اندیشکده خرد جنسی
11.2K subscribers
1.79K photos
681 videos
31 files
927 links
تلاش برای توصیف، تحلیل و تولید گفتمان با تکیه برجمهوریت، در حوزه زیست جنسی مان.

ارتباط با ادمین
@Yek_pishnahad_sade
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برشی از ارائه ی سرکار خانم آذر تشکر (جامعه شناس) در قسمت بیست و چهارم مجموعه خرد جنسی
با موضوع عوارضِ تفکیکِ جنسیتیِ فضا، در جامعه


حاکمیت با صحه بر تفکیک جنسیتی سه اصل را پی میگیرد؛
1. جنسیت زدایی از فضای انسانی جامعه.
2. جلوگیری از اختلاط جنسیتی، منتج به فساد.
3. حفظ ظواهرِ جامعه ای اسلامی.

در این برش ده دقیقه ای میهمان برنامه به تناقضات این گفتمان و نقض این سه دستاورد می پردازد تا نشان دهد تفکیک جنسیتی دقیقا بر خلاف همین سه اصلِ فرضی،در عمل نتیجه عکس خواهد داد.
@kherad_jensi

لینک گفتگوی کامل:
https://www.aparat.com/v/LM3n0
شرمگاهی که... چند بار دیده شد؟
✍️ یاسرعرب

توی کشور خودمان. در یک شهر،خانه و حمام معمولی!
هنگام در آمدن از لگن آب، با واژن خورده است لبه ی تشت. مادر در حمام مشغول شستشوی لباس بوده...
دخترک پنج ساله از درد ضعف می کند. مادر سراسیمه می شود. پدر مضطرب خود را به حمام می رساند.

نیم ساعتی می گذرد. درد گرچه بسیار کم شده اما مادر محض احتیاط لباس زیر دخترش را چک می کند. لکه ی خونی بسیار مختصر مشاهد و بند دل والدین پاره می گردد. کودک را به سرعت به نزدیک ترین بیمارستان می رسانند و ماجرا آغاز می شود.

در بدو ورود باید از پزشک عمومی واقع در بخش اورژانس نوبت بگیرند. کودک بی قرار است. و همین است که هست! هر شخصی دردی دارد.
وارد اتاق پزشک می شوند. پزشک می گوید نیاز به معاینه دارد. کودک ترسیده و گریه می کند. پدر از اتاق خارج می شود. مادر و پزشک و پرستار برای بار دوم لباس زیر کودک را در میاورند و پزشک و پرستار شروع به وارسی موضع می کنند. پزشک عمومی چیز خاصی سر در نمیاورد بنابراین همان کاری را می کند که قبل این ویزیت هم ممکن بود! ارسال برای بخش اورژانس تا جناب دکتر فلانی واژن کودک را ببیند!

دخترک دوباره لباس زیر پوشیده، بغل گرفته شده و به بخش اورژانس فرستاده می شود. پزشک اورژانس به کمک مادر دوباره لباس زیر دخترک را در آورده و همراه با سه پرستار! دیگر مشغول معاینه واژن می شود. عیب و ایراد ظاهری تشخیص داده نشده. عکس برداری رادیولوژی تجویز و کودک را به بخش جراحی معرفی می کند.

دختر بچه که تا اینجا سر و صورت اش غرق اشک شده و صدایش بخاطر جیغ و ناله های بسیار گرفته است یک ربع ساعت از چرخه معاینه واژن خلاص می شود. عکس گرفته شده و دخترک به بخش جراحی آورده می شود. روی تخت می خوابد. ترسیده و می لرزد و حالا فرایند جیغ و گریه از سر گرفته شده است. این بار چهار پرستار خانم همراه با آقای دکتر جدید در بخش جراحی هستند!

پدر که از شرم خودش از اتاق بیرون می رود اما مادر را به اجبار بیرون می کنند. دخترک شوکه شده و فرایند بازدید معاینه واژن دوباره شروع می شود. صدای جیغ و فریاد و ناله و گریه کودک بیمارستان را برداشته. پدر و مادر دهانشان را به درز در اتاق جراحی چسبانده اند و با دخترشان صحبت می کنند که نترس، چیزی نیست، الان تمام می شود!

جراح هم می گوید من مورد خاصی ندیده ام. پدر و مادر خدا را شکر می کنند و اجازه مرخصی می خواهند! پزشک جراح تاکید می کند که تا خانم دکتر ماما دخترک را ندیده و معاینه نکرده نباید او را از بیمارستان مرخص کنند. پدر و مادر مشغول پاک کردن اشک ها و هدیه دادن لبخندها به دخترک می شوند. و یک ساعتی دو دل، می نشینند تا خانم دکتر ماما همراه چهار پرستار دیگر (انترن) برای معاینه سر می رسند. دوباره همین سیکلِ جیغ و اشک و آه و ضجه و معاینه واژن تکرار می شود! و البته پرستاران هم مشغول تماشا و دستیاری و کار آموزی .. در نهایت خانم دکتر ماما می فرمایند که مشکل خاصی نیست ولی به احتیاط بهتر است شب را در بیمارستان بمانند!

ماجرا تا صبح چگونه ادامه پیدا می کند؟و چرا این دختر باید در بخش جراحی مردان! بستری شود؟ و ... بماند!
اینکه صبح فردا والدین برای معاینه مجدد واژن دخترشان در حضور پرستاران جدید و در اتاق مردان! بالاخره مقاومت می کنند!
اینکه دختر بچه صبح به سلامتی و با رضایت والدین به خانه میاد و هیچ اتفاق خاصی برایش رخ نداده بود!
اینکه بخش عمده این بگیر و ببند و تقلا و ترسها و معاینات مربوط به تابوی مسئله "پرده بکارت" در کشور ماست!
اما این خلاصه روایت، شمایی اجمالی از وضعیت حوزه سلامت جنسی در کشور ماست.

حالا مادرش تماس گرفته که «مدتها به کودکم راجع به حریم خصوصی توضیح داده ام و در یک شب چهار بار خودم و کلی پزشک و پرستار آنرا به بدترین وضعیت ممکن نقض کرده ایم! به نظرتان با این پارادوکس چه کنم؟»


او را به متخصصین امر ارجاع دادم و علی رغم اینکه می توانم این سوالات را مطرح کنم که چرا این دختر بچه همان اول به پزشک ماما ارجاع داده نشد؟ یا چه لزومی داشت والدین او از بخش جراحی بیرون برده شوند؟ و چرا او باید بماند و یک جراح غریبه در حال معاینه واژن اش؟ و ثمره روانی این چرخه و این نوع از معاینات چیست؟ و چه لزومی داشت در هر نوبه مثل مور و ملخ پرستار و انترن روی سر بچه هوار شوند؟ و ...

از بسط تمام این سوالات می گذرم چرا که من هم مثل آن مادر دچار پارادوکس هستم. اما بسیار بزرگ تر؛
نظامی که چند سال آینده در حوزه انتظامی برای بیرون ماندن مقداری از موی همین دختر او را دستگیر کرده و مجازات می کند. در حوزه های دیگر تدبیری برای حفظ حریم خصوصی همین دختر بچه ها ندارد. نه در دوره آموزشی و نه در حوزه ی سلامت جنسی و نه در بخش پزشکی!... متاسفانه نه پروتکل مشخصی هست و نه صورت وضعیت مجزایی و نه فرایند تفکیک شده ای!
@kherad_jensi
Forwarded from یاسر عرب
اگر به فرزند یکی از مقامات قضایی تجاوز جنسی شود!
✍️ یاسر عرب

دیروز با بنده تماسی گرفته شد مبنی بر وقوع تجاوز جنسی برای پسری 11 ساله در تهران. خبری که هر چه بیشتر باز می شد ابعاد اسفناک تری میافت. متاسفانه این تجاوز جنسی در بستر کلاس قرآن و توسط مربی قرآن انجام شده بود. در اولین دقایقِ گفتگویی که با برادر کودک داشتم گفت «ما امیدی به شکایت و پیگیری قانونی نداریم چون سرانجام پرونده سعید طوسی را در رسانه ها دیده ایم» من اما امیدوار به پیگیری قضایی بودم و برای همین سوالات دیگری از ایشان پرسیدم که نهایتا تصمیم گرفته شد، با توجه به گذشت یک هفته از آخرین رابطه جنسی، یک روز این عزیزان دست نگهدارند تا با مشورت و آگاهی کامل از تبعات هر اقدام و روند "اولا" بهبود حال روحی کودک در "اولویت" قرار بگیرد. دوما این خانواده حساب شده وارد پروسه قضایی بشوند.

پرانتز:

(یک تذکر برای قوه قضاییه داشتم و آن اینکه وقتی سرانجام پرونده ی قضایی آن قاری معروف قرآن که مستظهر به "از ما بهتران" است کار اش به چنان فضاحت رسانه ای می کشد، اینجور توی دل ملت خالی می شود! اگر عاقلی هست در آن دستگاه والله همین اشاره برای اش کافی است.

یک تذکر برای خواننده و آن اینکه بیماران پدوفیلی یا کسان دیگری که به هر نحو اختلال جنسی یا کودک آزاری یا .. را دارند. خود را به هر قیمت به محیط هایی می رسانند که کودکان در آنجا حضور دارند. محیط های ورزشی، مدارس، کارگاه نقاشی، کلاسهای موسیقی، کلاس های آموزش مذهبی و ... وظیفه ی بنده ی هیچکاره و شمای نیمه کاره و آنهای همه کاره این است که فیلترهایی مشخص و گزینش هایی حساب شده را برای حضور افرادی که به هر نحو با کودکان سر و کار دارند فراهم کنند. (ولو در حد راننده سرویس) اما این غربال گری ها باید برای محیط های مذهبی دو چندان باشد زیرا به علت فضای این کلاسها و نوع روابط و اتوریته ی معلم و ... امکان سوء استفاده از کودکان به شدت بیشتر می شود.)

ادامه:
من بعد از گفتگو از شهر و دسترس خارج و شب هنگام به خانه رسیدم. متاسفانه خانواده کودک بخاطر فشار روانی و استرسِ اینکه "همین الان باید کاری کرد" نتوانسته بودند دوازده ساعت صبر نمایند. و به کلانتری محل مراجعه و شکایت خود را تنظیم نمودند. کلانتری متهم را بلافاصله دستگیر و به بازداشتگاه منتقل می نماید. و کودک را به پزشکی قانونی معرفی می کند. در ادامه ی روند پزشکی قانونی (که مشخص نیست واقعا صلاحیت این معاینه را دارا بوده باشد) بعد معاینه ی کودک چنین نظر می دهد که من نمی توانم در این مورد نظر قطعی بدهم. کودک را ببرید و فردا بیاورید تا چهار پزشک دیگر همراه با یک روانشناس او را دوباره معاینه کنند! دیشب برادر ایشان طی تماسی گفت سخن پزشکی قانونی مثل سطل آب سردی بوده که روی سرشان خالی کنند و پرسید حالا چه باید کرد؟

من در این یادداشت نمی خواهم درباره ی اثرات سوء این معاینات ناشیانه و پی در پی، قلمی بزنم. اگر می خواهید شمه ای از وضعیت اسفبار فعلی را خارج از نظام قضایی (حتی در نظام سلامت) را بدانید توصیه می کنم این یادداشت را بخوانید:
https://t.me/kherad_jensi/707

اما سوال اینجاست که اگر "خدای ناکرده" این اتفاق برای فرزند یکی از مدیران ارشد قوه قضاییه رخ می داد او تن به چنین روندی می داد؟ حاضر به پیگیری و ادامه ی شکایت می شد؟ با خود نمی گفت؟ «سلامت روحی فرزندم در اولویت است و نمی توانم بخاطر روند اثباتی مضحکی که در جریان است، سلامت روحی اش را بیش از این به خطر بیندازم». بااستیصال بر سر این دوراهی و انتخاب راه عاقلانه تر زمینه برای رفتاری بس هیجانی تر فراهم نمیامد؟ به این معنی که با خود بگوید «حالا که به شکل ساختاری عاقلانه نیست که با این روش، حق خودم را بگیرم به شکل غیر قانونی شخصا با این انسان فاسد یا بیمار تسویه حساب جانانه ای خواهم کرد.»

آری اینچنین است برادرررررر ، واجبات یعنی اصلاح این روندهای اشتباه و پر آسیب و مستحبات یعنی خاموش کردنِ کولر گازی و نشستن در ایستگاه مترو منتظر قطار و صد هزار رفتار زهد فروشانه ی دیگر!

@yaser_arab57
آزار جنسی خیابانی در قم

✍️فریده ملاعسگری (کارشناس ارشد جامعه شناسی)




اپیزود یک ، دوشنبه سوم تیرماه 98 ، ساعت 6 بعدازظهر ، یکی از محلات مرکزی قم
برای خرید از خونه خارج شدم داشتم کوچه فرعی منتهی به کوچه اصلی رو طی میکردم و حواسم به اطراف نبود به جز من کسی در کوچه نبود ، راننده ماشین پرایدی که کنار کوچه پارک بود و در طرف راننده هم باز بود ازم پرسید خانم اسم این کوچه چیه ؟ من داشتم میگفتم « شهید ....» که یه دفعه نگاهم افتاد به راننده که درحالتی نیمه دراز کش و از کمر به پایین عریان و در حالت « عورت نمایی » روی صندلی بود ، تمام بدنم شروع به لرزیدن کرد ، تمرکزم بهم ریخت تنها راهی که به فکرم رسید این بود که با سرعت زیاد به طرف کوچه اصلی دویدم تا برسم به خیابون یه کم که دور شدم به ذهنم رسید برگردم تا پلاک ماشینو بردارم و به پلیس گزارش کنم ، برگشتم اما اثری از ماشین نبود ، تمام بدنم سست شده بود درست نمیتونستم راه برم ، احساس بی پناهی می کردم ... به خودم می گفتم آخه من که حجابم کامله ، آرایشی به صورت نداشتم

اپیزود دو ، همان روز ، ساعت 7 بعد از ظهر ، خیابان انقلاب قم
داشتم توی پیاده رو می رفتم که یه پسر از پشت سر بهم گفت : « خانم مجردی ؟ بیا بریم توی کوچه » من اعتنایی بهش نکردم و راهمو ادامه دادم اما بعد از مسافتی که طی کردم متوجه شدم پسر هنوز داره منو تعقیب میکنه ، در همون حین برادرم بهم زنگ زد و گفت که در محلی نزدیک من هست به برادرم موضوع پسر رو گفتم و گوشیو قطع کردم یه دفعه دیدم برادرم نزدیک من رسید و خواست جلوی پسر رو بگیره که گوشی موبایلش توی جوی آب کنار خیابون افتاد ، خلاصه برادرم به پسر هشدار داد که مزاحم من نشه .....

این دو اپیزود روایت زنی است که همین امروز این اتفاقات برایش افتاده است ، و روایت آشنایی برای زنهای بسیاری در سرزمین من که برایشان اتفاق میافتد و سوال بزرگی که همیشه در ذهن زنهای ما « چرا هیچ حمایت قانونی از زنانی که آزار خیابانی را می بینند وجود ندارد با توجه به اینکه در اکثر موارد شاهدی هم وجود ندارد »
خشونت روانی که در این مواقع بر زنان وارد میشود قابل اثبات نیست اخیرا طرح تشدید مقابله با هنجار شکنان و حجاب و عفاف از طرف دادستان محترم قم ابلاغ شد از دادستان محترم این سوال را دارم :

♨️ حفظ حرمت و کرامت زنان و امنیت روانی آنان چه جایی در اینگونه طرح ها دارند؟ چرا شماره یا اپلیکیشنی طراحی و اعلام نمیگردد تا در صورت مورد آزار قرار گرفتن زنان در خیابان یا امکان عمومی فورا به پلیس دسترسی داشته باشند؟

جالب تر اینکه جای قربانی و مجرم عوض می شود و به جای اینکه مرد متعارض مورد شماتت قرار بگیرد زنی که مورد تعرض واقع شده شماتت می شود و باز تولید گفتمان مرد سالار و زن ستیز و کلیشه های جنسیتی که حتما « خودت یه طوری بودی که این اتفاق برات افتاد ، تو باید مواظب خودت باشی و حواست جمع باشه تا کسی بهت تعرض نکنه » .
و متاسفانه اگر شکایتی هم از جانب زنان صورت گیرد بدلیل ضعف قانون و اینکه حمایت قانونی وجود نداره و اینقدر مراحل پیچیده می شود که یا زن منصرف می شود یا اینکه خود پلیس پیگیری انجام نمیدهد .

اکثر بیماران جنسی کاری به با حجاب یا بی حجاب بودن زنان ندارند و این ذهن بیمار آنها هست که مرتکب چنین اعمالی می شوند . امید است که نیروی انتظامی و دادستانی محترم طرحی هم در مورد تشدید مقابله با بیماران و آزار گران جنسی و خیابانی داشته باشند .


#آسیبهای_اجتماعی
#آزار_خیابانی
#آزار_جنسی

@kherad_jensi
هارمونی جنسی، عدالت جنسیتی!
✍️ یاسر عرب

در تبیین حِکمیِ هستی، عالم کلی به هم پیوسته است و آنان که با چنین دیدگاهی به کثرات می نگرند برای تمام روابط از جزء تا کل، روابط علی و معلولی قائلند که چونان شبکه ای قوی در بستر ریاضیاتی ملکوتی، هستی را به هم متصل و از این باب به مثابه خلقت خداوند معنی دار می کند.


به اعتقاد ایشان عدم هارمونی جنسی در انسان یکی از علل بی عدالتی جنسیتی در جامعه است که مکانیزم های انفعالی چون خیانت درمانی، روابط فرا زناشویی، سکس خشن، افسردگی اجتماعی، و بد بینی به نظام سیاسی حاکم را سبب می شود.این بی عدالتی جنسیتی باز تولیدِ اختلالاتِ جنسی را سبب می شود و تکرار، این چرخه ی معیوب مکرر در مکرر!

او معتقد به اولویت حقوق بر حدود است و دراین ارائه می کوشد نشان دهد حکومتی که نخواسته حقوق جنسی شهروندان خود را بدهد و یا در بستر سازی برای ایجاد رابطه ی سالم جنسی در جامعه کوتاهی کرده نمی تواند یک سویه تکالیف جنسی از شهروندان خود بخواهد و یا جرم انگارانه با ایشان رفتار کند...

سرفصل های ارائه جناب مجتبی احمدی گر چه متنوع اما در منظومه فکری ایشان هر کدام جایگاهی مشخص دارد.
@kherad_jensi

لینک گفتگو:
https://www.aparat.com/v/uZ1sU
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برشی از ارائه ی جناب مجتبی احمدی با موضوع هارمونی جنسی و عدالت جنسیتی در قسمت بیست و پنجم مجموعه خرد جنسی:

- حکومتی که نخواسته یا نتوانسته، حقوق جنسی شهروندان خود را بدهد و یا در بستر سازی برای ایجاد رابطه ی سالم جنسی در جامعه کوتاهی کرده نمی تواند حالا یک سویه تکالیف جنسی از شهروندان خود بخواهد و یا جرم انگارانه و جزایی با ایشان رفتار کند.حقوق بر حدود مقدم است!
@kherad_jensi
لینک گفتگوی کامل:
https://www.aparat.com/v/uZ1sU
دختری را در نظر بگیرید که معنای اصلی زندگی‌اش، داشتن خواستگار خوش قیافه و ازدواج با او باشد.در این شرایط به احتمال زیاد هدف اصلی این دختر پیدا کردن همسر با مشخصاتی خاص و پیش از رسیدن به سنی مشخص است.

درخصوص مهارت‌ها نیز قطعا مهارت‌های خانه‌داری برای او اولویت بالاتری دارد و البته با توجه به جریان فرهنگی حاکم، احتمال این که برای جراحی‌های زیبایی هزینه کند نیز بیشتر است. در عین حال دختری که هدف اصلی زندگی‌اش تنها این نوع ازدواج است، اگر ببیند در رسیدن به هدفش به مشکل برخورده، به احتمال زیاد احساس بی‌ارزشی می کند و ممکن است برای ظاهرسازی و حفظ آبرو به سراغ گزینه‌هایی چون اجاره کردن خواستگار برود.

اما برای پیشگیری از چنین رفتارهای پرآسیب و غلطی چه باید کرد؟ آیا صرف دعوت دختران و خانواده‌های آن‌ها برای پذیرش این نکته که خواستگار نداشتن فاجعه نیست، کافی است؟ ضرورت توجه به سایر ابعاد شخصیتی دختران فاجعه‌انگاری نداشتن خواستگار خوش تیپ و پولدار، تنها یکی از نتایج خلاصه کردن هدف اصلی زندگی دختران در ازدواج است تا وقتی که دختران جوان در زمینه رشد شخصی و زندگی اجتماعی خود، هدف و برنامه دیگری نداشته باشند.
@kherad_jensi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک گروه مصری به نام harassmap در این ویدیو خیلی سر راست منظور رو از مداخله بدون دردسر در آزار رسونده.
راه‌های بدون دردسر زیادی برای حمایت از آزاردیده یا در معرض آزار وجود داره که یکی از اونها رو می‌تونید ببینید
#خريطة_تحرش
@kherad_jensi
1
#باز_نشر
+ #پیشنهادات_شما

💢 دوستان لطفا برای عناوین فصل سوم، و عناوین پیشنهادی خودتان، نویسندگان، پژوهشگران، اساتید و دانشجویان صاحب پایان نامه مرتبط به ما معرفی کنید تا میزبان شان باشیم.

عناوینی که تقدیم می شود نقشه راهی است که حالا می توان در مورد آن از شما نیز مشورت گرفت!
در سه سیزن مجموعه ی ما در فصل توصیف پایان خواهد پذیرفت. و وارد فصل گفتگوی جمعی می شویم. بخشی از راه به اتمام رسیده (فصلِ اول توصیف) بخشی را در میانه ایم (فصلِ دوم توصیف) و بخشی از راه تولید اش مانده است (فصلِ سوم توصیف)

این مجموعه با مشارکت شما رقم خورده و در این مرحله باز این شمایید که می توانید به تناسب نقشه راهی که طی شده و درمقابلِ چشم انداز است با نظرات و پیشنهادات خود مسیر را اصلاح کنید:

فصل اول تولید و پخش آن پایان یافته:

1/ لیلا ارشد- روایت قلعه شهر نو و چرخه روسپی گری در تهرانِ قبل از انقلاب
2/ یاسمن اشکی- کودک آزاری و پروژه کنترل s
3/ دکتر محسن مالجو- تجاوز جنسی به محارم
4/ مجتبی احمدی- الهیات جنسی
5/ دکتر سعید مدنی- جامعه شناسی روسپیگری
6/ دکتر اعظم آهنگر- انقلاب جنسی
7/ دکتر حسن محدثی- محرومیت جنسی حین تاهل
8/ آذر تشکر- قدرت و زیست جنسی
9/ دکتر مرتضی کریمی- روایتِ تجربه های جنسی
10/ دکتر مرضیه ابراهیمی- ازدواج سفید
11/ حجت الاسلام محمد صادق روحانی- حقوق و تکالیف اقلیت های جنسی
12/ مهناز ابراهیم پور- چگونگی ساختِ روایتِ من از رابطه جنسی
13/ دکتر محسن رنانی- توسعه و زیست جنسی
14/ دکتر عفت السادات مرقاتی خویی- هوشیاری جنسی
15/ دکتر اکبر جباری- فلسفه و زیست جنسی
16/ دکتر فاطمه موسوی- سیاستگذاری جنسی و جنسیتی از صفویه تا جمهوری اسلامی
17/ دکتر سید علی آذین- سیاستگذاری سلامت جنسی بایدها و نباید ها
18/ دکتر کاظم فروتن- بحران خانواده
19/ دکتر فرشید مرادیان- روانشناسی و زیست جنسی
20/ دکتر محمد تقی کرمی- نقش نظام پدر سالار در زیست جنسی

فصل دوم تولید شده و در حال پخش است:

21/ هومن باقری- معلولین حرکتی و زیست جنسی شان
22/ دکتر فرشید مهرابی. خانم یگانه ارومی- معلولین حسی (ناشنوایی) و زیست جنسی شان
23/ آذر تشکر- تفکیک جنسیتی فضا و عوارض آن
24/ آتنا- روایت یک روسپی!
25/ مجتبی احمدی- هارمونی جنسی و عدالت جنسیتی
26/ دکتر محسن بدره- فهم فرهنگ جنسی با نگاهی به تاریخ امر جنسی ما
27/ دکتر ادریس راموز- نقش ساختار در زیست جنسی. مورد کاوی توریسم جنسی در مشهد.
28/ دکتر ادریس راموز- وضعیت شناسی جنسی جامعه ایران با نگاهی به انقلاب جنسی غرب
29/ دکتر ادریس راموز- رویکرد تحلیلی نسبت به سکسوالیته در جامعه ایران
30/ دکتر رضا احمدی- روانشناسی لاکان میل و سوژه در زیست جنسی ما
31/ کامیل احمدی-ختنه ی دختران
32/ کامیل احمدی- کودک همسری
33/ کامیل احمدی-صیغه و ازدواج موقت
34/ مهناز ابراهیم پور- جنون یا آفرینش در قاعدگی
35/ دکتر صدیقه وسمقی- خوانش دین از حقوق زنان. جدایی قوانین از فقه
36/ دکتر صدیقه وسمقی-تبعیض در حقوق زنان
37/ جمشید گراوند- نگاهی به آمار جنسی و جنسیتی
38/ دکتر سیدکمیل حسینی- انقلاب جنسی
39/ آرش صابری- مقدمه ای بر معماری شهری و زیست جنسی
40/ دکتر اکبر جباری- فلسفه و زیست جنسی (2)
41/ دکتر مهتا بذر افکن-تغییر اقلیم و تاثیرات آن بر زیست جنسی ایرانیان

پیشنهادات برای تولید فصل سوم؛
(فصل پایانیِ توصیف)

42/ اعتیاد و زیست جنسی
43/ طب سنتی و زیست جنسی
44/ زبانشناسی و زیست جنسی
45/ قانون و زیست جنسی
46/ معماری و زیست جنسی تکمیلی
47/ تاریخ و زیست جنسی
48/ فقه و زیست جنسی
49/ زیست جنسی عشایری، روستایی و شهری
50/ اشتغال و زیست جنسی (مثال زیست جنسی زنان شاغل و رانندگان بین شهری)
51/ خشونت و زیست جنسی
52/ حقوق جنسی زوجین
53/ ساختار اقتصاد و زیست جنسی
54/ دین و زیست جنسی
55/ رسانه و زیست جنسی
56/ امنیت و زیست جنسی
57/ معنویت و زیست جنسی
58/ چند همسری
59/ ازدواج موقت
60/ جلسه ی جمع بندی فراتحلیل از 59 قسمت قبلی.

♨️پیشنهادات شما:
زیست جنسی در دانشگاه
زیست جنسی و نظام آموزشی (و تاثیر معلمان)
زیست جنسی و تفاوت بین نسلی (تغییرات زیست جنسی نسلها)
تاثیرات (تغییرات) فرهنگی بر زیست جنسی
زیست جنسی از منظر علوم پزشکی
روانکاوی و زیست جنسی
تاثیرات پرنوگرافی بر زیست جنسی ما
زیبایی شناسی و زیست جنسی
آسیب شناسی زیست جنسی زوج های جوان
عوارضِ مختلف فردی و خانوادگی و اجتماعی بعد از طلاق. زیست جنسی مردان و زنان مطلقه. کودکانِ طلاق.
ورزش و زیست جنسی.
هنر و زیست جنسی.
فیزیولوژی جنسی و یست جنسی.
اخلاق (فلسفه اخلاق) و زیست جنسی.
زیست جنسی نوجوانان.
زندگی جنسی دختران مجرد بالای سی سال.
کنترل شهوت مردان در دوران قاعدگی زنان.


لطفا، برای عناوین فصل سوم اگر کارشناسان و ارائه دهندگان مرتبط با هر سرفصل را می شناسید، به ادمین کانال معرفی کنید.

@kherad_jensi
جنونِ پیش دشتان!
✍️ یاسر عرب

پریود انگلیسی، قاعدگی عربی، و دشتان فارسیِ سیکلی است که به جاری شدن خون از پوشش داخلی رَحِم زنان گفته می‌شود. ترکیبات خون ترشح شده، میزان و مدت این عادت ماهیانه، علل و عوارض فیزیولوژیک آن، هیچکدام مورد توجه کارشناس ما در این قسمت نیست!

در افواه عمومی شایع است که بانوان در هنگام عادت ماهیانه کج خلق، بد اخلاق، لج باز و .. می شوند. اینها البته مرسوم ترین صفاتی است که به ایشان تعلق می گیرد. وصله هایی دیگر نیز مورد استفاده بخشی از جامعه است که از نوشتن و خواندنِ آن شرم دارم.

اما سرکار خانم مهناز ابراهیم پور (جامعه شناس) در این ارائه اساسا وجهی دیگر را مورد توجه قرار می دهد که نه تنها ما مردان را با دنیای شگفت انگیز بانوان در این ایام آشنا می کند، بلکه به خودآگاهی جامعه ی مخاطب (زنان) نیز یاری می رساند تا فهمی متفاوت از واکنش های ناخودآگاه خود در زمان پیش از قاعدگی به دست آورند. دنیای پر رمز و معنایی که باعث شده است خانم ابراهیم پور تصمیم بگیرد ابتدا به عنوان یک زن در این ارائه حاضر شود و سپس به عنوان یک عالم اجتماعی... و از چیزهایی که نمی خواسته در موردشان سخن بگوید شروع به سخن گفتن نماید تا برسد به آنچه می خواسته ارائه دهد!
اندکی پیچیده شد! نه؟
@kherad_jensi

https://www.aparat.com/v/moD48
Forwarded from زیر سقف آسمان
زن کشی.docx
28.4 KB
♦️زن‌کُشی در خانواده‌های ایرانی / مصاحبه‌ی خبرنگار روزنامه‌ی ابتکار با حسن محدثی گیلوایی / 22 تیر 1398

@NewHasanMohaddesi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برشی از گفتگو با یک زندانی که به پسری 16 ساله در زندان تجاوز جنسی داشته.
@kherad_jensi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
قبل از شروعِ دوره قاعدگی یک دو راهی هست!
کدام را انتخاب می کنید، جنون یا آفرینش؟

برشی از ارائه ی سرکار خانم مهناز ابراهیم پور (جامعه شناس) در قسمت بیست و ششم مجموعه ی خرد جنسی
@kherad_jensi

لینک گفتگوی کامل:
https://www.aparat.com/v/moD48
#بنر
#فروش_کتاب
#زنان_در_آرای_فقهی

زنان در آرای فقهی
محمدموسوی‌عقیقی

سال انتشار: تیرماه۱۳۹۸
نوع عرضه: PDF قفل‌دار
قیمت: ۱۸۰۰۰هزارتومان

کسانی که تمایل به خرید کتاب دارند بهای آن را به شماره کارت زیر واریز کرده و بعد از ارسال رسیدپرداخت به ID تلگرام کتاب را دریافت خواهند کرد.

شماره کارت:
۵۸۹۲۱۰۱۱۱۰۸۸۵۹۲۴
(به نام محمداحسان‌عقیقیان؛ بانک سپه)

آی‌دی/ID تلگرام جهت ارسال رسیدپرداخت:
@Muosaviaghighi
امر جنسی و خواسته ی ناممکن!
✍️یاسر عرب

امر جنسی یا انحراف جنسی؟ انسان نتیجه ی تکامل در طبیعت است؟ یا نتیجه انحراف در طبیعت؟ آیا در جامعه ی ما جوع جنسی وجود دارد؟ ریشه های این میل فراگیر کجاست؟ آیا واقعا وحشتناکترین اتفاقی که ممکن است برای انسان رخ بدهد رسیدنِ به خواسته اش است؟ پرنوگرافی دقیقا می خواهد چه چیزی را به ما نشان بدهد؟

دکتر رضا احمدی (روانکاو) دعوت مجموعه خرد جنسی را پذیرفته تا به سوالات سخت ما جوابهایی بسیار پیچیده تر بدهد! در قسمت بیست و ششم میزبان ایشان هستیم تا ببینیم چرا پرنوگرافی در تلاش برای نزدیکی به ابژه ی جنسی است؟ و چگونه سرکوبِ میل، میل به سرکوب را به ارمغان میاورد؟ آدمیزاد در خلوت دل به دنبال داستانِ عاشقانه است یا معشوق؟

پاسخ های ایشان در سنت روانشناسی ژاک لاکان عرضه می شود و قطعا مانند دیگر کارشناسان ایشان تنها نظرات خود را بیان می کنند. این نکته از آن جهت تصریح شد که عدم آشنایی با کانتکست بحث و دیسکورس ارائه ی ایشان ممکن است شائبه هایی سترگ در ذهن مخاطب پدید آورد و اعتراض ایشان را به دلیل انتشار این عقاید برانگیزد. و باز ما را مجبور کند یادآوری کنیم مجموعه ی خرد جنسی صدای "همه" ی طیفها و کنش گران و مددکاران و پژوهش گران حوزه ی زیست جنسی در ایران است.

@kherad_jensi

https://www.aparat.com/v/akhcD
ازدواج صوری برای دریافت وام ازدواج!
گزارش از آفتاب یزد.
@kherad_jensi
امکان یا عدمِ امکانِ جمعِ میانِ سه فکتِ فلسفی،عرفانی و روانکاوی
نقدی بر ارائه ی جناب آقای دکتر رضا احمدی
(بخش اول)
✍️مجید زمانی (طلبه و پژوهشگرِ فلسفه و عرفان)
...
یاسر عرب در شماره‌ی بیست و هفت‌ام از مجموعه‌‌ی خرد جنسی با دکتر رضا احمدی، گفت‌وگو کرده است.
اگرچه نگاهِ دکتر احمدی، بعضن نو و جدید بود، لیک مهمترین اشکالی که می‌توان بر نظرات ایشان وارد دانست، عدم سازوارگرایی و انسجام نداشتن آن فکت‌هایی است که مورد استناد ایشان قرار گرفت. فکت‌های مدنظرِ ایشان مجموعه‌ای از فکت‌های فلسفی، روانکاوی و عرفانی بود.

به عنوان مثال تأکید ایشان بر خودآیین بودن در مقابلِ دگرآیین بودن، یعنی انسان خودش صرفن با تکیه‌ی بر خود مناسبات خود را رقم بزند و تکیه به هیچ امرِ بیرونِ از خود نداشته باشد، این تطبیقِ ایشان بر مسائلِ جنسی برگرفته از نظام اخلاقیِ مرحوم کانت است. به این فکت توجه کنید:
« مرکزِ ثقلِ تعالیمِ اخلاقیِ کانت این نظریه است که انسان بالغ می‌تواند در مسائل اخلاقی، بر خود حاکم و تابعِ شخصیتِ ذاتیِ خود باشد. در اصطلاح کانت، انسان موجودِ خودمختار است. خودمختاری یا استقلال متضمنِ دو نکته است: اول این‌که انسان برای تعیین تکلیف اخلاقیِ خود به هیچ مرجعِ خارجی (یعنی افرادِ دیگر یا موجوداتِ خارج از وجود او) نیاز ندارد؛ دوم اینکه ما در مراقبت از رفتارِ خود توانِ مهار کردنِ افعال‌مان را داریم (نیاز نیست منبعی از بیرون ما را مهار کند، هرکس می‌تواند با زیستِ اخلاقی بر رفتارِ خودش تسلط داشته باشد و آن رفتار را بر مدارِ اخلاق تنظیم کند). به این ترتیب، انسان در تدوینِ نظامی اخلاقی برای خود به منبع و موجود دیگری نیاز ندارد. به نظرِ کانت این استقلال و خودمختاریِ دارای کاربردهای اجتماعی و سیاسی است. (بنگرید به کتابِ جایگاهِ انسان در اندیشه‌ی کانت، منوچهر صانعی دره‌بیدی، ص۸۰).

می‌بینید که بحثِ خودآیینیِ در امرِ جنسی از نظامِ اخلاقیِ مرحوم کانت گرفته شده و البته تطبیق ایشان، جدید و نو است.
یکی دیگر از نظراتِ مطرح شده توسطِ جنابِ احمدی، بحثِ وفاداریِ به عشق به جای وفاداریِ به معشوق است. این فکت از نظرات عارفِ بزرگ، حضرت عین‌القضات همدانی گرفته شده است، او در بابِ حقیقت و حالاتِ عشق اشاره می‌کند که آن‌چه موضوعیت دارد عشق است، نه معشوق.
می‌گوید:
« بدایت عشق بکمال( یعنی ابتدای آن عشقی که به کمال رسیده) ، عاشق را آن باشد که معشوق را فراموش کند که عاشق را حساب با عشق است؛ معشوق چه حساب دارد؟! مقصودِ وی عشق است و حیاتِ وی از عشق باشد، و بی‌عشق او را مرگ باشد. در این حالت وقت باشد که خود را نیز فراموش کند که عاشق وقت باشد که از عشق چندان غصّه و درد و حسرت بیند که نه دربند وصال باشد، و نه غم هجران خورد زیرا که نه از وصال او را شادی آید، و نه از فراق او را رنج و غم نماید. همه خود را بعشق(و نه به معشوق) داده باشد». بنگرید به کتابِ تمهیداتِ عین‌القضاتِ همدانی، ص۱۰۱

در این گزاره‌ی عرفانی می‌بینید که عین‌القضات، محوریت را از معشوق به عشق منتقل می‌کند و به معشوق اصالتی نمی‌دهد، همان نکته‌ی وفاداری به عشق و نه معشوق است که دکتر احمدی، بدان اشاره نمود. هم‌چنین عین‌القضات میانِ عشق و معشوق تقابلی برقرار می‌سازد، یعنی همانِ تقابلِ بینِ عشق و وصالِ مدنظرِ دکتر احمدی، که با وصال، عشق به اتمام می‌رسد. البته عین‌القضات دو راهِ برون‌رفت از این پاردوکسِ وحشتناک را پیشنهاد می‌کند، یکی در همین فکتِ مذکور بدان اشاره شده، یعنی همان عنایتِ به‌ عشق به جای معشوق، که با رسیدن به خودآگاهی، این عنایت پس از وصال نیز می‌تواند باقی بماند. و دوم فنایِ عاشق در معشوق که نهایتِ عشق است.

اگر عاشق محوِ در معشوق شد، آن‌گاه دیگر نه عشقی می‌ماند و نه عاشقی و نه معشوقی و همه تکثرها از بین خواهد رفت. فنای در معشوق، هم فنایِ جسمی است و هم فنایِ روحی. وقتی جسمِ عاشق و معشوق یکی شود، زمینه‌سازِ قرابت روحی‌شان نیز فراهم می‌شود. پس به همان وحدتِ جسمی نیز می‌توان با عینکی عارفانه نگریست و آن را مقدمه‌ی فنا و یکی شدنِ عاشق و معشوق دانست. این اجمالی از راهِ بیرون آمدن از آن تناقضِ میان عشق و وصال که دکتر احمدی بدان اشاره کردند.

@kherad_jensi
ادامه در بخش دوم👇
امکان یا عدمِ امکانِ جمعِ میانِ سه فکتِ فلسفی،عرفانی و روانکاوی
نقدی بر ارائه ی جناب آقای دکتر رضا احمدی
(بخش دوم و پایانی)
✍️مجید زمانی (طلبه و پژوهشگرِ فلسفه و عرفان)

اشکال نشود که مطلبِ عین‌القضات ناظر به عشقِ حقیقی است نه عشق‌های مجازیِ میانِ انسان‌ها، که پاسخ می‌دهیم، اولن در نگاهِ عارفانه تمایزی بینِ عشق مجازی و عشقِ حقیقی نیست و ثانین بر فرض وجودِ تمایز، معشوق مجازی تجلی و صورتی از معشوقِ حقیقی است، پس فنای در معشوقِ مجازی چه‌بسا مقدمه‌ و علّت معده‌ی فنای در معشوق حقیقی باشد. و این فنا، فقط با وصال محقّق می‌شود.

نظر مهمِ دیگر دکتر احمدی رابطه‌ی میانِ میلِ به سرکوب و سرکوبِ میل بود و در نظریه‌ی خود اشاره کردند که سرکوبِ میل ، تشدید می‌کند آن میلِ سرکوب شده را، و برعکس، بهادادنِ به میل است که سرکوب می‌کند آن میل را.
که اینجا با یک فکتِ روانکاویِ مبتنی بر اندیشه‌های فروید مواجه‌ایم.

مهمترین مسأله‌ی مطرح شده در آن گفت‌وگو، بحثِ اخلاقی بودن از دیدگاهِ روانکاوی بود، که بر اساسِ این دیدگاه، آن انسانی به معنای واقعی اخلاقی است که به میلِ خودش همیشه وفادار باشد و رفتارِ خودش را بر اساس آن میلی که بدان وفادار شده است، تنظیم نماید. که فرصت طرحِ مفصلِ اصلِ این دیدگاه و نتایج و لوازمِ مترتب بر آن فراهم نشد.
جنابِ دکتر احمدی اگر می‌خواهند این نگاهِ نو و بدیع‌شان، موجه، معقول و قابل دفاع باشد،لازم است این اندیشه‌ی خود را به نحوِ سازوار عرضه نمایند. ما در بحثِ حدودِ یک‌ساعته‌ی ایشان، با چندِ فکت و گزاره‌ی فلسفی،عرفانی و روانکاوی مواجه شدیم.

هر یک از این گزاره‌های موردِ استنادشان اصول،مبانی،متد،پیش‌فرض‌ها،نتایج و لوازمِ مترتب بر خود را دارد که با یکدیگر متفاوت هستند. باید سازگاری و انسجامِ این گزاره‌ها با یکدیگر تبیین شود و پیوند و ربطِ آن‌ها نشان داده شود تا نظریه از نظرِ معرفت‌شناسانه موجه،معقول و قابل دفاع باشد و بتواند مقبولیتِ خود را به مرور به دست آورد. با پرورده کردن و دسته‌بندیِ استدلال‌های به نفعِ این نظریه و حل کردن مشکل سازواری، می‌توان این نظریه را به کرسی نشاند. موفقیتِ روزافزونِ ایشان و دست‌اندرکاران مجموعه‌ی خرد جنسی را آرزومندم. در پناه موجود متعالی باشید!

پایان.
@kherad_jensi
«اومد اومد نیومد من می رم»

✍️فردین علیخواه (جامعه شناس)

برخی از آمارهای منتشر شده در ماههای اخیر نشان می دهد که میزان طلاق رشد چشمگیری داشته است. هر چند معمولا بر نقش بحران اقتصادی موجود در کشور بر افزایش طلاق بیش از حد تأکید می شود ولی بدیهی است که طلاق دلایل آشکار و پنهان مختلفی دارد و باید آنرا با تغییرات وسیع ترِ جامعه ایرانی در ارتباط نهاد. آنچه در ادامه می آید برداشت های اولیه نویسنده این سطور درباره یکی از تغییرات است که البته لازم است با تحقیقات میدانی بررسی های دقیق تری روی آن انجام گیرد.

تبدیل خود به مثابه «پروژۀ زندگی» : در تحولات اجتماعی جامعه ایرانی، مسیرِ تغییر به تدریج از قبیله، تیره و طایفه به سوی خانوادۀ پرجمعیتِ گسترده، و طی دهه های گذشته، مسیر تغییر از خانواده پرجمعیتِ گسترده به سوی خانوادۀ کوچکِ هسته ای شامل پدر، مادر، فرزند یا فرزندان بوده است. در سال های اخیر اما، خانواده کوچکِ هسته ای نیز کم رنگ شده و جامعه ایرانی به سوی محوریت فرد در حال حرکت است. به بیان دیگر، طی سال های اخیر به تدریج شاهد آن هستیم که « خود» تبدیل به هدف زندگی شده است.

برای مثال حتی زیر چتر خانواده هسته ای چهار نفره نیز شاهد چهار پروژه زندگی هستیم. مادر به گل و گیاه علاقه مند است، پدر می خواهد در کسب و کار خودش پیشرفت کند، فرزند پسر به موسیقی علاقه مند است و فرزند دختر دوست دارد قهرمان تنیس روی میز شود. هر کدام از اعضای خانواده پروژه جداگانه خود را برای زندگی دارد. در یک خانواده بدون فرزند نیز شاهد دو مسیر زندگی در بین زن و شوهر هستیم.

تولد خود به مثابه پروژه زندگی ریشه های مختلفی می تواند داشته باشد. هر روز نشانه هایی می بینیم که بیانگر اهمیت یافتن احساس، ادراک، ذوق، لذت، برداشت و نگاه فردی است. مدام از جامعه تقاضا می شود تا به حریم خصوصی و انتخاب های شخصی فرد احترام بگذارد. ما آرام آرام شاهد تولد فرد یا آنچه برخی جامعه شناسان «خود» می نامند هستیم. نتیجه آنکه به تدریج « خود » به معنای اجتماعی آن و شکوفایی خود تبدیل به پروژه زندگی شده است.

به این جمله ها دقت کنید: به خودت استراحت بده/ به خودت احترام بگذار/ خودت را باور کن/ با خودت روراست باش/ خودت را مرکز هستی بدان/ از زندگی لذت ببر/ خودت را برای لذت هایی که می بری سرزنش نکن/ گاهی اوقات با اندام های خودت حرف بزن/ خودت را در آغوش بگیر/ دلم برای خودم تنگ شده است/ چرا باید « خودم» را به پای او بسوزانم/ چرا باید او درس بخواند و من نه/ چرا باید او شاغل باشد و پیشرفت کند ولی من در خانه بمانم/ من می خواهم کسب و کار خودم را داشته باشم پس وظایف خانه باید بین ما دو نفر تقسیم شود/ چرا او هر روز موقعیت اجتماعی کسب کند و من پی پی بچه ها را بشورم/ اگر مخالف هستی جدا شویم چون من تصمیم خودم را گرفته ام/ تو به پیشرفت من حسودیت می شود، چشم دیدن پیشرفت های مرا نداری/

ریشه بخشی از طلاق های جامعه ایرانی بیانگر اهمیت یافتن فرد و تبدیل خود به مثابه پروژه زندگی است. باید توجه داشت که تبدیل خود به مثابه پروژه زندگی پیامدهایی در پی دارد. این موضوع می تواند باعث شود تا افراد اساسا تن به ازدواج ندهند. یکی از دلایل گسترش زندگی مشترکِ بدون ازدواج در کشورهای صنعتی جهان یا حتی همبالینی های یک شبه، آسان تر کردن جدایی برای رسیدگی به «خود به مثابه پروژه زندگی» است که در این کشورها عموما با پیشرفت شغلی معنا می یابد.

تبدیل خود به مثابه پروژه زندگی همچنین می تواند باعث شود تا آمار طلاق نیز افزایش یابد. در اینجا هر همراه یا شریک زندگی که به شکلی در مقابل پروژۀ « شکوفایی خود » دیگری بأیستد یا باعث توقف او شود به آسانی کنار گذاشته می شود. برای مثال جمله ای که به عنوان تیتر این مطلب انتخاب شده است جمله ای است که یک زن به شوهری گفته است که با مهاجرت از ایران مخالف بود. آن زن می خواست با مهاجرت تجربه جدیدی در زندگی کسب کند. البته اشاره به زنان در این نوشته به معنای آن نیست که مردان «خود» را تبدیل به « پروژه زندگی» نکرده اند.

امروزه برداشت ما از خانواده عموما معطوف به خانواده کم جمعیت هسته ای است و این در حالی است که زمانی صحبت از این نوع خانواده شاید دیوانگی محسوب می شد. جوامع نتوانستند در مقابل تغییر از خانواده پرجمعیت گسترده به خانواده کم جمعیت هسته ای مقاومت کنند. آیا جامعه ایران می تواند در مقابل حرکت از خانواده کم جمعیت هسته ای به سوی فرد مقاومت کند؟

همانطور که گفته شد بخشی از طلاق های جامعه ایرانی به دلیل تبدیل خود به پروژه زندگی رخ می دهند. به یقین هدف نویسنده از بیان این مطلب نه تقاضای فداکاری در زندگی مشترک بلکه توصیف وضعیتی پیش رو و حرف زدن درباره آن است تا اگر هم قرار است تغییری رخ دهد نسبت به پیامدهای آن آگاهی وجود داشته باشد.

@kherad_jensi
@fardinalikhah
آمار تکان دهنده مجلس از روابط جنسی در ایران؟
✍️ دکتر فاطمه موسوی ویایه

در مردادماه سال 1393 اکونومیست در خبری به گزارش مرکز پژوهش های مجلس استناد و آمار تکان دهنده ای از آشوب روابط جنسی در ایران منتشر کرد. آمار مورد استناد از گزارشی با عنوان «ازدواج موقت و تأثیر آن بر تعدیل روابط نامشروع جنسی» به شماره 13715 نقل شده بودند، این گزارش به قلم حجت الاسلام بهرام شجاعی و نظارت علمی، حجت الاسلام جلیل محبی در معاونت سیاسی- حقوقی انجام و در خردادماه آن سال در سایت مرکز پژوهش های مجلس منتشر و در دسترس عموم قرار گرفت.
مراجعه به اصل گزارش، نکات مهمی را آشکار می کند، اول اینکه موضوع اصلی گزارش ازدواج موقت است نه زیست جنسی ایرانیان. بیش از نیمی از متن گزارش به مباحث فقهی ازدواج موقت شامل تعریف ازدواج موقت، شرایط صحت و مجادلات فقهی در خصوص اذن ولی پرداخته است. نویسنده در صفحه 49 این گزارش 80 صفحه ای، بحث وضعیت روابط جنسی در ایران در آینه آمار را مطرح و کشکول وار آماری از جستجوی تصاویر مستهجن در اینترنت، خودارضایی، روسپیگری، مزاحمت برای زنان و بدحجابی و خودآرایی زنان ارائه می کند تا نمایی از وضعیت اخلاقی جامعه ترسیم شود.
یکی از تکان دهنده ترین آمارها، استناد به نتایج تحقیق آسیب های اجتماعی جوانان، چالش ها و راهکارهاست که بر اساس آن، از تعداد 140 هزار دانش آموز دختر و پسر دوره متوسطه در سال تحصيلی ۱۳۸۷-۱۳۸۶ که مورد پژوهش قرار گرفتند، تعداد ۱۰۵ هزار دانش آموز يعنی 74 درصد دارای رابطه «غير مجاز با جنس مخالف» بودند و حدود 25 هزارنفر (17 درصد) دارای روابط همجنس گرایی بودند و بقیه خودارضایی می کردند.
از آنجا که تحقیق مورداستناد، عمومی نشده مشخص نیست نمونه گیری این تحقیق چگونه انجام شده، از سراسر کشور یا شهرهای بزرگ یا تنها شهر تهران؟ آیا پاسخ ها صادقانه و قابل اطمینان هستند؟ در این تحقیق، تعریف عملیاتی رابطه با جنس مخالف چه بوده؟ مکالمه تلفنی؟ صحبت در مکان عمومی؟ دیدار در مکان خصوصی؟ نوازش و تماس جسمی؟ رابطه جنسی محدود؟ رابطه جنسی کامل؟ دانش آموزان نوجوان از کجا متوجه شده‌اند که به همجنسان خود گرایش جنسی دارند؟ به دلیل ترجیح گذران وقت با آنها؟ لذت بردن از نوازش و تماس بدنی با همجنسان؟ تجربه رابطه جنسی کامل با همجنسان و غیرهمجنسان و ترجیح همجنسان؟
نکته مهم تر اینکه نویسنده گزارش مرکز پژوهش ها اصل تحقیق درباره زیست جنسی دانش آموزان دبیرستانی در سال 86 را ندیده است و تنها به نامه کوتاه اداری دریافت شده از آموزش و پرورش استناد می کند. بدتر اینکه نویسنده و ناظر علمی هر دو تحصیلات حوزوی دارند، هیچ دانش یا تخصصی در زمینه اعتبارسنجی آمار مسائل اجتماعی یا فراتحلیل تحقیقات اجتماعی ندارند و به این آمار عجیب شک نمی کنند.
مقصود نویسنده گزارش از نقل آمار، نشان دادن گرفتاری جامعه در روابط جنسی نامشروع است و مدعی است ازدواج موقت، روابط آزاد جنسی را به نظم درمی آورد و مشروع می سازد. اما برای این ادعا هیچ استنادی ندارد و تمامی پیامدهای مثبت یا منفی ترویج ازدواج موقت را روشن نمی کند. نویسنده مشخص نمی‌کند که آیا ازدواج موقت در مورد دانش آموزان قابل اجراست؟ آموزش جنسی در دبیرستان ها لازم است؟ چه باید کرد تا از تولد کودکان ناخواسته جلوگیری کرد؟ ازدواج موقت چگونه بر روی همجنسگرایی تاثیر دارد؟ چگونه می توان اثرات منفی ازدواج موقت مردان متاهل بر روی پایداری خانواده را کاست؟
این سوالات پس از انتشار مطلب اکونومیست و نقل آن در سایتهای داخلی مطرح شد، کل این ماجرا می توانست عبرتی شود تا مرکز پژوهش های مجلس و سایر سازمان های حاکمیتی، کار تحلیل مسائل اجتماعی را به متخصصان آن بسپارند، آمار صحیح را منتشر کنند تا مطالب حاوی تحلیل های نادرست و سیاه نمایی مجال نیابند. متاسفانه طبق معمول سیاست انکار در پیش گرفته شد. مرکز پژوهشهای مجلس، گزارش جنجالی را از سایت خود حذف کرد. حجت الاسلام جلیل محبی، ناظر علمی گزارش، متنی منتشر کرد و رسانه ها را به خاطر جنجال در مورد گزارش مذکور به سیاه نمایی و همنوایی با رسانه های استکبار متهم کرد و البته درباره مسئولیت خود در انتشار این آمار نامعتبر چیزی نگفت.
توسل به انکار به جای اصلاح و توضیح، نتایج ناخواسته اش را داشت. با وجود گذشت ۵ سال از موضوع، هر چند ماه یکبار، آمار تکان دهنده مجلس از روابط جنسی در ایران تیتر می شود و مبنای استدلال و تحلیل قرار می گیرد، کما اینکه امروز چنین مطلبی در کانال تلگرامی تخته سیاه منتشر شد؛ بدون آنکه کسی به یاد بیاورد آمار نقل شده نامعتبر و مغشوش است.
وقتش نیست مسئولان محترم، سیاست خود را تغییر دهند و به جای انکار، آمار معتبر منتشر کنند؟ اصلا خودشان چنین آمارهایی در اختیار دارند؟ نکند انتشار آمار نادرست درباره زیست جنسی، بهانه سرکوب و کنترل است؟
@kherad_jensi
@women_socialproblems