی‌ای برای شهروندان باقی نمی‌گذارد.

ماده ۵۱ قانون توزیع رایگان و یارانه‌ای وسایل جلوگیری در شبکه بهداشت را ممنوع می‌کند؛ یعنی آنها که پول ندارند وسایل بخرند بچه ناخواسته می‌آورند و پولدارها جلوگیری میکنند. حتی نمی‌فهمند بخشی از کارکرد این وسایل رایگان، بهداشتی بود و اجرای این طرح تبعاتی در بیماری‌های مقاربتی دارد.

جالب‌تر اینکه در تبصره این ماده، فروش داروی جلوگیری در داروخانه‌ها هم منوط به دستور پزشک شده است. ماده ۵۲ نیز عقیم سازی موقت و دائم را جرم انگاری می‌کند.

ماده ۵۴ این قانون در واقع یک گشتاپوی پزشکی را طراحی می‌کند که در آن تمام آزمایشگاه‌ها باید به‌صورت آنلاین اطلاعات مراجعه‌کنندگان را ثبت کند؛ اگر زنی برای تشخیص بارداری اقدام کند اطلاعاتش ثبت و تا زمان زایمان ردیابی می شود و تا زمانی که فرزندی به دنیا نیاورد متهم به سقط است!

گویی روح استالین در مواد ۵۰ به بعد متبلور شده؛ این آقایان افزایش جمعیت با "افزایش خواست بچه" را با افزایش "جمعیت از طریق افزایش بچه ناخواسته" اشتباه گرفته اند.

بالا بردن عدد جمعیت بدون توجه به آمادگی والدین و نگاه مکانیکی به فرآیند فرزند آوری و تقلیل و ابتذال فرزند آوری به سکس بدون کاندوم! حماقت و بلایی است که فقط یک مجلس اصولگرا می‌تواند بر سر یک بحث مهم و علمی مانند کاهش جمعیت در کشور بیاورد.
@kherad_jensi
انتقام جمعی ملت ایران به قیمت نفی جاودانگی خویش!
سید هاشم فیروزی

فرزند تجلی میل و خواست غریزه جاودانگی در انسان است، انسان میل به ابدیت دارد و فرزند از دوره نئاندرتالها تا کنون تنها وسیله بقا و جاودانگی بوده است. تبلور عشق دو سویه و نظاره خویشتن و یا معشوق ساحتش می شود فرزند!

براستی چه می شود که جامعه ای در کمال تعجب و ناباوری دل از غریزه جاودانگی می برد و دیگر تمایلی به تکثیر خویش و معشوق در قالب فرزند ندارد؟

همانطور که جامعه میل به ابدیت و بقا دارد، ساختار قدرت نیز بدنبال جاودانگی خویش است!

در جوامع مدنی و عقلانی این دو در یک راستا قرار دارند و بعبارتی جامعه حیات خویش را در گرو استمرار و جاودانگی نظام سیاسی موجود و ساختار قدرت می بیند و از آنسو ساختار قدرت عامل تولید قدرت را قدرت اجتماعی می خواند. فلذا هر دو در مسیر رشد و ارتقای یکدیگر حرکت می کنند!

اما در شرایطی که ساختار قدرت خواسته ها، تمایلات و جهانبینی خود را داشته باشد و ملت در جهانی دیگر سیر کنند تزاحم بوجود می آید!

و بدتر از این دو قطبی مرگبار، برداشت بی وقفه ساختار قدرت از منابع و منافع ملت برای بقا خویش می باشد.

((بقا به هر قیمتی ولو کشتن امام زمان، ولو تحمیل فقر و تنگدستی، ولو برگرداندن مردم از دین، ولو نابودی جمعیتی، ولو تخریب زیست محیطی و...))

⛔️آری اینگونه است که ملتی دست به انتقام خاموش می زنند و با نفی خویشتن ساختار قدرت را در عمل نفی می کنند.

در یک نگاه تحلیلی کاربردی دیگر، هنگامی که شما #مرد ایرانی را با چپاول ساختاری و ناکارآمدی و تقابل مضمحل کننده با جهان در مسکن و شغل و بورس و تورم و خودرو و گوشت و لبنیات و...در نزد اعضای خانواده از اعتبار ساقط نمودید و حتی به قوامیت مد نظر خودتان در نسبت با مرد هم پایبند نبودید!

مرد اساسا دیگر برای زنده بودن خویش باید بدنبال دلیل باشد تا فرزندآوری!

و وای بروزی که دیگر دلیلی پیدا نشود، که می شود تکرار سوختن ققنوس در دل آتش از سر تنگدستی و ناامیدی!

و از سوی دیگر هنگامی که در یک خوانش قیم مآبانه و مردسالارانه #زن را بنا بر انقیاد و تصلب از جنسیت خویش بیزار ساختید او دیگر نه تنها تمایلی به تکثیر خویش و معشوق در قالب فرزند ندارد، بلکه فرزندآوری را عامل استمرار و قدرت بخش به ساختار مردانه کنونی می پندارد...

انسان اساسا میل به زندگی دارد و زندگی عشق می سازد و عشق امریست زایا...

اینکه ساختاری بتواند میل به زندگی که ارتقا می آفریند را نفی کند و غریزه مرگ و پرهیز از مرگ که تنها بدنبال بقا به هر قیمتی می باشد را بوجود بیاورد، نوبری ست محیر العقول...

قدرت اقتصادی را به مرد برگردانید
عشق جنسیتی را به زن

جامعه بدیها به تعادل جمعیتی و بهنجاری در خیل امور خواهد رسید!

این حجم از اصرار بر ثبات و عدم تغییر در ایران در جهانی که ناموسش #تغییر و تحول است، انسان را به شگفتی وا می دارد!

«گویا همسر کریستیانو رونالدو دوقلو باردار است و با این احتساب تعداد فرزندان آنها به عدد ۷ خواهد رسید، وضعیتی متشابه در اکثریت چهره های مشهور از آنجلینا جولی تا مسی و بکهام و...»
@kherad_jensi
@seyyedhashemfirouzi
👎1
بازخورد عدم موفقیت اپلیکیشن همسریابی همدم در نگاه میکائیل دیانی پژوهشگر اجتماعی و فعال حوزه رسانه.

@kherad_jensi
اندیشکده خرد جنسی
بازخورد عدم موفقیت اپلیکیشن همسریابی همدم در نگاه میکائیل دیانی پژوهشگر اجتماعی و فعال حوزه رسانه. @kherad_jensi
پاسخ مدیر اپلیکیشن همدم؛

سلام بنده حسینی هستم . مدیر محصول همدم . متاسفانه در نقل خبر رعایت امانت نشده است . در مدت 3 ماه که دو ماه آن محرم و صفر بوده و طبق عرف در این دو ماه عقد ثبت نمیشه در همدم 7100 معرفی انجام شده است یعنی انتخابی که توسط متقاضی انجام شده است معرف ازدواج همدم اون معرفی رو انجام داده و از بعد از محرم و صفر ازدواج ها یک به یک اطلاع داده شده و در سیستم ثبت میشه در زمان مصاحبه 16 ثبت ازدواج داشتیم الان به 20 مورد رسیده در زمان مصاحبه به طور متوسط هفته ای یک ازدواج بوده که بررسی نشان میدهد کم کم آمار رشد خواهد کرد .
قصدم اصلاح خبر است. قطعا نقد و بررسی بزرگواران حاضر در گروه به بهتر شدن پلتفرم همدم کمک خواهد کرد.

@kherad_jensi
💎گزارشی از طرح جوانی جمعیت

حتی پوسترهای آموزش پیشگیری از بارداری جمع‌آوری شده است

الهه محمدی

📍بهورزهای کُنارک بعد از بچه ششم به «مه‌بی‏بی» گفته بودند: اگر دیگر بچه بیاوری، می‌‏میری. گفته بودند: باید لوله‏‌هایت را ببندی. اما مه‌بی‏بی ترسیده بود: بعدی‏‌ها با فلاکت آمدند، با هشت ماه خونریزی. او هشت بچه دارد زیر چادرهای روستای «چادُران»، در شهرستان کُنارکِ سیستان و بلوچستان.

🔶 مه‌بی‏بی عقدکرده بود که حامله شد و هر بچه چند خط و چروک به چهره‌اش اضافه کرد. همین هم شد که حالا زیر آفتاب تیز بلوچستان، آنجا که نه آبی دارد نه غذای کافی نه کاری برای گذران زندگی، می‏‌گوید دیگر بچه نمی‏‌خواهد. پاپس کشیدن از تولدِ یک جان تازه: «دل‌‏سیرم از زاییدن، شیر دادن، نان دادن.»

📍افسردگی سال‏‌هاست آمده رخنه کرده در جانِ مه بی‏بیِ ۴۰ ساله. مثل بسیاری از زنان زابل، هیرمند و قصرقند، زنان دشتستان، زنان عشایر اندیکا و ایذه و مسجدسلیمان که باید مدام بچه بیاورند.

🔶 زنانی اغلب محروم، با شکم‌‏های بالاآمده، می‏‌روند پی «دارو و درمان» اما بهورزهای خانه‌‏های بهداشت، سر به پایین انداخته، ردشان می‏‌کنند. می‏‌گویند دستور آمده، دیگر وسیله‏‌ای نداریم، بروید داروخانه. و خیلی‌‏هایشان مثل مه‌بی‏بی پولی ندارند برای خریدن کاندوم.

📍در این گزارش به جمع‏‌آوری وسایل رایگان پیشگیری از بارداری از خانه‌‏های بهداشت در جهت افزایش جمعیت که زندگی بسیاری از زنان را در مناطق کم‏‌برخوردار تحت‌تأثیر قرار داده، پرداخته شده؛ چند بهورز و پزشک که بیشتر در مناطق محروم خدمت می‏‌کنند به زنان امروز از این تاثیرها می‌‏گویند.

🔶 یکی از ماماها می‏‌گوید تمام آموزش‌‏های پیشگیری از بارداری هم ممنوع شده: «حتی به ما گفته شده نباید عکس یا پوستری که درباره پیشگیری از بارداری به مردم آموزش می‌دهد بر دیوارهای مراکز درمانی و خانه‌‏های بهداشت باشد.»
این ماما می‌‏گوید بر اساس دستورالعمل وزارت بهداشت به آنها اعلام شده که به زنان بالای ۳۵ سال بگویند یک سال بعد از زایمان و به زنان زیر ۳۵ سال بگویند شش ماه بعد از زایمان باردار شوند.»

📍 اما حامد برکاتی، مدیرکل دفتر سلامت جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با زنان امروز، معتقد است افزایش جمعیت با اقداماتی مثل ممنوع کردن ارائه رایگان وسایل پیشگیری از بارداری حاصل نخواهد شد.

🔶 «بعضی از زنانی که حالا به خانه‌‏های بهداشت می‏‌آیند تا شاید بتوانند کاری برای جلوگیری از بچه‏‌د‌ار شدنشان بکنند از بارداری‏‌های متوالی خسته‏‌اند.» این را بهورز خانۀ بهداشت دشتستان بوشهر می‌‏گوید.

📍 میثم گنجعلی، پزشک زابلی، می‌گوید که میزان بارداری‏ در سنین خیلی پایین و بالا در سیستان و بلوچستان زیاد است: «مثلاً مادرانی داریم که با ۱۸ سال سن زایمان چهارم یا پنجمشان را انجام می‏‌دهند، یا مادرانی ۱۲ ساله داریم.»
آن‌طور که بهورز یکی از روستاهای گیلان می‏‌گوید، پیش از ابلاغ دستورالعمل وزارت بهداشت به خانه‌‏های بهداشت، گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال برای بارداری زنان در نظر گرفته شده بود، اما حالا گروه سنی ۱۰ تا ۵۴ سال برای بارداری اعلام شده است.

🔶 اما به گفته حامد برکاتی، سن باروری زنان به‌لحاظ علمی ۱۵ تا ۴۹ سال است: «دستورالعمل این نیست که بگوییم برای ترویج بارداری سن ۱۰ سال در نظر گرفته شود. زنان ۱۰ تا ۵۴ سال گروهی‏‌اند که می‌‏شود به آنها مشاوره داد. هر کسی مراجعه کند و مشاوره بخواهد، به شرط اینکه متأهل باشد، به او مشاوره داده می‌‏شود.»

📍امیرحسین بانکی‏‌پور، رئیس کمیسیون ویژه جمعیت و تعالی خانواده مجلس، در گفتگو با زنان امروز، آمار روزانه سقط جنین را در ایران نزدیک به دوهزار مورد می‌‏داند، یعنی سالانه ۷۰۰ هزار مورد. به گفته او قانون جوانی جمعیت می‌خواهد جلوی این سقط‌ها را بگیرد.
و یکی از ماماها که سال‌‏ها در خانه بهداشت کار کرده می‏‌گوید هزینه سقط جنین بالاست: «قبلاً با ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان می‌‏شد سقط کرد، اما الان ۶ تا ۷ میلیون تومان هزینه می‏‌برد. چون برای مطب‏‌ها هم درباره سقط جنین جرم‏‌انگاری شده است، بسیاری از دکترها دیگر این کار را انجام نمی‌‏دهند.»

🔶 افروز صفاری‏فرد، معاون پیشگیری از معلولیت‏های سازمان بهزیستی کشور، می‌گوید از سال ۱۳۹۲ تا سال ۱۳۹۹ حدود ۸ هزار نوزاد دارای معلولیت برای سقط درمانی ارجاع داده شده‏ اند و سالانه حدود ۶۰۰ یا ۷۰۰ مورد سقط درمانی انجام می‌شود و ممکن است با قانون جوانی جمعیت نشود همۀ این‌ها را به انجام رساند. بعد از مطرح شدن انتقادات به چند مادۀ این طرح قرار بود سازمان بهزیستی دربارۀ موضوع غربالگری وارد تعامل با نماینده‏ ها شود اما این موضوع اتفاق نیفتاد. آن‌طور که افروز صفاری‏فرد می‏گوید، مقامات مافوق با این مذاکرات موافق نبوده‏ اند./ مجله زنان امروز

@kherad_jensi
@Mowlaverdi
🤬1